نظر منتشر شده
۶۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 107556
دفاع از سدسازی و پروژه ملی سد گتوند
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۵۴
دکتر بهمن آرمان

 

در سال جهاد اقتصادی، متاسفانه شاهدیم پاره ای از رسانه ها که پسوندهای گوناگونی را نیز یدک می‏کشند به محلی برای تبلیغات ضدسازندگی به ویژه سدسازی تبدیل شده‏اند. البته نگرانی این افراد در مورد شوری رودخانه کارون کاملا به جا بود که خوشبختانه توسط دست اندرکاران این پروژه نیز به درستی این ابهام پاسخ داده شده و ما شاهد هستیم که تمهیدات لازم برای مقابله در حال انجام است.

 

طبق آمار وزارت نیرو از 130 میلیارد مکعب آب موجود در کشور 90 میلیارد آن به کنترل در آمده است؛ البته این بدان معنی نیست که ظرفیت مخازن سدهای ما 90 میلیارد مترمکعب باشد. کسانیکه با عنوان دفاع از محیط زیست مطالبی عنوان می‏کنند این واقعیت را در نظر نمی‏گیرند که 8 میلیارد متر مکعب آب از مرزهای غربی کشور خارج می‏شود و روستائیان ما به علت ساخته نشدن سد، هدر رفت آبهای زمینی و عدم تامین آب کشاورزی در فقر به سر می‏برند. خوشبختانه با تلاش مرکز پژوهش‏های مجلس شورای اسلامی برای 4 میلیارد متر مکعب آن تعیین تکلیف شده و سدهای مربوط در حال ساخت می‏باشند اما واقعیت زمانی دردناک‏تر می‏شود که حدود 30 میلیارد متر مکعب آب بدون استفاده به سوی دریا روان است.

 

چین و مالزی دو قربانی مشابه ما

مخالفت بعضی از گروه ها که خود را طرفدار محیط زیست می دانند با ساخت این سد ، من را به یاد دو پروژه مشابه انداخت:

 

زمانی که دولت چین تصمیم گرفت سدی به نامGORGES 3  را بر روی رودخانه بسیار بزرگ یانگ تسه بسازد تا هم خسارت‏های ناشی از سیل را کنترل کند و هم به موازات آن برق ارزان به میزان 18400 مگاوات تولید کند (کل ظرفیت نیروگاه‏های ایران امسال به 60 هزار مگاوات می‏رسد) با بانک EXIM  آمریکا که تضمین کننده وام‏های پرداختی دولت آمریکا به سایر کشورها است، وارد مذاکره شد. دولت چین پذیرفت که ماشین آلات مورد نیاز ساخت سد را از شرکت‏های آمریکایی خریداری کند. اما به یک‏باره آمریکا با تغییر موضع، دولت چین را با یک چالش جدی روبرو ساخت و از دادن وام خودداری کرد. بهانه‏ی آنها این بود که دریاچه مصنوعی سد که 600 کیلومتر طول دارد موجب جابه جایی 3 میلیون نفر خواهد شد و در عین حال ساخت آن به محیط زیست آسیب می‏زند. دولت چین که مصمم به ساخت این سد بود نا امید نشد و با انتشار اوراق قرضه سهام و کمک‏های دولتی عملیات اجرایی آن را آغاز نمود. در سال 2008 میلادی طی مراسمی که به طور زنده از کانال‏های تلوزیون چین پخش شد با ریختن آخرین بتون روی بدنه سد، پایان ساخت این سد را جشن گرفتند. البته این سد هنوز به مرحله بهره برداری نرسیده و احتمالا تا سال 2011 ساخت آن ادامه پیدا خواهد کرد. یعنی بیش از 12 سال برای ساختن این سد وقت گذاشته شده است. برای آگاهی خوانندگان یادآوری این نکته ضروری است که شرکت های چینی سدهای طالقان و ملاصدرا را در ایران در کمتر از سه سال و نیم ساختند. این خود نمایانگر این واقعیت است که تا چه اندازه این پروژه بزرگ است.

 

ما در ایران به ویژه پس از انقلاب حتی برای ساخت سدهای کوچک مانند سد ماملو در شرق تهران، برای تامین بخشی از آب آشامیدنی مورد نیاز تهران، از نیمه‏های دولت دوم دوران سازندگی مشغول کار هستیم؛ که البته هنوز نیز کار عمرانی سد به پایان نرسیده است. سدی که از آن نام برده شد سد بسیار کوچکی در مقایسه با دیگر سدهای ایران می‏باشد، زیرا در جایی که ظرفیت مخزن سد کرخه 5.7 میلیارد متر مکعب، کارون3،  3.5 میلیارد متر مکعب و سد گتوند 5 میلیارد متر مکعب است، ظرفیت سد ماملو تنها برابر با 200 میلیون متر مکعب است.

 

مورد دیگری که کشورهای صنعتی با سود بردن از گروه های به اصطلاح سبز یا طرفداران محیط زیست از آن استفاده کردند، مسئله ساخت سدی بر رودخانه‏ای در مالزی بود. این سد در صورت ساخته شدن می‏توانست بخش بزرگی از انرژی مورد نیاز این کشور را تامین کند. آمریکایی‏ها همانند آنچه در چین کردند، در مورد این سد نیز دست به کار شده و با بهانه قرار دادن اینکه ساخت این سد هزاران هکتار از جنگل های استوایی را به زیر آب می‏برد مانع از انجام آن شدند. به وضوح در هر دو مورد آمریکایی‏ها که عملا چه به صورت مستقیم و چه غیرمستقیم منابع تولید انرژی را در اختیار دارند، خودکفایی دیگر کشورها را در زمینه انرژی برنمی‏تابند. زیرا از این ابزار برای اعمال فشارهای سیاسی بر دیگر کشورها سود می‏برند.

 

شاید برای خوانندگان گرامی این مسئله جالب باشد که آمریکا دارای بزرگترین سد برقآبی در جهان می‏باشد و بیش از 3800 سد در آمریکا ساخته شده است. در اروپا نیز تقریبا به همین تعداد سد ساخته شده است. به طوری که کشور کوچکی مانند ایتالیا 20 درصد انرژی مورد نیاز خود را از طریق نیروگاه‏های برقآبی تامین می‏کند. این دو مثال از آنجا اهمیت دارد که در هر دو منطقه مورد اشاره پوشش گیاهی بسیار بالاست به طوریکه 72 درصد از مساحت قاره اروپا، زیر پوشش قرار دارد و اروپا به قار ه سبز معروف است.

 

علیرغم اینکه بیشترین تعداد سدها در جهان با بیش از 8 هزار سد متعلق به چین می باشد، دولت این کشور پس از بحران مالی در بازارهای جهانی در سپتامبر سال گذشته اقدام به تزریق 800 میلیارد دلار در اقتصاد آن کشور نمود که بر مبنای آن هزاران کیلومتر راه آهن، آزاد راه و پل ساخته خواهند شد. در بسته مشوق‏های مالی ساخت 20 سد مخزنی و برقآبی دیگر بر روی رودخانه یانگ تسه در نظر گرفته شده است. بنابراین عنوان نمودن اینکه ساختن سدها در جهان متوقف شده است، ادعاهایی واهی است. ضمن اینکه چین و ترکیه بیشترین تعداد سدهای در دست ساخت جهان را دارند و اگر سد دیگری در آمریکا و اروپا ساخته نمی‏شود به این دلیل است که تمام پتانسیل‏های ساخت سد مورد استفاده قرار گرفته اند.

 

خیانت بیگانگان برای جلوگیری از پیشرفت صنعتی ایران

در رابطه با ایران ناچار هستیم اندکی به گذشته بازگردد. از رویای ایرانیان مبنی بر صنعتی کردن کشور بیش از یک قرن می‏گذرد ولی هنوز که هنوز است، اقتصاد ایران بر پایه بازرگانی واردات و دلالی و شغل های کاذب استوار است. در زمان رضاشاه قرار بر این بود که آلمان‏ها یک کارخانه ذوب آهن در کرج بسازند؛ کشتی حامل تجهیزات که هیچ نوع سلاحی در آن پیدا نشد را نیروهای متفقین (انگلیسی‏ها) توقیف کردند و پس از خالی کردن محموله آن در یک بندر به کشتی اجازه دادند که به مسیر خود ادامه دهد. در زمان پهلوی دوم و پس از پایان تنش‏های سیاسی، دولت‏های وقت به فکر ساخت یک کارخانه ذوب آهن بودند. در آن زمان شرکت‏های ایرانی مهندسی مشاور در ایران وجود نداشتند و به ناچار می‏باید از مشاورین خارجی استفاده می‏شد که این مشاورین نشانه‏های گمراه کننده‏ای به مقام‏های ایرانی می دادند. به طور مثال منطقه‏ای مانند اطراف اراک را برای ساخت ذوب آهن پیشنهاد کردند که به علت کمبود آب که مصرف آن در تولید فولاد بسیار اهمیت دارد، منطقه بسیار نامناسبی بود. سفیر آلمان‏غربی در ایران علناً عنوان کرد که برای کشوری مانند ایران که دارای مخازن نفت است هیچ ضرورتی به داشتن کارخانه ذوب آهن وجود ندارد! اما دولت وقت شوروی برای نفوذ در منطقه سیاست هویج را برگزید و تقریبا در حالیکه به طور همزمان ساخت چند کارخانه‏ی ذوب آهن در ترکیه، مصر و هندوستان را در دست ساخت داشت،  در ایران نیز همین سیاست را پیاده نمود که عملا یک نوع مقابله با نیروهای غربی که دولت ایران به آنان وابسته بود، تلقی شد.  ایران که در آن زمان دارای منابع مالی کافی نبود مجبور شد که برای باز پرداخت هزینه کارخانه ذوب آهن اصفهان تجهیز معادن سنگ آهن ذغال سنگ و خطوط راه آهن را از طریق فروش گاز تامین نماید. دولت وقت آن‏چنان در این کار عجله داشت که احداث خط لوله گاز از شرق استان خوزستان به آستارا را به مرحله اجرا گذاشت. یکی از شرط‏های دولت ایران آن بود که به نسبت زمانی که در اجرای این پروژه تسریع شود به پیمانکار مربوط مبلغ بیشتری پرداخت خواهد کرد. این خط لوله بایستی از رشته کوه‏های زاگرس می‏گذشت. کارخانه ذوب آهن بالاخره در سال 1341 به بهره برداری رسید و به دانشگاه بزرگی برای تربیت نیروی انسانی مورد نیاز بخش صنعت تبدیل شد. ولی مخالفت با توسعه اقتصادی کشور همچنان ادامه یافت. یکی از همکاران من تعریف می کرد که روزی به مسئول پروژه که یک آمریکایی بود گفته شد که یک بولدوزر به دره سقوط کرده و راننده آن جان باخته است. او بلافاصله گفت متاسفم یک بولدوزر دیگر به جای آن بیاورید. این مسئله و مسائلی از این دست که به بعضی از آنها اشاره شد، به وضوح نشان از آن دارد که بیگانگان برای ما دایه‏ی دلسوزتر از مادر نیستند و تمام تحرکات‏شان برای حفظ منافع خودشان است.

