نظر منتشر شده
۳۶
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 56066
محور اصلى پيشرفت همراه با اقتدار علم است
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۶ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۱۷:۳۹
حضرت آيت‌الله خامنه‌اي صبح امروز در ديدار صميمانه صدها نفر از نخبگان علمي، فرهنگي كشور، ديدار با جوانان فرزانه را مثل هميشه بسيار شيرين و اميدبخش خواندند و تأكيد كردند: جوانان نخبه و تحصيلكرده‌اي كه فرزانگي را با تعهد و احساس مسئوليت همراه كرده اند حقيقتاً اميد اصلي كشور و عامل اساسي تحقق آينده درخشان ايران محسوب مي شوند. ایشان همچنین زیر سئوال بردن اصل انتخابات را بزرگترین جرم خواندند و با انتقاد از بی توجهی برخی به این جرم افزودند : همان فردای انتخابات عده ای بدون دلیل و استدلال، آن انتخابات عظیم را دروغ خواندند، آیا این جرم کمی است.


به گزارش الف از پایگاه اطلاع رسانی رهبر انقلاب، متن کامل بیانات ایشان به شرح زیر است.




بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم‌

 

جلسه‌ى امروز ما با شما عزيزان، مثل هميشه، براى من يك جلسه‌ى بسيار شيرين و اميدبخش بود. حقيقتاً نقطه‌ى اميد اصلى كشور جوانان تحصيلكرده و فرزانه، بخصوص آنوقتى كه اين فرزانگى با تعهد و احساس مسئوليت همراه باشد، هستند. و ديدار شما برادران و خواهران عزيز، فرزندان عزيز من - كه بحمداللَّه ديدار بسيار شيرين و خوبى بود - اين اميد را نه تنها در دل من، در دل مسئولين، بلكه در سطح كشور تقويت ميكند.



اول يك نكته را خطاب به مسئولين محترم - وزراى محترمى كه تشريف دارند و رئيس محترم بنياد نخبگان؛ خانم معاون رئيس جمهور و ديگر مسئولين - عرض بكنم؛ برنامه را، نگاه را، با توجه به اين واقعيتها بايد تنظيم كنيد. امسال آنچه كه انسان ميشنود از جوانِ نخبه‌ى علمى، به طور محسوسى برتر، پخته‌تر و عميق‌تر است از آنچه كه ما سال قبل شنفتيم و از آنچه كه يك سال قبل شنفتيم و به طريق اولى‌ از آنچه كه من ده سال قبل، از جوانان دانشجويمان يا فارغ‌التحصيل‌مان ميشنفتم. من با مجموعه‌ى دانشگاهى هميشه ارتباط داشته‌ام. ميدانيد من هر سالى چند بار به مناسبتهاى مختلف با جوانها مى‌نشينم و از اين جور جلسات داريم؛ صحبت ميكنند، حرف ميزنند، نظرات را بيان ميكنند. من در نفس خودم ارزيابى‌اى فارغ از برنامه‌ريزى‌هاى كلان يا غير كلان كه در كشور هست، دارم. در اين ارزيابى من فاصله‌ى محسوسى مشاهده ميكنم بين آنچه كه امروز ما داريم و آنچه كه ده سال قبل داشتيم؛ يعنى پيشرفت به طور واضح خودش را نشان ميدهد. مسئولين محترم با توجه به اين واقعيت براى آينده برنامه‌ريزى كنند. اين نكاتى كه اين جوانان عزيز اينجا گفتند، دقيقاً همان نكاتى است كه در ذهن انسانى كه فكر ميكند روى مسئله‌ى حركت علمى كشور و آينده‌ى كشور و پيشرفت كشور، وجود دارد. پيداست جوانها عميقاً به مسائل اساسى توجه دارند.



اينى كه يكى از جوانهاى عزيز گفتند: «فعاليتها بايد بر اساس نيازهاى آينده باشد، اين آينده را ترسيم كنيد، اين نيازها را تصوير كنيد»؛ يا در همين زمينه جوان عزيز ديگرى گفتند: «جهت حركتمان را خودمان معين كنيم؛ نه اينكه جهت حركتى را كه ديگران - غربى‌ها - ترسيم كرده‌اند، ما تكميل كننده‌ى پازلهاى زندگى آينده‌ى آنها باشيم؛ ببينيم چه نياز داريم، آن را تأمين بكنيم»، اين حرفها حرفهاى بسيار بزرگى است؛ حرفهاى بسيار مهمى است. اينها همان چيزهائى است كه هر انسان آگاهِ متفكرِ دلسوزِ متعهدى وقتى به نگاه كلان به حركت علمى كشور نگاه ميكند، اين چيزها را درك ميكند؛ منتها درك او كافى نيست؛ اگرچه لازم است؛ بر اساس آن برنامه‌ريزى كردن، مهم است. و اينى كه از جهت فرهنگسازىِ براى نخبگان، چند نفر از اين جوانهاى عزيز اينجا گفتند فرهنگسازى كنيم، فرهنگ متعهد بودن نخبه را به جامعه گسترش بدهيم، نه توقع داشتن صرف. البته توقع، منطقى است، بجاست؛ توقعِ بيجا نيست؛ لكن در كنار اين توقع، احساس تعهد، وامدار بودن؛ من به عنوان يك فردِ از اين مجموعه‌ى عظيم كشور چه وظيفه‌اى بر دوش دارم؟ من چه كار بايد بكنم؟ اينها خيلى مهم است. اينكه گفته شد: «عنصر معنويت دينى را، نه معنويت فارغ از دين و جداى از دين - كه اساساً معنويت نيست، توهم است - را يك عنصر اصلى در حركت علمى و پژوهش علمى قرار بدهيم» - كه يكى از خانمها اينجا بيان كردند - كاملاً درست است. اين يكى از آن نقاط اساسى است كه بايد به آن توجه كرد. اگر اين شد، آن اخلاقى شدن جامعه هم - كه اين جوان عزيزِ اخير طرح توقع كردند كه اين توقع ماست و بارها اين توقع را تكرار ميكنيم - تحقق پيدا خواهد كرد؛ چون با شعار كه نميشود پيش رفت؛ بايد حركت كرد؛ بايد رفت در جهت آن هدفى كه ترسيم شده.



من وقتى اين اظهارات را از شماها ميشنوم، احساس اميد بيشترى ميكنم و احساس يقين ميكنم به اينكه اين جامعه، اين نظام، اين مجموعه، با اين حركت محسوس مادى و معنوى، علمى و اخلاقى كه دارد، به اهداف خودش بدون ترديد خواهد رسيد و همين است كه نظام جمهورى اسلامى مصونيت پيدا كرده.



