توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 62409
مشروح دادگاه متهمان حوادث روز عاشورا
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۸ ساعت ۱۵:۴۷
جلسه رسيدگي به اتهامات دو نفر از متهمان حوادث عاشورا صبح امروز به صورت علني و با حضور خبرنگاران در شعبه 15 دادگاه انقلاب به رياست قاضي صلواتي و با حضور نماينده مدعي‌العموم و وكلاي متهمان برگزار شد.

به گزارش ايسنا، قاضي صلواتي در آغاز جلسه دادگاه اظهار كرد: اولين جلسه محاكمه برخي از عناصر ضد انقلاب‌ كه در آشوب‌هاي روز عاشورا شركت داشتند امروز در شعبه پانزده دادگاه انقلاب به صورت علني و با حضور وكلاي تسخيري شروع مي‌شود.

وي تاكيد كرد: بر اساس فرمايشات مقام معظم رهبري قاضي بايد فقط خدا و قانون را در نظر بگيرد.

وي مواد ‌192 ، ‌188 از قانون مجازات اسلامي و بند ج ماده ‌14 قانون اصلاح قانون تشكيل دادگاه‌هاي عمومي و انقلاب قرائت كرد.

قاضي صلواتي همچنين از خبرنگاران حاضر در جلسه خواست اسامي متهمان را در گزارش‌هايشان قيد نكنند.

پس از قرائت مقدمه كيفرخواست توسط نماينده دادستان، فيلمي از وقايع و حوادث روز عاشورا پخش شد.

دادستان تهران نيز ساعت ‌11 و ‌10 دقيقه در جلسه رسيدگي به اتهامات اين متهمان حضور پيدا كرد.

به گزارش ايسنا، اكبري در ادامه جلسه به قرائت كيفرخواست انفرادي متهم رديف اول پرداخت و گفت: متهم رديف اول ليسانس،‌مجرد، شيعه، بدون سابقه كيفري بازداشت با صدور قرار بازداشت موقت متهم به 1- محاربه از طريق هواداري و ارتباط با گروهك منافقين 2- اجتماع و تباني به قصد ارتكاب جرايم عليه امنيت كشور با همكاري سارا، ريحانه و محسن 3- فعاليت تبليغي عليه نظام و به نفع معاندين،‌ منافقين و تروريست‌ها 4- خروج غيرقانوني از كشور.

به گفته نماينده دادستان اين متهم از قبر ندا آقاسلطان و سهراب اعرابي دو بار فيلم گرفته و براي منافقين ارسال كرده است و گروهك منافقين براي وي ايميلي را ارسال كرده‌اند و از او خواسته‌اند در بابلسر شعارنويسي در حمايت اعتصاب پايگاه اشرف داشته باشد.

قاضي صلواتي متهم رديف اول را فراخواند و اتهامات مذكور را به وي تفهيم كرد.

متهم رديف اول در دفاع از خود گفت: برادرم در قرارگاه منافقين بود و به خاطر ملاقات با برادرم در سال 87 به آنجا رفتم. خانمي به موبايلم زنگ زد و گفت مي‌خواهي برادرت را ببيني از آنجا كه من اعتياد داشتم و نه جايي به من كار مي‌دادند و نه امكان مالي براي مسافرت داشتم به هواي مسافرت در خارج از كشور جواب تلفن را دادم تا ببينم مي‌گويند خارج، در آنجا چه خبر است.

قاضي از متهم سوال كرد: برادرت با منافقين چندين سال است كه ارتباط دارد؟

متهم گفت: برادرم هفت سال است آنجاست و وقتي به آنجا رفتم عمويم را نيز ديدم براي اين سفر به مريوان رفتم و يك نفر آنجا همراه عكسم منتظرم بود من را به صورت قاچاق از مرز خارج كردند.

قاضي: چند روز در در قرارگاه اشرف بودي؟

متهم: بيشتر از ده روز و كمتر از 15 روز در قراگاه اشرف بودم.

