کد مطلب: 82673
استدلال های شهید مطهری علیه انحرافات امروز
تاریخ انتشار : شنبه ۲۷ شهريور ۱۳۸۹ ساعت ۱۴:۵۱
علي مطهري با ارسال نامه اي سرگشاده از اظهارات رييس جمهور انتقاد كرد.
متن اين نامه بدين شرح است:
جناب آقای دکتر احمدی‌نژاد
رئیس‌جمهور محترم
با اهداء سلام ، سخنان جناب عالی در مصاحبه زنده با شبکه خبر سیما در روز جمعه 26/6/89 در واقع تبیین دوباره تز مکتب ایران به جای مکتب اسلام بود و حاکی از آن است که اجرای این تز یک برنامه طراحی شده از سوی آقای مشائی و جنابعالی برای جمهوری اسلامی است . برخی برنامه‌های روزهای اخیر مانند چفیه انداختن به گردن کوروش نمادین ، نیز این ظن قوی را تقویت
می‌کند .
بدیهی است که سخن گفتن از ایران باستان و شخصیت‌های آن دوره مانند کوروش در ذات خود اشکالی ندارد ، اما در جایی و فرصتی مانند مجمع عمومی سازمان ملل ، سخن راندن از تمدن ایران باستان به جای تمدن اسلامی و تبیین منشور حقوق بشر کوروش به جای حقوق بشر مورد نظر اسلام ، آنهم توسط مقام اول اجرایی نظام جمهوری اسلامی که منادی احیای تمدن بزرگ اسلامی است ، گذشته از کج سلیقگی ، حاکی از یک تز و پروژه در زمینه سیاست خارجی و داخلی است که البته آثار منفی زیادی از نظرصدور انقلاب اسلامی و نیز سرخوردگی اقشار متدین و حامی اصلی انقلاب که فرزندان خود را جز برای اسلام و تحقق آرمان‌های اسلامی فدا نکردند خواهد داشت .
بدیهی است که در منشور کوروش نقاط مثبت نیز وجود دارد ، اما اولاً موحد بودن کوروش مورد تردید است و به هر حال وی متدین به دین رسمی زمان خود نبوده است .
ثانیاً رفتار وی با مردم بابِل با سیره انبیاء سازگار نبوده است . کوروش پس از فتح بابِل ، مردم بت پرست را به نام آزادی عقیده در بت‌پرستی خود آزاد گذاشت و این یعنی آزادی عقیده به سبک غربی ، در حالی که ابراهیم خلیل علیه السلام در زمانی که مردم از شهر خارج شده بودند وارد بتخانه شد و همه بتها را شکست مگر بت بزرگ ، و تبر را به گردن او انداخت و وقتی مردم از او سئوال کردند گفت کار بت بزرگ است و باعث شد که مردم به فطرت الهی خود باز گردند ، دست از بت پرستی برداشته به توحید باز گردند و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز پس از فتح مکه اولین کاری که انجام داد این بود که وارد کعبه شد و همه بتها را به دست علی علیه السلام شکست . در واقع ابراهیم خلیل و پیامبر اسلام زنجیر عقاید خرافی را از دست و پای مردم زمان خود باز کردند و آنها را آزاد كردند چون قصد استعمار آنها را نداشتند ، اما کوروش مردم بابِل را همچنان در زنجیر خرافات باقی گذاشت همچنان که ملکه انگلستان نیز در دوره استعمار هند وقتی وارد بتخانه‌های آن سرزمین می‌شد به نام آزادی عقیده بیش از خود هندی‌ها به بتها احترام می‌گذارد ، زیرا او بهتر از هر‌کس دیگر می‌دانست که اگر این زنجیرها از دست و پای مردم هند باز شود دیگر او نمی‌تواند این ملت را استعمار و منابع ثروت او را غارت کند.
در اینجا توجه جناب عالی را به سخن شهید آیت‌الله مطهری در کتاب آینده انقلاب اسلامی ایران جلب میکنم . گویی ایشان این گونه انحرافات را پیش بینی می‌کردند. ایشان در بحث آزادی عقیده و آزادی تفکر و فرق میان این دو می‌فرمایند:
« عده‌ی می‌گویند ببینید ما چه ملتی هستیم ! ما در دو هزارو پانصد سال پیش اعلامیه حقوق بشر را امضاء کردیم . کوروش وقتی وارد بابِل شد ، با این که خودش بت پرست نبود و تابع مثلاً دین زردشت بود ، مع ذالک گفت تمام معابد بت پرستی که در اینجا هست محترم است . پس ما ملتی هستیم طرفدار آزادی عقیده . این بزرگترین اشتباه است . از نظر سیاسی هر‌چه می‌خواهید تمجید کنید ، زیرا اگر کسی بخواهد ملتی را به زنجیر بکشد باید تکیه‌گاه اعتقادی او را هم محترم بشمارد ، اما از نظر انسانی این کار صد درصد خلاف است.»
اما سؤال من از جناب رئیس‌جمهور این است که آیا اصرار شما بر مطرح کردن مکتب ایران به جای مکتب اسلام به همان دلیلی نیست که آقای مشائی افاضه فرمودند که امروز در دنیا از مکتب اسلام نباید سخن گفت، زیرا از اسلام برداشتهای مختلف وجود دارد ، بلکه باید از مکتب ایران سخن گفت.
اینجانب برادرانه و مشفقانه به جناب عالی نصیحت میکنم که برخی مواضع شما که با اساس اسلام سروکار دارد مانند آنچه در مسئله عفاف و حجاب اتفاق افتاد و آنچه در موضوع مکتب ایران رخ می‌دهد و به رغم مخالفت علمای بزرگ بر آنها اصرار می ورزید ، جایگاه شما را در میان توده مردم و اقشار متدین تنزل خواهد داد و تا حدودی تنزل داده است . رأی مردم به شما رأی به اسلام و حمایت از رهبری است ، اگر بر این گونه مواضع خود پافشاری کنید به زودی پایگاه مردمی خود را از دست خواهید داد و به اقشار سهل انگار نسبت به دین نیز نمی‌توان تکیه کرد .
با تقدیم احترام
علی مطهری
متن اين نامه بدين شرح است:
جناب آقای دکتر احمدی‌نژاد
رئیس‌جمهور محترم
با اهداء سلام ، سخنان جناب عالی در مصاحبه زنده با شبکه خبر سیما در روز جمعه 26/6/89 در واقع تبیین دوباره تز مکتب ایران به جای مکتب اسلام بود و حاکی از آن است که اجرای این تز یک برنامه طراحی شده از سوی آقای مشائی و جنابعالی برای جمهوری اسلامی است . برخی برنامه‌های روزهای اخیر مانند چفیه انداختن به گردن کوروش نمادین ، نیز این ظن قوی را تقویت
می‌کند .
بدیهی است که سخن گفتن از ایران باستان و شخصیت‌های آن دوره مانند کوروش در ذات خود اشکالی ندارد ، اما در جایی و فرصتی مانند مجمع عمومی سازمان ملل ، سخن راندن از تمدن ایران باستان به جای تمدن اسلامی و تبیین منشور حقوق بشر کوروش به جای حقوق بشر مورد نظر اسلام ، آنهم توسط مقام اول اجرایی نظام جمهوری اسلامی که منادی احیای تمدن بزرگ اسلامی است ، گذشته از کج سلیقگی ، حاکی از یک تز و پروژه در زمینه سیاست خارجی و داخلی است که البته آثار منفی زیادی از نظرصدور انقلاب اسلامی و نیز سرخوردگی اقشار متدین و حامی اصلی انقلاب که فرزندان خود را جز برای اسلام و تحقق آرمان‌های اسلامی فدا نکردند خواهد داشت .
