نظر منتشر شده
۲۸
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 79575
هشدار درباره خط انحرافی
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۵:۱۷
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و عضو مجلس خبرگان رهبری، با انتقاد شدید از سخنان نسنجیده برخی افراد در خصوص ایران و اسلام تاکید کرد: اندیشه ای که در پی اسلام ایرانی و دنبال مکتب سازی ناسیونالیستی برای اسلام است، اندیشه ای انحرافی و در امتداد تفکر نهضت آزادی به شمار می آید.



به گزارش "الف" از خبرگزاری رسا، آیت الله عباس کعبی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ظهر پنج شنبه در جمع مسؤولان و اعضای بنیاد مهدویت کرمان در مجتمع فرهنگی یاوران مهدی(عج) قم، با بیان اینکه انقلاب اسلامی ایران در امتداد راه و انقلاب انبیا و اولیا الهی است ابراز داشت: ما در انقلاب اسلامی به دنبال شکل گیری ایرانی توسعه یافته با هویت اسلامی و دینی هستیم.



وی تصریح کرد: در افق های سند چشم انداز که از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شده است، در کنار پیشرفت و توسعه و آبادانی کشور، به هویت اسلامی و دینی تاکید خاصی شده است.



این استاد سطح عالی حوزه علمیه قم، با انتقاد از مدعیان و طرفداران اندیشه اسلام برای ایران تصریح کرد:‌ افرادی که دنبال اسلام ایرانی هستند،‌ اندیشه آنها انحرافی است، ما دنبال ایرانی هستیم که فدای اسلام شود نه اینکه اسلام در خدمت ایران باشد و فدای ایران شود.



وی با بیان اینکه دو طرز تفکر اسلام برای ایران و ایران برای اسلام از ابتدای پیروزی انقلاب شکل گرفت گفت: بازرگان در آن زمان در کتاب انقلاب اسلامی در دو حرکت، به این موضوع تصریح کرد و گفته بود، ما با امام خمینی(ره) در این مساله دچار تفاوت بینشی هستیم.



آیت الله کعبی ادامه داد: بازرگان می گفت ما دنبال اسلامی هستیم که فدای ایران شود و در تزاحم این دو،‌ ایران بر اسلام مقدم است.



وی ابراز داشت: در مقابل این طرز تفکر انحرافی، دیدگاه امام راحل این است که ایران باید برای اسلام باشد و ایران جزیی از امت اسلام و در امتداد انقلاب انبیا و اولیا الهی است.



عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: اندیشه ای که دنبال اسلام ایرانی است، ‌مکتب سازی ناسیونالیستی برای اسلام را دنبال می کند و این اندیشه در امتداد اندیشه و تفکر نهضت آزادی و دوران هشت ساله اصلاحات است.



آیت الله کعبی گفت: این اندیشه و طرز تفکر،‌ تز ایران برای همه ایرانیان را با رنگ و لعاب دینی و مذهبی بیان می کرد،‌ در حالی که این اندیشه یک تفکر انحرافی است.



عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تاکید کرد: متاسفانه کسانی که در این حوزه صاحبنظر هم نیستند، مطالبی را بیان می کنند و با سخنان نسنجیده در برابر جریان توفنده و روز افزون بیداری اسلامی حاشیه سازی می کنند و با سخنان خود همه چیز را تحت الشعاع مسائل و موضع گیری های بی ربط قرار می دهند.



آیت الله کعبی، با قدردانی از موضع گیری های شجاعانه دولت در عرصه های بین المللی و همچنین احیای گفتمان امام راحل و انقلاب اسلامی، اظهار نظرهای برخی از منصوبان به رییس جمهور در حوزه های غیر مرتبط را نسنجیده دانست و ادامه داد: دکتر احمدی نژاد رییس جمهور مکتبی و انقلابی جمهوری اسلامی ایران، در جمع مردم همدان مطالب بسیار خوبی را بیان کرد و تمسک به قرآن کریم،‌ روایات اهل بیت را محور قرار داد و از ولایت ائمه اطهار(ع) و ولایت فقیه سخن گفت، اما متاسفانه با این وجود برخی از منصوبان چنین اندیشه های انحرافی را مطرح کردند.







