کد مطلب: 87428
درددلهاي پدر يكي از قربانيان كودتاي سال88
تاریخ انتشار : شنبه ۶ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۱۵:۴۴
بخش خبری الف
پدر شهيد «داود صدري» از قربانيان كودتاي سال88 جزئيات حادثه تلخ قرباني شدن فرزندش را شرح داده است.
به گزارش الف، خبرگزاري فارس اخيرا با پدر يكي از قربانيان كودتاي سال88 مصاحبه كرده و درددلهاي اين خانواده داغدار را منتشر كرده است كه مشروح آن از اين قرار است:
شهيد «داود صدري» متولد 1362 است، وي پس از اخذ ديپلم در آزمون دانشگاه سراسري ثبت‌نام كرده ولي قبول نشد، سپس به خدمت مقدس سربازي اعزام شد كه دوره آموزشي را در تبريز و دوره خدمت سربازي را در پادگان دپوي ارتش شهريار گذارند.
اين شهيد پس از انتخابات، بعد از خدمت مقدس سربازي يك روز از عمرش را به بطالت نگذراند و حدود 6 ماه در شركت «لايكو» فعاليت كرد كه پس از آن به خاطر كمبود كار و تعديل نيرو، از شركت اخراج شد.
وي پس از اخراج آن شركت، به واسطه يكي از اقوام در شركت «طب آسيا» مشغول به كار شد، وي حدود 2 سال و چند ماه در آنجا فعاليت كرد تا اينكه در 25 خرداد 1388 در اغتشاشات خيابان آزادي به شهادت رسيد.
در اين زمينه گفت‌وگويي با علي اكبر صدري پدر شهيد «داود صدري» و بازنشسته نيروهاي مسلح ترتيب داديم.
اين گفت‌وگو را بخوانيد:
* شما چند ساله هستيد و چند فرزند داريد؟
صدري: بنده 56 سال دارم و بازنشسته نظامي هستم و 33 سال به مملكت خودم خدمت كردم. 3 فرزند پسر و يك فرزند دختر داشتم و تقدير اين بود، داود كه عصاي دستم بود را در درگيرهاي سال گذشته از دست بدهم.
* از جريان شهادت شهيد «داود صدري» برايمان بگوييد
محل كار شهيد صدري در سه‌راهي يوسف‌آباد بود، وي براي رفت و آمد گاهي اوقات از خودروي بنده و گاهي نيز از خودروي شركت استفاده مي‌كرد اما روز 25 خرداد داود ماشين نداشت.
ساعت 15 روز 25 خرداد 88 با داود تماس گرفتم و گفتم «داودجان! كجايي؟» گفت «الان در انبار هستم» وقتي پسرم گفت در انبار هستم خيالم راحت شد زيرا انبار در شادآباد بود.
متأسفانه آن روز راننده نيسان كه براي پخش دارو به انبار جنس برده بود، به داود مي‌‌گويد «اگر مي‌خواهي به شركت مراجعه كني، بنده به طرف ميدان وليعصر (عج) مي‌روم و مي‌توانم شما را برسانم» داود به شركت رفت و ساعت 17 و 30 دقيقه از شركت بيرون آمد ـ معمولاً داود ساعت 18 و 30 دقيقه در منزل بود ـ ساعت 18 و 30 دقيقه شد ولي داود نيامد. با او تماس گرفتم و گفتم «كجايي؟»، گفت «الان خيابان شلوغ است و من از ماشين پياده شدم و پياده مي‌آيم».
بنده همان روز ديده بودم كه از پل جناح به پايين بسته بود به داود گفتم «مواظب باش! خيابان شلوغ است».
زمان مي‌گذشت و همسرم بي‌تابي مي‌كرد. در آن روزها خيابان انديشه را آسفالت مي‌كردند و بنده به وي گفتم «خيابان آسفالت ريخته شده است و راهها بسته است شايد به همين خاطر دير كرده است».
ساعت 20 هم گذشته بود تلفن منزل به صدا درآمد، گوشي را برداشتم و يكي از دوستان پسرم بود به بنده گفت «هر چند با تلفن همراه داود تماس مي‌گيرم يك نفر ديگر جواب مي‌دهد» خودم با تلفن همراه داود تماس گرفتم؛ يك پيرمرد با صداي لرزان جواب داد به او گفتم «گوشي پسرم دست شما چه كار ميكند؟» وي گفت «پسر شما زخمي شده و در بيمارستان رسول‌اكرم (ص) است؛ سريع‌تر بياييد كه مي‌خواهند او را عمل كنند».
راهها بسته بود، ساعت 23 از كوچه‌پس كوچه‌ها و به سختي خودمان را به بيمارستان رسول‌اكرم (ص) رسانديم.
مقابل در ورودي بيمارستان شلوغ بود. از در ورودي اول به داخل بيمارستان رفتيم ولي از در دوم اجازه ندادند، وارد شويم. به آنها گفتم «پسرم مجروح شده و در اتاق عمل است» بعد از گفتن اسم پسرم، اجازه ورود به بيمارستان را دادند.
به بخش اتاق عمل رفتيم و فقط تلفن همراه داود را به ما دادند. آن پيرمردي كه تلفن همراه پسرم را جواب داده بود، گفت «پسرتان را بردند پايين»، گفتم «كدام بخش؟» گفت «متأسفانه پسرتان تمام كرد» به طبقه پايين رفتيم و ما را تا ساعت نيم بامداد نگه داشتند. ما در حال خودمان نبوديم. ستواني كه در آنجا بود مي‌خواست آمپول آرام‌بخش به من تزريق كند ولي متأسفانه رگم پيدا نشد تا آمپولي تزريق شود.
با مسئول سردخانه راهي شديم تا پسرم را ببينم. 7 جنازه در آنجا بود ولي پسرم بين آنها نبود، از بين آن جنازه‌ها 6 نفر تير خورده بودند.