حالا اشاره كردند به حوادث و مسائل اخير. خوب، در اين زمينه‌ها خيلى حرف هست؛ خيال نكنيد آن حرفهائى كه صدا و سيما ميزند، اين، همه‌ى حرفهاست؛ نه، خيلى مطلب هست. گفت: «يك سينه حرف موج زند در دهان ما». اينجور نيست كه هر چه كه انسان احساس ميكند، اين را گفته باشد يا بتواند بگويد. خيلى حرفهاى زيادى هست. شما جوانها الحمدللَّه باهوشيد، بااستعداديد، بتدريج خيلى از حقائق براى شماها روشن خواهد شد. من مى‌بينم در همين حوادث سياسى اخير و در مجموع حوادث اين سى سال، كشور بتدريج به مجموعه‌ى مصونيت‌دار، ضد ضربه، ضد بمب تبديل شده؛ يعنى نظام جمهورى اسلامى. شوخى نيست. شما قدرت امنيتى و جاسوسى و تبليغاتى اين سرويسهاى گوناگون امنيتى و تبليغاتى دنيا را دست‌كم نگيريد. همه اين را احساس ميكنند - حالا شايد كسانى كه كمتر توى مقوله‌هاى گوناگون تبحر داشتند، كمتر ببينند - هاليوود را شما دست كم نگيريد. قدرتِ اثرگذارى هنرى - همين طور كه يكى از خانمها هم گفتند - در غرب و چينش بسيار دقيق حروف تبليغات در دنياى غرب را دست كم نگيريد. همه‌ى اين نيروى عظيم، به اضافه‌ى ثروت بى‌پايان، به اضافه‌ى دستگاه‌هاى عظيم سياسى و تبليغاتى، افتادند به جان جمهورى اسلامى. امروز هيچ كشور ديگرى در دنيا پيدا نميكنيد كه اينجور آماج حملات باشد. و جمهورى اسلامى دارد مقاومت ميكند. اين شوخى است؟ اين موجودِ هفت‌جوشِ مستحكمِ مصونيت‌يافته دارد مقاومت ميكند. اين، كم چيزى نيست. توطئه‌ى توهم نيست؛ اين را جوانها، اين جوانهاى عزيز ما، بدانند. خيال نكنيد من از شنيدن اينجور حرفها ناراحت ميشوم؛ نه، من از اينكه اين حرفها زده نشود، ناراحت ميشوم.



بنده توى جلساتِ دانشجوئى، دانشگاهى كه اينجا هستند، گاهى كه ببينم حالا بعضى‌ها روى ملاحظه، روى احترام، روى هرچه، بعضى از اين حرفها را كه خيال ميكنند من خوشم نمى‌آيد، نميزنند؛ از نگفتنش ناراحت ميشوم؛ از گفتنش مطلقاً ناراحت نميشوم. اى كاش مجال بود تا گفته ميشد، تا آنوقت انسان ميتوانست آن برگهاى بر روى هم گذاشته‌ى كتاب حرف را، باز كند تا خيلى از حقائق روشن بشود. آينده، البته اين كارها خواهد شد. اينجور نيست كه شما خيال كنيد توطئه نسبت به اين كشور، يك توهم است؛ نه، يك واقعيت است؛ از همه طرف دارد توطئه ميشود. ممكن است آن كسى كه در جهت آن توطئه‌ها در داخل كشور محور حركت قرار ميگيرد، خودش اصلاً نفهمد.



فهميدنِ اين هم ذكاوت ميخواهد. بعضى‌ها اين ذكاوت را ندارند. ما آدمها را تجربه كرديم؛ نميفهمند دارند به ساز كى ميرقصند. ولى، اين واقعيت را عوض نميكند كه آنها بفهمند يا نفهمند؛ بدانند يا ندانند. اين توطئه‌ها وجود دارد. در عين حال اين كشور، اين نظام نه فقط سست نميشود، ضعيف نميشود؛ جامعه‌ى علمى‌اش، جامعه‌ى پيشرفته‌اش - كه همين شما جوانها باشيد - امروزش از ده سال قبلش به صورت آشكارى جلوتر ميرود. اين معنايش چيست؟ اين معنايش حقانيت است. اين معنايش اصالت است. اين معنايش ريشه‌دار بودن است. «الم تر كيف ضرب اللَّه مثلا كلمة طيّبة كشجرة طيّبة»؛(1) اعتقاد ما اين است. ما با اعتقاد، با دل كار ميكنيم. من كمبودها را نفى نميكنم؛ بيشتر از خيلى از منتقدين، بنده كمبودها را ميدانم؛ منتها راه رفع كمبودها، اين چيزهائى كه تصور ميشود، نيست كه حالا بيا اعلام كن كه مثلاً فلان جا فلان‌جور چه جورى است؛ نه، خيلى چيزها با اعلام درست نميشود، با كار درست ميشود. با حرف درست نميشود؛ حرف، جنجال‌سازىِ تبليغاتى و لفاظى هيچ كمكى به حل مشكلات نميكند؛ همچنانى كه شما ديديد. تو همين قضاياى انتخابات، خوب، تبليغات انتخاباتى مثلاً بايد يك ماه يا بيست روز قبل از شروع انتخابات انجام بگيرد؛ اما از پيش از عيد نوروز تبليغات انتخاباتى شروع شد! همين تلويزيونى هم كه مورد انتقاد بعضى از دوستان است، متأسفانه منعكس ميكرد. بنده موافق هم نبودم. اين را هم شما خيال نكنيد كه حالا بنده چون رئيس صدا و سيما را انتخاب ميكنم، همه‌ى برنامه‌هاى صدا و سيما را مى‌آورند، دانه دانه بنده نگاه كنم، امضاء كنم. نخير، از خيلى از برنامه‌هاى صدا و سيما بنده راضى هم نيستم؛ از جمله، از همين من راضى نبودم كه از سه ماه قبل از انتخابات - انتخابات بيست و دوم خرداد بود - از ماه اسفند، بلكه زودتر از اسفند، بعضى از سفرهاى تبليغاتى و حرفهائى كه زده شد و تظاهراتى كه ميشد و مجادلاتى كه انجام ميگرفت، از تلويزيون پخش شود، كه متأسفانه تو تلويزيون پخش شد؛ به خاطر همين، كه يعنى ما آزادانديشيم! اينها توهم است؛ اين جنجال‌آفرينى در داخل كشور است. جنجال فكرى غير از مباحثات صحيح است. بنده گفتم كرسى آزادفكرى را در دانشگاه‌ها به وجود بياوريد. خوب، شما جوانها چرا به وجود نياورديد؟ شما كرسى آزادفكرى سياسى را، كرسى آزاد فكرى معرفتى را تو همين دانشگاه تهران، تو همين دانشگاه شريف، تو همين دانشگاه اميركبير به وجود بياوريد. چند نفر دانشجو بروند، آنجا حرفشان را بزنند، حرف همديگر را نقد كنند، با همديگر مجادله كنند. حق، آنجا خودش را نمايان خواهد كرد. حق اينجورى نمايان نميشود كه كسى يك انتقادى را پرتاب بكند. اينجورى كه حق درست فهميده نميشود. ايجاد فضاى آشفته‌ى ذهنى با لفاظى‌ها هيچ كمكى به پيشرفت كشور نميكند. شما تجربه‌ى اين پدر پيرتان را در اين زمينه داشته باشيد. آنى كه كمك ميكند به پيشرفت كشور، آزادى واقعىِ فكرهاست؛ يعنى آزادانه فكر كردن، آزادانه مطرح كردن، از هو و جنجال نترسيدن، به تشويق و تحريض اين و آن هم نگاه نكردن. يك وقت شما يك حرفى ميزنيد، ناگهان مى‌بينيد همه‌ى ناظران سياسى جهان كه وجودشان انباشته‌ى از پليدى و خباثت است، براى شما كف ميزنند. به اين تشويق نشويد. به قول رائج بين جوانها، جوگير نشويد. بحث درست بكنيد، بحث منطقى بكنيد. سخنى را بشنويد، سخنى را بگوئيد؛ بعد بنشينيد فكر كنيد. اين همان دستور قرآن است. «فبشّر عباد. الّذين يستمعون القول فيتّبعون احسنه».(2) سخن را بايد شنفت، بهترين را انتخاب كرد. والّا فضاى جنجال درست كردن، همين ميشود كه ديديد. جنجالِ قبل از انتخابات، بعد از انتخابات، انعكاسش ميشود اين؛ بخصوص وقتى دست بيگانه هم دخالت دارد. به چه دليل، با چه توجيهى شما فكر ميكنيد دستگاه‌هاى تبليغاتى دنيا حوادثى را كه فكر ميكنند به ضرر نظام جمهورى اسلامى است، لحظه به لحظه منتشر ميكنند؟ با چه محاسبه‌اى اين كار انجام ميگيرد؟ اين را نبايد فكر كرد؟! نبايد رويش مطالعه كرد؟! اينهاست آن چيزهائى كه بايد به آنها توجه كرد.



