کد مطلب: 47371
تحليل شاخص‌هاي رفاه اجتماعي
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۸ ساعت ۱۹:۵۰
از مجموع شاخص‌هاي مختلف اقتصادي و اجتماعي ، به دليل حساسيتي كه افكار عمومي نسبت به شاخص‌هايي از قبيل تورم، بيكاري و توزيع درآمد دارد، نامزدهاي انتخاباتي نيز جهت جلب آراء بيشتر ، دفاع از عملكرد گذشته خود يا نقد رقيب بر آنها تاكيد ويژه‌اي دارند. به همين دليل مروري بر اين شاخص‌ها و آمار اعلام شده جهت تنوير افكار عمومي ضروري به نظر مي‌رسد.
قبل از ورود به بحث توجه به اين نكته ضروري است كه هر چند برخي از كانديداها با هدف تخريب رقيب، صحت اين آمار را زير سوال بردند اما نهايتاً همه نامزدها به صحت آمار انتشار يافته توسط مراجع رسمي كشور- بانك مركزي ، مركز آمار و ... صحه گذاشتند و شايد براي خوانندگان گرامي ذكر اين نكته جالب باشد كه به دليل بالا بودن درجه اعتماد به صحت اين آمار باعث شده است كه مراجع بينالمللي مثل بانك جهاني، صندوق بينالمللي پول و ... از آنها در گزارشهاي خود استفاده مي‌كنند. همچنين همه دولتهاي گذشته بر اساس همين آمار از عملكرد خود دفاع كرده و مي‌كنند.
نكته بعدي اين است كه منحصراً با اين سه شاخص نمي‌توان نسبت به كارآمدي سياستهاي اقتصادي دولتها تحليل جامعي داشت، ليكن به دليل كمي فرصت و حساسيت مردم به اين سه شاخص روند تغييرات آنها را مورد بررسي قرار مي‌د‌هيم:
1- بيكاري
آنچه مورد اختلاف نامزدها در مورد نرخ بيكاري بوده ، نحوه محاسبه آن در سالهاي اخير است. متاسفانه در طي سالهاي 67- 1360 آماري براي برآورد نرخ بيكاري در كشور وجود ندارد و تنها آمار موجود مربوط به سرشماري سال 1365 است كه به دليل تفاوت جامعه آماري و نحوه برآورد قابل مقايسه با ساير سالها نمي‌باشد.
در مورد ساير سالها نيز مشخص است كه كشور همواره نرخ بيكاري دو رقمي را در كنار ساير متغيرها نوساناتي تجربه كرده است.
.jpg)
از سال 1384 بر اساس توصيه‌هاي سازمان جهاني كار (ILO) تمام كشورهاي جهان تعريف جديد واحدي را براي اشتغال مورد استفاده قرار داده‌‌اند كه بر اساس آن امكان مقايسه بينالمللي فراهم شده است. بر اساس اين تعريف يكساعت كار در هفته بطور مستمر بعنوان شغل محسوب مي شود. در ايران نيز اين فرمول مورد استفاده از 1383 مصوب و از ابتداي 1384 عملياتي گرديد. نكته قابل توجه اين است كه بر اساس برآوردهاي انجام گرفته توسط مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي تفاوت اثر محاسبه فرمول قديم و جديد بيكاري در سال 1384 فقط 0.6درصد است كه اگر آن را مبناي مقايسه بگيريم، نرخ بيكاري بر اساس فرمول قديم در سال 1387 معادل 11 درصد و بر اساس فرمول جديد 10.4 درصد است. نكته ديگر اين كه از ابتداي دولت نهم نرخ بيكاري رو به كاهش بوده و انتظار مي‌رود كه سياستهاي توسعه اشتغال دولت در سالهاي آتي به ثمر نشسته و نتيجه آن تك رقمي شدن نرخ بيكاري باشد.
2- تورم
اختلاف نظر در مورد نرخ تورم و تغييرات شاخص قيمتهاي مصرف كننده (CPI) نيز با مراجعه به گزارش بانك مركزي قابل تحليل است.
در گزارش ماهيانه بانك مركزي سه دسته ارقام وجود دارد:
1- تغييرات شاخص قيمتها در هر ماه نسبت به ماه قبل
2- تغييرات شاخص قيمتها در هر ماه نسبت به ماه مشابه در سال قبل
3- تغييرات شاخص قيمتها در دوازده ماه منتهي به هر ماه نسبت به دوازده ماه گذشته آن
بديهي است كه هر يك از اين شاخص‌ها، مورد استفاده معيني در سياستگذاريها، تحليلها و بررسي آثار كوتاه مدت و ميان مدت سياستهاي اقتصادي دارد. پر واضح است كه وقتي كشور در مسير نزولي نرخ تورم قرار مي‌گيرد، تغييرات نقطه‌اي هر ماه نسبت به ماه مشابه سال قبل وضعيت نرخ تورم كشور را از متوسط نرخ تغييرات ساليانه كمتر نشان ميدهد. فارغ از استفاده‌هاي سياسي كه ممكن است نامزدها از اين آمارها داشته باشند بايد اذعان نمود كه سه عامل در سير كاهش نرخ تورم موثر بوده است: اقدامات اصلاح ساختار اقتصادي، سياستهاي پولي و مالي و نيز تحول قيمتهاي بينالمللي و تورم وارداتي. متاسفانه تاكنون دستگاههاي توليد آمار كشور تفكيكي بين اين سه مؤلفه تاثيرگذار بر سطح قيمتها انجام نداده و مدل قابل اعتمادي را طراحي نكرده‌اند. با اين وجود هر دو شاخص متوسط دوازده ماهه و نقطه‌اي ماه به ماه مشابه سال قبل، كاهش رشد قيمتها را تاييد مي‌كند، هر چند به دليل اثر گذار بودن 24 شاخص در شاخص متوسط ، كاهش اين شاخص بطئي‌تر از شاخص نقطه‌اي نزولي شده است. به همين دليل است كه تورم متوسط ساليانه كه در اسفند 87 معادل 25.4% بوده است، در فروردين 88 به 24.5% تنزل يافته و تورم نقطه‌اي در همين دو ماه نسبت به اسفند 86 و فروردين 87 به ترتيب معادل 17.8% و 15.5% شده است. گزارشهاي نهايي نشده از بانك مركزي حكايت از آن دارد كه اين ارقام براي ارديبهشت‌ماه نيز كاهش يافته است.
همچنين توجه به اين نكته ضروري است كه اين شاخص‌ها متوسط‌ها را در بين دهك‌هاي مختلف درآمدي و در كل كشور به نمايش مي‌‌گذارد و تحليل جامع‌تر نياز به اطلاعات دقيقتر در خصوص اثر اين شاخص‌ها بر روي دهك‌ها و در حوزه‌هاي جغرافيايي كشور دارد. نكته ديگر اينكه وقتي ما به تحليل كوتاه مدت سياستها مي‌پردازيم و مي‌خواهيم اثربخشي سياستهاي اقتصادي بر متغيرهاي پولي و قيمتها را بدانيم ترجيح در تحليل نقطه به نقطه است (چه نسبت به ماه گذشته و چه نسبت به ماه مشابه در سال گذشته) و تحليل‌هاي دقيقر نياز به بررسي اين روند طي دوره‌هاي بزرگتر و در كنار ساير متغيرهاي كلان اقتصادي دارد.
نكته پاياني در اين بخش انتظاري است كه از نامزدها مي‌رود، چه آناني كه با اقتصاد آشنايي دارند، چه آناني كه نسبت به مفاهيم اقتصادي اشراف كمتري دارند و آن اين است كه شاخص قيمتهاي مصرف كننده بر اساس هر يك از سه معيار فوق از تركيب تاثير بيش از سيصد قلم كالا حاصل ميشود، بنابر اين انگشت گذاشتن بر يكي دو قلم كالا كه تغييرات شديد‌تري نسبت به ساير كالاها داشته‌اند نه اعتبار علمي دارد و نه مفهوم معني‌داري در جهت نشان دادن رشد قيمتها، و شائبه استفاده تبليغي از آنها را در بيننده يا شنونده القاء مي‌كند.
همچنين شايد لازم به توضيح نباشد كه تغييرات قيمت ها در هر يك از ستون هاي جدول ذيل بصورت مقايسه در همان ستون معني دارد و مقايسه ارقام يك ستون با ستون ديگر وجاهت علمي ندارد.
3- شاخص‌هاي توزيع درآمد
از بين شاخص‌هاي مختلفي كه نحوة توزيع درآمد را بين دهك‌هاي مختلف درآمدي نشان ميدهد رايج‌ترين معيار، شاخص ضريب جيني است، به اين معنا كه براساس آن كل جامعه را به ده گروه درآمدي تقسيم و سهم هر گروه از درآمد كل جامعه را به دست مي‌آورند. پس از آنكه توزيع واقعي درآمد به دست آمد آن را نسبت به توزيع برابر درآمد ملي مقايسه مي‌كنند، اگر اين فاصله بطور نسبي به 1 نزديكتر باشد حكايت از وخيم‌تر بودن وضع توزيع درآمد مي‌كند و هر چه به صفر نزديكتر باشد علامت آن است كه توزيع درآمد به سمت برابري نزديكتر شده است.
از آنجا كه اين شاخص نسبي است (مقادير مطلق سطح درآمدها و تغييرات آنها در طول زمان را نشان نمي‌دهد) و ماهيت توزيع درآمد را بيان نمي كند (عددي است كلي در نابرابري توزيع درآمد ولي اينكه فشار به كدام طبقه درآمدي بيشتر است را مشخص نمي‌كند) و نيز نسبت به سيستم‌هاي توزيع درآمدي سكوت دارد، انديشمندان اقتصادي و اجتماعي شاخص‌هاي تكميلي را (مثل نسبت درآمد دهك بالا به پايين) مورد استفاده قرار مي‌دهند.
بي شك تلاشهاي دولتهاي مختلف در جمهوري اسلامي براي كاهش فاصله درآمدي قابل تقدير است. وجه مميزه دولت نهم با دولتهاي گذشته در اين است كه براي بهبود فاصله درآمدي كه از جدول زير بخوبي اين تغييرات و بهبود نسبي وضع درآمدي اقشار كم درآمد پيداست، سياستهاي توزيع درآمدي مستقيمي از قبيل توزيع سهام عدالت، بهبود وضع درآمدي بازنشستگان كشوري و مشمولين تامين اجتماعي و شاغلين مزد و حقوق‌بگير كارگري و كارمندي وجهه همت آن بوده است.
اينكه متاسفانه بعضي از نامزدها توزيع سهام عدالت - و طبيعتاً توزيع سود سهام - را به اقتصاد صدقه‌اي تعبير مي‌كنند بايد بر ناآگاهي آنها نسبت به ماهيت اين اقدام عدالت جويانه تلقي كرد. اگر حكومت براي توانمند سازي اقشار كم درآمد و اعطاء سهم آنها از درآمدهاي نفتي تجميع شده در سهام شركتهاي دولتي اقدام كند و اينكه آنها در ازاء افزايش قيمتها و در نتيجه بالا رفتن ارزش سهام شركتهاي توليد كننده آن محصولات - آسيب كمتري ببينند و بخشي از درآمد جاري خود را از محل سرمايه كسب كنند و نه صرفاً با اتكاء به درآمدهاي ناشي از كار يا اخذ اعانه‌هاي دولتي، سهام كارخانجات و شركتهاي دولتي را بين اقشار محروم تقسيم كند به آنها صدقه داده است؟ چگونه است كه وقتي سود سهام همين واحدهاي صنعتي بين ثروتمندان و صاحبان سهام كلان توزيع ميشود، صدقه نيست ولي اگر سود سهام اين شركتها بر اساس تصميم مجمع عمومي آن شركت بين سهامداران خرد و جزء، مشخص و توزيع شود، گداپروري و صدقه است؟
جمع‌‌بندي و نتيجه‌گيري:
1- بي شك، هيچ كارشناسي نسبت به صحت آمار توليدي مراكز رسمي كشور ترديد ندارد و اختلاف نامزدها در نوع استفاده آنها از اين آمار است و هيچكس نمي‌تواند ديگري را به دروغگويي متهم كند.
2- آمار سه‌گانه تورم، بيكاري و توزيع درآمد حكايت از بهبود وضعيت معيشتي خانوارهاي ايراني و به خصوص خانوارهاي كم درآمد دارد، هر چند هنوز نسبت به وضعيت مطلوب فاصله قابل توجهي داريم.
3- گزينشي انتخاب كردن آمار، مثلاً انتخاب چند كالا از يك سبد 359 قلم كالايي مصرف كننده ارزش علمي و كارشناسي ندارد.مقايسه ارقام ستون هاي جدول مربوط به شاخص قيمت مصرف كننده نيز وجاهت علمي ندارد.
4- نامزدها از نظر كارشناسي حق ندارند براي توجيه دوره مديريت خودشان از هر شاخصي، در هر سالي كه در آن سال، آن شاخص مناسبترين وضعيت را دارد استفاده كنند. به عبارت ديگر براي تحليل مقايسه‌اي يا بايد يك برش زماني داشت (مثلاً سال 1363 را با 1385 مقايسه كرد) و در آن همه متغيرها را بصورت جامع مورد ارزيابي قرار داد و يا آنكه در بررسي سري زماني هر متغير به روند تغييرات آن توجه داشت و اينكه يكي از نامزدها نرخ رشد توليد ناخالص داخلي را در سال 63، تورم را در سال 61 و درآمدهاي نفتي را در سالهاي 66 و 67 بيان مي‌كند هيچ مفهوم علمي را به كارشناسان جهت ارزيابي درستي سياستهاي اقتصادي يا وضعيت اقتصادي در آن دوره انتقال نمي‌دهد و لذا توصيه مي شود از ارائه اينگونه آمار جداً خودداري شود.