حدود 4 تا 5 روز پي‌گيري كرديم، حتي جنازه‌هاي بي‌هويت را به ما نشان دادند تا اينكه روز شنبه 30 خرداد جنازه پسرم را تحويل گرفتيم.
* شهيد «داود صدري» قبل از شهادتش مدارك و كارت شناسايي به همراه داشت؟
صدري: بله، پسرم از محل كار برمي‌گشت، در كيف سامسونت خود مداركي از شركت، مدارك شناسايي، از جمله دفترچه بانك، شناسنامه، 3 فقره چك 33 ميليون توماني، 3 و نيم ميليون تومان پول نقد كه شامل 70 تراول 50 هزار توماني بود، وجود داشت.
* شهيد صدري 3 و نيم ميليون تومان پول نقد را در آن شلوغي براي چه همراه داشت؟
صدري: يكي از دوستان شهيد داود به نام مهدي كه قرار بود روز جمعه 29 خرداد 88 ازدواج كند، مقداري وام درخواست كرده بود. يكي از اقوام اين مبلغ را به حساب داود ريخته بود تا داود به حساب مهدي واريز كند، داود 25 خرداد اين مبلغ را دريافت كرده و در كيف خود مي‌گذارد تا غروب مستقيماً به دست مهدي برساند كه متأسفانه اين پول هم به دست مهدي نرسيد.
* مدارك و پول‌هاي شهيد صدري به دست شما رسيد؟
صدري: بعد از 30 خرداد و مراسم روز سوم شهيد داود، 2 زن به در منزل ما مراجعه كردند و مداركي از جمله دفترچه بانك، شناسنامه، 3 فقره چك به مبلغ 33 ميليون تومان براي شركت و مدارك ديگري كه متعلق به شركت بود را به ما تحويل دادند ولي پول نقد به دست ما نرسيد.
متأسفانه ما در زمان شهادت داود شرايط روحي خوبي نداشتيم و اقوام بدون اينكه سؤالي از آنها بپرسند مدارك را از آن 2 زن تحويل گرفته بودند و آنها فقط گفته بودند، در دستشويي مترو اين مدارك را پيدا كرده‌اند.
* شما چندين ماه در جنگ تحميلي بر عليه باطل جنگيديد و به شهادت نرسيديد. فكر مي‌كرديد يك روز پسرتان به شهادت برسد؟
صدري: اگر قسمتم بود شهيد مي‌شدم. پسر عموي بنده به جبهه رفت و قرار بود 10 روزه برگردد ولي پس از 12 سال باقيمانده پيكر او را با يك پلاك براي ما آوردند. خواست خدا اين بود كه داود به شهادت برسد ما هم راضي به رضاي خداوند هستيم. هر كسي لياقت شهادت را ندارد. قبل از شهادت داود، براي تشكيل زندگي وي اقدام كرديم وي گفت 2 ماه صبر كنيد بعد از آن جواب مي‌دهم. به 2 ماه نكشيد كه پسرم به شهادت رسيد. گويي اين اتفاق به او الهام شده بود.
* در برخي سايت‌ها فيلمي از شهادت شهيد «داود صدري» منتشر شده است. در آن فيلم‌ها به پايگاه مقاومت بسيج مقداد اشاره كرده‌اند در حالي اين اتفاق واقع در ميدان آزادي ابتداي محمدعلي جناح كوچه صفا رخ داده است، در نتيجه دشمنان خواسته‌اند از عدم آگاهي مردم سوءاستفاده كنند. تحليل شما از آن فيلم چيست؟
صدري: روز 25 خرداد 1388 فيلم‌هايي از شهادت داود در ماهواره پخش شده بود كه بعداً ما نيز آن را مشاهده كرديم. همان گونه كه مشاهده كرديم در آن فيلم تير از بازوي چپ وارد قفسه سينه و از سمت پهلوي راست داود بيرون آمده بود.
زماني كه داود تير مي‌خورد و مردم دور او جمع مي‌شوند، يك نفر كيف او را برمي‌دارد و در بغل داود مي‌گذارد، شهيد نيز به كيف نگاه ميكند ولي يك نفر كه فقط دستش مشخص بود، كيف را برمي‌دارد و مي‌رود.
اطرافيان دكمه‌هاي پيراهنش را پاره كردند و پارچه‌ها را روي زخم مي‌گذاشتند. ظاهراً پيكر وي 25 دقيقه پس از شليك گلوله روي زمين مانده بود و پزشك او گفته بود اگر وي را زودتر به بيمارستان مي‌رساندند اميدي بود كه زنده بماند.
آقاي احمدي‌نژاد در يكي از مصاحبه‌هاي خود در رابطه با قتل ندا آقاسلطان به نكته جالبي اشاره كرده و گفته بود همه موارد را نشان ميدهند ولي ضارب را به خوبي نشان نمي‌دهند. در جريان شهادت پسرم نيز همه چيز را در فيلم نشان مي‌دهد، فردي كه از بالاي ناحيه بسيج تيراندازي ميكند را نشان مي‌دهد ولي چهره او زيرنقاب است. آنها ربودن كيف را نشان ميدهند ولي صورت آن فرد را نشان نمي‌دهند.
نكته خيلي مهم اين است كه زماني كه كيف پسرم را از بغل وي برمي‌دارند فقط از دست آن فرد فيلمبرداري شده است.
در حادثه 25 خرداد در مقابل مقر بسيج واقع در اطراف ميدان آزادي فكر كنم حدود 25 نفر زخمي و 5 نفر كشته شدند كه همان روز حادثه طي حمله به مهدكودك شهيدان «فاطمه رجب‌پور» و مادر وي «سرور برومند» نيز به شهادت رسيدند.
* در جريان شهادت پسرتان از چه كساني شكايت كرده‌ايد؟ و بعد از يك سال و نيم شكايت شما به كجا رسيده است؟
صدري: از ميرحسين موسوي شكايت كرده‌ام و پرونده در جريان بررسي و رسيدگي است.
