نظر منتشر شده
۵۸
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 80189
اولین صدای اعتراض باید از اصولگرایان باشد
تاریخ انتشار : جمعه ۲۲ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۴:۰۸
بخش خبری الف



شش سال پيش، هنگامي که نامش در فهرست انتخاباتي اصولگرايان براي انتخابات مجلس شوراي اسلامي قرار گرفت کمتر کسي او را مي شناخت. اما او فرزند بزرگترين متفکر سياسي انقلاب اسلامي، استاد مرتضي مطهري بود و همين کافي بود تا مردم تهران به او اعتماد کرده و وي را به عنوان نماينده خود به مجلس شوراي اسلامي بفرستند، بخصوص آنکه اصولگرايان از او براي شرکت در انتخابات حمايت کرده بودند. علي مطهري قبل از آن، نقدهاي تند و تيزي در روزنامه کيهان عليه اصلاحات و اصلاح طلبان مي نوشت و اين کافي بود تا اصولگرايان به او اعتماد کنند. اما اين همراهي ديري نپاييد و او تنها چند ماه پس از روي کار آمدن دولت احمدي نژاد به سرسخت ترين منتقد دولت در اردوگاه اصولگرايان تبديل شد. به نظر مي رسد فاصله او از حامیان دولت هر روز بيشتر و بيشتر مي شود، نکته اي که خود نيز آن را تاييد مي کند اما اصرار دارد قبل از هر چيز بايد تعريف مشخصي از اصولگرايي ارائه شده و بر مبناي آن تحليل و ارزيابي شود. به گزارش الف، هفته نامه سروش با دکتر علي مطهري استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران، در خانه اش در تهران درباره تلويزيون، سياست و فرهنگ گفت‌وگو کرده است:

بايد اين فرهنگ در كشور نهادينه شود كه به بهانه شرايط كشور اين وظايف تعطيل نشود. بايد جامعه ما به آن حد از رشد اجتماعي و سياسي برسد كه حتي در حالي كه كشور زير بمباران دشمن است مثلا سئوال از رئيس جمهور در كمال آرامش انجام شود و يك امر طبيعي باشد.
 
وحدت برای این است که اصولی باقی بماند، اگر قرار است اصولی باقی نماند که وحدت دیگر به درد نمی‌خورد.
 
معتقدم اگر مشکلی مثل کهریزک ایجاد می‌شود یا حادثه‌ای مغایر حقوق بشر در کشور رخ مي ‌دهد، ما باید اولین نفری باشیم که اعتراض می‌کنیم. قبل از اینکه دیگران بگویند اصولگرایان باید بگویند.
 
اگر يك دهم اظهارات و موضع‌گيري‌ها و اقدامات فرهنگي مسئولان در دوره فعلي، در دوره اصلاحات وجود داشت، آقايان اصولگرا اعتراض مي‌كردند، فرياد مي‌زدند و حتي كفن‌پوش به خيابان مي‌آمدند، اما الان برخي از آنها خيلي عادي از كنار آن مي‌گذرند و اين مسئله نشان مي‌دهد كه اين‌ها اصولگرا نيستند.
 
به بهانه‌های مختلف کنار می‌کشیم. گاهی هم چون می‌خواهیم از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنیم، رهبری و ولایت فقیه و تضعیف نظام را بهانه می‌کنیم.
 
اینکه رئیس جمهور خیلی راحت بیاید بگوید من این قانون را قبول ندارم و اجرا نمی‌کنم، پدیده بسیار زشت و نوظهوری است. این نشانه استبداد است. به علاوه من نماينده مجلس هستم و وظيفه دارم از حقوق مردم دفاع كنم.



الان چند ماه است که ایشان قانون تسهیلات ارزی به مترو را اجرا نمی‌کند. با اینکه قانون کشور است می‌گوید اجرا نمی‌کنم، این یعنی چه؟ یا اینکه اکنون چند ماه است برخلاف قانون اساسي مصوبات دولت به مجلس ارسال نمی‌شود، چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟



به نظر مي‌رسد شما در ميانه جناح‌هاي سياسي كشور وضعيت نامشخصي داريد. از نظر ديدگاه‌هاي سياسي كم و بيش از اصولگرايان فاصله گرفته ايد، اما از نظر مباحث فرهنگي نه تنها با اصلاح‌طلبان هيچ قرابتي نداريد بلكه در ميان اصولگرايان نيز در حد نهايي آن قرار گرفته‌ايد.



بله،‌ من اين نظر را تا حد زيادي تأييد مي‌كنم و اساساً مشكل من با اصولگرايان و اصلاح‌طلبان هم همين است. من مي‌گويم به همان اندازه كه بر آزادي بيان تأكيد مي‌كنيم، بايد با ليبراليسم و رهاسازي فرهنگي و تصور نامحدود بودن آزاديهاي اجتماعي هم مقابله كنيم.



فكر نمي‌كنيد اينجا دچار تناقض مي‌شويد؟



چرا؟



چون نمي‌شود از آزادي بيان در حد بالاي آن سخن گفت و از آن طرف آزادي‌هاي اجتماعي را محدود كرد. در هر صورت هر دوی آن‌ها نوعي و شاخه‌اي از آزادي هستند و نمي‌توان يكي را پذيرفت و ديگري را نه.



آزادي اقسام مختلفي دارد و همه اين اقسام يك حكم ندارند. من معتقد به آزادي بيان در حد عالي آن هستم ولي آزادي‌هاي اجتماعي را نامحدود نمي‌دانم.



در هر صورت آزادي، آزادي است. نمي‌شود يكي نامحدود و ديگري محدود باشد.



البته هيچ كدام از آنها نامحدود نيست. هر كدام از اين اقسام آزادي، فلسفه خودش را دارد. اينكه مي‌گوييم تفكر و بيان بايد آزاد باشد به خاطر اين است که قوه تفكر يك استعداد خدادادي است و نمي‌توان آن را محدود كرد. آنچه كه بايد محدود باشد تفكر نيست، نفاق و فريب است. در واقع وجود هر استعدادي در انسان منشأ يك حق است. وجود قوه تفكر و انديشه در انسان منشأ حق‌ آزادي فكر و به دنبال آن آزادي بيان است يا مثلاً ميل به جنس مخالف در انسان منشأ حق ازدواج است.



نمي‌توان اين‌ها را محدود كرد. ولي ما در آزادي‌هاي اجتماعي مي‌گویيم كه مصلحت فرد و مصلحت اجتماع نيز در اين آزادي‌ها دخالت دارد. برخلاف غرب كه مرز آزادي‌ اجتماعي را آزادي ديگران مي‌داند و مي‌گويد فرد تا جايي آزاد است كه آزادي او خدشه‌اي به آزادي ديگران وارد نكند، ما مي‌گویيم علاوه بر اين، مصلحت خود فرد و مصلحت جامعه نيز آزادي اجتماعي را محدود مي كند. البته همان طور كه گفتم آزادي تفكر و آزادي بيان نيز بدون مرز نيست، مرز آن نفاق و دروغ و نيرنگ و فريب مردم است. معيارها در آزادي بيان و آزادي‌ اجتماعي با هم متفاوت است.



به هر حال تایيد مي‌كنيد كه فاصله شما با اصولگرايان در حال زياد شدن است؟



اغلب اصولگرايان نظرات ما را درباره آزادي‌هاي اجتماعي قبول دارند. فقط در موضوع آزادي بيان است كه ما با آن‌ها مشكل داريم و البته با اصلاح‌طلبان هم درباره آزادي‌هاي اجتماعي مقداري اختلاف نظر داريم. اگر الان مي‌بينيد اصولگرايان در برابر برخي نظرات درباره آزادي‌هاي اجتماعي، به ويژه نظرات رئيس‌جمهور و اطرافيانش واكنشي نشان نمي‌دهند، به خاطر تعصبات گروهي و جناحي است.



به نظر مي‌رسد در حال حاضر از نظر فرهنگي هم، ميان اصولگرايان طيف‌بندي مشخصي به وجود آمده؛ بخشي خواستار آزادي‌هاي اجتماعي بيشتر هستند و برخي معتقد به كنترل و نظارت بيشتر. ظاهراً شما هم جزو منتقدان آن نوع آزادي‌هايي هستيد كه رئيس‌جمهور و اطرافيانش مطرح مي‌كنند.



تا حدودي اين چنين است. پيروان آقاي احمدي‌نژاد و آقای مشايي در ميان اصولگرايان،‌ نگاه خاصي به آزادي‌هاي اجتماعي دارند كه البته اغلب اصولگرايان اين ديدگاه را قبول ندارند. حتي بسياري از طرفداران دولت نيز اين نگاه را قبول ندارند، اما به دليل تعصبات جناحي سكوت كرده‌اند.



چرا فكر مي‌كنيد ديدگاه آقايان احمدي‌نژاد و مشايي در اين زمينه اشتباه است؟



چون با مباني اسلام سازگار نيست. اتفاقاً تناقضي كه در جريان اصولگرايي پيش آمده مربوط به همين موضوع است. اگر يك دهم اظهارات و موضع‌گيري‌ها و اقدامات فرهنگي مسئولان در دوره فعلي، در دوره اصلاحات وجود داشت، آقايان اصولگرا اعتراض مي‌كردند، فرياد مي‌زدند و حتي كفن‌پوش به خيابان مي‌آمدند، اما الان برخي از آنها خيلي عادي از كنار آن مي‌گذرند و اين مسئله نشان مي‌دهد كه اين‌ها اصولگرا نيستند.



شايد الان كه آقاي احمدي‌نژاد در مصدر قدرت قرار گرفته دريافته كه براي اداره كشور، ديدگاه‌ها هم بايد عوض شود و با مواضع و نظرات برخي اصولگرايان نمي‌توان كشور را اداره كرد.



ملاك، ديدگاه يك شخص يا تغيير و تحول در ديدگاه او نيست. ملاك همان اصولي است كه اسلام گفته است. اسلام گفته امر به معروف و نهي از منكر، آنجا كه نياز به اعمال قدرت است، وظيفه دولت است و نه مردم. دولت اسلامي وظيفه دارد در اين جاها وارد شود. پس يك رئيس‌جمهور نمي‌تواند بگويد من اين نظر را قبول ندارم. آقاي احمدي‌نژاد اگر اين را قبول نداشته، اصلاً نبايد كانديدا مي‌شده است. همچنين نمي‌تواند بگويد من نگاه ديگري داشتم و حالا نظرم عوض شده است و من قانون را اجرا نمي‌كنم.



البته ايشان پنج سال پيش هم همين نظرات را داشتند و در رقابت‌هاي انتخاباتي گفتند چه معني دارد ما به موي جوان‌هايمان گير بدهيم و...



بحث امر به معروف و نهي از منكر بحث‌ موي جوان‌ها نيست. اين‌ها بحث‌هاي انحرافي است، در واقع مغالطه است، صورت مسئله را عوض كردن و بعد پاسخ دادن است.



حتي در امر به معروف و نهي از منكر هم گفته شده كه به شرط اينكه احتمال تأثير دهيد واجب است و در غير اين صورت نه.



گفته شده احتمال تأثير بدهيد و مفسده اي هم بر آن مترتب نباشد.البته بستگي به موضوع امر به معروف و نهي از منكر دارد.بسته به اهميت موضوع، معني اينها هم فرق مي كند.



در بحث مربوط به دولت هم همين است. اگر حكومت احتمال تأثير ندهد چرا بيايد خودش را درگير اين كار كند؟



احتمال تأثير به روشني وجود دارد.



يعني مي‌گوييد با استفاده از پليس و نيروي انتظامي، احتمال تأثير وجود دارد؟



نظارت بر امور فرهنگي منحصر در كار پليسي نيست،



كار پليسي آخرين مرحله و در موارد خاص است. راه‌هاي مختلفي براي دولت وجود دارد، مي‌تواند از ادارات دولتي شروع كند. همين كه مردم بدانند دولت روي اين موضوع حساس است، نيمي از مشكل حل است، اما وقتي ببينند رئيس‌جمهور كشورشان حساسيتي نسبت به اين موضوع ندارد، اوضاع بدتر مي‌شود، كما اينكه شما ديديد بعد از مصاحبه تلويزيوني رئيس‌جمهور اوضاع خيلي بدتر شد و اين كار درستی نبود.