قبل از ورود به بحث توجه به اين نكته ضروري است كه هر چند برخي از كانديداها با هدف تخريب رقيب، صحت اين آمار را زير سوال بردند اما نهايتاً همه نامزدها به صحت آمار انتشار يافته توسط مراجع رسمي كشور- بانك مركزي ، مركز آمار و ... صحه گذاشتند و شايد براي خوانندگان گرامي ذكر اين نكته جالب باشد كه به دليل بالا بودن درجه اعتماد به صحت اين آمار باعث شده است كه مراجع بينالمللي مثل بانك جهاني، صندوق بينالمللي پول و ... از آنها در گزارشهاي خود استفاده مي‌كنند. همچنين همه دولتهاي گذشته بر اساس همين آمار از عملكرد خود دفاع كرده و مي‌كنند.
نكته بعدي اين است كه منحصراً با اين سه شاخص نمي‌توان نسبت به كارآمدي سياستهاي اقتصادي دولتها تحليل جامعي داشت، ليكن به دليل كمي فرصت و حساسيت مردم به اين سه شاخص روند تغييرات آنها را مورد بررسي قرار مي‌د‌هيم:
1- بيكاري
آنچه مورد اختلاف نامزدها در مورد نرخ بيكاري بوده ، نحوه محاسبه آن در سالهاي اخير است. متاسفانه در طي سالهاي 67- 1360 آماري براي برآورد نرخ بيكاري در كشور وجود ندارد و تنها آمار موجود مربوط به سرشماري سال 1365 است كه به دليل تفاوت جامعه آماري و نحوه برآورد قابل مقايسه با ساير سالها نمي‌باشد.
در مورد ساير سالها نيز مشخص است كه كشور همواره نرخ بيكاري دو رقمي را در كنار ساير متغيرها نوساناتي تجربه كرده است.
از سال 1384 بر اساس توصيه‌هاي سازمان جهاني كار (ILO) تمام كشورهاي جهان تعريف جديد واحدي را براي اشتغال مورد استفاده قرار داده‌‌اند كه بر اساس آن امكان مقايسه بينالمللي فراهم شده است. بر اساس اين تعريف يكساعت كار در هفته بطور مستمر بعنوان شغل محسوب مي شود. در ايران نيز اين فرمول مورد استفاده از 1383 مصوب و از ابتداي 1384 عملياتي گرديد. نكته قابل توجه اين است كه بر اساس برآوردهاي انجام گرفته توسط مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي تفاوت اثر محاسبه فرمول قديم و جديد بيكاري در سال 1384 فقط 0.6درصد است كه اگر آن را مبناي مقايسه بگيريم، نرخ بيكاري بر اساس فرمول قديم در سال 1387 معادل 11 درصد و بر اساس فرمول جديد 10.4 درصد است. نكته ديگر اين كه از ابتداي دولت نهم نرخ بيكاري رو به كاهش بوده و انتظار مي‌رود كه سياستهاي توسعه اشتغال دولت در سالهاي آتي به ثمر نشسته و نتيجه آن تك رقمي شدن نرخ بيكاري باشد.
2- تورم
اختلاف نظر در مورد نرخ تورم و تغييرات شاخص قيمتهاي مصرف كننده (CPI) نيز با مراجعه به گزارش بانك مركزي قابل تحليل است.
در گزارش ماهيانه بانك مركزي سه دسته ارقام وجود دارد:
1- تغييرات شاخص قيمتها در هر ماه نسبت به ماه قبل
2- تغييرات شاخص قيمتها در هر ماه نسبت به ماه مشابه در سال قبل
3- تغييرات شاخص قيمتها در دوازده ماه منتهي به هر ماه نسبت به دوازده ماه گذشته آن
بديهي است كه هر يك از اين شاخص‌ها، مورد استفاده معيني در سياستگذاريها، تحليلها و بررسي آثار كوتاه مدت و ميان مدت سياستهاي اقتصادي دارد. پر واضح است كه وقتي كشور در مسير نزولي نرخ تورم قرار مي‌گيرد، تغييرات نقطه‌اي هر ماه نسبت به ماه مشابه سال قبل وضعيت نرخ تورم كشور را از متوسط نرخ تغييرات ساليانه كمتر نشان ميدهد. فارغ از استفاده‌هاي سياسي كه ممكن است نامزدها از اين آمارها داشته باشند بايد اذعان نمود كه سه عامل در سير كاهش نرخ تورم موثر بوده است: اقدامات اصلاح ساختار اقتصادي، سياستهاي پولي و مالي و نيز تحول قيمتهاي بينالمللي و تورم وارداتي. متاسفانه تاكنون دستگاههاي توليد آمار كشور تفكيكي بين اين سه مؤلفه تاثيرگذار بر سطح قيمتها انجام نداده و مدل قابل اعتمادي را طراحي نكرده‌اند. با اين وجود هر دو شاخص متوسط دوازده ماهه و نقطه‌اي ماه به ماه مشابه سال قبل، كاهش رشد قيمتها را تاييد مي‌كند، هر چند به دليل اثر گذار بودن 24 شاخص در شاخص متوسط ، كاهش اين شاخص بطئي‌تر از شاخص نقطه‌اي نزولي شده است. به همين دليل است كه تورم متوسط ساليانه كه در اسفند 87 معادل 25.4% بوده است، در فروردين 88 به 24.5% تنزل يافته و تورم نقطه‌اي در همين دو ماه نسبت به اسفند 86 و فروردين 87 به ترتيب معادل 17.8% و 15.5% شده است. گزارشهاي نهايي نشده از بانك مركزي حكايت از آن دارد كه اين ارقام براي ارديبهشت‌ماه نيز كاهش يافته است.
همچنين توجه به اين نكته ضروري است كه اين شاخص‌ها متوسط‌ها را در بين دهك‌هاي مختلف درآمدي و در كل كشور به نمايش مي‌‌گذارد و تحليل جامع‌تر نياز به اطلاعات دقيقتر در خصوص اثر اين شاخص‌ها بر روي دهك‌ها و در حوزه‌هاي جغرافيايي كشور دارد. نكته ديگر اينكه وقتي ما به تحليل كوتاه مدت سياستها مي‌پردازيم و مي‌خواهيم اثربخشي سياستهاي اقتصادي بر متغيرهاي پولي و قيمتها را بدانيم ترجيح در تحليل نقطه به نقطه است (چه نسبت به ماه گذشته و چه نسبت به ماه مشابه در سال گذشته) و تحليل‌هاي دقيقر نياز به بررسي اين روند طي دوره‌هاي بزرگتر و در كنار ساير متغيرهاي كلان اقتصادي دارد.
نكته پاياني در اين بخش انتظاري است كه از نامزدها مي‌رود، چه آناني كه با اقتصاد آشنايي دارند، چه آناني كه نسبت به مفاهيم اقتصادي اشراف كمتري دارند و آن اين است كه شاخص قيمتهاي مصرف كننده بر اساس هر يك از سه معيار فوق از تركيب تاثير بيش از سيصد قلم كالا حاصل ميشود، بنابر اين انگشت گذاشتن بر يكي دو قلم كالا كه تغييرات شديد‌تري نسبت به ساير كالاها داشته‌اند نه اعتبار علمي دارد و نه مفهوم معني‌داري در جهت نشان دادن رشد قيمتها، و شائبه استفاده تبليغي از آنها را در بيننده يا شنونده القاء مي‌كند.
همچنين شايد لازم به توضيح نباشد كه تغييرات قيمت ها در هر يك از ستون هاي جدول ذيل بصورت مقايسه در همان ستون معني دارد و مقايسه ارقام يك ستون با ستون ديگر وجاهت علمي ندارد.
3- شاخص‌هاي توزيع درآمد
از بين شاخص‌هاي مختلفي كه نحوة توزيع درآمد را بين دهك‌هاي مختلف درآمدي نشان ميدهد رايج‌ترين معيار، شاخص ضريب جيني است، به اين معنا كه براساس آن كل جامعه را به ده گروه درآمدي تقسيم و سهم هر گروه از درآمد كل جامعه را به دست مي‌آورند. پس از آنكه توزيع واقعي درآمد به دست آمد آن را نسبت به توزيع برابر درآمد ملي مقايسه مي‌كنند، اگر اين فاصله بطور نسبي به 1 نزديكتر باشد حكايت از وخيم‌تر بودن وضع توزيع درآمد مي‌كند و هر چه به صفر نزديكتر باشد علامت آن است كه توزيع درآمد به سمت برابري نزديكتر شده است.
از آنجا كه اين شاخص نسبي است (مقادير مطلق سطح درآمدها و تغييرات آنها در طول زمان را نشان نمي‌دهد) و ماهيت توزيع درآمد را بيان نمي كند (عددي است كلي در نابرابري توزيع درآمد ولي اينكه فشار به كدام طبقه درآمدي بيشتر است را مشخص نمي‌كند) و نيز نسبت به سيستم‌هاي توزيع درآمدي سكوت دارد، انديشمندان اقتصادي و اجتماعي شاخص‌هاي تكميلي را (مثل نسبت درآمد دهك بالا به پايين) مورد استفاده قرار مي‌دهند.
بي شك تلاشهاي دولتهاي مختلف در جمهوري اسلامي براي كاهش فاصله درآمدي قابل تقدير است. وجه مميزه دولت نهم با دولتهاي گذشته در اين است كه براي بهبود فاصله درآمدي كه از جدول زير بخوبي اين تغييرات و بهبود نسبي وضع درآمدي اقشار كم درآمد پيداست، سياستهاي توزيع درآمدي مستقيمي از قبيل توزيع سهام عدالت، بهبود وضع درآمدي بازنشستگان كشوري و مشمولين تامين اجتماعي و شاغلين مزد و حقوق‌بگير كارگري و كارمندي وجهه همت آن بوده است.
اينكه متاسفانه بعضي از نامزدها توزيع سهام عدالت - و طبيعتاً توزيع سود سهام - را به اقتصاد صدقه‌اي تعبير مي‌كنند بايد بر ناآگاهي آنها نسبت به ماهيت اين اقدام عدالت جويانه تلقي كرد. اگر حكومت براي توانمند سازي اقشار كم درآمد و اعطاء سهم آنها از درآمدهاي نفتي تجميع شده در سهام شركتهاي دولتي اقدام كند و اينكه آنها در ازاء افزايش قيمتها و در نتيجه بالا رفتن ارزش سهام شركتهاي توليد كننده آن محصولات - آسيب كمتري ببينند و بخشي از درآمد جاري خود را از محل سرمايه كسب كنند و نه صرفاً با اتكاء به درآمدهاي ناشي از كار يا اخذ اعانه‌هاي دولتي، سهام كارخانجات و شركتهاي دولتي را بين اقشار محروم تقسيم كند به آنها صدقه داده است؟ چگونه است كه وقتي سود سهام همين واحدهاي صنعتي بين ثروتمندان و صاحبان سهام كلان توزيع ميشود، صدقه نيست ولي اگر سود سهام اين شركتها بر اساس تصميم مجمع عمومي آن شركت بين سهامداران خرد و جزء، مشخص و توزيع شود، گداپروري و صدقه است؟
جمع‌‌بندي و نتيجه‌گيري:
1- بي شك، هيچ كارشناسي نسبت به صحت آمار توليدي مراكز رسمي كشور ترديد ندارد و اختلاف نامزدها در نوع استفاده آنها از اين آمار است و هيچكس نمي‌تواند ديگري را به دروغگويي متهم كند.
2- آمار سه‌گانه تورم، بيكاري و توزيع درآمد حكايت از بهبود وضعيت معيشتي خانوارهاي ايراني و به خصوص خانوارهاي كم درآمد دارد، هر چند هنوز نسبت به وضعيت مطلوب فاصله قابل توجهي داريم.
3- گزينشي انتخاب كردن آمار، مثلاً انتخاب چند كالا از يك سبد 359 قلم كالايي مصرف كننده ارزش علمي و كارشناسي ندارد.مقايسه ارقام ستون هاي جدول مربوط به شاخص قيمت مصرف كننده نيز وجاهت علمي ندارد.
4- نامزدها از نظر كارشناسي حق ندارند براي توجيه دوره مديريت خودشان از هر شاخصي، در هر سالي كه در آن سال، آن شاخص مناسبترين وضعيت را دارد استفاده كنند. به عبارت ديگر براي تحليل مقايسه‌اي يا بايد يك برش زماني داشت (مثلاً سال 1363 را با 1385 مقايسه كرد) و در آن همه متغيرها را بصورت جامع مورد ارزيابي قرار داد و يا آنكه در بررسي سري زماني هر متغير به روند تغييرات آن توجه داشت و اينكه يكي از نامزدها نرخ رشد توليد ناخالص داخلي را در سال 63، تورم را در سال 61 و درآمدهاي نفتي را در سالهاي 66 و 67 بيان مي‌كند هيچ مفهوم علمي را به كارشناسان جهت ارزيابي درستي سياستهاي اقتصادي يا وضعيت اقتصادي در آن دوره انتقال نمي‌دهد و لذا توصيه مي شود از ارائه اينگونه آمار جداً خودداري شود.
۱۳۸۸-۰۳-۱۹ ۲۰:۲۱:۴۴
من اقتصاد دان نيستم و دكتر داروساز مي باشم.
در مورد اقتصاد هم اظهار نظر نمي كنم.
ولي مگر غير از اين است كه تورم در اين چهار سال سير صعودي داشته است؟
مگر غير از اين است قيمت مسكن در 4 سال خاتمي حدود 50% افزايش داشته ولي در دوره احمدي نژاد 250%
مگر غير از اين است كه فقراي ما فقيرتر و فاصله قشر متوسط از قشر ثروتمند در اين چهار سال افزايش يافته است؟ (140218)
در مورد اقتصاد هم اظهار نظر نمي كنم.