خيلي دوست داريم هر چه زودتر محاكمه صورت بگيرد و به نتيجه برسد. شهيد «مهدي كرمي» از شهداي فتنه است كه براي رفتن به پمپ بنزين و بنزين زدن به ماشين خود در خيابان حضور داشت، يك نفر گاز اشك‌آور را به داخل ماشين مي‌زند كه «مهدي كرمي» نيز دچار خفگي شده و به شهادت مي‌رسد پدر او نيز پي‌گير محاكمه مقصران است. ما مي‌خواهيم ببينيم اين اغتشاشات از كجا آب مي‌خورده و بايد مقصر اصلي مشخص شود.
* علت شكايت از ميرحسين موسوي چه بود؟
صدري: انتظامات شهر برعهده نيروي انتظامي است و اين ارگان بايد قوي عمل كند.
از ميرحسين به دو علت شكايت كردم، يكي از آنها به خاطر اين است كه وي بدون مجوز اعلام راهپيمايي كرد. در راهيپمايي‌ها نيز برخي از افراد فرصت پيدا كردند تا آشوب به پا كنند. خانواده ما در هيچ يك از گردهمايي و راهپيمايي‌ها حضور نيافتند.
* و دليل دوم شكايت از مير حسين موسوي چيست؟
صدري: دليل دوم را نيز بعداً در دادگاه خواهم گفت.
* اگر در آينده از شما بپرسند كه چه اتفاقي افتاد كه در قبل از انتخابات و بعد از انتخابات سال 88 اغتشاسات برپا شد، چه خواهيد گفت؟
صدري: ما الان نمي‌توانيم اظهارنظر كنيم و مدعي چيزي شويم با گذشت زمان پشت پرده‌ها آشكار ميشود.
بنده در اوايل شهادت پسرم ممكن بود بگويم اين محل متعلق به بسيج است و بسيج به طرف فرزندم شليك كرده است ولي الان هر چقدر فكر مي‌كنم مي‌بينم امكان ندارد كه چنين چيزي صحت داشته باشد.
زماني كه جريان كهريزك پيش آمد، من در استانداري بودم، يكي از آقايان در آنجا به بنده گفت در نيروي انتظامي آن فردي كه مسئوليت زندان كهريزك را بر عهده داشت، مشخص نمي‌شود كه آيا آن فرد انقلابي بوده يا ضدانقلابي كه متأسفانه آنها در كهريزك آبروي مملكت ما و نظام ما بردند. كسي كه مملكت خود را دوست داشته باشد، فكر نمي‌كنم چنين كاري كند.
در دوران قبل از انقلاب، غربي‌ها درباره انقلاب، تبعيد امام خميني(ره) وضعيت ورشكستگي اسلحه‌سازي خود صحبت مي‌كردند ولي ما و امثال ما شايد خيلي متوجه اين جريانات نبوديم تا اينكه پس از انقلاب به نقشه‌هاي آنها پي برديم.
در دوران جنگ تحميلي اسلحه‌سازي‌هاي اسرائيل، آمريكا، انگليس و آلمان و حتي تركيه به عراق كمك كردند و از جنگ تحميلي عليه ايران، اين كشورها سود بردند. در مقابل نيز تمام روشنفكران، مهندسان و كساني كه اعتقاد به دين و مملكت داشتند به جبهه رفتند و به شهادت رسيدند. البته هر كسي نمي‌توانست به جبهه برود و هر كسي لياقت شهادت را نداشت.
در طول اين سال‌ها ما خيلي راحت در مملكت‌مان زندگي مي‌كرديم و فتنه سال گذشته بعدها روشن خواهد شد و همه خواهند فهميد دست چه كساني در كار بوده است.
* پس از شهادت پسرتان چه كساني به شما مراجعه كردند؟
صدري: پس از شهادت داود، از مقامات كشوري و لشكري براي تسليت به ما مراجعه كردند از آن طرفي‌ها هم آمدند، از مخالفان هم آمدند.
در مراسم شب چهلم داود نيز مجاهدين تاج گل در مقابل مسجد گذاشته بودند كه بعداً ديديم روي آن اسم اشرف پهلوي را زده بودند.
آقاي كروبي نيز براي تسليت گفتن به منزل ما آمده بود و گفت «اگر مردم به رأي يا گراني اعتراض كردند نبايد آنها را بكشند» و يكي از اقوام ما كه مسئوليتي نيز داشت و در اين جمع بود، پاسخ داد «در زماني كه شما رئيس مجلس بوديد، در اسلامشهر به خاطر گراني چنين غوغايي به پا شد، خب جنابعالي كه رئيس مجلس بوديد، چرا شما آن موقع نگفتيد معترضين را نكشيد و حالا مي‌گويي!!»
زماني كه كروبي با اين جواب مواجه شد تا آخر مجلس ديگر حرف نزد و فهميد به كجا آمده است. در واقع كروبي مي‌خواست اتفاقات اخير را به گردن نظام بياندازد.
در همان مجلس فيلمبرداري از سوي اطرافيان كروبي صورت گرفت. زماني كه مي‌خواستند بروند، به ما گفتند «اگر اجازه مي‌دهيد، فيلم را پخش كنيم» بنده نيز گفتم «نه، پخش نكنيد».
در واقع آنها مي‌خواستند با پخش اين فيلم كه به ديدار شما آمده‌اند، جريان را به نفع خودشان تمام كنند.
صدري: كروبي، بيگانگان و ديگران دلشان براي ما نمي‌سوزد كه جوان ما از دست رفته است بلكه آنها براي منافع خودشان به منزل ما مي‌آمدند.
