نظر منتشر شده
۲
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 47974
ایرانیان! لطفاً از بازی های مجموع صفر بپرهیزید
تاریخ انتشار : يکشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۸ ساعت ۱۴:۴۲
طاها شریفی* در یادداشت خود نوشته است:





1. تئوری بازی ها یکی از شاخه های ریاضیات کاربردی است، که تا کنون  5 نفر  به خاطر فعالیت در آن  موفق به اخذ جایزه نوبل شده اند. این در حالی است که به خاطر نفرت  "الفرد نوبل از ریاضی،  اساساً جایزه نوبل در رشته ریاضیات وجود ندارد. اما همین دو جمله برای معرفی اهمیت این تئوری در دنیای امروزه کافی است. در دنیای امروز، تئوری بازی ها  می تواند مدلی برای تصمیم گیری بهتر  پیشنهاد  کند و یکی از نظریات برای توضیح و  تبیین  رفتارهای بشری باشد.  در عالم سیاست نیز، این تئوری مدلی برای تصمیم گیری استراتژیک است.



2. بازی فعالیتی است که میان دو یا چند نفر صورت می گیرد. هر کدام از بازیگران منافعی دارند. هر کدام از بازیگران راهبردها یی دارند و هر کدام از بازیگران توانایی هایی دارند.  رفتار هر بازیگر  تابعی از منافع، راهبردها و توانایی های  اوست. هر بازی  می تواند برنده و بازنده هایی داشته باشد. بازی های دو سر برد بهترین نوع بازی هستند و بازی های دو سر باخت بد ترین نوع بازی. در بازی های دو سر برد  منافع همه بازیگران  تا حد ممکن تامین می شود. اما در بازی های دو سر باخت منافع هیچکدام از بازیگران تامین نمی شود.  به بازی های دو سر باخت بازی های مجموع صفر یا نار کارآمد هم می گویند.



3. در یک بازی، نقطه ی تعادل نقطه ای است که در آن منافع اکثری بازیگران تامین می شود. اگر در یک بازی نقطه تعادل شناسایی شود و رفتار بازیگران برای رسیدن به آن تعریف شود، کمترین هزینه ها پرداخت می شود و بیشترین سود ها  در بازی ظاهر می شود.  نقطه تعادل الزاماً یک نقطه نیست و ممکن است متعدد باشد و یا چند گانه باشد.  مفهوم شناسی نقطه تعادل  برای صاحبان آن جایزه نوبل 1994 را به ارمغان آورد.



4. در یک بازی، انتظارات متقابلی هم وجود دارد. مفهوم "همکاری در عین رقابت" مفهومی است که بازی را به سمت نقطه تعادل می برد، به گونه ای که "رقیب" جای خود را به "مکمل" می دهد.  نکته کلیدی این مفهوم این است که  بازی بدون وجود  حداقل 2 بازیگر انجام نمی شود. به عبارتی دیگر این مفهوم می تواند بازی  جنگ را به بازی صلح تبدیل کند و هر بازیگر به جای آن که توان جنگیدن خود را بالا ببرد، منافع حریف مقابل را از صلح ( و یا جنگ نکردن) بیشتر می کند تا جایی که در حد نهایی خود، همه  نقاط بازی به نقطه تعادل تبدیل شوند. مفهوم شناسی و تبیین این مفهوم برای صاحبان آن نوبل 2005 را به ارمغان آورد.



5. نمونه هایی از بازی ها  فراوانند. "زندگی خانوادگی " در ایران  نمونه ای از بازی دو سر برد با نقاط تعادل بسیار است. رفتار رانندگان خودروها  بر سر چهار راههایی که دارای چراغ قرمز ثابت اند، نمونه ای از بازی های کارآمد و مجموع غیر صفر است و رفتار رانندگان بر سر چهار راههای  فاقد چراغ قرمز، می تواند به شکل یک بازی مجموع صفر و ناکارآمد ظاهر شود.  انتخابات نیز نمونه یک بازی سیاسی است.



