توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 103375
به بهانه اجلاسیه سرداران شهید استان فارس
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۵۷
این روزها که از سالهای طلایی جهاد مقدس فرزندان روح الله بیش از گذشته فاصله می گیریم ، بیشتر به معنای کلام رهبر فرزانه مان پی می بریم که فرمود (جنگ ، گنج است ، باید آنرا استخراج کرد) این معدن پر از نور، پر از برگهایی است ناخوانده که با گذشت ایام در جامعه آشکار می شود. پس از گذشت 22 سال، قرار بود پرده از چهره 14600 شهید گمنام گشوده شود. شهدایی که گرچه اسم و رسم آنها باقیست ، اما سیره و هدف مقدس آنها همچنان مغفول مانده است.
شاید زمانی که بهنام محمدی 13 ساله جان خود را در دفاع از خونین شهر ، تقدیم اسلام می کرد هیچ گاه گمان نمی برد که روزی مسولانی بیایند و جهاد او و یارانش را در زمره مقاومت استالین گراد قلمداد کنند ! جنگی همانند جنگ ویتنام یا کوبا و یا هر جنگ دیگر. جنگی که می توان در مورد شهدای آن خاطرات راست و دروغ زیادی تعریف کرد و از حماسه های آن تنها به رشادت رزمندگان و ذلت دشمن بعثی اکتفا نمود.جهاد مقدسی که می توان آنرا تا این حد تنزل داد که آنرا ملی گرایی اعلا و یا میهن پرستی خواند. آیا تا به حال شده در وصیت نامه 14600 شهید این استان ، در باب هدف آنها از حضور در جنگ تحقیق به عمل آوریم؟ در وصیت نامه کدامیک از آنها هدف از حضور در جنگ ، ملی گرایی و یا میهن پرستی صرف عنوان شده؟ شهید با کشته در راه وطن تفاوت بسیار دارد. شهادت ، جنگيدن تنها برای حفظ ميهن نيست بلکه گاهي شهادت به معنای خرج کردن حيثيت و توانايي‌های انسان و تمام آینده ایست که یک انسان می تواند برای خود متصور باشد. بی انصافی است که میان آنهایی که برای دفاع از اسلامیت نظام و رهبری ولایت فقیه از همه آنچه داشتند گذشتند و بقای انقلاب اسلامی را به فنای جسمانی خود ترجیح دادند ، با کسانی که برای اخذ پناهندگی یا دریافت حقوق و مزایا به جنگ می روند تفاوت قائل نشویم. کمترین تفاوت آنها در هدف آنهاست که یکی برای خود و دیگری برای خدا می جنگد.به همین دلیل است که خون این شهیدان ، آنها را از تمام کشته شدگان در جنگ های دیگر متمایز می کند.
ارزش شهدای ما بسيار بالاست. بسیار بالاتر از آنکه بتوان با یک اجلاسیه تمام ابعاد وجودی آنها را به جامعه شناساند چرا که آنها خاکريزهايي شدند برای حفاظت از اسلامیت نظام و اگر نبود سدی این چنین بلند و نفوذ ناپذیر سرنوشتی مشابه دیروز افغانستان و عراق برای چند دهه در انتظارمان بود. اما این اجلاسیه سر آغازی شد برای احیای تفکر جهاد در میان نسلی که نه انقلاب را دیده است و نه آرمانهایی که به سبب آن 14600 شهید از این استان تقدیم آن شد. آنچه امروز باید مورد توجه همه ما قرار بگیرد این است که اگر از زنده نگه داشتن یاد و هدف شهدا غافل شویم ، دیر زمانی نخواهد بود که مواجه می شویم با نسلی که هیچ قرابتی با تفکر ایثار و شهادت ندارد. نسلی که نمی داند تفاوت چمران و چه گوارا در چیست؟ و یا مقاومت خرمشهر با مقاومت استالین گراد (که گویا بعضی مسولین هم نمی دانند!) نسلی که با سرعت تمام به سمت مدرنیته پیش می رود و فرهنگ آن را قبل از خودش می پذیرد و در این دهکده جهانی چنان در روزمرگی فرو می رود و به آن خو می گیرد که نسبت به دغدغه های دینی و اجتماعی هیچ گونه حساسیتی ندارد و تنها نسبت به اموری اعتراض می کند که معیشت روزمره او را دچار اختلال می کند. و این چنین می توان با مسخ این نسل، روح اسلام را از کالبد جمهوری اسلامی گرفت ، کاری که حتی با 8 سال جنگ تحمیلی هم مستکبران قادر به انجام آن نبودند.
