توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 54600
پاسخ دوم نویسنده همکار دانشجو به نیچر
تاریخ انتشار : شنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۸ ساعت ۱۰:۰۰
نشریه نیچر مطلبی (فایل) را در شماره این هفته خود در ارتباط با مقاله جنجالی منتشر شده توسط کامران دانشجو منتشر کرده است. مجید شهروی نویسنده همکار این مقاله به مطلب نیچر پاسخ داده است.

مطلب نیچر و پاسخ شهروی در حالی منتشر می‌شود که به گفته نیچر،  انتشارات اسپرینگر، منتشر کننده و قاضی علمی مقاله جنجالی، پذیرش علمی این مقاله را  لغو کرده است.

در ایمیل ارسالی شهروی آمده است:

اينجانب مجيد شهروی دانشجوی آقای دکتر دانشجو و مورد ادعای نشريه نيچر مبنی بر کپی برداری از مقاله علمی مذکور و استفاده غير قانونی از آن در مقاله خودم و با توجه به سخنان يکی از اعضای محترم کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس و اينکه احساس کردم نمايندگان محترم مردم در مجلس شوری اسلامی و خبرگزاريهای کشور در پی کشف حقيقت از اين موضوع ميباشند، لذا بر خود واجب دانستم تا جوابيه علمی و دقيق خود را به صورت زير به پيشگاه مردم شريف ايران تقديم کنم:

1- ابتدائا به عرض ميرسانم اينجانب دانشجوی دکتری مهندسی مکانيک بوده ام که در سال 1387 فارغ التحصيل گشته ام. اينجانب رساله دکتری خود را  تحت نظارت آقای دکتر دانشجو گذرانده و لذا ايشان استاد رساله دکتری اينجانب به حساب ميايند. آنچه در مقاله اينجانب چاپ شده است بخشی از نتايج استخراج شده از رساله دکتری من بوده است که مستقيما به مزيت روش جديد SPH نسبت به روشهای قديمی از قبيل لاگرانژ مربوط بوده است.

لازم به ذکر است که اين مقاله 2 ماه پس از اتمام دوره دکتری اينجانب چاپ شده است.

2- در راستای مطالب چاپ شده در اين مقاله ابتدائا اينجانب مبانی علمی آنرا انجام داده و نتايج حاصل از روش لاگرانژ و SPH را که محاسبه نموده بودم به آقای دکتر دانشجو نشان دادم. ايشان بعد از مقايسه نتايج حاصل از اين روشها و اينکه نتايج بنده حاصل از تحقيقات رساله دکتری نشان دهنده اين موضوع بود که روش SPH نتايج دقيقتری نسبت به روش لاگرانژ در شبيه سازی مواد ترد نشان ميدهد و اينکه تا آن زمان کسی زاويه بحرانی کمانه کردن را از روش SPH محاسبه نکرده بود. ايشان تاييد کردند که به علت جديد بودن روش SPH در محاسبه پارامتر زاويه بحرانی کمانه کردن ميتوان از اين موضوع مقاله ای تهيه نمود. سپس اينجانب با تاييد علمی ايشان شروع به نوشتن و تدوين مقاله کردم. لذا دکتر دانشجو تنها نتايج علمی کار تحقيقاتی من را در راستای تحليلهای SPH مورد مطالعه و بررسی قرار داده و تهيه نمودن مقاله در اين زمينه را مناسب دانستند. اينجانب نيز پس از تدوين کامل مقاله و به منظور حفظ اصل امانت داری و به پاس همکاری ايشان به ويژه در رابطه با روش SPH، نام ايشان را به عنوان يکی از نويسندگان مقاله آورده ام. 

3- در رابطه با اينکه برخی گفته اند که آقای دکتر دانشجو نامشان به عنوان نويسنده اول درج شده است بايد به عرض برسانم که از بی ادبی اينجانب بود اگر اسم ايشان را در انتها مي آوردم. در رابطه باCorresponding Author نيز چون دانشجويان دکتر دانشجو از ايميل دانشگاهی ايشان برای فرستادن مقالاتشان استفاده ميکنند لذا ژورنالهای مربوطه ايشان را به عنوان شخص رابط در نظر گرفته اند، حال آنکه تمامی ايميلهای زده شده به منظور انجام روند چاپ مقاله در ژورنال توسط اينجانب زده شده است.

4- اينجانب به طور قاطع عرض ميکنم: تمامی مسئوليت تدوين و نگارش مقالاتم بر عهده اينجانب(مجيد شهروی) است، چرا که ايشان(دکتر دانشجو) در جريان نگارش و تدوين مقالات من نبوده است. بلکه همانطور که در بند 2 گفته شده بحث SPH و بهتر بودن اين روش نسبت به روش لاگرانژ را در رساله تاييد کرده اند.