بدیهی است که در منشور کوروش نقاط مثبت نیز وجود دارد ، اما اولاً موحد بودن کوروش مورد تردید است و به هر حال وی متدین به دین رسمی زمان خود نبوده است .
ثانیاً رفتار وی با مردم بابِل با سیره انبیاء سازگار نبوده است . کوروش پس از فتح بابِل ، مردم بت پرست را به نام آزادی عقیده در بت‌پرستی خود آزاد گذاشت و این یعنی آزادی عقیده به سبک غربی ، در حالی که ابراهیم خلیل علیه السلام در زمانی که مردم از شهر خارج شده بودند وارد بتخانه شد و همه بتها را شکست مگر بت بزرگ ، و تبر را به گردن او انداخت و وقتی مردم از او سئوال کردند گفت کار بت بزرگ است و باعث شد که مردم به فطرت الهی خود باز گردند ، دست از بت پرستی برداشته به توحید باز گردند و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز پس از فتح مکه اولین کاری که انجام داد این بود که وارد کعبه شد و همه بتها را به دست علی علیه السلام شکست . در واقع ابراهیم خلیل و پیامبر اسلام زنجیر عقاید خرافی را از دست و پای مردم زمان خود باز کردند و آنها را آزاد كردند چون قصد استعمار آنها را نداشتند ، اما کوروش مردم بابِل را همچنان در زنجیر خرافات باقی گذاشت همچنان که ملکه انگلستان نیز در دوره استعمار هند وقتی وارد بتخانه‌های آن سرزمین می‌شد به نام آزادی عقیده بیش از خود هندی‌ها به بتها احترام می‌گذارد ، زیرا او بهتر از هر‌کس دیگر می‌دانست که اگر این زنجیرها از دست و پای مردم هند باز شود دیگر او نمی‌تواند این ملت را استعمار و منابع ثروت او را غارت کند.
در اینجا توجه جناب عالی را به سخن شهید آیت‌الله مطهری در کتاب آینده انقلاب اسلامی ایران جلب میکنم . گویی ایشان این گونه انحرافات را پیش بینی می‌کردند. ایشان در بحث آزادی عقیده و آزادی تفکر و فرق میان این دو می‌فرمایند:
« عده‌ی می‌گویند ببینید ما چه ملتی هستیم ! ما در دو هزارو پانصد سال پیش اعلامیه حقوق بشر را امضاء کردیم . کوروش وقتی وارد بابِل شد ، با این که خودش بت پرست نبود و تابع مثلاً دین زردشت بود ، مع ذالک گفت تمام معابد بت پرستی که در اینجا هست محترم است . پس ما ملتی هستیم طرفدار آزادی عقیده . این بزرگترین اشتباه است . از نظر سیاسی هر‌چه می‌خواهید تمجید کنید ، زیرا اگر کسی بخواهد ملتی را به زنجیر بکشد باید تکیه‌گاه اعتقادی او را هم محترم بشمارد ، اما از نظر انسانی این کار صد درصد خلاف است.»
اما سؤال من از جناب رئیس‌جمهور این است که آیا اصرار شما بر مطرح کردن مکتب ایران به جای مکتب اسلام به همان دلیلی نیست که آقای مشائی افاضه فرمودند که امروز در دنیا از مکتب اسلام نباید سخن گفت، زیرا از اسلام برداشتهای مختلف وجود دارد ، بلکه باید از مکتب ایران سخن گفت.
اینجانب برادرانه و مشفقانه به جناب عالی نصیحت میکنم که برخی مواضع شما که با اساس اسلام سروکار دارد مانند آنچه در مسئله عفاف و حجاب اتفاق افتاد و آنچه در موضوع مکتب ایران رخ می‌دهد و به رغم مخالفت علمای بزرگ بر آنها اصرار می ورزید ، جایگاه شما را در میان توده مردم و اقشار متدین تنزل خواهد داد و تا حدودی تنزل داده است . رأی مردم به شما رأی به اسلام و حمایت از رهبری است ، اگر بر این گونه مواضع خود پافشاری کنید به زودی پایگاه مردمی خود را از دست خواهید داد و به اقشار سهل انگار نسبت به دین نیز نمی‌توان تکیه کرد .
با تقدیم احترام
علی مطهری
محمد رضا باقری چالوپلی
۱۳۸۹-۰۶-۲۷ ۱۶:۰۹:۴۸
مکتب ایرانی همان مکتب کورش است ومکتب اسلام در دنیا به مکتب اسلام سنی اطلاق می شود ایران ساسانی زرتشت است وایران صفوی شیعه اینکه ما امروز بخواهیم ایرانی شیعه یا اسلامی عمل کنیم انتخاب ملت ما در قانون اساسی شیعه بوده است که عدالت ارزوی دیرینه ملت ایران را همراه با معنویت تامین می کند لذا ما اعتقاد داریم نه مکتب ایرانی نه مکتی اسلامی مکتب علوی (356826)
تافردا
۱۳۸۹-۰۶-۲۷ ۱۶:۳۷:۰۰
بسمه تعالي
اگرعلما،روحانيت ومراجع تقليدجلواين گج روي هاي ديني وبرداشت هاي ناصواب ازدين ومجلس شوراي اسلامي جلوبي توجهي به قوانين آن هم نه قوانين مصوب مجالس قبلي رابلكه قوانين مصوب همين مجلس رانگيرند اين هابدعت هايي خواهند شدكه براي جلوگيري ازتكرارآن هافرداديراست. (356838)
اگرعلما،روحانيت ومراجع تقليدجلواين گج روي هاي ديني وبرداشت هاي ناصواب ازدين ومجلس شوراي اسلامي جلوبي توجهي به قوانين آن هم نه قوانين مصوب مجالس قبلي رابلكه قوانين مصوب همين مجلس رانگيرند اين هابدعت هايي خواهند شدكه براي جلوگيري ازتكرارآن هافرداديراست. (356838)
علی
۱۳۸۹-۰۶-۲۷ ۱۶:۵۲:۵۵
اقای مطهری برای نقد اقای احمدی نژاد لطفا به مفاخر این کشور جه قبل از اسلام وبعد از اسلام توهین نکنید مگر نه اینکه در اسلام هم به ادیان دیگر وحتی زردشتی ها هم احترام می گذاشتند (356844)
محمد
۱۳۸۹-۰۶-۲۷ ۱۷:۵۱:۲۴
برادزر عزیز از کی تا حالا بت پرستی دین شده ؟؟ (356866)
علی
۱۳۸۹-۰۶-۲۷ ۲۰:۱۵:۰۴
چه کسی گفته مردم در ان زمان بت پرست بوده اند وحتی اگر بوده اند کوروش اصل لا اکراه فی الدین را اجرا کرد (356923)
سیاوش
۱۳۸۹-۰۶-۲۷ ۲۱:۱۷:۵۷
اگر منظورت زرتشتیه:
از کی دین زرتشتی بت پرستی شده؟ (356938)
از کی دین زرتشتی بت پرستی شده؟ (356938)
حسن بيگي
۱۳۸۹-۰۶-۲۷ ۱۷:۰۲:۰۷
استاد محترم به كورش ايراد ميگيرند كه يكتا پرست نبوده اند شايد هم اشان ايراد بگيرند كه چرا كورش صبر نكرد بعد از اسلام بدنيا بيايد !
