نظر منتشر شده
۷۵
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 102346
مسئله ای در باب ولایت فقیهی که معصوم نیست
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۳۳
دکتر امیر امامت

 

بیش از هزار سال از آخرین نامه های امام زمان (عج) در زمان غیبت صغری می گذرد. زمانی که در یکی از نامه های ایشان بلاتکلیفی و حیرت شیعیان مومن در کشف صاحبان امر مورد تاکید قرآن  به راویان حدیث سپرده شد.

 

چنین نامه ای شیعیان مومن را از همان ابتدای غیبت متوجه راویان حدیثی چون شیخ صدوق ، شیخ مفید ، شیخ مرتضی و سپس شیخ طوسی نمود.با وجود چنین نامه ای شیعیان مومن در حیرانی ها نه همچون اهل سنت به صاحبان امر با هر خصوصیتی سپرده شدند و نه چون مردمان یونان باستان و رنسانس اروپا  به تنها خرد جمعی.عدم امکان حکومت امامان شیعه، شیعیان را با این مسئله درگیر ساخت که آیا در دوران غیبت همین فقها که مورد تایید امام قرار گرفتند می توانند تشکیل حکومت دهند یا وظیفه آنها همچون امامانی است که فرصت و امکان حاکمیت نیافتند و تنها به ارشاد مردم پرداختند؟ پاسخ این مسئله اگرچه اشکال گوناگونی داشت ولی به دلیل عدم امکان ، فقها نیز که به امضاء امام عصر ادامه مفهوم صاحبان امر مورد تاکید قرآن بودند، همچون امامان شیعه نتوانستند تشکیل حکومت دهند.

 



هنگامی که در قرن 14 هجری و در زمان انقلاب اسلامی ایران فقها برای اولین بار امکان حاکمیت یافتند مسئله اجرایی حکومت توسط فقها که همان راویان حدیث بودند شکل جدی به خود گرفت. یکی از مشکلات اجرایی حکومت فقها در زمان حال به لزوم اجرایی بودن احکام اجتماعی آنها بر می گردد.

 

در برخوردها و صحبتهایی که در باب ولایت فقیه با افراد مختلف صورت می گیرد به نظر می رسد عده بسیار زیادی از مردم (چه موافقان و چه مخالفان) در باب ولایت فقیه و لزوم اطاعات از او چنین بر ذهن می گذرانند که پذیرش این بحث به معنای این است که ولی فقیه عاری از خطا بوده و یا در نقطه مماس بر عصمت در حرکت است. بر همین اساس بسیاری ازافراد به دلیل درست عدم عصمت ولی فقیه، این امر یعنی اطاعت از او را بر نتافته و در مقابل عده ای با پذیرش ولایت فقیه بر این باورند که افعال و رفتار ولی فقیه تقریبا عاری از خطاست و هیچ انتقادی را بر این مقام بر نمی تابند.

 

این نوشتار در پی آن است که نشان دهد هر دو گروه بر اشتباه و سوء تفاهمی قرار دارند  که بر مدار این اشتباه به بیراهه سیاسی و مذهبی کشیده می شوند. قبول نداشتن حکم ولی فقیه گناه نیستاینکه ولی فقیه عصمت نداشته و مانند هر فرد دیگری احتمال بر خطای او می رود امری بدیهی به نظر می آید. پیروان هیچ دینی بر ادامه و یا حتی امکان عصمت در زمان حال تاکید ندارند و مسئله عصمت  و سطح آن حتی در مورد پیامبران نیز مورد مناقشه مومنان ادیان مختلف  بوده و هست.

 

بر همین اساس  چنین نتیجه عقلی بدیهی است که ولی فقیه نیز ممکن است اشتباه کند و برای همین به هیچ عنوان عقلایی به نظر نمی رسد که مخالف حکم ولی فقیه را فردی کافر یا بی دین بدانیم چرا که در هر صورت به احتمال بسیار کوچک هم که باشد ممکن است در امری ولی فقیه اشتباه کند و فردی که نظر او را قبول ندارد بر صراط درست قرار گرفته و حق با او باشد. با این حساب بر اساس هیچ قاعده عقلی نمی توان گفت که در چنین حالتی فردی که حکم ولی فقیه را قبول ندارد فرد بی دین و یا کافری است.

 

پس از این مقدمه سوالی که به ذهن خطور می کند این است که آیا چنین مقدمه ای مجوز عدم اجرای حکم می شود؟ آیا حتی وقتی که ما تشخیص دادیم ولی فقیه حکم اشتباهی صادر کرده می توانیم آن را اجرا نکنیم؟ اجرای حکم ولی فقیه لازم استقبل از  پاسخ به سوال فوق باید  به این سوال جواب داد که نقش ولی فقیه در حکومت چیست؟ آیا ولی فقیه به مسند حکومت نشسته است تا کشف حقایق کند یا اینکه حضور او در جهت حل مشکلات و مسائل و دستیابی به پیشرفتهای جامعه دینی است؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که ولی فقیه می تواند کارکرد کشف حقیقت داشته باشد ولی این کارکرد تنها مختص به او نیست و برای همین مزیت او بر دیگران در این امر نهفته نیست.

 

در امور علوم طبیعی به طور قطع می توان گفت که وظیفه کشف حقایق مادی بر عهده دانشمندان هر رشته خاص می باشد که البته ولی فقیه هم می تواند در صورت صلاحیت علمی در آن مسائل نیز نظر دهد. در امور شرعی فردی نیز بنابر خصوصیت فقاهت و اجتهاد ولی فقیه می تواند بار مرجعیت دینی را بر عهده داشته باشد اما آن چیزی که ایشان را از دیگران متمایز می کند امور  و مسائل عمومی اعم از سیاسی، اجتماعی و غیره است.

 

نامه امام زمان در معرفی فقها به عنوان جانشین خود حکایت از آن دارد که ایشان علی رغم عدم عصمت مرجع مومنان هستند وحتی اگر فردی در امری اجتماعی بر این عقیده بود که نظر ولی فقیه اشتباه است باید جهت از ایشان پیروی کند.علت این امر در وحدت فرماندهی که از اصول اساسی مدیرت است نهفته است. بر اساس دوره حیرت و زمانی که معصومی برای صدور حکم قطعی و تمام کننده اختلافات وجود ندارد، باید یک حکم به عنوان فصل الخطاب وجود داشته باشد چرا که اگر غیر از این باشد سیستم به هم پیوسته اجتماع و حکومت دچار اختلاف شده و از هم خواهد پاشید. چنین روشی در تمامی سیستم های سازمانی و حکومتی دنیا وجود دارد که بر اساس آن امور طوری چیده شده است که اگر در مسئله ای اختلاف نظر پیش آمد و کسی از حد خود کوتاهد نیامد یک تمام کننده حرف باید وجود داشته باشد تا سیستم دچار فروپاشی نشود.

 

یکی از دلایل  لزوم اطاعت از ولی فقیه همین مسئله وحدت فرماندهی است. علاوه  و از نظر عقلی نیز باید گفت که  در مرحله اختلاف به دلیل مجتهد بودن ولی فقیه این احتمال می رود که ایشان به دلیل آشنایی بیشتر با امور دینی بیشترین نزدیکی به امامان معصوم از ان ایشان بوده و احتمال بیشتری می رود که  واجد حرف حق در مسائل اجتماعی حوزه دین باشند.

 

اطاعت بی چون و چرا الزاما هنر نیست. با توجه به مطالب فوق روشن می شود که بر خلاف نظر عده ای که گمان می کنند اطاعت بی چون چرا از حکم ولی فقیه برای مجریان آن هنری بزرگ است ، اتفاقا هنر اطاعت از ایشان مختص کسانی است که نظری بر خلاف ایشان در امری دارند ولی بنابر اطاعت آن را اجرا می کنند.چنین افرادی ولایت پذیری خود را به نمایش می گذارند ولی گروه اول بدون ایجاد تضاد ذهنی از ایشان اطاعت می کنند و بنابراین فشار روانی این موضوع را ندارند.

 

نتیجه بر خلاف نظر عده قابل توجهی از مردم احکام اجتماعی ولی فقیه لازم الاجراست ولی این به آن معنی نیست که این احکام عین حقیقت هستند و کسی که نظری بر خلاف آن دارد کافر و بی دین است. بنابراین داشتن نظری خلاف ولی فقیه و عدم موافقت با نظر ایشان گناه نیست ولی عدم اجرای حکم ایشان و یا مخالفت اجرایی با آن از سوی کسی که وظیفه اجرایی دارد مخالفت با نظر امامان معصوم و نشان دادن صاحبان امر مورد تاکید قرآن است. لازم الجرا بودن احکام ولی فقیه به جانشینی فقیه به جای امامان به واسطه نامه امام زمان و همچنین نزدیکی اطلاعات دینی فقها به امامان بر می گردد.

 

همچنین عدم انطباق تمامی احکام ولی فقیه با حقیقت محض نیز به عدم عصمت ایشان بر می گردد و بنابراین افراد می توانند نظری بر خلاف حکم ولی فقیه داشته باشند و دلایل خود را نیز بیاورند ولی در نهایت باید در صورت شکل گیری حکم به دلایل مدیریتی و همچنین بیشتر بودن احتمال انطباق حکم ایشان با حقیقت به دلیل اجتهاد ، حکم ولی فقیه را به اجرا درآورند.