 

 
 
۱۳۸۹-۰۵-۱۴ ۱۶:۳۱:۲۲
با خواندن این حرفها یاد آن نامه که برای دکتراحمدی نژاد نوشته بودند افتادم:
http://peymane.ir/fa/pages/?cid=2198

پیوست آن هم این مطلب بود:

از آقاي احمدي نژاد بايد پرسيد دليل شما براي به باد دادن اين همه دستاورد چيست؟ و بايد پرسيد براي اين قلبهاي شكسته چه پاسخي داريد ؟ و بايد پرسيد چرا و به چه قيمتي؟ و بايد پرسيد ...
در پايان اين يادداشت نامه جمعي از حاميان احمدي نژاد را ضميمه همه اين سؤالات بي جواب مي كنيم.

جناب آقاي رئيس جمهور
به پيوست انصراف جمعي از عاشقان ولايت از رأي به شما ارسال مي شود. ضمناً جنابعالي از اين پس احمدي نژاد ما نيستيد و تنها طبق اصل 114 رئيس جمهوريد.
ايام سرمستي مستدام
جمعي از حاميان شما" (342658)
 
ZMZ
۱۳۸۹-۰۵-۱۴ ۲۰:۵۳:۴۴
تند رفتی برادر. درباره لینکی که گذاشتی حتی اگر حق با اون‌ها باشه من با اون مطلب کاملاً مخالفم.
ضمناً، احمدی‌نژاد، احمدی‌نژاد است؛ و ما هم تا تهش باهاش هستیم.
و اینکه مطمئنم درباره این حرف‌وحدیث‌ها واکنش لازم را نشان خواهد داد. (342761)
 
ناصر
۱۳۸۹-۰۵-۱۶ ۲۳:۰۳:۳۶
آقای آیت الله یزدی که می گویند دیگران در امور دینی و تخصصی ورود نکنند چرا این همه روحانی در کشور داریم که در تمامی امور تخصصی از جمله امور اقتصادی و سیاسی و جامعه شناسی و روانشناسی و تاریخ و جغرافیا و زمین شناسی و نظامی گری و ... ورود کرده اند؟!! (343560)
 
منتظر
۱۳۸۹-۰۵-۱۴ ۱۶:۳۷:۵۸
همیشه و در همه زمانها ومکانها ثابت شده که اگر جامعه ای اسلام را پذیرفته وخالصانه در خدمت ان بوده در تاریخ مدح شده واگر جامعه ای یا شخصی ذره ای انحراف از اسلام ناب داشته یا آنرا در جهت منافع خود بکار بسته شکست خورده ومنفور واقع شده. (342666)
 
محمد
۱۳۸۹-۰۵-۱۴ ۱۸:۳۶:۲۳
کدام کشور خالصانه اسلام را پذیرفته و در تاریخ مدح شده؟ ببخشید تاریخ من ضعیفه لطفاً بیشتر توضیح بدبد.

تا اونجایی که ما می‌دونیم هر کشوری که اسلام رو پذیرفته البته به عنوان یک حکومت، (وگرنه ترکیه هم مسلمونه اما حکومتش لائیکه) داره در اعماق جهان سوم دست و پا میزنه (342705)
 
عدالتخواه
۱۳۸۹-۰۵-۱۶ ۰۱:۳۷:۳۰
گفتند در تاریخ مثل آل بویه ، نگفتند در حال حاضر ...