اما شما به شعار بيشتر معتقديد يا عمل؟ فرض كنيد كورش از بت پرستان حمايت كرد در كتاب منم تيمور جهانگشاي ترجمه و تاليف مرحوم ذبيح ال... منصوري كه خيلي هم بيربط نيست اشاره ميكند كه تيمور حافظ قرآن بود و جنگ ها را هم از مسجد روان رهبري ميكرده و به علما نيز احترام زياد ميگذاشت ... ولي ببينيد چه به سر مردم آورد؟؟ كداميك ارجح هستند ؟ كورش يا تيمور؟ (356850)
اما شما به شعار بيشتر معتقديد يا عمل؟ فرض كنيد كورش از بت پرستان حمايت كرد در كتاب منم تيمور جهانگشاي ترجمه و تاليف مرحوم ذبيح ال... منصوري كه خيلي هم بيربط نيست اشاره ميكند كه تيمور حافظ قرآن بود و جنگ ها را هم از مسجد روان رهبري ميكرده و به علما نيز احترام زياد ميگذاشت ... ولي ببينيد چه به سر مردم آورد؟؟ كداميك ارجح هستند ؟ كورش يا تيمور؟ (356850)
آزاده
۱۳۸۹-۰۶-۲۷ ۱۷:۲۵:۵۱
بهتر است بفرمایید سیره علوی نه مکتب علوی. مکتب نشانگر اصول و عقیده و دستورات است اما سیره نشان گر عمل و رفتار و روش است. اسلام ما اسلام ناب محمدی است... نه اسلام دیگران... و نه اسلامی که امروز به دست هر کسی هزار گونه مختلف تعریف و تعبیر می شود. (356857)
آرش كمانگير
۱۳۸۹-۰۶-۲۷ ۱۸:۰۱:۱۰
آقاي مطهري
سلام
يك سوال به ذهن متبادر مي‌شود:
مگر آموزه‌هاي اسلام و منشور كورش تفاوت بنيادين دارند؟مگر ضد هم هستند؟ مگر با فطرت و ذات انسانها كه اسلام هم به آن تاكيد دارد تناقضي دارد؟ اصولاً چيزي كه من ياد گرفته‌ام، اين است كه اسلام با ذات و فطرت انسانها كاملاً سازگار است و اگر اين نبود به دلها نمي‌نشست. حالا اگر منشور كورش هم با ذات و فطرت انسانها سازگار است، كه هست، پس ضد اسلام نيست و صادر كننده آن ذات يكتاپرستي دارد. آقاي مطهري، سوال بعدي اين است: آيا پيامبر (ص) به زور سرنيزه مردم را مسلمان مي‌كردند؟ يا با منطق؟ آيا مبارزه پيامبر (ص) با بتها بوده است و يا با مردم؟ مگر نه اين كه \" لا اكراه في الدين\" آيا منظور اين جمله اينست كه يك بت پرست را بايد به زور مسلمان كرد؟ يا اينكه بتهاي او را شكست؟ آيا امام خميني كه بت شكن خطاب مي‌شد، عقيده خود را به زور به خورد مردم مي‌داد؟ يا اينكه بتهاي مردم، مثل آمريكا را كه كسي جرات نداشت در مورد مثلاً قدرت آن شك كند، شكست. آيا اصطلاح شيطان بزرگ مثال خوبي براي بت شكن بودن امام (ره) نيست؟ آيا آمريكا هيچ غلطي نمي‌تواند بكند، بت شكستن نيست؟ آقاي مطهري، متاسفانه شما تصور غلطي از دين داريد. آزادي عقيده يا \"لا اكراه في الدين\" به معني پذيرش عقايد ديگران نيست. بع معني اين است كه نمي‌توان باطن افراد را به زور سر نيزه تابع دين كرد.
درد دل زياد است ولي اينجا فرصت نيست.
آقاي الف، مي‌دونم همكارت رو زير سوال بردم. ولي خواهش ميكنم منتشر كنيد.
والسلام علي من اتبع الهدي (356869)
سلام
يك سوال به ذهن متبادر مي‌شود:
مگر آموزه‌هاي اسلام و منشور كورش تفاوت بنيادين دارند؟مگر ضد هم هستند؟ مگر با فطرت و ذات انسانها كه اسلام هم به آن تاكيد دارد تناقضي دارد؟ اصولاً چيزي كه من ياد گرفته‌ام، اين است كه اسلام با ذات و فطرت انسانها كاملاً سازگار است و اگر اين نبود به دلها نمي‌نشست. حالا اگر منشور كورش هم با ذات و فطرت انسانها سازگار است، كه هست، پس ضد اسلام نيست و صادر كننده آن ذات يكتاپرستي دارد. آقاي مطهري، سوال بعدي اين است: آيا پيامبر (ص) به زور سرنيزه مردم را مسلمان مي‌كردند؟ يا با منطق؟ آيا مبارزه پيامبر (ص) با بتها بوده است و يا با مردم؟ مگر نه اين كه \" لا اكراه في الدين\" آيا منظور اين جمله اينست كه يك بت پرست را بايد به زور مسلمان كرد؟ يا اينكه بتهاي او را شكست؟ آيا امام خميني كه بت شكن خطاب مي‌شد، عقيده خود را به زور به خورد مردم مي‌داد؟ يا اينكه بتهاي مردم، مثل آمريكا را كه كسي جرات نداشت در مورد مثلاً قدرت آن شك كند، شكست. آيا اصطلاح شيطان بزرگ مثال خوبي براي بت شكن بودن امام (ره) نيست؟ آيا آمريكا هيچ غلطي نمي‌تواند بكند، بت شكستن نيست؟ آقاي مطهري، متاسفانه شما تصور غلطي از دين داريد. آزادي عقيده يا \"لا اكراه في الدين\" به معني پذيرش عقايد ديگران نيست. بع معني اين است كه نمي‌توان باطن افراد را به زور سر نيزه تابع دين كرد.
درد دل زياد است ولي اينجا فرصت نيست.
آقاي الف، مي‌دونم همكارت رو زير سوال بردم. ولي خواهش ميكنم منتشر كنيد.
والسلام علي من اتبع الهدي (356869)
سیدفرزاد حسینی
۱۳۸۹-۰۶-۲۹ ۱۹:۱۵:۱۵
بسم الله
با سلام خدمت دوستانی که لا اکراه فی الدین را مستمسک حمایت از کوروش قرار داده اند توجه به این نکته نداشته اند که معنای آیه ناظر به آزادی اندیشه در مکتب اسلام است و عقیده که لزوما از یک اندیشه درست برخواسته نیست دارای آزادی نیست لذا مفسرین و مبینین بزرگ قرآن که رسول مکرم اسلام باشند و امیرالمومنین در فتح مکه مانع از پرستش بت که دستمایع استثمارگرانی مثل ابوسفیان بود را نابود کردند و باعث آن شدند که بوسیله از بین رفتن تعصبات کور و تقالید غلط راه برای درست اندیشیدن باز شود.
لکن کوروش از آنجا که قصد حاکمیت و استفاده از ای مردم را داشته نه آزادی و آزادگی آنان را چنین عمل نکرده.
البته قابل ذکر است که اغلب مفسرین احتمال داده اند که ذوالقرنین و کوروش یکی باشند و اگر این احتمال درست باشد معلوم می شود آنچه از وی نقل می شود همانند پیامبرانی مثل مسیح دچار تحریف قرار گرفته و چنین عملی یعنی اجازه بت پرستی خلاف مسلک انبیایی مثل ابراهیم و پیامبر اسلام است.