نگارنده معتقد است با این دید می توان هم شبهات عده ای از ناباوران به ولایت فقیه را بر طرف نمود و هم عده ای از تند روها و افرادی که از زیاده روی در اعلام حمایت از ولی فقیه راه به بیراهه می برند را از زیاده روی بر حذر داشت و هم میدانی به افراد متملق و چاپلوسی که از این رهگذر دکانی برای خود می بینند نداد.

 

 
 
مهدی خ.م
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۰:۵۶:۰۶
به نام حق

ولايت و ولايت فقيه از صدر اسلام شروع شد و قدم به قدم پيش رفت تا به حكومت اسلامي برسد

بعد از امام دوازدهم ، ما 61 ولي فقيه داشتيم كه در هر دوره زماني فقط 1 نفر به عنوان ولي فقيه بوده و بقيه علما و شيعيان تحت ولايت امر اين يك نفر قرار داشتند .

تمام 59 ولي فقيه ، هر يك بنا به سياست هاي شيعي ، به صورت زير زميني فعاليت خودشون رو انجام مي دادند نفر بعدي ادامه دهنده كار نفر قبلي بوده .

1200 سال برنامه ريزي شد براي اينكه يك حكومت اسلامي شكل بگيره و بعد از شكل گيري اين حكومت اسلامي تلاش ها براي شكل گيري حكومت جهاني اسلام بوده و هست .

زنده باد مردان حق (437195)
 
سخن تازه
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۳:۲۰:۳۲
محمود دوستت داریم! (437326)
 
Magenta Borhani
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۳:۲۲:۰۴
اين 61 نفر رو نام ببريد لطفا (437331)
 
ارسطو ادریس
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۳:۴۸:۱۹
سلام

سايت ولکي پدياخيلي هاشون رو معرفي کرده

لينک زير رو ببينيد

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA_%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AC%D8%B9_%D8%AA%D9%82%D9%84%DB%8C%D8%AF_%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87 (437355)
 
مهدی خ.م
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۵:۰۵:۲۵
به نام حق

دوست عزيز ، اينا ولي فقيه نيستند ، اين ها مراجع تقليدند .

بحث ولي فقيه فرق مي كنه .

ولي فقيه در هر دوره زماني فقط 1 نفر بوده و بقيه عملا و شيعيان تحت ولايت امر اين 1 نفر پيش مي رفتند .

و انتخاب اين يك نفر هم شكل غير رسمي مجلس خبرگان الان بوده . يعني بقيه مراجع ميشستند و يك نفر رو انتخاب مي كردند .
كه البته انتخاب نبوده ولي جاي بحثش اينجا نيست .

ولي فقيه به صورت خطي و سينه به سينه و بر طبق مديريت امام زمان ، در طول اين 1200 سال ولايت شيعه رو بر عهده داشتند و براي برپايي حكومت اسلامي تلاش مي كردند .

فعاليت اين ها يك گستره جغرافيايي از طرابلس تا شرق ايران رو در بر مي گرفته .

در ابتدا به صورت زير زميني به پرورش شيعه مشغول ميشند و هر كدومشون به تناسب زمان و مكان اصول شيعه رو آموزش مي دند .
مثل جمع آوري كتاب نهج البلاغه

بعد از اينكه شيعه رشد يافت ، اين حركت در ايران شروع ميشه و به دستور ولي فقيه زمان ، مساجد ايران ديگه اينبار نه زيز زميني و مخفي بلكه واضح و با صداي رسا شيعه رو تبليغ مي كنند و صداي اشهد ان علي ولي الله بر مناره هاي مساجد ايران طنين انداز مي شه .

بعد از اين حركت ، شيعه اينقدر قدرت مي گيره كه شاه طهماسب براي فرمانروايي بر ايران حكم ولي فقيه رو ميره از محقق ثاني مي گيره تا اجازه حكومت بر ايران رو داشته باشه .

تعدادي از اين هارو پايين نوشتم
تمام 61 نفر اساميشون هست و مي تونيد توي كتب تاريخي بخونيد .


ابن بابوي ، شيخ صدوق شهر ري 13، شيخ مفيد بغداد 32 - سيد مرتضي علم الهدي بغداد 23 . شيخ طوسي بغداد نجف 23 - ابن حراج طرابلس - مسير ثاني نجف - طبرسي 23 مشهد سبزوار - راوندي كاشان - محقق حلي - ابن سعيد حلي - شهيد اول - محقق ثاني ... ميرزاي شيرازي - بروجردي قم - خميني قم - خامنه اي تهران


زنده باد مردان حق (437419)
 
آزاده
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۲۱:۵۴:۳۱
ظاهرا شما اصلا معنای فقیه را نمی دانی که می گویی از صدر اسلام شروع شد! فقیه یعنی کسی که در دین بررسی می کند و با بررسی به یک فتوا می رسد. ائمه برای فتوا دادن نیازی به بررسی نداشتند چون با علم الهی حواب را می دانستند. پس اصلا فقیه نبودند چون تفقه نکرده بودند. فقیه یعنی یک فرد معمولی و غیر معصوم مثل من و شما که در دین تفقه (بررسی) می کند. ولایت چنین کسی در زمان ائمه منتفی بوده چون خود ائمه حضور داشتند. لطفا ولایت فقیه را با چشم باز و همان طور که هست ببینید نه در حد نبوت و امامت (437600)
 
۱۳۹۰-۰۲-۱۲ ۱۳:۱۵:۰۳
به نام حق

آقا يا خانوم محترم

لطف كن مطلب من رو بخون بعد ايراد بگير .

من گفتم ولايت و ولايت فقيه از صدر اسلام شروع شد ،

در ابتدا ولايت بود و بعد از ولايت ، در زمان غيبت امام دوازدهم ، ولايت فقيه شروع شد .

ولايت و ولايت فقيه دو چيز متفاوت نيستند. بلكه ولايت فقيه ادامه ولايت و ولايت ادامه نبوته .

زنده باد مردان حق (437919)
 
سیدنوید
۱۳۹۰-۰۲-۱۲ ۲۱:۱۸:۱۱
به نام خدا
ولایت ائمه از دو باب بود یکی عالم بودن ائمه و دیگری عصمت ائمه
ولایت فقیه از باب عالم بودن است که اکتسابی است ولی ولایت علمی ائمه (ع) طوری است که اکتسابی نیست
اگر ظرفیت علم تمام دنیا رو به یک لیوان تشبیه کنیم این لیوان علم دنیا در دریای علم ائمه مستغرق است
بنابراین ائمه ولی بودن و الان که دنیا از نعمت وجود ائمه به مثابه آفتاب پشت ابر بهرهمنداست ولی ایشان را نمی بیند بهتر است که از ولی فقیه اطاعت کنیم که علم او منسوب به ائمه است
اللهم عجل لولیک الفرج (438236)
 
محمد رضا باقری چالوپلی
۱۳۹۰-۰۲-۱۲ ۰۹:۵۸:۴۹
ولی فقیه با شرایطی که در جامعه تبلیغ می شود امام زمان است که معصوم است اما نایب امام که حکم امام را بالاغ کند همان چهار نفر بودند که اسامی شان هم در منابع موجود است ودیگر امام نایب نداشت ویک حکم کلی درباب مسایل شرعی دارد در باب مسایل حکومتی ولی فقیه تنها بر حسب ضرورت کاری کشور ورفع انسداد سیاسی وارد عممل می شود این نظر مقام معظم رهبری در باب برنامه هایشان در مسیله اخیر بوده است لذا نباید با تبلیغ غلط خود منشا گمراهی شد (437764)
 
اميد
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۱:۰۷:۳۷
واقعا مطلب جالبي بود

اگر ولايت فقيه اين باشه قبول مي کنيم

اما اگر نظري باشه که داره تو جامعه تبليغ مي شه فقط مردم دو دسته مي شوند يا افراطي و متملق ولي فقيه يا مخالف با او که از نظر دسته اول کافر هستند (437206)
 
اميد
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۱:۰۸:۱۲
ممنون

خيلي روشنگر بود

غير متاصبانه و عقلاني (437207)
 
آرش
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۱:۰۸:۵۴
اي کاش دين رو خوب تبليغ کنيم

نه اينکه بد تبليغ کنيم و وقتي کسي طرفش نيومد بگيد همه کافر شده اند (437209)
 
فاطمه
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۱:۱۰:۱۲
آقايان بفرمايند اگر نظري خلاف اين دارند بدهند تا بدانيم

ولايت فقيه انگار براي عده اي شده وسيله تملق تا از طريق اون به قدرت برسند و اين و اون رو کافر کنند (437210)
 
بهادر
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۱:۴۹:۱۹
1- از پاراگراف اول که چیزی نفهمیدیم 2- مطلبتان به دنبال توجیه عمل اقای احمدی نژاد در ارتباط با مشایی و مصلحی است بار علمی و اجتماعی ندارد 3- چرا تا زمانی که حرف ولی فقیه به نفع احمدی نژاد بود از این دسته مقاله ها ننوشتید ؟ (437245)
 