ولي مگر غير از اين است كه تورم در اين چهار سال سير صعودي داشته است؟
مگر غير از اين است قيمت مسكن در 4 سال خاتمي حدود 50% افزايش داشته ولي در دوره احمدي نژاد 250%
مگر غير از اين است كه فقراي ما فقيرتر و فاصله قشر متوسط از قشر ثروتمند در اين چهار سال افزايش يافته است؟ (140218)
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۰۷:۴۸:۵۹
آقای دکتر! برای قضائت در مورد قیمت مسکن باید متوسط را در نظر بگیرید زمانی قیمت مسکن %250 بالا رفت ولی حالا %200 افت داشته، ضمن اینکه در 4سال اول آقای خاتمی و دوره آقای ملک مدنی قیمت تا %150 بالا رفت و بازگشت نکرد و در 4ساله دوم یک رکود حاکم بود. بدنیست به آمار خود دولت نگاهی بیاندازیم که در 8سال آقای خاتمی تنها 600هزار واحد مسکونی ساخته شد که با آن حجم جمعیتی که تشکیل خانواده میدادند بسیار کم بود. (140844)
۱۳۸۸-۰۳-۲۱ ۰۵:۵۴:۱۷
200% افت داشته؟ مفهوم حرف شما این است که اگر متوسط قیمت سال گذشته مسکن در تهران متری دو میلیون تومان بوده امسال به 500 هزار تومان رسیده است. یا شما نمی دانید 200% کاهش یعنی چه و یا به مشاوران املاک مراجعه نکرده اید. کجاست آن مسکن 500 هزار تومانی در تهران؟ (142767)
حسین گرجی
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۰۹:۲۵:۵۸
آقا داری سیاسی فکر می کنی مثبت اندیش باش لطفاً و بگو که تازه کلی هم ارزون شده اند (140989)
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۱۰:۲۸:۲۴
سلام
دوست عزیز سیر صعودی تورم مربوط به بحران جهانی است.خدا رو شکر حدود 6 ماه است که شروع به نزول کرده.اینکه ما دچار این افت و خیز در تورم بودیم به دلیل این است که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم،به اقتصاد دنیا متصل هستیم.اما به دلیل وابستگی کمتری که نسبت به بقیه کشور های منطقه داریم روند افزایشی آن متوقف شده و مدت هاست روند نزولی به خود گرفته.به امید خدا کمتر هم خواهد شد (141094)
دوست عزیز سیر صعودی تورم مربوط به بحران جهانی است.خدا رو شکر حدود 6 ماه است که شروع به نزول کرده.اینکه ما دچار این افت و خیز در تورم بودیم به دلیل این است که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم،به اقتصاد دنیا متصل هستیم.اما به دلیل وابستگی کمتری که نسبت به بقیه کشور های منطقه داریم روند افزایشی آن متوقف شده و مدت هاست روند نزولی به خود گرفته.به امید خدا کمتر هم خواهد شد (141094)
محمد
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۱۱:۵۷:۳۸
دوست عزیز ناشناس
تورم جهانی وقتی افزایش پیدا می کند در حد 0.2 درصد می باشد نه 9 الی 10 در صد ضمنن اقتصاد ایران کاملا از اقتصاد دنیا ایزوله است مگر نه اینکه در کشورهای دیگر برای تبلیغ فروش پول یکت ماشین میگیرند و دو تا تحویل می دهند.ولی در ایران پژو 206 را که 9 میلیون بود 14 میلیون می فروشند و مردم هم توی صف برای خریدمیایستند! (141279)
تورم جهانی وقتی افزایش پیدا می کند در حد 0.2 درصد می باشد نه 9 الی 10 در صد ضمنن اقتصاد ایران کاملا از اقتصاد دنیا ایزوله است مگر نه اینکه در کشورهای دیگر برای تبلیغ فروش پول یکت ماشین میگیرند و دو تا تحویل می دهند.ولی در ایران پژو 206 را که 9 میلیون بود 14 میلیون می فروشند و مردم هم توی صف برای خریدمیایستند! (141279)
محسن
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۱۲:۳۶:۴۰
شما هم مثل میرحسین آمار بدون پشتوانه میدهید از کجا این آمار مسکن رو اوردید با منبع ذکر کنید
در مورد خط آخ مقاله رو خوب بخونید (141379)
در مورد خط آخ مقاله رو خوب بخونید (141379)
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۱۳:۵۱:۳۰
با سلام :
من مقداري رياضي بلدم وقتي آياي ختمي آمدند قيمت آپارتمان در خيابان طوس متري 350000 تومان بود و زماني كه ايشان رفتند متري 700000 تومان يعني 100%
و الان متري 1300000 تومان يعني حدود 86% ولي يك تفاوت وجود دارد كاهش قيمت مسكن بعد از افزايش بسيار زياد بود و در همين طوس قيمت مسكن به حدود 2000000نيز رسيد ولي در دوره آقاي خاتمي تا حدود 800000 تومان بالا رفت ولي فقط تا 100000 تومان كاهش پيدا كرد. متاسفانه در دوره اين دولت همه اشكالات بزرگنمايي شده است. ولي آيا شما در دوره ايشان به 20 روستا در مناطق دور دست سفر كرده ايد تا ببينيد وضع آنها تغيير كرده است يا خير! (141597)
من مقداري رياضي بلدم وقتي آياي ختمي آمدند قيمت آپارتمان در خيابان طوس متري 350000 تومان بود و زماني كه ايشان رفتند متري 700000 تومان يعني 100%
و الان متري 1300000 تومان يعني حدود 86% ولي يك تفاوت وجود دارد كاهش قيمت مسكن بعد از افزايش بسيار زياد بود و در همين طوس قيمت مسكن به حدود 2000000نيز رسيد ولي در دوره آقاي خاتمي تا حدود 800000 تومان بالا رفت ولي فقط تا 100000 تومان كاهش پيدا كرد. متاسفانه در دوره اين دولت همه اشكالات بزرگنمايي شده است. ولي آيا شما در دوره ايشان به 20 روستا در مناطق دور دست سفر كرده ايد تا ببينيد وضع آنها تغيير كرده است يا خير! (141597)
حمید
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۱۴:۴۸:۲۴
سلام
شما بالا رفتن قیمت مسکن راذکر اما پایین اومدنش رو درنظر نگرفتید الان بنگاه ها نمیتوانند روی خانه ها قیمت بذارن چون هیچ کس بخاطر ارزون شدن ملک خونشو به اونها نمیسپاره (141733)
شما بالا رفتن قیمت مسکن راذکر اما پایین اومدنش رو درنظر نگرفتید الان بنگاه ها نمیتوانند روی خانه ها قیمت بذارن چون هیچ کس بخاطر ارزون شدن ملک خونشو به اونها نمیسپاره (141733)
۱۳۸۸-۰۳-۱۹ ۲۰:۲۴:۳۲
با اين حرف ها بيش از همه خودتان و دانشگاه تان را زير سئوال مي بريد. ماليات اين مردم در دانشگاه ها خرج شما نمي شود كه بياييد بگوييد هيچ آمار و تحليلي درباره اوضاع اقتصادي نداريم.
به نظر من روش احمدي نژاد اصولي تره. روسايي مفسدان كلي از مشكلات رو حل مي كنه چه با آمار چه بي آمار. (140225)
به نظر من روش احمدي نژاد اصولي تره. روسايي مفسدان كلي از مشكلات رو حل مي كنه چه با آمار چه بي آمار. (140225)
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۰۹:۴۷:۱۶
1. مثل اينكه شما اطلاع نداريد همه هزينه اي كه دولت براي داروسازان مي كند در طي دو سال كار اجباري براي دولت با حقوق ناچيز از آنها گرفته مي شود.
2. اگر قرار بود داروساز در حوزه اقتصاد هم نظر دهد نيازي به كارشناسان اقتصادي نبود.
3. نفت زير پايمان را مي فروشند و مقدار ناچيزي هم خرج خودمان مي كنند كه وظيفه دولت است.
4. من هم يك داروسازم و به دليل مطالعات آماري دستي هم در آمار دارم: به صراحت مي گويم لطفا حداقل خودتان را گول نزنيد. حداقل قيمها را مقايسه كنيد كه نيازي به تحصيلات هم ندارد. برنج كيلويي 10000 ريال شده 50000 ريال! يا اين هم تهمت است؟ (141033)
2. اگر قرار بود داروساز در حوزه اقتصاد هم نظر دهد نيازي به كارشناسان اقتصادي نبود.
3. نفت زير پايمان را مي فروشند و مقدار ناچيزي هم خرج خودمان مي كنند كه وظيفه دولت است.
4. من هم يك داروسازم و به دليل مطالعات آماري دستي هم در آمار دارم: به صراحت مي گويم لطفا حداقل خودتان را گول نزنيد. حداقل قيمها را مقايسه كنيد كه نيازي به تحصيلات هم ندارد. برنج كيلويي 10000 ريال شده 50000 ريال! يا اين هم تهمت است؟ (141033)
احمد
۱۳۸۸-۰۳-۱۹ ۲۰:۳۰:۵۶
آمار بر اساس یک سری فاکتور و ضرایب محاسبه میشود. شاید آمار تورم، بیکاری یا امثال آن \"دقیق\" محاسبه شده باشد اما مشکل در اینجاست که در چهار سال اخیر برای رسیدن به آمار مورد علاقه، فاکتور محاسبات آن آمار دستکاری میشود. بنابراین آمار مورد اشاره شاید \"دقیق\" باشد اما به هیچ وجه \"صحیح\" نیست! اتفاقا همین یکی دو روز قبل بود که آقای بهمنی رییس بانک مرکزی با ظرافت فراوان فرمودند: \"آمارهاي بانك مركزي دقيق است و كوچكترين مشكلي در اين آمار وجود ندارد.\"
بايد توجه داشت همين آمارهايي هم كه در مورد نرخ تورم ارائه ميشود (25%) با حذف اقلام مهمي مثل مسكن از فهرست محاسباتي تورم، توسط بانك مركزي و با فشار دولت در اواخر دوره آقاي مظاهري انجام شد. و گرنه نرخ واقعي تورم بيش از اين ارقام است. البته آقاي مظاهري رييس وقت بانك مركزي خيلي مقاومت كردند ولي ظاهرا فايده اي نداشت.
نظير همين كار در مورد نرخ بيكاري رخ داد و در يك حركت جالب توجه در زمان آقاي جهرمي تعريف بيكاري ظاهرا به گونه اي تغيير كرد كه فردي با داشتن دو ساعت كار در هفته شاغل محسوب ميشود.
سطح فقر كه از همه جالب تر است. از نظر وزارت رفاه فقير به كسي گفته ميشود كه نتواند چند كيلو كالري انزژي روزانه مورد نیاز بدن خود را تامين كند. اين ميزان انرژي تقريبا معادل يك ليتر نوشابه گاز دار يا دوغ است. (140242)
بايد توجه داشت همين آمارهايي هم كه در مورد نرخ تورم ارائه ميشود (25%) با حذف اقلام مهمي مثل مسكن از فهرست محاسباتي تورم، توسط بانك مركزي و با فشار دولت در اواخر دوره آقاي مظاهري انجام شد. و گرنه نرخ واقعي تورم بيش از اين ارقام است. البته آقاي مظاهري رييس وقت بانك مركزي خيلي مقاومت كردند ولي ظاهرا فايده اي نداشت.
نظير همين كار در مورد نرخ بيكاري رخ داد و در يك حركت جالب توجه در زمان آقاي جهرمي تعريف بيكاري ظاهرا به گونه اي تغيير كرد كه فردي با داشتن دو ساعت كار در هفته شاغل محسوب ميشود.
سطح فقر كه از همه جالب تر است. از نظر وزارت رفاه فقير به كسي گفته ميشود كه نتواند چند كيلو كالري انزژي روزانه مورد نیاز بدن خود را تامين كند. اين ميزان انرژي تقريبا معادل يك ليتر نوشابه گاز دار يا دوغ است. (140242)
دانشجو
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۰۸:۲۸:۲۸
شما اشتباه می کنید، زیرا مثلا در مسئله تورم، صندوق بین المللی پول که تمام عوامل را تاثیر می دهد نیز، عددی مشابه بانک مرکزی ارائه کرده است، پس در \"صحت\" آن ها تردیدی وجود ندارد (140888)
دکتر الیاس نادران
۱۳۸۸-۰۳-۱۹ ۲۰:۴۰:۴۶
به نظر بنده یا صراحتا بیطرفانه و علمی باشد یا صراحتا جانبدار و سیاسی. این که مقاله ای ظاهرا به صورت اول نوشته شود ولی تلویحا حدف دوم را تعقیب کند درست نیست.
آرش نکویی (140255)
آرش نکویی (140255)
مهدی
۱۳۸۸-۰۳-۱۹ ۲۰:۴۳:۲۴
آخرش نفهمیدیم کی راست میگه.
اگر بیکاری کم شده ما که چیزی ندیدیم.
تورم 25% رو مردم دارن با گوشت و خونشون درک میکنن.
ضریب جینی هم من چند جا دیدم زیاد شده.
آقا یه سوال. یعنی واقعاً ما داریم تو بهشت زندگی میکنیم؟ اینطور که معلومه ایران گلستان شده و ما بی خبریم. (140261)
اگر بیکاری کم شده ما که چیزی ندیدیم.
تورم 25% رو مردم دارن با گوشت و خونشون درک میکنن.
ضریب جینی هم من چند جا دیدم زیاد شده.
آقا یه سوال. یعنی واقعاً ما داریم تو بهشت زندگی میکنیم؟ اینطور که معلومه ایران گلستان شده و ما بی خبریم. (140261)
۱۳۸۸-۰۳-۱۹ ۲۰:۴۵:۱۶
شما جرا نمودار تورم سالانه رو نمیندازین. به صلاح نمیدونین شاید. (140266)
۱۳۸۸-۰۳-۱۹ ۲۰:۵۰:۰۵
بد از بدتر شدن وضعيت معيشتي خانوارهاي ايراني رو نمیشه پشت هیچ اماری پنهان کرد. (140276)
MHE
۱۳۸۸-۰۳-۱۹ ۲۰:۵۰:۴۱
با بند چهارم نتایج شما موافقم اما باید بدونید اما شما که لالایی بلدی چرا خوابت نمی بره؟!