5- برخی گفته اند که  مقالات ديگر ارائه شده توسط اينجانب نيز با اين مقاله شباهاتی دارد. با توجه به اينکه اين مقالات حاصل برخی از تحقيقات رساله اينجانب است، لذا نميتواند بدون شباهت با يکديگر باشند.

6- در اين بخش ميخواهم درباره تفاوتهای مقاله کره ای با مقاله ام که توسط برخی گفته شده 70 درصد کپی است صحبت کنم.

تمامی مطالب که در زير بيان گرديده با مسووليت اينجانب بوده و با توجه به اينکه تدوينگر مقاله بنده بوده ام لذا هرگونه سوالی در رابطه با مطالب زير را پاسخگو خواهم بود:
 

الف)بله اينجانب در چکيده و مقدمه از متن مقاله کره ای استفاده کرده ام. چرا که از چکيده و مقدمه به منظور تعريف صورت مساله استفاده ميشود. بخش زيادی از چکيده و مقدمه مقاله اينجانب با مقاله کره ای همخوانی دارد. اما اينجانب در اين مورد ايرادی نمي بينم چون کاری متداول و معمول است که به منظور طرح سوال در مقالات صورت ميپذيرد.

ب) در رابطه با بخش عمده مقاله اينجانب که درباره روش SPH و برتری آن نسبت به روشهای رايج از قبيل لاگرانژ است، بايد بگويم که حتی يک کلمه درباره اين روش (SPH) در مقاله شخص کره ای آورده نشده است. حال آنکه بخش اصلی مقاله اينجانب درباره روش SPH است و نهايتا نتيجه گيری کرده ام که اين روش نتايج بسيار دقيقتری نسبت به روش لاگرانژ بدست ميدهد. اين امر حاصل از اين موضوع علمی است که در روش لاگرانژ با استفاده از اصل فرسايش(Erosion)، قانون بقای جرم تا انتهای حل مساله ارضاء نميشود، حال آنکه اين عيب در روش SPH وجود نداشته و لذا مسير ترکشهای گلوله و هدف پس از برخورد به وضوح قابل محاسبه و مشاهده خواهد بود. با توجه به اينکه مقاله کره ای در سال 2002 تنها روش لاگرانژ را بررسی کرده و آنهم با نرم افزاری ديگر و نهايتا نتيجه گرفته که روش لاگرانژ از روابط تحليلی دقيقتر است، من نميدانم نتايج مقالات من و شخص کره ای چه ربطی به هم دارد که برخی از افراد آنها را کپی هم دانسته اند. لذا به نظر اينجانب حجم زياد مطالب بيان شده در رابطه با روش SPH در مقاله اينجانب اصالت علمی مقاله من را تاييد مينمايد.

نتايج جديد نشان داده شده در شکلهای 14، 15، 16 و 17 از مقاله اينجانب نيز تاييدی ديگر بر اين موضوع است.

ج) درباره روش لاگرانژ که شخص کره ای هم کار کرده و من هم کار کرده ام نيز تفاوتهای زيادی وجود دارد. در زير تنها به چند مورد اشاره ميکنم:

اولا المان بنديهای بکار گرفته شده در دو مقاله متفاوت است. همانطور که شکل شماره 2 مقاله کره ای نشان ميدهد المانها مکعبی نبوده، حال آنکه شکل 2 مقاله اينجانب نشان ميدهد که مدل ساخته شده توسط اينجانب دارای المانهای تماما مکعبی است. تمامی محققينی که در راستای علم FEM(Finite Element Method) کار ميکنند ميدانند که المانهای مکعبی دارای خطای کمتر نسبت به انواع المانها ميباشند. لذا قطعا نتايج روش لاگرانژ بدست آمده توسط اينجانب دقيقتر از نتايج روش شخص کره ای ميباشد.

ثانيا متعجبم از اينکه برخی گفته اند شکلهای نتايج در بخش شبيه سازی لاگرانژ يکسان است. چرا که حتی نرم افزاری که اينجانب بدين منظور استفاده کرده ام Lsdyna بوده است و نرم افزاری که شخص کره ای استفاده کرده است، Dytran بوده است.

باز هم به منظور روشن تر شدن بهتر مساله کافيست شکلهای g و h از شکل 5 مقاله کره ای را با شکلهای g و h شکل شماره 6 از مقاله اينجانب مقايسه نماييد و به شکل ترکشهای جدا شده از گلوله و هدف دقت نماييد. (هر دو نتايج کمانه کردن در زاويه 12 درجه هستند)

جالب اينجاست که تفاوتهايی مشابه بالا در رابطه با شکلهای g و h از شکل 6 مقاله کره ای با شکلهای g و h شکل شماره 7 مقاله اينجانب وجود دارد که از آوردن آنها در اينجا خودداری ميکنم.