ارسطو ادریس
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۳:۴۵:۵۰
گيريم که شما از پاراگراف اول چيزي نفهميديد

گيريم که مطلب به طرفداري از احمدي ن‍اد و مشايي است

اين دو دليل محکمي براي اين است که فرموده ايد مقاله بار علمي ندارد؟

اصلا آيا مگر مقالات سياسي بايد علمي باشند؟اصلا کدام مقاله سياسي تا به حال علمي بوده؟اصلا علمي بودن مي دانيد يعني چه ؟يا هر چه به دهان شما خوش بيايد مي شود علمي؟ (437353)
 
مهدی
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۱:۵۶:۵۱
آیا امکان انتقاد از نظریات ولی فقیه وجود دارد؟
البته منظورم بدون هیچ نوع حاشیه ای برای فرد؟ (437255)
 
ارسطو ادریس
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۳:۴۳:۴۳
اينکه هست يا خير کاري ندارم

اما بايد باشد و البته از مجاري خاص خودش.خوب نيست ولي فقيه هم در بازيهاي روزنامه بازي و انتقادات بي سر و ته و سياسي کارانه خراب شود تا وجهه اش براي روزهاي مورد نياز تخريب شود (437350)
 
علی
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۵:۰۹:۳۶
وقتی خودش میگه انتقاد کنید بقیه غلط می کنن ناراحت میشن و مخالفت می کنن البته چون متملق و نفهم هستند! با عرض پوزش (437423)
 
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۲۰:۴۸:۳۹
برای دریافت پاسخ خود لطفا به این لینک مراحعه کنید:
http://hawzah.net/Hawzah/News/NewsView.aspx?LanguageID=1&NewsID=81344&NewsType=1 (437585)
 
آزاده
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۲۱:۵۹:۱۲
نه جانم وجود ندارد. انتقاد به معنای مخالفت است و آقای مصباح همین چند روز پیش فرمودند مخالفت با ولی فقیه بر طبق روایات در حد شرک بالله است و می دانید که شرک گناهی است که خدا نمی بخشد. پس به طریق اولی امکان انتفاد وجود ندارد (437602)
 
افشین
۱۳۹۰-۰۲-۱۴ ۰۰:۱۰:۰۸
ایت الله مصباح هم معصوم نیستند و امرشان مطاع و لازم الاجرا نیست نظر شخصی ایشان است انتقاد و پیشنهاد حتی در مورد معصومین علیهم السلام هم بوده است. (439197)
 
یونس اروجی
۱۳۹۰-۰۲-۱۲ ۰۹:۲۱:۵۶
با سلام
حتما وجود دارد
چرا که امام علی (ع) که خود معصوم بودند و گنجینه ی علم الهی نیز باب انتقاد از خود را باز گذاشته اند و حضرت آقا نیز چندین بار به این امر اشاره کرده اند
این موجب روشنگری می شود.
یا علی (437728)
 
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۱:۵۷:۲۳
چه شد خرتان از پل گذشت یا نا امید شدین از طفرقه (437257)
 
رستم شجاعی مقدم
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۲:۱۵:۱۰
اگر تنها یک سفارش در قرآن کریم بر ظلم گریزی شده باشد به این معنی است که اطاعت مشروط به عدالت است .
شورای در اسلام به شخص رسول اکرم (ص) امر شده است , پس جانشین پیامبر و حاکم اسلامی حق تک روی و خروج از دایره عقل را ندارد.
ماست را نمی توان به فرمان حکومتی سیاه دید و....
گروه واجتماع انسانها بیخود آفریده نشده اند که صم بکم مطیع باشند و عقل را تعطیل کنند. (437275)
 
REZA
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۳:۳۸:۱۷
عزیز من

شما اصلابا مباحث دینی و ... بحث نکن

بیا دانشکده ما ،مدیریت شریف، بر اساس اصول روز leadership با هم بحث کنیم

استادی داریم ، دکتر علوی ، که نه سیاسی و نه مذهبی ، ایشون وقتی درس organization leadership رو ارایه می داد ، اون هم فقط بر پایه علوم غربی ، ناخودآگاه تمامی دانشجویان مدل برتر و موافق آیتم ها و معیارهای فوق رو مدل ولایت فقیه می دیدند !

جالب بود که حتی بعضی ها گفتند بهتر بیان بر همین اساس مقاله ISI ارایه کنند !

آره داداش جون !
رستم جان !
کنایه نرو ...
بیا شفاف و علمی بحث کنیم (437345)
 
ارسطو ادریس
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۹:۰۷:۳۵
و البته آخر همين آيه شورا مي فرمايد که پس از اين مشورت آن چيزي را که درست دانستي انتخاب کرده و اجرا کن

يعني نظر نهايي با پيامبر است هر چند که از نظرات مختلف استفاده مي کند

در ضمن ولي فقيه اگر به امامان نزديک است هيچ وقت خلاف عقل عمل نمي کند (437549)
 
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۲:۴۵:۴۲
ویکی لیکس اعلام کرده بود که یک دعوای زرگری بین مقامات ایجاد می شود تایک طرف بتواند اکثریت مردم را بدلیل فشار شدید اقتصادی جذب خود کند و تمام مسائل را سر دیگری بشکند. اما مردم بی تفاوت می گویند کی طرح تحول اقتصادی متوقف می شود کی ماجرای تحریم ها حل می شود تا ما بتوانیم برای آینده خود و فرزندانمان امیدی داشته باشیم هر روز داریم بدبختر می شویم و فقط از دولتی ها یک مشت شعار ... می شنویم. (437279)
 
ارسطو ادریس
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۳:۴۲:۱۰
ما آخرش نفهميديم اين ويکي ليکس خوب است يا بد

هر دو طرف سياسي وقتي به ضررشان باشد مي گويند بد است و وقتي به نفعشان باشد مي گويند خوب است

هم چپ را مي گويم هم راست (437349)
 
اقتصاددان
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۵:۱۲:۵۲
با سلام
دوست عزیز منظور ویکی رو از دعوا نگفتید! اگر اختلافات عادی رو دعوا می دانند پس داخل کشورهای دیگر (خاورمیانه نه) مثل بلژیک که یک ساله دولت نداره الان جنگه داخلیه؟
دوست عزیز ویکی هرچی گفت که وحی نیست و ما بخواهیم دنبال تحققش باشیم.
کمی تأمل و تعقل خوب است. (437427)
 
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۶:۴۲:۱۰
متأسفم که منبعتون برای درک شرایط جامعه ویکی لیکسه! در ضمن اونایی که میگن کی طرح تحول اقتصادی تموم میشه فقط سرمایه دارانی هستن که دستشون از بیت المال کوتاه شده. (437472)
 
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۲:۴۸:۱۵
اطاعت با درک و شعور از مدیر بالاتر و اعلام نظرات و تغیر بعضی از امور با درایت و توافق باعث رشد سیستم میشود ،
... (437271)
 
مهندس م ش
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۳:۰۰:۱۳
انحرافی خطرناک اینست که ولی فقیه را نزدیک به معصوم و عاری از خطا بدانیم. این انحراف توسط گروهی در حال دامن زدن است و چه بسا عمدا بمنظور سو استفاده و حذف رقبا انجام شود.

عمل به دستور ولی به عنوان بالاترین مرجع لازم و صحیح است. در کشور آمریکا هم بالاترین مرجع بعنوان فصل الخطاب وجود دارد که اطاعت از آن لازم است. (437314)
 
حمید
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۳:۰۲:۳۴
سلام علیکم
نویسنده محترم عملکرد اجرائی ولی فقیه در شرایط حاکمیت انقلاب اسلامی را ملاک ارزیابی قرار داده ولی نتیجه گیری سطحی کرده است .
بلاخره پاسخ این سوالات باقیست که آیا دولت و یا افراد جامعه که در کار خود کارشناس هستند و با توجه به سرعت تحولات همه جانبه و تولید اطلاعات و نحوه مصرف و بایگانی و استفاده از اطلاعات قبلی مستلزم سازو کار های علوم مختلف دارد و ولی فقیه هم از جانب مجلس خبرگان مورد تعامل نیست ( حالا به هر لحاظ شاید هم به دلیل اطاعت پذیری و رعایت مساله جانشینی امامت و ... )و یا از طرف دولت ومجلس هم به خاطر سلسله مراتب حفاظتی و کنترل های نوبه ای و اصلاً تقیه و ماندن در قالب رخنه و یا سوء استفاده از موقعیت و یا ... موجب ناکارآمدی جایگاه ولی فقیه خواهد شد اصلاً مطالبی نیامده است .

لذا از تهیه و نشر این گونه مطالب سطحی پرهیز شود .مگر اینکه راجه به عملکرد و نتایج جایگاه ولی فقیه تحقیقات علمی عمیق به همراه نتایج مثبت ومنفی حاصل از اسنتباط های اجتهادی و فقهیی شرایط روز تبین و منتشر شود که راجع به آن عملکرد پاسخ های مثبت ومنفی معقول داده شود که از این روش بشود حکومت اسلامی را در مجامع علمی به عنوان روش حکومتی طرح کرد.