برادر عزیز، جناب آقای نادران، صحبت شما در مورد نرخ بیکاری قبول، اما تورم رو چگونه توجیه میکنید؟!
قبول دارم که از ابتدای امسال تورم نرخ نزولی پیدا کرده، اما شما به افزایش نرخ تورم در چهار سال هیچ اشاره ای نکردید:
84: 10.4
85: 11.9
86: 18.4
87: 25
می بینید که طی چهار سال، تورم 2.5 برابر شده، چرا این رو نمی گید؟ و فقط اشاره می کنید به اینکه در ابتدای امسال تورم سیر نزولی پیدا کرده و این در تضاد با بند چهارم نتایج شماست!
در مورد ضریب جینی هم من جدول رو متأسفانه نمی بینم! ظاهرا جدولی نیست، لطفا درستش بکنید اما راجع به اون هم شما رو ارجاع میدم به این مطلب: http://alef.ir/content/view/41555/
همون طور که میبینید، بیشترین کاهش ضریب جینی با اختلاف فاحشی در زمان مهندس موسوی بوده و در زمان احمدی نژاد افزایش هم داشته.
ضمنا بنده اقتصاد نخواندم و در حد یک دانشگاهی معمولی از این اعداد سرم میشه و عموم مردم هم همین چیزها رو میدونن و از دهکها اطلاعی ندارند. و البته همه بر اساس همین اطلاعات تصمیم می گیرند که ظاهرا خیلی هم جالب نیست! (140277)
برادر عزیز، جناب آقای نادران، صحبت شما در مورد نرخ بیکاری قبول، اما تورم رو چگونه توجیه میکنید؟!
قبول دارم که از ابتدای امسال تورم نرخ نزولی پیدا کرده، اما شما به افزایش نرخ تورم در چهار سال هیچ اشاره ای نکردید:
84: 10.4
85: 11.9
86: 18.4
87: 25
می بینید که طی چهار سال، تورم 2.5 برابر شده، چرا این رو نمی گید؟ و فقط اشاره می کنید به اینکه در ابتدای امسال تورم سیر نزولی پیدا کرده و این در تضاد با بند چهارم نتایج شماست!
در مورد ضریب جینی هم من جدول رو متأسفانه نمی بینم! ظاهرا جدولی نیست، لطفا درستش بکنید اما راجع به اون هم شما رو ارجاع میدم به این مطلب: http://alef.ir/content/view/41555/
همون طور که میبینید، بیشترین کاهش ضریب جینی با اختلاف فاحشی در زمان مهندس موسوی بوده و در زمان احمدی نژاد افزایش هم داشته.
ضمنا بنده اقتصاد نخواندم و در حد یک دانشگاهی معمولی از این اعداد سرم میشه و عموم مردم هم همین چیزها رو میدونن و از دهکها اطلاعی ندارند. و البته همه بر اساس همین اطلاعات تصمیم می گیرند که ظاهرا خیلی هم جالب نیست! (140277)
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۱۴:۰۹:۵۸
با سلام :
اولا در آن 2 سال تورم را دولت مهار كرد و آمار تورم دور تمام دولتها را در زير ببينيد
دلايل تورم را مي خواهيد تا حدي بدانيد:
نرخ تورم بر اساس اعلام بانك مركزي (اولي) نرخ تورم بر اساس اعلام صندوق بينالمللي پول (دومي)
1360 22.2 24.1
1361 20.4 18.6
1362 13.2 19.7
1363 11.6 12.5
1364 6 4.3
1365 23.9 23.7
1366 28.4 27.7
1367 28.3 28.9
پايان دولت ميرحسين موسوي
1368 17.9 17.4
1369 9 9
137. 20.7 20.5
1371 24.4 24.3
1372 22.9 22.5
1373 35.2 35.2
1374 49.4 49.1
1375 23.2 23
پايان دولت هاشمي
1376 17.3 17.4
1377 18.1 18.1
1378 20.1 20
1379 12.6 12.7
1380 11.4 11.3
1381 15.8 15.7
1382 15.6 15.6
1383 15.2 15.3
پايان دولت خاتمي
1384 10.4 10.4
1385 11.9 11.8
1386 18.4 18.3
1387 25.4 26
پايان دولت احمدي‌نژاد
لطفا نگوييد آمار صندوق ببين اللملي پول غلط است.
لطفا به نسبت درآمد دهك اول به دخك دهم بقيه آمارها بهتر دقت كنيد. (141646)
اولا در آن 2 سال تورم را دولت مهار كرد و آمار تورم دور تمام دولتها را در زير ببينيد
دلايل تورم را مي خواهيد تا حدي بدانيد:
نرخ تورم بر اساس اعلام بانك مركزي (اولي) نرخ تورم بر اساس اعلام صندوق بينالمللي پول (دومي)
1360 22.2 24.1
1361 20.4 18.6
1362 13.2 19.7
1363 11.6 12.5
1364 6 4.3
1365 23.9 23.7
1366 28.4 27.7
1367 28.3 28.9
پايان دولت ميرحسين موسوي
1368 17.9 17.4
1369 9 9
137. 20.7 20.5
1371 24.4 24.3
1372 22.9 22.5
1373 35.2 35.2
1374 49.4 49.1
1375 23.2 23
پايان دولت هاشمي
1376 17.3 17.4
1377 18.1 18.1
1378 20.1 20
1379 12.6 12.7
1380 11.4 11.3
1381 15.8 15.7
1382 15.6 15.6
1383 15.2 15.3
پايان دولت خاتمي
1384 10.4 10.4
1385 11.9 11.8
1386 18.4 18.3
1387 25.4 26
پايان دولت احمدي‌نژاد
لطفا نگوييد آمار صندوق ببين اللملي پول غلط است.
لطفا به نسبت درآمد دهك اول به دخك دهم بقيه آمارها بهتر دقت كنيد. (141646)
۱۳۸۸-۰۳-۱۹ ۲۰:۵۱:۴۸
مار سه‌گانه تورم، بيكاري و توزيع درآمد حكايت از بهبود وضعيت معيشتي خانوارهاي ايراني و به خصوص خانوارهاي كم درآمد دارد!؟!؟!؟!
ببخشید شما اهل کجایین؟ در ایران زندگی می کنین؟ (140278)
ببخشید شما اهل کجایین؟ در ایران زندگی می کنین؟ (140278)
۱۳۸۸-۰۳-۱۹ ۲۱:۳۶:۳۸
خدا از گناه دشنام دهندگان نگذرد. خیلی استفاده کردیم. درحقیقت مشکل بعضی از نامزدها امار و کشور نیست مشکل نامزد رقیب است که بهر قیمت شده و بار هر کلک ممکن می خواهند او را دور خارج کنند.
نسبت دروغگو دادن خیلی نسبت زشت و گناه کبیره است. (140315)
نسبت دروغگو دادن خیلی نسبت زشت و گناه کبیره است. (140315)
۱۳۸۸-۰۳-۱۹ ۲۱:۴۰:۱۰
اگر الف موارد تحلیلی مشابه این را زودتر درج می کرد کار بزرگی می کرد تا مردم به بی راهه نروند. خواهشمند است موارد تخصصی مانند این مطلب را درج نمایید. تا دست حقه بازان را رو کنید (140319)
میر محسن کروبی نژاد
۱۳۸۸-۰۳-۱۹ ۲۲:۰۰:۳۳
این آمار امریکا و کشورهای اروپایی تقریبا دقیق است. علت آن این است که وقتی شما بیکار میشوید از دولت پول میگیرید و همچنین اظهارنامه های مالیاتی افراد کاملا نشانگر وضعیت کاری آنهاست. ولی من در ایران افراد زیادی را میشناسم که بیکار هستند ولی هرگز به اداره کار مراجعه نکردند زیرا نه پولی دریافت میکنند و نه نفعی برایشان دارد. اکثرا حتی از وجود آن هم بی اطلاع هستند. حال من متوجه نمیشوم که بر چه مبنایی میزان بیکاری سنجیده میشود. آیا از تک تک افراد سوال میشود که مثلا آیا شما بیکار هستید یا خیر؟ آیا مثلا مسافرکشی و یا دستفروشی کنار خیابان که برای جلوگیری از تلف شدن است هم شغل به حساب میاید؟ بالاخره آن ده درصد هم به طریقی پول در میاورند و اگر اینطور نباشد پس از چند ماه همه آنها میمیرند و نرخ بیکاری صفر درصد خواهد شد. (140341)
ف.ع
۱۳۸۸-۰۳-۱۹ ۲۲:۰۳:۳۵
برای اقای رضایی متاسفم که در مورد \"در صد بیکاری \"دولت رو متهم به راست نگفتن کردند. البته من این نکته رو از قبل میدونستم و دیشب خیلی تعجب کردم که ایشون هم راست نگفتند. در ضمن از توضیحات شما هم ممنونم (140343)
مهدی
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۱۰:۲۲:۲۲
دوست عزیز!
حق با آقای رضایی بود. مثل اینکه بخش مربوز به بیکاری آقای دکتر توکلی را نخواندید.
\"تفاوت اثر محاسبه فرمول قديم و جديد بيكاري در سال 1384 فقط 0.6درصد است كه اگر آن را مبناي مقايسه بگيريم، نرخ بيكاري بر اساس فرمول قديم در سال 1387 معادل 11 درصد و بر اساس فرمول جديد 10.4 درصد است.\"
یعنی کاهش بیکاری در دولت نهم با فرمول جدید 1.1 درصد و با فرمول قدیم 0.5 درصد می باشد. باز به آن عدد \"بیش از 2 درصد\" که آقای احمدی نژاد اظهار فرمودند نمی رسیم.
حقیقت را نمی شود پنهان کرد. (141079)
حق با آقای رضایی بود. مثل اینکه بخش مربوز به بیکاری آقای دکتر توکلی را نخواندید.
\"تفاوت اثر محاسبه فرمول قديم و جديد بيكاري در سال 1384 فقط 0.6درصد است كه اگر آن را مبناي مقايسه بگيريم، نرخ بيكاري بر اساس فرمول قديم در سال 1387 معادل 11 درصد و بر اساس فرمول جديد 10.4 درصد است.\"
یعنی کاهش بیکاری در دولت نهم با فرمول جدید 1.1 درصد و با فرمول قدیم 0.5 درصد می باشد. باز به آن عدد \"بیش از 2 درصد\" که آقای احمدی نژاد اظهار فرمودند نمی رسیم.
حقیقت را نمی شود پنهان کرد. (141079)
عماد یزدانی
۱۳۸۸-۰۳-۱۹ ۲۲:۱۵:۱۴
مشکل کشور ما اینه که هیچ سازمان و ارگان مستقل یا خصوصی برای ارائه امارها و نظر سنجی ها وجود ندارد و تمامی موسساتی که در این زمینه فعالیت می کنند و ابسته به دولت و یا دیگر ارگان ها هستند برای همین در ایران نمی توان به امار ها و نظر سنجی ها اعتماد زیادی کرد (140357)
۱۳۸۸-۰۳-۱۹ ۲۲:۲۲:۵۰
با سلام واقعا مطالب مفیدی بود که متاسفانه دروغهای مدعیان را ثابت میکند در حالیکه سایت الف و خود اقای توکلی از منتقدان سرسخت دولت نهم هست ولی حداقل این شجاعت و شهامت را دارند که واقعیت را بگویند. انشاالله مردم رشید ایران روز 22 خرداد جواب همه ایم یاوه گویان را خواهد داد (140367)
۱۳۸۸-۰۳-۱۹ ۲۲:۴۴:۰۲
مشخص نیست نوع مشاغل بر چه پایه ایست مثلا کوپن فرو شی کار است یا حتما حداقل کار یک ساعت هفته شامل حدا قل دستمزد وقرار داشتن درچتر بیمه های همگانی با ید با شد ولی اگر امار افراد واقعی افرادی که کار میکنند تاحداقل زیرفقر زندگی نکنند امار حداقل 3 برابر این است (140395)
جوادی
۱۳۸۸-۰۳-۱۹ ۲۲:۵۵:۰۶
چه معیار جالبی! یکساعت کار درهفته مساوی است با اشتغال! با این تعریف دیگر معضل بیکاری حل شده است! یکساعت در هفته کار میکنیم و خرج کمر شکن زندگی را میپردازبم. حتما این یک ساعت باید در تاریکی و بصورت بالا رفتن از دیوار مردم باشد! (140415)
عبدالرضا
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۰۵:۵۲:۴۱
احسنت!
به تمام سوالات من در مورد رئیس جمهور پاسخ دادید.
به این میکن یه کار درست و حسابی
از رئیس جمهور هم می خواهیم که در معرفی و استدلال خودشان به هیچ وجه عصبانی نشوند و به دادن این گزارشات بپردازند که مایه تنویر افکار عمومی است (140810)
به تمام سوالات من در مورد رئیس جمهور پاسخ دادید.