قاضي: در قرارگاه اشرف چه كار مي‌كرديد؟

متهم: از موزه ديدن كردم و آنها فيلمي را برايم پخش كردند و تبليغاتي داشتند اما من درگير كار سياسي نبودم من آدم سياسي نيستم اين سفر را به هواي پيدا كردن كار در اروپا انجام دادم و اعتياد و توهمات آن باعث شد به قرارگاه اشرف بروم. دو تن از عموهايم به لحاظ ارتباط با منافقين در سال 60 اعدام شدند. اما من آن موقع بچه بودم و در حال حاضر از آنها هواداري ندارم و فقط براي ديدن برادرم آنجا رفتم و در برگشت در كردستان به لحاظ پايان يافتن زمان حضورم دستگير شدم و يك سال و نيم به لحاظ طولاني شدن جلسه دادگاه آنجا زنداني بودم.

قاضي: در قرارگاه اشرف چه اطلاعاتي به آنها داديد ؟

متهم: از آنجايي كه به خاطر اعتياد آدمي منزوي بودم آنها سوال مي‌كردند مثلا فلان خيابان راهش باز شده اما من جوابي براي آنها نداشتم زيرا دو سال بود در شهركرد كار مي‌كردم و از شرايط دور بودم.

قاضي: در قرارگاه اشرف آموزش، سفارش و كاري به تو محول شد؟

متهم : يك ايميل به من دادند و گفتند وقتي ايران رسيدي خبر سلامتي‌ات را به ما بده چيز ديگري به من ندادند كه اين كار را بكن يا نكن. ضمن اينكه سفر من جنبه سياسي نداشت و بعد از بازگشت به ايران از آنجايي كه درگير اعتياد بودم توقع سياسي بودن نمي‌رفت. خانمي به نام سارا با من تماس گرفت فكرم اين بود كه الان مرا دعوت مي‌كنند و يك سال ونيم كه بابت آنها زنداني بودم خسارت به من مي‌دهند و با اين خسارت مي‌توانم براي خودم كار و كاسبي راه بيندازم. بچه مريض دارم كه به خاطر اعتيادم نتوانستم خرجش را بدهم.

وي در ادامه گفت: روز 13 آبان و 16 آذر در اغتشاشات نبودم و به لحاظ موقعيت شغلي‌ام در يكي از شهرستان‌هاي استان تهران مجبور به حضور در محل كارم بودم و ساعت كارت‌زني‌ام مشخص است.

قاضي: فيلم را براي منافقين چگونه تهيه كردي؟

متهم: در روز قدس در كنار مسجد الجواد ايستاده‌ بودم و كنجكاو بودم و مي‌خواستم بدانم چه خبر است؟ دو فيلم گرفتم و براي منافقين فرستادم از قبر ندا آقاسلطان و سهراب اعرابي نيز فيلم گرفتم و فرستادم. محارب عليه جمهوري اسلامي نيستم و دنبال سياست نيز نيستم. هيچ محاربه‌اي با جمهوري اسلامي ندارم اين كارها را انجام دادم تا خسارتم را از آنها بگيرم.

قاضي: بعد از ارسال فيلم چگونه با منافقين ارتباط برقرار كردي؟

متهم: آنها هفت يا هشت بار ايميل فرستادند كه در آنها به من اعتراض مي‌كردند كه چرا جواب نمي‌دهي. مثلا مي‌گفتند به بهشت‌زهرا برو ببين چه خبر است؟ مي‌رفتم و مي‌ديدم خبري نيست.

قاضي: خانم سارا چند بار با شما تماس گرفت؟

متهم: يك بار تلفني صحبت كرديم و هشت بار نيز ايميل زد.

قاضي: راجع به بابلسر توضيح بده كه آيا براساس دستورات سازمان و مطالب ديكته شده در آنجا اقدام به شعارنويسي كردي؟

متهم: به همراه 50 نفر از اعضاي خانواده به بابلسر مسافرت كرديم در آنجا در كافي‌نت ايميلم را چك كردم. ايميلي با محتواي اينكه حمايت از اعتصاب را روي ديوار بنويس آمده بود. روي ديوار آن جمله را نوشتم اما عبارت را به ياد نمي‌آورم.