به هر حال كشور دارد پيش ميرود. اين را بدون ترديد بدانيد؛ كشور دارد پيش ميرود. برنامه‌ريزى‌هاى گذشته هم البته بلاشك عيوبى داشته، اما برآيند همه‌ى نقاط مثبت و منفى، همينى است كه امروز شما داريد مشاهده ميكنيد. جوانهاى ما از لحاظ علمى پيش رفتند، از لحاظ بينش سياسى پيش رفتند، از لحاظ رسوخ و نفوذ تفكر دينى در عمق انديشه‌ها پيش رفتند. اين حرفهائى كه امروز جوانهاى ما اينجا راجع به معنويت و راجع به دين و راجع به دل نبستن به پيش‌بينى‌ها و برنامه‌ريزى‌هاى غربى و استقلال گفتند - اين حرفهائى كه امروز جزو حرفهاى رائج شما شده - اندكى پيش از دوران شماها، جزو حرفهاى برجسته‌ى روشنفكرانى بود كه فكر ميكردند اين حرفها را بايد بزنند يا بفهمند! اما امروز جزو فرهنگ رائج جامعه‌ى ماست. اين پيشرفت نيست؟ ما داريم پيش ميرويم. البته دشمن هم زياد داريم، مانع هم خيلى داريم. اگر مانع نبود، ما اينجور ورزيده نميشديم؛ جامعه‌ى اسلامى و جمهورى اسلامى اينجور ورزيده نميشد. مانع وجود دارد؛ والّا تو زمين صاف راه رفتن كه تقويت عضلانى نمى‌آورد. بايد كوهنوردى كرد، بايد از موانع بالا رفت. جامعه‌ى ما اين كار را كرده، اين راه را پيش رفته، باز هم خواهد رفت، بعد از اين هم خواهد رفت. شما بدانيد! نسل جوان امروز، نسلى كه بتوان متوقفش كرد، نيست.



و من اينجا به شما توصيه كنم: رمز پيشرفت يك كشور، يعنى آن محور اصلى براى اقتدار يك كشور، پيشرفتِ همراه با اقتدار، علم است. آماج بسيارى از توطئه‌هاى امروزى كه عليه جمهورى اسلامى هست، علم و اهل علم و دانشجويان علم و محيط علمى است؛ اين را توجه داشته باشيد. نگذاريد اين تير طبق آن هدفگيرى دشمن، به هدفى كه آنها گرفته‌اند، اصابت كند. كار عملى را نگذاريد متوقف بشود. از همه‌ى اين حرفهائى كه گفته شد، مهمتر، مسئله‌ى علم و تحقيق و پژوهش است. دنياى غرب ثروتش از ناحيه‌ى علم است، اقتدارش از ناحيه‌ى علم است، زورگوئى‌اى كه امروز ميكند، به خاطر علمى است كه دارد. پول فى نفسه اقتدار نمى‌آورد. آنى كه اقتدار مى‌آورد، دانش است. امروز اگر آمريكا پيشرفتگىِ علمىِ خودش را نميداشت، نميتوانست در دنيا اينجور زورگوئى بكند و در همه‌ى مسائل عالم دخالت بكند. ثروت هم اگر به دست مى‌آيد، از ناحيه‌ى علم به دست مى‌آيد. علم را اهميت بدهيد. اينى كه من سالهاست روى مسئله‌ى علم، تحقيق، پژوهش، پيشرفت، نوآورى، شكستن مرزهاى علمىِ موجود تكيه ميكنم، به خاطر اين است. بدون انواع دانش، اقتدار كشور امكانپذير نيست. دانش اقتدار مى‌آورد.



گفتند بيائيد مراكز هسته‌اى ايران را بمباران كنيد. يكى از مسئولينِ رؤساى دنيا - حالا نميخواهم حالا اسم بياورم. البته همه ميدانند، شايد هم ميدانيد؛ پخش شد در دنيا. بنده دوست ندارم اسم بعضى‌ها را بياورم - گفت علم را كه نميشود بمباران كرد. راست ميگويد؛ حق با اوست. با همه‌ى خلافهائى كه ميگويند، اين حرفشان درست بود. گيرم نطنز را بمباران كردند، كارخانه‌ى اصفهان را بمباران كردند، علم را چه جورى بمباران ميكنند؟ ببينيد، علم مصونيت مى‌آورد، اقتدار مى‌آورد. مراقب باشيد تو دانشگاه شما، تو كلاس شما، تو مركز تحقيقات شما، تو كار پژوهشى شما، اختلال ايجاد نكنند. اگر ديديد دستى دارد اختلال ايجاد ميكند، به آن دست بدبين بشويد. اقتدار شما را، آينده‌ى شما را هدف گرفته‌اند.



حالا من با شما جوانها بخصوص، خيلى حرف دارم. اين نكته‌اى كه اين خانم هنرمند گفتند، به نظر من خيلى مهم است. يكى از كارها همين است؛ كسانى بيايند طعم نياز بازارهاى غربى را، مثلاً فرض كنيد به تابلو نقاشى، به دست بياورند، بعد بيايند اينجا، پشتيبانى مالى كنند و نقاش ما را به سمت تأمين آن نياز سوق بدهند. عين همين قضيه در فيلمسازى هست. فيلمهائى را براى جشنواره نامزد كنند كه در جهت خواست آنهاست. عين همين قضيه در كار علمى ماست؛ در مقاله‌اى است كه در آى.اس.آى منتشر ميشود؛ در موضوع تحقيقى است كه شما در پژوهشگاه خودتان دنبال ميكنيد. به تعبير متأسفانه رائج فرنگىِ امروز، اسپانسرها مى‌آيند در بخشهاى مختلف، كمكهاى مالى، كمكهاى مادى، اعانه‌ها را ميگذارند براى اينكه در آن جهت كار انجام بگيرد. به اين توجه كنيد. استقلال علمىِ كشور يكى از لوازمش همين است: استقلالِ حركت علمى، حركت هنرى و به طريق اولى‌، حركت سياسى. بعضى از حركات سياسى هم از اين قبيل است.



يك توصيه اين است كه نعمت استعداد خوب كه شماها داريد، يك نعمت بزرگ است، مثل نعمت سلامتى، مثل خودِ نعمت حيات، كه شكر لازم دارد. نعمتها از خداست؛ بايد اين نعمت را شكر كنيد. اين توصيه را از من در ذهنتان داشته باشيد. خيلى از نعمتها را ما نميشناسيم، وقتى به خلافش، به ضدش مبتلا شديم، آنوقت آن را ميشناسيم. جوانى، نعمت است؛ در پيرى آدم بيشتر ميفهمد چقدر نعمت بزرگى است. استعدادِ خوب، هوش خوب، نعمت بزرگى است، بايد اين نعمت را شكر كرد. شكر چيست؟ شكر سه جزء دارد: اول، شناختن نعمت، غفلت نكردن از نعمت. دوم، دانستن اينكه اين نعمت از خداست، اين عطيه‌ى الهى است، هديه‌ى الهى است. سوم اينكه اين نعمت را بايد در جهت درست به كار برد و مصرف كرد - نعمت استعداد خوب را بايد در جهت درست به كار برد - اين همان چيزى است كه روح تعهد را، مسئوليت را در انسان بيدار ميكند؛ تعهد نسبت به جامعه‌ى خود، تعهد نسبت به آينده‌ى كشور، تعهد نسبت به اين مجموعه‌ى عظيم امكاناتى كه اين نخبه و اين استعداد، بالاخره محصولِ اين امكانات است. شكر اين نعمت به اين است. اينجور نباشد كه انسان خودش را جزيره‌اى بداند جداى از مجموعه‌ى جامعه، فكر كند حالا به يك امكانى، به يك ثروت معنوى‌اى دست پيدا كرده، اين را بايد تبديل كند به ثروت مادى و شخصى؛ اين نيست. اين را بايد صرف آينده‌ى كشور بكند.