والسلام علی من اتبع الهدی (357872)
با سلام خدمت دوستانی که لا اکراه فی الدین را مستمسک حمایت از کوروش قرار داده اند توجه به این نکته نداشته اند که معنای آیه ناظر به آزادی اندیشه در مکتب اسلام است و عقیده که لزوما از یک اندیشه درست برخواسته نیست دارای آزادی نیست لذا مفسرین و مبینین بزرگ قرآن که رسول مکرم اسلام باشند و امیرالمومنین در فتح مکه مانع از پرستش بت که دستمایع استثمارگرانی مثل ابوسفیان بود را نابود کردند و باعث آن شدند که بوسیله از بین رفتن تعصبات کور و تقالید غلط راه برای درست اندیشیدن باز شود.
لکن کوروش از آنجا که قصد حاکمیت و استفاده از ای مردم را داشته نه آزادی و آزادگی آنان را چنین عمل نکرده.
البته قابل ذکر است که اغلب مفسرین احتمال داده اند که ذوالقرنین و کوروش یکی باشند و اگر این احتمال درست باشد معلوم می شود آنچه از وی نقل می شود همانند پیامبرانی مثل مسیح دچار تحریف قرار گرفته و چنین عملی یعنی اجازه بت پرستی خلاف مسلک انبیایی مثل ابراهیم و پیامبر اسلام است.
والسلام علی من اتبع الهدی (357872)
Reza Eftekhar
۱۳۸۹-۰۶-۲۷ ۱۸:۱۳:۰۸
Dear Dr. Motahari - whilst you are quite correct in what you have written about the Cyrus/Kurush the Great and Prophet Abraham please note the following:
1) What Cyrus did was codifying freedom of religion for the first time and this has nothing to do with Human Rights which is only a 20th century issue. Human Rights includes, fair trial, freedom of speech, respect for personal private property, equal social rights, equal pay for equal work, equal rights before law, ........... and freedom of religion is only a very small part of Human Rights. Regretfully my countrymen including President Ahmadi-Nejad seem to enjoy exaggerating about Cyrus the Great who indeed was the only good king of Iran before the Islamic Era. Why we Iranians enjoy creating myth and what do we get from out of doing so baffles me.
2) Cyrus the Great is mentioned (indirectly) as a good person (Abraar) in the Holy Quran where he is refrred to as the \"Zul-Gharnayn\". Late Allameh Tabatabaie and late Dr. Ali Shariati and several other Islamic scholars believe that \"Zul-Gharnayn\" is Kurush the Great. So there is nothing wrong if President Ahmadi-Nejad honors Kurush because no other Iranian is mentioned in the Holy Quran except Kurush. However, exaggerating about it promotes spreat of myths which is no good for strengthening our national identity. Just to give you an example: If you refer to world renowned encyclopedias you will never see a link between Human Rights and Kurush, however, many Iranians constantly repeat this untrue link to the point that they all including our President believe it to be a fact!
Repeating this myth has made many Iranians believe that before Islam Iran was a heaven for freedom of religion which is nothing but nonsense. These Iranians who repeat these myths are ignorant of the fact that Mani and his followers were killed by Shapour the First , Mazdak and about 25,000 of his disciples wee killed by Anoshirvan (Daadgar!), the Egyptian \"Holy cow Apis\" was slaughtered by Cambuzia (son of Kurush) and many Iranian Christians were killed by Sassanian kings. So how could we Iranians brag about freedom of religion in ancient Persias!? Forget about human rights even freedom of religion did not exist in ancient Iran. So someone should educate President Ahmadi-Nejad that unjustified boasting about Kurush may not be a good idea at all - although we should all be aware that we Iranians have had no better ruler other than Kurush and we can be proud of him. Kurush is the only good king we have had (and Kareem Khan Zand) and that is the reason he is called Zul-Ghrnayn in the Holy Quran - but Please someone tell President Ahmadi-Nejad DO NOT GO OVERBOARD with it! (356872)
1) What Cyrus did was codifying freedom of religion for the first time and this has nothing to do with Human Rights which is only a 20th century issue. Human Rights includes, fair trial, freedom of speech, respect for personal private property, equal social rights, equal pay for equal work, equal rights before law, ........... and freedom of religion is only a very small part of Human Rights. Regretfully my countrymen including President Ahmadi-Nejad seem to enjoy exaggerating about Cyrus the Great who indeed was the only good king of Iran before the Islamic Era. Why we Iranians enjoy creating myth and what do we get from out of doing so baffles me.
2) Cyrus the Great is mentioned (indirectly) as a good person (Abraar) in the Holy Quran where he is refrred to as the \"Zul-Gharnayn\". Late Allameh Tabatabaie and late Dr. Ali Shariati and several other Islamic scholars believe that \"Zul-Gharnayn\" is Kurush the Great. So there is nothing wrong if President Ahmadi-Nejad honors Kurush because no other Iranian is mentioned in the Holy Quran except Kurush. However, exaggerating about it promotes spreat of myths which is no good for strengthening our national identity. Just to give you an example: If you refer to world renowned encyclopedias you will never see a link between Human Rights and Kurush, however, many Iranians constantly repeat this untrue link to the point that they all including our President believe it to be a fact!