 

قصه مخالفت با سدسازی در ایران آن هم در کشوری نیمه بیابانی که میانگین بارندگی آن در سال‏های پرباران برابر با 250 میلیمتر است، نیز در عمل تفاوتی با اقدام‏‏های صورت گرفته برای منصرف کردن ایران از ساخت کارخانه ذوب آهن ندارد؛ ولی ابزاری که این بار به کار گرفته شده تحت عنوان طرفداران محیط زیست و آثار باستانی عنوان می‏شود که شاهد اوج این مسئله در زمان آبگیری سد سیوند بود.

 

استدلال مخالفان آبگیری این سد که سد کوچکی است و حجم ذخیره مخزن آن  90میلیون مترمکعب بیشتر نیست و بالطبع دریاچه کوچکی دارد، این بود که عنوان می‏کردند که این سد را دولت عمدا ساخته به خاطر اینکه آرامگاه کوروش بزرگ را تخریب کند. زیرا رطوبت هوا افزایش پیدا می‏کند و رطوبت بالا هم به دنبال خود موجب وارد آمدن آسیب به ارامگاه کوروش بزرگ می‏شود! عجیب اینجاست که این عده اندکی در حالی این ادعا را می‏کردند که بیشترین آثار تاریخی جهان در کشورهای یونان و ایتالیا قرار دارد و میزان بارندگی در این کشورها حدود 1500 میلیمتر در سال است که خود به معنای رطوبت بسیار بالاست و از آن مهمتر اینکه آثار باستانی این کشورها در کنار دریای مدیترانه قرار دارند. به طور مثال فاصله رم با دریای مدیترانه چیزی حدود 20 کیلومتر بیشتر نیست. حال چگونه است که رطوبت از آنجا موجب تخریب آثار باستانی نمی‏شود و در ایران نیمه بیابانی آن هم از طریق یک دریاچه کوچک میزان رطوبت به گونه ای‏افزایش پیدا می‏کند که ساختمانی که 2500 سال پا برجا مانده است را تخریب می‏کند!

 

سخنی با مدعیان طرفداری از محیط زیست

آقایان و خانم های محیط زیست و آثار باستانی که دیدند منطق آنها کارگر نمی‏افتد، بهانه‏ای دیگر به وجود آورده و مدعی شدند که در آن محل آثار باستانی فراوانی وجود دارد که با آب‏گیری سد به زیر آب می‏رود. حال اینکه چگونه است که این گروه این نکته را در نظر گرفته اند که عملیات ساخت این سد در دوره مرسوم به سازندگی آغاز شد و در دوره آقای احمدی نژاد به بهره برداری رسید؛ یعنی چیزی حدود 15 سال. آیا در طی این مدت این به اصطلاح مدافعان محیط زیست، متوجه ساخت این سد نبودند که به سازمان میراث فرهنگی بگویند که پیش از آبگیری سد آثار باستانی را شناسایی و در اختیار موزه ایران باستان قرار دهند؟! اینجا دم خروسی پیدا می‏شود که معانی فراوانی دارد.

 

در این مقاله من قصد ندارم به طور مستقیم گروه‏های مدافع محیط زیست را به خیانت متهم کنم ولی ناچارم به آنها گوشزد کنم که در دام کسانی که یک ایران ضعیف را برای خود مناسب تر می‏دانند گرفتار نشوند.

 

در ایران موارد بسیاری وجود دارد که دست اندرکاران محیط زیست باید به آن توجه کنند. آیا از مقام های جنگلبانی پرسیده اند که به چه دلیل سالیانه 8 هزار هکتار از مساحت جنگل‏های ایران کاسته می شود؟

 

در دوران سازندگی قرار بود 10 میلیون هکتار از مناطق کویری ایران زیر پوشش گیاهان مناسب آن منطقه برود. این مسئله مهم چه سرانجامی داشته است؟

 

تمامی کلان شهرهای ایران دارای مشکل آلودگی هوا هستند که یکی از راهکارهای اصلی رویارویی با این مشکل بزرگ ایجاد کمربند سبز است. آیا مدافعان محیط زیست این مسئله را نمی بینند؟

 

در طرح توسعه نیشکر خوزستان سالانه صدها هزار تن ضایعات نیشکر که باید به کاغذ و چوب فشرده و خوراک دام تبدیل شوند در بیابان رها شده که در فصل تابستان خود به خود آتش گرفته و خاکستر ناشی از آن موجب نابودی کشتزارهای روستاییان محل می‏شود. آیا نباید به دولت فشار آورده شود که با تخصیص یک میلیارد دلار این مشکل را حل کند تا از وارد آوردن زیان های زیست محیطی جلوگیری شود؟

 

در کجای جهان اجازه می‏دهند که در فاصله 50 متری ساحل ویلا ساخته شود؟ آیا درست است که فاضلاب بیمارستان‏ها به دریای خزر بریزد و علاوه بر آن سواحل دریای خزر مملو از یک سری پلاستیک و پوست هندوانه شود؟ آیا این آسیب به محیط زیست نیست؟

 

چندی پیش شبکه اول سیما مستندی در مورد کشاورزی در استان خوزستان پخش کرد که در آن کشاورزی می‏گفت که 10 سال از بهره برداری سد بزرگ کرخه می گذرد ولی ما هنوز با شیوه‏های سنتی کشتزارهای خود را آبیاری می کنیم. آیا مدافعان محیط زیست می‏دانند که در صورت زیر کشت رفتن 320 هزار زمینی که می‌بایستی زیر پوشش آبیاری مدرن عملی می‏شد، چه پیامدهای مثبتی بر روی اکوسیستم منطقه باقی می‌گذاشت؟

 

آیا هواداران محیط زیست می دانند که زمین های اطراف دریاچه سد البرز که در ساتان مازندران در حال ساخت است، توسط دولت فروخته می شود مسئله ای که بدون شک به قطع صدها هزار درخت خواهد انجامید.

 

در ایران به راحتی این فاجعه صورت می گیرد. کسی گوشش بدهکار نیست. ولی آیا مدافعان محیط زیست به این نکته توجه کرده اند که آیا کشورهای اروپایی به دلیل جلوگیری از قطع درختان از ساخت هزاران کیلومتر آزادراه و راه‌آهن که زیربنای توسعه اقتصادی است منصرف شدند؟ جواب این مسئله به وضوح خیر است. بخش بزرگی از راه آهن اروپا، با چوب‏های جنگل‏های اتریش که کشور کوچکی است ساخته شده اما اگر کسی با قطار و یا اتومبیل در این کشور مسافرت کند، می‏تواند به آسانی درختانی که به جای درختان قطع شده کاشته شده‏اند را مشاهد کند.

 

ما در ایران بایستی از روش‏های موفق اروپایی ها سود ببریم و حفظ محیط زیست را با توسعه آشتی دهیم نه اینکه جلوی سدسازی و راه‏سازی که برای کشور نیمه بیابانی و کمتر توسعه یافته ‏ای‏ مانند ایران یک الزام است، بایستیم و نگذاریم آزادراه ساخته شود و چشم خود را بر روی بیش از 25 هزار نفری که سالانه به علت وجود راه‏های غیر استاندارد جان خود را از دست می‏دهند، ببندیم و بگوییم آزادراه ها به محیط زیست آسیب می‏زنند!

 

گتوند نمونه ای از صنعت رو به رشد سدسازی در ایران

انصاف نمی دانم که از کسانی که در راه ساخت این سدها از جان خود مایه گذاشتند یادی نکنم. به اتفاق گروهی از جمله مدیرعامل شرکت آب نیرو وابسته به وزارت نیرو که مسوولیت ساخت سدهای برقآبی را به عهده دارد به خوزستان مسافرت کردم. در فرودگاه اهواز دو نفر از مهندسان همراه ما خداحافظی کرده و به سمت سد مسجد سلیمان رفتند. ما نیز به شمال‏شرقی خوزستان یعنی محل احداث سد کارون‏3 رفتیم. به محض رسیدن به سد گتوند به ما خبر داده شد که دو مهندس یاد شده در اثر تصادف اتومبیل‏شان کشته شده‏اند.

 

زمانیکه طی بازدید خود به سد مسجدسلیمان رسیدم بنای یادبودی برای کسانی که در طول ساخت این سد جان باخته بودند ساخته بودند کمه البته نامی بر روی آن نوشته نشده بود. از مهندس مربوطه پرسیدم که چرا همانند سد دز که نام جان باختگان ایرانی، ایتالیایی و آمریکایی بر روی بنای یادبود آن نوشته شده است، عمل نکردید؟ ایشان گفتند: استانداردهای ایمنی ما با جهان فاصله زیادی دارد و اگر می‏خواستیم نام تمام آنانی که در زمان ساخت سد جن باخته‌اند را بنویسیم شاید مناسب نمی‌بود و...

 

نمی‏دانم آیا خوانندگان می‏دانند که اگر در تهران، تبریز، اصفهان و... در فصل تابستان برق‌ آنان قطع نمی‏شود آن را مدیون سدهای برقآبی رودخانه کارون، کرخه و دز هستند. سدهای برقآبی در زمان اوج مصرف برق بکار گرفته می‌شوند. آیا خوانندگان می‏دانند که توان تولید برقآبی در ایران برابر با 22 هزار مگاوات است که تنها 7.2 هزار مگاوات آن به بهره‌برداری رسیده است و به قول آقای مهندس فتاح وزیر پیشین نیرو و در حالیکه بقیه کشورها سدهای خود را ساخته اند هنوز 75 درصد کار ما انجام نشده است!

 

به هرحال کسانی که به آبگیری سد گتوند اعتراض دارند، ناخواسته در خدمت دشمنان کشور هستند. همین گروه از ساخت سد کارون2 که محل آن توسط شرکت‌های مهندسی مشاور آمریکایی تعیین شده بود تا بحال مخالفت کرده‏اند، در حالیکه 300 متر مکعب آب کارون شیرین، در ثانیه به خلیج فارس ریخته می‌شود بدون اینکه از آن کوچکترین استفاده‏ای شود.

 

این گروه‏ها در مقابل نابودی جنگل‏های شمال و زاگرس سکوت می‏کنند؛ گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است! ولی از آبگیری بزرگترین سد کشور که بزرگترین طرح عمرانی کشور نیز هست، ایرادهای بی‌اساس و غیرعلمی می‏گیرند.

