عبرتهایی از ماجراهای اخیر

داخلی

صفحه سیاسی

آرشيو خبر

نظر منتشر شده

۳۶

توصيه به ديگران

کد مطلب: 102647

عبرتهایی از ماجراهای اخیر

تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۰ ساعت ۰۸:۵۵

دکتر جلیل محبی

«ذمه من به آن چه مي‌گويم رهين است! : هر كس از وقايع (روزگار) عبرت گيرد، تقوي او را نگه دارد و نگذارد در شبهه‌ها گرفتار شود» (نهج‌البلاغه شهيدي صفحه 17)

اتفاقات دو هفته گذشته در تاريخ انقلاب اسلامي بي‌سابقه بود و سرشار از عبرت و اگر در سخن مولايمان علي عليه‌السلام تدبر كنيم و تقوا را چراغ راه، مصون از گرفتاري در شبهات و فتن خواهيم شد (ان شاء الله).

نگارنده از اين وقايع چند درس آموخته است:

اول آنكه برايم مسجل شد ملاك حال فعلي افراد است. عالم قدرت و سياست عالم خطا و انحراف است و اگر انسان پيش از آن كه خود را بسازد وارد اين عرصه شود شديداً در معرض خطر انحراف خواهد بود. آن‌ها كه بزرگان انقلاب مي‌خوانديمشان و سابقه‌اي پيش و پس از پيروزي انقلاب اسلامي داشتند و يار غار امام بودند مقابل رهبري ايستادند و بر سر قدرت نه فقط مباني شرعي را زير پا نهادند و جلوي مولا و امام ايستادند، كه به مباني عرفي نيز پشت كردند و آراء مردم را ناديده انگاشتند، چه رسد به آنكه سابقه‌اي بس درخشان از خود نشان نداده و در ركاب مولا شمشيري نزده بود.

دوم آنكه باز براي چنددهمين بار خلاء فقدان حزب را در كشور مشاهده كردم. فردگرايي بدون كنترل سياسي بلاي سي سال گذشته انقلاب بوده است. هرچند ورود ولي‌فقيه به مسائل بن بستي باقي نمي‌گذارد و راهگشا و گره گشاست اما چه اصراري است مسيرهاي منتهي به بن بست را بازگشايي نكنيم. تا كي بايد از تجربه جهاني تقويت احزاب غفلت كنيم كه از مهمترين كاركردهايش تضعيف ديكتاتوري فردي و منم منم زدن ‌هاي جاهلانه است كه در پي غرور حاصل از چند رأي كسب شده در انتخابات ايجاد شده است. فكري بايد كرد...

سوم آنكه آموختم براي بي بي سي و وي او اي و ديگر رسانه‌هاي دشمن اشخاص مهم نيستند. همان كساني كه در دو سال گذشته و چهارسال قبل از آن از برخي، چهره‌‌اي منفور ساخته بودند، امروز به تبليغ او پرداخته و ذوق زده از مشكل بوجود آمده، آمدند كه از آب گل آلود ماهي بگيرند و ضربه‌اي به ولايت وارد كنند. آموختم كه واقعاً سخنان دشمن شاد كن به آرامش ملت وحدت ضربه مي‌زند. آموختم دشمن مترصد فرصت است و اگر خوراك رسانه‌اي نداشته باشد مقهور وحدت مردم و مسئولان خواهند بود.

چهارم آنكه بيش از قبل برايم ثابت شد ولايت فقيه كه جلوي ديكتاتوري را مي‌گيرد در اين تجربه سي‌ساله هميشه از ديكتاتوري فردي به عنوان رئيس دولت و اعضاي مجمعي به عنوان مجلس ناليده‌ايم و اين ولي‌فقيهي عادل و حافظ نفس بوده كه نجات بخش مشكلاتمان بوده است. قدرت ناشي رأي مردم كه غرور و فريب به همراه مي‌اورد توسط امام اسلام‌شناس عادل سالك راه حق پيموده كنترل مي‌شود تا مصلحت ملك و ملت دستخوش هواپرستي قدرت‌طلبان قانون‌شكن نگردد.