قاضي: در مورد روز عاشورا توضيح بده؟

متهم: با ريحانه بيرون رفتيم و فقط تماشا مي‌كرديم. وقتي نقطه‌اي شلوغ بود از ترس راهمان را عقب‌تر مي‌برديم از خيابان ويلا تا بيمارستان امام خميني(ره) رفتم و از آنجا يك ماشين گرفتم. راه در آنجا يك طرفه بود و نيروهاي امنيتي آنجا را كنترل مي‌كردند و در شيخ‌فضل‌الله نوري به اجبار از خودرو پياده شديم و مجدد در نزديك يادگار امام سوار خودرويي شدم و از آنجا به خانه‌ام در پيچ شمران برگشتم و حتي يك شعار ندادم و به خاطر ترس در اغتشاشات شركت نكردم. فيلمي تهيه كردم اما در موبايلم سوخت و آن را در حال حاضر ندارم.

قاضي: با چه انگيزه‌اي از منزل حركت كرديد؟ شما كه گفته بوديد كه سياسي و اهل مسافرت نيستيد و به علت معتادي حال نداريد؟ چگونه در روز عاشورا اين فيلم‌ها را گرفتيد؟ آيا به دستور سازمان بود؟

متهم: در كارگاه فيلم‌ها را به همديگر نشان مي‌دهيم شما مي‌توانيد سابقه من را بررسي كنيد مي‌فهميد سياسي هستم يا نه. يك شعار هم ندادم.

قاضي: فيلم را براي سازمان فرستادي؟

متهم: پنج دقيقه پس از حضور در منزلم دستگير شدم و فيلم‌هاي گرفته شده نيز در دوربينم نبود.

قاضي: طبق گزارش وزارت اطلاعات و مدارك و اسناد مشخص است كه شما براساس دستورات تشكيلاتي سازمان در آشوب و فتنه روز عاشورا شركت كرده‌ايد؟

متهم: ارتباطم را از 20 روز قبل از اين حوادث با سازمان قطع كرده بودم.

قاضي: در روز 13 آبان و 16 آذر براساس اقرارهاي قبلي‌ات حضور داشتي.

متهم: من قصد رفتن در اين تجمعات را داشتم اما بايد صبح زود به سر كار مي‌رفتم.

قاضي: شايد وقتي در زندان بودي، اعتيادت را ترك كردي و يادت نمي‌آيد؟

متهم: يك آدم معتاد چيزي در ذهنش نمي‌ماند چگونه مي‌شود من طي ده روز در اين قرارگاه آموزش ديده باشم. چگونه طي ده روز از اعتياد برگردم و سياسي شوم؟ من اشتباه كردم از دادگاه مي‌خواهم با رافت و مهرباني به من لطف كند از كارم توبه مي‌كنم از خدا و شما مي‌خواهم مرا ببخشيد. قبول دارم اشتباه كردم اما ديدگاهم تغيير نكرده اگر شما به من بگوييد اينجا كار وجود دارد من آنجا مي‌روم.

قاضي : در روز عاشورا به مقدس‌ترين مقدسات مردم توهين شده است.

نماينده دادستان خطاب به متهم گفت: از هواداري ريحانه از سازمان منافقين باخبر بوديم و هميشه شما با هم مي‌رفتيد ضرورتي براي اين كار وجود ندارد.

قاضي: برادر شما هشت سال است در قرارگاه اشرف است چرا در طول اين مدت به آنجا مسافرت نكرديد؟

متهم: برادرم در سال 87 با من تماس گرفت و نمي‌دانم چرا قبل از آن با من تماس نگرفته است.

در ادامه قاضي، ياورزاده وكيل تسخيري متهم رديف اول را براي دفاع از موكلش فرا خواند؟

وكيل متهم رديف اول ابتدا از اينكه موكلش در كمال آزادي دفاعياتش را بيان كرده تشكر كرد و گفت: موكلم در 40 سالگي با داشتن مدرك ليسانس عمران از بيكاري رنج مي‌برد و در رسيدگي بهتر است به اظهارات موكلم توجه شود و از اظهارات ديگر متهمان عليه همديگر توجه نشود.