منكر و مشكل از نظر شما فقط به بدحجابي زنان منحصر مي‌شود؟ بعضی می گویند به اندازه‌اي كه ما به روسري و حجاب زنان پرداخته‌ايم، به منكرهاي ديگر نپرداخته‌ايم. فكر نمي‌كنيد ما تا اندازه‌اي باطن قضايا را رها كرده و به ظاهر چسبيده‌ايم؟ ظاهرا از نظر شما منكر منحصر به بد حجابي است.



از كجاي حرف من اين مطلب را نتيجه گرفتيد؟ اتفاقا دولتها تا كنون به اين مسئله نپرداخته اند، هر چه بوده از طرف مردم يا روحانيت بوده است، اقشاري كه واقعا دين دارند. به علاوه، ظاهر و باطن هر دو بايد درست باشد، هيچ كدام را نمي توان به بهانه ديگري رها كرد. درباره ساير منكرات هم زياد سخن گفته مي‌شود، اما محدوديت‌هايي وجود دارد، مثلاً اگر شما الان از مسئولان رده بالاي دولت انتقاد صريح كنيد چاپ نمي‌شود. هر روزنامه‌اي هم بخواهد اين انتقادات را بنويسد توقيف مي‌شود و يا اگر سايتي بخواهد اين حرف‌ها را منتشر كند، برايش دردسر درست مي‌كنند. الان چند ماهي است كه مصاحبه‌هايي كه با خود من انجام مي‌شود كامل چاپ نمي‌شود. هر جايي كه احتمال مي‌رود به رئيس‌جمهور يا دولت بربخورد حذف مي‌شود. مي‌گویيم چرا حذف كرديد؟ مي‌گويند اگر چاپ كنيم روزنامه‌مان را مي‌بندند. شما در اين وضعيت مي‌خواهيد نهي از منكر كنيم؟ متأسفانه فضا را بسته‌اند. يك فضاي نيمه‌خفقاني حاكم شده است. تا يك‌سال پيش حرف‌ها راحت گفته مي‌شد، اما الان شرايط عوض شده است. در عين حال اين درست نيست كه به دليل متوقف ماندن برخي ارزش‌هاي ديگر، ما بيایيم و جلو اقدامات ديگر را بگيريم.



شما چه در دوره اصلاحات و چه الان هميشه منتقد وضع موجود بوده‌ايد. برادر ديگر شما هم همين انتقادها را البته به‌مراتب صريح‌تر و شفاف‌تر مطرح مي‌كند. اين ويژگي، يك خصلت فردي است يا نتيجه تربيت خانوادگي شماست؟



اين در واقع روش اسلامي است، عمل به توصيه اي است كه اميرالمومنين علي علي السلام كرده است كه مي فرمايد از من در خفا و آشكار انتقاد كنيد. فكر مي‌كنم چون با آثار شهيد مطهري خيلي مأنوس بوده‌ام و در سي سال گذشته، شب و روز من با مطالعه آثار ايشان و در زمینه تنظيم و تدوين آثارشان طي شده و در اين سال‌ها اين‌قدر نوارهاي ايشان را براي تنظيم مطالب گوش كرده‌ام كه گاهي با صداي ايشان به خواب مي‌روم، لذا فكر مي‌كنم انحراف‌شناسي ما هم نتيجه انس با آثار شهيد مطهري است. خيلي زود متوجه مي‌شويم كه اين مواضع با آن اصول منافات دارد.



يعني اگر استاد مطهري الان در قيد حيات بودند، مثل شما وضع موجود چه در دوره اصلاح‌طلبان و چه اصولگرايان را برنمي‌تابيدند؟



بدون شك. قطعاً ايشان هم اين حساسيت‌ها را داشتند، كما اينكه در آثارشان وجود دارد. قطعاً اگر امروز حضور داشتند، اين وضعيت آزادي بيان را نمي‌پذيرفتند و راجع به رهاسازي فرهنگي هم حساسيت‌ نشان مي‌دادند. البته من نمي‌توانم از جانب ايشان صحبت كنم، ولي كسي كه آثارشان را مطالعه كرده باشد، درمي‌يابد كه ايشان اين حساسيت‌ها را دارند.



ظاهراً شما مي‌گویيد وضعيت آزادي‌ها در كشورمان در حال حاضر برعكس شده است، يعني به جاي اينكه آزادي بيان در حد اعلا باشد، ولنگاري اجتماعي كنترل شود، الان برعكس عمل مي‌شود.



تا حدودي اين چنين شده است. البته يك مقدار قضايا سياسي شده است. من الان هم شك دارم اين سياست‌هاي دولت از روي اعتقاد باشد. حرف‌هايي كه اين‌ها درباره حجاب، كراوات و... مي‌زنند بعيد است از روي اعتقاد باشد.



اگر از روي اعتقاد نباشد، پس چيست؟



شابد به خاطر اهداف سياسي است.



يعني چه؟



شايد به دنبال اين هستند كه رأي برخي از مردم را با خود داشته باشند. اين با اصولگرايي سازگار نيست. ما بايد به اصول پايبند باشيم؛ فارغ از اينكه مردم رأي بدهند يا ندهند. ما بايد حرف خودمان را بزنيم. بايد با مردم صادق باشيم و بگویيم نگاه فرهنگي‌مان چيست. بهتر بود آقاي احمدي‌نژاد پنج سال پيش مي‌آمد و ديدگاه‌هاي خودش را شفاف مي‌گفت. بسياري از مردم چون فكر مي‌كردند ايشان اصولگرا و حزب‌اللهي است، به ايشان رأي دادند.



آقای احمدی نژاد که در تبلیغات انتخاباتی هم صراحتا این حرفها را زده است. ضمنا اگر دیگران شما را متهم کنند که برای جذب آراء عده ای طرفدار آزادی بیان هستید می پذیرید؟



به هيچ وجه ايشان در تبليغات انتخاباتي سال84 صراحتا اين حرفها را نزد، در تبليغات انتخاباتي سال88 هم اشاره اي كرد و گذشت. در مورد قسمت دوم سئوال، هركسي حق دارد اين احتمال را بدهد. مهم اين است كه اين حدس درست است يا نه. ضمنا اين قياس يك قياس مع الفارق است، زيرا قبول نداشتن وظيفه دولت در نظارت بر امور فرهنگي مخالف اسلام است و تاكيد بر آزادي بيان موافق اسلام. اولي استفاده از ابزار نامشروع است و دومي استفاده از ابزار مشروع.



پس در هر صورت شما مي‌گویيد آقاي احمدي نژاد اصولگرا نيست؟



بله. من قبلاً هم گفته‌ام كه اين گروه را اصولگرا نمي‌دانم؛ نه اصولگرا و نه اصلاح‌طلب. اين‌ها يك گروه خاصي هستند با مباني فكري خاص.



يعني چه؟



اين‌ها نگاهی خاص به اسلام دارند؛ همين نگاهي كه به مسائل فرهنگي دارند، آن‌ها را از اصولگرايان جدا مي‌كند. مشكل ديگر، نگاه آن‌ها به روحانيت است و همچنين نگاهي كه به ولايت فقيه دارند. اين‌ها ظاهراً مقصودشان از ولايت، ولايت امام زمان (عج) است و كمتر به ولايت فقيه توجه دارند. تاكيد بيش از حد آنها بر مساله مهدويت، اين احتمال را تقويت مي كند.



شما خودتان با قاطعیت حرف نمی زنید و می گوئید "ظاهرا" ، فكر نمي‌كنيد داريد به آن‌ها تهمت مي‌زنيد؟



اين‌ها چيزهايي است كه خودشان مطرح كرده‌اند.



به نظر شما در مباني ولايت فقيه مشكل يا نظر متفاوتي دارند؟



اين‌ها به نوعي خودكفايي در شناخت اسلام معتقدند، يعني ما خودمان بدون واسطه مي‌فهميم. به همين دليل اعتقاد چنداني به روحانيت و مراجع تقليد ندارند، لذا حرف مراجع براي آن‌ها اهميت چنداني ندارد.



کجا چنین حرفی زده اند؟



حرفها و عملشان نشان مي دهد.



اما اغلب روحانيون در كشور از دولت و به ويژه آقاي احمدي‌نژاد حمايت مي‌كنند.



اين طور نيست. اين به خاطر ملاحظه رهبري است، چون رهبر انقلاب فعلاً از دولت حمايت مي‌كنند آن‌ها هم حمايت مي‌كنند.



یعنی رهبری از دولتی حمایت می کنند که ولایت فقیه را قبول ندارد و اعتقاد به روحانیت هم ندارد؟



نه، دولتي كه برداشت خاصي از ولايت فقيه دارد و گاهي هم از دستورات ولي فقيه تمرد مي كند و احساس خودكفايي نسبت به شناخت اسلام دارد و در اين زمينه احساس نياز به روحانيت نمي كند. مصلحت كشور فعلا اقتضا مي كند كه رهبري از اين دولت حمايت كنند. البته ديگران مي توانند انتقاد كنند.



اما شايد دليل حمايت اغلب روحانيون از آقاي احمدي نژاد اين باشد که تضعيف دولت اصولگرا ـ كاري كه شما الان داريد انجام مي‌دهيد را درست نمي‌دانند.



نه، اينكه يك دولت اسم خودش را اصولگرا بگذارد و چون اسمش اصولگرا شد ما همه ساكت باشيم، حرف درستي نيست. اتفاقاً اين يكي از انحرافات اصولگرايان است. مي‌گويند انتقاد نكنيد، چون باعث تقويت اصلاح‌طلبان مي‌شود يا باعث تقويت سران فتنه مي‌شود. من اين حرف‌ها را قبول ندارم. اتفاقاً اصولگرايان بايد خودشان ضعف‌هایشان را برطرف كنند؛ وگرنه به سرنوشت اصلاح‌طلبان دچار خواهند شد. اخيرا من خدمت رهبري بودم، از عدم مقابله دولت با رواج الفاظ لاتين و عدم اجراي قانون عفاف و حجاب انتقاد كردم و گفتم ما درباره اين دو مسئله از وزير ارشاد و وزير كشور سئوال كرديم و اينها به كميسيون فرهنگي آمدند. ايشان گفتند حرفهاي حقي است، سئوال از وزير بايد همين گونه سئوالهاي اساسي باشد نه سئوالهايي كه وقت مجلس و دولت را مي گيرد. بنابراين ايشان با انتقاد موافق اند.



فكر نمي‌كنيد ايرادها و ضعف‌ها را كه شما به اين شكل مطرح كرده و مي‌كنيد بيشتر به تضعيف اصولگرايان می‌انجامد؟



اتفاقاً باعث تقويت مي‌شود.



اينكه چنددستگي در جريان اصولگرا به وجود بيايد، تقويت است؟



همين كه در جريان اصولگرا چند نفري الان هستند كه انتقاد مي‌كنند و به دنبال اصلاح جريان اصولگرايي هستند، تقويت است. اين باعث مي‌شود جريان اصولگرايي از بين نرود. اگر همه اصولگراها به همان شكل افراطي بودند، الان هيچ اثري از اصولگرايي باقي نمانده بود.



ولي قرائن و شواهد نشان مي‌دهد آن تفكر بيشتر مورد قبول توده مردم قرار گرفته است.



اين‌طور نيست. چون قدرت و رسانه در دست اين جريان است، اين طور نمود دارد، اما در بدنه اجتماعي اين چنين نيست. اين‌ها سروصدايشان زياد است، اما واقعيت اين نيست.