* با توجه به مطالبي كه در سايت‌ها منتشر شده است، قطعاً رسانه‌هاي داخلي و خارجي و بيگانه بعد از شهادت شهيد «داود صدري» با شما تماس گرفته‌اند. شما چقدر اين مطالب را تصديق مي‌كنيد؟
صدري: تاكنون از نقاط مختلف جهان مانند سوئد، انگليس، آلمان، كانادا سايت‌هاي داخلي و خارجي با ما تماس گرفته‌اند تا مصاحبه كنند ولي بنده فقط جواب سطحي داده‌ام. متأسفانه برخي مطالب را از جانب ما نوشته‌اند در حالي كه روح ما از آن مطالب خبر نداشته است. به عنوان مثال در سايت‌هاي مختلف شهيد داود صدري را دانشجوي رشته برق معرفي كرده‌اند در حالي كه پسرم اصلاً دانشجو نبود.
در اوايل شهادت پسرم كه از نظر روحي وضعيت خوبي نداشتيم، در دادگاه انقلاب يك خانم به بنده نزديك شد و با من مصاحبه كرد، بنده گفتم «پس از پيگيري‌ها فعلاً نتيجه‌اي نگرفتم». وي مطالبي را منعكس كرده بود كه هيچ اطلاعي از آن نداشتم.
مصاحبه با خبرنگار بيگانه چيزي عايد من نمي‌كند اگر من يك حرف بزنم، آن خبرنگار 40 حرف ديگر به نفع خودشان روي آن مي‌گذارد و منتشر ميكند.
اگر آن خانمي كه در دادگاه انقلاب با من مصاحبه كرد، دروغ نمي‌نوشت ممكن بود من با خيلي از افراد و رسانه‌ها صحبت مي‌كردم. اكنون مصاحبه با خبرگزاري فارس شايد دومين يا سومين مصاحبه بنده در موضوع شهادت داود است و بنده پس از تحقيقات تصميم گرفتم با شما مصاحبه كنم.
* سميرا صدري و علي جمالي چه نسبتي با شما دارد؟ ظاهراً رسانه‌هاي بيگانه مصاحبه‌هايي از آنها منتشر كرده‌اند.
صدری: سميرا صدري خواهرزاده بنده است و در دوره دانشجويي در دفتر تحكيم وحدت فعاليت مي‌كرد. ما هميشه او را خديجه خطاب مي‌كرديم كه پس از جريان شهادت پسرم، به اسم شناسنامه وي كه سميرا بود، پي برديم.
وي همسر علي جمالي است. علي جمالي در دوران انتخابات رياست جمهوري كه هاشمي رفسنجاني كانديد بود و انتخاب نشد، در دفتر ستاد انتخابات رفسنجاني فعاليت مي‌كرد.
اين جوان وضعيت مالي خوبي ندارد و به خاطر اينكه پس از انتخابات مسئوليت و سمتي بگيرد در ستاد آنها فعاليت مي‌كرد.
* در حال حاضر چه درخواستي داريد؟
صدري: يكي از درخواست‌هاي ما به عنوان خانواده شهداي فتنه اين است كه مسئولان موقعيت ديدار با آقاي خامنه‌اي را براي ما فراهم كنند. بنده و همسرم خيلي دوست داريم ايشان را ببينيم و بگوييم مسئولان براي دلجويي از خانواده شهداي فتنه چه كار كرده‌اند؟
پدر شهيد «داود صدري» از قربانيان كودتاي سال88 جزئيات حادثه تلخ قرباني شدن فرزندش را شرح داده است.
به گزارش الف، خبرگزاري فارس اخيرا با پدر يكي از قربانيان كودتاي سال88 مصاحبه كرده و درددلهاي اين خانواده داغدار را منتشر كرده است كه مشروح آن از اين قرار است:
شهيد «داود صدري» متولد 1362 است، وي پس از اخذ ديپلم در آزمون دانشگاه سراسري ثبت‌نام كرده ولي قبول نشد، سپس به خدمت مقدس سربازي اعزام شد كه دوره آموزشي را در تبريز و دوره خدمت سربازي را در پادگان دپوي ارتش شهريار گذارند.
اين شهيد پس از انتخابات، بعد از خدمت مقدس سربازي يك روز از عمرش را به بطالت نگذراند و حدود 6 ماه در شركت «لايكو» فعاليت كرد كه پس از آن به خاطر كمبود كار و تعديل نيرو، از شركت اخراج شد.
وي پس از اخراج آن شركت، به واسطه يكي از اقوام در شركت «طب آسيا» مشغول به كار شد، وي حدود 2 سال و چند ماه در آنجا فعاليت كرد تا اينكه در 25 خرداد 1388 در اغتشاشات خيابان آزادي به شهادت رسيد.
در اين زمينه گفت‌وگويي با علي اكبر صدري پدر شهيد «داود صدري» و بازنشسته نيروهاي مسلح ترتيب داديم.
اين گفت‌وگو را بخوانيد:
* شما چند ساله هستيد و چند فرزند داريد؟
صدري: بنده 56 سال دارم و بازنشسته نظامي هستم و 33 سال به مملكت خودم خدمت كردم. 3 فرزند پسر و يك فرزند دختر داشتم و تقدير اين بود، داود كه عصاي دستم بود را در درگيرهاي سال گذشته از دست بدهم.
* از جريان شهادت شهيد «داود صدري» برايمان بگوييد
محل كار شهيد صدري در سه‌راهي يوسف‌آباد بود، وي براي رفت و آمد گاهي اوقات از خودروي بنده و گاهي نيز از خودروي شركت استفاده مي‌كرد اما روز 25 خرداد داود ماشين نداشت.
ساعت 15 روز 25 خرداد 88 با داود تماس گرفتم و گفتم «داودجان! كجايي؟» گفت «الان در انبار هستم» وقتي پسرم گفت در انبار هستم خيالم راحت شد زيرا انبار در شادآباد بود.
