نظر منتشر شده
۲
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 66036
مراء، خدمت ناآگاهانه انقلابیون به غرب
تاریخ انتشار : شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۰۹:۱۳
مقدمه: هر چند شعاع این مقاله تمامی آزاد اندیشان را در بر می گیرد، لکن روی اصلی سخن با دین مداران و مستبصرینی است که نگاهشان به دستورات دینی و احادیث گرانقدر ائمه، همچون چراغی فروزان برای رهایی از گمراهی ها و ورود به دامنه امن الهی است.



سالها تحقیقات و تجربیاتِ روان شناسان، جامعه شناسان، شرق شناسان و متخصصین علوم ارتباطات غرب، طراحی پازلی را رقم زده که در آن با نگاهی جامع به تمامی گروه ها، تفکرات و دسته بندی ها، نقش هر کس برای به حرکت در آوردن ماشین جنگی رسانه غرب، مشخص شده است. در این میان نقش انقلابیون در به حرکت در آوردن این ماشین جنگی و له کردن اعتقادات و ایمان و عقیده مسلمانان، بسیار جالب و قابل تأمل می باشد. به یاد جمله آن بزرگی که گفته بود:" شیطان برای هر کسی دام خاصی پهن می کند و دام او برای مرجع تقلید با دامی که برای یک شخص عادی می اندازد، متفاوت است"، در این میان الگو برداری از این شیوه توسط شیاطین انسی نیز، چندان دور از ذهن نیست. در این مجمل، در ابتدا به بررسی جایگاه "مراء" در دین پرداخته با بررسی برخی احادیث مربوطه به تبیین خطرات و کمینهایی که در آن نهفته است، می پردازیم و در ادامه پس از اشاره به پازل طراحی شده غرب و جایگاه خاصی که در آن برای انقلابیون طراحی شده، به ارائه راهکارهای هنرمندانه دین برای تبدیل این تهدید بزرگ به فرصت می پردازیم.



مراء

مراء نوعی مباحثه و مشاجره بیهوده است که با  ايراد و اعتراض به سخن ديگري و اظهار نقص و خلل در آن به قصد تحقير و اهانت به وي، و اظهار برتري و هوشمندي خود انجام می شود. مراء معمولاً همراه با عصبيت يا غلبه جوئي بوده و بدین دلیل علماء علم اخلاق آن را از رذائل قوه غضب يا شهوت دانسته، آن را سرچشمه بيشتر شرها و فتنه ها می دانند.



برای بررسی دقیق موضوع به برخی آیات و احادیث مرتبط با موضوع می پردازیم:

باری تعالی در قرآن شریف این گونه مي فرمايد:



«وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْكِتابِ إِلاّ بِالَّتي هِيَ أَحْسَن» «با اهل كتاب جز به طريق نيكو مجادله مكنيد» (عنكبوت آيه 44). 



مگر جدال احسن، که جدال احسن دو ويژگي دارد؛

 1– هدف اثبات حقّ است و نشانه اش اين كه اگر مخالف حرف حقّ زد، فوراً كوتاه آمده و پذیرای آن باشد.



 2– کاملاً به دور از فضای احساساتی و ابراز انزجارها، علاقه ها و پرخاش باشد.



اين جدال احسن است و اسلام اجازه داده است، امّا جدالي كه شخص با قصد پیروزی و سرکوب مخالف خود وارد آن شده و بعضاً با بی ادبی و مانند آن همراه گردد، نفاق آور است.



امير مؤمنان عليه السلام فرمود: «اياكم و المراء و الخصومة، فانهما يمرضان القلوب علي الاخوان، و ينبت عليهما النفاق ». «از ستيزه و خصومت بپرهيزيد كه اينها دلهاي برادران را بيمار مي كند و نفاق را مي روياند».



و حضرت امام علي بن الحسين عليهما السلام فرمود: «بدا به حال امتي كه پيوسته در مراء و ستيزه باشد! واي بر مردم فاجري كه همواره در مخاصمه باشند! و بد امت گناهكاري است كه درباره غير خدا پرگو باشد» .