باز هم ميگويم حتی در شبيه سازی از طريق روش لاگرانژ، به خاطر نوع المان بندی بهتر اينجانب، دقت نتايج مقاله من بيشتر از نتايج مقاله شخص کره ای است.

د) ضمنا اينجانب مدعی ميشوم که از سال 2002 که مقاله کره ای چاپ شده  تا سال 2009 که اينجانب مقاله داده ام، هيچگونه مقاله ای نديدم که زاويه بحرانی کمانه کردن را برای گلوله های ميله ای بلند با روش SPH مورد بررسی قرار داده باشد. اين تاييدی بر جديد بودن روش SPH بکار گرفته شده در مقاله اينجانب است که همان دليل ژورنال برای چاپ مقاله اينجانب به عنوان کاری جديد است.

بازهم ميگويم شايد مقالاتی درباره پديده کمانه کردن در اين بازه زمانی در مجلات علمی جهان باشد ولی هيچ مقاله ای زاويه بحرانی کمانه کردن را با روش SPH مورد بررسی قرار نداده بوده است.

ه) با توجه به اينکه دستگاه تست Gasgun برای تست برخورد گلوله های ميله ای بلند در سرعتهای بالا در ايران در دوره دکتری اينجانب وجود نداشت، لذا از نتايج تست شخص کره ای با ذکر مرجع به منظور Validation نتايج شبيه سازی خود استفاده کرده ام. همه محققين ميدانند که استفاده از نتايج تست ديگران با ذکر مرجع کاری معمول است.

جالب اينکه برخی گفته اند چرا جدول مواد تشکيل دهنده گلوله و هدف در مقاله اينجانب همان جدول مواد مورد استفاده در مقاله کره ای است. اينجانب ميپرسم چطور ميتوانستم از نتايج تست شخص کره ای استفاده کنم و گلوله و هدف را در مقاله خود از مواد ديگری معرفی کنم.

اگر به جای تنگستن و فولاد که شخص کره ای در مقاله اش تست گرفته است، اينجانب از مواد ديگری استفاده ميکردم ، چطور ميتوانستم نتايج شبيه سازيهای خود را با نتايج تست شخص کره ای مقايسه کنم؟

ضمنا اينکه در تمامی موارد مرجع را ذکر کرده ام.

و) در تمام مقاله من نه تنها به اين مقاله رفرنس داده ام بلکه هر 31 مقاله که شخص کره ای در رفرنسهايش بيان کرده را آورده ام. به طور مثال شکل 1 مقاله من و شکل 1 مقاله کره ای، هر دو از مقاله آقای رزنبرگ (مرجع شماره 7) برگرفته شده است. لذا هم ايشان عينا شکل را بدون تغيير استفاده کرده و مرجع را بيان داشته و هم اينجانب. در نتيجه فکر ميکنم اينجانب نيز امانت داری کامل را انجام داده ام.

ز) از ديگر تفاوتهای مقاله اينجانب نتايج ارائه شده در شکلهای 22 و 23 ميباشد که نشان دهنده طول باقی مانده گلوله(Residual length) و نحوه پارگی هدف در دو روش لاگرانژ و SPH است که به هيچ عنوان در مقاله کره ای چنين کاری انجام نشده است.
 

در زير نتيجه گيری خود را در رابطه با مقاله اينجانب و اخبار علمی سياسی مربوط نوشته شده در اين روزها بيان ميدارم:

اولا به نظر اينجانب از نظر علمی هيچگونه تقلبی صورت نگرفته است و اتفاقا يک روش علمی جديد در مقاله اينجانب ارائه شده است.

ثانيا هرچند مقياس مقالات از نظر حجم کار درستی به نظر نميرسد، ولی به علت اينکه برخی از نظر حجم مقالات را مقايسه کرده اند و گفته اند که بيش از 70 درصد مقاله اينجانب کپی است، بايد به عرض برسانم: حجم مقاله اينجانب 16 صفحه است و قسمتهايی که با مقاله کره ای مشابهت دارد، کمتر از 30 درصد است که خود اين تشابهات تنها از متون است که به علت ضعف زبان انگليسی دانشجويان معمول است.

بازهم اشاره ميکنم که حتی يک نتيجه يا شکل حاصل از نتايج تحقيقات اينجانب با نتايج مقاله شخص کره ای يکسان نيست.

ثالثا مجددا اعلام ميکنم تدوين و نگارش مقالاتم بر عهده بنده بوده است و اسم دکتر دانشجو به عنوان استاد رساله اينجانب و کمکهايی که ايشان در بخش SPH مقاله به اينجانب نموده اند، در مقاله آورده شده است. لذا اگر با توجه به متن کامل و علمی فوق بازهم افرادی سوال داشتند، اينجانب در خدمتشان هستم. فقط کافيست با ايميل اينجانب majid.shahravi@yahoo.com تماس حاصل نمايند.