شما راه حلی برای اصلاح روند سراغ ندارید؟



راه حل، گفت‌و‌گوست. بسیاری از اصولگراها الان به حرف‌هایی که ما قبلاً می‌زدیم رسیده‌اند. من در سال 85 نامه سرگشاده‌ای به آقای احمدی‌نژاد نوشتم و نسبت به نگاه فرهنگی ایشان انتقاد کردم. گفتم احساس می‌شود این نگاه باز فرهنگی با اصولگرایی سازگار نیست. آن موقع، این حرف برای خیلی‌ها عجیب بود. یا در مجلس گفتم رئیس جمهور در مسائل فرهنگی لیبرال است. خیلی‌ از اصولگرایان از حرف من ناراحت شدند. الان همین حرف را خود همان آقایان دارند می‌زنند. آقای سیداحمد خاتمی، یا آقای سیدمرتضی نبوی و بسیاری از ائمه جمعه و اكثر مراجع عظام تقليد به همین حرف رسیده‌اند و می‌گویند. یا درباره نگاه اين گروه به روحانیت، من چند سال پیش در مصاحبه‌ای گفتم که این‌ها از حیث احساس خودکفایی در شناخت اسلام، به گروه فرقان شباهت دارند، از نظر نادیده گرفتن روحانیت و احساس استغنا شبیه این گروه هستند. امروز می‌بینید که آقای مرتضی نبوی هم شبيه همین حرف‌ها را می‌زند، می‌گوید این‌ها گروه شبه اصولگرای منهای روحانیت هستند.



ایشان این دیدگاه را به رئیس جمهور هم نسبت می‌دهد یا فقط به اطرافیان او؟



درباره اين گروه به طور كلي صحبت كرده اند.



چون برخی معتقدند حرف‌ها و دیدگاه‌های آقای مشایی لزوماً دیدگاه رئیس‌جمهور نیست و مشایی حرف‌های خودش را می‌زند.



نه، الان که دیگر نمی‌شود این دو را از هم جدا کرد. آقای احمدی‌نژاد بارها به‌صراحت دیدگاه‌های مشایی را تایید کرده است. الان آقای نبوی و دوستانشان هم همین حرف‌ها را می‌زنند؛ در حالی که تا دو، سه سال پیش همین حرف‌ها برای آن‌ها خیلی عجیب بود. الان خیلی از اصولگرایان به حرف‌هایی که من می‌گفتم، رسیده‌اند.



در عین حال من معتقدم با گفت‌و‌گو و با مشخص کردن دقیق مبانی و اصول می‌توانیم با هم صحبت کنیم و به نتیجه برسیم تا مبانی مشخص شود، هر کس قبول داشت در این دایره بماند، هر کس قبول نداشت بیرون برود، کلی‌گویی فایده‌ای ندارد.



یعنی مبانی روشن شود، اگر آقای احمدی‌نژاد و آقای مشایی و دوستانشان در این دایره قرار نگرفتند، از جناح اصولگرا خارج شوند؟



بله، هر کسی که در دایره قرار نگرفت. ما الان نیاز به بازنگری در اصولگرایی داریم. باید بگوییم مبانی ما به صورت ریز و جزئی چیست؟ اینکه بگوییم مبنای ما ولایت فقیه، قانون اساسی، خط امام و … است، کافی نیست. این‌ها الفاظ مشترکی است که هر کسی برای خودش معنایی از آن اراده می‌کند.



این مبانی را شما می خواهید تعیین کنید؟



هر كسي كه مايل است.اگر من تعيين كنم بر اساس نظرات امام، شهيد مطهري و رهبري تعيين مي كنم.



بايد به طور دقيق روشن شود كه التزام به ولایت فقیه یعنی چه؟ مثلا اگر در زمان انتخابات، ما به این نتیجه رسیدیم که نظر ولی فقیه به یک نامزد است، آیا ما مجاز هستیم فرد دیگری را معرفی کنیم یا به او رأی دهیم؟ این مشکلی است که در انتخابات اخیر هم داشتیم. امثال ما می‌گفتیم آقای احمدی‌نژاد ایرادهایی دارد و باید فرد دیگری معرفی شود. آقای ولایتی را معرفی کردیم و تلاش کردیم نامزد شود، ولی نشد، چون همه می‌گفتند ما احساس می‌کنیم تمایل قلبی آقا به آقای احمدی‌نژاد است؛ با اینکه ایشان اصلاً به زبان نیاورده بودند.



من بالاتر از آن می‌گویم. حتی اگر ایشان به زبان بیاورند، آیا ما مجاز هستیم به سراغ فرد دیگری برویم یا نه؟ من می‌گویم مجازیم. اصلاً انتخابات یعنی همین؛ یعنی رقابت.



شما آقای احمدی نژاد را متهم می کنید که ولایت فقیه را قبول ندارد، فکر نمی کنید این نظر شما هم با ولایت پذیری در تناقض قرا می گیرد؟



من نگفتم قبول ندارد، گفتم اين گروه برداشت خاصي دارند و بيشتر به مساله مهدويت توجه دارند و ايشان تمردهايي هم داشته اند. اما اين نظر من چه تناقضی با التزام به ولايت فقيه دارد؟ اتفاقاً نکته ظریف همین جاست. طبیعت انتخابات یعنی اینکه آزاد باشد و رقابتی. اگر شما گفتید ما برویم تمایل رهبری را به نامزدها کشف بکنیم ـ با اینکه ایشان خودشان مایل نیستند روشن شود ـ یا به لطایف‌الحیل برویم كشف كنيم آقای الف در فلان روز در ملاقاتی با آقا اینطور استنباط کرده که نظر ایشان به فلاني است و بعد همه نامزدها کنار بکشند، من می‌گویم این غلط است. این اصولگرایی و پیروی از ولایت فقیه نیست. یا مثلاً رهبری اگر در یک مسئله‌ای، نظری داشتند، آیا یک نماینده مجلس مجاز است برخلاف نظر رهبری رأی دهد یا خیر؟ مثلاً درباره تعرفه واردات خودرو. من می‌گویم مجاز است بر اساس نظر خودش رأی دهد، والا رأی‌گیری معنا ندارد. یا در مورد رأی اعتماد به وزیران، رهبری می‌فرمایند سعی کنید به همه رأی دهید. آیا نماینده مجاز است که اگر به اين تشخیص رسیده که یک وزیری مناسب نیست رأی ندهد؟ بعضی می‌گویند همین که نماینده احساس کرد نظر رهبری چيست، دیگر تمام است و باید بر آن اساس رأی داد.اما ما می‌گوییم به این تشخیص رسیده‌ایم که این فرد صلاحیت ندارد، رأی منفی می‌دهيم. آن جایی که شک دارم صالح است یا خیر، چون رهبری توصیه کرده‌اند، رأی مثبت می‌دهم. استفتاء اخير از ايشان كه فرموده اند مرز التزام به ولايت فقيه احكام حكومتي است اين مطلب را تاييد كند. اتفاقا اين استفتاء مي تواند اصول گرايان را در مساله ولايت فقيه به وحدت نظر برساند.



پس اگر قرار باشد هرجا نظر، مثل نظر من بود با آن همراهی کنم و آنجا که نبود، نظر خودم را عمل نمایم که اساساً فردی ولایت‌پذیر هم نباشد همین گونه رفتار می‌کند. هر جا که نظرش موافق بود رأی می‌دهد هر جا نبود به نظر خود عمل می‌کند.



نظر رهبری، یک وقت حکم حکومتی است، همه باید بپذیرند. اینجا اگر کسی مخالف باشد جای چون و چرا نيست. مثلاً حکم حکومتی می‌دهند که این طرح یا لایحه از دستور مجلس خارج شود. لابد ایشان مصلحتی دیده‌اند که حکم داده‌اند، ما اینجا باید بپذیریم، ولی جایی که حکمی در کار نیست، ما آزادیم. ما نباید اینجا کاتولیک‌تر از پاپ شویم و به دنبال کشف نظر رهبری برویم.



سیره امیرالمومنین (ع) و دیگر ائمه چگونه بوده است؟



اگر امیرالمومنین حکم جهاد می‌داده، طبیعی است که مخالفت با آن، مخالفت با ولی امر بوده و همه باید گردن می‌نهادند. اما در جاهایی که حکم نبوده، مردم مخیر بوده‌اند. کما اینکه ایشان خود خطاب به مردم می‌گویند در خفا و آشکار از من انتقاد كنيد.



شما آزادی بیان را جزو اصول می‌دانید؟



بله، آزادی بیان یکی از اصول مهم است. ببینید، یکی از مهم‌ترین مشکلات ما، نگاهی است که به اصلاح‌طلبان داریم. یک وحشت بی‌جایی از اصلاح‌طلبان در اصولگرایان وجود دارد و یک دیوار ضخیمی میان خود ایجاد کرده‌اند، بعد فکر می‌کنند هر انتقادي باعث تقویت آن‌ها می‌شود و بهتر است در برابر هر اشتباهی سکوت کنیم و هیچ نگوییم تا وحدت از بین نرود. این خیلی غلط است. من معتقدم اگر مشکلی مثل کهریزک ایجاد می‌شود یا حادثه‌ای مغایر حقوق بشر در کشور رخ مي ‌دهد، ما باید اولین نفری باشیم که اعتراض می‌کنیم. قبل از اینکه دیگران بگویند اصولگرایان باید بگویند.



این موجب تضعیف نظام نمی شود؟



این تضعیف نیست، تقویت نظام است. گاهي ما از اين جمله امام (ره) كه حفظ نظام بالاتر از هر چيز ديگر است، سوء برداشت داشته ايم.



در هر صورت باید ما همه این‌ها را روشن کنیم تا متوجه بشویم اصولگرایی یعنی چه و چه کسی اصولگراست؟ یا آزادی بیان، همه به زبان می‌گوییم بله تفکر آزاد است، بیان آزاد است، ولی در عمل، ده تا روزنامه را با هم می‌بندند، دلایل هم خیلی محکم نیست، ولی می‌بینیم که هیچ صدایی از طرف اصولگرایان بلند نمی‌شود. این خلاف اصولگرایی است.



اگر صدایی بلند شود، وحدت در اصولگرایان از بین می‌رود.



خب برود. وحدت برای این است که اصولی باقی بماند، اگر قرار است اصولی باقی نماند که وحدت دیگر به درد نمی‌خورد. وحدت بر سر چه؟



در مورد استيضاح آقای کردان عده‌‌ای می‌گفتند تضعیف نظام است. اما ما معتقدیم باعث تقویت نظام شد. من می‌خواهم بگویم دست ما بسته نیست، اما به بهانه‌های مختلف کنار می‌کشیم. گاهی هم چون می‌خواهیم از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنیم، رهبری و ولایت فقیه و تضعیف نظام را بهانه می‌کنیم. من می‌گویم یک بار بیاییم بنشینیم این‌ها را شفاف کنیم و اصولگرایی را از نو تعریف کنیم.



پس راه حل این است که یک طیف‌بندی جدیدی شکل بگیرد و شکاف را عمیق‌تر کنیم یا اینکه می‌شود با از بین بردن شکاف، اصولگرایان را به هم نزدیک‌تر کرد.



من می‌گویم راه گفت‌و‌گو باز است.



گفت‌و‌گویی که نتیجه آن از قبل مشخص است چه ثمری دارد؟



حداقل اول یک بار باید بنشینیم و سئوالاتمان را مطرح کرده و شفاف پاسخ بدهیم.



پاسخ سئوالات را که می‌دانید.



بله. می‌دانیم.



خب، دیگر چه کار می‌توانید بکنید. یک موقع است که شما می‌گویید اختلافاتی وجود دارد، ما می‌نشینیم صحبت می‌کنیم و بعد توصیه می‌کنیم که دیدگاه‌ها به هم نزدیک شود. در حالی که دوطرف حرف و نظر خودشان را عین اصولگرایی می دانند نتیجه این گفت و گو چیست؟



حداقل برای اتمام حجت که ایرادی ندارد. ضمن اينكه در مقام گفت و گوي رو در رو بسياري از نظرات به هم نزديك مي شود. ما تلاش می‌کنیم، اگر نشد چاره دیگری نیست. والا توافق کردن بر سر یک اصول مبهم و تنها با هدف مبارزه با اصلاح‌طلبان متحد شدن، کار درستی نیست.