و حضرت امام صادق عليه السلام فرمود: «لا تمارين حليما و لا سفيها، فان الحليم يقليك و السفيه يؤذيك »، «هرگز با شخص حليم مجادله و مراء مكن و نه با سفيهي، كه حليم دشمن تو مي شود و سفيه به تو آزار مي رساند».



ابي درداء و ابي امامه و واثله و انس ذکر کرده اند که:

روزي پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) بر ما وارد شد در حالي كه ما راجع به يكي از مسائل ديني سرگرم بحث و مجادله و ستيزه جوئي بوديم، ديديم رسول خدا (صلي الله عليه و آله) چنان خشمگين شد كه شدت خشم او براي ما بي سابقه بود. سپس فرمود:



انما هلك من كان قبلكم بهذا، ذروا المراء فان المؤ من لايماري، ذروا المراء فان المماري قد تمت خسارته،ذروا المراء فان المماري لااشفع له يوم القيمة، ذروا المراء فانا زعيم بثلاثة ابيات في الجنة : في رياضها (ربضها(و واسطها و اعلاها لمن ترك المراء و هو صادق، ذروا المراء فان اول مانهاني عنه ربي بعد عبادة الاوثان : المراء)



ملتهائي پيش از شما به علت جدال و ستيزه جوئي،گرفتار انحطاط و نابودي شدند. از ستيزه جوئي دست برداريد؛ زيرا يك فرد با ايمان با كسي به جدال و ستيز برنمي خيزد. ستيزه جوئي نكنيد؛ چون ستيزه جو كاملاً و سخت زيانكار است. جدال را كنار بگذاريد؛ زيرا من در روز قيامت از ستيزه گر شفاعت و وساطت نمي كنم. با هم به ستيز نپردازيد؛ چون من براي كسي كه اگر از جدال - در حاليكه حتي حق با او است و راستين مي باشد - دست بردارد، سه خانه و جايگاه آرام بخشي در بوستانها و اطراف و مرغزار و ميان بهشت و قله هاي آن، ضمانت مي كنم. از مراء و جدال دست برداريد؛ زيرا نخستين كاري كه پروردگار من - پس از منع بت پرستي - مرا از آن نهي فرمود عبارت از ستيزه جوئي با مردم است. (منية المريد، ص ‍ 148. چند حديث، قريب به اين مضمون و مفصل تر از آن در كنزالعمال 3/64 و 647 و 882 آمده است).



امير‌المؤمنين(ع) فرمود: هر كس مراء و جدل را اخلاق خود كند تاريكي (شكّ و ترديدش) هرگز به صبح مبدّل نخواهد شد. يعني خود مراء، شكّ‌ و ترديد مي‌آورد، نفاق مي‌آورد.

گفتند: روزي پيغمبر اكرم (صلّي الله عليه وآله) بر ما وارد شد در حالي كه مشغول مراء در يك مسئله ديني بوديم، پيغمبر (صلّي الله عليه وآله) به شدت غضبناك شد كه او را تا آن زمان آن گونه نديده بوديم سپس فرمود: «اِنَّما هَلَكَ مَنْ كانَ قَبْلَكُمْ بِهذا، ذَرُوا الْمِراءَ فَاِنَّ الْمُؤْمِنَ لايُمارِي، ذَرُوا الْمِراءِ فَاِنَّ المُمارِي قَدْ تَمَّتْ خَسارَتُه، ذَرُوا الْمِراءِ فَاِنَّ المُمارِي لا اَشْفَعُ لَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ ذَرُوا المِراءِ فَانَا زَعِيمٌ بِثَلاثَةِ اَبْيات فِي الْجَنَّةِ فِي رِياضِها وَ اَوْسَطِها وَ اَعْلاها لِمَنْ تَرَكَ الْمِراءِ وَ هُوَ صادِقٌ، ذَرُوا الْمِراءِ فَاِنَّ اَوَّلَ ما نَهانِي عَنْهُ رَبِّي بَعْدَ عبادَةِ الاَْوْثانِ الْمِراءُ;



اقوام قبل از شما به خاطر همين جر و بحثهاي هوس آلود هلاك شدند.