يك توصيه هم به مسئولين بكنم. توصيه‌ى به مسئولين هم در درجه‌ى اول، باز شكر است؛ شكرِ نعمت وجود نخبگان. اينجا هم شكر همان سه جزء را دارد. شناخت؛ اول بشناسيم نخبه‌ها را. بعد بدانيم كه وجود اين نخبه‌ها يك نعمت الهى است؛ اين را خدا به ما داده، به مسئولين نظام داده. و بعد، از اين وجود مغتنم و محترم و عزيز - يعنى مجموعه‌ى نخبه‌ى كشور و استعدادهاى برتر - در جهت‌هاى درست استفاده كنيم.



حالا راجع به اين چند جمله‌اى كه اين جوان عزيزمان گفتند. خوب، همين طور كه گفتيم، حرف زياد است. در انتقاد از بى‌انصافىِ يك دستگاه يا يك كس، خود ما بايد دچار بى‌انصافى نشويم؛ به اين توجه كنيم. صدا و سيما آيا وضعيت واقعى كشور را نشان ميدهد؟ نه، ناقص نشان ميدهد. خيلى پيشرفتهاى برجسته و بزرگ هست كه صدا و سيما نشان نميدهد. دليلش هم اين است كه شما مجموعه‌ى مرتبط با حوادث گوناگون، از خيلى از حقائق كشور و پيشرفتهاى كشور مطلع نيستيد؛ نقص صدا و سيماى ماست. والّا اگر صدا و سيما ميتوانست همان جور كه تلويزيون فلان كشور غربى با يك سابقه و تجربه‌ى فراوان و با استفاده‌هاى هنرى دروغهاى خودش را راست جلوه ميدهد، واقعيات موجود كشور را درست منعكس كند، شما بدانيد امروز اميد نسل جوان، دلبستگى نسل جوان به كشورش، به دينش، به نظام جمهورى اسلامى‌اش، بمراتب بيشتر از حالا بود. اين ايراد ماست به صدا و سيما. اگر ميتوانست درست وضع كشور را منعكس كند، خيلى شعف و بهجتِ بينندگان بمراتب بيشتر از آنى ميشد كه امروز هست. خيلى از كارها دارد انجام ميگيرد كه مايه‌ى خوشوقتى است، مايه‌ى خشنودى است؛ نه فقط در زمينه‌هاى علمى، در زمينه‌هاى اجتماعى، در زمينه‌هاى سياسى؛ مايه‌ى سرافرازى است. اين را خيلى‌ها - اغلب يعنى - خبر ندارند. بنده غالباً به مسئولين دولتى‌اعتراضم اين است كه چرا نميتوانيد بيان كنيد. بيان كردن هم يك هنرى است؛ بيان هنرى بخصوص، هنر بزرگى است؛ اين را ندارند.



حالا يكى از ايرادهائى كه ما معمولاً داريم به بعضى‌ها اين است كه آنچه را كه بيگانه بگويد، اين را تلقى به قبول ميكنند؛ آنچه را كه خودى بگويد، تلقى با ترديد ميكنند! چرا؟ خوب، اين تلقى، تلقى ناسالمى است؛ اين تلقى درستى نيست، تلقى ناسالمى است. اين را بايد اصلاح كرد. البته شما جوانهاى خوب ان‌شاءاللَّه بيائيد وارد عرصه‌هاى گوناگون بشويد، عرصه‌هاى تبليغاتى كشور را بگيريد. مطبوعات ما هم همينجور است. بنده روزها معمولاً حدود شانزده هفده تا روزنامه را نگاه ميكنم؛ نه اينكه حالا همه‌ى صفحات لائى و اينها را نگاه كنم؛ لكن تيترها، اگر سرمقاله‌ى قابل توجهى داشته باشند، معمولاً نگاه ميكنم. خيلى از روزنامه‌هاى ما متأسفانه در انعكاس حقائق ضعيفند و در اصلى فرعى كردن مسائل، غيرمنصفانه عمل ميكنند. در همين مسائل اخير، مسائل را بايد اصلى فرعى كرد؛ مسئله‌ى اصلى چيست؛ يك سلسله مسائل فرعى هم پيرامون اوست؛ نه اينكه آن مسائل فرعى كم‌اهميت است، اما مسئله‌ى اصلى اهميتش بيشترش از آنهاست. مسئله‌ى اصلى در اين قضاياى اخير، اصل انتخابات بود؛ زير سؤال بردن اصل انتخابات بزرگترين جرمى بود كه انجام گرفت. چرا شما نسبت به اين جرم چشمتان را ميبنديد؟! اين همه زحمت كشيده بشود، مردم بيايند، يك شركتِ به اين عظمت، يك نصاب‌شكنى، يك ركودشكنى در دنيا در مردمسالارى، در دمكراسى‌اى كه اينقدر ادعايش را ميكنند، انجام بگيرد، بعد يك عده مفت و مسلّم بيايند بدون استدلال، بدون دليل، همان فرداى انتخابات بگويند: انتخابات دروغ است! اين كار كوچكى است؟! اين جرم كمى است؟! يك قدرى بايد منصف بود توى اين قضايا. دشمن هم حداكثر استفاده را از اين كرد. يك عده هم هستند در داخل كشور، از اول با نظام جمهورى اسلامى موافق نبودند - مال امروز و ديروز نيست، سى سال است كه موافق نيستند - از اين فرصت استفاده كردند، ديدند عناصرى وابسته‌ى به خودِ نظام، از خودِ نظام، دارند اين جور ميداندارى ميكنند، اينها هم وقت را مغتنم شمردند، آمدند داخل ميدان؛ و ديديد. من روز اول اين را پيغام دادم به همين حضراتى كه صحنه‌گردان اين قضايا هستند؛ آن ساعات اول من به آنها پيغام خصوصى دادم. من اگر يك وقتى توى نماز جمعه يك حرفى ميزنم، اين ابتدا به ساكن نيست؛ حرف خصوصى، پيغام خصوصى، نصيحتِ لازم انجام ميگيرد، وقتى انسان ناچار ميشود، يك حرفى را مى‌آورد در علن بيان ميكند. من پيغام دادم، گفتم اين را شما داريد شروع ميكنيد، اما نميتوانيد تا آخر كنترل كنيد؛ مى‌آيند ديگران سوءاستفاده ميكنند. حالا ديديد آمدند سوءاستفاده كردند. مرگ بر اسرائيل را خط زدند! مرگ بر آمريكا را خط زدند! معناى اين كار چيست؟ آنى كه وارد عرصه‌ى سياست ميشود، بايد مثل يك شطرنج‌باز ماهر هر حركتى را كه ميكند، تا سه تا چهار تا حركت بعد از او را هم پيش‌بينى كند. شما اين حركت را ميكنى، رقيبت در مقابل او آن حركت ديگر را خواهد كرد؛ بايد فكرش باشى كه تو چه حركتى خواهى كرد. اگر ديدى در آن حركت دوم، تو درميمانى، امروز اين حركت را نكن؛ اگر كردى، ناشى هستى - حالا تعبير بهترش اين است - توى اين كار، توى اين بازى، توى اين حركت، ناشى هستى، ناواردى. اينها نميفهمند چه كار ميكنند؛ يك حركتى را شروع ميكنند، ملتفت نيستند كه در حركات بعد و بعد و بعد، چطور در خواهند ماند؛ مات خواهند شد. اينها را بايد محاسبه ميكردند. مطلب اصلى اين بود. زير سؤال رفتن انتخابات، مواجه كردنِ مجموعه‌اى از مردم - آنها هيچ نيت سوئى هم ندارند؛ وارد ميدان انتخابات شدند، طبق عقيده‌شان عمل كردند؛ خيلى هم خوب - با نظام، با كشور، با حركت عمومى كشور، اينها كارهاى كوچكى نيست. اگر شما منصفيد، آن حركتهاى جانبى را، آن قضاياى جانبى را ببينيد، اهميتش را هم در نظر داشته باشيد؛ اما مهمتر بودنِ اين را هم در نظر داشته باشيد.