نظر دیگر اینکه نخیر اصلاً در این شرایط فعلاً می خواهیم کشور را به صورت غیر ملحظات شورایی و اخذ نظرات و ... اداره کنیم تا روند مباحث بالا تریجاً فراهم شود .



. (437318)
 
ارسطو ادریس
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۳:۴۰:۴۸
سلام

آقاي حميد بر چه اساسي مي گوييد نتيجه گيري سطحي بوده. من هم مي گويم حرف شما سطحي است

ولي فقيه هم مانند ساير مقامات اجرايي در خلا زندگي و مديريت نمي کند

اتفاقا چون ايشان به تمام مسائل اشراف اطلاعاتي داردو به تمام مسئولان اجرايي اشراف دارد احتمال بيشتري دارد تا نظرات مختلفي را در يک زمينه از مشاوران و افراد مختلف بگيرد و سپس نظر بدهد

خبرگان بر خلاف تصور شما در حال انجام کار خود است ولي طبق مصوبات داخلي اش نيازي نمي بيند تا مذاکراتش علني شود چون علني شدن اين مذاکرات و انتقادات وارده اثر مثبتي بر امور نداشته و تنها به تخريب شخصيتي مي انجامد که قرار است در بسياري از امور مرد را رهبري و بسيج کند (437347)
 
حمید
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۵:۳۲:۳۳
با تشکراز ارسطو ادریس
و اعلام نظر ایشان در دفاع از مطالب آقای دکتر امیر امامت و رد نظر اینجانب
اجازه می خواهم مجدداً اعلام کنم که نظر ایشان به دلائل ذیل سطحی است .
1- این گونه مطالب ( کوتاه و روزنامه ای ) صرفاً مصرف روزمره گی دارد .
2- فاقد چهار چوب روش تحقیق و ارائه مستندات تحقیقی است .
3- نوع بیان مطالب مورد پسند موافقین است .
4- جای دفاع علمی ندارد .
و....
مقصودم این است که این نوع مطالب که ارزش معنوی حیاتی برای نوع حکومت از دید گاه تئوری ما که معتقد به حکومت اسلامی هستیم دارداما جای به میان آوردن پای متفکرین ونظریه پردازان سیاسی و اجتماعی را ندارد لذا اگر وارد می شویم باید عمیق و به گونه ای باشد که بتواند محل ورود افراد تئوریسین های مکاتب دیگر باشد و متعهد پاسخ نظرات مخالفین به شکل جامع و مانع باشیم . عملکرد باید گزارش مستند و آماری داشته باشد تا نقد مکتوب داشته باشد به هر حال تاکنون عملکرد رهبری چه توسط دفتر ایشان و چه نهاد های دیگر گزارش مستند نشده است . اینجاست که محققین مختلف و حتی عالمان دینی می توانند روی احکام اجتهادی روز رهبری اسلامی ایران معطوف شوند و این روشها قدرت شیعه را در شرایط کنونی به رخ مکاتب شرقی و غربی می کشد . (437437)
 
مبارز
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۸:۳۳:۴۰
چند نکته رادرباره متن فوق باید مورد توجه قرار داد.
نکته اول اینکه اظهار نظر کاملا با یک رویکرد مدیریتی مدرن با یک پوسته دینی اظهار شده است که می توان آن را به حساب مسلط نبودن نویسنده به مفاهیم دینی و در مقابل تسلط ایشان بر مبانی مدیریتی غیر دینی گذاشت.
مسئله ولایت فقیه یک مسئله دینی و آسمانی است که باید با مبنای دین و مفاهیم دینی مورد سنجش و ارزیابی قرار بگیرد و نه با خط کش مدیریت قرار دادی!
نکته دوم اینکه نگارنده مسئله ولایت فقیه را امری زمینی و تشریعی و قرار دادی فرض کرده اند در صورتی که اصلا اینگونه نیست! ولایت و حکومت ولی فقیه مشروعیتش از جانب امام عصر است به همین دلیل اوامر ولی فقیه واجب الاطاعه می باشد چون عدم توجه به حرف ولی فقیه بنابر اینکه مشروعیت از جانب ولی عصر (روحی لتراب مقدمه فداء) است بی توجهی به حرف امام عصر می باشد و امام عصر نیز به جهت اینکه ولایت تشریعی و تکوینی از جانب ذات اقدس اله دارد بی توجهی به حرف ولی فقیه بی توجهی به حرف امام زمان است و بی توجهی به حرف امام زمان بی توجه به کلام الله است و این یعنی شرک! البته گفتم که عدم توجه به چنین مسئله ای به نگاه نگارنده باز می گردد که به مسئله ولایت فقیه نگاهی زمینی و مادی دارد و آن را به مبنای مدیریت جامعه نگاه می کند و نه مبنای دینی و ولایت بر جامعه که گفته شد که ولایت و مدیریت یکی نیستند! هر مدیریتی در جامعه مشروعیتش را از ولی فقیه می گیرد پس ولایت بالاتر از مدیریت است!
نکته سوم درباره عصمت ولی فقیه است! که باز عدم تسلط نگارنده بر مفاهیم دینی را میرساند! بله ! ما چهارده معصوم داریم، ولاغیر! اما باید به این نکته توجه کرد که در مبانی دینی ما ولی فقیه با گناه صغیره از ولایت معزول می شود و عدم توجه به این مسئله توسط نگارنده متن بر می گردد به نگاه زمینی ایشان به مسئله ولایت فقیه! ما چهارده معصوم داریم اما از نظر نگارنده جایگاه ذوات مقدسه زینب کبری (س) حضرت عباس (ع) حضرت علی اکبر (ع) و سایر ذوات مقدسه اهل بیت که جزء معصومین نیستند در کجا قرار دارد؟! بحث طولانی است که در این متن نمی گنجد! نکته آخر اینکه عقلانی بحث کردن در مسائل دینی فرق می کند با ارزیابی مسائل دینی با مبانی غیر دینی! (437531)
 
*********
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۳:۱۶:۴۶
بهتراست برويد مطالعه كنيد عقاديتان را تصحيح و محكم كنيد هر يك از شما كه اظهار نظر ميكند درباره آن چقتر مطالعه كرده؟ (437324)
 
محسن
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۳:۴۱:۳۶
به این می‌گویند تئوریزه کردن رفتار احمدی نژاد در مقابل رهبری!
چرا این تئوری پردازی زمان خاتمی انجام نشد تا هر کاری که او می‌کرد و بوی مخالفت با رهبری از آن در می‌آمد خدای ناکرده «گناه» محسوب نشود؟ (437348)
 
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۴:۱۱:۱۷
فكر كنم كل اين مقاله در مورد اين بود كه رئيس جمهور ميتونه نظر رهبري رو قبول نكنه ولي بايد اطاعت كنه؟ (437370)
 
سارا
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۴:۱۴:۰۹
درست است که ولی فقیه معصوم نیست ولی معمولا کسانی به این درجه می رسند که حداقل خطا را نسبت به بقیه افراد جامعه داشته باشند ، ضمناً تنها با جمع شدن زیر پرچم رهبری است که می توان اتحاد و اسلام را از خطرات حفظ کرد !(گوش کردن به حرف رهبری) مثال بارزش همین فتنه 88 بود . (437375)
 
شیما
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۴:۳۵:۰۷
اگر از سرهایمان کوه بسازند ، نخواهیم گذاشت تاریخ بنویسد: \"سیدعلی تنها ماند\" (437402)
 
مرتضی اشرفی
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۵:۱۱:۱۵
قانون لازم الاطاعت است.حتی اگر قبولش نداشته باشیم. امام به کسانی که قانون را اجرا نمی کردند می گفت ..... قانون شما را قبول ندارد. (437425)
 
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۵:۲۴:۰۹
سلام بزرگترین موهبتی که خداوند درنهادبشترقرارداده عقل انسان است خداوندبر همین مبنا انسان راموردمواخذه قرارمیدهدحال اگر شما یقین پیداکردیدکه موضوعی اشتباه است نبایدآز آن سرباززد (437430)
 