رابعا هنوز کسی نتوانسته روشی بهتر از SPh در محاسبه زاويه بحرانی کمانه کردن در مواد ترد ارائه دهد. لذا اين نکته باز تاکيدی بر اصالت علمی کار اينجانب است. اگر کسی در بازه زمانی دوره دکتری اينجانب در اين زمينه کاری انجام داده خوشحال ميشوم بنده را نيز در جريان قرار دهند.

نکته ديگر اينکه تا کنون اينجانب هيچگونه پيامی از ژورنال Enginneering with Computers که مقاله اينجانب را بيش از يکسال با دانشمندان با سابقه خود مورد بررسی قرار داده و سپس چاپ نموده است، دريافت نکرده ام.

ضمنا برای اينجانب سوال است که چطور پس از يک سال پذيرش مقالاتم در اين ژورنالها و با بررسی متخصصين اين ژورنالها، امروز که فهميدند استاد بنده وزير شده اند، به تکاپو افتاده اند. آيا جز هدف سياسی ميتوان دليل ديگری بر اين موضوع دانست؟

در نهايت ميخواهم در رابطه با سابقه نويسنده نشريه نيچر به نکات زير اشاره کنم:

در مورد ادعای سايت "نيچر"(Nature) و کمی جستجو، بر اينجانب مطالب جديدی مشخص گشته است که دانستن آن برای مردم ايران خالی از لطف نخواهد بود:

گويا اين اولين بار نيست که دکلان باتلر(Declan Butler) نويسنده نشريه نيچر با دغدغه های سياسی بر عليه وزرا، مسئولين دولت يا برخی از محققين مرتبط با ايشان مطلب مينويسد. گويا وی در گذشته در ارتباط با افراد ديگر نيز اين سناريو را استفاده نموده است.

در اين راستا، معاون محترم تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت در خبری به شماره 8710020779 که در تاريخ 2/10/87 در خبرگذاری فارس نوشته شده است، بر اساس بررسیهای انجام داده بدين صورت نوشته است:

در بخشی از اين خبر با عنوان "رصد مقالات ايرانيان توسط صهيونيست‌ها" آمده است:

" به گزارش فارس، معاون تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت، امروز (تاريخ 2/10/87) در مراسم چهاردهمين جشنواره تحقيقات علوم پزشكي رازي كه با حضور، محمود احمدي‌نژاد در سالن اجلاس سران برگزار شد، افزود: فردي به نام باتلر كه مقالات او در نشريه معتبر نيچر منتشر مي‌شود، يك فرد صهيونيست است كه توليدات علمي كشورهاي اسلامي را رصد مي‌كند و در پي پيدا كردن ايراد و مسائل شك برانگيز از اين تحقيقات است.    
وي اضافه كرد: اين فرد همچنين به طور جدي مواضع انرژي اتمي ايران را پيگيري مي‌كند و در نشريه نيچر عليه آن مقاله مي‌نويسد."

باتلر پس از ادعاهايش در سالهای گذشته، بار ديگر تلاش نمود تا بر عليه اينجانب و آقای دکتر دانشجو سناريوی جديدی ترتيب دهد. جالب اينجاست که سناريوی مشابهی در چند روز گذشته بر عليه وزيری ديگر يعنی آقای بهبهانی نيز اجرا شده است و کم کم به صورت يک روال برای سوء استفاده های سياسی در آمده است.

جالب اينجاست که بر اساس بررسیهای معاون محترم تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت ، سوابق دکلان باتلر (نويسنده اين مقاله ها در نشريه نيچر) نشان دهنده اين موضوع است که او صيهونيست ميباشد.

با توجه به سوابق اين فرد توقع ديگری نيز از اين شخص نميتوان داشت. ولی انتظار مردم ايران از مطبوعات و خبرگزاريهای داخلی اينست که از اين پس اگر در سايتی غربی مطلبی درباره اشخاص حقيقی يا حقوقی نوشته ميشود، قبل از چاپ مطلب در نشريه های داخلی کمی درباره سوابق نويسنده و اهداف او تحقيق و بررسی شود.

در نهايت با توجه به مطالب نوشته شده در نشريه "نيچر"(Nature) اين احتمال وجود دارد که اين نشريه بيشتر از اينکه دغدغه علمی برای سوء استفاده از علم ديگران داشته باشد، دغدغه سوء استفاده سياسی از مطالب علمی دارد. که البته دانشمندان و دانشجويان فهيم کشور به اين امر آشنا هستند. 

 دکتر مجيد شهروی

 
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.