من البته توى اين جلساتى كه با شماها داريم، حيفم مى‌آيد كه جز حرف علمى و جز حرف معنوى و جز نصيحت، حرف ديگرى بزنيم و وارد مقولات سياسى و اين چيزها بشويم؛ اما ديگر حالا در اين مقدارش ناگزير و ناچار بودم. اينى هم كه گفتند از رهبرى انتقاد نميكنند، شما برويد بگوئيد انتقاد كنند. ما كه نگفتيم از ما كسى انتقاد نكند؛ ما كه حرفى نداريم. من از انتقاد استقبال ميكنم؛ از انتقاد استقبال ميكنم. البته انتقاد هم ميكنند. ديگر حالا جاى توضيحش نيست؛ انتقاد هم هست، فراوان هست، كم هم نيست؛ بنده هم ميگيرم، دريافت ميكنم و انتقادها را ميفهمم.



ان‌شاءاللَّه اميدواريم خداى متعال همه‌ى ما را در آن جهتى كه مورد رضاى اوست و تأمين‌كننده‌ى رضاى اوست، هدايت كند و ان‌شاءاللَّه آينده‌ى همه شما را از گذشته‌تان بهتر قرار بدهد و شما را مايه‌ى سرافرازى كشورتان قرار بدهد؛ و شما كه جوانيد، آن روز را خواهيد ديد - از ما هم ان‌شاءاللَّه ياد نيك خواهيد كرد - كه كشورتان ان‌شاءاللَّه به اوج اقتدار خواهد رسيد.



والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته‌



1) ابراهيم: 24

2) زمر: 17 و 18





 
۱۳۸۸-۰۸-۰۶ ۲۱:۱۰:۵۶
لطفا فرمایشات رهبرمعظم انقلاب رافقط اطلاع رسانی کنید.بعضی جنبه نظر دادن ندارند ومتاسفانه مطالبی می فرستند که تنهادر شان خودشان است. (245122)
 
دانشجو
۱۳۸۸-۰۸-۰۶ ۲۱:۱۳:۴۵
آن ساعات اول من به آنها پيغام خصوصى دادم. من اگر يك وقتى توى نماز جمعه يك حرفى ميزنم، اين ابتدا به ساكن نيست؛ حرف خصوصى، پيغام خصوصى، نصيحتِ لازم انجام ميگيرد، وقتى انسان ناچار ميشود، يك حرفى را مى‌آورد در علن بيان ميكند. من پيغام دادم، گفتم اين را شما داريد شروع ميكنيد، اما نميتوانيد تا آخر كنترل كنيد؛ مى‌آيند ديگران سوءاستفاده ميكنند. حالا ديديد آمدند سوءاستفاده كردند.
اگر آن ها به توصیه آقا توجه کرده بودند، الآن چه وضعیت خوب و متافوتی داشتیم.
اما حیف که قدرت طلبی بعضی ها اجازه نداد تا این توصیه روشن و عقلانی را بپذیرند و با عمل به آن، این همه هزینه برای کشور به بار نیاورند (245123)
 
مهدی
۱۳۸۸-۰۸-۰۶ ۲۱:۳۱:۳۵
به عنوان برادر دوشهید و یک ارادتمند جمهوری اسلامی با قرائت امام خمنی و بسیجی چند ماهه زمان جنگ میدانم که هر اعتراضی بکنیم دشمن از ان استفاده میکند و این شده محملی برای سرکوب خواسته های اسلامی انسانی قانونی من شهروند ایرانی توسط اصولگرایانت بی شرف شده به این نتیجه رسیدم که دیگر تصمیمم را بدون خواست و اراده دشمن پی گیری کنم و ادعای حاکمان را مبنی براستفاده دشمن از حرکتم را سخیف و پست و ناجوانردانه بدانم (245124)
 
۱۳۸۸-۰۸-۰۶ ۲۱:۴۸:۴۶
موسوي و كروبي به خوبي نشان دادند لياقت دموكراسي را ندارند. به نظر من زمينه براي دستگيري و اعدام متهمين با توجه به جرائم هولناكي كه مرتكب شده اند فراهم است. قوه قضاييه بايد اقتدار خود را نشان دهد. با اعدام اين دو متمرد از بسياري از اعدامهاي ديگر جلوگيري شده و ضد انقلاب حساب كار دستش مي آيد. توطئه هاي اين دو نفر هر روز ابعاد وسيعتري يافته و مي تواند اوضاع را از كنترل خارج كند. با تشكر (245128)
 
كيا
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۱۶:۰۳:۱۹
اقاي ناشناس شما از ان دسته ادمهايي هستيد كه ارامش را براي اين مردم و مملكت نمي خواهيد . كجاي حرف رهبري بوي اعدام ميداد كه شما حكم صادر ميكنيد . (245317)
 
۱۳۸۸-۰۸-۰۶ ۲۲:۰۹:۲۷
بنظرم حجت بر دستگاه قضائی تمام شد (245130)
 
نقد از عملكرد رهبري
۱۳۸۸-۰۸-۰۶ ۲۲:۳۶:۳۹
خوب يك سوال از سردبيري الف دارم وقتي خود رهبري اذعان مي كنند كه برويد يگوئيد انتقاد كنند چرا شماها كاسه داغتر از آش مي شويد؟چرا نمي شود در كمال احترام از رهبري انتقاد كرد؟آيا شما نظري را كه حاوي نقد عملكرد رهبري باشد را منتشر مي كنيد؟ (245138)
 
بیانیه نویس
۱۳۸۸-۰۸-۰۶ ۲۳:۲۰:۳۳

با سلام
من تمام حرفهای رهبر عزیز را تایید میکنم
منظور از این حرفها بعضیها مثل شماست که فقط دوست دارید مملکت رو پر از آشوب و مردم رو دلسرد کنید
منظور حرف آقا با شما هم است
از اینکارها خجالت بکشید. (245150)
 
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۰۰:۱۶:۴۶
واقعا متاسفم برای اون دسته از افرادی که از خود نظام بودند واینچنین فضا رو برای دخالت بیگانگان آماده کردند و دل رهبرمون رو شکستند و حقیقتا که حضرت آقا چه خوب فرمودند که اوضاع از دستشون خارج شد و امروز می بینیم که اربابان بیگانه یشان کم کم خود اون ها رو هم کنار گذاشتند و مشخص شد که تنها آلتی بودن برای اجرای مقاصد بیگانگان.خداوند انشاا... بدخواهان این انقلاب و دشمنان رهبری معظم رو از زمین بردارد (245160)
 
بهزاد
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۰۱:۰۱:۴۵
نمیشد یه فایل صوتی هم بزارید؟ (245162)
 
راغبی
۱۳۸۸-۰۸-۰۸ ۱۹:۱۲:۵۰
با سلام
جهت اطلاع آقا بهزاد و سایر دوستان؛ سایت khamenei.ir (پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری) متن کامل سخنرانی ها و فایل صوتی و تصویری بیانات معظم له را در سریعترین زمان ممکن درج می کند. و در این زمینه، مرجعی مطمئن و دست اول است. (245591)
 
صدرا
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۰۲:۳۱:۱۸
در اتفاقات تلخ حوادث اخیر فقط برخی از مردم و نخبگان مقصر نبودند!
ولی طی این چند ماه، فقط شاهد محاکمه این دسته از مردم و نخبه ها بودیم! چرا؟!
این باعث نمی شه که اعتماد مردم کم بشه و عده ایی دلسرد بشوند و.....؟!