 
 
 

 

 

 

 

 

 
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۶ ۱۳:۵۸:۰۴
خیلی از افراد بخاطر آرامگاه یا آثار باستانی با ساخت این سد مخالفند . نگاه کنید :

http://www.akharinnews.com/content/view/30299/36/ (463401)
 
ایمان
۱۳۹۰-۰۳-۲۶ ۱۴:۰۸:۰۷
جناب ارمان ایا ما ترویج الگوهای لیبرالی و نئو لبرالیستی اقایان اقتصادان را بپذیریم که مهد نوسعه و توریج این افکار همان امریکاست یا توطئه این کشور را بر علیه سایر کشورها ایا ایا این توطئه شامل تزریق نظریه های اقتصادی نظام سرمایه داری در پوششهای گوناگون نمیشود؟ا و فقط در سد سازی شاهد کارشکنی مستقیم و غیر مستقیم نظام سرمایه داری هستیم؟ (463406)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۸ ۰۱:۴۲:۱۸
از آنجا که سدسازی (به شرط آنکه مانند پروژه ملی گتوند دارای مطالعات همه جانبه فنی، زیست محیطی، میراث فرهنگی، هماهنگ با اسناد بالادستی مقوله مهار آبها و از همه مهمتر مورد اجماع جامعه دانشگاهی کشور باشد) همانند چاپ اسکناس پشتوانه دار برای کشور دارای منفعت است، دور از ذهن نیست که بیگانگان تلاش افزونی جهت خلل در روند احداث آن داشته باشند. از این نظر از دکتر آرمان نمی توان گلایه کرد اگر دلسوزانه هشدار می دهند که مبادا انتقادات به حق مان ندانسته در خدمت خارجی ها باشد. (463891)
 
ر.م
۱۳۹۰-۰۳-۲۶ ۱۴:۰۸:۴۲
توصيه مي كنم متن بدون جبهه گيري و علمي زير را بخوانيد
و ياد بگيريم چگونه حرف هاي خود منطقي و علمي و غير احساس بزنيم!
http://ghiasabadi.com/sadde-sivand-negahi-gozara.html (463407)
 
محمد
۱۳۹۰-۰۳-۲۶ ۱۴:۰۸:۵۴
۱. گروه‌های مدافع محیط زیست در برابر مواردی که گفتید (قطع درختان و ...) سکوت نکرده‌اند. کافی است نگاهی به سایت‌ها و وبلاگ‌های آن‌ها بیندازید.

۲. این که حفاظت از محیط زیست و توسعه تا حدودی برای یکدیگر مزاحمت دارند امری شناخته شده است. طرفداران توسعه می‌گویند برای رفاه بیشتر، مقداری تخریب محیط زیست لازم است. طرفداران محیط زیست می‌گویند اثرات منفی این تخریب در بلندمدت معلوم می‌شود، و مثال‌های زیادی از این اثرات می‌زنند: مثلاً دریاچه‌ی آرال که با زدن سدهایی روی رودخانه‌های حوزه‌ی آبریز آن، با وجود این که از بزرگ‌ترین دریاچه‌های جهان بود، خشک شد. الان بروید ببینید مردم آسیای میانه که در جوار این دریاچه‌ی تقریباً خشک شده زندگی می‌کنند زندگی خوبی دارند یا در فقر و فلاکت زندگی می‌کنند؟

واقعاً زشت است امر حفاظت از محیط زیست را به خیانت بیگانگان نسبت بدهیم.

۳. آقای دکتر به همین سؤال پاسخ بدهند که چکار می‌توان کرد تا دریاچه‌ی ارومیه به سرنوشت دریاچه‌ی آرال گرفتار نشود؟! اگر در آینده کل زمین‌های کشاورزی اطراف تبدیل به شوره‌زار شد، چه کسی مقصر است؟

۴. من پیشنهاد می‌کنم رسانه‌های همگانی مانند الف، مناظره‌هایی بین طرفداران سدسازی و طرفداران محیط زیست ترتیب دهند. این مطالب یک‌طرفه دردی را دوا نمی‌کند.

۵. و اما در مورد یکی از نکاتی که آقای دکتر اشاره کردند: بنده شخصاً ترجیح می‌دهم برق گران‌تر مصرف کنم ولی این برق به جای سد، از نیروگاه‌های خورشیدی و بادی تأمین شود. حتی اگر این باعث شود روی سه چهار ساعت برق خانه قطع باشد به نظر من ارزشش را دارد. در بلندمدت خشک شدن دریاچه‌ها و از بین رفتن اکوسیستم آن‌ها ضرر بیشتری خواهد داشت. تجربه نشان داده است که دستکاری در محیط زیست عواقب پیش‌بینی‌نشده و فاجعه‌باری دارد. (463410)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۷ ۱۹:۳۵:۵۰
1- سکوت گروه های زیست محیطی برای وجاهت خودشان و البته جامعه علمی کشور بسی سنگین تر است. زیرا مکرر این ترجیع بند تکراری را بیان میدارند که : «کارشناسان معتقدند فلان و بهمان». وقتی هم پرسیده می شود این کارشناسی که می گویید کو؟ کجاست؟ در چه رشته ای و از کدام مرجع علمی تائیدیه دارد، سکوت می کنند. پس سکوت اول به ز سکوت آخر.
2- در بحث سدسازی باید دو مقوله از یکدیگر تفکیک شوند. یک جا می گوئیم کلیت سدسازی صحیح یا غلط است و یک جای دیگر یک نمونه ناموفق همانند آرال را می کنیم توی بوق و هوار می کشیم. در مورد هر سدی می باید بصورت موردی امکان سنجی های مختلفی از منظرهایی چون اقتصاد، محیط زیست، اشتغال و . . . بررسی شده و پس از آن در یک جمع بندی کلی دید که آیا مزایا و معایب به یکدیگر می ارزند یا خیر و کدامشان برتری دارد.
3- تصور نمی کنم آقای آرمان تخصصی در مسایل زیست بوم های منطقه ای حول سازه های آبی داشته باشند که بخواهند پاسخ این سوال را بدهند. خوب است این سوال از شورای عالی فنی کشور که نمایندگان اکثر تشکل های خصوصی زیست محیطی نیز در آن نماینده دارند سوال شود.
4- اتفاقا مناظره دردی را دوا نمی کند. بنده به عنوان کسی که خود نسبت به نحوه سیاست گذاری، برنامه ریزی و اجرای بحث مهار آبها در کشور انتقادات جدی دارم شاهد بودم که در مناظره ای که سال گذشته در محل روزنامه اطلاعات مابین مهندسان آب نیرو و آنچه که منتقدان اصلی سدسازی خوانده می شوند در گرفت، در پایان کار وقتی از لحاظ بحث فنی مهندسان آب نیرو ناجوانمردانه پیروز شدند، این به اصطلاح منتقدان، آبروی ما را به عنوان منتقد بردند و گفتند: (نقل به مضمون) «اصلا می دانید اشکال کار در کجاست؟ مشکل این است که شما سمند سوار می شوید و ما روآ». پس از آن روز رویم نمی شود بگویم منتقد سدسازی ام. ناچارم انتقادات را مکتوب ارسال کنم.
5- اما بنده ترجیح می دهم تا به جای 3 ساعت روزی 13 ساعت برق نداشته باشم ولی به جای آن نیروگاه های حرارتی سوختی را که می توان صادر کرد و با پول آن بهداشت عمومی و آموزش و پرورش را بهبود داد را نریزیم در حلقوم این نیروگاه های حرارتی وارداتی. تازه سوخت را که سوزاندند اول مصیبت است. نیروگاه های حرارتی آنقدر آلایندگی دارند که رتبه کشور را در رنکینگ های جهانی بشدت پائین آورده اند. به همه اینها اضافه کنید که هزینه نگهداری سالانه یک نیروگاه حرارتی 1000 مگاواتی 63 برابر یک نیروگاه برقابی است (تازه اگر با فناوری مدرن ساخته شده باشد و زغال سنگی نباشد وگرنه که . . . ). ضمن آنکه در دمای پائین تر از منفی 17 درجه یخ می زنند و در دمای بالای 41 درجه با بازدهی حداکثر 35 درصد ظرفیت اسمی کار می کنند. (463806)
 
خط انقلاب
۱۳۹۰-۰۳-۲۶ ۱۴:۱۲:۰۲
من دو سال پیش این سد را که در حال ساخت بود از نزدیک دیده ام. واقعا عظمتی دارد. دستشان درد نکند. (463413)
 
علی
۱۳۹۰-۰۳-۲۶ ۱۵:۰۰:۱۴
خدا خیرت بده دکتر
بالاخره یکی پیدا شد دو کلمه حرف حساب بزنه، من هم عمیقا امیدوارم دوستان طرفدار محیط زیست به دور از احساسات، واقعیات امروز ایران و جهان را دقیقتر بررسی کنند.
یا علی (463432)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۶ ۱۵:۲۴:۴۴
جناب دکتر بفرض که تمام استدلالات شما صحیح باشد، ولی چرا بلافاصله مخالفان نظرات خودرا متهم به خیانت و اقدام برای بیگانگان می کنید؟آیا این واقعاً یک روش علمی است؟ (463440)
 
حامد
۱۳۹۰-۰۳-۲۶ ۱۵:۳۸:۱۴
آقای دکتر آرمان، اینجانب یکی از هموطنان مقیم خارج از کشور هستم.
علیرغم اینکه اخبار ایران را زیاد پیگیری می کنم، مخصوصا از منابع مورد اعتماد، اما اعتراف می کنم که تا حدی تحت تأثیر تبلیغات منفی در مورد سد گتوند و موارد مشابه قرار گرفته بودم.
حقیقتا مقاله زیبا و منطقی شما باعث روشن شدن اینجانب گردید.
بر دست و بازوی همه آنان که برای شکوفایی بیشتر کشور عزیزمان زحمت می کشند بوسه می زنم و از خدای مهربان سربلندی هر چه بیشتر کشور عزیزمان را خواستارم.

ضمنا آیا فکر نمی کنید مسوولان روابط عمومی سازمانهای مرتبط، صدا و سیما، رسانه های اینترنتی و دیگر هموطنانی که مسوولیت رسانه ای دارند، در این زمینه بسیار کوتاهی می کنند؟
مردم ما منطقی هستند و دلایل را آنگاه که شفاف و حرفه ای بیان شود می پذیرند. چرا اینگونه مقالات را متخصصین فن و کسانی که آگاهی دارند (اعم از اینکه حقوق بگیر سازمان مربوطه باشند یا نباشند) زودتر نمی نویسند؟

براستی چرا رسانه های ما اخبار بسیار خوب، افتخار آمیز و مهمتر از همه امیدوار کننده را در خیلی از موارد یا پوشش نمی دهند یا خیلی ضعیف پوشش می دهند؟؟

همه مسؤولیم و مقصر ... (463445)
 
مهدی
۱۳۹۰-۰۳-۲۶ ۱۷:۰۷:۳۰
ای کاش همیشه پاسخ‌ها مثل این یادداشت منطقی بود. (463474)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۶ ۱۸:۳۲:۲۳
اگر برای هر کاری استاندارد مورذ قبول کارشناسان آن رشته تبیین و کار مطابق آن استاندارد انجام شود هیچ کس نمیتواند اعتراض کند ولی وقتی همه کارها پشت درهای بسته انجام میشود نتیجه اعتراض روی همه کارهاست چه ساخت یک سد باشد چه جوی آب (463489)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۸ ۰۱:۴۶:۲۴
کدام در بسته. اجماع کارشناسی نخبه ترین دانشگاهیان در حضور شورای عالی فنی که مرکب از نمایندگان دستگاه های مختلف است و در سالهای دهه 70 مرتباً اطلاع رسانی شده در بسته است؟ شده حکایت مرحوم کردان که مدرک جعلی اش را استاد میمون شناس امضا کرده بود. اگر بنده و شما را برای بحث تخصصی دعوت نمی کنند برای آن است که با دیدن چهار تکه بلور نمک در جایی که معلوم نیست داخل مخزن سد قرار می گیرد یا نه، هیجان زده می شویم و دستاوردهای ملی را به آتش می کشیم. (463892)
 
حسن
۱۳۹۰-۰۳-۲۶ ۱۸:۴۶:۱۹
سئوال من از متخصص شما این هست آخرین سد ساخته شده در آمریکا مربوط به چه سالی میباشد و چرا شاختن ید در امریکا ممنوع میباشد؟ (463493)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۷ ۱۲:۰۴:۳۴
مقاله را خواندی که این سوال را پرسیدی؟ (463708)
 
توران
۱۳۹۰-۰۳-۲۶ ۱۹:۴۸:۰۴
یکی از روش هایی که در ارزیابی برنامه ها به کار می رود SEA (ارزیابی راهبردی محیطی) می باشد. که در آن با مدنظر قرار دادن راهبردها و سناریو های مختلف توسعه و اریابی هزینه ها و منافع اقتصادی، اجتماعی و محیطی اقدام به تصمیم گیری می نمایند.