اگر من و شما هم پذیرای اسلام حقیقی بودیم وضعیتمان الان اینگونه که می گویید نبود. (343136)
 
محمد
۱۳۸۹-۰۵-۱۷ ۱۳:۴۷:۵۸
جالب است هر روز به اسم اسلام هر بلایی که می‌خواهند سرمان می‌آورند و اگر اعتراض کنیم می‌گویند این اسلام حقیقی نیست پس اسلام چیست؟ نمی‌گویید که این دولت اسلام را بهتر پیاده کرده به خدا فشار در این دولت به مراتب بیشتر از دولت قبل بوده! پس هرچه اسلام حقیقی‌تر شود فشار بیشتر می‌شود؟ (343837)
 
sadr
۱۳۸۹-۰۵-۱۴ ۱۹:۲۸:۰۹
تا کی باید حساب دکتر احمدی نژاد را از عناصر دور و بر ایشان جدا کنیم و خون دل بخوریم .چرا دکتر احمدی نژاد باور نمی کند که 24 میلیون نفر به ایشان رای ندادند به ولایت و اسلام و خط امام رای داده اند . چرا برخی پا را از گلیمشان فراتر می گذارند و حرفهایی می زنند که نه در تخصصشان است و نه ربطی به ایشان دارد؟ امیدوارم اینها با این انحرافات فکری دکتر را نیز با خود غرق نکنند. (342725)
 
اردشیر
۱۳۸۹-۰۵-۱۴ ۲۱:۱۶:۵۶
اینقدر ایران و ایرانی را در مقابل اسلام قرار ندهید که نه به این خواهیم رسید و نه به آن - این دو در تقابل نیستند بلکه دو موتور پیش برنده ما هستند که به هر دو بشدت نیاز داریم - ما ایرانیان مسلمان شیعه فرزندان کوروش و داریوش هستیم و به همه داشته هایمان افتخار می کنیم.
ما نه حمله هایی که به اسلام عزیز با داستان کاریکاتورهای مستهجن دانمارکی و هلندی می شد را فراموش می کنیم و نه حمله های هالیودی به هویت گرانقدر خود را با ساخت فیلمهای ضد ایرانی بمانند \"300\" و ....

نادیده گرفته شدن هر یک از این دو مولفه از سوی هر شخص و یا گروه و دسته ایی بشدت با عکس العمل مردم ایران روبرو خواهد شد.
واقع بین باشید. (342768)
 
۱۳۸۹-۰۵-۱۴ ۲۱:۳۱:۱۳
اسلامی که در فقر و بیکاری باشد اسلام ایران زمین نیست
اسلامی که در آن دروغ باشد اسلام ایران زمین نیست
اسلامی که در پارتی بازی باشد اسلام ایران زمین نیست
اسلامی که در آقازاده باشد اسلام ایران زمین نیست
اسلامی که قاتلین مجازات نمی شوند اسلام ایران زمین نیست
و..........

اسلام ایران زمین اسلام راستی و درستی عدالت واقعی است نه شعاری
قرآن سر نیزه دیگر چاره کار نیست ! (342773)
 
۱۳۸۹-۰۵-۱۴ ۲۱:۳۳:۰۱
منسوبان صحيح است نه منصوبان (342776)
 
داوود
۱۳۸۹-۰۵-۱۴ ۲۲:۱۲:۴۵
مردم ایران اسلام را دوست دارند و همیشه دارای عاطفه دینی و اسلامی بودند ولیکن بارها اتفاق می افتد یک عده از این حالت سوءاستفاده نموده و به ظاهر شعار طرفداری از ولی فقیه و یا ارزشی بودن میکنند . و ما وقتی عمل شان را باحرف هایشان می سنجیم میبینیم اینان در واقع یک چیز بیشترقبول ندارند و آن هم خودشان یعنی نظرات من در آوردی خودشان رالجاجت خودشان را ... (342787)
 
برهمت
۱۳۸۹-۰۵-۱۵ ۰۰:۴۸:۵۸
خداوند به همه دلسوزان نظام و اسلام طول عمر با عزت بدهد (342810)
 