به این میکن یه کار درست و حسابی
از رئیس جمهور هم می خواهیم که در معرفی و استدلال خودشان به هیچ وجه عصبانی نشوند و به دادن این گزارشات بپردازند که مایه تنویر افکار عمومی است (140810)
علی
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۰۶:۰۴:۴۹
آقای دکتر نادران، حداقل به مدرک خودتان احترام بذارید و البته به فهم مخاطب، چطور از تحلیل بالا نتیجه گرفتید که این آمارها از \"بهبود وضعيت معيشتي خانوارهاي ايراني و به خصوص خانوارهاي كم درآمد دارد، \" فقط در یک سال گذشته یک چهارم ارزش حقیقی درامد مردم کم شده، بر اساس آماری که خودتان هم دادید، بیکاری تازه داره به سطح سال 1383 می رسه، ضریب جینی رو هم که یکی از دوستان بالا اشاره کرد، آخه بابا انصاف هم خوب چیزیه،
البته من فکر می کنم بهترین شاخصی که همه اینها را یه جوری نشون می ده، شاخص خط فقر هستش که هر چند دولت از ارایه آمار رسمی در موردش همیشه ابا کرده، اما آمارهای غیر رسمی (مثل مطالعات بانک مرکزی) نشانگر بد تر شدن اوضائ داره که کاملا هم توجیه پذیره. (140812)
البته من فکر می کنم بهترین شاخصی که همه اینها را یه جوری نشون می ده، شاخص خط فقر هستش که هر چند دولت از ارایه آمار رسمی در موردش همیشه ابا کرده، اما آمارهای غیر رسمی (مثل مطالعات بانک مرکزی) نشانگر بد تر شدن اوضائ داره که کاملا هم توجیه پذیره. (140812)
رضا
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۰۸:۱۸:۵۲
1- بيكاري
جناب آقاي نادران شما خوب مي دانيد كه سياست اصلي دولت در كنترل بيكاري طرحي بهنام بنگاه هاي زود بازده بود كه در كمال تعجب در هيچ يك از گزارشات رييس جمهور جايي نداشت . اين طرح با اعتباري عظيم سعي در كوتاه كردن چرخه سرمايه گذاري تا توليد و به تبع آن اشتغال بود اما بنا به گزارشات متناقض مراجعي چون وزارت كار،بانك هاي عامل تامين اعتبار كننده موفقيت اين طرح آنچنان قابل دفاع نيست و اصولا باعث توليد آنچنان اشتغال پايداري نشد و همه اهل فن مي دانند دولت در محاسبات خود دريافت كنندگان وام و 5 نفري كه قرار بوده در بنگاه شاغل باشند را در دسته شاغلين مي داند . بنده از اين حيث كه اين آمار تا چه حد بيانگر وضعيت فعلي است به موضوع نمي پردازم اما به شدت با اين گفته شما كه با برنامه ريزيها فرصت هاي شغلي بيشتري توليد و در آينده بيكاري پايين مي آيد مخالفم
2-صحت آمار توليدي
شما براهيني براي دفاع از دولت محترم آورده ايد و ترديدي در صحت آمار نداريد بنده استدلال ساده اي دارم تا قضاوت شود آيا دولت خود با منش مديريتي به اين ترديدها دامن نزده است:
آيا سازمان مديريت از مراجع تفسير آمارها و تهيه گزارشات نبود و آيا در بسياري از موارد فصل الخطاب تاييد يا تكذيب يك آمار و رقم تلقي نمي شد . مركز آمار از زير مجموعه هاي اين سازمان بوده است اما شما ببينيد مسئولين دولت چه اتهاماتي را در كوران انحلال اين سازمان متوجه بدنه كارشناسي آن نمودند و به عنوان يك ناظر بيروني تصوري غير از برملا شدن كانون توطئه از آن برداشت نمي شد . آيا چنينن برخورد ويژه اي با سازماني كه به هر حال داراي جايگاه در نظام مديريتي است و حتي تا كنون همكاران شما در مجلس نيز بودجه را با عنوان آن سازمان ابلاغ مي كنند! خود دليلي بر دامان زدن منتقدان دولت بر عدم صحت آمار نيست . آيا دولت با اين نوع برخورد و خوار و خفيف كردن بدنه كارشناسي خود راه را بر تضعيف ساير بخش ها از جمله بانك مركزي باز نكرده است .
3- بهبود وضعيت معيشت مردم
شما به عنوان يك اقتصاد دان مي دانيد كه افزايش نقدينگي در كنار ضعف در توليدچه اثراتي را در تورم دارد . و مي دانيد كه نقدينگي خروشان كه در اين دولت در جامعه پديد آمد چه اثراتي را داشت تا حدي كه نرخ غير رسمي تورم را بسياري از منابع دانشگاهي در اواخر سال 86 ، 30 درصد مي دانستند (به تذكرات مكرر آقاي توكلي كه در خصوص خطر بيماري هلندي در همين سايت ذكر شد توجه كنيد). از شما مي پرسم تثبيت رشد تورم در انتهاي 87 را تا چه ميزان ناشي از كاهش قيمت مواد اوليه وارداتي و ركود جهاني مي دانيد . ايا استدلال تورم نقطه اي در چنين شرايطي بهره برداري از اين ركود در جهت كتمان فشار بيش از حد ناشي از سيل نقدينگي نيست؟
4- انتخاب گزينشي چند قلم كالا
آقاي نادران . من از شما بارها شنيدم كه سياست رشد بدون توجه به عدالت را نقد كرده ايد و مدافع توجه دولت به اقشار اسيب پذير بوده ايد . آيا از دولتي كه به جزيي ترين مسائل معيشتي مردم خود را حساس مي داند پذيرفته است كه طي كمتر ز 4 سال قيمت گوشت و لبنيات در آن 2 برابر شود بدانيد كه مردم در مقابل برخي از آن 350 قلمي كه به صورت قراردادي در سبد وجود دارد حساسيت بيشتري دارند و برايشان معيار است . تكيه كانديد ها نيز بر اين امر حداقل به زعم مردم منطقي تر از برداشت كارشناسي من و شما مي باشد (140872)
جناب آقاي نادران شما خوب مي دانيد كه سياست اصلي دولت در كنترل بيكاري طرحي بهنام بنگاه هاي زود بازده بود كه در كمال تعجب در هيچ يك از گزارشات رييس جمهور جايي نداشت . اين طرح با اعتباري عظيم سعي در كوتاه كردن چرخه سرمايه گذاري تا توليد و به تبع آن اشتغال بود اما بنا به گزارشات متناقض مراجعي چون وزارت كار،بانك هاي عامل تامين اعتبار كننده موفقيت اين طرح آنچنان قابل دفاع نيست و اصولا باعث توليد آنچنان اشتغال پايداري نشد و همه اهل فن مي دانند دولت در محاسبات خود دريافت كنندگان وام و 5 نفري كه قرار بوده در بنگاه شاغل باشند را در دسته شاغلين مي داند . بنده از اين حيث كه اين آمار تا چه حد بيانگر وضعيت فعلي است به موضوع نمي پردازم اما به شدت با اين گفته شما كه با برنامه ريزيها فرصت هاي شغلي بيشتري توليد و در آينده بيكاري پايين مي آيد مخالفم
2-صحت آمار توليدي
شما براهيني براي دفاع از دولت محترم آورده ايد و ترديدي در صحت آمار نداريد بنده استدلال ساده اي دارم تا قضاوت شود آيا دولت خود با منش مديريتي به اين ترديدها دامن نزده است:
آيا سازمان مديريت از مراجع تفسير آمارها و تهيه گزارشات نبود و آيا در بسياري از موارد فصل الخطاب تاييد يا تكذيب يك آمار و رقم تلقي نمي شد . مركز آمار از زير مجموعه هاي اين سازمان بوده است اما شما ببينيد مسئولين دولت چه اتهاماتي را در كوران انحلال اين سازمان متوجه بدنه كارشناسي آن نمودند و به عنوان يك ناظر بيروني تصوري غير از برملا شدن كانون توطئه از آن برداشت نمي شد . آيا چنينن برخورد ويژه اي با سازماني كه به هر حال داراي جايگاه در نظام مديريتي است و حتي تا كنون همكاران شما در مجلس نيز بودجه را با عنوان آن سازمان ابلاغ مي كنند! خود دليلي بر دامان زدن منتقدان دولت بر عدم صحت آمار نيست . آيا دولت با اين نوع برخورد و خوار و خفيف كردن بدنه كارشناسي خود راه را بر تضعيف ساير بخش ها از جمله بانك مركزي باز نكرده است .
3- بهبود وضعيت معيشت مردم
شما به عنوان يك اقتصاد دان مي دانيد كه افزايش نقدينگي در كنار ضعف در توليدچه اثراتي را در تورم دارد . و مي دانيد كه نقدينگي خروشان كه در اين دولت در جامعه پديد آمد چه اثراتي را داشت تا حدي كه نرخ غير رسمي تورم را بسياري از منابع دانشگاهي در اواخر سال 86 ، 30 درصد مي دانستند (به تذكرات مكرر آقاي توكلي كه در خصوص خطر بيماري هلندي در همين سايت ذكر شد توجه كنيد). از شما مي پرسم تثبيت رشد تورم در انتهاي 87 را تا چه ميزان ناشي از كاهش قيمت مواد اوليه وارداتي و ركود جهاني مي دانيد . ايا استدلال تورم نقطه اي در چنين شرايطي بهره برداري از اين ركود در جهت كتمان فشار بيش از حد ناشي از سيل نقدينگي نيست؟
4- انتخاب گزينشي چند قلم كالا
آقاي نادران . من از شما بارها شنيدم كه سياست رشد بدون توجه به عدالت را نقد كرده ايد و مدافع توجه دولت به اقشار اسيب پذير بوده ايد . آيا از دولتي كه به جزيي ترين مسائل معيشتي مردم خود را حساس مي داند پذيرفته است كه طي كمتر ز 4 سال قيمت گوشت و لبنيات در آن 2 برابر شود بدانيد كه مردم در مقابل برخي از آن 350 قلمي كه به صورت قراردادي در سبد وجود دارد حساسيت بيشتري دارند و برايشان معيار است . تكيه كانديد ها نيز بر اين امر حداقل به زعم مردم منطقي تر از برداشت كارشناسي من و شما مي باشد (140872)
حميدي
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۰۸:۲۵:۵۴
1- آقاي نادران لطفا\" توضيح دهيد چرا در سال 1347 كه بالاترين مبزان تورم را در سالهاي بعد از انقلاب داشتيم نرخ بيكاري پايين آمده است؟
2- در آمارهاي ارايه شده توسط احمدي‌نژاد بر كاهش بدهي دولت به بانك مركزي تاكيد شديدي شده است. شما به عنوان يك اقتصاددان حامي دولت(البته گاهي هم منتقد دولت) چرا نمي‌پرسيد در همين 4 سال بدهي ساير بانكها به بانك مركزي به دليل خاصه‌خرجي و دستورات غيركارشناسي دولت به چه ترتيب شده است.آيا اين شاخص‌ها به صورت اصولي بر سطح زندگي و سرمايه مردم اثر نمي‌گذارند؟
3- در كنار اين شاخص‌ها يك شاخص اقتصادي مهم ديگر هم وجود دارد كه به نظرم عمدا\" از آن ياد نمي‌كنيد(و نمي‌كنند) و ان هم چيزي نيست جز ميزان درآمدهاي دولتها و مقايسه ان با يكديگر.سئوال من از شما اين است كه با اين درآمدهاي افسانه‌اي ناشي از از افزايش قيمت نفت در دولت احمدي‌نژاد، رساندن آمار بيكاري به سال پاياني دولت آقاي خاتمي \"هنر\" است؟.سئوال همه مردم فهيم جامعه اين است كه با آن درآمدها چه كار كرده‌اند؟همين.
4-خداوكيلي اگر به جاي احمدي‌نژاد هاشمي يا خاتمي يا موسوي در مصدر دولت نهم بودند شما اين نوع \"تحليل اقتصادي\" كه در اين مقاله ارايه كرده‌ايد را قبول داشتيد؟
5- وجدان هم چيز خوبي است. (140884)
2- در آمارهاي ارايه شده توسط احمدي‌نژاد بر كاهش بدهي دولت به بانك مركزي تاكيد شديدي شده است. شما به عنوان يك اقتصاددان حامي دولت(البته گاهي هم منتقد دولت) چرا نمي‌پرسيد در همين 4 سال بدهي ساير بانكها به بانك مركزي به دليل خاصه‌خرجي و دستورات غيركارشناسي دولت به چه ترتيب شده است.آيا اين شاخص‌ها به صورت اصولي بر سطح زندگي و سرمايه مردم اثر نمي‌گذارند؟
3- در كنار اين شاخص‌ها يك شاخص اقتصادي مهم ديگر هم وجود دارد كه به نظرم عمدا\" از آن ياد نمي‌كنيد(و نمي‌كنند) و ان هم چيزي نيست جز ميزان درآمدهاي دولتها و مقايسه ان با يكديگر.سئوال من از شما اين است كه با اين درآمدهاي افسانه‌اي ناشي از از افزايش قيمت نفت در دولت احمدي‌نژاد، رساندن آمار بيكاري به سال پاياني دولت آقاي خاتمي \"هنر\" است؟.سئوال همه مردم فهيم جامعه اين است كه با آن درآمدها چه كار كرده‌اند؟همين.
4-خداوكيلي اگر به جاي احمدي‌نژاد هاشمي يا خاتمي يا موسوي در مصدر دولت نهم بودند شما اين نوع \"تحليل اقتصادي\" كه در اين مقاله ارايه كرده‌ايد را قبول داشتيد؟
5- وجدان هم چيز خوبي است. (140884)
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۰۸:۳۹:۰۸
ببینید بند کارشناس ارشد آمار هستم نکته ای که وجود دارد اینست که\" آمار دروغ نمی گوید بلکه آماردانان دروغ می گویند\" در خصوص نرخ تورم هم آقای احمدی نژاد و هم موسوی درست بیان می کنند تورمی که آقای موسوی بیان می کند تورم سالانه است و تورمی که آقای احمدی نژاد معتقد است تورم نقطه ای است که جهت بررسی روند تورم استفاده می شود نه برای مقایسه سال به سال بنابراین این تیز بازی آقای احمدی نژاد است که روند تورم را بیان می کند. البته بنده معقد هستم دولت آقای احمدی نژاد اهل کار و دلسوز ملت است و مطمئن هستم دوره دوم ایشان به مراتب بهتر از دوره اول خواهد بود. (140909)
فرشاد
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۰۸:۵۳:۲۳
-برای من جالب است وقتی شما عوامل اثرگذار بر تورم را میشمارید فراموش میکنیداین نکته را یادآوری کنید که برای کشورهایی با اقتصاد وابسته نفت، درآمدهای نفتی بزرگترین نقش را در کلیه تحولات مثبت و منفی اقتصادی و همچنین سیاست گذاری پولی و بانکی حداقل کوتاه مدت آنها داراست.