چرا در زمانی که جریان اصولگرایی و حتی نظام در برابر امواج سنگین مخالفان قرار گرفته تصور می‌کنید باید شکاف‌ها شفاف‌تر و روشن‌تر شود؟ چرا سعی نمی‌کنید اشکالات را در خفا گوشزد کنید و به دولت و جریان اصولگرایی کمک کنید در جهت خدمت بیشتر به مردم؟



ما این حرف‌ها را ابتدابه‌ساکن رسانه‌ای نکردیم. ما قبلاً با این آقایان کلی صحبت کرده‌ایم و حرف‌هایمان را زده‌ایم. من خودم بشخصه با آقای احمدی‌نژاد در این زمینه ها صحبت کرده‌ام. با آقای مشایی هم صحبت کرده‌ام.



آقای احمدی‌نژاد ظاهراً گفته بودند اگر با آقای مشایی صحبت کنید شما را قانع خواهند کرد.



به من نگفته بودند.



ولی فکر کنم توصیه کرده بودند با هم صحبت کنید.



ایشان گفتند "آقای مشایی هم مثل خودت است؛ زلال!" ایشان زلال است اما زلالی که برخی افکارش درست نیست. ما با آقای مشایی در جلسات شورای نظات بر صداوسیما صحبت می‌کنیم. با اینکه می‌داند من دیدگاه‌هایش را قبول ندارم ولی حرف‌هایش را راحت می‌زند.



در هر صورت ما بحث‌هایمان را با آن‌ها به صورت خصوصی مطرح کرده‌ایم. اتفاقاً ما با حامیان متعصب دولت بحث‌های مختلفی داشته‌ایم. جالب اینکه اکثر نظرات ما را در مسائل فرهنگی قبول دارند. می‌گویند قبول داریم ولی حریف نمی‌شویم.



دولت مجموعه‌ای از سیاست، فرهنگ، اقتصاد، سیاست خارجی و ... است. حال به فرض که شما ایرادی به دیدگاه‌های دولت در زمینه فرهنگی داشته باشید، این دلیل نمی‌شود که شما کلیت دولت را زیر سوال ببرید یا با انتقادهای خود آن را تضعیف کنید.



من نقاط قوت دولت را هميشه گوشزد كرده ام. موضع عزتمندانه اي كه در مقابل قدرتهاي بزرگ دارد و جديتي كه در مسئله انرژي هسته اي داشته است يا پركاري آن هميشه مورد تقدير من بوده است. ولي وقتی ما می‌بینیم در دولت انحرافاتی به وجود آمده، وظیفه داریم انتقاد کنیم و بگوییم. مثلاً همین قانون‌گریزی دولت. اینکه رئیس جمهور خیلی راحت بیاید بگوید من این قانون را قبول ندارم و اجرا نمی‌کنم، پدیده بسیار زشت و نوظهوری است. این نشانه استبداد است. به علاوه من نماينده مجلس هستم و وظيفه دارم از حقوق مردم دفاع كنم.



برخي مخالفين هم در چند وقت اخير همين حرف ها را زده اند. شما هم داريد همين حرفها را مي زنيد.



نه به آن شدت، ولی حرف درستی است. این يك واقعیت است که میل به تکروی در آقای احمدی‌نژاد وجود دارد و قابل کتمان نیست. الان چند ماه است که ایشان قانون تسهیلات ارزی به مترو را اجرا نمی‌کند. با اینکه قانون کشور است می‌گوید اجرا نمی‌کنم، این یعنی چه؟ یا اینکه اکنون چند ماه است برخلاف قانون اساسي مصوبات دولت به مجلس ارسال نمی‌شود، چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟



شما چند وقت پیش هم گفته بودید رابطه دولت و مجلس رو به ‌وخامت است. راه‌ حل جلوگیری از آن چیست؟



راه حل، اصلاح دولت است، راه حل تمکین دولت به قانون است. راه حل اقتدار مجلس است.



مجلس نیاز به اصلاح ندارد؟



در مسئله قانون گريزي دولت بايد خود را اصلاح كند و الا هيچ نهادي بي نياز از اصلاح نيست.



سرانجام این رابطه چه خواهد بود؟



اگر مجلس درست به وظیفه خودش عمل کند و حتی اگر لازم است از رئیس جمهور سؤال کند به نفع کشور خواهد بود.



اراده‌ای در مجلس برای این کار وجود دارد؟



تا حدودی زمینه آن فراهم است.



پیش‌بینی شما چیست؟



من معتقدم مجلس باید از خودش استقلال نشان دهد و شخصیت خودش را حفظ کند.مجلس در این مدت تا حدودی تحقیر شده و در حال حاضر منفعل است. من احساس می‌کنم الان باید از رئیس جمهور در مجلس سوال شود. حال ممکن است عده‌ای هم مخالف باشند، ولی ما وظیفه خودمان را انجام می‌دهیم. بايد اين فرهنگ در كشور نهادينه شود كه به بهانه شرايط كشور اين وظايف تعطيل نشود. بايد جامعه ما به آن حد از رشد اجتماعي و سياسي برسد كه حتي در حالي كه كشور زير بمباران دشمن است مثلا سئوال از رئيس جمهور در كمال آرامش انجام شود و يك امر طبيعي باشد.



چرا کار به اینجا رسیده است؟



به خاطر اینکه مجلس قوی نبوده و به وظیفه‌اش عمل نکرده است؛ وگرنه کار به اینجا نمی‌رسید که رئیس جمهور هرگونه بخواهد عمل کند. یک مقدار از رفتار آقای احمدی‌نژاد به دلیل عملکرد مجلس هفتم و ضعف آن مجلس و روحیات آقای حدادعادل است که راه را برای رفتارهاي آقای احمدی‌نژاد باز گذاشت. مجلس هشتم مقداری بهتر شد، ولی باز هم آنچه باید باشد نیست و استقلال لازم را ندارد. همچنین ثبات قدم ندارد. گاهی خودی نشان داده ولی بعداً متزلزل ظاهر شده است.



این اشکال به سازوکارهای قانونی برمی‌گردد یا به ویژگی‌های نمایندگان؟



یک مقدار به روحیات هیئت رئیسه مربوط است، یک مقدار به برداشت نادرست برخی نمایندگان از ولایت فقیه. من معتقدم هر آنچه رهبری علنی می‌فرمایند و در رسانه‌ها منتشر می‌شود ملاک عمل ماست ولی اینکه گفته شود احساس می‌شود چنین نظری داشته باشند، قابل قبول نیست.



مجلس باید کار خودش را انجام دهد، رهبری هم هرجا صلاح دانستند تذکر می‌دهند یا جلوی کاری را می‌گیرند، مثل سوال از رئیس جمهور در دوره قبل و درباره حرف‌های آقای مشایی.امضا برای سؤال از رئیس‌جمهور جمع شده بود، بعداً رهبری ضمن انتقاد از سخنان آقای مشایی گفتند دو طرف به موضوع خاتمه دهند و ما هم تمام کردیم. حداکثر این‌گونه می‌شود. رهبری گفتند صلاح نیست، ما هم گفتیم ادامه نمی‌دهیم. ولایت‌پذیری یعنی همین. در تاريخ ثبت شد كه مجلس به وظيفه خود عمل كرد اما رهبري صلاح ندانست و مجلس تمكين كرد.اين يك افتخار است. نه اینکه شما هر کاری بخواهید انجام دهید بروید سوال کنید انجام بدهم یا خیر. مرتب برای رهبری مزاحمت ایجاد کنیم که این کار را بکنیم یا نه. شما تصور کنید همه نمایندگان، وزیران و مسئولان برای هر کاری که می‌خواهند انجام دهند مرتب بخواهند بروند کسب تکلیف کنند. این روش درستی نیست. ما باید کاری کنیم رهبری چند سال یک بار مجبور شوند در موضوعی ورود کنند، نه اینکه چند هفته یک بار پای ایشان را به دعواهای خودمان بکشانیم. حتی در این بحران اخیر، من معتقدم مسئولان امنیتی و سیاسی کشور باید طوری عمل می‌کردند که اصلاً نیازی به ورود رهبری

به بحران پیدا نمی‌شد. ضعف مدیران بحران باعث شد رهبری احساس نیاز کنند و وارد شوند. این‌ها ضعف‌های ماست. اگر ما خوب عمل کنیم اصلاً نیازی به هزینه کردن از رهبری نیست.



فکر نمی‌کنید زاویه‌ای که از جریان اصولگرا پیدا کرده‌اید، به فاصله از نظام منجر شود؟



نه. من راه درست را برای نظام جمهوری اسلامی همین می‌دانم. من روی این اصول تأکید دارم، بر روی اینکه برداشت ما از حفظ نظام، ولایت فقیه و آزادی بیان چگونه باید باشد. حرف‌هایم هم بر اساس دیدگاه‌های امام و شهید مطهری و شخص رهبری نظام است و تأکید می‌کنم اگر عده‌ای این‌ها را قبول ندارند آن‌ها دارند از نظام فاصله پیدا می‌کنند. ما راه درست را این می‌دانیم.



ولی جریان غالب در جناح اصولگرا، آن طرف است و شما در اقلیت هستید. فکر نمی‌کنید شما باید خودتان را اصلاح کنید؟



جریان غالب آن طرف نیست بلکه این طرف است، منتها چون قدرت و رسانه در دست آنهاست سر و صدایشان زیاد است. به علاوه حقانیت به غالب بودن یا مغلوب بودن و اکثریت داشتن یا نداشتن نیست. علي عليه السلام مي فرمايد: در طريق درست، از كمي رهرو وحشت نكنيد. اگر راه ما درست است -که فکر می‌کنیم درست است- آن‌ها باید خودشان را اصلاح کنند و به سمت ما بیایند. ما که نباید به صرف اینکه آن‌ها جریان غالب هستند یا نیستند به آن طرف برویم.



درباره این فاصله گرفتن، به شما توصیه‌ای نمی‌شود که مواظب باشید؟



نه، اتفاقاً، بیشتر تمجید و قدردانی است.



تمجید از طرف چه کسانی؟ حتماً مخالفان دولت یا اصلاح‌طلبان.



نه، بسياري از روحانيون و حتي توده مردم. حتي بسیاری از حامیان دولت در جلسات خصوصی به ما می‌گویند حرف‌های شما را قبول داریم، اما بیان آن را به‌صلاح نمی‌دانیم و آن را باعث تقویت اصلاح‌طلبان یا تضعیف نظام می‌دانیم. من این حرف را قبول ندارم. معتقدم نگفتن این ایرادها باعث تضعیف نظام می‌شود. البته طبیعی است که برخی مخالفان دولت هم با حرف‌های من موافق باشند. ولی اغلب دلسوزان انقلاب که با آن‌ها در ارتباطم قدردانی و توصیه به ادامه این راه می‌کنند. توده مردم هم که در سطح شهر من را می‌بینند همین را می‌گویند.
 
سيد
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۵:۰۹:۴۸
چرااين غلي آقاي مطهري كه اين همه به دولت اعتراض داردوحرف مي زند.دررابطه بافراري دادن مهدي رفسنجاني توسط باباش .درحاليكه حكم جلب دادگاه هم براي وي صادره شده ،اعتراضي نمي كندوساكت است وموضع ايشون غالباآقازاده پسنداست.!!؟ (345621)
 
ایرانی
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۲۱:۰۱:۵۵
چرا با درج صحبت های مطهری به وحدت اصولگرایان ضربه می زنید؟
مطهری کسی است که علی رغم صراحت رهبری بر فتنه بودن این ماجرا، همچنان آن ها را سران معترض می خواند؟
این دهنی کجی به مردم و ولایت نیست؟
ایشان کسی است که در کنایه ای آشکار در نامه حادثه 14 خرداد، به رهبری حمله می کندکه آیا دوست داری شما را هم با لشکر عمر و عاص مقایسه کنند؟ و در کنایه ای دیگر، به حمایت رهبری از رئیس جمهور حمله می کند و از \"کودک عزیز کردن او\" کف به دهان می آورد.