Repeating this myth has made many Iranians believe that before Islam Iran was a heaven for freedom of religion which is nothing but nonsense. These Iranians who repeat these myths are ignorant of the fact that Mani and his followers were killed by Shapour the First , Mazdak and about 25,000 of his disciples wee killed by Anoshirvan (Daadgar!), the Egyptian \"Holy cow Apis\" was slaughtered by Cambuzia (son of Kurush) and many Iranian Christians were killed by Sassanian kings. So how could we Iranians brag about freedom of religion in ancient Persias!? Forget about human rights even freedom of religion did not exist in ancient Iran. So someone should educate President Ahmadi-Nejad that unjustified boasting about Kurush may not be a good idea at all - although we should all be aware that we Iranians have had no better ruler other than Kurush and we can be proud of him. Kurush is the only good king we have had (and Kareem Khan Zand) and that is the reason he is called Zul-Ghrnayn in the Holy Quran - but Please someone tell President Ahmadi-Nejad DO NOT GO OVERBOARD with it! (356872)
۱۳۸۹-۰۶-۲۷ ۲۱:۴۱:۱۹
مفسران و تاریخ‌دانانی که به تطابق ذوالقرنین با کوروش کبیر گواهی داده اند :
1. مولانا ابوالكلام آزاد، مفسر بزرگ قرآن و وزیر فرهنگ هند در زمان گاندی در تفسیر مجمع‌البیان
2. ترجمه تفسیر سوره کهف از باستانی پاریزیريال
3. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان
4. آیت‌الله ناصر مكارم شیرازی و ده نفر از مفسران بزرگ قرآن در تفسیر نمونه (مانند قرائتی، امامی، آشتیانی، حسنی، شجاعی، عبدالهی و محمدی)
5. تابنده گنابادی در کتاب سه داستان عرفانی از قرآن
6. آیت الله میر محمد کریم علوی در تفسیر کشف الحقایق (با ترجمه عبدالمجید صادق نوبری )
7. حجت الاسلام سید نورالدین ابطحی در کتاب ایرانیان در قرآن و روایات
8. دکتر علی شریعتی در کتاب بازشناسی هویت ایرانی اسلامی
9. صدر بلاغی در قصص قرآن
10. جلال رفیع در کتاب بهشت شداد
11. دکتر فاروق صفی زاده در کتاب از کورش هخامنشی تا محمد خاتمی
12. منوچهر خدایار در کتاب کورش در ادیان آسیای غربی
13. قاسم آذینی فر در کتاب کورش پیام آور بزرگ
14. دکتر فریدون بدره‌ای در کتاب کورش در قرآن و عهد عتیق
15. محمد کاظم توانگر زمین در کتاب ذوالقرنین و کورش
16. آیت الله سید محمد فقیه استاد اخلاق، حافظ کل قرآن و نماینده مجلس خبرگان دوم
17. استاد محیط طباطبایی
18. حجه الاسلام شهید هاشمی نژاد
19. سر احمدخان بنیان‌گذار دانشگاه اسلامی علیگر هند (356949)
1. مولانا ابوالكلام آزاد، مفسر بزرگ قرآن و وزیر فرهنگ هند در زمان گاندی در تفسیر مجمع‌البیان
2. ترجمه تفسیر سوره کهف از باستانی پاریزیريال
3. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان
4. آیت‌الله ناصر مكارم شیرازی و ده نفر از مفسران بزرگ قرآن در تفسیر نمونه (مانند قرائتی، امامی، آشتیانی، حسنی، شجاعی، عبدالهی و محمدی)
5. تابنده گنابادی در کتاب سه داستان عرفانی از قرآن
6. آیت الله میر محمد کریم علوی در تفسیر کشف الحقایق (با ترجمه عبدالمجید صادق نوبری )
7. حجت الاسلام سید نورالدین ابطحی در کتاب ایرانیان در قرآن و روایات
8. دکتر علی شریعتی در کتاب بازشناسی هویت ایرانی اسلامی
9. صدر بلاغی در قصص قرآن
10. جلال رفیع در کتاب بهشت شداد
11. دکتر فاروق صفی زاده در کتاب از کورش هخامنشی تا محمد خاتمی
12. منوچهر خدایار در کتاب کورش در ادیان آسیای غربی
13. قاسم آذینی فر در کتاب کورش پیام آور بزرگ
14. دکتر فریدون بدره‌ای در کتاب کورش در قرآن و عهد عتیق
15. محمد کاظم توانگر زمین در کتاب ذوالقرنین و کورش
16. آیت الله سید محمد فقیه استاد اخلاق، حافظ کل قرآن و نماینده مجلس خبرگان دوم
17. استاد محیط طباطبایی
18. حجه الاسلام شهید هاشمی نژاد
19. سر احمدخان بنیان‌گذار دانشگاه اسلامی علیگر هند (356949)
امیر نیک سرشت
۱۳۸۹-۰۶-۲۷ ۲۲:۱۴:۱۰
با تشکر از شما بابت تذکر به جا و درستتون که ناشی از نگاه پدر بزرگوار و بینظیر شماست .ای کاش باز خوانی دقیقی روی آثار شهید مطهری بشه .ایشون جزو معدود علمایی بودند که سنت به ما هو سنت رو قبول داشتند و من هم فکر میکنم که این نگاه تنها نسخه نجات بشریت از دست لیبرالیسم هست.
اما اینکه شما نگران آقای احمدی نژاد شدید هم یه مقدار عجیب .
امیدوارم شما هم به مانند پدر در راه سنت و دین کوشا باشید و در این راه از تساهل و تسامح دست بکشید. (356955)
اما اینکه شما نگران آقای احمدی نژاد شدید هم یه مقدار عجیب .
امیدوارم شما هم به مانند پدر در راه سنت و دین کوشا باشید و در این راه از تساهل و تسامح دست بکشید. (356955)
مجید
۱۳۸۹-۰۶-۲۷ ۲۲:۲۱:۱۰
با سلام
جناب آقای علی مطهری توجه نفرموده اند که کورش پا در یک سرزمین بیگانه گذاشت و حضرت رسول اکرم (ص ) وارد سرزمین آبا و اجدادی خود شدند و در همان زمان حضرت نیز هیچ گاه فاتحان مسلمان نیایش گاه های سایر ادیان و مذاهب را نابود نکردند .
دیگر اینکه به حق مردم ایران همانگونه که پدر ایشان در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایرانیان ذکر کرده اند در توسعه اسلام و بخصوص مکتب شیعه جعفری نقش بسیار ممتاز و ارزنده ای دارند و بنا براین وقتی گفته می شود مکتب اسلام ایرانی با اندکی تدبر در معنی اجتهاد 1400ساله در مفاهیم قرآنی و علم کلام و سائر علوم اسلامی که از قضا اکثریت دانشمندان بزرگ اسلامی از منطقه ایران بزرگ شامل کلیه کشورهائی با فرهنگ و تمدن باستانی ایران باید پذیرفت که مکتبی به نام اسلام ایرانی وجود دارد هر چند که مارا خوش نیاید یا آنرا انکار کنیم. اگر مسلمانان چین یا مالزی یا آفریقائی را مشاهده کنید باور خواهید کرد که در هر جای دنیا اسلام علیرغم ذات واحد به اشکال مختلف ترجمه شده است و شاید خدا هم این را بلیشتر دوست می دارد. (356956)
جناب آقای علی مطهری توجه نفرموده اند که کورش پا در یک سرزمین بیگانه گذاشت و حضرت رسول اکرم (ص ) وارد سرزمین آبا و اجدادی خود شدند و در همان زمان حضرت نیز هیچ گاه فاتحان مسلمان نیایش گاه های سایر ادیان و مذاهب را نابود نکردند .