-بودجه عظیم عمرانی دولت در دوسال پیش که نتیجه نفت گران بود رابطه ی ساده با کاهش نرخ بیکاری و توسعه زیربنایی برقرار میکند اما سؤال اینجاست:آیا این همان نقطه ای است که پس از آن افزایش بی سابقه باید باشیم
-باید اذعان کرد که سیاست های مالی دولت در افزایش و پرداخت معوقه حقوق بازنشستگان به افزایش درآمدهای این قشر منجر شد اما فراموش نکنیم که سیاست های انقلابی و ناگهانی همین دولتبرای مثال در بحث مالیات چه مشکلاتی را با اصناف ایجاد نمود و چگونه بازار تغییرات پله ای قیمت ها را احساس نمود، این شوک ها شاخص اعتماد مردم به جیبشان است!ـ
-خواهش میکنم جناب نادران زمانی را هم برای بدست آوردن شاخص های بهروری مالی و هزینه کرد درآمدهای نفتی بگذارید
-ما از شما میخواهیم تا همچون کشورهای صنعتی و توسعه یافته برای جلوگیری از این انحرافات در استفاده از آمار، دولت های بعدی را ملزم به ارائه تقویم اقتصادی برای اطلاع رسانی و پیش بینی وضعیت شاخص ها و عملکردها در بازه های هفته، ماه، فصل و... کنید (140935)
-بودجه عظیم عمرانی دولت در دوسال پیش که نتیجه نفت گران بود رابطه ی ساده با کاهش نرخ بیکاری و توسعه زیربنایی برقرار میکند اما سؤال اینجاست:آیا این همان نقطه ای است که پس از آن افزایش بی سابقه باید باشیم
-باید اذعان کرد که سیاست های مالی دولت در افزایش و پرداخت معوقه حقوق بازنشستگان به افزایش درآمدهای این قشر منجر شد اما فراموش نکنیم که سیاست های انقلابی و ناگهانی همین دولتبرای مثال در بحث مالیات چه مشکلاتی را با اصناف ایجاد نمود و چگونه بازار تغییرات پله ای قیمت ها را احساس نمود، این شوک ها شاخص اعتماد مردم به جیبشان است!ـ
-خواهش میکنم جناب نادران زمانی را هم برای بدست آوردن شاخص های بهروری مالی و هزینه کرد درآمدهای نفتی بگذارید
-ما از شما میخواهیم تا همچون کشورهای صنعتی و توسعه یافته برای جلوگیری از این انحرافات در استفاده از آمار، دولت های بعدی را ملزم به ارائه تقویم اقتصادی برای اطلاع رسانی و پیش بینی وضعیت شاخص ها و عملکردها در بازه های هفته، ماه، فصل و... کنید (140935)
حمید
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۰۹:۰۱:۱۸
ممنونم که خیلی از جوابهای من و دادید بحث علمی واقعا جذابه. (140949)
حامد
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۰۹:۳۸:۲۸
يعني من اگه هفته اي يكبار برم نونوايي و نون بخرم و يكساعت طول بكشه و بابام بابت اين كار به من 500 تومن پول توجيبي بده اونوقت من شاغلم؟! جل الخالق! يعني بقيه كشورهاي دنيا هم همينجوري محاسبه مي كنن؟ (141016)
ف
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۰۹:۴۲:۱۲
ممنون- عالی بود
خوب شفاف سازی کردین
کاش همه مردم می دانستند.
کاملا واضح است که فقط این سرمایه داران و اغنیا هستند که از دولت احمدی نژاد احساس خطر می کنند.
نامه هاشمی هم شاهدی بر این مدعاست... (141023)
خوب شفاف سازی کردین
کاش همه مردم می دانستند.
کاملا واضح است که فقط این سرمایه داران و اغنیا هستند که از دولت احمدی نژاد احساس خطر می کنند.
نامه هاشمی هم شاهدی بر این مدعاست... (141023)
fereydoon
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۰۹:۵۳:۲۹
ظاهرآ مفهوم بیکار در سالهای مختلف یک معیار ندارد مثلآ قبلآ کسیکه کمتر از 2روز در هفته کار داشته بیکار ولی در امار سالهای اخیر کسیکه کمتر از دوساعت کار دارد بیکار محسوب میشود اطراف منهم بیکار زیاد شده (141043)
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۱۰:۰۳:۱۸
آقای دکتر نادران واقعا از شما بعیده که به عناون یک تحصیلکرده اقتصاد اینجوری یک طرفه و جانبدارانه اظهار نظر بفرمایید.به قول دکتر رضایی الان دیگه تعداد زیادی از مردم الحمدالله حساب و کتاب سرشون میشه و نمیشه با چهارتا عدد و رقم (اونم به طوری که در بعضی موارد که به نفعمون نیست سرو تهش را بزنیم ) مردم را فریب داد. از قضا من هم تحصیلکرده اقتصادم و از قضا هر روز هم با آمار سرو کار دارم/لذا باید خدمتتان عارض شوم که:
1- تعریف بیکاری از سال 85 عوض شده و بر اساس آن کسی که در آخرین هفته منتهی به سرشماری 2 ساعت کار کرده باشد شاغل محسوب می شود/عنایت بفرمایید که تنها در \"آخرین هفته\" و آنهم فقط \"2 ساعت\"/ یعنی اگر احیانا هفته بعد و هفته های بعدتر همان 2 ساعت کار را هم نداشت دیگر مهم نیست، چون بهرحال او جزو شاغلین به حساب آمده
نتیجه اینکه با این تغییر تعریف، نرخ بیکاری هم بطور قابل ملاحظه ای کاهش یافته و شما هم اتفاقا فقط برای نرخ بیکاری جدول تهیه کرده اید که وضعیت ظاهری بهتری را نشان می دهد و برای سایر شاخصهای گزارشتان اقدام به تهیه جدول نکرده اید که ما امیدواریم که انشاء الله از روی قصد و غرض نبوده!
2- در مورد تورم نیز لااقل بر اقتصاددانان واضح و مبرهن است که تعریف نرخ تورم عبارتست از \"نرخ رشد مستمر سطح عمومی قیمتها در طی یک دوره زمانی معین(معمولا یکساله)\"، یعنی همان 25 درصدی که در سایت بانک مرکزی موجود است و همان که مهندس موسوی و دکتر رضایی بارها گفته اند و همان که دکتر! احمدی نژاد باره تکذیب فرموده اند
3-اما در مورد تورم نقطه ای باید به عرض برسانم که چنانکه همه میدانیم این ابداع جدید جناب آقای دکتر! حسینی وزیر محترم اقتصاد است که بازهم لااقل ما اقتصادخوانده ها میدانیم که چنین روشی برای محاسبه نرخ تورم منطقی نیست
4- حال بازهم اگر یر محاسبه تورم به روش دکتر حسینی مصر باشیم!، باید بپذیریم که در آمار و حتی در اقتصاد برای سنجش وضعیت یک دوره نسبت به دوره ای دیگر باید دوره زمانی مورد نظر را یکسان در نظر بگیریم مثلا همه دوره ها را یکساله یا همه دوره ها را یک ماهه/به علاوه روش محاسبه نیز در همه دوره ها باید یکسان باشد یعنی در یک دوره از تورم نقطه ای و در دوره دیگر از تورم سالیانه استفاده نکنیم / از سوی دیگر بر اساس آنچه که اساتید اقتصاد به ما آموخته اند،مبنای مقایسه های آماری حتی از این هم منطقی تر است به نحوی که محقق امکان اینکه در یک گزارش علمی برای یک شاخص خاص برخی از آمارها را از یک منبع آماری و برخی را از منبع آماری دیگری استفاده کند به هیچ وجه ندارد/بنابراین با توجه به اینکه مبنای منطقی شفافی برای بررسی آمار اقتصادی وجود دارد، باید بپذیریم که منطق علم آمار واقتصاد به ما این اجازه را نمی دهد که تورم در دوره های قبل را سالیانه و در این دوره را نقطه ای محاسبه کنیم و بعد بگوییم که وضع بهتر شده است
در آخر جناب دکتر نادران عزیز باید محضر مبارکتون عرض کنم که این قضایا می گذرد و آنچه که می ماند سنجه علم مداری و صداقت و رعایت امانت تحصیلکرده ها در ارائه واقعیتهای علمی به همان ترتیب واقعی و حقیقی آنهاست/ به ویژه اینکه اظهار نظر اساتید هر رشته در ذهن دانشجویان آن رشته ملکه می شود و زدودن زنگار اشتباهات از ذهن قاطبه ملت به راحتی نوشتن آن اشتباهات نیست
خواهشا برای تنویر افکار عمومی منتشر بفرمایید (141053)
1- تعریف بیکاری از سال 85 عوض شده و بر اساس آن کسی که در آخرین هفته منتهی به سرشماری 2 ساعت کار کرده باشد شاغل محسوب می شود/عنایت بفرمایید که تنها در \"آخرین هفته\" و آنهم فقط \"2 ساعت\"/ یعنی اگر احیانا هفته بعد و هفته های بعدتر همان 2 ساعت کار را هم نداشت دیگر مهم نیست، چون بهرحال او جزو شاغلین به حساب آمده
نتیجه اینکه با این تغییر تعریف، نرخ بیکاری هم بطور قابل ملاحظه ای کاهش یافته و شما هم اتفاقا فقط برای نرخ بیکاری جدول تهیه کرده اید که وضعیت ظاهری بهتری را نشان می دهد و برای سایر شاخصهای گزارشتان اقدام به تهیه جدول نکرده اید که ما امیدواریم که انشاء الله از روی قصد و غرض نبوده!
2- در مورد تورم نیز لااقل بر اقتصاددانان واضح و مبرهن است که تعریف نرخ تورم عبارتست از \"نرخ رشد مستمر سطح عمومی قیمتها در طی یک دوره زمانی معین(معمولا یکساله)\"، یعنی همان 25 درصدی که در سایت بانک مرکزی موجود است و همان که مهندس موسوی و دکتر رضایی بارها گفته اند و همان که دکتر! احمدی نژاد باره تکذیب فرموده اند
3-اما در مورد تورم نقطه ای باید به عرض برسانم که چنانکه همه میدانیم این ابداع جدید جناب آقای دکتر! حسینی وزیر محترم اقتصاد است که بازهم لااقل ما اقتصادخوانده ها میدانیم که چنین روشی برای محاسبه نرخ تورم منطقی نیست
4- حال بازهم اگر یر محاسبه تورم به روش دکتر حسینی مصر باشیم!، باید بپذیریم که در آمار و حتی در اقتصاد برای سنجش وضعیت یک دوره نسبت به دوره ای دیگر باید دوره زمانی مورد نظر را یکسان در نظر بگیریم مثلا همه دوره ها را یکساله یا همه دوره ها را یک ماهه/به علاوه روش محاسبه نیز در همه دوره ها باید یکسان باشد یعنی در یک دوره از تورم نقطه ای و در دوره دیگر از تورم سالیانه استفاده نکنیم / از سوی دیگر بر اساس آنچه که اساتید اقتصاد به ما آموخته اند،مبنای مقایسه های آماری حتی از این هم منطقی تر است به نحوی که محقق امکان اینکه در یک گزارش علمی برای یک شاخص خاص برخی از آمارها را از یک منبع آماری و برخی را از منبع آماری دیگری استفاده کند به هیچ وجه ندارد/بنابراین با توجه به اینکه مبنای منطقی شفافی برای بررسی آمار اقتصادی وجود دارد، باید بپذیریم که منطق علم آمار واقتصاد به ما این اجازه را نمی دهد که تورم در دوره های قبل را سالیانه و در این دوره را نقطه ای محاسبه کنیم و بعد بگوییم که وضع بهتر شده است
در آخر جناب دکتر نادران عزیز باید محضر مبارکتون عرض کنم که این قضایا می گذرد و آنچه که می ماند سنجه علم مداری و صداقت و رعایت امانت تحصیلکرده ها در ارائه واقعیتهای علمی به همان ترتیب واقعی و حقیقی آنهاست/ به ویژه اینکه اظهار نظر اساتید هر رشته در ذهن دانشجویان آن رشته ملکه می شود و زدودن زنگار اشتباهات از ذهن قاطبه ملت به راحتی نوشتن آن اشتباهات نیست
خواهشا برای تنویر افکار عمومی منتشر بفرمایید (141053)
محمد
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۱۰:۱۱:۳۲
از سایت الف بسیار سپاسگزارم که به تحلیل این موضوع پرداخت ولی چند نکته قابل توجه است
1- قبلا کفته می شد امار دروغ است چون خود دولت ان را تهیه می کند نمونه ان اقای کروبی که می گفت من نمی دونم کارشناسان می گویند وقتی تمام مراکز علمی امار بانک مرکزی و مرکز امار را تائید کردن وروش انها جهت ارائه امار را درست وبین المللی دانستن خود اقایان بخصوص اقای موسوی از نقطه جعلی بودن امارها عقب نشینی کرده بر اساس همان امار شروع به بهره برداری از قسمتی از امار به نفع خود کردن
2-در امار اقی احمدی نژاد به صراحت امار تورم درپایان سال 87 عدد 25% تعریف شده بود و دقیقا در نمودار هم مشهود بود ولی براساس امار بانک مرکزی در فروردین واردیبهشت تورم در حال کاهش است وهیچ کس هم منکر ان نیست ولی این نکته که اقای احمدی نژاد گفتن الان (خرداد ماه )تورم 15% است کجایش دروغ بود ایا حذف امار الان و اعلام امار تا اسفند واعلام تورم اسفند برای الان دروغ نیست ؟
3-اقای موسوی امار تورم خودتان را با اقای احمدی نژاد مقایسه نکنید ما که یادمان هست یک قالب کره کوپنی 10 تومان بود ولی ازاد ان 50تومان وامار تورم شما را براساس نرخ کالاهای کوپنی وسهمیه بندی حساب می کردند نه واقعی از این سهمیه بندی ها که چه سودها نصیب دوستان امروز ودیروزتان که نگردید
4-نکته اخر اگر تورم افزایش یافته و از سال 83 تا 87 حدود 12% افزایش یافته کمی هم به حقوق ها نگاه کنید حقوق یک کارگر در سال 83 حدود 125000 تومان بود الان شده 276000 تومان حداقل
خداوند به دروغ گویان و حامیان مال مردم خور رحم نکند انشااله (141061)
1- قبلا کفته می شد امار دروغ است چون خود دولت ان را تهیه می کند نمونه ان اقای کروبی که می گفت من نمی دونم کارشناسان می گویند وقتی تمام مراکز علمی امار بانک مرکزی و مرکز امار را تائید کردن وروش انها جهت ارائه امار را درست وبین المللی دانستن خود اقایان بخصوص اقای موسوی از نقطه جعلی بودن امارها عقب نشینی کرده بر اساس همان امار شروع به بهره برداری از قسمتی از امار به نفع خود کردن
2-در امار اقی احمدی نژاد به صراحت امار تورم درپایان سال 87 عدد 25% تعریف شده بود و دقیقا در نمودار هم مشهود بود ولی براساس امار بانک مرکزی در فروردین واردیبهشت تورم در حال کاهش است وهیچ کس هم منکر ان نیست ولی این نکته که اقای احمدی نژاد گفتن الان (خرداد ماه )تورم 15% است کجایش دروغ بود ایا حذف امار الان و اعلام امار تا اسفند واعلام تورم اسفند برای الان دروغ نیست ؟
3-اقای موسوی امار تورم خودتان را با اقای احمدی نژاد مقایسه نکنید ما که یادمان هست یک قالب کره کوپنی 10 تومان بود ولی ازاد ان 50تومان وامار تورم شما را براساس نرخ کالاهای کوپنی وسهمیه بندی حساب می کردند نه واقعی از این سهمیه بندی ها که چه سودها نصیب دوستان امروز ودیروزتان که نگردید
4-نکته اخر اگر تورم افزایش یافته و از سال 83 تا 87 حدود 12% افزایش یافته کمی هم به حقوق ها نگاه کنید حقوق یک کارگر در سال 83 حدود 125000 تومان بود الان شده 276000 تومان حداقل
خداوند به دروغ گویان و حامیان مال مردم خور رحم نکند انشااله (141061)
ناشناس
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۱۰:۱۲:۴۲
به نظر میرسد که در مجموعه کلیه آمارها بهتر است افراد فقیر و کم درامد و کاملا بیکار از امارها حذف شوند شاید بعضی از این شاخص ها روند صعودی پیدا کرد و همه از نگرانی در بیایند؟ (141063)
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۱۰:۱۴:۰۴
رييس اداره پژوهشهاي آماري وزارت كار (محمدرضا صدق‌گويا )در گفت‌وگوباايسنا در تاریخ 4/4/85 اعلام کرده که :
1- هيچ كارشناسي تمايل ندارد به صراحت اعلام كند نرخ بيكاري چقدر افزايش يافته است.