من به عنوان یک اصولگرا وظیفه خود می دانم تا نسبت به تفرقه افکنی مطهری تذکر دهم و نسبت به خطر نفوذ کسی که فتنه گران او را امید خود می دانند هشدار دهم.
همراهی ایشان با سران فتنه و عدم تبعیت از رهبری، به علاوه اصرارشان در تفرقه افکنی بین اصولگرایان، تنها باعث شکست اصولگرایان می شود.
متاسفم که شما خطر مشایی را می بینید، اما خطر تفرقه افکنی مطهری و همراهی او با فتنه گران را نمی بینید. (345743)
 
شهروند
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۲۱:۴۳:۰۴
من مدت ها است که به سایت های افراطیون سر نمی زنم تا سخنان فریبکارانه مطهری را نبینم.
این طرف به چه حقطی روبروی سخن رهبری ایستاد؟
به چه حقی کار فتنه گران را توجیه کرد و قصد نابودی رای مردم را داشت؟
اگر یکبار دیگر سخنان این شبه سرکرده فتنه را در سایتتان بزنید و به ترویج نظرات فریبکارانه این فرد بی ادب بپردازید، بین شما و افرطیونی که کشور را به آتش کشیدند هیچ تفاوتی نمی بینم. (345754)
 
۱۳۸۹-۰۵-۲۳ ۰۰:۳۶:۵۴
نه جناب سیداینطور نیست، ایشان و دوستان اصول گرا به هفت بار درخواست مذاکره آقای احمدی نژاد به آمریکا و هفت بار جواب منفی آمریکا هم اعتراض نکردند یا با اغماض از کنار آن گذشتند.  (345782)
 
azari paniranist
۱۳۸۹-۰۵-۲۵ ۰۶:۱۶:۳۸
با گاف های هر از چند گاه مطهری کاری ندارم چرا که اصولا سیاست مدار نیست ولی انصافا اغلب نظرات درست و بجایی داره
و این مصاحبه هم نکات مثبت و منفی زیادی داشت
من با جمله آزادی بیان باید تا حد اعلی مرزهاش گسترده بشه و مرز اونهم نفاق و فریبه و دیگر اینکه اصولگرایان باید پیشتاز نقادی باشند
کاملا موافقم.در فضایی که برخی حضرات اصلاح طلب کاری جز نفاق و فریب و توهین و سیاه نمایی انجام نمیدن،الزامیه که نقد موشکافانه و سریع و صریح و موثر از جریانات جاری کشور از سوی اصولگرایان انجام بشه .در این زمینه نباید هیچ فضای فعالیتی به جریانات سوی استفاده گر از فضای نقادی داد
بزرگترین ضربه ای که سازندگان بحران بعد از انتخابات به کشور زدند مخدوش کردن فضای نقد بود . لجن پراکنی مجالی به نقد نداد تا در پی این محدودیت نقد بی قانونی مجال تنفس از دست نقد پیدا کنه (346432)
 
يخي
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۵:۱۱:۳۶
برادر بزرگوارم جناب آقای مطهری
با تمام احترامی که برای شما و خانواده ی بزرگوار و پدر دانشمندتان قائلم ولی باید بگویم جنابعالی حرفهای قشنگ زیاد میزنید ولی در عمل!
از این مصاحبه های زیبا و حرفهای مردم پسند زیاد میشود زد ولی کمی به کارنامه ی خود نگاه کنید:
شما دولت را متهم به عدم ولایت پذیری میکنید و بجای دلیل و مثال شروع به مغلطه بازی کرده و میگویید عملکردشان...!
میشه بگید دقیقا کدام عملشان مخالفت آنها را با اصل ولایت فقیه برای شما اثبات کرده؟!
من یک نمونه از اعمال شما را مثال میزنم که ظاهرا نشان از عدم همسویی شما با ولایت فقیه است:
بعد انتخابات 22خرداد رهبری معظم تمامی طرفهای درگیر موضوع را به صبر و اتحاد دعوت فرمودند و اشتباهات هر دو را گوشزد کردند و از هر دوطرف خواستند که شادی دشمنان را فراهم نکنند و از معترضان هم خواستند که به آغوش نظام برگردند.
این روند نصیحت و ملاطفت تا 6 دی ادامه داشت و بعد از آن رهبری مواضع شفافی گرفتند و در واقع دیگر امید برای بازگشت منحرفان از دست رفت و اصرار آنها بر رویارویی و جدایی باعث شد هم رهبری خود مواضع شفاف بگیرند و هم از مسئولان بصورت رسمی و علنی بخواهند شفاف موضع بگیرند و در واقع دوپهلو حرف زدن را دیگر جایز یا مصلحت ندانستند!
شما با این ندای رهبری چگونه هم صدا شدید؟ کی هم صدا شدید؟ کجا هم صدا شدید که حال دم از ولایت گریزی احمدی نژاد میزنید؟
شما چند نمونه از مواضع شفافتان را بیان نمایید؟
احمدی نژاد بعد از تذکرات رهبری دیگر مواضع تحریک کننده ی خاصی نگرفت ولی فتنه گران جاهل شروع به تحریک مردم به هر بهانه ای کردند و جوانهای زیادی را به کشتن دادند و باعث تعطیلی کسب و کار بازاریان شدند.
در مقابل اینهمه کارهای جاهلانه ی سبزهای اموی شما بجای کوبیدن سردسته های فتنه از هر تریبونی برای کوبیدن دولت استفاده کردید!
آیا خطر دولت را بیشتر از خطر خائنان می دیدید؟
آیا رقصیدن و کف زدن دشمنان را در آنسوی مرزها نمی دیدید؟
آیا خطر بیانیه های ساختار شکنانه ی میر حسین موسوی وادعاهای شیخ مهدی کروبی رو کمتر از مصاحبه های رئیس جمهور در امور کشور می دیدید؟
می توانید بگویید چند بار فتنه گران را صریحا مورد حمله قرار دادید؟
چند بار مواضع آنها را شدیدا تقبیح کردید؟
عجبا به ...
عجبا!
من از این می سوزم که شما لااقل سکوت هم نکردید بلکه گاهی هیزم هم به آتش ریختید و در حالی که سبزها برای فتنه گری نیاز به علم کردن پرچمی بودند شما هم صدا با آنها داد بحران احمدی نژادی سر دادید!
آقای مطهری ملت شعور دارن و فرق شعار و عمل را می فهمند.
فرق اطاعت از ولی فقیه و مراجع را با ادعای اطاعت می فهمند.
---------
برای شما و خودم آرزوی عاقبت بخیری دارم (345622)
 
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۵:۵۴:۱۹
احسنت به آقای مطهری. یک اصول گرای واقعی هستن. بر اساس اصولی که ولایت فقیه جزوی از آن است تصمیم می گیرند و صحبت می کنند. خدا حفظشون کنه (345637)
 
آزاد اندیش
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۹:۴۳:۵۹
بجای اینکه خود شیرینی کنید و کامنتهایی بزارید که سوال برانگیزند لطفا توضیح بدید که شکا چگونه اصولگرایی ایشان را کلمات زشتی که در تریبون مجلس بر زبان راند جمع میزنید؟
منظورتان از اصولگرای واقعی همین است یا انتقادی هم دارید؟ (345731)
 
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۶:۰۱:۱۰
هر موقع صحبت های آقای مطهری را می خوانم دلم آرام می گیرد. خدا را هزار مرتبه شکر که اشخاصی مثل ایشان زیر سایه ی ولایت فقیه در نظام مشغول به کار هستن (345639)
 
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۶:۴۳:۳۷
برادر بزرگوار آقای یخی

اگر در سایت های خبری جستجو کنید قطعا از مواضع قاطعانه ی آقای مطهری در برابر فتنه ی سبز آشنا میشوید. این لینک یکی از چندین مقاله ای است که در مورد مواضع آقای علی مطهری در قبال فتنه ی سبز پیدا کردم:

مطهری: جنبش سبز سر ندارد
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=65291
تاریخ: شهریور 88 (3 ماه بعد از انتخابات و قبل از وقایع عاشورا )

دكتر علی مطهری نماینده تهران در یاداشتی در الف نوشت: هنر رهبری یك جنبش اجتماعی این است كه همواره بتواند نیروهای هوادار خود را در مسیر درست و همراستا با اهداف اولیه آن جنبش هدایت كند. برخی شعارهایی كه هواداران «موج سبز» در حاشیه راهپیمایی عظیم مردم در روز قدس سر می دادند نشان داد كه رهبران این جریان اجتماعی از هدایت آن در مسیر اهداف خود عاجزند و هركسی از ظن خود یار این جنبش شده است. به عبارت دیگر معلوم شد كه «موج سبز» یا «راه سبز امید» یك جنبش بی سر است و مخالفان نظام اعم از سلطنت طلبان و منافقین و همه كسانی كه كینه ای از جمهوری اسلامی به دل دارند و حتی كسانی كه با اسلام مخالفند در آن راه یافته اند. (345652)
 
يخي
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۷:۱۲:۴۷
کل یافته های شما همین بود؟!
یعنی همین؟!
وای که چه قدر هم قانع شدیم!
چقدر هم محکم سران فتنه رو مورد خطاب قرار داده بود!
یعنی با این نیم صفحه شما ایشان را تبرئه کردید؟
عجبا به خردتان
عجبا
----
سئوال من هنوز پا برجاست:
علی مطهری بعد از 6دی چگونه از ولایت فقیه اطاعت کرده مو موضع صریح و شفافی گرفته و فتنه گران را علنا محکوم کرده و...؟ (345675)
 
پاسخ به یخی
۱۳۸۹-۰۵-۲۳ ۲۳:۵۹:۳۲
اقای یخی ,اولا, بابت نام با مسمایت تشکر می کنم.
ثانیا,بفرمایید که منظور شما از سران فتنه چه کسانی است.آیا می دانید که چه کسی فتیله اختلاف ها را با درو غگویی و تهمت زنی روشن کرد؟ (346127)
 
محمد
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۸:۵۴:۴۹
الف ظاهراً به جز یخی کسی محرم نیست برای نظر گزاری؟ حداقل برای حفظ ظاهر نظر ایشان را همزمان با بقیه منتشر می کردید ...