سبحان ممیز
۱۳۸۹-۰۵-۱۵ ۰۲:۴۶:۴۴
نکته ای را که جناب کعبی به آن اشاره فرمودند منظورشان این است که ایرانی بودن امری اعتباری و اضافی و فرعی است و آنچه که حقیقی و اصلیست اسلامی بودن است و و اگر ما آن فرع را به جای اصل بگذاریم دچار مشکل می شویم؛اما باید دید که این از چه دید است و دلیل آن چیست البته دلیل آن نهضت آزادی نیست !هرچند که به گفت ایشان در خط فلان باشد بلکه ریشه ی آن را باید در کنج تاریکخانه ی ذهن غرب گرایان گذشته پرستی که حدود 80-90 سال پیش افاضات می فرموده ،عقیده نشر می کرده اند جست که همان ها بوده اند که چون راهی به جلو نداشته و خود نیز توانایی نشان دادن راهی نداشته اند بجای خیزش به جلو به پس تاخته و در ستایش های پر لاف و گزاف از \"گذشته\" و گذشته بینی و گذشته پرستی از یکدیگر سبقت گرفته اند و شوربختانه این اندیشه از همان دوران در بخش عمده ای از جامعه ی فرهنگ دوست یا متظاهر به آن گشترش یافت و همان ها که در میانشان مذهبی ها و خط امامی ها هم دیده می شود از یک طرف دل بسته تاریخ(به ویژه باستان)پرستی یاد شده و از طرفی در قید اسلام بودند اینجا بود که مجبور شدند نسخه موهومی به نام \"ایرانی اسلامی\" بپیچند که کمینه اش تا کنون دردی دوا نکرده و سر آخر هم وهم فزای نابلدان و سرگشتگان بوده است . اما اعتباری و اضافی بودن ایرانیت آن است که مثلاً اگر کسی که اصطلاحاً ایرانی است نماز بخواند پس آیا آن نماز هم نمازی ایرانی اسلامی است؟ مفهوم الفاظ و اصطلاحاتی مانند ایرانی بودن ،به لیل اینکه به هیچ وجه مقوم مصداق خود نیستند هرگز هم منشأ اثر نتواند بود هرچند که می تواند در برنامه ریزی ها استفاده شود. حقیر با تحقیق پیش می اندازم که این به اصطلاح ایرانی اسلامی بودن خط ساواک است . (342843)
 