احمد
۱۳۹۰-۰۲-۱۲ ۰۴:۱۱:۰۷
آیا شما در همه امور دانشمندید؟
برای شما پیش نیامده که کاری را درست می پندارید و به حرف اهل آن علم توجه نمی کنید, و یا به عبارتی به عقل خود مراجعه می نمایید ولی پس از مدتی در میابید که این شما بوده اید که اشتباه کردید؟
حتی در امور مختلف نظیر پزشکی ، متخصصان آن سالها بر درستی عملی صحه گذاردند و در آخر مشخص می شود عمل آنان اشتباه بوده.
حال تصور کنید این اشتباه تنها یک بار امکان پذیر است و در صورت تحقق اشتباه، عمر شما به پایان می رسد.
آیا باز هم به یقین خود عمل می کنید و یا به متخصص آن علم رجوع می نمایید؟
یا اینکه در بین متخصصان حرف برتر و کسی که چهار پیرآهن بیشتر پاره کرده را می پذیرید؟
اگر متخصصی وجود داشته باشد که از روش مختلف، به عبارتی : به کر وصل باشد حرف او را خواهید پذیرفت یا حرف دیگر متخصصان را؟
نتیجه آنکه می باید به کر وصل بود و یا به عبارتی دقیقاً در خط معصومین (ع)که فارق از هر اشتباهی بودند حرکت نمود. این امر محقق نمی شود مگر برای کسانی که دقیقاً بر آن صراط حرکت کنند. این اشخاص کسانی هستند که از روی حب و بغض تصمیم نمی گیرند و برای هوای نفس کمترین ارزش را قایل هستند. اینان تنها عالمان به دین هستند، که نه تنها عالم به دینند که عامل به دین نیز هسنتد. در بین آنها ولی فقیه ارجع ترین آنها هست.
برای آنکه سخن را کوتاه کنم به چند نمونه از تصمیمات ولی فقیه در سالهای مختلف اشاره می کنم:
1- زمانی که امریکا طی جنگ اول نفت (حمله صدام به کویت) در سال 69 یا 70 شمسی به صدام حمله کرد، در بین سیاسیون کشور دو نظر وجود داشت
الف- اتحاد با صدام و جنگ در مقابل امریکا
ب- اتحاد با امریکا هر چند ساده و به صورت پشتیبانی از نظامیان امریکایی و یا پشتیبانی لفظی از امریکا و به دنبال آن حذف صدام
اما ولی فقیه فرمودند این جنگ جنگ دو جناح باطل است و ما به هیچ عنوان به آن وارد نمی شویم.
2- در قضیه میکونوس در حدود سال 84 شمسی وقتی همه سفرای اروپای تهران را به عنوان اعتراض ترک کردند هتگام برگشتن آنها چه کسی به طور غیر منتظره در مقابل آنها ایستاد و از ورود سفیر آلمان برای مدتی جلوی گیری کرد و باعث خفت و خاری آنها گشت به نحوی که همه آنها اعتراف کردند، رهبر ایران ابتکار عمل را در دست گرفت. جالب آنکه در مسایل مختلف دیگر اروپایی ها به علت خفت در آن مسئله دیگر چنین تجربه ای را تکرار نکردند
3- در قضیه 11 سپتامبر در سال 80 شمسی وقتی بوش پسر با ترک تازی اعلام کرد در دنیا دو گروه هست: یا با ما و یا بر علیه ما! در آن هنگام با توجه به جو حاکم هیچکس را در هیچ کجای دنیا یارای مقاومت در برابر این گفتار نبود.
تنها ولی فقیه کشور اسلامی ایران با سر افرازی تمام در مقابل این عربده کشی ایستاد و راه سومی را مطرح کرد که ما نه با شما هستیم و نه با آنانی که شما ایشان را مسببین این واقعه می خوانید و هر دو شما را باطل می پنداریم.
اینان تنها گوشه ای از سیاست های مدبرانه ولی امر در سیاست خارجی است که می توان از این دست در امور داخلی و خارجی و بالاخص بحث هسته ای و فتنه سال 88 بر شمرد که اگر قرار بود هرکس به نظر خود و یا گروه خود عمل کند باید فاتحه ایران را هزار باره می خواندیم و هر کدام از این امتحانها مانند یک مین بود در دست ملت، که اگر درست خنثی نمی شد قطعاً موجب مرگ ایران و زمین خوردن چندین ساله کشور را فراهم می آورد.
حال بهتر نیست آنان که دچار تشویش ذهن هستند با توجه به همه مسایل فوق ولی فقیه را که بارها امتحان خود را به درستی پس داده ، بدون اما و اگر قبول کنند و از جان و دل پذیرای او باشند؟
این نوشته در پی آن بود که ثابت کند در همه موارد نمی توان به عقل خود مراجعه و تصمیم خود را صحیح شمرد ، بلکه می بایست گوش به فرمان ولی فقیه بود. و یا به عبارتی گفته امام راحل را آویزه گوش خود کرد که:
پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به این مملکت آسیبی نرسد. (437687)
 
اسماعیل مرتضایی
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۵:۲۶:۲۸
بسم تعالی
مقاله ای بسیار زیبا .و عقلانی و متاثر از شرع مبین
شاید د پس از انقلاب کمتر نویسنده ای وارد این مقوله اعتدالی از ولایت فقیه شده و کمترین سایتی اجازه درج ان را بخود داده.
یکی از قویترین سبقه های اصل ولایت فقیه سبقه عقلانی ان بود که متاسفانه کمتر وارد ان میشدیم و دوستان اکثر سعی می نمودند با استفاده از احادیث و رویات وایات این مهم را به اثبات برسانند و بعضا در اختلاف نظرهای شرعی رسم بر این است که منازعین مخالفین خود را متاسفانه متهم به کفر و الحاد می نمایند . پس بعلت هزینه بر بودن نقد این مقوله نوعا کسی سعی نموند وارد ان شود .
شاید هیچکس به اندازه حضرت امام و رهبر معظم انقلاب بر اعتدال این مقوله پافشاری ننمودند
اما چون در اذهان عمومی مجتهدین و فقها انسانهایی مقدس بودند . طبعا جایگاهی که طیق رویات بعضا جانشینی رسول الله و ائمه الطاهرین را داراست میباید مقدس نیز باشد
و یقیننا معیار تصمیمات این مقام یقیننا بر اساس معیار های الهیست .
. اما غافل از اینکه مقام عصمت مقام عصمت از خطاست . نه گناه زیرا عصمت از گناه عام بوده و عصمت از خطا خاص هادیان الهیست
وحدت جامعه اسلامی باستناد کلام الهی اولامرا که دارای تفاسیر مختلفه میباشد (از ائمه الطاهر تا نصب انسانی صالح بعنوان حاکم اسلامی از طرف مردم )
در قران کریم بغایت بر وحدت امت اسلام تاکید شده
و با شدت و حدت بیشتری از تفرقه نهی گردیده
و حتی انرا عذابی برای جوامع گناهکار دانسته است لذا ولایت فقیه بعنوان انسان صالح زمان منتخب مردم نقطه اتصال تمام جریانات دینی سیاسی
فکری و اجتماعیست جامعه و اطاعت از ایشان باعث اتحاد و اتفاق جامعه میگردد . اما بحث گناه و الحاد و کفر نفاق در صورات عدم رضایت به حکم نه اطاعت امری مذوم است . لذا قانون در این خصوص قوانینی را جهت حفظ وحدت جامعه بر حول محور شایسته ترین فرد جامعه در نظر گرفته و عدم اطاعت از ایشان در امور اجتماعی را شاید بتوان از مصادیق جرم دانست نه گناه
چون باعث خدشه دار شدن اتحاد جامعه اسلامی میشود .
وحدت کلمه
مجتمع شدن در الله (437434)
 
محمد.ق
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۶:۴۵:۱۶
عزیزان من این جمله ی گهرباررافراموش نکنید ومطمئن باشید تابه این جمله متمسک شده اید خطری مملکتتان راتهدیدنمیکند:

((پشتیبان ولایت فقیه باشیدتابه مملکتتان آسیبی نرسد))

درغیراینصورت خسران ونابودی همه جارافراخواهدگرفت
من به این جمله گهرباراعتقادقلبی دارم

والسلام (437474)
 
حسين
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۸:۴۷:۳۴
فقط بايد مطيع ولايت فقيه بود. اطاعت از ولايت فقيه واجب عيني است و ترك ان گناه كبيره.
همه بايد مطيع اوامر رهبر باشند حتي رئيس جمهور.
تا جان در بدن داريم تابع ولايت فقيه هستيم. (437542)
 
علی
۱۳۹۰-۰۲-۱۳ ۲۲:۳۱:۱۰
شما که فقط بلدید شعار بدهید چرا در اینجا مطلب می گذارید بروید و شعارتان را بدهید (439156)
 
طلبه
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۹:۰۳:۱۹
آقا این چه حرفیست؟
چرا به دلیل عدم فهم ولایت فقیه توجیهات سرسرانه میکنید؟
به تصریح فقها هرجا ما یقین داشتیم ولی فقیه اشتباه کرده اطاعت از او نه تنها لازم نیست بلکه در صورت بروز مفسده حرامست که تشخیص آن نیز به عهده خود مکلفست و مجلس خبرگان فقط برای اعلان عمومیست(رجوع به ولایت فقیه آیت الله جوادی آملی)
همچنین همانطور که مفسرانی نظیر علامه طباطبایی و آقای جوادی آملی گفتتند ولی فقیه به دلیل عدم عصمتش نمیتوان از او اطاعت محض داشت و به همین دلیل مصداق اولوا الامر فقط معصومانند.
از الف خواهش میکنم در این امور فقهی و تخصصی اجازه به مقالات احساسی ندهد که موجب ضربه خوردن به اعتقادات مردم میشود.
متشکر (437548)
 