وي گفت: مواد 186 ، 610 و 500 قانون مجازات اسلامي جمع اضداد است و از محاربه قيام مسلحانه به ذهن متبادر مي‌شود در حالي كه از موكلم سلاحي كشف نشده و ارتباط و همكاري موثري با گروهك منافقين نداشته است و به اميد پيدا كردن كار و ديدن برادرش از كشور خارج شده در واقع از اعتياد خودش فرار كرده است.

وكيل متهم رديف اول در ادامه افزود: مسافرت يك هفته‌اي موكلم به عراق قبل از انتخابات و آشوب‌ها بوده و آيا مسافرت به معناي اطلاع از اساسنامه منافقين است؟ يك معتاد تزريقي مي‌تواند در يك شاخه موثر نظامي، سياسي و گروهك فعاليت عليه نظام داشته باشد؟ از اخبار و مطبوعات جمهوري اسلامي شنيده‌ام كه مركزيت گروهك منافقين از بين رفته و از نظر فيزيكي وجود ندارند. در مواد مذكور آمده كه متهم بايد موضع گروهك را بداند در حالي كه موكلم از اين موضوع بي‌اطلاع بوده است. به دليل اينكه برادر و عموي اين شخص جزو منافقين هستند ما نمي‌توانيم بگوييم به عنوان محارب محاكمه شود. اعمال ارتكابي از سوي موكلم از محاربه خارج است.

ياورزاده در ادامه گفت: در خصوص ديگر اتهامات هيچ فردي به چنين شخص معتادي اعتماد نمي‌كند و اينكه اجتماع و تباني داشته نيز مشخص است كه مادر و پدر پير وي (ديگر متهمان اين پرونده) نمي‌توانند راه بروند. موكلم از گذشته اعتيادآور، بيكاري،‌انشقاق خانواده ،‌جدايي از زن و فرزند نادم و پشيمان است و تقاضاي عفو مي‌كند و چنين فردي نمي‌تواند مجري دستور منافقين باشد و تقاضاي صدور حكم برائت براي وي را دارم.

قاضي صلواتي با شنيدن اظهارات وكيل مدافع متهم گفت: مركزيت گروهك منافقين هنوز از بين نرفته و گروهك تروريستي منافقين مشمول ماده 186 قانون مجازات اسلامي مي‌شود.

نماينده دادستان نيز گفت: متهم با علم به اين موضوع اقدام كرده و ايشان مادرش را به پارك لاله مي‌برد تا در جلسات مادران كشته شدگان شركت كند كه تقاضاي صدور حكم را دارم.

قاضي صلواتي به منظور اخذ آخرين دفاع متهم را فرا خواند و اتهامات مندرج در كيفرخواست را براي وي قرائت كرد.

متهم در پاسخ به اظهارات نماينده دادستان گفت: اينكه مادرم را به پارك ببرم وظيفه‌ام است اما من محاربه‌اي با جمهوري اسلامي ندارم و نخواهم داشت. سرابي جلوي راه من بود. دنبال كار بودم، ‌اعتياد جلوي چشمم را گرفته بود.

متهم در ادامه با قرائت بخشي از آيات قرآن از قاضي طلب عفو و بخشش كرد.

به گزارش خبرنگار حقوقي ايسنا، اكبري، نماينده دادستان در ادامه به قرائت كيفرخواست انفرادي متهم رديف دوم پرونده حوادث روز عاشورا پرداخت و افزود: متهم رديف دوم دانشجو، فاقد سابقه كيفري، بازداشت با قرار بازداشت موقت متهم به1- محارب از طريق ارتباط و هماهنگي عالمانه،‌آمرانه و موثر با گروهك تروريستي منافقين و سركردگي در هسته داخل 2- اجتماع و تباني به قصد ارتكاب جرايم عليه امنيت به همراه ساير اعضاي تيم منافقين سارا، مطهره 3- فعاليت تبليغي عليه نظام جمهوري اسلامي و به نفع معاندين، منافقين و تروريست‌ها است.