یاور
۱۳۸۹-۰۵-۱۵ ۱۰:۰۴:۴۹
بسنده کردن به سیاست مطرود سازی و بهره گرفتن از تهدید و دشمنی در منازعه های گفتمانی با منطق هژمونی بیگانه است. هژمونی قدرت را بر اندیشه استوار می کند و اقناع و رضایت را بجای زور می نشاند. حذف رقیب در نهایت توان تئوریک گفتمان مسلط را تضعیف خواهد کرد. به همین دلیل در این میدان به راهی جز برابر نهادن اندیشه با اندیشه نمی توان اندیشید.جامعه مدرن، متکثر، پیچیده و متنوع است و سامان دهی کامل و نهایی آن ممکن نمی نماید و به نظر می رسد در جامعه ایرانی اگر تکثر و پیچیدگی بیش از جامعه های دیگر نباشد کمتر نیست. ایران همواره سرزمینی متعلق به قوم ها، ملیت ها و نژادهای مختلف با زبانها، فرهنگ ها و خرده گفتمانهای متنوع بوده است در دوران معاصر این پیچیدگی ها و تنوع بیش از پیش گسترش یافته و کار سامان دهی جامعه را با مشکل بیشتری روبه رو کرده است به همین دلیل گفتمانهای معاصر همگی در سامان دهی این جامعه ناکام مانده اند. چنین جامعه ای نیازمند باز اندیشی های پی در پی تئوریک و آفرینش نظریه ها و بروز خلاقیت های است که تنها در شرایط نبود خصومت و سرکوب امکان پذیرند. گفتمانهای حاکم نیز برای حفظ هژمونی خود نیازمند باز اندیشی ها، بازسازی ها و تحول تئوریک و سامان دهی مداوم تقاضاهای اجتماعی اند. به همین دلیل، گفتمانهای متقلب که توان باز اندیشی ندارند و تحول را تاب نمی آورند. خیلی زود به موزه تاریخ سپرده می شود.
پیدایش پی در پی جنبش های سیاسی و اجتماعی در ایران قرن بیستم نشان از تعارض درونی و تکثر گسترده جامعه ایرانی دارد. چنین جامعه ای همواره پیدایش و منازعه های جدید را به خود خواهد دید. بنابراین تصور تحقق یک مدینه آرمانی هماهنگ و بدون منازعه در ایران بسیار ساده اندیشانه است. گفتمانهای ایرانی، که بیشتر به دنبال تاسیس مدینه ای آرمانی و بر کنار از منازعه های گفتمانی بوده اند با تکیه بر طرد و سرکوب، تکثر و پیچیدگی جامعه را پنهان داشته اند. و با فروکاستن رقابت و غیریت به دشمن، منازعه های گفتمانی را با به حاشیه رانی کامل رقیبان و گرفتن فرصت رقابت از آنان فیصله داده اند. پیامد چنین سیاستی رادیکال شدن مخالفان و مطرودان، و افزایش تنش ها و خشونت ها و نیز از بین رفتن زمینه های نظریه پردازی و منازعه های تئوریک در جامعه ایرانی است که بن مایه های نظری گفتمانهای ایرانی را به شدت تضعیف نموده و آنان را، به دلیل ناسازواری های درونی و ناپختگی ها، در سامان دهی جامعه ناتوان ساخته است. در واقع توسل به طرد، تضعیف بنیانهای تئوریک گفتمان حاکم را در پی خواهد داشت و آن را در برابر بحرانها و بی قراری ها ناتوان خواهد ساخت. همچنین، تکیه بر طرد و نفی به اندیشه ها و نظریه ها مجال بروز نداده و بدین ترتیب راه را بر رشد و تکامل جامعه ایرانی می بندد و آن را در برابر بحرانها ناکام و سردرگم خواهد کرد.همانطور که در متن پژوهش اشاره شد. گفتکان پهلویسم با تکیه بر طرد و سرکوب، مخالفان را به رادیکالیسم و خشونت سوق داد و راه را بر بازسازی تئوریک خود بست؛ در نتیجه از شناخت بحرانها و بی قراری های جامعه ایرانی ناتوان ماند، در سامان دهی جامعه ایرانی و هویت بخشی به نیروهای اجتماعی با ناکامی روبه رو شد. و سرانجام در سیلی بنیان کن گرفتار آمد که بیش از هر چیز خود در پیدایش آن نقش داشت. ماهیت سلطانیستی رژیم شاه اجازه رقابت و پذیرش تکثر سیاسی را نمی داد. حذف رقیبان و اتکا بر نظامیان و درآمدهای نفتی و آمریکا تنها راههای حفظ بقای رژیم شاه بود. در وضعیت بعد از انقلاب اسلامی نیز، گفتمان مذهبی حاکم برای بقا همان گونه که در ابتدای پیدایش نظام جدید با تکیه بر اجماع و هژمونی فراگیر توانست. قدرت سیاسی را بدست آورد. باید بجای تکیه بر طرد، دشمن های درونی و بیرونی را کاهش داده و بجای بستن فضای منازعه های گفتمانی با تکیه بر علوم اجتماعی به بازسازی های پیاپی تئوریک بیندیشد. بستن فضای منازعه های گفتمانی در ایران ثمره شرایط تاریخی و تحت تاثیر شرایط جنگی و ترورها و خشونت مخالفان صورت گرفت. به نظر می رسد در صورتی که منازعه های گفتمانی در ایران به همان شکل ادامه می یافت امکان فروپاشی جامعه و از دست رفتن تمامیت ارضی کشور وجود داشت. بنابراین در آن زمان قربانی کردن آزادی برای رسیدن به نظم و امنیت و اقتدار موجه به نظر می رسید؛ ولی در شرایط عادی گسترش فضای منازعه، البته به شکلی مسالمت آمیز و با تکیه بر اصل بنیادین مدارا و گفت و گو، می تواند در جهت تقویت نظم و اقتدار قرار گرفته، بنیانهای نظری گفتمانها را تقویت کند و آنان را در جهت شناخت بی قراری ها و بحرانهای جامعه معاصر یاری نماید. (342863)
 