مراء را رها كنيد كه مؤمن مراء نمي كند،

 مراء را رها كنيد زيرا مراء كننده گرفتار خسارت كامل می شود،

مراء را رها كنيد كه من روز قيامت براي مراء كننده شفاعت نمي كنم،

 مراء را رها كنيد كه هر كس آن را رها كند هر چند حق بگويد ضامن سه خانه بهشتي براي او هستم; خانه اي در رياض بهشت (قسمت پائين) و خانه اي در وسط و خانه اي در بالاي بهشت (اشاره به اينكه تمام بهشت در زير پاي او است).



 مراء را رها كنيد كه اولين چيزي كه خداوند بعد از بت پرستي مرا از آن نهي كرد مراء بوده است».

در حديث ديگري از پيغمبر اكرم (صلّي الله عليه وآله) آمده است: «ذَرُوا الْمِراءَ فَاِنَّهُ لاتَفْهَمُ حِكْمَتُهُ وَ لا تُؤْمَنُ فِتْنَتُه; مراء را ترك كنيد چرا كه حكمتي از آن فهميده نمي شود و از فتنه آن در امان نخواهيد بود».



در حديثي از امام صادق (عليه السلام) آمده: «اَلْمِراءُ داءٌ رَدِي وَ لَيْسَ لِلاِْنْسانِ خَصْلَةُ شَرٌّ مِنْهُ وَ هُوَ خُلْقُ اِبْليسَ وَ نِسْبَتِهِ فَلا يُماري في اَي حال كانَ اِلاّ مَنْ كانَ جاهِلا بِنَفْسِهِ وَ بِغَيْرِهِ مَحْرُوماً مِنْ حَقايِقِ الدّينِ; مراء (و جر و بحثهاي غير منطقي) درد بدي است و هيچ صفتي براي انسان بدتر از آن نيست و آن، اخلاق ابليس و منسوبين به او است و هيچكس در هيچ حالي مراء نمي كند مگر كسي كه نسبت به موقعيت خود و ديگران جاهل است، و از حقايق دين محروم می باشد».



در حديثي آمده است كه مردي به امام حسين (عليه السلام) عرض كرد بنشين تا در مسائل ديني با يكديگر مناظره (و جر و بحث) كنيم. امام در پاسخ او فرمود: «يا هذا اَنَا بَصيرٌ بِديني مَكْشُوفٌ عَلَي هُداي فَاِنْ كُنْتَ جاهِلاً بِدينِكَ فَاذْهَبْ وَ اطْلُبْهُ مالي وَ لِلْمُماراتْ وَ اِنَّ الشَّيْطانَ لِيُوَسْوِسُ لِلرَّجُلِ وَ يُناجيهِ وَ يَقُولُ ناظِرِ النّاسَ فِي الدِّينِ كَي لا يَظُنُّوا بِكَ الْعَجْزَ وَ الْجَهْلَ...; اي مرد! من نسبت به دينم آگاهم و هدايتم براي من روشن است تو اگر نسبت به دينت جاهل هستي برو و تحقيق كن مرا با مراء چكار و (بدان) شيطان پيوسته انسان را وسوسه مي كند و در گوش او ميگويد با مردم مناظره و جر و بحث در دين كن تا گمان نكنند تو جاهل و ناتوان هستي».



اميرمؤمنان علي (عليه السلام) مي فرمايد: «اَيّاكُم وَ الْمِراءَ وَ الْخُصُومَةَ فَاِنَّهُما يَمْرُضانِ الْقُلُوبَ عَلَي الاِْخوانِ وَ يُنْبِتُ عَلَيْهِمَا النِفاقَ; از مراء و جر و بحثهاي كينه توزانه بپرهيز كه دل هاي برادران را نسبت به يكديگر بيمار مي سازد و سبب تفرقه آنان مي شود».