متأسفانه آن روز راننده نيسان كه براي پخش دارو به انبار جنس برده بود، به داود مي‌‌گويد «اگر مي‌خواهي به شركت مراجعه كني، بنده به طرف ميدان وليعصر (عج) مي‌روم و مي‌توانم شما را برسانم» داود به شركت رفت و ساعت 17 و 30 دقيقه از شركت بيرون آمد ـ معمولاً داود ساعت 18 و 30 دقيقه در منزل بود ـ ساعت 18 و 30 دقيقه شد ولي داود نيامد. با او تماس گرفتم و گفتم «كجايي؟»، گفت «الان خيابان شلوغ است و من از ماشين پياده شدم و پياده مي‌آيم».
بنده همان روز ديده بودم كه از پل جناح به پايين بسته بود به داود گفتم «مواظب باش! خيابان شلوغ است».
زمان مي‌گذشت و همسرم بي‌تابي مي‌كرد. در آن روزها خيابان انديشه را آسفالت مي‌كردند و بنده به وي گفتم «خيابان آسفالت ريخته شده است و راهها بسته است شايد به همين خاطر دير كرده است».
ساعت 20 هم گذشته بود تلفن منزل به صدا درآمد، گوشي را برداشتم و يكي از دوستان پسرم بود به بنده گفت «هر چند با تلفن همراه داود تماس مي‌گيرم يك نفر ديگر جواب مي‌دهد» خودم با تلفن همراه داود تماس گرفتم؛ يك پيرمرد با صداي لرزان جواب داد به او گفتم «گوشي پسرم دست شما چه كار ميكند؟» وي گفت «پسر شما زخمي شده و در بيمارستان رسول‌اكرم (ص) است؛ سريع‌تر بياييد كه مي‌خواهند او را عمل كنند».
راهها بسته بود، ساعت 23 از كوچه‌پس كوچه‌ها و به سختي خودمان را به بيمارستان رسول‌اكرم (ص) رسانديم.
مقابل در ورودي بيمارستان شلوغ بود. از در ورودي اول به داخل بيمارستان رفتيم ولي از در دوم اجازه ندادند، وارد شويم. به آنها گفتم «پسرم مجروح شده و در اتاق عمل است» بعد از گفتن اسم پسرم، اجازه ورود به بيمارستان را دادند.
به بخش اتاق عمل رفتيم و فقط تلفن همراه داود را به ما دادند. آن پيرمردي كه تلفن همراه پسرم را جواب داده بود، گفت «پسرتان را بردند پايين»، گفتم «كدام بخش؟» گفت «متأسفانه پسرتان تمام كرد» به طبقه پايين رفتيم و ما را تا ساعت نيم بامداد نگه داشتند. ما در حال خودمان نبوديم. ستواني كه در آنجا بود مي‌خواست آمپول آرام‌بخش به من تزريق كند ولي متأسفانه رگم پيدا نشد تا آمپولي تزريق شود.
با مسئول سردخانه راهي شديم تا پسرم را ببينم. 7 جنازه در آنجا بود ولي پسرم بين آنها نبود، از بين آن جنازه‌ها 6 نفر تير خورده بودند.
حدود 4 تا 5 روز پي‌گيري كرديم، حتي جنازه‌هاي بي‌هويت را به ما نشان دادند تا اينكه روز شنبه 30 خرداد جنازه پسرم را تحويل گرفتيم.
* شهيد «داود صدري» قبل از شهادتش مدارك و كارت شناسايي به همراه داشت؟
صدري: بله، پسرم از محل كار برمي‌گشت، در كيف سامسونت خود مداركي از شركت، مدارك شناسايي، از جمله دفترچه بانك، شناسنامه، 3 فقره چك 33 ميليون توماني، 3 و نيم ميليون تومان پول نقد كه شامل 70 تراول 50 هزار توماني بود، وجود داشت.
* شهيد صدري 3 و نيم ميليون تومان پول نقد را در آن شلوغي براي چه همراه داشت؟
صدري: يكي از دوستان شهيد داود به نام مهدي كه قرار بود روز جمعه 29 خرداد 88 ازدواج كند، مقداري وام درخواست كرده بود. يكي از اقوام اين مبلغ را به حساب داود ريخته بود تا داود به حساب مهدي واريز كند، داود 25 خرداد اين مبلغ را دريافت كرده و در كيف خود مي‌گذارد تا غروب مستقيماً به دست مهدي برساند كه متأسفانه اين پول هم به دست مهدي نرسيد.
* مدارك و پول‌هاي شهيد صدري به دست شما رسيد؟
صدري: بعد از 30 خرداد و مراسم روز سوم شهيد داود، 2 زن به در منزل ما مراجعه كردند و مداركي از جمله دفترچه بانك، شناسنامه، 3 فقره چك به مبلغ 33 ميليون تومان براي شركت و مدارك ديگري كه متعلق به شركت بود را به ما تحويل دادند ولي پول نقد به دست ما نرسيد.
متأسفانه ما در زمان شهادت داود شرايط روحي خوبي نداشتيم و اقوام بدون اينكه سؤالي از آنها بپرسند مدارك را از آن 2 زن تحويل گرفته بودند و آنها فقط گفته بودند، در دستشويي مترو اين مدارك را پيدا كرده‌اند.
* شما چندين ماه در جنگ تحميلي بر عليه باطل جنگيديد و به شهادت نرسيديد. فكر مي‌كرديد يك روز پسرتان به شهادت برسد؟
صدري: اگر قسمتم بود شهيد مي‌شدم. پسر عموي بنده به جبهه رفت و قرار بود 10 روزه برگردد ولي پس از 12 سال باقيمانده پيكر او را با يك پلاك براي ما آوردند. خواست خدا اين بود كه داود به شهادت برسد ما هم راضي به رضاي خداوند هستيم. هر كسي لياقت شهادت را ندارد. قبل از شهادت داود، براي تشكيل زندگي وي اقدام كرديم وي گفت 2 ماه صبر كنيد بعد از آن جواب مي‌دهم. به 2 ماه نكشيد كه پسرم به شهادت رسيد. گويي اين اتفاق به او الهام شده بود.