در این حوادث فقط کاندیداهای معترض اشتباه نکردند، اقای احمدی نژاد و بعضی از دولتمردان هم در تشدید التهاب و بی اعتمادی در جامعه موثر بودند، ولی ایا ارگانهای دولتی مثل صدا و سیما و..... به یک اندازه هر دو طرف را نقد و بررسی کردند؟!
با این اوصاف مردم و جوانها چگونه قضاوت کنند خوب است؟!

با تشکر (245164)
 
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۱۲:۳۸:۳۹
آقای موسوی قانون اساسی را رسما و علنا زیر پا گذاشتند زیرا قبل از اتمام مراحل رای شماری خود را رئیس جمهور نامیده وسپس حکم به ابطال آن دادند. این در صلاحیت یک کاندید نیست. آیا این با اشتباهات آقای احمدی نژاد قابل مقایسه است؟
بنده به عنوان یک جوان این مملکت، آینده ام در گرو پایبندی مسئولان به قانون است. اگر قرار باشد هرکس قانون را زیر پا بگذارد بنده امنیت نخواهم داشت. (245255)
 
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۰۲:۵۷:۴۹
فرض می کنیم که تقلب در انتخابات یک دروغ بزرگ بود.....
ایا نباید دروغ بودن ان به مردم و جوانها ثابت شود؟! ایا نباید محکم و مستند جواب این دروغ بزرگ را داد؟!
چرا بعضی از مردم و جوانها و حتی نخبگان (( که مشخصا جزو این نظام و انقلاب هستند و برای ان زحمت کشیده اند )) نباید در این مورد قانع شوند؟!
واقعا چرا صدا و سیما نتوانست موثر عمل کند؟ ایا نمی خواست؟ یا نمی توانست؟!
چرا وقتی سینمای ایران در زمینه فیلم سازی این همه پیشرفت کرده و ما در این زمینه واقعا کارگردانان و نویسندگان و بازیگران و..... فوق العاده ایی داریم، نمی توانیم درست و موثر تبلیغ کنیم؟! (245165)
 
!
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۰۳:۰۳:۴۵
چرا مردم و جوانها اینقدر زود به خیابانها ریختند، و این قضایا کم و بیش ادامه دارد؟!
ایا دلیل بغض و کینه عده ایی از مردم فقط دروغ تقلب در انتخابات بود؟!
با گذشت چند ماه و کش پیدا کردن این موضوع، علی رغم تلاش مسئولین و دولتمردان برای برگرداندن اعتماد مردم، نمی توان دلایل دیگری برای این ناارامی ها و التهاب و..... در جامعه متصور بود؟!
چرا عده ایی از مردم و جوانها باید اینقدر زود به برخی از مسئولین و دولتمردان شک کنند؟! (245166)
 
hossein hajiagha
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۰۶:۱۰:۵۶
از دفتر رهبری این خبر را داشتم و این همه هم وطن نابغه و تحصیل کرده و هنرمند که با رهبری دیدار کردند من که هنرمند درست و حسابی نیستم از وقتی هم که آمدم کانادا شدم کارگر و حمال این سفید پوست ها هر کی از راه می رسد چون پول دارند و ما محتاج یک آب دهنی تو صورت آدم می اندازند من هیچوقت در ایران تحقیر نشدم اما روزی هزار بار در کانادا آرزوی مرگ دارم چون برده هم باز یک روزی آزاد شد اما کانادائی های نژاد پرست و یا آمریکا هر رز من همین مثل سگ ما داریم جان می دهیم چون زبان مادری ما انگلیسی نیست و متولد کانادا و یا مسیحی نیستیم تا ما را آدم حساب کنند (245168)
 
zahra
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۱۲:۳۱:۴۴
من هم مثل شما در کانادا زندگی‌ می‌کنم (البته به طور موقت)، اما انصافا اینقدر هم که شما گفتید این کشور بد نیست. من در طول ۶-۷ سال زندگی‌ در اینجا از هیچکس بد ی ندیدم و برخورد افراد با من واقعا محترمانه بوده. شاید بد نباشه اضافه کنم که من محجبه هستم و با پوشش ایرانی‌ (مانتو و روسری) در محیط ظاهر میشوم. حالا من موندم، آیا شما زیادی بدبینانه قضاوت نمیکنین؟ راستی‌ شما که اینقدر گلایه مند هستین، چرا بر نمیگردین کشور خودمون، ایران، زندگی‌ کنین؟

پیشنهادی براتون دارم: بهتر نیست به جای اینکه به قول خودتون بخواهید مثل ... جان بکنین تا آدم حسابتون کنن، اول از همه خودتون برای خودتون ارزش و احترام قائل باشین و مثل یک ایرانی‌ غیرتمند برخورد کنین (سو تفاهم نشه، گفتم غیرتمند نه مغرور). در ضمن به نظر بنده نوع نگاه و دیدگاهتون در مورد خارجی‌‌ها نگاه زیبایی‌ نیست. همهٔ انسانها مخلوق خدا هستن و هر انسانی‌ مجموعهٔ ایی از یکسری اخلاق حسنه و سییه است. بهتر نیست اخلاق‌های حسنه افراد رو (بدون توجه به ملیت، عقیده، و مذ هبشون) یاد بگیریم، و اخلاقهای سئه خودمون به علاوهٔ کارهای زشت اونها رو از خودمون دور کنیم و به عبارتی دور بریزیم؟

هموطن عزیز، اگر عینک بدبینی رو از چشمتون بردارین و مسائل اجتماعی رو با مسائل سیاسی و اقتصادی خلط نکنین، دنیا بسی‌ زیباتر خواهد بود. شاید هم بهتر باشه که برگردین ایران تا بیشتر از این اذیت نشین. ما هم انشا‌الله به زودی به کشور عزیزمون بر خواهیم گشت، امید است که توشه‌ای رو که از بار علم و تجربه در این دیار غربت تهیه کردیم بتوانیم در اختیار هم وطنانمون قرار بدیم. (245250)
 
كيا
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۱۵:۲۶:۱۶
تمام اين حرف ها را قبلا كه در مملكت بودي شنيدي پس چرا راه افتادي و رفتي كه در انجا تحقير بشي . برگرد بيا در مملكت خودت و مثل اقا زندگي كن . ولي خودت را داشته باش تا يك دفعه و بيخبر چماق بر سرت نكوبند . من كه حاضرم در كشور خودم توسط چماقدارها روزانه مورد ضرب و شتم قرار بگيرم ولي توسط اجنبي تحقير نشوم . (245306)
 