مهدی خ.م
۱۳۹۰-۰۲-۱۲ ۱۵:۵۸:۲۰
به نام حق

ببخشيد دقيقا ميشه مدرك بياريد ؟

كي همچين حرفي رو زده ؟ اگه قرار باشه من و شما بر طبق تشخيص خودمون فرامين ولي فقيه رو مجاز يا غير مجاز بدونيم ، اصولا وجود ولي فقيه چه دليلي داره ؟

اصلا با اين تفسير جنابعالي ، اصولا مرجع تقليد به چه دردي مي خوره ؟ خب اگه هر مكلفي خودش يه پا فقيه باشه ، ديگه مرجع تقليد واسه چي ؟ ديگه ولي فقيه واسه چي ؟

مثلا شما اين و به من بگو ، در قضيه تحريم تنباكو ، بر طبق فتواي ولي فقيه زمان ، اگر همون موقع كسي مي رفت تنباكو مصرف مي كرد ، با توجه به اينكه تا دو روز قبلش حرام نبوده ، آيا اين براش حرام حساب ميشه يا نه ؟

اگه فردا اعلام بشه ، بنا به يه دلايلي ، حج واجب ، تا اطلاع ثانوي حرامه ، شما حج رو حرام مي دوني يا واجب ؟

يه خورده برو مطالعه كن ، تحقيق كن ، حداقل صحبت هاي آقاي آملي رو خوب بخون ، بعد بيا اينجا شبهه پراكني كن

زنده باد مردان حق (438047)
 
ali aly
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۹:۳۶:۳۵
پیشنهاد می کنم بحث ولایت فقیه کتاب \"مهندسی سیاست\" را مطالعه بفرمایی. (437559)
 
محمد
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۹:۳۹:۱۰
مقدمات مساله خوب بیان شده بود ولی نتیجه گیری غلط است
بحث در جایی است که طرف نظر مخالف خودش را به ولی فقیه اعلام می کند و ولی فقیه با توجه به آن و مصالح عامه نظر خودش را بیان می کند اگر در این صورت مخالفت شد جه نامی می توان بر آن نهاد
فعلا یک گروه دوست دارد قدرت را در مجلس وریاست جمهوری وتمام ارکان نظام در انحصار خود بگیرد وولی فقیه به خاطر مصالح عامه ونظام اجازه چنین کاری را نمی دهد وجلوی آن را می گیرد آیا مخالفت آن جز قبول نداشتن ولی فقیه است (437562)
 
یزدان پرست
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۱۹:۵۲:۲۵
ما نوکر ولایت فقیه هستیم
به دلایل شرعی و عقلی
بهترین و پیشرفته ترین نظریه همین نظریه ولایت فقیه است (437570)
 
علی علیپور
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۲۰:۳۵:۵۳
برادر محمد ق هرجا کلمه ولایت و یا پشتیبانی از ولایت نوشته می شود عده ای از شدت بخل و حسادت و کینه توزی دارند سکته مغزی می کنند ماهیت درونی خودشان را بیرون می ریزند مخالف ولایت مخالف نظام و ملت است حقیقتا اگر ولایت فقیه نبود کشور مان آن ثبات امنیتی را هم نداشت قلدران و قداره بندان صاحبان ثروتهای باد آورده و حرام و مافیای مفاسد اقتصادی بزرگترین سد معبر را در مقابلشان ولایت مطلقه ی فقیه را می بینند . . (437581)
 
هومن
۱۳۹۰-۰۲-۱۲ ۰۹:۴۷:۴۲
ضمن احترام به قوانین کشور در رابطه با ولی فقیه ....من از کاربر علیپور سوالی دارم ....ایا در کشورهایی که فاقد مکانیزم حکومت اسلامی هستند و ولی فقیه طبعتا حضور ندارد ....مردم از مافیای اقتصادی و زورگویان اجتماعی در رنجند ؟
در ثانی ایا در این سالهای گذشته در جامعه ما حتی برج سازانی که از رانت های اقتصادی استفاده برده اند در کسوت اعضای دولت ظاهر می شوند ....ایا منظور شما این است که این نابسامانی های موجود در جامعه ما که غیر قابل کنترل هستند با نبود ولایت فقیه بیشتر و بیشتر می گردد ؟در ضمن من یکی از حامیان اثر روحانیت در تصحیح حرکت اجنماعی و رشد اخلاقیات هستم . (437757)
 
علی
۱۳۹۰-۰۲-۱۲ ۱۰:۳۰:۳۱
علیپور عزیز: آیا کشورهای دیگر مانند سوئد و.. ثبات امنیت وجود ندارد؟ (437793)
 
عماد
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۲۰:۵۶:۳۷
نکته:
-انتخاب و اطاعت از یک فقیه تحت عنوان ولی فقیه امری مربوط به قرارداد اجتماعی جامعی به نام قانون اساسی است که محدود به مرز کشور ایران و اتباع ایرانیست ( و منبعث از اراده آنها).مراتب و برکاتش هم مخصوص همین ایرانی هاست.
-عدم تبعیت یک مسلمان تبعه کشور دیگر از این مقام طبیعی است.
-اطاعت از این مقام برای هر تبعه ایرانی مسلمان یا غیر مسلمان بواسطه این قرارداد اجتماعی لازم است . ( و البته تا وقتی که از تابعیت ایران منصرف نشده باشد) (437587)
 
زاهد
۱۳۹۰-۰۲-۱۱ ۲۳:۵۰:۳۸
با سلام و احترام
ضمن تشکر از نگارنده محترم این مقاله و سایت موقر الف.
بحث مطرح شده من را به سوی اشاره کردن به سلسله بیانات و دیدگاههای امام خمینی ره مرحوم ایت الله العظمی خویی ایت الله جواذی املی ایت الله هاشمی رفسنجانی مرحوم ایت الله منتظری و ایت الله مصباح یزدی ایت الله مکارم شیرازی و مرحوم علامه محمد حسین فضل الله مرحوم ایت الله محمد شیرازی در باب ولایت فقیه وا داشت.
ضمن احترام به نظرات برادران و خواهران عزیز و حرمت قایل شدن برای ازادی بیان ... با توجه به حساسیت موضوع و فنی بودن ان..خواهشمند است با تدقیق مطالعه عمیق و شناخت کامل از اصل امامت در فقه شیعی اثنی عشری اظهار نظر فرمایید تا از نوشته های گهر بار عزیزان استفاده بیشتری شود.

با تشکر فراوان
زاهد (437639)
 
یک طلبه
۱۳۹۰-۰۲-۱۲ ۰۰:۱۵:۵۷
اصل حرف شما درست
در ولایت فقیه عدالت شرط است نه عصمت اما: مخالفت با ولی فقیه عال گناه بزرگ است. هرچند کفرنیست
ادبیات این مقاله با ادبیات امام خمینی بسیار فاصله دارد هر چند اکثر نکات آن رست است اما در کل به نوعی تطهیر مخالفت از فقیه است که به عینه مخالفت با امام عصر است
امام عصر: آنها(نائبان) حجت مَن بر شما هستند.
َ (437646)
 
عباسی
۱۳۹۰-۰۲-۱۲ ۰۱:۵۶:۵۵
اگر لپ کلام جناب عالی این است که ولایت مطلقه وفقیه اطلاق بر سایر ارکان حکومت و اجتماع دارد دیگر نیازی نیست که در مورد امکان اشتباه بودن نطر وی حرفی بزنیم
کشف اشتباهات ایشان تنها و تنها بر عهده مجلس خبرگان است.و مردم و صد البته سایر ارکان نظام حق چون و چرا در برابر دستورات ایشان را ندارند. هرچند که در طی سال های رهبری آقای خامنه ای موردی عمده ای پیش نیامده که ایشان مجبور به استفاده از اختیارات خاص خود باشند. اما در صورتی که چنین موقعیتی به وجود آید به محض ارائه رهنمود اطاعت از امر ایشان واجب است تکرار می کنم که واجب است چرا که اگر در هر مورد بخواهیم منتظر ناز و نوز کردن این و آن باشیم دیگر مطلق بودن ولایت فقیه کاربرد خود را از دست خواهد داد.
همانطور که در موردی که اخیرا رخ داد مشاهده نمودید (437674)
 
-
۱۳۹۰-۰۲-۱۲ ۰۸:۲۶:۵۴
ولایت مطلقه فقیه منشا همه خوبیهاست (437708)
 
زهرا
۱۳۹۰-۰۲-۱۲ ۰۸:۴۶:۲۷
مطالب خوب بود. من شخصاً هیچ تعصبی نسبت به هیچکس ندارم اما به نظر من ولی فقیه در جامعه مثل پدر در خانواده است که باید بین اعضای خانواده صلح، دوستی و هماهنگی برقرار کند. همه میدانیم که هیچ پدری معصوم نیست اما بالاخره در هر مجموعه ای باید یک نفر حرف آخر را بزند وگرنه هرج و مرج میشود. هر حزب یا گروه کوچک هم باشد بدون رهبر مقتدر به ثبات و پیروزی نمیرسد.
ولی فقیه، پدر جامعه است و مسلماً بدون برنامه ریزی و مشورت صحبتی نمیکند که به ضرر جامعه و افراد آن باشد. (437715)
 