6. تئوری بازی ها  در عالم سیاست کاربرد بسیاری دارد.  این تئوری  سیاستمداران،  منافع سیاسی  و توانایی های سیاسی  را شناسایی می کند و غالباً مدلی برای تصمیم گیری استراتژیک پیشنهاد می کند.نبرد سرد میان شوروی و آمریکا نمونه ای از بازی دو سر باخت  ( و ناکارآمد ) بود  کهپروتکل های خلع سلاح و کنترل تسلیحات هسته ای آن را به یک بازی  دو سر برد ( و کارآمد ) تبدیل کرد.



7. اما در شرایط فعلی: تحلیل رفتار کاندیداها  با استفاده از مفهوم بازی ها،  قبل از انتخابات می توانست  عملاً مفید باشد. اما آنچه هم اکنون مهم است، تحلیل و مدل سازی رفتار کاندیداها و گروههای سیاسی و عامه مردم پس از انتخابات  است. یعنی  بازی فعلی که 7 روز از آن می گذرد، باید با استفاده از تئوری بازی ها مدل سازی و تحلیل شود. نقاط تعادل شناسایی شوند و  با استفاده از مفهوم همکاری در عین رقابت، رفتار همه بازیگران تنظیم گردد.



8. پر واضح است  که تا کنون رفتار همه بازیگران  در این 7 روز نشان از یک بازی مجموع صفر است. زیرا : کلیت نظام  بزرگترین سرمایه و منافع خود را که  "اعتماد مردمی"  از دست داده است. کاندیداها در نزد افکار عمومی متهم به  "قانون شکنی" و "عدم رعایت قوانین بازی" شده اند.  گروههای سیاسی که قدرت را دردست دارند  متهم به "سوء استفاده از قدرت " هستند و گروههای سیاسی که قدرت را در دست ندارند متهم به " براندازی و آشوب " شده اند.  مردم هم که از منافع شخصی و عمومی خود  فاصله گرفته اند. یعنی هیچ گونه منافعی در این میان تامین نشده است.



9. گام اول آن است که : بسیار سریع وضعیت فعلیِ بازی، به عنوان یک بازی ناکارآمد و مجموع صفر برای بازیگران تبیین شود. طبیعی است هر کدام از بازی گران در این تبیین باید با حقیقت ماجرا مواجه شوند. غیبت هر بازیگر، نقاط تعادل را به هم می ریزد و سر انجام تاثیر خود را آشکار می سازد.



10. گام دوم آن است که : مدل مناسب برای تبدیل بازی به یک بازی کارآمد تبیین و معرفی شود. در این حالت همه بازیگران می توانند با تبعیت از قانونِ بازی،  درصدد کسب منافع خود و افزایش منافع دیگران برآیند.



11. این جانب علیرغم آن که به عرصه سیاست عملی علاقه ای نداشته و به هیچ عنوان حاضر به ورود به آن نیستم، تنها  به سبب علاقه و تحقیق در عرصه تئوری بازی ها و فلسفه  ریاضی  همواره رفتارها و اتفاقات سیاسی  کشورم را دنبال کرده ام و بر اساس این تجربه وتحقیق یک تحلیل حداقلی از جریان های فعلی داشته و بر اساس این تحلیل بسیار نگران تداوم این بازی هستم. به اختصار بگویم : در این بازی نه از تاک نشان ماند نه از تاکنشان.



آری:

به ایران نباشد تن من مباد

به دین بوم وبر زنده یک تن مباد

 

طاها شریفی

یک تیرماه 1388 – ساعت 2 بامداد

Taha.Sharifi@Gmail.com








 
 
۱۳۸۸-۰۴-۰۱ ۱۳:۱۱:۵۹
جانا سخن از زبان ما میگویی (158963)
 
سهيل
۱۳۸۸-۰۴-۰۲ ۰۴:۳۷:۲۹
در عالم واقع تقريبا هيچ بازي دو سر برد يا باختي نيست و بازي مجموع صفر
حتما داراي حد اقل يك برنده و بازنده است يا چند برنده و يك بازنده يا عكس
نميتوان با داخل كردن امار و بردن اعداد به سمت بي نهايت اثار برد و باختها
را تعديل نمود وقتي كه مجموعه ها را شامل انسانها در نظر بگيريم
بازار هاي مالي جهان اكنون شاهد اين مدعاست.
اين نظر كلي و فاقد بار سياسي مورد نظر جنابعالي ميباشد
با تشكر (159808)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.