2- او 90 درصد اختلافات كارشناسان علم آمار و اطلاعات را تعريف و تفسيري دانست كه در حوزه نرخ بيكاري مطرح ميشود، از اين‌رو چندگانگي در آمار و ارقامي كه از سوي دستگاههاي رسمي آمارگير اعلام ميشود را طبيعي دانست و اظهار كرد: هرج و مرجي در آمار مربوط به نرخ بيكاري نيست بلكه هرج و مرج در استنباط و تفسيري است كه از نرخ بيكاري از سوي كارشناسان علم آمار و اطلاعات بيان ميشود. وقتي نرخ بيكاري اعلام ميشود بايد حتما نوع جمعيت، مقطع زماني آمارگيري و مرجع اعلام آمار به طور شفاف مشخص شود تا از چندگانگي در آمارها جلوگيري شود.
3- او تعريف شاغل و بيكار از نظر مركز آمار ايران را اين گونه دانست: تعريف بيكاري و اشتغال در طرح آماري مركز آمار ايران تعريف خاصي است. يك ساعت كار يك فرد در هفته مرجع، از نظر مركز آمار، شاغل بودن فرد را تاييد مي‌كند در صورتي كه بسياري، يك ساعت كار يك فرد را به حساب شاغل بودن فرد نمي‌گذارند كه اگر فرد شاغل نبود گفته شود، بيكار است. مركز آمار ايران شاغلاني را كه به اقتضاء و ماهيت طبيعي كار، شغلي موقت دارند را جزو آمار شاغلان مي‌داند در صورتي كه عموم مردم به علت پايدار نبودن شغل، كار موردنظر را به عنوان شغل محسوب نمي‌كنند.
4- وی همچنین اعلام کرده که نرخ ناقص اشتغال از سوي مركز آمار ايران را كمك به تعديل نرخ بيكاري كشور ارزيابي و تصريح كرد: اگر تعريف بيكاري از ديد عموم مورد توجه قرار گيرد، منصفانه است كه بگوييم نرخ بيكاري 1/12 درصدي اعلام شده در زمستان 84 به 16 درصد افزايش يافته بود اگرچه عدد نرخ بيكاري به اندازه تغييرات نرخ بيكاري از اهميت برخوردار نيست. (141066)
1- هيچ كارشناسي تمايل ندارد به صراحت اعلام كند نرخ بيكاري چقدر افزايش يافته است.
2- او 90 درصد اختلافات كارشناسان علم آمار و اطلاعات را تعريف و تفسيري دانست كه در حوزه نرخ بيكاري مطرح ميشود، از اين‌رو چندگانگي در آمار و ارقامي كه از سوي دستگاههاي رسمي آمارگير اعلام ميشود را طبيعي دانست و اظهار كرد: هرج و مرجي در آمار مربوط به نرخ بيكاري نيست بلكه هرج و مرج در استنباط و تفسيري است كه از نرخ بيكاري از سوي كارشناسان علم آمار و اطلاعات بيان ميشود. وقتي نرخ بيكاري اعلام ميشود بايد حتما نوع جمعيت، مقطع زماني آمارگيري و مرجع اعلام آمار به طور شفاف مشخص شود تا از چندگانگي در آمارها جلوگيري شود.
3- او تعريف شاغل و بيكار از نظر مركز آمار ايران را اين گونه دانست: تعريف بيكاري و اشتغال در طرح آماري مركز آمار ايران تعريف خاصي است. يك ساعت كار يك فرد در هفته مرجع، از نظر مركز آمار، شاغل بودن فرد را تاييد مي‌كند در صورتي كه بسياري، يك ساعت كار يك فرد را به حساب شاغل بودن فرد نمي‌گذارند كه اگر فرد شاغل نبود گفته شود، بيكار است. مركز آمار ايران شاغلاني را كه به اقتضاء و ماهيت طبيعي كار، شغلي موقت دارند را جزو آمار شاغلان مي‌داند در صورتي كه عموم مردم به علت پايدار نبودن شغل، كار موردنظر را به عنوان شغل محسوب نمي‌كنند.
4- وی همچنین اعلام کرده که نرخ ناقص اشتغال از سوي مركز آمار ايران را كمك به تعديل نرخ بيكاري كشور ارزيابي و تصريح كرد: اگر تعريف بيكاري از ديد عموم مورد توجه قرار گيرد، منصفانه است كه بگوييم نرخ بيكاري 1/12 درصدي اعلام شده در زمستان 84 به 16 درصد افزايش يافته بود اگرچه عدد نرخ بيكاري به اندازه تغييرات نرخ بيكاري از اهميت برخوردار نيست. (141066)
مهدی سالم
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۱۰:۱۸:۵۵
با درود
بنده با صرف وقت زیاد و بررسی‌های فراوان در وب‌سایت‌های مختلف تلاش داشتم به تعریف جدیدی که به قول آقای نادران برای یکپارچه شدن مفهوم شاغل و بیکاری از سوی ilo در سال 84 صورت گرفته است برسم.
از سوی دیگر بنده به شکلی الزام آور صحبت وزیر کار دولت خاتمی در مورد رد ادعای مطرح شده در این مورد که این تغییر در دولت هشتم صورت گرفته است را مورد اعتنا قرار ندادم، چرا که این وظیفه بر عهده‌ی سازمان آمار است و نه به صورت قطعی وزارت کار.
برای فاش شدن حقیقی موضوع و با توجه به ادعایی که در مورد تصویب شدن این تغییر در سال 83 شده است، مرجع تصویب کننده، آدرس مصوبه و یک نسخه از آن مورد نیاز است و نمی‌توان به صرف ادعا این موضوع را رد و یا قبول کرد.
در هر صورت بحث درخواست و یا الزام سازمان بین‌المللی کار و مصوبه‌ی داخلی دو موضوع جدای از هم است.
با مراجعه‌ی من به وب‌سایت این سازمان و مطالعه‌ی اسناد مختلفی که در آنجا وجود دارد 2 نکته قابل ذکر است که در ادامه مستندات و پیوندهای مربوط به نیز تقدیم میکنم.
1- موضوع الزام و درخواست برای تغییر نرخ ساعت کار، مزد و حقوق‌بگیران paid emplyee
2- خود موضوع نرخ ساعت کار پیشنهادی
یعنی یکم اینکه نرخ حداقل ساعت کار برای شاغل دانستن فرد در دوره‌ی مورد بررسی چه میزان است و دوم اینکه آیا الزام و یا درخواستی برای تغییر نرخ ساعت قبلی به نرخ ساعتی که به فرض جدید تغییر یافته است وجود دارد یا خیر.
در مورد موضوع اول:
یعنی بحث الزام؛ در پیوند: http://www.ilo.org/global/What_we_do/Statistics/standards/lang--en/index.htm که عنوان آن استانداردها و راهنمایی‌ها است آخرین تاریخ مربوط به تصمیم الزام آور به سال 1985 برمی‌گردد که طبیعی است سال 1384 نیست.
البته شاید در بررسی‌های بیشتر این موضوع قابل کشف باشد که خود دعوتی از سایر دوستان برای تدقیق بیشتر بر روی این موضوع است.
در مورد موضوع دوم:
یعنی بحث حداقل ساعت کار پیشنهادی در پیوند: http://www.ilo.org/global/What_we_do/Statistics/events/icls/lang--en/docName--WCMS_101467/index.htm که حاوی گزارش 24 امین کنفرانس بین‌المللی آمار بازارکار به تاریخ 5 دسامبر 2008 است در فایل قابل دانلود در این زمینه اطلاعاتی داده شده است که باید نیاز اطلاعاتی مورد نظر را تامین کند.
در بخش تعریف شاغل این گزارش قسمت مزد و حقوق بگیران آمده است:
«(a) paid employment:
(a1) at work: persons who, during the reference period, performed some work (i.e. at least one
hour) for wage or salary, in cash or in kind;
(a2) with a job but not at work: persons who, having already worked in their present job, were
temporarily not at work during the reference period and had a formal attachment to their job;»
همانگونه که ملاحظه میشود: در بند a1 آن «شاغل کسی است که در دوره‌ی مرجع مشغول به انجام کاری (حداقل به میزان 1 ساعت) در مقابل حقوق و یا دستمزد به صورت نقد یا نظایر آن بوده باشد»
تعریفی که در بخش مفاهیم و تعاریف مرکز آمار به سالهای 1384 الی 1386 تا کنون به شکل زیر در پیوند: http://amar.sci.org.ir/Data.aspx?No=258282&Ln=F&S=TP اعلام و بحث تغییرات مربوط به این تعریف نیز در ادامه‌ی آن ذکر شده است.
«شاغل: تمام افراد 10 ساله و بيشتر كه در طول هفته مرجع، طبق تعريف كار، حداقل يك ساعت كار كرده و يا بنا به دلايلي به‌طور موقت كار را ترك كرده باشند، شاغل محسوب مي‌شوند. شاغلان به‌طور عمده شامل دو گروه مزد و حقوق‌بگيران و خوداشتغالان مي‌شوند. ...»
همانگونه که ملاحظه میشود، ارجاع به الزامی که از سوی سازمان بین‌المللی کار برای تغییر واحد سنجش حجم کار برای یکپارچه شدن آمارها در سطح جهان اعلام شده است از دو سو مورد تردید است. 1) بحث طرح چنین الزامی هنگامی که آخرین الزام بحث شده در استانداردها به سال 1985 برمی‌گردد و 2) مشخص شدن عدد مشخصی یعنی 1 یا 2 ساعت به مثابه حدنصاب، چرا که کلمه‌ی حداقل نشانی از تثبیت این عدد نمی‌دهد.
امیدوارم اگر این تغییر تصمیمی ملی بوده است که به قول مطرح در این روزها در سال 1383 گرفته شده است، مستندات و ارجاعات مربوطه نیز به صورتی مشخص و قابل تعقیب عرضه شود.
به امید شفافیت و تحلیل‌گری عمومی
مهدی سالم ننه‌کران
(((در صورتی که این بحث به مثابه یادداشتی مستقل عرضه شود، مزید اطلاع خوانندگان خواهد بود. ))) (141073)
بنده با صرف وقت زیاد و بررسی‌های فراوان در وب‌سایت‌های مختلف تلاش داشتم به تعریف جدیدی که به قول آقای نادران برای یکپارچه شدن مفهوم شاغل و بیکاری از سوی ilo در سال 84 صورت گرفته است برسم.