امیر ج.
۱۳۹۰-۰۲-۱۲ ۰۹:۲۰:۴۴
متاسفانه بسیاری با نظر افراطی در یک موضوع و بیش از حد مقدس جلوه دادن ان ، زمینه را برای تخریب و یا القا نظرات غلط فراهم می کنند . بحث ولایت فقیه هم از جمله همین بحث ها است. در جامعه فعلی ما ولایت فقیه و بحث پیرامون آن جزو خطوط قرمز محسوب می شود. احتمالا مقاله ذکر شده در این سایت نیز با واکنش های بعدی مواجه خواهد شد. (437726)
 
ستايش
۱۳۹۰-۰۲-۱۲ ۰۹:۴۱:۴۷
تحولات و حوادث بعد از انقلاب اسلامي و ناكام ماندن توطئه هاي دشمنان داخلي و خارجي و خصوصا شكست بزرگ ضد انقلاب و ايادي آن در فتنه بعد از انتخابات وجايگاه مهم ايران اسلامي در دنيا و خصوصادرمنطقه دليل روشن ومبرهني است بر جايگاه رفيع ولايت فقيه (437749)
 
س فرش
۱۳۹۰-۰۲-۱۲ ۱۱:۴۵:۲۴
شلوغش نکنید
فرقه بین اختلافنظر و عدم اطاعت. اختلاف نظر باخود معصوم هم شرک نیست(اختلاف در امور غیر اعتقادی) وشاید حتی گناه هم نیست ولی قطعا ضعف بینش فرد است.

ولی
عدم اطاعت قطعا معصیت است.

آقای مرتضایی عدم اطاعت از فقیه حاکم جرم تنها نیست بلکه قطعا گناه و معصیت بزرگ است علتش هم 1.عدم اطاعت از معصوم صریح دستور معصوم دراحایث 2.همان دلیل عقلی آورده شده در مقاله که عدم پیروی از مدیریت واحددر یک گروه یعنی ضربه زدن به آن گروه

و البته مخالفت به معنای انکار ولایت فقیه، انکار ادامه داشتن ولایت معصوم در زمان غیبتش است و تکلیفش روشن

د پایان در کنار بحث عقلی از عظمت روحی آقای خامنه ای غافل نشوید رجوع به کلام آیت الله بهائدینی و حسن زاده در مورد ایشان (437854)
 
یا الله
۱۳۹۰-۰۲-۱۲ ۱۲:۲۹:۱۲
این مسئله جایش اینجا نبود. (437881)
 
وحید
۱۳۹۰-۰۲-۱۲ ۱۲:۳۲:۲۸
به نظرم این مقاله اشکالات زیادی داشت ، که نباید این جور مطالب را تبلیغ کرد. نگای به جوابیه زیر کنید:

-عصمت برای حکومت امر لازمی نیست. و ائمه و پیامبر (صلوات الله علیهم) غیر از وظیفه حکومت ، شئون دیگری نیز داشتند که عصمت برای آن شئون لازم بوده است. مثل بیان دین ، که بناست معیار سنجش عملکردها قرار بگیرد و نباید جای هیچ شک و شبهه ای در آن باشد . از همین رو عصمت برای آن لازم است. و بعد از روشن شدن معیار ، پذیرش غیر معصوم با توجه به معیارها ، امری کاملا منطقی و معقول است.

2-بر خلاف ولایت ائمه و پیامبر (صلوات الله علیهم) که امری شخصی بوده و شخص آنها محور بوده اند ، در ولایت فقیه ، با امری شخصی مواجه نیستیم. بلکه معیارهایی بیان شده و لزوم اطاعت از کسی است که آن معیارها را دارا باشد. به تعبیر دیگر ، اطاعت از ولایت فقیه ، اطاعت از کسی است که این جایگاه حقوقی را با توجه به شرایط آن دارا است. و اگر شرایط را از دست بدهد ، دیگر در این جایگاه حقوقی نخواهد بود که اطاعت از او لازم باشد! پس اگر در معصوم ، عصمت او سبب اطمینان خاطر از صحیح بودن دستورات می شود ، در ولی فقیه ، عدالت او این اطمینان را می آورد.

3- معصوم بودن اهل بیت و پیامبر (ص) به این معنا نبوده که تمام تصمیمات گرفته شده توسط آنها ، از هر جهت صحیح بوده است! همانگونه که در جنگ احد ماندن در مدینه از نظر تاکتیک جنگی صحیح بود ، اما پیامبر (ص) ناچار می شود ، به بیرون از شهر برود! چرا که جنگ نیاز به لشگری دارد که شاید عدم مراعات نظر بعضی از افراد شاخص ، سبب شود مردم در این لشگر حاضر نشوند! پس پیامبر (ص) ناچار می شود ، تصمیمی اتخاذ کند که از بعضی جهات چندان صحیح به نظر نمی رسد!

4-نکته اساسی که باید به آن توجه کرد ، این است که انسان راه شیطان و وسوسه های او را مسدود کند! حقیقتا اطاعت پذیری و ولایی بودن امری سخت و دشوار است. و شاید به جهت همین دشواری آن ، مهمترین امر از اصول پنجگانه مذهب شیعه شمرده شده است! پس شاید این شبهات بیشتر از آنکه از دیدن خطای شخص ولی فقیه باشد ، ناشی از روحیه تمرد و سرکشی باشد.

منبع :
http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/pasokh/topicid/2084345/wrapper/true
شماره 446 (437885)
 
۱۳۹۰-۰۲-۱۲ ۱۳:۰۱:۲۵
((پشتیبان ولایت فقیه باشیدتابه مملکتتان آسیبی نرسد)) (437914)
 
علی
۱۳۹۰-۰۲-۱۲ ۱۵:۲۲:۱۶
این هم لیست فقها:



ابومحمد، حسن بن علی ابن ابی عقیل عمانی ۳۴۰ عراق ۴
ابوالقاسم، جعفر بن محمد ابن قولویه ۳۶۹ قم ۴
ابوجعفر ثانی، محمد بن علی بن حسین شیخ صدوق ۳۸۱ ری - بغداد ۴
ابوعلی، محمد بن احمد ابن جنید اسکافی ۳۸۱ ری ۴
ابوعبدالله، محمدبن محمدبن نعمان شیخ مفید ۴۱۳ بغداد ۵
ابوالقاسم، علی بن حسین سید مرتضی علم الهدی ۴۳۶ بغداد ۵
ابوصلاح، تقی بن نجم ابوالصلاح حلبی ۴۴۷ حلب ۵
ابوجعفر ثالث، محمد بن حسن شیخ طوسی ۴۶۰ بغداد - نجف ۵
ابویعلی، حمزة بن عبدالعزیز سلار دیلمی ۴۶۳ حلب
ابوالقاسم، عبدالعزیز بن تحریر قاضی ابن براج ۴۸۱ طرابلس
قطب الدین، سعید بن عبدالله قطب‌الدین راوندی ۵۷۳ کاشان ۶
ابوالمکارم، حمزه بن علی ابن زهره حلبی ۵۸۵ حلّه
ابوعبدالله، محمد بن احمد ابن ادریس حلی ۵۹۸ حله
رضی الدین، علی بن موسی ابن طاووس ۶۶۴ حله ۷
نجم الدین، جعفر بن حسن محقق حلی ۶۷۶ حله
جمال الدین، حسن بن یوسف علامه حلی ۷۲۶ حله ۸
ابوجعفر، محمد بن محمد قطب‌الدین رازی ۷۷۶ حله
ابوعبدالله، محمد بن مکی شهید اول ۷۸۶ حله
ابوعبدالله، مقداد بن عبدالله فاضل مقداد سیوری ۸۲۶ حله ۹
ابوالعباس، احمدبن محمدبن فهد ابن فهد حلی ۸۴۱ حله
ابوالحسن، علی بن حسین بن عبدالعالی محقق کرکی (محقق ثانی) ۹۴۰ حلب - اصفهان ۱۰
زین‌الدین بن علی شهید ثانی ۹۶۶ جبع شام
احمد بن محمد مقدس اردبیلی ۹۹۳ نجف
جمال ادین، حسن بن زین‌الدین صاحب معالم ۱۰۱۵ جبع شام ۱۱
بهاءالدین، محمدبن حسین عاملی شیخ بهایی ۱۰۳۱ اصفهان
محمدامین بن محمد (موسس اخباریون) استرآبادی ۱۰۳۶ مدینه
محمدتقی بن مقصود مجلسی اول ۱۰۷۰ اصفهان
ملا محمدباقر بن محمد محقق سبزواری ۱۰۹۰
محمد بن مرتضی ملامحسن فیض کاشانی ۱۰۹۱ کاشان
حسین بن محمد محقق خوانساری ۱۰۹۸ اصفهان
علامه محمدباقر بن محمدتقی مجلسی دوم ۱۱۱۱ اصفهان ۱۲
جمال الدین محمد بن حسین جمال‌الدین محمد خوانساری ۱۱۲۵ اصفهان
محمد بن حسن فاضل هندی ۱۱۳۷ اصفهان
محمدباقر بن محمد اکمل وحید بهبهانی ۱۲۰۵ نجف ۱۳
مهدی بن ابی‌ذر نراقی ۱۲۰۹ کاشان
محمدمهدی بن مرتضی بحرالعلوم ۱۲۱۲ نجف
جعفر بن خضر کاشف الغطاء ۱۲۲۸ نجف
ابوالقاسم بن محمدحسن میرزای قمی ۱۲۳۱ قم
احمد بن مهدی نراقی دوم ۱۲۴۴ کاشان
محمدباقر بن محمد تقی حجت الاسلام محمدباقر شفتی ۱۲۶۰ اصفهان
محمدحسن بن باقر صاحب جواهر ۱۲۶۶ نجف
مرتضی بن محمد محقق انصاری ۱۲۸۱ نجف
محمدحسن بن محمود (صاحب فتوای تنباکو) میرزای شیرازی ۱۳۱۲ سامرا ۱۴
ملا محمدکاظم بن حسین آخوند خراسانی ۱۳۲۹ نجف
سید محمدکاظم بن عبدالعظیم محقق یزدی ۱۳۳۷ نجف
محمدتقی بن محب علی میرزای دوم ۱۳۳۸ نجف
ابوالقاسم دهکردی دهکردی ۱۳۵۳ اصفهان
محمدحسین نائینی نائینی ۱۳۵۵ نجف
عبدالکریم حائری یزدی ۱۳۵۵ قم
محمدحسین غروی اصفهانی کمپانی ۱۳۶۱ نجف
سیدابوالحسن اصفهانی ۱۳۶۵ نجف - سامرا
محمدتقی خوانساری ۱۳۷۱ قم
محمد حجت کوه‌کمری کوه کمری ۱۳۷۲ قم (438009)
 