در حديثي از امام اميرالمؤمنين علي (عليه السلام) آمده است: «جِماعُ الشَّرِ اللِّجاجُ وَكَثْرَةُ الْمُمارَاةِ; كانون شر، لجاجت و كثرت جر و بحثهاي بي منطق است».



روايات در زمينه نكوهش مراء بسيار فراوان است. آیات و احادیثی كه در بالا ذكر كرديم گلچيني از ميان آنها بود و دقت در همين احاديث براي پي بردن به خطرات اين خلق وخوي نكوهيده و آثار اسف انگيز و مخرب آن در فرد و جامعه روشن است.



علاوه بر موارد فوق، شرط ابتدائی ورود به بحث آگاه  و مسلط بودن بر موضوع مورد بحث است، چرا که عدم تسلط کافی یا به شکست نماینده تفکر حق منجر شده یا او را به وادی دروغ، اتهام، توجیه و مانند آن روانه می کند که در هر دو حالت، خسران دین را به همراه آورده، اطمینان مستمعین را نسبت به توانایی دین در اقناع عقول و تصرف قلوب از بین می برد. لذا در حديثي مي خوانيم كه محمد بن عبدالله معروف به طيّار به امام صادق (عليه السلام) عرض كرد: «بَلَغَني اَنَّكَ كَرِهْتَ مُناظَرَةَ النّاسِ; به من گفته اند كه شما از مناظره (شيعيان) با مخالفان كراهت داريد؟ امام فرمود: اَمّا كَلامُ مِثْلِكَ فَلا يَكْرَهُ، مَنْ اَذا طارَ يَحْسُنُ اَنْ يَقَعَ وَ اِنْ وَقَعَ يَحْسُنُ اَنْ يَطيرَ فَمَنْ كانَ هكَذا لا نَكْرَهُهُ; از گفتگوهاي شخصي مانند تو كراهت نداريم كسي كه هنگامي كه به پرواز در مي آيد مي تواند در جاي خود به خوبي بنشيند، و هنگامي كه مي نشيند مي تواند به پرواز در آيد ( با مهارت وارد بحث مي شود و با مهارت از آن خارج مي گردد) ما از گفتگو و مناظره چنين كسي ناراحت نيستيم».



آثار و پيامدهاي جدال و مراء

تاكيدهاي فراوان كه در آيات قرآن و روايات متواتر اسلامي در مذمت جدال و مراء و جر و بحثهاي پرخاشگرانه و بي منطق وارد شده به خاطر آن است كه اولاً نخستين اثر منفي اين اخلاق سوء، پرده افكندن بر چهره حقايق است و بدترين حجاب را ميان انسان و درك حقايق ايجاد مي كند به گونه اي كه گاه حتي واضح ترين بديهيات را درك نمي كند و به انكار اموري مي پردازد يا از مطالبي دفاع مي كند كه راستي مضحك است و اين اثر طبیعی مراء است، چرا که مراء احساسات انسان را به شدت تحریک و درگیر و جولان عقل را محدود کرده، نفس انسان را حاکم بر جلسه بحث کرده و در این فضا کاملاً مشخص است که قضاوت نفس، جز به نفع خود نمی باشد.



و اينكه در بعضي از روايات گذشته خوانديم خصومت و جدال و مراء قلب را بيمار مي كند ممكن است اشاره به همين معني باشد زيرا قلب به معني عقل است و بيماري آن به معني عدم درك حقايق. و نيز اگر در حديث اميرمؤمنان علي (عليه السلام) آمده كه كساني كه به جدال روي آورند كارشان به كفر مي كشد و يا اينكه جدال موجب شك در دين خدا و فساد يقين مي گردد، همه اينها اشاره لطيفي است به آنچه در فوق بیان گردید.