پنجم آنكه قدرت‌طلبان انحصارطلب امروز و آينده فهميدند مسجد جاي بي حيايي نيست. حزب‌الله و توده مردم مانند امام و مولايشان با كسي عقد اخوت نبسته‌اند. هر كه باشي از منتظري و ساير ياران غار امام بالاتر نيستي و هرچه مقام علمي داشته باشي و رايت پرشمارتر باشد قد علم كردن در مقابل ولايت موجب ذلت و خواري اين و آن دنياست. اگر سفر مي‌روي و مردم دورت جمع مي‌شوند نه به خاطر ساخت پل و خيابان و شغل و يارانه، كه آن‌ها انجام دادي وظيفه‌انت بوده است، بلكه به خاطر آن كه تكيه‌گاه رهبر بودي و هجمه دشمن عليه او را خنثي مي‌كردي. حال كه شانه خالي مي‌كني تا تير به مولا بخورد يك سفر استاني ديگر برو تا ارزش خودت- به تنهايي- را بداني

ششم آنكه فهميدم قدرت معنوي نظام اسلامي بسيار بالاست به قدري كه جريان انحرافي درون دولت هرچه پول خرج كند و آدم بخرد و بانك بزند نمي‌تواند جلوي اقتدار و عزت نظام قد علم كند. به اين جريان انحرافي نيز آموخت كه اين‌ها كه خريده‌اي به جيب تو نگاه مي‌كنند و مكتب ايراني و صدشعار بي خاصيت ديگر را نه تنها باور ندارند كه احتمالاً پول‌ها را مي‌گيرند و پوسخندي به حماقت تو مي‌زنند كه توانسته‌اند فريبت دهند!

و هفتم و آخر آنكه باز آموختم و تجربه كردم كه بايد نهي از منكر كرد از ملامت ملامت كنندگان نهراسيد. آنقدر سياسيون محافظه‌كار در گوشمان خواندند كه نهي از منكر نكنيد كه مركب شيطان رم كرد و شد آنچه نبايد مي‌شد. فساد مالي اتفاق افتاد، گفتند نگوييد مصلحت نيست. شعارهاي انحرافي دادند، گفتند نگوييد تبليغ آن حرف‌ها مي‌شود، مصلحت نيست. نيرو‌هاي حزب‌اللهي را اخراج كردند، گفتند نگوييد مصلحت نيست، شما كه دنبال قدرت نيستيد! بيت‌المال را براي مصالح خودشان خرج كردند، گفتند نگوييد دشمن سوء استفاده مي‌كند. برادر من! اگر «نهي از اين منكرات» كرده بوديم الان كار به اينجا رسيده بود؟ سي سال از انقلاب گذشته حتي يك‌بار از رئيس جمهور سئوال نشده است!! يعني هيچ جاي سئوالي نبوده يا آقايان نمايندگان مصلحت نمي‌ديده‌اند؟ سئوال و استيضاح وزير هم شده ابزار جوب كشي (!) براي دهات برادران نماينده! نه جلوگيري از تخلفات و منكرات. صد بار تجربه كرديم بازهم خواهيم كرد، اگر از منكرات نهي نكني بزرگ مي‌شود مانند زالو! كه هرچه بماند بيشتر باد مي‌كند و خون سالمت را مي‌مكد.

يادتان باشد كه امامانمان فرمودند: اگر نهي از منكر ترك شود اسافل بر مصادر امور مي‌نشينند و بدي‌ها خوب و خوبي‌ها بد تلقي مي‌شوند.

بياموزيم از اين وقايع كه اگر چيزي مصلحت نباشد، ترك نهي از منكر است.

۱۳۹۰-۰۲-۱۳ ۱۰:۲۱:۰۹

یک نکته باید اضافه شود که باید دوره های نهی از منکر را در تمام هیئت ها و به اصطلاح بزرگان مداحی بگذاریم تا اینگونه از منبر هیئت آتو دست دشمنان ندهند (438529)