۱۳۸۹-۰۵-۱۵ ۱۱:۵۴:۰۹
ما جوانان این مملکت هم اسلام را برای ایران می خواهیم.اگر نه می رفتیم عربستان مکه زندگی می کردیم.مگر غیر از این است که شیعه را به عنوان سدی در برابر سنت استفاده کردیم.ما کاری به نهضت ازادی و ... نداریم.اول ایرانی هستیم بعد مسلمان.هر جای دنیا هم برویم تو پاسپورت ما اول نام کشور را می نویسند نه دین را. (342888)
 
jodam
۱۳۸۹-۰۵-۱۵ ۱۴:۴۳:۰۹
من قبلا هم گفتم اصل مسلمان بودن است و فرع ايرانى بودن واين ايرانى بودن بايد كمك كند كه اسلام را گسترش بدهيم زيرا برخورد ما ايرانى ها بسيار بهتر از برخورد اعراب با اسلام بود. (342921)
 
جواد
۱۳۸۹-۰۵-۱۵ ۱۸:۳۰:۴۶
به نام خدا
هشداربه موقعی است.
نشاندهنده آن است که دوستان دولت هم نگران شده اند
آقای رییس جمهوراین هشدار راجدی بگیرد.
اگرمشایی را عزل نمیکندحدافل ازاوبخواهدساکت باشد
ودرمواردی که درآنها تخصص ندارد اظهار نظر نکند
خوشحالیم که اولین کسی که روشن گرانه درباره این خط انحرافی هشدار داد
همان کسی بود که در بزنگا هها حامی دولت بود
ازآیت الله کعبی واقعا متشکرم. (343000)
 
رضا
۱۳۸۹-۰۵-۱۵ ۲۰:۵۷:۰۶
انقلاب اسلامی هویت بخش ملت بزرگ ایران است مکتب ایران اسلام ناب محمدی ورهبری الهی وچهاد وفداکاری برای تعالی اسلام است وملی گرایی به جز استبداد و استعمار وخودباختگی چیزی عاید ملت ایران نکرد اظهارات مشائی برش انحرافی در تاریخ ودستاوردهای الهی ملت ایران وهبستگی وبرادری اسلامی است همانگونه که ایت الله کعبی بیان کردند مکتب سازی ناسیونالیستی است (343042)
 
حمید
۱۳۸۹-۰۵-۱۶ ۰۰:۵۷:۰۰
مساله اصلی شناخت هویت ایرانی در عصر کنونی است جند دیدگاه دراین زمینه وجود دارد1-- هویت باستانی2-- هویت مدرن امروزی وغربی 3-- هویت اسلامی 4-- هویت التقاطی موزائیکی از هر سه وهویتهای دیگر اولی پشت کردن به اسلام وایران در پهنه تاریخ اسلامی است دومی وابستگی و انفعال وبی هویتی است سومی عزت کرامت انسانی و پرچمداری نهضت الهی وجرکت به سمت دولت مهدوی وتمدن واقعی انسانی است وچهارمی سرگشتگی بحران ناشی از چند هویتی است انقلاب اسلامی تداوم نهضت اسلام ناب محمدی است پس چانم فدای اسلام پیش به سوی ایران اسلامی تمدن ساز و الگو برای بشریت تشنه معارف اسلام (343121)
 