عجبا به این شانس
عجبا! (345715)
 
يخي
۱۳۸۹-۰۵-۲۳ ۱۸:۰۰:۵۸
آقا محمد امیدوارم از آقازادگان لندن نشین نباشی
اینکه نظر من زودتر چاپ میشه برای اینه که اکانت الفی باز کردم و نظر میزارم و کلا الف افرادی رو که فعالیت مستمری دارند بعد از مدتی ولید میکنه تا خودشون نظراتشون رو برای نمایش ارسال کنند.
شما هم اگه فعالیت میکردید الان اکانتت ولید بود.
البته فحش نمیدید و تهمت نمی زنید و کاری نمی کنید الفی ها برن دادگاه برای پاسخگویی!
--------
این جمله ی عجبا به ... عجبا هم کپی رایت داره
لطفا ذکر کنید به قول یخی (346007)
 
يخي
۱۳۸۹-۰۵-۲۳ ۱۸:۱۷:۵۵
ضمنا این یادم رفت:
نباید در 10 کامنت اول هم باعث عوض شدن بحث بشه چون من یه بار این کار رو کردم که باعث شد با اینکه ولید بودم نظرم سانسور بشه که خیلی هم بهم برخورد.
اگه همه ی این موارد رو رعایت کنی بعد یه مدت ولید میشی و در عرض چند دقیقه نظرت نمایش داده میشه و مثل بقیه منتظر نمی مونی که آقایون الف بعد 20ساعت که کسی خبر رو نمی خونه نظرت رو منتشر کنن.. (346013)
 
محمد
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۸:۵۷:۲۲
جناب یخی ممکن است ایشان به نتیجه نرسیدند که موضع خاصی اتخاذ کنند. این گناه است؟ باید علی رغم میل باطنی خود حتماً موضع گیری می کردند؟ شاید ایشان در این جدل بی طرف بوده باشند (345716)
 
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۵:۲۲:۰۱
من نمیدانم اینها چه نخبگانی هستند که این همه عیب روی احمدی نژاد میگذارند ولی هنگام انتخابات پشت سرش می ایستند. من بیسواد در حدود 6 سال است به عدم پایبندی آقای احمدی نژاد به قانون رسیده ام (345625)
 
فاطمه
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۵:۲۸:۳۶
علی مطهری مث یه آونگ می‌مونه که مدام به چپ و راست میره
یه بار به رئیس جمهور اعتراض می‌کنه که چرا در حالیکه در دادگاه ثابت نشده توی مناظره‌ها به خانواده‌ی هاشمی تهمت زدی بعدش خودش بدون اینکه در هیچ دادگاهی ثابت شده باشه رئیس جمهور رو متهم کرد به عامل فتنه
میاد توی تلویزیون میگه من نماینده‌ی اصلاح طلبا نیستم که از طرف اونا صحبت کنم بعدش بر می‌گرده میگه اگه شما جای اونا بودین و توی مناظره بهتون تهمت می‌زدن خب معلومه که ناراحت می‌شدین و مقابله به مثل می‌کردین(نقل به مضمون)
میاد توی رادیو گفتگو و بجای جواب دادن به سؤالات منطقی، شروع می‌کنه به کوبیدن شخصیت طرف مقابلش. بعدش میره توی مجلس و دوباره همون توهین رو نسبت به همون شخص، مجددا مطرح می‌کنه. بعدش بجای عذرخواهی میگه من متوجه نبودم که چی گفتم و یکی از دوستانم که از رادیو شنیده بوده بهم گفته که چی گفتم. بعد جالب اینجاست که روی حرفی که زده نمی‌ایسته و جملات رو برمی‌گردونه و میگه من اینجوری گفتم نه اینجوری و در حالیکه به عربی مسلطه میگه من معنی چیزی که از دهنم اومده بیرون رو نمی‌دونم.

علی مطهری که خیلی به انتقاد اعتقاد داره چرا حتی یکبار هم به قوه‌ی قضائیه اعتراض نمی‌کنه که چرا به پرونده‌ی بچه‌های هاشمی رسیدگی نمی‌شه؟
چرا همین چند روز پیش که آقای لاریجانی رئیس قوه‌ی قضائیه یک انتقاد معمولی رو بر نتابیدند و اعتراض کردند، آقای مطهری صداشون در نیومد که بگه همونجور که رئیس قوه‌ی مجریه باید انتقاد پذیر باشه، رئیس قوه‌ی قضائیه هم باید تحمل شنیدن نقد رو داشته باشه؟
چرا آقای مطهری که در مورد کهریزک اینقدر نگران هستند به قوه‌ی قضائیه اعتراض نمی‌کنن که چرا فلان آدم رو که با حکمش اون جوونای بدبخت فرستاده شده بودن به کهریزک محاکمه نکردید؟ چرا با وجود تحقیق و تفحص مجلس و روشن شدن نقش اون آقا در مسائل کهریزک، باز هم قوه‌ی قضائیه ساکت مونده؟

بالاخره آقای مطهری که دارن نقش داروغه‌رو برای قوه‌ی مجریه بازی می‌کنن اونم با شعار عدالت برای همه، چرا این عدالت خواهی و دادخواهی رو در مورد قوه‌ی قضائیه هم قائل نیستند؟

آقای مطهری!
ما یادمون نرفته اون چراغ سبزی که توی نامه‌تون به موسوی نشون دادید که از اونجای راه به بعد رو شما ادامه خواهید داد و بهتره که موسوی سکوت کنه

آدمایی که خیلی واضح مواضعشون رو بیان می‌کنن و اعلام عداوت و دشمنی می‌کنن بیشتر قابل تحمل هستند تا آدمایی که مفاهیمی مثل عدالت و قانونمندی رو هر جایی که خودشون لازم بدونن قابل اجرا می‌دونن و سنگش رو بسینه می‌زنن

یک اصولگرای واقعی باید همیشه و در همه حال و در مورد همه‌ی اشخاص، معتقد به پایبندی به اصول باشه نه گزینشی اونهم فقط در مورد یه آدم خاص که باهاش مشکل داره (345631)
 
آزاداندیش
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۵:۳۸:۲۰
آقای مطهری
شما احمدی نژاد را به بهانه ی عمل نکردن به برخی اصول متهم به عدم اصولگرایی میکنید!
به ما بگویید ما شما را بخاطر کلماتی که در تریبون مقدس مجلس خطاب به کوچک زاده گفتید و در کل عالم پیچید متهم به چه بکنیم؟
آیا این خلقیات شما با ادعای اصولگرایی سازگار است که مخالف خود را ... می نامید؟
شما که تحمل هم حزبی خود را ندارید چگونه دم از آزادی بیان میزنید؟ (345634)
 
خسروسلجوقی
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۵:۳۹:۱۲
برادر گرامی فرزند شهید مطهری به این رفتار شما اعتراض نمی گویند بلکه درخواست اجرای اصول است مشکل این است شاخص های انحراف از اصول نامشخص است در نتیجه وقتی درخواست می شود که اصول اجرا شود معادل با اعتراض محاسبه می شود. هنوز خیلی فاصله با نیل به اصول داریم (345635)
 
سجاد
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۶:۳۳:۲۸
برادر عزیز من حوصله نداشتم که همه متن شما را بخوانم اما همین که اول آن را خواندم مشخص است خودتان را به خوش خیالی زده اید.یک مورد از کارهای احمدینژاد که خلاف میل رهبری است حمایت از مشایی است.البته موردهای فراوانی می باشد که من میلی به تومار نوشتن ندارم. (345649)
 
فاضل
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۶:۳۸:۵۰
آقای مطهری، فرزند آیت الله مطهری، بزرگ زاده عزیز، شما در مقابل فتنه گران سال 88 سکوت کردید حالا چطور شده می فرمایید باید اولین صدای اعتراض را داشته باشید در حالی که هنوز پس از یک سال از آنها حمایت کرده و تقصیرات را گردن احمدی نژاد می اندازید و آنها را تبرئه می کنید، دوست داشتم پدرت زنده بود و میدیدم در مقابل رفتارت چه می کند تا اینقدر از اسم آن بزرگ سوء استفاده نکنی (345650)
 
حسن
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۶:۴۱:۱۱
پسرخوب انتقادازبزرگان معرفت شرایطی را نیازدارد یکی اینکه ادب را رعایت کنی دوم اینکه درحداطلاعات وفهم خود انتقادکنی وسومی اینکه جیره خوار نباشی

باآن ظاهر کلمات اراسته چطورجرات مغلطه کاری به فرزند شهید مطهری دادید مواظب باشید دلتان وفکرتان بیشترازاین یخی نشود (345651)
 
نعمت است
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۶:۴۴:۳۹
وجود امثال مطهری در میان اصولگرایان ,نعمت بزرگی برای آنان است که متاسفانه ,قدرش را نمی دانند.البته ,این نظر حقیر, به معنی قبول تمام نظرات آقای مطهری -از جمله افراطی گری ایشان در مورد حجاب -نیست.
کسانی که از شدت علاقه به احمدی ن., تاب هیچ انتقادی را ندارند ,بهتراست بدانند که عملکرد ایشان ضربات مهلکی نه تنها به ایران و ایرانی بلکه به اسلام وارد کرده است که حالا حالا ها جبران نمی شود.
آقای مطهری و امثال ایشان به جای نصیحت کردن دولت و دولتیان, بایستس مجلس را تقویت و نمایندگان را روشن کنند. (345653)
 
Magenta
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۶:۴۴:۴۸
والا خطاب به جناب يخي بايد بگم كه شما نبايد حرفهاي حق ايشان را به خاطر يك عملكردي كه (به گمان شما) اشتباه بوده بكوبيد .
تا اونجايي كه ما ميدانيم طبق اعتراف دوست و دشمن عنوان قانون گريزترين دولت بعد از انقلاب را دولت نهم و از آن قانون گريزتر را دولت دهم به خود اختصاص داده اند و همه نقدهايي كه جناب مطهري داشته اند به حق بوده و اتفاقا يكي از دلايلي كه ما اكنون به اينجا رسيده ايم آن است كه در سالهاي اوليه دولت نهم به اين نقدها گوش نداده و جلوي كژروي هاي دولت را نگرفته ايم كه اكنون تا ثريا رفته و به صراحت اعلام مي كند كه قانون را قبول ندارم و اجرا نمي كنم .

الف لطفا چاپ كند تا شاعبه وجود امكانات ويژه براي جناب يخي در اظهارنظر پيش نيايد (345654)
 
يخي
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۷:۱۹:۴۶
من تمامی حرفهای جناب مطهری رو رد نکردم
حرف شما رو هم تا حدود زیادی قبول دارم که دولت فعلی واقعا اهمیتی به قانون و نهادینه کردن فرهنگ قانون پذیری نمیکنه و اتفاقا یکی از انتقادات من به ایشون همین مورد هست.
--------
من بحث ایشون در باره ی عدم اطاعت از ولی امر توسط دولت رو قبول نداشتم و در عین حال همین ایراد رو که به عملکرد افراد استناد کرده بودند به عملکرد خودشون بیشتر وارد دونستم (345678)
 
mehdiii.khm1985
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۷:۰۵:۱۰
به نام حق
جناب آقای مطهری
شما که بعد از 1400 سال از اسلام هنوز میان بزرگ زادگی و کوچک زادگی تفاوت قائلید ، شما که دقیقا روز بعد از سخنان ولی فقیه در مورد طلحه و زبیر آنگونه سخن گفتید که تمام سایت های ضد انقلاب فهمیدند حرف های شما زیر سوال بردن سخنان رهبر است ، شما که در هنگام بحث در مجلس به راحتی کلمات ناشایست بر زبانتان جاری می گردد ، شما که . . .
و شما که در بهبوهه فتنه 88 نه تنها سکوت نکردید که بسیار پیش آمد که به نفع جریان فتنه سخن راندید . . . تاکید می کنم سخن راندید . . . چطور دم از ولایت پذیری می زنید؟

به قول آقای پناهیان ، فتنه بعدی نه جنگ بین اسلام و کفر است و نه حتی جنگ بین اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی . . . فتنه بعدی بین اسلام واقعی و اسلام واقعی است ولی مشکل در شناخت اولویت هاست . . .

شما اولویت ها را گم کردیده اید انشاالله . . . هر چند حرف هایتان این را می رساند که خودتان را هم گم کرده اید. . .

