توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 44154
اصلاح الگوي مصرف و توسعه پايدار
تاریخ انتشار : دوشنبه ۳۱ فروردين ۱۳۸۸ ساعت ۱۰:۳۲
در روزهاي آخر سال آرزو مي کردم که سالي به نام سال "حفظ محيط زيست" يا "توسعه پايدار" نامگذاري شود تا اينکه با حلول سال نو رهبر معظم انقلاب سال جديد را به نام "سال اصلاح الگوي مصرف" نامگذاري کردند. به نظر مي رسد که تفاوت چنداني بين اصلاح الگوي مصرف و توسعه پايدار نيست. اولي بيان عمومي تر دومي است. حتي بحث هاي داغ سال گذشته در خصوص تحول اقتصادي کشور نيز در اين پاکت تخصصي مي گنجد.



اين بحث ها سال هاست توسط کارشناسان و دانشمندان مطرح می شود و متاسفانه در کشور ما به دليل عدم شناخت درست از مقوله توسعه پايدار ، به آن توجه نمي شود. مثال هاي اين بي توجهي فراوان است . نمونه بارز آن، نگاه بتني و ماشيني به مقوله توسعه است .



  دست اندرکاران و مديران کوتاه نظر،حل مشکل بيکاري را در ساخت کارخانه هاي بيشتر پتروشيمي، ساخت جاده ها و اتوبان هاي جديد و افزايش توليد اتومبيل هاي شخصي با کيفيت پايين مي دانند که در سايه بنزين مفت ، مردم با جولان زدن در جاده ها و خيابان ها، جنگي خاموش در کشور به راه بياندازند که ساليانه با کشته شده حدود 26 هزار نفر و زخمي شدن 200 هزار نفر رکورد تلفات جنگ های عراق و افغانستان را شکسته است . حداقل 4 هزارميليارد تومان خسارت مادی و نابودی سرمايه هاي انساني نتيجه فقط تصادفات جاده ای است.



  تفکر "بتنيسم" فقط به احداث جاده و پل، جدول و سد و ديوار مي انديشد و با آنچه که از خاک مي رويد،آنچه در خاک مي جنبد و طبيعت سر عناد دارد. عرضه همه چيز در ظروف يک بار مصرف و قوطي هاي پلاستيکي و رها کردن ميليون ها تن زباله و پلاستيک در طبيعت نشان از تسلط تفکري دارد که سود خود را در مصرف گرايي و عدم اصلاح الگوي مصرف مي داند. چنين شرايطي ناشي از توزيع پول نفت و تنبل پروري و رانت خواری در جامعه است که متاسفانه عزم جدي در برخورد با آن ديده نمي شود.



 بنابراين اگر مي خواهيم الگوي مصرف را اصلاح کنيم بايد توسعه پايدار و ظرفيت طبيعي کشور را مشخص و با روي آوردن به پتانسيل هاي کشور برنامه ريزي کنيم. آنچه که در زير مي آيد تکرار راه حل هايي است که مرتب توسط کارشناسان مطرح شده و چون گوش شنوايي نيست بايد بارها و بارها تکرار کرد.



1- قيمت سوخت به سوي واقعي شدن پيش رود و اين افزايش قيمت ، نه جهت پر کردن جيب دولت ، بلکه مستقيما در اختيار شهرداري ها و شوراي شهر و بخش خصوصي قرار گيرد و آنها را موظف کند تا طي مدت مشخص (مثلا سه سال) ناوگان حمل و نقل عمومي خود گردان (اتوبوسراني و مترو) را اصلاح کنند. بايد برنامه هايي جهت جمع کردن مسافر کشي و استفاده از مسافر کش ها و افراد بيکار در پروژه هاي حمل و نقل عمومي در نظر گرفته شود.



2- توقف جاده سازي و اتوبان سازي در داخل و خارج شهرها و اختصاص بودجه آن براي گسترش راه آهن مناسب و مترو و قطارهاي شهري (نه قطار قراضه هاي عهد بوغ که با سرعت لاک پشتي حرکت مي کنند). در ضمن در حمل و نقل عمومي لازم است به حرمت مردم توجه شود تا آدم مجبور نشود با مادر و همسر و خواهرش در قطارهاي جدا و يا صندلي هاي جدا بنشيند. مردم اگر در وسائل نقليه احساس کنند به حرمت آنها توجه مي شود به وسائل شخصي رو نمي آورند. گرايش شديد مردم به وسائل شخصی منشاء بسياري از فسادهاي اجتماعي است. صحنه هاي زشت بوق زدن و سوار کردن بانوان يکي از کثيف ترين صحنه هايي است که مختص ايران است و نتيجه قهر مردم از وسائل نقليه عمومي و عدم کارايي آن است.