ریون
۱۳۸۹-۰۵-۱۶ ۰۴:۴۲:۳۳
قبل همه بگم حضرت آیت ا... کعبی خوزستانی است (343156)
 
فرهاد ايراني
۱۳۸۹-۰۵-۱۶ ۱۳:۴۶:۳۷
ذيل موضوع ديگري اين کامنت را گذاشتم شايد برخي آن را نبينند با اجازه سايت محترم الف مي خواهم آن را اينجا هم تکرار کنم:
1- متاسفانه ما ايرانيان تاريخ خود را ننوشته ايم بلکه غربيان تاريخ ما را نوشته اند لذا تاريخي که اغلب مردم از جمله اين روحاني محترم و حتي آقاي توکلي از تاريخ ايران باستان مي شناسند قرائتي غربي و حتي صهيونيستي از تاريخ ايران باستان است و مي توان گفت علت واکنش منفي اينان به هر سخني که از ايران و ايران پيش از اسلام مي رود را بايد در اين نکته جستجو کرد.
2- شايد برخي بگويند پس تاريخ حقيقي و واقعي ايران را کجا بايد جستجو کرد؟ پاسخ من اين است:
حکمت خسرواني شيخ شهيد (شهاب الدين سهروردي) و کلا عرفان ايراني.
در اينکه چگونه از حکمت اشراق و عرفان به تاريخ واقعي مي توان رسيد دقايق و رموزي است که جاي طرح آن قطعا در اينجا نيست باشد براي جاي و گاه مناسبتر.
3- اما راستي، شايد اسفنديار رحيم مشايي از حکمت اشراقي به تاريخ حقيقي اين سرزمين رسيده باشد. شايد.
پس خرمندانه خواهد بود اگر آنان که ورودي و دانشي در اين امور ندارند بجاي هياهوي لاابالي گرانه سکوت پيشه کنند.
پاينده باد ايران
ايدون باد (343322)
 
سعید
۱۳۸۹-۰۵-۱۶ ۱۴:۰۸:۵۹
باتشکر از زوشنگری سایت الف وانعکاس سریع دیدگاههای اعضای موثر چامعه مدرسین نظیر ایت الله کعبی وایت الله خاتمی پیشنهاد می کنم باتوچه به اهمیت موضوغ تا خصول نتیجه به افشای این دیدگاههای انحرافی ادامه دهید دیدگاههای ایت الله یزدی وایت الله بوشهری راهم انعکاس دهید وعند اللزوم مناظره زنده هم بامثل اقای دکتر حداد عادل و دکتر توکائیلی باشخص زییس جمهور ومشایی باتشکر طلبه حوزه غلمیه قم (343326)
 
مسلم
۱۳۸۹-۰۵-۱۶ ۱۶:۳۲:۳۲
فلسفه وعرفان ایران باستان دو قسم است اول انکه ریشه در تاریخ وتعالیم انبیا دارد که در مکتب اسلام ومعارف اهل بیت تکامل یافت ودانشمندان ایران زمین در رشد و تعالی وتبیین علوم وخی تلاش واقر نمودند شکر الله سعیهم قسم دوم تعالیم طاغوتی وشاهنشاهی واشرافی و ظالمانه و طبقاتی است که با فرهنگ چاهلی یکی است دفاع مطلق از فرهنگ باستانی جهل است وتعصب توقف در فرهنگ الهی قبل از اسلام تحجر و جمود وانجراف وواپس گرایی است در مقابل تنها راه سعادت ایمان به خاتمیت پیامبر اسلام وتلاش برای تعمیق معارف دینی بر پایه عقلانیت علم ایمان بندگی خدا صداقت معنویت عدالت عزت حریت محبت اصالت بخشی به خانواده رضایت از زندگی کارو تولید بهره وری مسولیت امید وانتظار وساخت امت اسلامی وتلاش برای تحقق حکومت عبدصالخ ودولت امام زمان می باسد ابزار این کار روش اجتهادی حوزه های علمیه است بدون ان مکتب سازی بی پایه و ریشه خواهد بود وباعث انحراف وعجب انکه عده ای به نام ایران واسلام بر باطل خود اصرار دارند طرفه انکه موهومات خود را به امام وایه قران هم نسبت میدهند الی الله المشتکی با تشکر از سایت الف (343408)
 