آقای بزرگ زاده . . . خدانگهدار. (345670)
 
esolgaraidinmadar
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۷:۱۴:۲۴
بسمه تعالی
اصول گرایی اگر به معنی اتفاق نظر برمبانی اسلامی درنظرگرفته شود ومراد ازاصول مبانی اعتقادی اسلامی باشد در آن صورت تنها ملاک حق دستورات اسلامی خواهدبود واینکه افرادی به بهانه اصول گرایی بیایند روی اصول جناحی سود سالارانه وتیمی همگرایی نمایند دیگربه مفهوم اصول گرایی اسلامی نخواهدبود.
بدون شک اگر نمایندگانی چون علی مطهری درفراکسیون اصول گرایان نبودند اصول گرایی فاتحه اش خوانده شده بود چراکه شعارمدار ها به بهانه اصول گرایی خورا فصل الخطاب قانون معرفی می کردند .
علی مطهری هرکجا انتقادی داشته ملهم از دستورات اسلامی بوده است وازایشان بجز این نیز انتظار نیست چراکه هرکسی بااندیشه های شهید مطهری مانوس شود به جز حق مطلبی نمی گوید وشاید درک این موضوع برای برخی دوستان سخت باشد ولی واقعیت مسلمی است .
علی مطهری می گوید ما به نام اصول گرایی حق نداریم باندگرایی نمائیم وازتاریخ صدراسلام تفاسیر سلیقه ای داشته باشیم مگر این مطلب حق مسلم نیست؟
علی مطهری می گوید بصیرت تیم گرایی نیست حق شناسی است وکدام منصف است خلاف این را ثابت کند؟
علی مطهری می گوید ولایت مداری به معنی هزینه کردن ولایت نیست وبلکه ماباید خودراسپربلایی برای ولایت قرار دهیم وکجایی این کلام حق ایراد دارد؟
ازنگاه من تنها جرم علی مطهری این است که تیم گرایی به معنی شعارمداری را قبول ندارند وچون چشمان حق بینی دارند حاضر به بده وبستان نیستند وبعلاوه ایشان چون شخصیت بزرگی دارند حاضر به حرکت درمسیر بادهای وزان سودسالارانه نیستند فلذا ازطرف برخی دوستان مورد کم لطفی قرار می گیرند. (345677)
 
۱۳۸۹-۰۵-۲۳ ۱۴:۳۴:۴۳
سلام
علی رغم اینکه بسیاری از انتقادات آقای مطهری به دولت به نظرم به جا است، اما اینکه بگوییم \"به جز حق مطلبی نمی گوید\" کمی به نظرم غیر منصفانه است.
اولا سخنان ایشان در بعضی از موارد اصلا منصفانه و منطبق با حق نیست، مانند برخورد ایشان با آقای کوچک زاده در برنامه ی رادیویی و یا در نطق مجلس.
ثانیا ازنگاه بنده \"تنها جرم علی مطهری این\" نیست \"که تیم گرایی به معنی شعارمداری را قبول ندارند\" بلکه این است که چرا زمانیکه ایشان به حق به رئیس جمهور ایراد میگیرند که مثلا، چرا اتهامات ثابت نشده به دیگران را به این شکل مطرح میکنید، خود بعد از ماجرای 14 خرداد، بدون ارائه مدرک و یا اثبات در دادگاه به رئیس جمهور اتهام برنامه ریزی برای اخلال در مراسم و ... میزنند.
علی رغم این مسائل بسیاری از انتقادات ایشان، به خصوص در بحث فرهنگی وارد است، اگر چه بعضی اوقات با لحن مناسبی همراه نیست.
باتشکر (345951)
 
sasan
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۷:۱۹:۵۰
آقای مطهری باسلام و تشکر از آزاد اندیشی شما ، متاسفانه عده ای در هر دو طرف هستند که کاری با حق یا ناحق بودن موضوع ندارند فقط احساسی یا بر اساس منافع خود عمل می کنند و متاسفانه تعدادی از مردم ساده لوح را هم تحریک می کنند پشت سر خود و غائله راه می اندازند . در هر مسئله ای هم از امام و خون شهدا و اسلام و رهبری مایه می گذارند تا به نیت خود برسند . نهایتا آن دسته ای حرف خود را به کرسی می نشانند که قدرت بیشتری داشته باشند مثلا در موضوع اخیر بعلت در دست داشتن قدرت اصولگرایان ،اصلاح ظلبان فتنه گر شدند حال آنکه بنظر بنده در زمینه تولید فتنه ، طرف مقابل هم چیزی کمتر نداشت . (345679)
 
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۷:۲۹:۳۹
جناب آقای دکتر مطهری
صراحتا عرض میکنم:
فاستقم کما امرت و من تاب معک
چراغ راه حق را روشن نگه دارید (345685)
 
جواد
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۷:۳۲:۳۸
با تشکر از دوستی که در قسمت فوق نکته بسیار خوبی را اشاره کرده بود.
جناب آقای مطهری ما در مورد برخی از حرکات اقای احمدی نژاد با شما هم عقیده هستیم.
اما با نگاهی به عملکرد خود شما بخصوص در طول این یک سال بعد از انتخابات ما شما را فقط در موضع یک منتقد از دولت دیدیم که در بسیاری از موارد بخصوص فتنه بعد از انتخابات شما را بیشتر حامی فتنه گران یافتیم. که این برخلاف مواضع صریح رهبری بود.
شما در یک قسمت از صحبت هایتان گفته اید که در جلسه ای از رواج حروف لاتین ابراز نگرانی کرده اید آیا واقعا مشکل فرهنگی که دولت با آن برخورد نمی کند فقط همین است؟
دولت حق دارد که بودجه ارزی مترو را ندهد وقتی می بیند که هرگاه کمک نقدی به مترو کرده است آنها در رسانه ها عنوان می کنند که دولت هیچ کمکی نکرده آیا باز هم رواست که دولت این کمک را انجام دهد؟
مترو که با وجود این همه مدیران لایق تر ولی حتما باید از فرزند آقای هاشمی استفاده شود. که دشمنی ایشان و خانواده ایشان با رئیس جمهور منتخب مردم از همان روزهای اول مشخص شده بود.
ما دغدغه شما را نسبت به اصول اسلام تحسین می کنیم ولی خود شما هم در خیلی از موارد از موضع لجبازی با دولت وارد شده اید. (345687)
 
افسوس که
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۸:۴۵:۰۷
افسوس که آقای مطهری در بعضی از مقوله ها مانند حجاب مشکل دارد والا می شد ادعا کرد که در بین اصولگرا هم انسان هی متفکر و عاقل وجود دارد. (345711)
 
تافردا
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۱۹:۱۵:۲۴
بسمه تعالی
جناب آقای مطهری قبل ازهرچیرمی خواهم ازبیانات روشنگرایانه شماکه الحق نشان می دهدکه فرزندخلف شهیدآیت الله مطهری هستیدتشکروقدردانی کنم وازاین که هنوزصدایی هرچندخفیف ازبین خیل کثیرنمایندگان مچلس شورای اسلامی همچون صدای شهیدآیت الله مدرس بگوش می رسدباعث امیدومسرت است الحق درزمانی که خیلی ازافرادنان رابه قیمت روزمی خورندشمانان راباعرق جبین وباخون دل می خورید.درودخدابرشما(دربیابان گربه شوق کعبه خواهی زدقدم/سرزنش هاگرکندخارمغیلان غم مخور)درتاریخ قلدرترازرضاشاه یانبوده ویاکمتربیان شده است.بیان کنیدنمونه ای ازقانونی که توسط مجلس تصویب شده باشدو رضاشاه گفته باشدآن راقانون نمی دانم وآن رااجرانمی کنم اگرچه درانتخاب نمایندگان وتصویب قوانین حداکثردخالت وتلاش رامی کرده است.اگرقرارباشدمجلس قانونی راتصویب کندودولت آن رااجرانکندوبگویدآن راقانون نمی دانم دیگرازعوام چه انتظاراست وادامه ی حیات مجلس چه ضرورت است. (345721)
 
محسن
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۲۰:۱۳:۰۲
اصولگرایی جناب مطهری را از پیام تسلست فوت منتظری متوجه شدیم.ادعا مهم نیست عمل نشون میده اصولگرای واقعی کیه (345735)
 
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۲۰:۴۷:۲۳
بخصوص آنکه اصولگرايان از او براي شرکت در انتخابات حمايت کرده بودند. عجب!!!!!!!!!! (345738)
 
علی علیپور
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۲۰:۴۷:۳۶
من و شما هرگز ازدغدغه ی مطهری ها به اصول اسلام را نه تنها تحسین نمی کنیم بلکه نقد هم می کنیم ایشان کارش شده تخریب دولت و خصوصا رئیس جمهوری منتخب ملت ایران . آقای مطهری کمی انصاف ! (345740)
 
مهدی
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۲۱:۲۶:۴۳
با سلام
برادرانی که با حربه تخطئه مخاطب سعی در ایجاد شبه در واقعیتهای یک مطلب می کنند حداقل در این ماه مبارک، بیشتر مواظب استفاده از ابزار های نادرست برای به در بردن رقیب از میدان باشید. به امید روزی که دروغ گویی و چاپلوسی دری برای ارتزاق افراد باز نکند. (345749)
 
مسعود
۱۳۸۹-۰۵-۲۲ ۲۲:۰۱:۲۷
آقای علی مطهری برای خوشامد این و آن حرف نمی زند و رفتار نمی کند و یکی از حسن های بزرگ ایشان این است که هر جا به تشخیص حقی رسید بدون ملاحظه سیاسی می گوید و اعتراض می کند و اقدام می کند.
مولا علی (ع) به ما آموخت:\" از نشانه های مومن این است که حق را بگوید گرچه تلخ باشد یا به زیان او باشد\".
من آقای علی مطهری را یک اصولگرای واقعی می دانم.از طرفی خط کشی رایج سیاسی بین اصلاح طلبان و اصولگرایان را قبول ندارم چون بسیاری از اصلاح طلبان را سراغ دارم که به اصول و ارزشهای دینی و انقلابی بسیار پایبند هستند و در عین حال از آزادیهای مشروع و مصرح در قانون اساسی و حقوق شهروندی دفاع می کنند از طرفی اصولگرایان زیادی را می شناسم که علاوه بر احترام به حق آزادی بیان و .... از اصول و ارزشهای دینی و ملی به طور واقعی و نه تاکتیکی و سیاسی و فریبکارانه دفاع می کنند. (345760)
 
aram
۱۳۸۹-۰۵-۲۳ ۰۰:۰۳:۴۳
با سلام
( مثل آن گمراهان مانند كسى است كه آتشى را روشن مى كند و هنگامى كه آن آتش پيرامون او را روشن ساخت ، خدا نور آنان را محو مى كند و آنان را در تاريكى هائى رها مى كند كه نمى بينند ) .( البقره آيه 17 )
در اين آيه شريفه آن حالات روانى معنوى كه در كلمات يا حركات گمراهان و منافقان بروز مى كند و با سرعت از بين ميرود ، به روشنائى محدود و زودگذر يك آتش تشبيه شده است .
انشاالله خدا كسي را رها نكند. بس بهتر است تمركزمان به اصول باشد نه اشخاص جه رييس جمهور باشد جه شخصي ديكر.
ان الله مع الصابرين (345778)
 
۱۳۸۹-۰۵-۲۳ ۰۱:۱۰:۴۸
سلام

یه سو.ال از آقای مطری دارم یا آقای توکلی دارم
لایحه حمایت از خانواده بالاخره چی شد؟؟؟
یعنی اهمیت نداره که پی گیری بشه؟ (345789)
 
حاج ممد
۱۳۸۹-۰۵-۲۳ ۰۱:۱۷:۵۶
آقای مطهری از معدود اصولگرایان به معنای واقعی اصولگرا هستند. ایشان در اکثر موارد در برابر تند روی ها و کند روی ها موضع گیری عاقلانه داشتند. سعی در حل مسائل داشتند و نه پاک کردن آن. صحبتهای ایشان منطقی و به دور از حب و بغض است. جا دارد اصولگرایان دیگر از ایشان درس بگیرند. البته برادر ایشان هم که معمم هستند نیز انسان شریف و حق گو هستند. خدا این دو بزرگوار را حفظ و سربلند گرداند. (345791)
 
امید
۱۳۸۹-۰۵-۲۳ ۰۸:۲۸:۱۴
آقای مطهری من خود در دو دوره به احمدی نژاد رای ندادم اما از برخی شجاعتهای ایشان در بیان دیدگاهایش بدون هیچ محافظه کاری خوشم می آید ، چرا سخنان و هرگونه بحث از آقای مشاعی از طرف برخی آقایان بعنوان پنهان کردن ضعف و نشانه فاصله و اقتدار خود از دولت ( از سوی اصولگراها ) تلقی می شود و ایشان بعنوان گوشت قربانی در مقابل خودی و غیر خودی می باشد و هر گونه اظهار نظر رییس جمهور را ما برعکس جلو ه و تحلیل نماییم .
آقای مطهری ماه پشت ابر نمی ماند به خودتان بیایید . (345811)
 