وي گفت: با توجه به گزارش وزارت اطلاعات، اقرار و اعترافات متهم و اظهارات ساير متهمان اين متهم ارتباط موثري با سرپل منافقين داشته و دستورات آنها را اجرا كرده و در آشوب‌هاي 25 تا 27 خردادماه، 16 آذر ، 13 آبان ،‌18 تير و تجمعات پارك لاله شركت و عكس و فيلم تهيه و اطلاعات براي منافقين ارسال كرده است.

نماينده دادستان با تاكيد بر اين‌كه بزه‌كاري وي محرز است، گفت: با استناد به مواد 186، 500، 610 ، 46 و 47 قانون مجازات اسلامي به عنوان محارب براي وي درخواست مجازات داريم ضمنا تاريخ وقوع بزه سال 88 در حوزه تهران است.

قاضي متهم رديف دوم را براي دفاع فرا خواند و گفت: پيش از تشكيل جلسه وكيل، پرونده را مطالعه و با متهم ملاقات داشته است.

متهم رديف دوم در ابتداي دفاعياتش گفت: من اصلا گروه منافقين را نمي‌شناسم كه آمرانه،‌عالمانه و موثر اقدام كرده باشم. براي آموزش به خانه مطهره مي‌رفتم.

قاضي: در بين اعضاي خانواده‌ات معاند با جمهوري اسلامي داري؟

متهم: نه. طبق ارتباطات خانوادگي كه با مطهره داشتيم و از آنجا كه فاميل پدرم بود رفت‌وآمدهايي داشتيم و تا بعد از انتخابات هيچ فعاليتي نمي‌كردم. آزار من به يك مورچه نيز نمي‌رسد. سارا به من ايميلي زد و با عنوان يك دوست با او دردل مي‌كردم. سارا به من گفت يك شماره تلفن به من بده تا با تو حرف بزنم به او گفتم ندارم كه او گفت يك سيم كارت بگير و يك شماره تلفن به من داد و گفت برو سيم كارت را از او بگير.

متهم رديف دوم در ادامه مدعي شد كه جزييات قرارهايش يادش نمي‌آيد كه نماينده دادستان اقرارهاي قبلي وي مبني بر اينكه سرپل منافقين به او گفته است به پارك برو و از خاله سيم كارت را بگير را قرائت كرد.

متهم رديف دوم گفت: از آنجايي كه تجمعات 25 ، 26 و 27 خرداد آرام بود و من نمي‌دانستم اين تجمعات غيرقانوني است شركت كردم و هيچ دستوري از سازمان براي شركت نداشتم و در تجمعات 18 تير ، 13 آبان و 16 آذر و روز عاشورا و تاسوعا وقتي ديدم يك جمعيتي در خيابان هستند به آنجا رفتم.

نماينده دادستان گفت: در تجمعات 25 و 26 و 27 خردادماه فيلم گرفتي و از حوادث روز عاشورا و تاسوعا نيز فيلمي ارسال كردي و از مرگ منتظري نيز فيلم گرفتي.

متهم گفت: از روز عاشورا و تاسوعا فيلمي ارسال نكردم و روز مرگ منتظري سركار بودم و هيچ فيلمي نگرفتم.

قاضي: سارا از شما چه مي‌خواست؟

متهم: تا بعد از انتخابات ارتباط ما ايميلي بود و فقط دردل دوستانه با او داشتم. سارا هميشه به من مي‌گفت به مطهره كمك كن.

قاضي: در تجمعات مادران در پارك لاله شركت مي‌كردي؟

متهم رديف دوم گفت: يك روز در اتوبوس شنيدم كه مادرها در پارك لاله هستند.