واقعیت
۱۳۸۸-۰۸-۰۸ ۰۰:۲۱:۵۳
منم یک مدتی است در استرالیا زندگی می کنم، و همه جا هم حجاب خودم رو حفظ کردم و کاملا معلوم است که مسلمان هستم......
مردم اینجا رفتار و برخورد خوبی داشتند با ما ! گاهی وقتها از ایرانیان مسلمان و هموطن رفتارها و برخوردهایی دیدیم که مردم اینجا با ما اینگونه برخورد نکرده اند!
این قضاوت کردن درست نیست!
شما خودت خوب می دونی که فرهنگ این کشورها با کشور ما خیلی فرق داره!
اینجا خیلی عادی است که حتی یک دانشجوی دکتری یا فوق لیسانس برای کسب درامد بره تو رستوران میز تمیز کنه یا ظرف بشوره! و اصلا هم احساس بدبختی و درموندگی نکنه! اخر هفته هم بره با همون پول خوش بگذرونه!
ولی تو ایران چی؟! اگه یکی دانشجوی دکتری باشه و بی پول باشه ،می شه بهش گفت برو ظرف بشور و.....؟! ( شاید این اتفاق بیافته ولی زیاد نیست و اصلا عادی نیست! )....
اینا با کار کردن احساس حقارت نمی کنند، حتی اگر ظرف شستن باشه، ولی متاسفانه ماها چی؟! شما هم مثل ایرانی های دیگه، کار می کنی ولی خودت رو به خاطرش سرزنش می کنی و احساس بدی داری!.......

با تشکر از الف (245453)
 
مهدي
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۰۷:۴۹:۰۳
قابل توجه صادق زيبا كلام ها!
باز بياييد و حرف از توهم توطئه بزنيد حرفي كه ار تاريخ توليد آن خيلي سال است كه مي گذرد و همان موقع هم جواب داده شد كه گوش نكرديد و حال كه بوي فاسد شدن آن مي آيد آنقدر هم بزنيدش تا ديگر كسي نباشد كه شما را نشناسد
حال كروبي ها بيايند و مثل افرادي چون ... كه فيلم ضبط مي كنند و پخش مي كنند به تشويق براي حضور در نا آرامي بپردازند و خود را ار اين پس ليدر اين جريانات معرفي كنند
راستي چرا اينها فكر نمي كردند عاقبت كارشان را!
يعني فقط به خاطر اين بود كه احمدي نژاد چشم دوخته به قدرت رياست جمهوري و براي رسيدن به اين كار هر اقدامي مي كند(حرف آقاي موسوي) و بايد شما جلوي اين كار را مي گرفتيد
خدايا مارا(همه راه) عاقلت بخيذ بگردان (245173)
 
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۰۸:۱۲:۰۳
اینگونه است که میگوییم جانم فدای رهبر. حالا هی فریاد بکشند و رهبر را زیر سؤال ببرند و بهم بدوزند که ذره ای از عشق ما را کم کنند. چه کنیم؟ خلایق هر چه لایق. چنین رهبر فرزانه ای را بگذاریم چه الگویی تحویلمان میدهند؟ یک مویش را نمیدهم. (245179)
 
كيا
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۱۷:۱۸:۱۶
جناب ناشناس كساني رهبري را زير سوال ميبرند كه در اين جريانات پس از انتخابات همواره از ايشان هزينه كرده و ميكنند و به هيچ چيزو هيچ كس هم جوابگو نميباشند . بنابر اين قرار نيست كه كسي اين رهبر فرزانه را بگذارد و يك الگوي ديگر را برگزيند . درست است كه اخيرا و به خصوص پس از انتخابات احساس ميشود كمي جامعه در التهاب به سر ميبرد اما مردم ايران نشان داده اند كه در مواقع مورد نياز بدون حتي هيچ اشاره اي به ميدان امده و دست اجنبي را به هر بلندي كه باشد قطع ميكند . پس بايد ملت ايران همواره به هوش باشد تا كساني چه در خارج و چه در داخل و در هر لباس و مقام و وووو كه قصد ضربه زدن به اين اب و خاك و دين و رهبري را داشته باشند را به زباله دان تاريخ بسپارند . در ضمن دولتي ها هم بايد اين را بدانند كه ديگر حق ندارند از رهبري هزينه كنند زيرا صبر مردم حد و اندازه اي دارد . (245337)
 
۱۳۸۸-۰۸-۰۹ ۱۲:۵۱:۰۳
برادر ما هم رهبرمان را دوست داريم و ايشان را يكي از مصاديق مهم وحدت مي دانيم.اما اين دليل نمي شود كه همواره ايشان را مدح كنيم و به نام دفاع از ايشان به مجالس منتقدين حمله ببريم و فاجعه اي مثل كوي دانشگاه يا قتلهاي زنجيره اي راه بيندازيم...!
امام علي (ع) مي گفتند از من سوال كنيد!انتقاد كنيد! به من ياد دهيدو مرا بنده خود كنيد با ياد دادن..! به مردم سفارش كردند به قاتل من تنها يك ضربه بزنيد نه بيشتر.....!
اما ببينيد بعضي از اين فداييان رهبر و ذوب در ولايتها چه فجايعي كردند كه دل خود رهبر خون شد ! (245797)
 
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۰۸:۵۰:۰۹
حسین درخشان چی شد؟ (245185)
 
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۰۹:۱۵:۴۷
حضرت رهبر من این انتقاد را به شما دارم که چرا از نظارت استصوابی حمایت می کنید؟ کجای اینکار با مردمسالاری سازگار است؟ اگر خبرگان باید فقیه اصلح را انتخاب و به عبارتی کشف کنند، چرا در مورد رییس جمهور هم چنین مجلسی شکل نگیرد؟ و اگر اینطور نباید باشد، چرا رهبری هم با رای مستقیم مردم انتخاب نشود؟ ایرادی بسیار منطقی و بسیار قدیمی که پاسخی به آن داده نشده است. (245188)
 
دادخواه
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۰۹:۳۹:۴۹
سلام بر رهبر فرزانه اي كه در مواقع حساس و بزنگاه ها به شايستگي و مدبرانه همچون پدري دلسوز امت را رهبري كرده و توطئه هاي دشمنان خارجي و وابستگان داخلي را نقش بر آب كرده و كشتي انقلاب را با كمك ملت بزرگ و قهرمان ايران در ميان طوفانهانهاي سهمگين به پيش مي برد. (245197)
 
امیر
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۰۹:۴۷:۱۷
اولین کسی که شورای نگهبان را زیر سوال برد و باعث تشکیک مردم به مجریان انتخابات شد باید محاکمه شود . با توجه به اینکه مقام رهبری در سفر به کردستان تاکید کردند هر 4 کاندیدا صالح هستن و شورای نگهبان هم آنها را تایید صلاحید کرده بود . چرا احمدی نزاد به کروبی گفت رشوه خوار ، چرا به موسوی گفت تو مورد حمایت دزدها هستی طلحه زمان از تو حمایت میکنه . این حرف هایی که احمدی نژاد گفت بر خلاف نظر شورای نگهبان و رهبری بود .
اولین کسی که بذر شک و تردید را نسبت به مجریان انتخابات کاشت احمدی نژاد بود . به نظر احمدی نزاد شورای نگهبان دزدها رو تایید صلاحیت کرده بود و ایرادای که ایشان به رقیبان میگرفت در حقیقت ایراد به شورای نگهبان و تایید مقام رهبری در مورد 4 کاندیدا بود . موسوی و کروبی هم دنباله روی او شدند .
من با اینکه با مقام رهبری مشکلی ندارم و ایشان را از ته دل دوست دارم ولی باورم نمیشه احمدی نژاد 63 درصد رای اورده .
اگر فقرا و محرومان به ایشان رای دادند پس سیستان و بلوچستان که فقیرترین استان ایران هست چرا موسوی رای اورد .
یادتون باشه تو مناظره موسوی نه با خانواده احمدی نژاد کار داشت نه با دوستانش حتی به مدرک کردان هم اشاره نکرد حتی نگفت آقای کلاه بردار مدرک است و فقط به ضعف های خود احمدی نزاد اشاره کرد . اخلاق را رعایت کرد . در صورتی که شایعه در باره یهودی بودنش بود ، بحث دزدی اختراع پسر خواهرش بود ، بحث چاپ کتاب احمدی نزاد راجب اتاق امن بود بحث عکس وزیر احمدی نزاد با وزیر اسرائیلی بود و .... ( به نظر شما موسوی اینا رو نمیدونست که ما میدونستیم یا فکر می کرد این چیزا برای مملکت و مردم اولویت نداره ؟) (245202)
 