علی علیپور
۱۳۹۰-۰۲-۱۲ ۱۸:۴۲:۰۷
با سلام به هر دو شخصیت لطفا اجازه بدهید آزادانه حرفهایمان بزنیم شما را قیم و وصی و کیل کار بران نکرده اند شما ها چرا جسته و گریخته به عرایضم پاسخ می دهید هومن ازمافیای اقتصادی و برج سازان و علی سوئد را برخم می کشند آقا آنجا سوئده و اینجا ایران . اولین شخصی که برای قطع ید ما فیای اقتصادی حرف زده رئیس جمهوری منتخب ملت بزرگ ایران است اما دیر ی نخواهد پائید با چشمان باز خود مبارزه جدی آنرا خواهید دید بشرطی که کسانیکه منافع شان بخطر بیفتد در این راستا جنگ زرگری نکند . داد و بیداد براه نیندازد .و حاشیه نشینان اشک ماتم برایشان نریزند . (438159)
 
ابوذر
۱۳۹۰-۰۲-۱۴ ۰۷:۵۴:۵۴
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
جهت اطلاع شما عرض میکنم که اولین شخصی که برای قطع ید مافیای اقتصادی حرف زده حضرت امام خامنه ای بوده نه رئیس جمهور منتخب!!! اونم چند سال قبل از منتخب شدن رئیس جمهور منتخب!!!!
کمی مطالعه بفرمایید بد نیست
یا علی (439261)
 
001
۱۳۹۰-۰۲-۱۳ ۰۱:۳۲:۳۱
سلام
من لازم میدونم علاوه بر تقدیر از نگارنده که سعی در جذب حد اکثری دارند چند تا مطلب رو یاد آور شم.
1 اینکه نگارنده ی عزیز در چه رشته ای تحصیل نموده اند که در زمینه ی ولایت فقیه که یک مسئله ی دینی است درج مطلب نموده اند؟
2 .در هنگام درست کردن ابرو باید مراقب بود تا چشم آسیب نبیند
برادر گرامی :((حقیقت ))ی که شما در گفتارهای خودفرمودید به چه معناست؟ مگر نه این است که ما از سوی یک معصوم یعنی امام عصر عج مامور به تبعیت از ولی فقیه شده ایم و مگر نه این است که گفتار معصوم حق و حقیقت محض است .لاجرم سخن ولی فقیه چون ماذون از قِبل شارع و اولی الامر اصلی است پس همان حقیقت است هر چند به نظر ما نا صواب آید.
نکته ی دیگر این است که رهبری جدا از مباحث فقهی و معرفتی جایگاهی است که بیشترین اطلاعات به وی میرسد و مگر نه این است که قوه ی تعقل آنگاه که بیشترین اطلاعات را داشته باشد جامع ترین تصمیم را می گیرد مضاف بر اینکه در این جایگاه رهبر دارای مشاوران متعدد در زمینه های متعدد است و از طرفی او خو فقیه و عالم است.
پس چه لزومی است که این گونه خود را درگیر وسوسه های ناصواب کنیم.
راه چاره این است که با تعقل و تفکر بیشتر و به درو از تعصب نا بجا با اهل علم مشورت کرده و ابهامات خود را هر چند در همین موضوع که ((آیا رهبری در فلان مسئله درست عمل کرده اند یا نه)) در میان گذاریم.
{در این زمینه مطالعه ی کتاب ولایت فقیه امام (ره) و آیت الله جوادی آملی راهگشای پویندگان حقیقت است}
مولای متقیان علی (ع) یاورتان باد و همسر گرامی اش دعا گویتان (438342)
 
علی اصغر کوثری شیرازی
۱۳۹۰-۰۲-۱۳ ۰۳:۵۴:۲۹
قبل از بررسی موضوع باید دید حکم حکومتی چیست. با ذکر مثال بیان میکنم موضوع امسال جهاد اقتصادی است آیا این حکم است یا خیر .مسلم حکمی است برای رشد وتعالی و پیشرفت و عدالت .احکام حکومتی در یک فرآیند پیچیده اجتهادی وتشخیص زمان ،مکان ،امکانات ،آسیبها ،اهداف ،سیاسی ،فرهنگی، اقتصادی ،دوستان،دشمنان ملی ،منطقه ای، جهانی ودهها پارامتردیگر با اشراف و اطلاعات و تجزیه و تحلیل صادر میشود .به عبارت دیگر مدل ولو نانوشته دارد .بعد از صدور نیز صدهها کارشناس راههای عملیاتی کردن آن را باید تولید کنند .ولی فقیه با این حکم حادثه سازی نموده تا سطح جدیدی از دینداری را ایجاد نماید .احکام صادره در ابقاع ،عزل، نصب و... نیز ناظر به تعالی جامعه است . رهبری یک جنگ تمام عیار را رهبری میکند تا نعالی در تمامی ابعاد محقق شود . لذا تشخیص اشتباه ومخالفت حتی در نظر نیز بدون اشرف و مدل جامع ی ملاحظه همه ی پارمترهها ی بسترساز در حکم صحیح نمی باشد.لذا از این منظر کارشناسی سطوح مختلف پیدا میکند .کارشناسان علوم تجربی نیز در چار جوب سیاستهای نظام با محوریت رهبری به توسعه علوم بپردازند. آنگاه برآینده شبکه علوم تجربی مثلا عزت و استقلال علمی باید باشد . بنابراین رهبری کارشناس تعالی نظام در همه ابعاد کلان یعنی جهت گیری نظام است که بخشی از آن را از طریق کنترل فرایندها انجام میدهند. اگر فردی در این سطح بود میتواند نظر صواب بدهد.متاسفانه برخی بدون توجه به تعاریف مبنایی نظر میدهند که آفت زیادی داردا البته این بحث گسترده بوده که توسط برخی اساتید حوزه تولید شده است. (438365)
 
۱۳۹۰-۰۲-۱۳ ۱۲:۵۲:۰۸
اصل ولایت مطلقه فقیه به نظر من صحیح است
مطلقه (438713)
 
افشین
۱۳۹۰-۰۲-۱۴ ۰۰:۰۴:۰۵
با سلام به دوستان
ولایت فقیه چیزی است که همه علما بر ان اتفاق دارند و اختلافشان تنها در اختیارات و وظایف ولی فقیه است مثلا برخی ولی فقیه را فقط در باب قضا یا امور صرفا دینی میدانستند و اختیاراتی اینچنینی را تنها حضرت امام ره در همان اوایل مبارزاتشان در بحث ها مطرح میفرمودند البته شهید نواب صفوی هم جزوه ای در رابطه با اختیارات و وظایف ولایت فقیه داشتند. اما در کل ولایت فقیه و حدود و صغور ان همواره مثل سایر احکام دینی از مسایلی بوده که با تفاوت مشی و مشرب فقهی و اصولی علما اندکی اختلاف پیدا میکردهپس نمیتوان هر کسی را که نظریه ولایت فقیه را از جهت فقهی مثلا قبول ندارد کافر خواند چون اگر اینچنین باشد باید بعضی علمای بزرگ را کافر دانست.بیایید تند روی نکنیم هر افراطی تفریطی در پی خواهد داشت اما در حال حاضر وظیفه همه اطاعت از رهبری میباشد فارغ از شخصخاص رهبر با تشکر
لطفا ادبیات تکفیری را هم کنار بگذارید همه برادریم و ایرانی و یکدیگر را دوس داتریم حتی اقلیت ها را بنده (439194)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.