دیگر اینکه به حق مردم ایران همانگونه که پدر ایشان در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایرانیان ذکر کرده اند در توسعه اسلام و بخصوص مکتب شیعه جعفری نقش بسیار ممتاز و ارزنده ای دارند و بنا براین وقتی گفته می شود مکتب اسلام ایرانی با اندکی تدبر در معنی اجتهاد 1400ساله در مفاهیم قرآنی و علم کلام و سائر علوم اسلامی که از قضا اکثریت دانشمندان بزرگ اسلامی از منطقه ایران بزرگ شامل کلیه کشورهائی با فرهنگ و تمدن باستانی ایران باید پذیرفت که مکتبی به نام اسلام ایرانی وجود دارد هر چند که مارا خوش نیاید یا آنرا انکار کنیم. اگر مسلمانان چین یا مالزی یا آفریقائی را مشاهده کنید باور خواهید کرد که در هر جای دنیا اسلام علیرغم ذات واحد به اشکال مختلف ترجمه شده است و شاید خدا هم این را بلیشتر دوست می دارد. (356956)
مسعود
۱۳۸۹-۰۶-۲۷ ۲۲:۳۳:۰۲
آقای علی مطهری عزیز. با اینکه شما را انسانی حق طلب و حق گو و آزاده منش می دانم ولی باید بگویم به نظر من در این مورد اشتباه می کنید. مگر پدر بزرگوارتان کتاب \" خدمات متقابل اسلام و ایران\" را ننوشته اند؟ چرا جنابعالی اصرار دارید مکتب ایران را در برابر مکتب اسلام قرار دهید؟ چرا اصرار دارید مردم ما از هویت ملی و ایرانی خود که هزاران سال قدمت دارد دست بکشند و فقط به اسلام توجه داشته باشند. اسلام برای ما عزیز است و محبوب و مایه سعادت و کمال هر دو جهان ما. اما این اسلام هیچگاه گذشته هایی از تاریخ ما را که به صلح دوستی و نوع دوستی و خداپرستی و موحد بودن ایرانیان و آداب و رسوم زیبای ایرانیان مربوط می شود نفی نکرده است. چرا ما باید بعضی مواقع خود را جای خداوند و اسلام قرار دهیم و بگوییم فلان چیز باید باشد یا فلان چیز نباید باشد یا مردم ما باید فلان گونه باشند و فلان گونه نباشند؟ مگر خداوند در قران نمی فرماید\" لا اکراه فی الدین...\"
یا در جایی به پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) می فرماید: وظیفه و رسالت تو همان تذکر و راهنمایی است حال اگر آنان کافر شدند شما آزرده خاطر نباش ... البته به این مفهوم
حال قرار هم نیست مردم ما خدای ناکرده و نعوذ بالله کافر هم شوند فقط به یک پادشاه عادل و صلح طلب که برده داری را برانداخت و عدل و داد برقرار ساخت و مردم سرزمین بابل و سومر را آواره نکرد و به آنان ظلم نکرد و اولین پایه های حقوق بشر و انسان را بنا نهاد احترام می گذارند و بسیار به او علاقه دارند. آیا این بد است و نامطلوب؟! (356960)
یا در جایی به پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) می فرماید: وظیفه و رسالت تو همان تذکر و راهنمایی است حال اگر آنان کافر شدند شما آزرده خاطر نباش ... البته به این مفهوم
حال قرار هم نیست مردم ما خدای ناکرده و نعوذ بالله کافر هم شوند فقط به یک پادشاه عادل و صلح طلب که برده داری را برانداخت و عدل و داد برقرار ساخت و مردم سرزمین بابل و سومر را آواره نکرد و به آنان ظلم نکرد و اولین پایه های حقوق بشر و انسان را بنا نهاد احترام می گذارند و بسیار به او علاقه دارند. آیا این بد است و نامطلوب؟! (356960)
aref
۱۳۸۹-۰۶-۲۷ ۲۲:۳۸:۵۵
این استدلال آقای مطهری با آیه لا اکراه فه الدین در تناقض است. (356967)
محمد
۱۳۸۹-۰۶-۲۸ ۱۷:۰۴:۲۰
برادر محترم شما اول تفسیر ایه را بخوان بعد بانظر مطهری مخالفت کن (357396)
۱۳۸۹-۰۶-۲۸ ۰۲:۱۰:۴۳
از کجا معلوم اون لوحها درست ترجمه شده باشه یا مثل انجیل سوء ترجمه عمدی نشده باشه. (357034)
۱۳۸۹-۰۶-۲۸ ۰۹:۴۱:۵۳
اینکه خود و پدران مان را در تمام موارد حق مطلق بدانیم از جاهلیت است همچنین مواضع افراد در برابر رویدادهای تاریخی با توجه به نگرشها و نگارشهای مختلف از تاریخ نیز می تواند مختلف باشد بنابراین یکدیگر را بابت تعیین موضع محکوم نکنیم. (357100)
دوستدار ایران
۱۳۸۹-۰۶-۲۸ ۱۰:۴۶:۳۰
سلام . به آقای مطهری بفرمایید که استاد شهید مطهری متفکری است که قدر و مقامی بزرگ داشته و دارد، ولی ایشان را نباید به شکلی معرفی کرد که انگار هر چه گفته ، حتی در حوزه ی مسائل تاریخی، وحی است و کسی حق ندارد چیزی خلاف آن بگوید. یکی از ارزشهای شیعه آن است که در تفکر و اندیشه تقلیدی عمل نمی کند. چنانچه آقای مطهری از استدلال عاجز است بهتر آن است که دم فرو ببندد و سخن نگوید . چرا که رویه ی ایشان به مقام استاد بزرگ مطهری لطمه وارد می کند. ضمنا این نکته را نیز متذکر شوم که من مطلقا نوع نگاه افرادی مثل آقای مشایی و همگنانش ، از جمله آقای احمدی نژاد را قبول ندارم. (357142)
مرتضی
۱۳۸۹-۰۶-۲۸ ۱۳:۱۷:۴۳
جناب اقای مطهری
سلام علیکم
باید پس از این همه شواهد پذیرفت که جناب آقای احمدی نژاد (و یار، همفکر و اندیشمند همراه ایشان جناب آقای مشایی) رئیس جمهور منتخب جغرافیای ایران است و کم کم باید وجه بین المللی و اسلامی رؤسای جمهوری ایران ظل عنوان داعیان اسلام ناب محمدی را ترک گفت و آنها را به عنوان رئیس جمهور مسلمان ایران همانند رئیس جمهور مسلمان ترکیه پذیرفت. بنابراین دست از نصائح مکتبی خود بردارید که هاون بر آب کوفتن است.
به نظر می رسد باید هم اکنون در فکر ساخت مجموعه یا کانونی مسلمان (حول مسجد و پایبند به اصول اسلامی) همانند و به همان سطح از «فعالیت» و «استقلال» مجموعه های مسلمان در کشورهای اروپایی و لائیک باشیم تا بتوانیم به طور مستقل از دولت جغرافیا محور ایران، به فعالیت های فرهنگی، اندیشه ای و اجتماعی برسیم.
جناب آقای احمدی نژاد دومین اخطار و اخطار شدیدتری نسبت به جناب آقای خاتمی بابت اینگونه رفتار است.
والسلام علیکم (357218)
سلام علیکم
باید پس از این همه شواهد پذیرفت که جناب آقای احمدی نژاد (و یار، همفکر و اندیشمند همراه ایشان جناب آقای مشایی) رئیس جمهور منتخب جغرافیای ایران است و کم کم باید وجه بین المللی و اسلامی رؤسای جمهوری ایران ظل عنوان داعیان اسلام ناب محمدی را ترک گفت و آنها را به عنوان رئیس جمهور مسلمان ایران همانند رئیس جمهور مسلمان ترکیه پذیرفت. بنابراین دست از نصائح مکتبی خود بردارید که هاون بر آب کوفتن است.
به نظر می رسد باید هم اکنون در فکر ساخت مجموعه یا کانونی مسلمان (حول مسجد و پایبند به اصول اسلامی) همانند و به همان سطح از «فعالیت» و «استقلال» مجموعه های مسلمان در کشورهای اروپایی و لائیک باشیم تا بتوانیم به طور مستقل از دولت جغرافیا محور ایران، به فعالیت های فرهنگی، اندیشه ای و اجتماعی برسیم.
جناب آقای احمدی نژاد دومین اخطار و اخطار شدیدتری نسبت به جناب آقای خاتمی بابت اینگونه رفتار است.