مسلما نهادینه کردن فرهنگ جهاد و شهادت در جامعه تنها در برگزاری مراسمات و آئین ها و همایش ها خلاصه نمی شود ، بلکه اینها تنها در حکم ابزاری هستند که به وسیله آنها می توان بصیرت ، اخلاص و استقامت را دراین نسل تزریق کرد و مهمتر از آن مداومت بر این کار و دقت بر چگونگی اجرای آن است. متاسفانه در چند روزی که گذشت ، از سوی کسانی که نه پیام امام روح الله را مبنی بر پایان نیافتن جنگ شنیدند و نه پیام قائدنا الخامنه ای مبنی بر لزوم زنده نگه داشتن یاد شهدا ، مدام از هزینه های اجلاسیه و چرایی نصب بنر های شهدا در سطح شهر می شنویم. گویا شهدای ما بر خلاف تصورمان آنچنان هم نازنین نبودند که عکسشان نیز مانند عملشان و تیرشان به قلب بدخواهان می نشیند. نمی دانم چرا زمانی که وقت کار برای شهدا می شود یاد بیت المال و محرومین و مستضعفان میفتیم. تنها کافیست به حجم کار انجام شده در سطح استان فارس و اثرگذاری آن و هزینه ای که بابت این اجلاسیه صرف شده منصفانه نگاهی بیندازیم تا بر ما معلوم شود در مقایسه با دیگر طرح ها و اقدامات بی اثر فرهنگی که با هزینه های نجومی برگزار شده و می شود ، این اجلاسیه با توجه به اثر گذاری اش حقیقتا کم هزینه بوده است. اگر برای زنده نگه داشتن یاد شهدا و احیای تفکر جهاد بعد از 22 سال از جنگ تحمیلی ، جانمان را هم صرف می کردیم بر ما جای گله و شکایت نبود حال باید پرسید چرا عده ای زنده نگه داشتن یاد شهدا را در جامعه بر نمی تابند و آنرا تبلیغات بی مورد می خوانند؟ تبلیغات بی مورد برای شهدا؟ و کلام آخر را خطاب به مسولان اجرایی و برگزار کنندگان این اجلاسیه مقدس چنین می گوییم: سرداران عزیز شما تنها نیستید ! در این کارزار فرهنگی که همه برای غارت ایمان نسل ما وحشیانه به سرا پرده افکار و احساساتمان هجوم آورده اند شما تنها نیستید ! مسلما شهدا و امام شهدا یاری کننده شما در این جهاد مقدس خواهند بود و نصرت الهی با شماست. بگذار از بنرهای شهدا گلایه کنند ، بگذار از فقرا و محرومینی که این پول می توانست صرف آنان شود سخن بگویند ، بگذار زنده نگه داشتن یاد شهید را تبلیغات نمایشی بنامند ؛ ما را چه باک و شما را چه باک ، شما به خدمت خود مشغول باشید و بگذارید آنان نیز به خیانت خود مشغول باشند! شما در فکر نهادینه کردن فرهنگ جهاد و شهادت در نسلی هستید که نه جهاد مقدس را دیده و نه شهدا را درک کرده ، فرهنگ شهدا و دفاع مقدس که علاقه مندیم آنرا جهاد مقدس بنامیم ، چنان از پتانسیل عظیمی برخوردار است که اگر درست و بر مبنای حقیقتی که اتفاق افتاده باز آفرینی و بازگو شود می تواند نسل جوان ما را برای سالها در برابر فتنه ها و انحرافات حفظ نماید و این دقیقا همان چیزی است که بدخواهان را اینچنین به تکاپو واداشته. یاد شهدا ، فرهنگ شهادت و ایثار را در روح جامعه و در حافظه تاریخ جاری می نماید و فرهنگ شهادت و ایثار همان رمز موفقیتی است که اگر در روح یک ملت نهادینه شود می تواند منجر به فتح تمام قله های دست نیافتنی علم و دانش و ذخیره ای پایان ناپذیر از معنویت و معرفت شود. به امید رویت روزی که دانشمندان ما جهادی بیندیشند ، مسولان ما جهادی عمل کنند و فرهنگ جهاد و شهادت سنت رایج در جامعه ما شود و با آرزوی رویت اجلاسیه شهدا در سالهای بعد.












 
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.