من هشدار می دهم
۱۳۸۹-۰۵-۱۶ ۲۰:۲۴:۱۱
من هم در مورد رواج فرهنگ بی ادبی و بی نزاکتی هشدار می دهم ولی می دانم که فایده ندارد. (343500)
 
فرهاد ايراني
۱۳۸۹-۰۵-۱۷ ۰۸:۱۱:۰۳
آقا يا خانم مسلم يقينا دفاع مطلق نه فقط از فرهنگ باستانی جهل است و تعصب بلکه از هر چيز ديگر هم همين طور است. اما آيا:
1- اسفنديار رحيم مشايي از آنچه شما تعاليم طاغوتي و طبقاتي مي خوانيد حمايت کرده است که اين چنين به او حمله مي شود؟
2- در کامنت قبلي متذکر شدم آنچه از آن فرهنگ طاغوتي و شاهنشاهي و طبقاتي مي شناسيد همگي از مستشرقين و غربيان به شما رسيده است ايرانياني هم که تاريخ ايران باستان را روايت کرده اند سخنان همان افراد را تکرار کرده اند وقت آن رسيده که ايرانيان خود تاريخ خود را بشناسند و روايت کنند.
3- شر و پليدي همواره سايه به سايه خير و نيکي در حيات آدميان جاري است. اين سنت الهي است در عصر پيامبر و در زمان حيات خود ايشان نيز شرور در امت ايشان حضور داشته اند بنابراين وقتي از يک کليت به نام تاريخ سخن مي گوييم هر دو (خير و شر) در آن حضور دارند.
انتقاد من اين است که چرا به ايران باستان که مي رسيم تاريخ نوشته غربيان صهيوني را نشخوار کنيم و فقط از جنگ و نظام طبقاتي و ظلم و نظاير آن سخن به ميان آوريم و حکمت خسرواني و اشراقي اش را سانسور کنيم؟
وقتي کسي هم جرات بيان اين سخنان را با ادبيات خاص خودش مي يابد اين چنين به او حمله کنيم؟ (343651)
 
محمد
۱۳۸۹-۰۵-۱۷ ۱۳:۵۰:۳۲
منظور شما چیست؟ یعنی اگر واقعاً از تاریخ آگاه شویم و تولیدات غرب را نشخوار نکنیم، لفتخاری به ایران باستان و تاریخ خود نخواهیم کرد؟ (343839)
 
علی احمد
۱۳۸۹-۰۵-۱۷ ۱۱:۰۶:۰۳
ظاهرا هر کس با کارهای دولت مخالف باشد دارد جز فتنه می شود! تا اینجا کشور از نظر اقتصادی - فرهنگی - اجتماعی - سیاسی کشور در بدترین وضعیت قرار دارد و دولت سعی دارد با آمار اشتباه بر تمام این موارد سر پوش بگذارد. آیا باید از ادامه این روش ها حمایت کرد تا نظام و انقلاب نابود شود!آیا با آمار اشتباه و پاک کردن صورت مسئله ها بجای آنها می شود به آینده و ادامه انقلاب و نظام امیدوار شد؟
نام کشور ما مجمهوری اسلامی هست و اسلام می گوید دروغ حرام هست اما دروغ گویی یک امر عادی برای گذران امروز به فردا در کشور شده هست . (343733)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.