* در برخي سايت‌ها فيلمي از شهادت شهيد «داود صدري» منتشر شده است. در آن فيلم‌ها به پايگاه مقاومت بسيج مقداد اشاره كرده‌اند در حالي اين اتفاق واقع در ميدان آزادي ابتداي محمدعلي جناح كوچه صفا رخ داده است، در نتيجه دشمنان خواسته‌اند از عدم آگاهي مردم سوءاستفاده كنند. تحليل شما از آن فيلم چيست؟
صدري: روز 25 خرداد 1388 فيلم‌هايي از شهادت داود در ماهواره پخش شده بود كه بعداً ما نيز آن را مشاهده كرديم. همان گونه كه مشاهده كرديم در آن فيلم تير از بازوي چپ وارد قفسه سينه و از سمت پهلوي راست داود بيرون آمده بود.
زماني كه داود تير مي‌خورد و مردم دور او جمع مي‌شوند، يك نفر كيف او را برمي‌دارد و در بغل داود مي‌گذارد، شهيد نيز به كيف نگاه ميكند ولي يك نفر كه فقط دستش مشخص بود، كيف را برمي‌دارد و مي‌رود.
اطرافيان دكمه‌هاي پيراهنش را پاره كردند و پارچه‌ها را روي زخم مي‌گذاشتند. ظاهراً پيكر وي 25 دقيقه پس از شليك گلوله روي زمين مانده بود و پزشك او گفته بود اگر وي را زودتر به بيمارستان مي‌رساندند اميدي بود كه زنده بماند.
آقاي احمدي‌نژاد در يكي از مصاحبه‌هاي خود در رابطه با قتل ندا آقاسلطان به نكته جالبي اشاره كرده و گفته بود همه موارد را نشان ميدهند ولي ضارب را به خوبي نشان نمي‌دهند. در جريان شهادت پسرم نيز همه چيز را در فيلم نشان مي‌دهد، فردي كه از بالاي ناحيه بسيج تيراندازي ميكند را نشان مي‌دهد ولي چهره او زيرنقاب است. آنها ربودن كيف را نشان ميدهند ولي صورت آن فرد را نشان نمي‌دهند.
نكته خيلي مهم اين است كه زماني كه كيف پسرم را از بغل وي برمي‌دارند فقط از دست آن فرد فيلمبرداري شده است.
در حادثه 25 خرداد در مقابل مقر بسيج واقع در اطراف ميدان آزادي فكر كنم حدود 25 نفر زخمي و 5 نفر كشته شدند كه همان روز حادثه طي حمله به مهدكودك شهيدان «فاطمه رجب‌پور» و مادر وي «سرور برومند» نيز به شهادت رسيدند.
* در جريان شهادت پسرتان از چه كساني شكايت كرده‌ايد؟ و بعد از يك سال و نيم شكايت شما به كجا رسيده است؟
صدري: از ميرحسين موسوي شكايت كرده‌ام و پرونده در جريان بررسي و رسيدگي است.
خيلي دوست داريم هر چه زودتر محاكمه صورت بگيرد و به نتيجه برسد. شهيد «مهدي كرمي» از شهداي فتنه است كه براي رفتن به پمپ بنزين و بنزين زدن به ماشين خود در خيابان حضور داشت، يك نفر گاز اشك‌آور را به داخل ماشين مي‌زند كه «مهدي كرمي» نيز دچار خفگي شده و به شهادت مي‌رسد پدر او نيز پي‌گير محاكمه مقصران است. ما مي‌خواهيم ببينيم اين اغتشاشات از كجا آب مي‌خورده و بايد مقصر اصلي مشخص شود.
* علت شكايت از ميرحسين موسوي چه بود؟
صدري: انتظامات شهر برعهده نيروي انتظامي است و اين ارگان بايد قوي عمل كند.
از ميرحسين به دو علت شكايت كردم، يكي از آنها به خاطر اين است كه وي بدون مجوز اعلام راهپيمايي كرد. در راهيپمايي‌ها نيز برخي از افراد فرصت پيدا كردند تا آشوب به پا كنند. خانواده ما در هيچ يك از گردهمايي و راهپيمايي‌ها حضور نيافتند.
* و دليل دوم شكايت از مير حسين موسوي چيست؟
صدري: دليل دوم را نيز بعداً در دادگاه خواهم گفت.
* اگر در آينده از شما بپرسند كه چه اتفاقي افتاد كه در قبل از انتخابات و بعد از انتخابات سال 88 اغتشاسات برپا شد، چه خواهيد گفت؟
صدري: ما الان نمي‌توانيم اظهارنظر كنيم و مدعي چيزي شويم با گذشت زمان پشت پرده‌ها آشكار ميشود.
بنده در اوايل شهادت پسرم ممكن بود بگويم اين محل متعلق به بسيج است و بسيج به طرف فرزندم شليك كرده است ولي الان هر چقدر فكر مي‌كنم مي‌بينم امكان ندارد كه چنين چيزي صحت داشته باشد.
زماني كه جريان كهريزك پيش آمد، من در استانداري بودم، يكي از آقايان در آنجا به بنده گفت در نيروي انتظامي آن فردي كه مسئوليت زندان كهريزك را بر عهده داشت، مشخص نمي‌شود كه آيا آن فرد انقلابي بوده يا ضدانقلابي كه متأسفانه آنها در كهريزك آبروي مملكت ما و نظام ما بردند. كسي كه مملكت خود را دوست داشته باشد، فكر نمي‌كنم چنين كاري كند.
در دوران قبل از انقلاب، غربي‌ها درباره انقلاب، تبعيد امام خميني(ره) وضعيت ورشكستگي اسلحه‌سازي خود صحبت مي‌كردند ولي ما و امثال ما شايد خيلي متوجه اين جريانات نبوديم تا اينكه پس از انقلاب به نقشه‌هاي آنها پي برديم.