والسلام علیکم (357218)
امیر حسین
۱۳۸۹-۰۶-۲۸ ۱۷:۲۸:۵۷
راست میگه ما از زیر بوته به عمل آمده ایم-چند پیشنهاد دارم اول اینکه چون این آثار تاریخی و ایرانی بودن مان باعث میشود دیگر مسلمان انقلابی نباشیم!بنابراین همه بریزیم این آثار تاریخی و باستانی به جای مانده را منفجر کنیم،پیشنهاد بعد این است اصلا ایران و ایرانی چون چیزی بدی است و در مقابل اسلام و مسلمانی است و حال آدم از تاریخ ایران بهم میخورد و ما هم که ملتی بی رگ و ریشه هستیم!همه ایرانیان مثل رژیم صهیونیستی برویم در نقطه ای از جهان یک جایی را پیدا کنیم و در آنجا مستقر شویم و تاریخ خود را هم از بعد از اسلام آوردنمان حساب کنید-یک مطلب دیگر این تقویم ما چرا هجری قمری نیست؟بهتر نیست برویم در کشور عربستان تا به اسلام که به پیامبر در آنجا مبعوث شده نزدیکتر باشیم؟واقعا به عنوان یک ایرانی آدم برای این متحجرین و متعصبین تأسف میخورد،اولا دکتر احمدی نژاد به زیبای تاریخ قبل از اسلام ایران را تشریح کردند و بعد هم متذکر شدند که ایرانیان بعد از پذیرش اسلام و مکتب اهل بیت و پیامبر و امیرالمومنین و فرهنگ انتظار تکامل یافتند و باعث خدمات بیشمار به اسلام شدند،مثل اینکه وقتی رییس جمهور این چیزها را میگفت منتقدین خواب تشریف داشتند(به بخشی از سخنان ایشان توجه کنید:آقای احمدی‌نژاد نوع حکمرانی کورش را نمونه‌ای از مدیریت ایرانی بر جهان خواند و افزود: این نوع حکومت متعلق به 2000 سال پیش و قبل از اسلام است.رییس جمهور ادامه داد: پس از اسلام و آشنایی ملت ایران با قرآن، پیامبر (ص)، امیرالمومنین (ع) و اهل بیت (ع) این نوع مدیریت بسیار بهتر شده است.ییس جمهور اضافه کرد: این یک فرهنگ است و اکنون اسلام نیز به آن اضافه شده است و می خواهیم ارزش های نهفته در فرهنگ ملت ایران را به دنیا معرفی کنیم که دیگر کسی در مقابل آن مقاومت نمی کند و همه عاشق آن هستند.وی گفت: حالا این فرهنگ را به فرهنگ انتظار گره بزنید که البته آنها نیز از همین ناراحت هستند.ئیس جمهور گفت: بعضی ها نگران می شوند در حالی که تاریخ و گذشته هویت است.احمدی نژاد افزود: برخی ملت ها در تاریخ خود می گردند تا یک نفر را پیدا کنند که یک جمله ارزشمند انسانی گفته باشد و این هویت و آرمانشان می شود اما ما ملت بزرگ، حق طلب و موحدی هستیم و در آن موقع چنین انسان هایی تربیت شده اند ببینید اکنون چه خبر است، و اکنون که اسلام آمده نگاه ها عوض شده است.وی گفت: می خواهم به سازمان ملل بروم اما به نمایندگی از که می روم، یک ملت، تاریخ، آرمان، خداپرستی، عدالت خواهی، عشق و محبت، انسانیت، با اینها که اتفاقاتی در عالم می افتد.رئیس جمهور افزود: همین ملت ایران حقیقت اسلام را گرفت، تقویت و معرفی کرد و پای آن ایستاد و چقدر دانشمندان و علما و بزرگان ما تولید، ایجاد و معرفی کردند، اکنون بعضی ها معتقدند که اگر ملت ایران پای اسلام نمی ایستاد، اسلام زیر چرخ های تعصب های قومی له می شد، اما ایران با یک نگاه باز آن را حفظ کرد)-ثانیا چه اصراری است ما تاریخ و تمدن و فرهنگ ایران را در مقابل اسلام و مسلمانی و انقلابی بودن قرار بدهیم،ما تاریخ و فرهنگی داریم که به آن افتخار میکنیم و این افتخار کردن شامل حال پادشاهان که نمیشود-ثالثا حالا کوروش نه ذوالقرنین باشد و نه پیامبر به قول دکتر احمدی نژاد ما که تخصص تشخیص این را نداریم(هر چند بزرگانی مانند علامه طباطبایی و آیت الله مکارم و ...ذوالقرنین بودن کوروش را محتمل تر دانسته اند)فارغ از اینها وی انسان خوبی که بوده است-دیگر کشورها که نه تمدنی دارند و نه فرهنگی میگردند یک چیزی پیدا کنند تا باعث شود بر قدمت و فرهنگ و تمدن شان افزوده شود ما بر عکس به هر بهانه ای هر چیزی را مقابل اسلام و مسلمانی و انقلابیگری قرار میدهیم (357407)
امیر حسین
۱۳۸۹-۰۶-۲۸ ۱۷:۳۰:۳۸
کجای این سخنان انحراف است ، لطفابه بخشی از سخنان ایشان توجه کنید و بعد قضاوت کنید:آقای احمدی‌نژاد: نوع حکمرانی کورش را نمونه‌ای از مدیریت ایرانی بر جهان خواند و افزود: این نوع حکومت متعلق به 2000 سال پیش و قبل از اسلام است.رییس جمهور ادامه داد: پس از اسلام و آشنایی ملت ایران با قرآن، پیامبر (ص)، امیرالمومنین (ع) و اهل بیت (ع) این نوع مدیریت بسیار بهتر شده است.رییس جمهور اضافه کرد: این یک فرهنگ است و اکنون اسلام نیز به آن اضافه شده است و می خواهیم ارزش های نهفته در فرهنگ ملت ایران را به دنیا معرفی کنیم که دیگر کسی در مقابل آن مقاومت نمی کند و همه عاشق آن هستند.وی گفت: حالا این فرهنگ را به فرهنگ انتظار گره بزنید که البته آنها نیز از همین ناراحت هستند.ئیس جمهور گفت: بعضی ها نگران می شوند در حالی که تاریخ و گذشته هویت است.احمدی نژاد افزود: برخی ملت ها در تاریخ خود می گردند تا یک نفر را پیدا کنند که یک جمله ارزشمند انسانی گفته باشد و این هویت و آرمانشان می شود اما ما ملت بزرگ، حق طلب و موحدی هستیم و در آن موقع چنین انسان هایی تربیت شده اند ببینید اکنون چه خبر است، و اکنون که اسلام آمده نگاه ها عوض شده است.وی گفت: می خواهم به سازمان ملل بروم اما به نمایندگی از که می روم، یک ملت، تاریخ، آرمان، خداپرستی، عدالت خواهی، عشق و محبت، انسانیت، با اینها چه اتفاقاتی در عالم می افتد.رئیس جمهور افزود: همین ملت ایران حقیقت اسلام را گرفت، تقویت و معرفی کرد و پای آن ایستاد و چقدر دانشمندان و علما و بزرگان ما تولید، ایجاد و معرفی کردند، اکنون بعضی ها معتقدند که اگر ملت ایران پای اسلام نمی ایستاد، اسلام زیر چرخ های تعصب های قومی له می شد، اما ایران با یک نگاه باز آن را حفظ کرد (357409)
علی
۱۳۸۹-۰۶-۲۸ ۱۷:۳۷:۳۵
آقاِ مطهری پدر شریف ونجیب و شجاع شما شخصییتی بوده. دانشمند ودر راه انقلاب زحمت کشیده.. شماهم آدم بدی نیستید؛ ولی سعی بفر ما ئید شأ ن پدر در مرحله اول.. وحرمت خود در مرحله بعد را نگهدارید...