البته فناوری های جدید و سدهای جدیدی که هزینه های مختلف در ابعاد گوناگون را کاهش می دهد (همانند سدهای زیرزمینی) در جهان مطرح شده است و مطمئن باشید اگر بدون در نظر گرفتن دانش و علم جدید و بدون مدنظر قرار دادن تدبرهای لازم اقداماتی انجام دهیم دودش در چشم خودمان خواهد رفت.

امیدوارم بدون شعرهای رنگین سازندگی اقدام به توسعه دانش محور در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی نماییم. (463504)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۸ ۰۱:۴۷:۱۵
ما که نفهمیدیم تائید بود یا تکذیب. (463893)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۶ ۱۹:۵۰:۰۰
حرفهای دکتر آرمان متین است. اما ایشان دقت نکرده اند که تنها راه بهره برداری از آب سدسازی نیست و با آب خیز داری هم میتوان از آب بهره برداری کشاورزی کرد. (463506)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۸ ۰۱:۴۹:۳۱
حتماً مزاح می فرمائید. با آبخیزداری می توان 5 میلیارد مترمکعب آب (17 برابر مخزن سد کرج) را مهار کرد و از آن برقی تولید کرد که برای تولید همان میزان در نیروگاه های حرارتی باید آنقدر سوخت فسیلی سوزاند تا حلق خلایق برود داخل چشمشان؟ جدی؟ (463894)
 
مجتبی
۱۳۹۰-۰۳-۲۶ ۱۹:۵۷:۳۴
مقاله بسیار مفیدی بود (463509)
 
بهزاد انگورج
۱۳۹۰-۰۳-۲۶ ۲۳:۴۱:۲۶
من برای بررسی درختانی که با آبگیری سد مغروق می شدند از بخشی از محدوده مخزن 13000 هکتاری در طول 90 کیلومتر بازدید کردم.
باید از نحوه پاسخ گوئی و یا دفاع احساسی از سد سازی آقای دکتر ابراز تاسف کنم
اگر همین دفاعیه را مایه اصلی سایر دفاعیات باشد که قطعا بیش از این دفاعیات مایه فنی اجرایی ندارند ، حرف های منتقدانه مطروحه حقایق غیر قابل کتمانی خواهند شد
بی تردید همان نتیجه ای که گفتمان هیات ارائه دهنده از سد گتوند به هیأت همراه در بازدیدبود
« به هر حال مخزن در زمان خود ابگیری می شود و درختان مغروق می گردند و بهتر است شما درختان را قطع کنید »
برای شوری ناشی از سازند گچساران که اتفاقا بخشی از را مشاهده کردم همان نتیجه را در پیگیری از انتقادات خواهد داد
« به هر حال مخزن ابگیرید و آب به محض تماس با سازند گچساران شور یا لب شور خواهد شد و کشاورزان می توانند از این آب استفاده کنند البته ممکن است p h خاک کمی تغییر کند خوشان می دانند می خواهند استفاده کنند یا نکنند ما اجباری نداریم ... »
بدیهی تلاش خواهم کرد تا نه بصورت تقابل بلکه پاسخی که در خور بحث باشد در وبلاگ ادامه دهم

از آقای دکتر هم غذر خواهی می کنم (463553)
 
حمیدرضا یاقوتی
۱۳۹۰-۰۳-۲۷ ۱۹:۲۸:۲۳
برادر عزیز نمیدانم شما باچه کسی به سدگتودآمدید وچه کسی همراه شما بوده که اینگونه پاسخ داده است؟ من عضوکوچکی ازاین مجموعه حاضر به پاسخگوئی شما درتمام مسائل سازند گچساران هستم اما درباب محیط زیست وقطع درختان سوالی دارم که به افق دید شما مدعیان محیط زیست برمی گردد آیا این 90 کیلومتر دراین مدت (یکساله)مشخص شده است؟چرا شما تاکنون تمهیداتی انجام نداده اید ؟اگر از ابتدای این طرح تاکنون درختانی کاشته بودید الان جواب سوال شما نبود؟ (463804)
 
انگورج
۱۳۹۰-۰۳-۳۱ ۱۶:۰۴:۵۹
سلام برادر
بازدید با ارائه طریق مسئولین سد گتوند انجام شد
شما نمی دانید چه درختانی در آنجا رویش داشتند چگونه می توانید پاسخ دهید
برادر بخشی از عرصه طرح ذخیره گاهی درخت کُنار
بود و بخشی فاقد طرح ولی دارای پوشش کم که در تعریف جنگل جنار قرار می گیرد
گوش اگر گوش تو و
ناله اگر ناله من
آنچه هرگز نرسد
به گوش تو فریاد است
برادر
شما وقتی رفتی کنگ زدی فکر کردی مالک زمینی ! مالک هستی یا نیستی و بایدمجوز گرفتی !
شما که مأذون به اذن وارد نشدی ، حرف های بعدی هم که تحکمی نبود و ناله بود و گوش ندادی لا اقل به سوابق مراجعه کن و بعد ادعای پاسخگویی داشته باش
هیأت ارائه دهنده در پاسخ جلسه پایانی گفته است در هر حال درختان زیر آب غرق می شوند و شما بهتر است درختان را قطع کنید ! با این منطق چگونه با اقدامات اصلاحی پاسخ می دهید
لا اقل این ناله آخری هم دل شما را به درد می اورد