نماينده دادستان: از تجمعات در پارك لاله فيلم گرفتي؟

متهم رديف دوم: وقتي از كلاس بر مي‌گشتم خانمي در اتوبوس گفت هنرپيشه‌ها در اين تجمعات شركت مي‌كنند عكس‌هايي را از كافي‌نت گرفتم و به آنجا بردم .عكس ندا، سهراب و كيانوش بود و از ‌آنها نيز فيلم گرفتم اما به جايي ارسال نكردم.

نماينده دادستان: دو اسم مستعار هاني و پريسا را سازمان براي شما انتخاب كرده بود؟

متهم: من اسم مستعاري براي خودم انتخاب نكردم.

قاضي: يك فقره شعارنويسي به عنوان "ما مادران قيام ايستاده‌ايم" در پارك لاله داشتي؟

متهم: من اصلا شعاري ننوشته‌ام. گفتم اين شعار را شنيده‌ام. من هيچ مورد شعارنويسي نداشتم.

نماينده دادستان: سارا با تو تماس گرفت و گفت در روز عاشورا چه خبر است؟

قاضي: روز عاشورا كجا بودي؟ به دستور منافقين از حوادث روز عاشورا فيلمبرداري كردي؟ شما باچه انگيزه روز عاشورا از منزل خارج شدي؟ ارتباط شما با احمد ارتباط تشكيلاتي است؟ و در سفر تشكيلاتي بابلسر در آنجا شعار نوشتيد؟

متهم: احمد، فاميلمان بود.سفر، خانوادگي بود. شعاري ننوشتم. من عليه جمهوري اسلامي ايران شعاري ندادم. من اقدام عليه امنيت ملي نكردم.

نماينده دادستان گفت: در اقرارهاي قبلي‌ات عنوان كرده بودي براي حمايت از قرارگاه اشرف شعارنويسي كردي و خط تلفن در اختيار تو گذاشته بودند و آنها با تو تماس مي‌گرفتند و از ندا و ساير كشته‌شدگان فيلمبرداري به درخواست آنها كردي؟ سارا و فتانه اين درخواست را از تو داشتند؟

قاضي : اسم خودت كه قشنگ است چرا اسم تشكيلاتي براي خودت انتخاب كردي؟

متهم: من اسمي براي خودم انتخاب نكرده بودم.

بنابي، وكيل تسخيري متهم رديف دوم در دفاع از موكلش گفت: در قانون مجازات اسلامي محارب به دو شكل محارب به حكومت و محارب سلب آزادي از اشخاص عادي عنوان شده است.

وي در ادامه گفت: موكلم فراموش كرد بگويد كه پدرش از سال 60 تا 64 به علت گرايش به منافقين در زندان بوده و علت گرايش اين خانم به گروهك منافقين آن است كه زمينه و عوامل تاثيرگذار براي جلب وي وجود داشته است. موكلم دچار يك سردرگمي بوده و نمي‌توانسته راه سياسي و اجتماعي براي خودش ترسيم كند. در ماههاي اخير نيز ارتباطي با خانم سارا و فتانه برقرار كرده و سيم‌كارت‌هايي از آنها گرفته و موكلم براي مطرح شدن و همراه شدن با مردم به كوچه و خيابان رفته،‌شعار نويسي، فيلم گرفتن و ... را آغاز كرده است.

بنابي در ادامه گفت:‌ ايشان تحت تاثير مطهره بوده و محسن با قصد ازدواج ايشان را به خودش جلب و براي انجام اين گرايشات ترغيب كرده است. از دادگاه تقاضاي اعمال حداقل مجازات را دارم.

قاضي صلواتي متهم رديف دوم را براي اخذ آخرين دفاع فراخواند كه متهم رديف دوم در بيان آخرين دفاع گفت:‌ اشتباه كردم،‌پشيمان هستم،‌هيچ دشمني با نظام جمهوري اسلامي ايران نداشته و ندارم، تقاضاي عفو و بخشش دارم.

قاضي صلواتي در اين بخش از دادگاه با اعلام پايان جلسه دادگاه گفت: جلسه رسيدگي آتي متعاقبا اعلام مي‌شود.

 
 
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.