محمد
۱۳۸۹-۰۵-۲۳ ۱۱:۴۳:۳۹
اقای مطهری متاسفانه صحبتهای شما ضدونقیض است تبعیت از
ولایت فقیه لازم و واجب است وبایددر هرزمان سر انگشت هدایت
اورا بشناسیم و به ان مسیربرویم متاسفانه شما باور قلبی
به ولایت ندارید اشتباه است اگر ولایت فقیه را صرفادرپذیرش
حکم حکومتی ان هم اگر به نفعمان بودخلاصه کنیم که ان یک مرز
پایانی است .ما بی نماز و بی روزه را هم مسلمان میدانیم تا
انجاکه منکراحکام شرعی نباشد همانطور که انکار احکام الهی مرز
کفر واسلام است نپذیرفتن حکم حکومتی نیز خروج کلی از نظام
محسوب میشود ما وشمابایددر مسیر رهبری معظم گام برداریم وگرنه
گرگهامارا تکه تکه می کنند.اقای علی مطهری عوامل انحراف از
دیدگاه شهید مطهری را بخوانید. (345866)
 
خسته دل
۱۳۸۹-۰۵-۲۳ ۱۳:۰۹:۴۷
چاپ و انتشار تحلیلهای ایشان (به عنوان فردی مطلع از جریانات و اتفاقات پشت صحنه) از رفتارهای دولت و مناسبات درونی اصولگرایان، تن آدم را می لرزاند.
هرچند مواردی که ایشان گفتند از نوع گفتمان و رفتارهای دولت و حتی تجارب محدود شخصی قابل درک بود ولی وقتی این موضوعات که در قالب تجارب شخصی افراد مزه و مزه شده است، در بیان اشخاصی همچون آقای مطهری می‌اید نشان از دامنه و فراگیری رفتارهای دولت در بدنه می دهد لذا:
واقعاً این دولت در مسیر آنچه از او خواسته بودیم (عمل به حق و استفاده از نیروهای متخصص و پاک و دوری از باندبازی و جلوگیری در سوء استفاده از بیت المال برای جریانات حزبی و گروهی و انگ‌زنی و . . . )‌ در کجای کار ایستاده و به کجا می رود؟ (345912)
 
علی محسنی
۱۳۸۹-۰۵-۲۳ ۱۳:۱۰:۳۶
جناب آقای مطهری ازمصادیق بارز (( اعرف الحق تکن اهله...)) است .مطلق قبول کردن شخص یا رد کردن اونه دینی است ونه عقلی . (345914)
 
با اهمیت
۱۳۸۹-۰۵-۲۳ ۱۸:۱۱:۳۰
لطفا متون عربی را به فارسی ترجمه نمایید امکان بهره مندی افراد فارسی زبان گردد. (346012)
 
بشرطها و شروطها
۱۳۸۹-۰۵-۲۳ ۱۴:۱۴:۱۶
مطهری آدم ,نسبتا, روشنی است و اگر نظرات افراطیش در مورد پوشش بانوان اصلاح شود, می شود ,جدااز مشکل اصول گراییش ,او را فردی منطقی دانست. (345938)
 
۱۳۸۹-۰۵-۲۳ ۱۶:۳۴:۰۹
ممکن است کسی حرفهای خیلی خوبی بزند و باید حرفهای خوب را شنید از هر کس می خواهد ، باشد. فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه.
اما آیا ما نباید لااقل یک نیم نگاهی هم به گوینده بیندازیم و ببینیم او چقدر به این حرفهایش عمل می کند؟ آقای مطهری آیا نباید با وجدان خودش خلوت کند و به خاطر این که در چشم این مردم هوشیار مارک حمایت یا سکوت در مقابل فتنه به او خورده، یا به خاطر این که بی هیچ دلیل موجهی ناگهان حامی شخصی می شود که از او بشدت انتقاد کرده بود، یا به خاطر این که حاضر نیست آن گونه که شایسته است از دولتی که رهبر حامی اوست حمایت کند ، آیا نباید در خلوتش بگرید و احساس خطر کند؟ ایشان آیا هنوز نفهمیده که نقاط قوت دولت بیش از نقاط ضعفش است؟ اگر فهمیده ،آیا به اندازه ای که شایسته است از نقاط مثبت حمایت کرده است ؟ وقتی کسی دوست ندارد خوبی ها را بگوید و فقط زبان انتقاد دارد نه زبان تشکر ، این نشانه چیست؟ آیا نشانه کینه توزی یا ناسپاسی است؟ یا چیز دیگر؟ (345742)
 
ایران دوست
۱۳۸۹-۰۵-۲۳ ۱۸:۱۰:۲۷
با سلام.من بعد از خواندن مطلب ونظرات دوستان به این نتیجه رسیدم که ما عادت کرده ایم یا از اینور بوم سقوط کنیم یا از اونور بوم.وتندروی وافراط گری همیشه به کشور لطمه زده وخواهد زد.من خودم به آقای احمدی نژادرای دادم ولی انصافا اشکالات زیادی به مجموعه ایشان وارد است. آنچه که دولت برای کشور انجام میدهد وظیفه اوست وآنچه اشکال تلقی میشود هم باید تذکر داده شود وانتقاد را باید بپذیرد گرچه شاید به مزاج دولت خوش نیاید.آنها که تملق گویی وچاپلوسی میکنند هیچگاه دوستدار عزت ایران نیستند بلکه دنیا طلب بوده وبه خاطر ثروت وموقیت خود این کار را میکنند.به امید عروزی که ایران عزیز بر قله عزت وسربلندی قرار گیرد. یا حق (346011)
 
ن-ج
۱۳۸۹-۰۵-۲۳ ۱۸:۳۴:۲۲
اقای علی مطهری
من نمی دونم چرا شما الان دچار درد دل شدید انروز که توی خیابون های این شهر به رهبری توهین می کردند یا عکس امام را پاره کر دند دچار درد اسلام نشدید ان روز که پول بیت المال بین اقازاده ها دست به دست می شد وجدان درد نگرفتید .
اگر کسی مثل اقای کوچک زاده به شما تذکر دهد مستحق توهین صریح در مجلس است ولی شما به چه مجوزی می توانید به رییس دولت تذکر زشت و زیبا بدهید . تا کی می خواهید پشت اسم پدرتان قایم شوید . (346017)
 
اصغر
۱۳۸۹-۰۵-۲۳ ۲۰:۵۹:۰۷
ایکاش آقای مطهری بجای اینهمه صحبت از اصولگرایی و بد گویی از اصلاح طلبی
به ما بی سواد ها میگفتند در ان کتاب ها و نوار ها
در این مقوله چه یافتند که ما در این سی سال در درون جامعه به عینه ندیدیم.
ما سمبول اصول گرایی را در چهره و گفتار آقای جنتی و اصلاح طلبی را در
سیره و کردارآقای خاتمی دیده ایم. لطفآ ما را راهنمایی فرمایید که ما اشتباهی میبینیم یا آنها
جور دیگری خد را به ما معرفی میکنند. من که دومی را به اولی دلچسب تر میبینم. (346061)
 
سینا
۱۳۸۹-۰۵-۲۳ ۲۲:۴۸:۱۶
منافق واقعی کسایی هستند که صحبت از مکتب ایرانی می کنند و در حقیقت اینها فتنه گرند (346097)
 
امیر جولا یی
۱۳۸۹-۰۵-۲۴ ۰۴:۴۷:۵۹
معلوم نیست که چرا بعضی‌ از آقایان از نظر آقای مطهری ناراحت شدن اگر اصل آزادی بیان را قبول داشته باشید تا زمانی‌ که ایشان به کسی‌ توهینی نکردن می‌تونن نظر خود را بیان کنن ،قرار نیست اگه به نظر ما خوش نیامد دلیل بر مخالفت ایشان با رهبری و مقام ولایت باشه ،بیایید یاد بگیریم که به حرف هم گوش کنیم ،و در کمال ادب بدون غرض ورزی باهم گفتگو کنیم ،یادمون باشه که همین بد بینی‌‌ها است که باعث تضعیف دوستان و خدمت گذران به مملکت و نظام می‌شه ،سعی‌ نکنیم که نظر خود را با بیان اینکه ما ولایتی هستیم به دیگران تحمیل کنیم ،در آخر که مخالفت با دولت دلیلی بر مخالفت با مقام عالی‌ ولایت نیست ،اگه نماینده مردم در مجلس به عنوان وکیل منتخب مردم نتونه حرفش را بزنه آخرش کارمون به اونجا میرسه که دیگه سنگ رو سنگ بند نشه ،در کلّ همه ما به اصل ولایت و احترام به مقام عالی‌ رهبری اعتقاد داشته و آن را از واجبات میدونیم و به آن مفتخریم ولی‌ حساب دولت با ولایت جداست، دولت خادم مردم و ولایت هست ،هر جا که اشتباهی‌ کرد موظف به جواب است ،و اگه انتقادی شد بدون متهم کردن این و آن باید جواب بده (346179)
 
۱۳۸۹-۰۵-۲۴ ۰۷:۰۸:۰۳
\"ممکن است کسی حرفهای خیلی خوبی بزند و باید حرفهای خوب را شنید از هر کس می خواهد ، باشد. فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه.
اما آیا ما نباید لااقل یک نیم نگاهی هم به گوینده بیندازیم و ببینیم او چقدر به این حرفهایش عمل می کند؟ آقای مطهری آیا نباید با وجدان خودش خلوت کند و به خاطر این که در چشم این مردم هوشیار مارک حمایت یا سکوت در مقابل فتنه به او خورده، یا به خاطر این که بی هیچ دلیل موجهی ناگهان حامی شخصی می شود که از او بشدت انتقاد کرده بود، یا به خاطر این که حاضر نیست آن گونه که شایسته است از دولتی که رهبر حامی اوست حمایت کند ، آیا نباید در خلوتش بگرید و احساس خطر کند؟ ایشان آیا هنوز نفهمیده که نقاط قوت دولت بیش از نقاط ضعفش است؟ اگر فهمیده ،آیا به اندازه ای که شایسته است از نقاط مثبت حمایت کرده است ؟ وقتی کسی دوست ندارد خوبی ها را بگوید و فقط زبان انتقاد دارد نه زبان تشکر ، این نشانه چیست؟ آیا نشانه کینه توزی یا ناسپاسی است؟ یا چیز دیگر؟\"
این کامنت من بود که متاسفانه قسمتی از آن را سانسور کردید چون انتقاد من متوجه آقای توکلی نیز بود.این شیوه پسندیده ای نیست! (346189)
 
ایرانی مسلمان
۱۳۸۹-۰۵-۲۴ ۰۹:۲۱:۴۹
الف جان باز که نظر من رو منتشر نکردی نکنه چون واقعیت تلخه نتونستی منتشرش کنی این درست نیست که گزینشی و هر آنچه که در راستای اهداف خودتان است عمل کنی (346206)
 
۱۳۸۹-۰۵-۲۴ ۱۲:۱۲:۲۵
آقای مطهری شما را همه با مواضع دوپهلو می شناسند آیا شما در انتخابات به فکر پیروزی اسلام گرایان بودید یا سکولارها ایا بعد از انتخابات دینداری کاهش یافته یا افزایش نقش شما در حوادث بعد از انتخابات جقدر پر رنگ بوده به مار ماهی مانی منافقی چه کنی یا مار باش یا ماهی (346246)
 
رضا
۱۳۸۹-۱۱-۱۵ ۱۳:۵۸:۳۲
درکامنتها دفاع از آقای کوچک زاده وحمله به آقای مطهری درخصوص اهانت به آقای کوچک زاده زیاد دیده میشود.مگر شمااز رادیو صدای پرتاب کردن شئئ را نشنیدید اگر آقای مطهری نجابت به خرج داد و در مورد این موضوع مصاحبه های فراوان نکرد ما که دیدیم چه کسی اول اهانت کرد.البته این هر دو نفر با هم همکار و دوست هستند وچنین برخوردی دور از ساحت مجلس هست اما در مجالس دنیا از این قبیل اتفاقات میافتد ونمایندگان روز بعد با هم دست می دهند.بیایید به این موارد اینقدر دامن نزنیم. (400337)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.