بی درد مردم ای خدا بی درد مردم
گمراه مردم ای خدا گمراه مردم
به من پاسخ نده به مردمی که با ابیاری از اب کارون زمینی شور خواهند داشت
و خوب است تا فرصتی هست مانند توجیه به شور بودن یک سر شاخه از محدوده ورودی سد ، اهمال در مطالعه در مورد سازند گچساران را هم به نحوی توجیه کنید
موفق باشید (466758)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۷ ۱۹:۴۶:۲۸
خیلی خوبه. آخرین باری که برای بررسی نتایج مطالعات در مورد شوری احتمالی کارون در اثر تماس با سازند گچساران به وزارت نیرو رفتم، نتایج مطالعاتی که ماحصل 19 ماه کار کارشناسی چند تیم از 5 دانشگاه ملی و 3 دانشگاه منطقه ای دارای دپارتمان مطالعات آب بود را آوردند حدود 3 خاور و 2 وانت پیکان داشتند آنها را حمل می کردند. فکر کنم شما هم تشریق ببرید وزارت نیرو به شما نشان دهند چون من پرسیدم گفتند محرمانه نیست. مانند فردوسی پور که می گوید 4 میلیون شماره موبایل را می دهم یکی یکی زنگ بزنید شما هم بنشین وانت ها یکی یکی نتایج مطالعات را با کارگر افغانی خالی کنند شما بخون. البته اگر بتوانید متون علمی که توسط دانشگاه های معتبر نگاشته می شود را بخوانید و هر عددی در جدول EC بالاتر بود را مبنا قرار ندهید.
خوب حالا شما بگو این شوری آب حتمی ماحصل تحقیق و آزمایش کدام نهاد علمی است. بفرمائید تا ما هم مطلع شویم. (463809)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۸ ۰۱:۵۴:۲۹
این دفاع خواب کسانی را که برای جلوگیری از آبادانی ایران اسلامی نقشه کشیده بودند بدجوری آَشفته کرده. چه همتی. زیر پا گذاشتن 13 هزار هکتار از مخزن سد گتوند قائدتاً ماههای متمادی طول کشیده. آنهم در شرایطی که 9 ماه از سال دمای هوا بالای 40 درجه است و منطقه دارای انواع شیب های خطرناک می باشد قائدتاً حمل میکروسکوپی که بتواند گونه های گیاهی مورد ادعا را پایش کند خیلی کار سختی بوده. بارک الله. (463895)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۷ ۰۲:۱۵:۴۹
به نظر می رسد نویسنده مطلب از تئوریسین های مرتبط با صنعت سدسازی باشند که با نفوذ در لایه های تصمیم گیر در این زمینه و ارائه اطلاعات غلط به مسئولین محترم فرصت تفکر منطقی را از آنان سلب کرده و فریادهای دردآلود منتقدین مشفق و به خصوص مردم پایین دست که زندگی و آینده شان در معرض خطرات جدی قرار گرفته را خفه می کنند. ادبیات به کار گرفته شده توسط ایشان مبین این موضوع است که به جای بحث علمی، افتادن منتقدان در دام دشمن (!) را مطرح می کند و بدین وسیله تلاش دارد مخالفین را از میدان به در کند. اما چند نکته به اختصار جهت اطلاع ایشان و همفکرانشان ارزش مطرح کردن را دارد و البته نکات ناگفته بسیاری باقی خواهد ماند که در صورت لزوم و چنانچه فرصت طرح شفاف آنها داده شود بیان خواهد شد.
1- در اجرای چنین طرحهای عظیمی که اثرات ترکیبی بر جای می گذارد لازم است کار کارشناسی بسیار گسترده‌ای صورت گیرد و همه‌ی جوانب امر سنجیده شود. از جمله باید اثرات مثبت و منفی آن قبل از شروع کار در کفه‌های ترازو قرار داده شود و با توجه به وزن هر یک از عوامل موازنه‌ای بدست آورده شود.
2- با اطمینان بالایی می‌توان ادعا کرد که در اکثر طرحهای سدسازی فقط فواید کار در توجیه عملیات مورد استناد قرار گرفته است. برای اثبات موضوع درخواست می کنم وزارت نیرو یا این کارشناس محترم اسنادی که نشان دهنده‌ی انجام مطالعات جامع با در نظر گرفتن همه جوانب مثبت و منفی باشد را منتشر نمایند. من تا آنجا که چند سال است پرس و جو کرده‌ام چنین مطالعاتی انجام نشده است. آنها فقط به این نکته اشاره می کنند که ساخت سد خوب است و این محاسن را دارد. ولی این که آیا دستکاری در طبیعت و دگرگونی عمده در فرآیندی که خالق هستی به لطف ایجاد کرده چه صدماتی وارد می‌کند همواره بی پاسخ مانده است.
3- یکی از شاه بیت‌‌های اظهارات این کارشناس محترم که متاسفانه مورد سوء استفاده زیادی قرار گرفته این است که اظهار داشته \" آب کارون شیرین، در ثانیه به خلیج فارس ریخته می‌شود بدون اینکه از آن کوچکترین استفاده‏ای شود.\" این جمله نشان دهنده‌ی نا‌اشنایی کامل ایشان با مقوله‌ی آب و تأثیرات آن دارد. جهت اطلاع ایشان باید عرض شود که مجموعه‌ی اکوسیسستم طبیعی در یک فرآیند چندین هزار ساله و بعضا چندین میلیون ساله شکل گرفته است و جانوران آبزی و دریاها نیز جزیی از این سیستم می‌باشند که در تعامل بین آب شیرین رودخانه‌ها و آب شور دریاها شکلی منطقی و پایدار گرفته و اتفاقا از نظر اقتصادی اهمیت بسیار بیشتری نسبت به محاسن مورد توجه ایشان دارند. در سالیان اخیر به دلیل به هم خوردن این اکوسیستم صدمات جبران ناپذیری به این پتانسیل خدادادی وارد شده و نه تنها بر کیفیت و کمیت فرآورده‌های آبزی حوزه‌ی خلیج فارس تأثیرات منفی وارد ساخته بلکه بر زندگی و درآمد مردم مناطق ذینفع نیز اثرات تخریبی داشته است که البته در آینده اثرات آن بیشتر ظاهر خواهد شد و با توسعه طرحهای سدسازی و به خصوص طرحهای بسیار مخرب و وحشتناک انتقال آب، که خود مقوله‌ی بسیار عجیب وغریبی است و دردهای فراوانی در آن نهفته است، مشکلات باز هم بیشتری بروز خواهد کرد که ارزیابی آنها کار دشواری است. ...
4- تأثیرات مخرب این طرحها بر تالابهای پایین دست بسیار قابل توجه است. ایشان مطالعه کنند تا برایشان معلوم شود که ارزش اقتصادی یک هکتار تالاب دهها برابر یک هکتار زمین کشاورزی است. تالابهای بین المللی منطقه بدون توجه رها شده اند و روز به روز اوضاع آنها بدتر می شود و مردم حاشیه آنها دچار مشکلات عدیده‌ای می‌شوند. البته این کارشناس محترم چون ساکن این مناطق نیست ایشان را چه باک. یکی از اثرات جانبی خشک شدن این تالابها افزایش پدیده‌ی گردو خاک است که ارزش آن غیر قابل برآورد است و البته وقتی دنباله‌ی آن به تهران و اصفهان و ... رسید معلوم خواهد شد.
5- در پاسخ قصه‌هایی که ایشان از چند کشور ارائه دادند، من هم به ذکر خاطره‌ای از یکی از اساتید نمونه‌ی کشور می‌پردازم که می‌گفت در دوره‌ی تحصیل ایشان در آمریکا قرار بود سدی بر یکی از رودخانه‌های آن منطقه زده شود که منافع بسیار زیادی هم برای آن ارزیابی شده بود. لیکن پس از بررسی‌های زیست محیطی، اجازه‌ی احداث آن را ندادند چرا که مشاهده کردند در این رودخانه یک ماهی سمی زندگی می‌کند که در صورت احداث سد حیات آن به خطر می‌افتد و ممکن است به انقراض آن منجر شود و چون احتمال می‌دادند که ممکن است روزی به کمک سم این مار بتوانند مثلا دارویی برای درمان بیماریهای صعب العلاج از جمله سرطان تولید کنند با احداث سد مخالفت کردند!
۶- موارد متعددی دیگری نیز هست که به جهت اطاله کلام از آنها صرفنظر می‌کنم. لیکن این نکته را عرض کنم که از دید بنده صرف زدن یا نزدن سد ارزش نیست، بلکه با توجه به همه جوانب امر باید تصمیم عاقلانه و درست را اتخاذ کرد به نحوی که در یک مسابقه‌ی برد-برد همه طرفهای ذینفع بهره مند شوند نه اینکه بعضی از طرفها به هر دلیل اصولا از معادله حذف شوند. متأسفانه باید گفت این روند نادرستی بوده است که تاکنون در اجرای این طرحها در پیش گرفته شده است. اتهام زدن به افتادن در دام دشمن یکی از ابزارهای ناجوانمردانه برای از میدان بدر کردن طرف مقابل است و گناه نابخشودنی آن بر گردن اتهام زننده باقی خواهد ماند.
در پایان اختیار ویرایش مطلب را به مسئولین محترم سایت واگذار می‌کنم. (463612)
 
راستین
۱۳۹۰-۰۳-۲۷ ۱۲:۵۸:۴۳
آقای آرمان متخصص سد سازی نیستن ایشان کارشناس بانکی هستند ولی کو گوش شنوا؟ (463720)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۷ ۱۱:۵۹:۲۴
ایراد بنی اسرائیلی در همیشه تاریخ بوده آقای دکتر (463466)
 
حمید
۱۳۹۰-۰۳-۲۷ ۱۲:۰۷:۴۷
یک مقدار کمتر سیاسی، تبلیغاتی برخورد کنید جناب آرمان. طرفداران محیط زیست هم استدلالهایی دارند که باید جدی گرفته شوند و مورد بحث قرار بگیرند.
فورن مسایل را سیاسی و مرتبط با خارج کشور نکنید که روش جوانمردانه ای در بحث و تبادل نظر نیست.
این بحثها در در کشورهای دیگر هم وجود دارد. در کشورهای اروپایی هم تا یک پروژی عمرانیی شروع میشود، انواع و اقسام گروههی محیط زیستی اظهارنظر و بعضن اعتراض و تظاهرات میکنند که کاملن منطقی است و اصلن وظیفه شان اینست. هیچکس هم فورن بحث را سیاسی و مرتبط با خارج و آمریکا نمیکند! (463709)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۸ ۰۲:۰۲:۵۸
چه خوب است که طرفداران محیط زیست صلاحیت علمی یا حداقل تجربی خود را نیز به بوته قضاوت افکار عمومی بگذارند. کسانی که سلاح بر دوش در بیابان ها دنبال شکار می گردند و در اثر موانست با طبیعت طبعشان گل می کند وبلاگ راه می اندازند و برای دویچه وله خوراک تامین می کنند اسمشان هرچه هست کارشناس نیست. یک کارشناس اولاً در یک حوزه تخصصی از یک دانشگاه معتبر مدرک علمی دریافت داشته. ثانیاً در اثر تجربه طولانی در آن رشته به صورت عملی دانش خود را به حدی رسانده که قابلیت عملیاتی شدن دارد. ثالثاً در فرایندی که بررسی امکان سنجی اقتصادی، زیست محیطی، امنیتی، همراه بودن با توازن منطقه ای و غیره را دارد (فرایندی که برای تمام پروژه های ملی همانند سد گتوند اجرا می شود) به نحو موثری مشارکت می کند و بلد است تا با ادبیات علمی از نظریات سلبی یا ایجابی خود دفاع نماید. آنهم در هنگام بررسی احداث یا عدم احداث آن. نه در هنگامی که 17 سال از کلنگ زنی پروژه گذشته است. رابعاً اسم وبلاگش را نمی گذارد «غروب غربت قارقار» و در آن زمین و زمان را به سیاه بودن و عنواینی همچون آب سالار طبیعت ستیز متهم نمی کند. اوکی؟ (463897)
 
مسعود مجاهدی
۱۳۹۰-۰۳-۲۷ ۱۲:۳۹:۱۷
چقدر زیبا جناب دکتر با یک گردش قلم مردم را به دامنه خیانت نزیک می سازند: و چقدر بینش خشن و یک طرفه ای دارند :

**(در این مقاله من قصد ندارم به طور مستقیم گروه‏های مدافع محیط زیست را به خیانت متهم کنم ولی ناچارم به آنها گوشزد کنم که در دام کسانی که یک ایران ضعیف را برای خود مناسب تر می‏دانند گرفتار نشوند.)**

چقدر سطحی مساله نیشکر را بررسی فرموده اند:
**(در طرح توسعه نیشکر خوزستان سالانه صدها هزار تن ضایعات نیشکر که باید به کاغذ و چوب فشرده و خوراک دام تبدیل شوند در بیابان رها شده که در فصل تابستان خود به خود آتش گرفته و خاکستر ناشی از آن موجب نابودی کشتزارهای روستاییان محل می‏شود.)**

عجب رویکردی دارند در زمینه بحث با اهمیت فورا مردم شریف به در خدمت بیگانگان قرار داشتن متهم می شوند:
**(به هرحال کسانی که به آبگیری سد گتوند اعتراض دارند، ناخواسته در خدمت دشمنان کشور هستند.)**
آقای دکتر بفرمایند در خصوص بحث منسوخ شده خروج آب از کشور که نتیجه ان تا کنون خشک شدن یک میلیون کیلو متر مربع هورالعظیم ، هور الهویزه و ..... ایجاد مساله ریز گرد بوده آیا کارشناسی فرموده اند که اکنون دوباره این بحث را مطرح می فرمایند ؟:

**( همین گروه از ساخت سد کارون2 که محل آن توسط شرکت‌های مهندسی مشاور آمریکایی تعیین شده بود تا بحال مخالفت کرده‏اند، در حالیکه 300 متر مکعب آب کارون شیرین، در ثانیه به خلیج فارس ریخته می‌شود بدون اینکه از آن کوچکترین استفاده‏ای شود.)**
امیدوارم ایشان با دریافت نظرات مخالف سعه صدر بیشتر داشته باشند:
الهم الشرح لی صدری (463716)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۷ ۱۹:۴۰:۱۷
می شود یکی بگوید چه کسی این یک میلیون متر مربع را اندازه گرفته؟ در کدام مرجع علمی به چاپ رسیده؟ کدامیک از دانشگاه های معتبر کشور تحقیق کرده اند؟ کدام استاد دانشگاهی که بشود به آن دانشگاه گفت این حرف ها را تائید کرده است؟ اگر مبنای قضاوت گوگل باشد که هر کی صدایش بلندتر است که الهم! به جای الشرح لی صدری لطفا هم اکنون ما را بکش راحت شیم این روزها را نبینیم. (463807)
 
