توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 84571
فصل آخر کتاب فتنه
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۰ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۱۳:۳۸
فصل اول:

سلمان فارسی از شوری سقیفه برگشت.

امیرالمومنین پرسثید: " سلمان، اول کسی که به ابوبکر تبریک گفت که بود؟"

سلمان: " پیرمردی بود. بعد از تبریک گویی به ابوبکر گفت امروز مانند روز آدم است."

امیرالمومنین: " آیا اورا شناختی؟ منظور او را فهمیدی؟"

سلمان: " نه. نشناختم. منظورش چه بود؟"

امیرالمومنین: "او شیطان بود و منظورش از روز آدم انحرافی بود که آدم و حوا با فتنه گری او دچار شدند امروز هم امت اسلام از راه درست منحرف شد."

فصل دوم:

سال 57 انقلاب شد. برای نون خوردن به نرخ 57 یکم ریش و یه دونه تسبیح کار شما رو راه مینداخت. حالا اگر اصلا از انقلاب و مبانی فکری امام هم چیزی نمیدونستی هیچ مشکلی برات پیش نمیومد. اینجوری بود که خیلی ها با اسم امام و انقلاب شدند فرزند انقلاب! کشمیری ها و مهدی هاشمی ها و بنی صدر ها اومدند و رفتن. چند سال که گذشت یه جورایی زمستون رفت و رو سیاهی به زغال موند.

فصل سوم:

از دهه 50 و 60 بگذریم. دیشب داشتم وقایع یکی دو سال پیش تا حالا رو تو ذهنم ورق میزدم. یاد فتنه 88 افتادم.روزای قبل از انتخابات واقعا خیلی خوش می گذشت. جمعه 22 خرداد هم که مردم گل کاشتن.40 ملیون نفر اومدن و رای دادن. عدد کمی نبود. این شادی و خوشحالی ما شبیه یه جشن بود ولی به قول ابراهیم حاتمی کیا: " همه تو اوج شادی بودن که یهو یه غول حمله کرد به این جشن. غول، غول گشنه ای بود که می خواست کلی از این شهر رو ببلعه. همه نگران شدن..."

آره. غوله شروع کرد به پنجه کشیدن. نشست و قبل از اعلام نتایج تو مصاحبش گفت: "برنده قطعی، برنده قطعی انتخابات با آرای بالا اینجانب هستم." عجب! ما که صبح از اخبار چیزه دیگه ای شنیدیم. خب اونم نتیجه رو از اخبار شنیده بود که بعدش ادعای تقلب کرد. از نظر ما که اشکالی نداشت. ادعای تقلب کرد، باید مدارک اثبات ادعاش رو هم می آورد. ولی نیاورد...

وای خدایا ببین کی داره این حرف رو میزنه فرزند انقلاب! نخست وزیر امام! میر حسین موسوی! خدایا ببین داره چی بر سر انقلاب خمینی میاد. مگه میشه تو این انقلابی که برای تثبیتش هزاران شهید دادیم تقلب بشه. خدا رو شکر که باکری ها شهید شدند. خدا رو شکر که همت شهید شد. خدا رو شکر که امام این روزها رو ندید...

شاید تقلب شده باشه. نمیشه همینجوری دست روی دست گذاشت. همه به تکاپو افتادن. باید برای انقلاب کاری بکنیم. الان زمانی شده که باید گوش به زنگ بود تا ببینیم چه اتفاقی میافته. خبر جدید رسید. بیانیه!

فردا دوشنبه تظاهرات از میدان انقلاب تا آزادی

فردا روز قدس تظاهرات

فردا 13 آبان تظارات

فردا16 آذر تظاهرات

فردا....

چند ماهی بود که بعضی از شهرهای کشور تو آشوب و درگیری بود. فضای جامعه رو شک و تردید گرفته بود. چنان غباری تو هوا بود که نمیشد حق و باطل رو پیدا کرد. انگار حق و باطل کاملا به هم تنیده شدن...

فصل چهارم:

رسول خدا فرمود: علي پس از من اين امت به فتنه خواهند افتاد و دچار انواع امواج آزمون خواهند شد.

امیرالمومنین فرمود: فتنه زماني كه مي‌آيد از روبرو شناخته نمي‌شود، وقتي كه تمام مي‌شود از پشت سر شناخته مي‌شود.

عکس امام پاره شد...

مگه شما فرزند انقلاب و امام نبودید؟ پس سنگ کدوم انقلاب رو به سینه میزدید؟ آهان انقلاب حسینی.

پرچم امام حسین هم در آتش سوخت...

عاشورا تموم شد. مکرو و مکرالله. غبار فتنه کم رنگ تر شد. آره فتنه رو از پشت سر راحت تر میشد شناخت. یاد آقا غوله افتادم. یاد چنگ و دندون نشون دادنای قبل از انتخابات افتادم. یاد این افتادم که حتی قبل از شروع فرصت تبلیغات می گفت تقلب میشه. راستی آقا غوله، تو هنوز نتونستی مدارکت رو جمع کنی؟؟؟

شاید این سوال برات سخت باشه. بزار یکی دیگه بپرسم. چی شد که از فرزند انقلاب به دشمن انقلاب تبدیل شدی؟ این جمله رو شنیدی: " برای هر امتی فتنه ای هست. فتنه امت من مال هست." شاید برای شما مال، قدرت، شهرت و شاید هم توهم باشه.

یه پیشنهاد. به شیخ بگو برات روضه طلحه و زبیر رو بخونه. گرچه منم شاید یه روزی نشستم و داستان عایشه رو برای همسر حاج ابراهیم همت خوندم که فقط دوسال با همت زندگی کرد.

فصل پنجم:

یه روزی یه سری اقتصاد دان جمع شدن و نامه به رئیس جمهور نوشتن که آی اقتصادمان فلان شد و آی اقتصادمان بهمان شد. امروز باید دنبال یه سری مرد بگردیم که پاشن و یکی یکی هزینه های تحمیل شده فتنه یک ساله 88 رو برای آقایون بگن :

ببینید به خاطر ادعای یه آدم چند نفر کشته شدن. ببینید چه هزینه هایی به روابط بین المللی انقلاب وارد شد. چه وقت و هزینه ای از جوانان و مردم کشور گرفته شد...

آقای مهندس، شما که مرد سیاستی! و روابط بین المللی برات مهمه شما که فرزند خمینی! هستی و انقلاب برات مهمه دیدی چه قدر ساده لوحانه بازی خوردی؟

امروز میبینیم که مردم از اون جنبش کذایی مخملی شما دل بریدن. چون نیات شوم شما رو پشت این وقایع فهمیدن. چون فتنه رد شد و از پشت چقدر واضح شناخته میشه. ریزش جنبش سبز رو دیدی. تنهایی خودت رو هم کم کم باید حس کنی. 9 دی و 22 بهمن رو که یادته...

بزارید آخرین سوالم رو هم بپرسم. این معدود افرادی که دارن الان از این خط نفاق حمایت می کنن دنبال چی می گردن؟

فصل آخر کتاب فتنه:

مجازات فتنه گر.
http://majidmovahed.blogspot.com/2010/10/blog-post_12.html


majiidonline@gmail.com
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.