3- موظف کردن کارخانه هاي نوشابه سازي و آب معدني به جمع آوري بطري هاي پلاستيکي با روش ساده گروگرفتن. مثلا به ازاي هر بطري نوشابه و آب معدني 50 يا 100 تومان گرويي گرفته شود تا مردم آنها را به فروشگاه ها برگردانند و کارخانه هاي سازنده نيز با باز يافت آن ،از رها شدن هزاران تن زباله در شهرها و به خصوص حاشيه جاده ها و جنگل ها جلو گيري کنند. مدت ها است که در آلمان،روش ساده و کم هزينه برگشت بطري هاي نوشابه و آب معدني با گرويي توسط فروشگاه ها اجرا مي شود.



اين روش مي تواند از حجم بالاي زباله هاي آلوده شده شهري بکاهد و ضمن تميز نگهداشتن صرفه جويي عظيمي را نصيب کشور مي کند.



4- گرفتن ماليات محيط زيست از کارخانه هاي توليد کننده مواد غذايي عرضه شده در ظروف يکبار مصرف و يا بسته بندي هاي پلاستيکي. چرا بايد ساليانه هزاران تن آشغال توسط همين کارخانه ها توليد و در طبيعت کشور رها شود و فقط سود آن به جيب شرکت ها برود؟ به سادگی می توان رستوران ها را موظف کرد که نرخ های جداگانه برای عرضه غذا در ظروف يکبار مصرف و ظروف دائمی ارائه کنند تا مردم تشويق شوند از ظروف شخصی جهت خريد غذا استفاده کنند.



5- موظف کردن سازمان جنگل ها و مراتع و شهرداري ها به استفاده از گونه هاي گياهي بومي و مقاوم به خشکي در فضاي سبز شهري و جنگلکاري. اين کار باعث صرفه جويي در آبياري چمن کاري ها، پارک ها و جنگل هاي مصنوعي مي شود که در حال حاضر نياز آبي بالايي دارند.



6- اجراي طرح جدا سازي زباله در مدارس،دانشگاه ها، پادگان ها و مساجد جهت آموزش بيشتر مردم. باعث تاسف است که در مهم ترين دانشگاه ما در کشور يعني دانشگاه تهران ،هنوز طرح تفکيک زباله و کاغذ اجرا نمي شود.  سيستم گرمايش و سرمايش آنقدر مشکل دارد که فقط باعث هدر دادن انرژي مي شود. در اتاق ها، کلاس ها و آزمايشگاه ها افراد، کنترلي در کاهش شوفاژها ندارند و گاهي در کلاس ها به دليل گرماي بيش از حد شوفاژها مجبور به باز کردن پنجره ها مي شويم!



7- اجبار همراه با تشويق و حمايت از دو جداره کردن پنجره هاي خانه ها و مراکز اداري و تجاري. مثلا دولت به جای دادن يارانه نقدی می تواند طرحی به مجلس ارائه دهد که در ازای اصلاح قيمت سوخت به هر خانوار،يک ميليون تومان جهت تعويض پنجره ها کمک می کند. اين روش ،هم اثر تورمی افزايش يارانه را کاهش می دهد و هم صنايعی که به اصلاح الگوی مصرف کمک می کنند را تقويت می کند.



8- تشويق کساني که داراي وسيله نقليه شخصي هستند و از آن کم استفاده مي کنند و تنبيه کساني که زياد مصرف مي کنند. اين تشويق را مي توان در بيمه هاي شخص ثالث و بيمه بدنه اعمال کرد. براي مثال مبلغ بيمه هاي بدنه و شخص ثالث را مي توان طبق کارکرد کيلومتر تنظيم کرد.



9-  اختصاص بودجه های نجومی سد سازی به پروژه های جداسازي آب شرب و استحمام در کشور و کنترل و تصفيه فاضلاب ها .



ترديدی نيست که هزاران راه حل جهت اصلاح الگوی مصرف وجود دارد که اجرای آنها معمولا خيلی ساده است . شرط آن افزايش فرهنگ توسعه پايدار در جامعه و آموزش و اجبار مديران در اجرای آن و وضع قوانينی متناسب با آن است .



* استاد دانشگاه تهران - isdle.ir
 
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.