ساروی
۱۳۹۰-۰۳-۲۷ ۱۳:۰۳:۴۸
از زمانی که سد سلیمان تنگه ساری ساخته شد و آب رودخانه تجن در محل ریختن آن به دریای خزر تقریبا خشک شده آب شور دریا در آبهای زیر زمینی نزدیک به ساحل نفوذ کرده و آنرا شور ساخته با توجه به اعتراض های مکرر روستاییان جهت ساخت بند هایی در نزدیکی مصب این رودخانه که سبب نفوذ آب شیرین به سفره های آب زیر زمینی می گردد متاسفانه شرکت آب منطقه ای سهل انگاری کرده و راه حل دیگری نیز ارائی نمی شود . (463725)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۷ ۱۳:۱۹:۵۱
مطلب آقاي دكتر را مطالعه كردم راستش به عنوان يك مطلع از اوضاع سد گتوند خيلي دوست داشتم پس از مطالعه مطالب ايشان پاسخ ايشان را بدهم، ولي متاسفانه مباحث مطرح شده توسط ايشان اصلا فني نبود ايشان به عنوان يك اقتصاددان چگونه درمورد مسائل مرتبط يا مهندسي و زمين شناسي اظهار نظر كردهاند؟ آيا ايشان به اتفاق يك زمين شناس، يك متخصص محيط زيست يا يك متخصص منابع آب بي طرف (نه از طرف كارفرماي پروژه ) از منطقه و گنبد نمكي موجود در مخزن سد گتوند بازديد كرده اند؟ آيا اظهار نظرهاي منتقدين كه مطمئنا اكثر آنها بدون توجه به جريانهاي سياسي و بر اساس تخصص خود در اين مورد اظهار نظر كرده و مي‌كنند را حتي گوش داده اند؟. از خواندن مطلب ايشان متوجه شدم كه ايشان تنها منافع سياسي خود را در اظهار نظرهايشان دخيل كرده‌اند. آقاي دكتر ! اين پروژه چه در زمان سازندگي و چه در دوران اصلاحات شروع و مطالعه شده باشد طرح آن اشتباه بوده و افتتاح آن يك فاجعه است و همه پولهايي كه درآن هزينه ميشود بي فايده است و اتفاقا اگر كسي در ميان جان ببازد كساني بايد جوابگوي آن باشند كه دارند به اين رويه غلط را ادامه ميدهند. ‏آقاي دكتر كشته شدن شخصي در مسير انجام اين پروژه استدلالي بر عدم وجود مشكل اساسي دراين سد نيست و تنها استدلالي است بر اينكه كساني در اجراي يك پروژه نميتوانند ايمني تيم فني خود را تامين كنند چطور به فكر تامين ايمني محيط زيست و شرايطي هستند كه بعد از افتتاح سد ايجاد خواهد بود. آقاي دكتر اگر يك اقتصاد دان درمورد عدم تاثير اين سد بر محيط زيست اظهار نظر كند نه مشكل حل ميشود و نه آن كوه نمك ناپديد!
آقاي دكتر اگر به عنوان كسي كه ١٦ سال براي تحصيل در تخصصي مرتبط با موضوع اين سد تحصيل كرده و با افراد مطلع صحبت كرده امروز بگويم اقتصاد بيمار مملكت من، بيمار نيست شما مطمئننا حرف من را اگر درست هم باشد چون پايه و اساس علمي ندارد نميپذيريد، همانطور كه حرف شما از نظر بنده و امثال بنده فقط بوي سياسي گري ميدهد نه بوي منطق و تخصص.
يك متخصص و دكتري آب (463730)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۸ ۱۴:۴۶:۳۹
به عنوان یک ناشناس تقاضا داریم لطفاً خودتان را معرفی بفرمائید. رشته سدسازی در دانشگاه های ایران اول بار در سال 66 ایجاد شده است. اگر سال 66 را مبنا بگیریم، شما دکترای مدیریت منابع آب و یا رشته ای مشابه دارید. از آنجا که برای این رشته ها، دانشگاه شریف هر 3 سال یکبار فقط 4 نفر را پذیرش می کند که 2 نفر آنها نیز سهمیه دولت و نهاد ها هستند اگر مدیر دولتی مربوطه نباشید (چون تعهد خدمت دارید) پس از جمله ابر نخبگانی هستید که توانسته اند در سهمیه نازل هر 3 سال 2 نفر حضور داشته باشید. از آنجا که این مقطع دکتری از سال 73 در دانشگاه شریف پایه گذاری شده و طی 3 دوره به علت عدم تجمیع مناسب اساتیدی که بتوانند مفاهیم را تدریس کنند این دوره برگزار نشده ما کلاً در سطح ایران 4 نفر فارغ التحصیل بومی این رشته داریم (زیرا ورودی های 88 دکترای شریف هنوز فارغ التحصیل نشده اند).
بزرگوار. از آنجا که میان منتقدان تنها کسی هستید که مدعی داشتن تحصیلات آکادمیک مرتبط می باشد (بقیه از بیخ وبلاگ نویس اند) لطفاً ضمن معرفی خود ما را از این نگرانی نجات دهید که نکند واقعاً حتی یک دانشگاه رفته و درس مرتبط خوانده در ترکیب منتقدان نیست. (464111)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۸ ۲۲:۴۸:۲۱
دوست عزيز اين حساب و كتابها مشكلي را حل نميكند با تخصص بنده و داراي تخصص بنده حدود٥٠ نفر در تهران ميتوان يافت كه مسلما همه آنها استاد بنده هستند و تجربه شان از من بيشتر است. در بين پاسخهاي ارائه شده هم اتفاقا مواردي هستند كه توسط افراد مطلع نوشته شده است.
مسئله اين است كه دوستاني كه ادعا ميكنند مشكلي وجود ندارد و يا مشكل حل شده است بايد اسم متخصصيني كه راه حل ارائه داده اند را بفرمايند. من مطمئن هستم هيچ متخصص صاحب نامي زير بار تاييد اين كار نرفته است. بارها گفته شده متخصصين خارجي و داخلي تاييد كرده اند مشكلي نيست! خوب بفرمايند اين متخصصين داخلي و خارجي چه كساني هستند كجا هستند؟ چرا يك مصاحبه رسمي با آنها انجام نشده است. من اميدوارم من و امثال بنده اشتباه كرده باشيم و اين اسرار در آبگيري منجر به صدمات جبران ناپذير به پايين دست سد و كشاورزي و آب شرب مردم نشود. من فكر ميكنم تشكيل يك تيم ١٠ نفره از اساتيد شناخته شده و بي طرف زمين شناسي، ژئوتكنيك و آب و شيمي مي‌توانند در عرض دو هفته شرايط را بررسي كنند. آنچه سنگ راه اين مسير است اينست كه وزارت نيرو فقط به فكر آبگيري اين سد است حتي در صورت اطمينان از وجود مشكل جدي.
(لازم به ياد آوريست ما هيچ وقت رشته اي تحت عنوان سد سازي نداشته ايم اگر هم داشته ايم سازه هيدوليكي بوده كه در اين مورد خيلي كارايي ندارد) (464306)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۹ ۱۲:۴۷:۱۱
باز هم که شد ادبیات وبلاگی دوست کارشناس. کارشناس و متخصص کسی است که مدرک معتبری از یک دانشگاه معتبر دریافت کرده باشد. کسی که کامنت پای مطلب می گذارد، نامش کارشناس نیست. کسانی که سایت ها می نویسند: «کارشناسان مدعی اند فلان طور و بهمان جور» اسمشان هرچه هست کارشناس نیست. بزرگترین هنرشان وبلاگ نویسی است. این افراد مطلع هم وجود خارجی ندارند. هر کس سر به بیابان و کوه و دشت بگذارد و 4 تکه بلور نمک در آنجا ببیند بعد یادش بیفتد که جایی در سایتی خوانده که آب شور می شود بیاید بگوید این هم مدرک، مدیران سایت هم لنز دوربین را تا ته بکنند در حلق بلور نمک رو به هوا بگویند این سلسله جبال نمک معادل فلات تبت و پامیر است و اورست وار تیتر بزنند، اسم این فرایندها مطلع بودن، کار کارشناسی، دلسوزی برای مردم و هر چه زور تیتر زدن شان می رسد، نیست.
کار کارشناسی کاری است که اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 در شورای عالی فنی کشور انجام شد و به استناد مجله برنامه و بودجه (منتشره توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزی -پائیز و زمستان 71) با دعوت از اساتید دانشگاه هایی که دارای دپارتمان های مهندسی سازه، مکانیک خاک، زمین شناسی و انبوهی از رشته های دیگر بوده اند، در محل معاونت فنی این سازمان در میدان بهارستان تهران انجام شده است و طی آن مطالعات اولیه ای که خارجی ها اواخر دهه40 و اواسط دهه 50 انجام داده بودند را بررسی کرده و در نهایت در اثر اجماع نخبگان جامعه دانشگاهی کشور به این نتیجه رسیده اند که از میان گزینه های موجود، سد گتوند دقیقاً در جانمایی فعلی و با کیفیت فعلی ساخته شود.
می بینید. متاسفانه شعور نداشته اند که به جای دعوت از استاد دانشگاه باید از وبلاگ نویس ها و مدیران سایت ها برای نظر تخصصی در مورد تاثیر سازند گچساران بر روی کیفیت آب کارون دعوت کنند.
چه خوب است همت کنیم دوره های افزایش شعور برای کارشناسان برنامه ریز مملکت بگذاریم تا از این برهوت بی تدبیری خلاص شوند. موافقید؟ (464663)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۷ ۱۳:۲۰:۴۰
منتقدان سدسازی به این چند سوال شفاف پاسخ دهند. 1- چرا نمی توانند تصویری حقیقی خلاف ادعای آب نیرو که نشان دهنده عظمت کوههای نمکی باشد تهیه کرده و انتشار دهند؟ آب نیرو مدعی است که از نمک از فاصله چند سانتی متری عکاسی شده و عنوان شده که کوه نمک است. اگر دروغ می گوید چرا مدرک جدیدی از سوی منتقدان رو نمی شود؟ بدون جانبداری باید گفت در این مقطع ادعای آب نیرو باور پذیر به نظر می رسد. 2- آب نیرو کل درختان واقع در مخزن سد گتوند را 29 هزار اصله عنوان کرده. می گوید طبق تعریفی که سازمان جنگل ها و مراتع از درخت داده کل درختان این تعداد است که با توجه به عظمت مخزن سد می شود حدود هکتاری 1 درخت (اگر اشتباه نکنم). انصافا به نسبت بقیه سدها تخریب اندکی است. 3- مقامات وزارت نیرو مدعی اند که این طرح از دهه 70 که کد اجرائی از برنامه بودجه وقت گرفته دارای مطالعات بوده و شورای عالی فنی کشور که متشکل از نمایندگان قاطبه نهادهای ذیصلاح در ابعاد تخصصی است مجوز ساخت را داده است که بنده تحقیق کردم درست بوده است. اگر چنین باشد که ما صلاحیت شورای عالی فنی کشور را زیر سوال ببریم واقعا سنگ روی سنگ بند نمی شود. کد اجرائی وقتی به یک طرح عمرانی داده می شود که مطالعات اولیه و ثانویه در ابعادی همچون امکان سنجی اقتصادی، زیست محیطی، میراث فرهنگی، امنیتی، توازن منطقه ای و . . . را اخذ کرده باشد. آیا منتقدان معتقدند که کل این فرایند الکی است و باید خودشان راساً بنشینند و تمامی این مطالعات را بازنگری کنند؟ پس چرا در دهه 70 که اعلام شد (اعطای کد اجرائی به طرح های عمرانی طبق قانون از طریق رسانه ها اعلام می شود) اعتراضی به موضوع نداشتند؟ (463731)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۸ ۲۳:۱۹:۱۴
متاسفانه تصاويري كه در برخي سايتها مشاهده كردم مناسب نبود. من شخصا از منطقه بازديد داشته ام با تصوير نميتوان در يك سايت غير تخصصي آگاهي رساني عمومي كرد. متاسفانه عكسهايي كه در سايت تابناك ارائه شده بود از نزديك بود و واقعيت موضوع را نشان نميدهد.
شما اگر به عنوان يك فرد غير متخصص و يا حتي متخصص غير آشنا به منطقه به تصاوير منطقه نگاه كنيد چيزي متوجه نخواهيد شد. مشكل را موقعي متوجه خواهيد شد كه بدانيد اين منطقه از قديم معدن نمك بوده است. شما يك تپه خاكي رنگ را خواهيد ديد كه ٥٠% آن نمك است چيزي بيش از ١٠٠ ميليون تن نمك كه در بخشهايي از آن سنگهاي نمك از زير خاك بيرون زده و قابل مشاهده است. در شرايط بارندگي گودالهايي عميق در منطقه ايجاد ميشود كه در اثر انحلال نمك به وجود ميآيد اين گودلها همين الان در گوگل قابل مشاهده است. براي مشاهده اين موضوع پيشنهاد ميكنم در مختصات زير تصاوير گوگل را مشاهده فرماييد.
32°17\'23.28\"N
48°59\'9.68\"E
در اين مختصات شما يك مستطيل عمودي به ابعاد تقريبي ٢ در ١ كيلومتر مشاهده ميكنيد كه كمي كم رنگ تر از محيط اطراف ميباشد (و اتفاقا اين تصوير شكل بلور نمك هم نيست !) . اينجا همان تپه نمكي است كه زمين شناسان ميگويند(بر اساس نقشه هاي زمين شناسي موجود) تا عمق بيش از ١٠٠٠ متر ادامه دارد. (ولي آن بخش آن خطر ناك نيست فقط همين مقداري كه بيرون زده و حدود ٢٠٠ متر ارتفاع دارد خطرناك ميباشد) دوستاني كه دنبال مدرك ميگردند بهتر است مدرك را از مسئولين بخواهند. بخواهند چند تن از متخصصين به نام بي خطر بودن اين كار را تاييد نمايند. (464313)
 