من حما یت از احمدی نژاد نمیکنم چون ایشان دلایل وامکان ارائه آنهارا دارند؛ من هدفم بجا بودن استوره پدر است ...!! وبعد میخواهم عرض کنم عده ای حساب گرانه وبراِي دست یا بی به اهدافی خاص. از شما به اعتبار پدر سوء استفا ده میکنند بهوش باشید ...وسلام (357413)
من حما یت از احمدی نژاد نمیکنم چون ایشان دلایل وامکان ارائه آنهارا دارند؛ من هدفم بجا بودن استوره پدر است ...!! وبعد میخواهم عرض کنم عده ای حساب گرانه وبراِي دست یا بی به اهدافی خاص. از شما به اعتبار پدر سوء استفا ده میکنند بهوش باشید ...وسلام (357413)
علی
۱۳۸۹-۰۶-۲۸ ۲۱:۲۴:۳۳
این اقای محمد رضا روزبه چرا پیداش نیست تا ما باهاش مخالفت کنیم (357492)
سید
۱۳۸۹-۰۶-۲۸ ۲۱:۲۸:۱۲
متن سخن آقای مشائی در زیر آمده خود قضاوت کنید و ببینید که آقای مطهری درست می گوید را از روی کینه می نویسد :
ما از اینکه سرزمینی را به زیر سلطه خود آورده باشیم احساس عزت نمی کنیم جنس عزت ایرانی مقوله دیگری است این خیلی جای کار دارد جای بحث دارد باید فرصت ایجاد کنیم که نسلهای نو ایرانی بادرک عالمانه این عزت فلسفه ایران را بفهمند مکتب ایران را بفهمند من اسرار دارم برمکتب ایران، بعضی ها ممکن است برمن خرده بگیرند که تو چرا نمی گویی مکتب اسلام،مکتب اسلام دریافتهای متنوعی از آن وجود دارد من یک اشارتی کردم از آن درصحبت قبلی .دریافت ناب از حقیقت ایمان و وحقیقت توحید وحقیقت اسلام مکتب ایران است. باید از این پس ما مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم من دراین باب یک عبارتی راقبلا\"عرض کردم سال گذشته درهمایش هم به نظرم عرض کردم ودرخیلی از همایشها درمحضر ایرانیان عزیز درسراسر دنیا عرض کردم باور دارم که واژه ایران ذکر است ،ذکر است چرا ذکر است؟شما درذکر به دنبال چه هستید؟ذکر واژه ای است مرتبط به روح مومن به جهان درون باور کرده به ارزشهای متعالی.از ذکر چه می جویند ذاکران؟ همان را بجویند از ایران.ایران ذکر است زیرا ایران مظهر ایمان است تاریخ ایران آکنده از ایمان است سرزمین ایران همیشه مظهر ایمان بوده است.چرا؟چون مظهر علم بوده است ،مظهر فهم بوده است مگر می شود ایمان را درجایی جستجو کنی که علم ومعرفت درآنجا نباشد هرجا که علم نیست ایمان هم نیست هر جا که معرفت نیست ایمان هم نیست.خیال ممکن است باشد توهم ممکن است باشد اما حقیقت ایمان منوط است به معرفت وعلم .این حرف قرآن است ((انما یخشی الله به العباده العلماء))ربط دارد ایران مظهر حقیقت ناب است سرزمین باورهای عمیق وپاک وصاف است اندیشه ایرانی جوهر دارد گوهر است بروز ظهور اندیشه ایرانی همه اش زیباست مرا مظهر ایرانی نپندارید من تلاش می کنم تا مظهر یک ایرانی باشم اما بدانید همان جا که زیبایی را می یابید آن گوهرایران است درکردار،درپندار درگفتار دررفتار دربینش درکنش ایران است.بعضی ها می گویند خاک ،خاک است چه فرق می کند؟نه ،فرق می کند من نمی خواهم الان برای شما روایت بخوانم وبحث دینی ندارم الان اگرچه همه این حقیقت اساس دین است ولی در دین خاک با خاک فرق می کند .درمنطق دینی محل دفن ظالمان با مشهد شهیدان فرق می کند ویژگیهای ایران متعدد ومتنوع است مکتب ایران را شناختی ، شناخت جلوه ها ومصادیق آسان است.دیروز عرض کردم که ایران محل تلاقی ارزشهای آسمان وزمین است خدا وانسان هردو درایران تعظیم شده است اگر یافتی جایی را که خدا تعظیم شد، انسان تکریم نشد بدان که آن خدا همان خدا نیست .یقین بدان ،تردید نکن واگر دیدی جایی که انسان تکریم نشده است خدا پیدا نیست یقین بدان که آنچه تکریم شده است انسان نیست. (357494)
ما از اینکه سرزمینی را به زیر سلطه خود آورده باشیم احساس عزت نمی کنیم جنس عزت ایرانی مقوله دیگری است این خیلی جای کار دارد جای بحث دارد باید فرصت ایجاد کنیم که نسلهای نو ایرانی بادرک عالمانه این عزت فلسفه ایران را بفهمند مکتب ایران را بفهمند من اسرار دارم برمکتب ایران، بعضی ها ممکن است برمن خرده بگیرند که تو چرا نمی گویی مکتب اسلام،مکتب اسلام دریافتهای متنوعی از آن وجود دارد من یک اشارتی کردم از آن درصحبت قبلی .دریافت ناب از حقیقت ایمان و وحقیقت توحید وحقیقت اسلام مکتب ایران است. باید از این پس ما مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم من دراین باب یک عبارتی راقبلا\"عرض کردم سال گذشته درهمایش هم به نظرم عرض کردم ودرخیلی از همایشها درمحضر ایرانیان عزیز درسراسر دنیا عرض کردم باور دارم که واژه ایران ذکر است ،ذکر است چرا ذکر است؟شما درذکر به دنبال چه هستید؟ذکر واژه ای است مرتبط به روح مومن به جهان درون باور کرده به ارزشهای متعالی.از ذکر چه می جویند ذاکران؟ همان را بجویند از ایران.ایران ذکر است زیرا ایران مظهر ایمان است تاریخ ایران آکنده از ایمان است سرزمین ایران همیشه مظهر ایمان بوده است.چرا؟چون مظهر علم بوده است ،مظهر فهم بوده است مگر می شود ایمان را درجایی جستجو کنی که علم ومعرفت درآنجا نباشد هرجا که علم نیست ایمان هم نیست هر جا که معرفت نیست ایمان هم نیست.خیال ممکن است باشد توهم ممکن است باشد اما حقیقت ایمان منوط است به معرفت وعلم .این حرف قرآن است ((انما یخشی الله به العباده العلماء))ربط دارد ایران مظهر حقیقت ناب است سرزمین باورهای عمیق وپاک وصاف است اندیشه ایرانی جوهر دارد گوهر است بروز ظهور اندیشه ایرانی همه اش زیباست مرا مظهر ایرانی نپندارید من تلاش می کنم تا مظهر یک ایرانی باشم اما بدانید همان جا که زیبایی را می یابید آن گوهرایران است درکردار،درپندار درگفتار دررفتار دربینش درکنش ایران است.بعضی ها می گویند خاک ،خاک است چه فرق می کند؟نه ،فرق می کند من نمی خواهم الان برای شما روایت بخوانم وبحث دینی ندارم الان اگرچه همه این حقیقت اساس دین است ولی در دین خاک با خاک فرق می کند .درمنطق دینی محل دفن ظالمان با مشهد شهیدان فرق می کند ویژگیهای ایران متعدد ومتنوع است مکتب ایران را شناختی ، شناخت جلوه ها ومصادیق آسان است.دیروز عرض کردم که ایران محل تلاقی ارزشهای آسمان وزمین است خدا وانسان هردو درایران تعظیم شده است اگر یافتی جایی را که خدا تعظیم شد، انسان تکریم نشد بدان که آن خدا همان خدا نیست .یقین بدان ،تردید نکن واگر دیدی جایی که انسان تکریم نشده است خدا پیدا نیست یقین بدان که آنچه تکریم شده است انسان نیست. (357494)
محمد رضا باقری چالوپلی
۱۳۸۹-۰۶-۲۹ ۲۲:۳۶:۰۱
در اسلام ادیان الهی تحت حمایت اسلام قرار می گیرند بابلی های ان عصر بت پرست بودند نه یک دین الهی (357919)
محمد رضا باقری چالوپلی
۱۳۸۹-۰۶-۲۹ ۲۲:۴۲:۰۷
همان طور که اشاره کردی مکتب اصول اعتقادی را می گوید که همان عدالت علی ،ازادی علی وپایبندی او بر حق امنیت مردم حتی یهودیان عصر که مورد تجاوز امویان قرار می گیرند بنابراین شیعه یک مکتب است با همه خصوصیات یک مکتب که بتواند ما را به راه راست هدایت کند وشما نمی توانید از واژه ای که در جهان یک مفوم را دارد برای خودتان مفهوم بسازیذد اکثر مسلمین سنی بوده واسلام سنی جا افتاده است پس برای جلوگیری از برداشتهای متفاوت ما می گوییم مکتب علوی (357921)
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