در دوران جنگ تحميلي اسلحه‌سازي‌هاي اسرائيل، آمريكا، انگليس و آلمان و حتي تركيه به عراق كمك كردند و از جنگ تحميلي عليه ايران، اين كشورها سود بردند. در مقابل نيز تمام روشنفكران، مهندسان و كساني كه اعتقاد به دين و مملكت داشتند به جبهه رفتند و به شهادت رسيدند. البته هر كسي نمي‌توانست به جبهه برود و هر كسي لياقت شهادت را نداشت.
در طول اين سال‌ها ما خيلي راحت در مملكت‌مان زندگي مي‌كرديم و فتنه سال گذشته بعدها روشن خواهد شد و همه خواهند فهميد دست چه كساني در كار بوده است.
* پس از شهادت پسرتان چه كساني به شما مراجعه كردند؟
صدري: پس از شهادت داود، از مقامات كشوري و لشكري براي تسليت به ما مراجعه كردند از آن طرفي‌ها هم آمدند، از مخالفان هم آمدند.
در مراسم شب چهلم داود نيز مجاهدين تاج گل در مقابل مسجد گذاشته بودند كه بعداً ديديم روي آن اسم اشرف پهلوي را زده بودند.
آقاي كروبي نيز براي تسليت گفتن به منزل ما آمده بود و گفت «اگر مردم به رأي يا گراني اعتراض كردند نبايد آنها را بكشند» و يكي از اقوام ما كه مسئوليتي نيز داشت و در اين جمع بود، پاسخ داد «در زماني كه شما رئيس مجلس بوديد، در اسلامشهر به خاطر گراني چنين غوغايي به پا شد، خب جنابعالي كه رئيس مجلس بوديد، چرا شما آن موقع نگفتيد معترضين را نكشيد و حالا مي‌گويي!!»
زماني كه كروبي با اين جواب مواجه شد تا آخر مجلس ديگر حرف نزد و فهميد به كجا آمده است. در واقع كروبي مي‌خواست اتفاقات اخير را به گردن نظام بياندازد.
در همان مجلس فيلمبرداري از سوي اطرافيان كروبي صورت گرفت. زماني كه مي‌خواستند بروند، به ما گفتند «اگر اجازه مي‌دهيد، فيلم را پخش كنيم» بنده نيز گفتم «نه، پخش نكنيد».
در واقع آنها مي‌خواستند با پخش اين فيلم كه به ديدار شما آمده‌اند، جريان را به نفع خودشان تمام كنند.
صدري: كروبي، بيگانگان و ديگران دلشان براي ما نمي‌سوزد كه جوان ما از دست رفته است بلكه آنها براي منافع خودشان به منزل ما مي‌آمدند.
* با توجه به مطالبي كه در سايت‌ها منتشر شده است، قطعاً رسانه‌هاي داخلي و خارجي و بيگانه بعد از شهادت شهيد «داود صدري» با شما تماس گرفته‌اند. شما چقدر اين مطالب را تصديق مي‌كنيد؟
صدري: تاكنون از نقاط مختلف جهان مانند سوئد، انگليس، آلمان، كانادا سايت‌هاي داخلي و خارجي با ما تماس گرفته‌اند تا مصاحبه كنند ولي بنده فقط جواب سطحي داده‌ام. متأسفانه برخي مطالب را از جانب ما نوشته‌اند در حالي كه روح ما از آن مطالب خبر نداشته است. به عنوان مثال در سايت‌هاي مختلف شهيد داود صدري را دانشجوي رشته برق معرفي كرده‌اند در حالي كه پسرم اصلاً دانشجو نبود.
در اوايل شهادت پسرم كه از نظر روحي وضعيت خوبي نداشتيم، در دادگاه انقلاب يك خانم به بنده نزديك شد و با من مصاحبه كرد، بنده گفتم «پس از پيگيري‌ها فعلاً نتيجه‌اي نگرفتم». وي مطالبي را منعكس كرده بود كه هيچ اطلاعي از آن نداشتم.
مصاحبه با خبرنگار بيگانه چيزي عايد من نمي‌كند اگر من يك حرف بزنم، آن خبرنگار 40 حرف ديگر به نفع خودشان روي آن مي‌گذارد و منتشر ميكند.
اگر آن خانمي كه در دادگاه انقلاب با من مصاحبه كرد، دروغ نمي‌نوشت ممكن بود من با خيلي از افراد و رسانه‌ها صحبت مي‌كردم. اكنون مصاحبه با خبرگزاري فارس شايد دومين يا سومين مصاحبه بنده در موضوع شهادت داود است و بنده پس از تحقيقات تصميم گرفتم با شما مصاحبه كنم.
* سميرا صدري و علي جمالي چه نسبتي با شما دارد؟ ظاهراً رسانه‌هاي بيگانه مصاحبه‌هايي از آنها منتشر كرده‌اند.
صدری: سميرا صدري خواهرزاده بنده است و در دوره دانشجويي در دفتر تحكيم وحدت فعاليت مي‌كرد. ما هميشه او را خديجه خطاب مي‌كرديم كه پس از جريان شهادت پسرم، به اسم شناسنامه وي كه سميرا بود، پي برديم.
وي همسر علي جمالي است. علي جمالي در دوران انتخابات رياست جمهوري كه هاشمي رفسنجاني كانديد بود و انتخاب نشد، در دفتر ستاد انتخابات رفسنجاني فعاليت مي‌كرد.
اين جوان وضعيت مالي خوبي ندارد و به خاطر اينكه پس از انتخابات مسئوليت و سمتي بگيرد در ستاد آنها فعاليت مي‌كرد.