عطا
۱۳۹۰-۰۳-۲۷ ۱۴:۵۱:۴۹
متأسفانه آقای دکتر آرمان ازانتقاداتی که نسبت به سد گتوند وبخصوص مسئله ای که باعث خواهد شد حجم قابل توجهی نمک را به اراضی تحت کشاورزی پائین دست منتقل نماید ، برداشت درستی نداشته وبا مغلطه کاری سعی درتوجیه اشتباهاتی که درساخت این سد شده دارد. وعجیب آنست که سعی دارد موضوع به القای نیات پلیدخارجیان ودشمنان به انتقادات کارشناسی بدانند . موضوع بحث فنی است ودراین مقال جای مناسبی نمیتواند داشته باشد فقط چند سئوال از آقای دکتر آرمان میکنم ونیازی هم نمیبینم که بمن پاسخ بدهد بلکه با تفکر درخور یک روشنفکر بنشیند وموضوع را مجدداً حلاجی کند تا اینگونه پیشداوری ننماید ودیگران را درمظان اتهام قرار ندهد:
1- اقای دکتر آرمان وجداناً تا کنون توانسته اید به مطالعات اولیه ای که محل احداث سد را تعیین کرده اند دسترسی داشته باشید ؟
2- آقای دکتر آرمان دروضعیت کنونی که سد احداث شده میتوانید بررسی کنید EC آبی که به اراضی کشاورزی پائین دست وارد میشود به چه میزان افزایش پیدا میکنند ؟ وبا توجه به تبخیر متوسط 2000 میلیمتری درسال چقدرنمک برخاک کشاورزی باقی خواهد گذاشت ؟ وآثارزیانبار این شوری چه خسارتی رابرکشاورزان خوزستانی خواهد زد؟
3-آقای دکترآرمان آیا درسفر به خوزستان وبازدیدی که ازسد داشته اید آیا گزارشات متعددی که کارشناسان خارجی ازوضعیت پیش آمده تاکنون تهییه کرده اندآیا دراختیارشماقراردادند ؟ وآیا راههای علاج بخشی را اجرا نموده اند؟ ویااصلاً راه علاج بخشی داشته است؟
4- آقای دکترآرمان سئولات فنی زیادی وجود دارد که نه دراین مقال جای بحث آن است و نه درتخصص جنابعالی که بخواهید پاسخ لازم ومستدل فنی را بدهید ولی وجداناً این شایسته یک نفر تحصیل کرده روشنفکراست که درپاسخ به انتقادات فنی وگاهاً اصولی فرد یا افراد دلسوزی اینگونه آنان را بقول خودتان غیره مستقیم وباآوردن مثال هایی که ارتباطی به بحث اشکالات سد گتوندندارد مورد اتهام قراردهد ؟
5- آخرین سئول اینکه آقای دکترآرمان آیا تاکنون به خود زحمت داده اید این بررسی را بکنید که از انتقال سرچشمه های رودخانه های استان خوستان که باهزینه های هنگفت اجرا ویا درحال اجراست درآینده ای نچندان دور چه خساراتی به این استان خواهد زد؟ آیا شما بعنوان یک روشنفکر نباید از کل موجودیت مردم یک استان که 8 سال سپر دفاع امثال جنابعالی بوده اند دفاع کیند؟ یا فقط ازوزارت نیرو که چند صباحی شما را باسلام وصلوات درخوزستان همراهی کرده اند تا بنفعشان قلم فرسایی کنید ؟ (463742)
 
کاوه
۱۳۹۰-۰۳-۲۷ ۱۶:۳۵:۲۳
نویسنده چند صفحه تو ضیحات در مورد دولت های قبلی و اشتبا هات آنها و کارشکنی های غربی ها و و ...نوشتند ولی حتی یک کلمه از واقعیت و آن وجود لایه های عظیم نمکی را در سد کتوند را ذکر نکرده است و این همه زمینه چینی برای مخفی کردن مشکل اساسی سد،باعث نمیشود که ما از واقعیت فرار کنیم. باور کنید رودخانه کارون و شعبه های آن اگر مهم تر نباشد کمتر از مخازن عظیم نفتی ما نیستند و همانطور که شعار مسئولین در برداشت از مخازن نفتی،تولید صیانتی و حفظ مخازن برای آیندگان است در مورد رودخانه ها هم که شاهرگ های کشور هستند هم باید چنین عمل کرد. (463762)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۸ ۱۸:۰۲:۱۲
متاسفانه دست بردن در توپوگرافی و شکل طبیعی زمین باعث به وجود اومدن مشکلات زیادی می شه که در طولانی مدت خودش رو نشون می ده از اونجایی که ما همیشه از غافله عقب هستیم و علوم و فن آوری که تاریخ مصرفشون گذشته و معایب شون رو شده رو مصرف می کنیم.
من کارشناس ارشد زمین شناسی هستم و میدونم که پروژه های اینجوری که سیاسی می شه می تونه چه بلایی به سر منبع طبیعی ؛خاک و آب بیاره
سد لار به خاطر عدم انجام مطالعات همه جانبه و درست با اینکه قرار بود آب تهران رو تامین کنه به یک دریچه درجه 3 تفریحی تبدیل شده چون زمین شناسی منطقه بعد از آبگیری نشون داد که توان نگهداری آب رو نداره !این وسط پول های بیتامال بود که به باد رفت و جیب پیمانکارها بود که پر پول شد .
زمین با کسی شوخی نداره . بازی با زمین بازی با سرنوشته
و این سرنوشت ممکنه شامل حال ما نشه اما شامل حال فرزندان ما حتما می شه . (464217)
 
وحید
۱۳۹۰-۰۳-۲۷ ۱۸:۰۵:۰۰
با سلام
به استحضار میرساند که سدهای سلخته شده درایران در منطق گرم وخشک بوده و در این مناطق مقدار تبخیر بیشتر از بارش سالانه بوده بعد از آبگیری سد در پشت دریاچه سد رسوبات ریز رس ته نشست شده وامکان نفوذ آب را نمی دهد ولین امر مانند گذاشتن یک کاسه آب در مقابل آفتاب است(شرایط سد سازی در منطق معتدل وبا درصد تیخیر کم می باشد) در ضمن دولت موظف به رها سازی آب جهت اکوسیستم پایین دست بوده که هیچ گاه به این تعهد عمل ننموده است. (463784)
 
غریب آشنا
۱۳۹۰-۰۳-۲۷ ۱۸:۲۵:۰۲
از کل برق تولیدی کشور چند درصد سهم نیروگاه های آبی است؟ بدانید که این سهم حدود 10 درصد است(سایت امواج برتر). خوب حالا ممکنه بدونیم افزایش تولید کشاورزی و حاصلخیزی زمین های بایر قبلی به لطف سد سازی چقدر بوده است؟ نمی دانم بهتر بود سد سازی های پر هزینه رو کمی مطالعات سود و زیان می کردند. مهمتر از همه حفاظت محیط زیست فقط برای زندگی بهتر چه در حال چه در آینده است. پس بهتر است بحث محیط زیست و میراث تاریخی این مرز و بوم هم جزء مطالعات قرار گیرد. به فکر منابع دیگر باشید. سطح آب رودخانه ها در پایین دست سدها بشدت رو به کاهش است. (463789)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۷ ۱۸:۲۶:۵۱
خیلی ملوسه. منتقدان سدسازی به این استدلال واقعی و مبتنی بر آمار و ارقام تجربه شده و عینی پاسخ نمی دهند که چرا در تمام این مدت در مورد توقف سدسازی در جهان دروغ گفته اند؟ (463791)
 
فرید
۱۳۹۰-۰۳-۲۷ ۱۹:۴۳:۵۴
واقعا برای کسی که به محیط زیست و آثار تاریخی کشورش بی اهمیت باشه متاسفم.
همه جای دنیا سعی میکنند از اینها برای جذب توریست استفاده کنند، ولی ما نه تنها این کار را نمی کنیم، بلکه کسانی که سعی در حفظ این میراث دارند را خائن خطاب میکنیم!
واقعا افسوس... (463808)
 
daemi
۱۳۹۰-۰۳-۲۷ ۱۹:۴۶:۲۸
متاسفانه بخش عمده منتقدان سد سازی بدون بررسی و آشنائی به این روش تامین آب و برق و با الگو برداری نادرست اعلام نظر می نمایند. این روش در صورتیکه نادرست طراحی و استفاده شود باعث مشکلات جدی خواهد شد و در صورتیکه درست طراحی و بهره برداری شود باعث توسعه و رشد اقتصادی کشور می شود. (463810)
 
اهوازی
۱۳۹۰-۰۳-۲۷ ۲۳:۰۰:۳۲
من برای این دکتری که سابقه انتقادات و بلافاصله چرخشهایش در وزارت صنایع روشن است متاسفم لااقل ای آقا که اتفاقا خوزستانی هم هست با آدرس درست و نه سفارشی سری به کوههای نمک در دریاچه سد بزنند و آنها را ببینند بعد ما هم میتوانیم نه در بحث درستی سرمایه گذاری بلکه در جانمایی اشتباه سد و هدر رفتن سرمایه ملی با این آقا مباحثه داشته باشیم (463856)
 