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۰۹:۵۲:۳۳
چند سئوال:
1-چند درصد دانشگاهيان با دولت حاضر موافق هستند؟
2- تعداد افراد دارای سوابق نامناسب(کردان، رحيمی، مشائی و...) در دولت دهم چقدر است؟
3-چرا يک کميته متشکل از نمايندگان کانديدا ها ، مجلس و چند فرد مستقل انتخابات را بررسی نمی نمايند تا بصورت قطعی تکليف همه روشن گردد؟
4-جرم افراد دستگير شده بلافاصله بعد از روز انتخابات در وقايع اخير چيست؟
5-افراد حمله کننده به کوی دانشگاه چه کسانی بودند؟
6-افراد حمله کننده به مجتمع مسکونی سبحان چه کسانی بودند؟
7-قاتلين سه نفری که در کهريزک کشته شدند، کجا هستند؟
8-چرا نمايندگان مجلس در فرآيند رای اعتماد به کابينه، رای واقعی خود را به کابينه دهم ندادند؟ (245203)
 
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۱۰:۲۳:۲۳
ببخشید یک سوال از رهبر داشتم. کدام قسمت شما به افکار احمدی و کردان و مشایی نزدیک است؟ دکتری جعلی یا سازش با امریکا؟ ما که موندیم (245211)
 
فاطمه الف
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۱۰:۳۲:۳۸
از همگی خواهش می‌کنم حتما به این دو فایل صوتی که سخنرانی دکتر حسن عباسی رئیس مرکز مطالعات استراتژیک ایران هستند، گوش کنید. با دقت گوش کنید.
این سخنرانی در تاریخ ۱۰/۵/۱۳۸۸ در دانشگاه اصفهان انجام شده است.
http://www.bachehayeghalam.ir/media/abbasi/ajax2_hasan_abbasi_01(www.BGH.ir).mp3
http://www.bachehayeghalam.ir/media/abbasi/ajax2_hasan_abbasi_02(www.BGH.ir).mp3 (245213)
 
امیر
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۱۰:۴۷:۱۹
کاش انتقاد از رهبری رو هم چاپ می کردید . من از ایشون سوال دارم که اگه می ن موسوی بعد انتخابات اعلام پیروزی کرد و بی قانونی چرا خود ایشون روز اعلام نتایج قبل از تایید شورای نگهبان به احمدی نژاد تبریک گفتند . (خواهشا منتشر کنید که عدالت در نظر دادن باشه ............ (245216)
 
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۱۳:۳۱:۳۵
سلام اميرآقا
تبريك رهبري به برنده انتخابات رئيس جمهوري در همان روز بعد از انتخابات و وقتي پيروزي قاطع مشخص مي شود، در همه دوره ها رايج بوده. نشان به آن نشان كه روز 3خرداد 1376 رهبري به خاتمي تبريك گفت. (245280)
 
زیبا
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۱۱:۰۵:۲۴
چرا موسوی دروغ می گوید؟
او اخیراً گفته که به ولایت فقیه پایبند است.پس چرا به پیام خصوصی رهبر گرامی اعتنا نکرد؟چرا در اون دیداری که با رهبر داشت به سخنان رهبری بی اعتنایی کرد؟
نه!دروغ گوی واقعی موسویه نه احمدی نژاد!
هر کس که دم زد از ادب مرد، حرف بود
هر کس که فحش داد به فیض ادب رسید (245220)
 
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۱۲:۵۵:۱۹
به نام خدا اين بزرگترين اشتباه كه جا داشت از بروز آن جلوگيري شود متأسفانه اتفاق افتاد و آن هم اين بود كه گروهي مديران كشور را تافته جدا بافته دانستند و آنها را در محمل عصمت و قداست گذاشتند و گروهي ايشان را بدترين موجودات روي زمين پنداشتند و گروه اول جمع اندكي بر پندار خود اعتقاد قلبي داشتند و در پي هيچ بهره برداري مادي نبودند و دلشان چنين گواهي مي داد و اما گروه بزرگتر زير چتر تقدس مديران رانتها بردند و كاخها ساختند و به روز سخت اولين كساني هستند كه مقدسات خود را قرباني مي كنند و دنبال خدايي ديگر براي خرمايي ببشتر خواهند رفت.
گروه مخالف كه بيشترشان با نجابتند به قهر و غضب دور قابچي ها به اين روز افتادند و جان بر داشتند و وطن را گذاشتند و با عشقش فرار كردند و در آتش فراقش يك عمر بايد بسوزند و بسازند و اندكي از مخالفين نيز چون خود بر قدرت سوار نيستند بر مديران كينه روا مي دارند.
راه اين است كه به سوي وحدت ملي حركت كنيم كه هم دور قاب چي هاي فراوان حكومتي بر آن سنگ مي زنند كه شركاي فكري قدرت طلبشان در بيرون از حاكميت بر آن سنگ ستم روا مي دارند و اگر اراده اي هست بايد فرزندان ايران در داخل و خارج به وحدت ملي فرا خواند و هركس اعتراض كرد با نگاه به كارنامه او مي توان به نيتش پي برد كه اگر فرصت خود در تهديد مي بيند بايد او را راند و اگر دلسوز است و به اشتباه مي گويد بايد راهنمايش كرد و از هيچ اسم و رسمي نبايد ترسيد كه بزرگترين قدرت براي مردم است و هيچ كارگزار بزرگ و كوچك از حكومت مقدس نيست. با احترام به همه انديشه ها به اميد روز وحدت و آشتي ملي. (245267)
 
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۱۳:۰۱:۱۶
بسمه تعالي
لصفا فايل صوتي قابل دانلود ، سخنان رهبري را در سايت قرار دهيد ، (245269)
 
soodeh eskandari
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۱۴:۴۵:۲۴
جریان خوارج را به خوبی می توان الان دید و من متعجبم که چگونه انتظار فرج داریم وقتی یک عده که خود را منتظر می دانند اینگونه به راحتی از ولایت خروج می کنند چه توقعی داریم که اخرین ذخیره خدا ظهور بفرمایند وقتی نمی توانیم در یک بلای بسیار کوچک که از جانب نه همه دشمنان فقط عده کمی از انها بوجود امده حق را از باطل تشخیص دهیم وقتی حتی کسانی که خود را عالم دین می دانند و ملبس به لباس علما هستند فکر مقام و ثروت جسارت خروج از ولی فقیه را به انها می دهد چرا باید متوقع باشیم که منتظر عالم بیاید ایا در ایران که به اسم ام القرای اسلام و مرکز شیعیان معروف است چند عاشق سینه چاک که به راحتی و بدون تامل و تفکر داخل تنور بروند وجود دارد من تا قبل از این بلوا همیشه در ذهنم از خدا گله مند بودم که ما چه گناهی داریم که در زمان ظهور ائمه نیستیم و نمی توانیم برکت وجودشان را درک کنیم ولی حالا خودم هم اصلا راضی نیستم که اخرین ذخیره به دست هرزه گرانی چون ما بیفتد ما لیاقت ان بزرگ را نداریم (245295)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.