از سوی دیگر بنده به شکلی الزام آور صحبت وزیر کار دولت خاتمی در مورد رد ادعای مطرح شده در این مورد که این تغییر در دولت هشتم صورت گرفته است را مورد اعتنا قرار ندادم، چرا که این وظیفه بر عهده‌ی سازمان آمار است و نه به صورت قطعی وزارت کار.
برای فاش شدن حقیقی موضوع و با توجه به ادعایی که در مورد تصویب شدن این تغییر در سال 83 شده است، مرجع تصویب کننده، آدرس مصوبه و یک نسخه از آن مورد نیاز است و نمی‌توان به صرف ادعا این موضوع را رد و یا قبول کرد.
در هر صورت بحث درخواست و یا الزام سازمان بین‌المللی کار و مصوبه‌ی داخلی دو موضوع جدای از هم است.
با مراجعه‌ی من به وب‌سایت این سازمان و مطالعه‌ی اسناد مختلفی که در آنجا وجود دارد 2 نکته قابل ذکر است که در ادامه مستندات و پیوندهای مربوط به نیز تقدیم میکنم.
1- موضوع الزام و درخواست برای تغییر نرخ ساعت کار، مزد و حقوق‌بگیران paid emplyee
2- خود موضوع نرخ ساعت کار پیشنهادی
یعنی یکم اینکه نرخ حداقل ساعت کار برای شاغل دانستن فرد در دوره‌ی مورد بررسی چه میزان است و دوم اینکه آیا الزام و یا درخواستی برای تغییر نرخ ساعت قبلی به نرخ ساعتی که به فرض جدید تغییر یافته است وجود دارد یا خیر.
در مورد موضوع اول:
یعنی بحث الزام؛ در پیوند: http://www.ilo.org/global/What_we_do/Statistics/standards/lang--en/index.htm که عنوان آن استانداردها و راهنمایی‌ها است آخرین تاریخ مربوط به تصمیم الزام آور به سال 1985 برمی‌گردد که طبیعی است سال 1384 نیست.
البته شاید در بررسی‌های بیشتر این موضوع قابل کشف باشد که خود دعوتی از سایر دوستان برای تدقیق بیشتر بر روی این موضوع است.
در مورد موضوع دوم:
یعنی بحث حداقل ساعت کار پیشنهادی در پیوند: http://www.ilo.org/global/What_we_do/Statistics/events/icls/lang--en/docName--WCMS_101467/index.htm که حاوی گزارش 24 امین کنفرانس بین‌المللی آمار بازارکار به تاریخ 5 دسامبر 2008 است در فایل قابل دانلود در این زمینه اطلاعاتی داده شده است که باید نیاز اطلاعاتی مورد نظر را تامین کند.
در بخش تعریف شاغل این گزارش قسمت مزد و حقوق بگیران آمده است:
«(a) paid employment:
(a1) at work: persons who, during the reference period, performed some work (i.e. at least one
hour) for wage or salary, in cash or in kind;
(a2) with a job but not at work: persons who, having already worked in their present job, were
temporarily not at work during the reference period and had a formal attachment to their job;»
همانگونه که ملاحظه میشود: در بند a1 آن «شاغل کسی است که در دوره‌ی مرجع مشغول به انجام کاری (حداقل به میزان 1 ساعت) در مقابل حقوق و یا دستمزد به صورت نقد یا نظایر آن بوده باشد»
تعریفی که در بخش مفاهیم و تعاریف مرکز آمار به سالهای 1384 الی 1386 تا کنون به شکل زیر در پیوند: http://amar.sci.org.ir/Data.aspx?No=258282&Ln=F&S=TP اعلام و بحث تغییرات مربوط به این تعریف نیز در ادامه‌ی آن ذکر شده است.
«شاغل: تمام افراد 10 ساله و بيشتر كه در طول هفته مرجع، طبق تعريف كار، حداقل يك ساعت كار كرده و يا بنا به دلايلي به‌طور موقت كار را ترك كرده باشند، شاغل محسوب مي‌شوند. شاغلان به‌طور عمده شامل دو گروه مزد و حقوق‌بگيران و خوداشتغالان مي‌شوند. ...»
همانگونه که ملاحظه میشود، ارجاع به الزامی که از سوی سازمان بین‌المللی کار برای تغییر واحد سنجش حجم کار برای یکپارچه شدن آمارها در سطح جهان اعلام شده است از دو سو مورد تردید است. 1) بحث طرح چنین الزامی هنگامی که آخرین الزام بحث شده در استانداردها به سال 1985 برمی‌گردد و 2) مشخص شدن عدد مشخصی یعنی 1 یا 2 ساعت به مثابه حدنصاب، چرا که کلمه‌ی حداقل نشانی از تثبیت این عدد نمی‌دهد.
امیدوارم اگر این تغییر تصمیمی ملی بوده است که به قول مطرح در این روزها در سال 1383 گرفته شده است، مستندات و ارجاعات مربوطه نیز به صورتی مشخص و قابل تعقیب عرضه شود.
به امید شفافیت و تحلیل‌گری عمومی
مهدی سالم ننه‌کران
(((در صورتی که این بحث به مثابه یادداشتی مستقل عرضه شود، مزید اطلاع خوانندگان خواهد بود. ))) (141073)
علیرضا
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۱۰:۲۸:۲۸
من اقتصاد دان نیستم فقط یک سوال داشتم من تو این چند سال زودتر پولم تمام میشود و جنس کمتر می خرم چرا؟ (141095)
مهدي
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۱۰:۳۱:۲۴
بسمه تعالي. با سلام. مردم نمي خواهند در آزمون دكتري اقتصاد شركت كنند كه اينگونه تحليلها را بفهمند تا به سوالات پاسخ دهند. وضع قاطبه مردم بخصوص مستضعفين روز به روز بدتر شده و اميد به آينده را از دست داده اند. حالا آمار و نمودارها هر چه دوست دارند بگويند يا نگويند. (141104)
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۱۰:۳۶:۲۱
در مورد تعریف بیکاری آقای دکتر رضایی در مناظره با اقای احمدی نژاد مبنای آن را در گذشته 2 روز در هفته اعلام نمودند نه 2 ساعت در هفته، آیا آقای رضایی در این مورد راست نمایی کردند؟ (141110)
بابك
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۱۰:۳۸:۲۱
آقاي نادران عزيز
شما هم كه بخشي از آمار را در مورد تورم ارائه داديد. چرا به اين موضوع اصلاً اشاره نكرديد كه تورم در سال 84 كه دولت را آقاي خاتمي تحويل آقاي احمدي نژاد دادند چه نقدار بود و امروز چه مقدار است؟
شما فقط نرخ تورم 1 سال اخير را ارائه و تحليل كرديد كه تورم در حال كاهش است. بله درست مي فرماييد تورم در حال كاهش است اما چرا؟ بعيد مي دانم نظر شما كه يك كارشناس اقتصادي هستيد اين باشد كه سياست هاي دقيق اقتصادي دولت در اين 3-4 ماه اخير باعث اين موضوع باشد و اين روند ادامه دار است.
شما مستخضريد بيشتر كنترل بازار با واردات بي رويه صورت مي گيرد و با مصرف دلارهاي با ارزش نفتي . آيا به نظر شما اين درست است؟
ضمناً براي روشن نمودن مخاطبان عزيز بيان مي دارم كه تورم از سال 1384 (اسفند 1384 تورم 12/1 درصد) تا اسفند 1387( اسفند 87 تورم 25/4) افزايش داشته و در اين دو ماه اخير كمي كاهش يافته كه بعيد مي دانم در راساي اهداف انتخاباتي نباشد . (141112)
شما هم كه بخشي از آمار را در مورد تورم ارائه داديد. چرا به اين موضوع اصلاً اشاره نكرديد كه تورم در سال 84 كه دولت را آقاي خاتمي تحويل آقاي احمدي نژاد دادند چه نقدار بود و امروز چه مقدار است؟
شما فقط نرخ تورم 1 سال اخير را ارائه و تحليل كرديد كه تورم در حال كاهش است. بله درست مي فرماييد تورم در حال كاهش است اما چرا؟ بعيد مي دانم نظر شما كه يك كارشناس اقتصادي هستيد اين باشد كه سياست هاي دقيق اقتصادي دولت در اين 3-4 ماه اخير باعث اين موضوع باشد و اين روند ادامه دار است.
شما مستخضريد بيشتر كنترل بازار با واردات بي رويه صورت مي گيرد و با مصرف دلارهاي با ارزش نفتي . آيا به نظر شما اين درست است؟
ضمناً براي روشن نمودن مخاطبان عزيز بيان مي دارم كه تورم از سال 1384 (اسفند 1384 تورم 12/1 درصد) تا اسفند 1387( اسفند 87 تورم 25/4) افزايش داشته و در اين دو ماه اخير كمي كاهش يافته كه بعيد مي دانم در راساي اهداف انتخاباتي نباشد . (141112)
محمد
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۱۰:۴۴:۴۸
وقتی دولت شاخص سنجش شخص شاغل را از دو روز شغل در هفته به دو ساعت شغل در هفته تغییر دهد معلوم است نرخ بیکاری در سالهای اخیر به این صورت است. با معیارهای قبل از این دولت بی شک نرخ بیکاری اکنون بیش از 20 درصد است. (141124)
سعید
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۱۱:۳۳:۴۱
بابا کجا دولتهای قبل از این آمارها می دادند آمار دادن از این دولت مد شد کاش این آمار ها با واقعیات همخوانی داشت شما چه بگید تورم 5% چه بگید 250% برای مردم مهم نیست چون ما داریم تورم را احساس میکنیم که شدت داره ...
این تحلیل های شما هم مثل تحلیلهای احمدی نژاد هست . جالبه آدم میره تابناک یه تحلیل می خونه میاد اینجا یه چیز کاملا متفاوت میبینه این در صورتیه که هردوی شما هم کارشناسهای سالمی دارید و دروغ نمیگید پس الان به این حرف میرسیم که آقا احمدی نژاد داره با اعداد و ارقام بازی میکنه ولی این را یادتون باشه زندگی مردم را با اعداد و ارقام نمیشه عوض کرد. (141224)
این تحلیل های شما هم مثل تحلیلهای احمدی نژاد هست . جالبه آدم میره تابناک یه تحلیل می خونه میاد اینجا یه چیز کاملا متفاوت میبینه این در صورتیه که هردوی شما هم کارشناسهای سالمی دارید و دروغ نمیگید پس الان به این حرف میرسیم که آقا احمدی نژاد داره با اعداد و ارقام بازی میکنه ولی این را یادتون باشه زندگی مردم را با اعداد و ارقام نمیشه عوض کرد. (141224)
مرادي
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۱۳:۰۹:۱۶
آقاي احمدي نژاد مي گويند ميانگين تورم در 4 سال اول دوره ايشان كمتر از ديگران است.
اين جمله دقيقا شكنجه آمار است. لطفا توجه كنيد: (از بانك سايت مركزي)
تورم دوره آقاي احمدي نژاد:
سال اول: 10.4
سال دوم: 11.9
سال سوم: 18.4
سال چهارم: 25.4
ميانگين 4 سال: 16.525
درصد تغييرات: %144+ = 100 * 10.4/(10.4-25.4)
تورم در دوره اول آقاي خاتمي:
سال اول: 17.3
سال دوم: 18.1
سال سوم: 20.1
سال چهارم: 12.6
ميانگين 4 سال: 17.025
درصد تغييرات: %27- = 100 * 17.3/(17.3-12.6)
كاملا مشخص است كه عملكرد در دوره آقاي خاتمي بسيار بهتر است زيرا تورم كاهش يافته در حالي كه در دوران آقاي احمدي نژاد به شدت افزايش يافته است.
استناد به ميانگين 4 سال گمراه كننده است زيرا براي مثال فرض كنيد تورم در سال اول دوره آقاي احمدي نژاد به جاي 10.4% كمتر و 3% مي بود در آنصورت ميانگين 4سال به 14.67% كاهش مي يابد ولي شاهد افزايش تورم به ميزان 746% نسبت به سال اول خواهيم بود.
آيا اين به معني گمراه كردن مردم با دادن آمار بي ربط نيست؟
خودتون قضاوت كنيد. (141478)
اين جمله دقيقا شكنجه آمار است. لطفا توجه كنيد: (از بانك سايت مركزي)
تورم دوره آقاي احمدي نژاد:
سال اول: 10.4
سال دوم: 11.9
سال سوم: 18.4
سال چهارم: 25.4
ميانگين 4 سال: 16.525
درصد تغييرات: %144+ = 100 * 10.4/(10.4-25.4)
تورم در دوره اول آقاي خاتمي:
سال اول: 17.3
سال دوم: 18.1
سال سوم: 20.1
سال چهارم: 12.6
ميانگين 4 سال: 17.025
درصد تغييرات: %27- = 100 * 17.3/(17.3-12.6)
كاملا مشخص است كه عملكرد در دوره آقاي خاتمي بسيار بهتر است زيرا تورم كاهش يافته در حالي كه در دوران آقاي احمدي نژاد به شدت افزايش يافته است.
استناد به ميانگين 4 سال گمراه كننده است زيرا براي مثال فرض كنيد تورم در سال اول دوره آقاي احمدي نژاد به جاي 10.4% كمتر و 3% مي بود در آنصورت ميانگين 4سال به 14.67% كاهش مي يابد ولي شاهد افزايش تورم به ميزان 746% نسبت به سال اول خواهيم بود.
آيا اين به معني گمراه كردن مردم با دادن آمار بي ربط نيست؟
خودتون قضاوت كنيد. (141478)
moji
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۱۴:۲۵:۳۰
من نمیدونم این آمارها چیه .من تاثیر گرونی رو میبینم (141672)
۱۳۸۸-۰۳-۲۰ ۱۴:۲۶:۴۰
آيا افزايش 300 درصدي مسكن در بين سالهاي 80-83 را از ياد برده ايد؟! (141680)
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