خشایار سید شکری
۱۳۹۰-۰۳-۲۷ ۲۳:۱۵:۲۸
1.چرا مقاله آقای آرمان هیچ ماخدی را ذکر نکرده است؟
2.چرا تخصص نویسنده مقاله مشخص نشده است؟
3- ساختن یا نساختن یک سد یا کارخانه ذوب آهن الزاماً کشوری را به توسعه اقتصادی نمی رساند، بلکه چیزی که یک کشور را به توسعه وافعی می رساند بیتش و اخلاق صحیح آن مردم می باشد.مردمی که در نظراتشات متعصب نیستند و مخالفان نظراتشان را به همدستی با بیگانگان متهم نمی کنند.مردمی که می دانند غیر ممکن است در همه مسائل تخصص داشت و همزمان مقاله ای نوشت که هم مسائل سیاسی ،هم اقتصادی و هم محیط زیستی را در برداشته باشد. (463858)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۸ ۱۰:۳۲:۱۷
الهی شکر. یکی پیدا شد حرف حساب زد. تو رو به مقدسات سر حرفت بایست و همین سوال حق رو از منتقدان سدسازی هم بپرس.
1- انتقادات مبنی بر شور شدن کارون را کدام نهاد علمی معتبر کشور تحقیق کرده و یا حداقل تائید می نماید؟
2- تخصص منتقدان اصلی سدسازی چیست؟ (حالا که یک مرد پیدا شده و این سوال را پرسیده بیائید همه با هم مدارک دانشگاهی را برای شفافیت منتشر کنیم. بپرید در بحر شفافیت تا در اثرات مثبت آن با هم غوطه بخوریم و همه مردم از اثرات مثبت آن بهره مند شوند. چرا می ترسید؟ چرا؟)
3- کاش حالا که این جوالدوز را به دکتر آرمان زدید سوزنی هم به منتقدان بزنید. کاش وقتی در مقالات علیه سدسازی دقیق می شویم بتوانیم ولو 2 تا رفرنس ناقابل ماحصل کار کارشناسی نهادهای آکادمیک پیدا کنیم. (463998)
 
nima
۱۳۹۰-۰۳-۲۸ ۰۰:۲۵:۲۷
سد گتوند حاصل تلاش بهترین مهندسان ایرانی از بهترین دانشگاه های ایران هست کسانی که یه چیزی فقط شنیدن و همونو تکرار می کنن بد نیست که یه نگاه به مقالات علمی ایران چه در ژورنال های خارجی و چه در کنفرانس های داخلی بیاندازند تا متوجه زحمات این عزیزان بشوند (463870)
 
بی بی
۱۳۹۰-۰۳-۲۸ ۱۱:۵۷:۳۷
دوست عزیز nhma در اینکه نتخصصان ما دارای توان و تخصص بالایی هستند کسی در آن شک نکرده ،بحث اصلی در ساخت یا عدم ساخت یک سد از نظر زیست محیطی و منافع و سود وزیان دراز مدت آن است (464038)
 
یک متخصص در سد سازی از اهواز
۱۳۹۰-۰۳-۲۸ ۰۲:۵۶:۱۷
سلام
علیرغم اینکه ایشان لقب دکترا را بدک می کشند مطلب بسیار ضعیفی را ارائه نموده اند که حاکی از اطلاعات بسیار پایین ایشان از مقوله مطالعات سد سازی ، زیست مجیطی و... دارد . ایشان صرفشان نکرده حتی مراجعه ای به سایت ها داشته و احجام صحیح مخازن سدها را درست بنویسند و از روش دیکتاتور مابانه پیروی کرده و منتقدان را صریحاً به دشمن فرضی نسبت داده اند. مخزن سد کرخه 7 میلیارد متر مکعب ظرفیت دارد که به علت طراجی غلط بوده وهیچگاه بیشتر از 4 ونیم میلیاردمتر مکعب آب در آن جمع نخواهد شد و سد گتوند 3 میلیارد و دز 3 میلیارد و کارون 3 نیز حدود 3 میلیارد متر مکعب ( منابع اطلاعات از وزارت نیرو).جهت اطلاع آقای دکتر که فکر می کنند آب کارون به خلیج فارس می ریزد جناب دکتر پس حق آبه زیست محیطی چه می شود ؟ عرض می کنم که چنانچه نبود سد خاکی مارد در بالادست خرمشهر که فوری ساخته شد، آب شور خلیج فارس در سالهای 86 و87 و88 و89 تا دارخوین پیشروی می کرد و به همین علت است که طرح گران قیمت آبرسانی به شهر های خرمشهر و آبادان از رودخانه کرخه در حال اجراست و آب آبادان وخرمشهر شدیداً شور شده است. به نظر شما سد سازی و انتقال آب از بالادست در کمبود منابع آب کارون تاثیر نداشته؟ وزارت نیرو باید تغییر سیاست بدهد و بجای سد سازی روش های مدیریتی و نرم افزاری را جایگزین نماید. سد سازی آخرین راهکار است. (463906)
 
رامین
۱۳۹۰-۰۳-۲۸ ۰۹:۳۴:۰۸
این مقاله علمی و فن آوری است یا سیاسی؟ این چه طرز استدلال است؟ اصلا بر فرض که ترجیح \"استکبار جهانی و دشمنان\" این باشد که ما سد نسازیم آیا ما باید از نو سود و زیان کار را بررسی کنیم یا بیخردانه هر چه آنها گفتند وارونه اش را انجام دهیم؟ (463959)
 
شاهین
۱۳۹۰-۰۳-۲۸ ۱۲:۱۴:۳۵
من نمیدانم اگر آقای آرمان درخوستان زندگی میکرد و از آب کارون مصرف میکرد همچنان اینگونه استدلال میکرد . آیا برق را فقط باید از آب تامین کرد. پس انرزی بادی و خورشیدی و اتمی را نباید بکار برد . (464045)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۸ ۱۲:۳۷:۵۵
محیط زیست اولین اولویت است چرا که بقای انسان بدان وابسته است.
الان در بسیاری از کشورهای پیشرفته سد سازی به دلایل اثرات منفی آن متوقف شده است (464057)
 
۱۳۹۰-۰۳-۲۸ ۲۲:۱۵:۴۲
از آنجا که سدسازی در حوزه اتحادیه اروپا، ایالات متحده، کانادا، استرالیا، ژاپن و آسیای جنوب شرقی نه تنها متوقف نشده بلکه پس از مهار تمامی روانابها توسط سدهای بزرگ امروزه بحث نوپای میکرو سدها جهت بهره گیری از انرژی جوبها نیز مطرح است، پس احتمالاً منظور از کشورهای پیشرفته جاهایی همچون سنگال، کنگوی برازاویل، گینه کوناکری، ماداگاسکار، بنگلادش و جاهایی از این قبیل است. فکر کنم باید سری به فرهنگ لغت بزنم معنی پیشرفته را صحیح تر بفهمم. شاید هم همانند جدول بیانگر EC آب که در پائین دست سد گتوند میزان شوری را کم نشان میداد، باید به جای استناد به جایی که آب به دست مردم می رسد به جائی که رودخانه شور بزرگ به کارون میریزد استناد کنم. پس یا فرهنگ لغت اشتباه کرده یا اتحادیه اروپا جای پیشرفته ای نیست.
می بینید. با خواندن این سایت ها شده ام متخصص در علوم غریبه. (464294)
 
محمود
۱۳۹۰-۰۳-۲۹ ۰۱:۱۳:۲۲
ای بابا/خب من نمی دونم که چرا در کشور ما تمامی طرح ها و پروژه ها و قوانین بخصوص در این چند ساله چرا با این همه حرف و حدیث همراه شده و روی هر کدام اونها اینقدر بحث و جدل میشود.آیا همه مسائل با دنیای سیاست همراه شده است؟آیا بخاطر منافع حزبی و سیاسی گروه ها است که بدنبال تضعیف رقیب سیاسی خود و سیانمایی کارهای او هستند؟آیا دولت کارها را با مدیریت ضعیف و عدم کارشناسی لازم انجام داده است؟آیا نداشتن توجیه اقتصادی و عدم اعتماد جامعه به کارهای انجام شده موجب این همه جنجال است؟ آیا برای ساخت و راه اندازی و اجرای هر گونه پروژه در کشور مگر مسیر مشخص و ظوابط اجرایی و گرفتن و اخذ مجوز از مراکز قانونی ندارد؟؟ آیا در کارهای اجرایی دولت مجلس هیچ گونه نظارتی ندارد؟؟ و هزاران سئوال دیگر که چرا باید پروژه ایی یه این بزرگی که بیش از 2000 میلیارد تومان هزینه در بر داشته حالا باید به دیده شک و تردید به آن نگاه کرد و آقای دکتر عده ایی را مخالف نظام بخواند و عده ایی دولت را به رانت و عدم مدیریت و شتابزدگی در تصمیمات و عدم توجه به منافع مردم متهم کنند!!!!! (464354)
 
دتنشجوی محیط زیست
۱۳۹۲-۰۹-۰۲ ۱۰:۳۷:۲۹
ای کاش شما که این قدر سنگ صنعت وپیشرفت را به سینه می زنید متوجه نابودی گیاه وجانوران وپارک های ملی وجنگلی که در حین سد سازی از بین رفتن می بودیید شمایی این قدر محیط زیست را مقصر وباز دارنده پیشرفت می دانید ای کاش توجه کشور های امریکایی واروپایی به این مسائل می دانستید واین گونه یک طر فه به قاضی نمی رفتید به منظر من سد تا انجا که سودی حاصل ملتی نماید وانرژی راتامین نماید سودی برای بانک های خارجی وپیمانکاران تامین میکند ونه ایران با ساخت سد پیشرفت میکند ونه ایرانی دربلند مدت خواهد توانست از اثرات ان سود ببردوبه توسعه پایدار برسد پیشناهد من برای شمامطالعه مجله بیابان زدایی است باطرح ویژه سدبه نوشته فاطمه ظفر نژادوعذر خواهی ازتمام زحمت کسان عرصه محیط زیستبا جان ومال وایمان خود برای توسعه این اب وخاک می جنگند (1790114) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۱۱-۰۷ ۲۲:۴۳:۳۰
این اقا الان چه نظری دارند درباره حرفهای خودشون و نگرانیهای ان موقع فعالان محیط زیستی؟ (2637270) (alef-13)
 
رضا کوچکی
۱۳۹۴-۰۸-۳۰ ۱۱:۱۷:۱۶
خب جناب دکتر آرمان این شما و این هم سد گتوند الان شخص شما باید پاسخگوی مردم خوزستان باشد.دیدید نگرانی ها بی مورد نبود؟الان این فاجعه ای که گریبانگیر مردم خوزستان شده فقط و فقط به خاطر سطحی نگری افرادی مثل شما می باشد (3337079) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.