اضافه بر همه اينها جدال و مراء اُبُهَت و شخصيت انسان را در هم مي شكند و زبان جاهلان را به روي انسان باز مي كند اگر با افرادي نادان مجادله كند سبب هتك و توهين او مي شوند و اگر با دانشمندان ستيزه جوئي كند او را مغلوب و حقير مي سازند. در نگاهی دیگر مراء يكي از چهار چيزي است كه قلب را مي ميراند و روح انسان را بيمار مي سازد.



حق آنست که انسان بحثهاي خود را با ديگران با محبت و دوستي و تواضع و مهرباني و به صورت جستجوي حق برگزار كند كه هم از علم و دانش آنها بهره گيرد و هم آنها از علم و دانش او بهره مند شوند و با كمك يكديگر بتوانند جوانب مختلف یک مطلب پيچيده را موشکافی کرده، عمق واقعیتها را درکاوند، که اين همان جدال بر حق است.



انگيزه هاي جدال و مراء

با توجه به رابطه نزديكي كه ميان صفات رذيله وجود دارد و غالب آنها با يكديگر مرتبطند و علت و معلول يكديگر محسوب مي شوند اين خلق و خوي نكوهيده يعني جدال و مراء و پرخاشگري بي منطق نيز از صفات زشت ديگر سرچشمه مي گيرد:



1.    كبر و غرور

2.    خودنمائي و اظهار فضل و رياكاري

3.    تعصب و لجاجت

4.    دنيا پرستي



پازل طراحی شده غرب:

غرب به منظور نهادینه کردن شایعات در ذهن مخاطبان خود، نیازمند عبور از مراحل زیر است:

1.    انتشار گسترده اخبار به همراه شایعات باور پذیر

2.    تداوم در تکرار شایعات گذشته به همراه اخبار صحیح جدیدی که مطرح می شود

3.    ایجاد تدریجی شبهه در ذهن مخاطبان

4.    بارور کردن آن شبهه در اذهان

5.    درگیر کردن احساسات شخص با شبهه ایجاد شده در ذهن به منظور نهادینه شدن موضوع در جان مخاطب



چهار مرحله اول به کمک رسانه های تبلیغاتی غرب و در حضور ضعیف صدا و سیما و رسانه های انقلابی به خوبی رقم خورده، در جستجوی تکمیل این پروسه و آخرین فاز عملیات روانی می باشد، این مرحله با طراحی یک فضای جنگ و مشاجره دو طرفه پدیدار می شود، فضایی که چه بخواهیم و چه نخواهیم، هدف طراحان آن را برآورده می سازد. چرا که اگر تا به حال مسئله مطرح شده در ذهن مخاطب به عنوان یک شبهه و سوال عادی مطرح بود، که می توانستیم با لحنی آرام و منطقی قوی و در یک فضای کاملاً دوستانه به شفاف کردن مسئله و بر طرف کردن شبهه بپردازیم (و یا در صورت عدم هیچ گونه بحثی، احتمال به فراموشی سپرده شدن آن بیشتر بود)، هم اکنون با ورود به یک فضای مشاجره و جنگ لفظی که با تحریک عواطف و احساسات طرفین همراه است، نوعی قانون نانوشته و قرارداد روانی، لزوم پیروزی در بحث را بر دو طرف حاکم کرده، افراد به نحوی خود را نماینده آن تفکر دانسته و از تمام پتانسیلها و توان خود برای اثبات آن مدد می جویند، تمامی اطلاعات قبلی خود را از ذهن فراخوانی کرده به طور ناخوادآگاه اطلاعات نقیض ادعای مورد بحث را پالایش و سانسور، و به تقویت مدارک و اطلاعات تأیید کننده ادعا می پردازند و آنچنان پیوند محکمی بین آن اسناد و موضوع مورد بحث ایجاد می کنند که ذهن را با یک ساخت شناختی جدید که شبهه مطرح شده نیز در آن، جایگاه خود را پیدا کرده و ثابت شده است، روبرو می سازد. در این مرحله به برکت مشاجره ایجاد شده، شبهه بیان شده در ذهن شخص نهادینه شده، و هدف نهایی رقم می خورد.



تصاویر زیر، بحث مورد نظر و نحوه تشکیل ساخت شناختی ذهن را به تصویر می کشد:

 

قبل از نهادینه شدن تفکر جدید


تا وقتی که مبحث جدید، در ذهن نهادینه نشده باشد، پتانسیل فراموشی بالاتر و مقاومت شخص برای حفظ آن کمتر می باشد، لکن هنگامی که به نحوی با دانش قبلی شخص پیوند خورده و ساخت شناختی جدیدی را تشکیل می دهد، پیوند های آن محکم شده و به نحوی برای فرد، نهادینه می گردد. در این حالت زدودن تفکر جدید نیازمند گسستن پیوندهای ایجاد شده بوده که این خود مشکل را دو چندان می کند.

 

بعد از نهادینه شدن تفکر جدید

 
نکته1: در مواردی که یک طرف مراء از اطلاعات بالایی برخوردار باشد، معمولاً بحث با تحکم و به صورت یک طرفه پیش می رود. که هر چند در این حالت، مباحث قبلی کمتر رخ می دهد ولی آفتهای دیگری همچون احساس لجاجت، عقده، حقارت، حس انتقام گیری، کتمان حقیقت و مانند آنرا در فرد مقابل

دیدر می کند.



نکته2: همان گونه که  مومنین از مراء منع شده اند، به جدال احسن امر شده اند، و افراد نباید به بهانه عدم گرفتاری در دام مراء از زیر بار مسئولیت، شانه خالی کرده با خالی گذاردن صحنه، فضای یأس و ناامیدی و تاخت وتاز اندیشه های منحط را بر جامعه مسلمین حاکم کنند.

نکته3: هر چند ادله ای برای اثبات طراحی این پازل از سوی غرب ارائه نگردیده و شاید هم این گونه نباشد و گمانهای ما اشتباه باشد، لکن بی شک منتفع اصلی این فضای آلوده در درجه اول غرب می باشد.



با توجه به مباحث بیان شده، علت تحریم مراء از طرف شرع مقدس به خوبی ملموس بوده و مشخص است که چگونه نتیجه این خطای بزرگ، دستیابی به اهداف طراحی شده را تسهیل می نماید. از این رو اسلام دستور به جدال احسن داده، مومنین را به آن توصیه می کند، جدالی که در فضای کاملاً دوستانه و علمی و با حفظ کرامت نفس افراد و احترام به شعور و اعتقادات فرد، مباحث به خوبی حلاجی شده، حقایق(هرچند تلخ) مقبول، دروغها، تک تک شبهات و پایه های آن به آرامی فرو می ریزد، و زمینه رشد و شکوفایی عقل را فراهم آورده، دو طرف بحث را به یک طرف زمین بازی برده و مقابل ظلالت و گمراهی و دروغ و افترا و کج فهمی ها به میدان می فرستد.



چگونگی پدیدار ساختن فضای گفتمان علمی، که بتوان در آن عقول را پر بار و احساسات را به حاشیه راند، مستلزم فرصت و سیاهه دیگریست که امید می رود در آینده توفیق بیان آن حاصل گردد. لکن بی شک مجموعه ارزشمند "روش نقد" استاد علی صفائی، راهگشای تمامی علاقه مندان این بحث می تواند قرار گیرد.





منبع احادیث:

آیت الله مکارم شیرازی، ناصر.اخلاق در قرآن کريم (ج3).


 

 
 
سعید
۱۳۸۸-۱۲-۱۵ ۲۳:۲۵:۱۰
با سلام
من اغلب حوصله نظر تایپ کردن ندارم اما متن اینقدر آموزنده وجالب بود که مجبور شدم بنویسم : دستتان درد نکنه. (295526)
 
۱۳۸۸-۱۲-۱۶ ۱۰:۲۵:۵۳
بسیار جالب و به جا بود.روشنگرانه بود. (295617)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.