* در حال حاضر چه درخواستي داريد؟
صدري: يكي از درخواست‌هاي ما به عنوان خانواده شهداي فتنه اين است كه مسئولان موقعيت ديدار با آقاي خامنه‌اي را براي ما فراهم كنند. بنده و همسرم خيلي دوست داريم ايشان را ببينيم و بگوييم مسئولان براي دلجويي از خانواده شهداي فتنه چه كار كرده‌اند؟
۱۳۸۹-۰۹-۰۶ ۱۶:۳۵:۰۹
به نظر شما با اون کسی که اعلامیه تجمع روز 25 خرداد را نوشت و امضاء کرد باید چی کار کرد ؟ (373254)
حمید
۱۳۸۹-۰۹-۰۶ ۲۱:۰۱:۴۰
باید دردادگاه عادلانه ای احضارش کرد و ازش پرسید شما چرا بر اساس احساس و مشاهدات طرفداران زیادت در تهران ادعا کردی انتخابات در کل کشور متقلبانه بوده است؟ (373269)
بهاره
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۱۰:۵۶:۳۷
من به عنوان یک ایرانی از جنبش به اصطلاع سبز بیزارم . چون جنبشی که هیچ سرو تهی نداره . فقط پرسروصدا و توخالی . این همه مظلوم نمایی کردید و باعث تحریک احساسات مردم شدید که چی ؟ برای اینکه خودتون قدرت داشته باشید! فکر کردید اگر موسوی رئیس جمهور می شد براتون مدینه فاضله درست می کرد؟ خدا به ما رحم کرد که امثال به اصطلاح روشنفکرهایی متل شما قدرت رو دست نگرفتند. شما فقط بلدید ادای آدمهای خوب رو در بیارید و ژست روشنفکری بگیرید. جنایتهایی بدتر از دیگران انجام میدید و بعد با قیافه ای حق به جانب برای خودتون کف و حورا می کشید. من به عنوان یه ایرانی که همیشه کشورم رو دوست دارم ازتون بیزارم آدمهای همیشه مخالف و توخالی و پرادعا. (373478)
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۱۴:۵۸:۱۷
البته این جنبش بسیار هم سر و ته داره
سرش تو آخور انگلیسه، تهش تو آخور یانکی ها (373569)
سرش تو آخور انگلیسه، تهش تو آخور یانکی ها (373569)
محمدرضا روزبه
۱۳۸۹-۰۹-۰۹ ۰۲:۵۹:۴۴
اینا فکر کردن جون تو اینترنت زیادن بیشمارن
خبر ندارن جنگ اصلی رودر رویه نه مثل بزدلا تو بالاترین و جرس و قلم و هر سایت دیگه ای
خودشونم میدونن که هیچ چیزی نیستن در مقابل کل مردم ایران
مغزا کوچیکه (374040)
خبر ندارن جنگ اصلی رودر رویه نه مثل بزدلا تو بالاترین و جرس و قلم و هر سایت دیگه ای
خودشونم میدونن که هیچ چیزی نیستن در مقابل کل مردم ایران
مغزا کوچیکه (374040)
رضا
۱۳۸۹-۰۹-۰۶ ۱۶:۵۷:۲۸
ميرحسين به دو علت شكايت كردم، يكي از آنها به خاطر اين است كه وي بدون مجوز اعلام راهپيمايي كرد
(373255)
(373255)
خورشيد
۱۳۸۹-۰۹-۰۶ ۱۷:۲۷:۱۰
برادرعزيز!به شما صميمانه تسليت مي گويم مي دانم هيچ غمي بالاتراز غم از دست دادن فرزند نيست آن هم درآن شرايط كه هيچ آشنايي همراهش نبود.امافكر نمي كنيد طبق قانون ،شرع وعقل هميشه آمرين وعاملين يك قتل مقصر هستند واگر بخواهيم مقصران جانبي براي آن درنظر بگيريم چندان عقلاني نيست اگر من با كسي دشمن باشم وآن كس مثلا حد بالاي خلاف را درنظر بگيريم يك پارتي ترتيب دهد من بيايم عمداهر كسي را كه دلم خواست از بين ببرم بعد بگويم مقصر ايشونه كه پارتي ترتيب داده، به نظر شما عاقلانه است؟ديگراينكه اگرهيچ عكس وفيلمي از قاتلان وجود ندارد ب كدام يك ازطرفين مي شود مشكوك تر بود؟
ضمنا آن زمان كه واقعه ي اسلام شهر رخ دادفكر نكنم ديگه كروبي رئيس مجلس بود.بعدهم مقايسه ي يك آشوب منطقه اي با يك اعتراض عومي وكشوري اصلا صحيح ومنطقي نيست.
نكته ي آخر اينكه برادر گرامي برويد خودتان مطالعه كنيد ببينيد درصدر اسلام چه كساني، چه كساني را به مقصر قتل خطاب كرده اند به دليل بلوا وفتنه . (373270)
ضمنا آن زمان كه واقعه ي اسلام شهر رخ دادفكر نكنم ديگه كروبي رئيس مجلس بود.بعدهم مقايسه ي يك آشوب منطقه اي با يك اعتراض عومي وكشوري اصلا صحيح ومنطقي نيست.
نكته ي آخر اينكه برادر گرامي برويد خودتان مطالعه كنيد ببينيد درصدر اسلام چه كساني، چه كساني را به مقصر قتل خطاب كرده اند به دليل بلوا وفتنه . (373270)
۱۳۸۹-۰۹-۰۶ ۱۷:۲۷:۴۳
چرا فقط با پدر مادر های شهدای خاص درد دل می کنید؟ خون صدری ها از خون سهراب رنگین تره؟ (373271)
observer48 observer48
۱۳۸۹-۰۹-۰۶ ۲۲:۰۶:۴۶
به نظر شما خانواده افرادی که شما میگید تا حالا ازشون بیشتر مصاحبه گرفته شده یا این بندگان خدا؟
حالا که یک بار یه سایت پای درد و دل این عزیزان نشسته شما ناراحتید ! (373334)
حالا که یک بار یه سایت پای درد و دل این عزیزان نشسته شما ناراحتید ! (373334)
ايراني
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۰۰:۰۵:۱۵
شما به اندازه همه شهداي فتنه به تك تك كشته شدگان سبز و غير سبز حال داديد!!!
ما حالا حالاها بايد تلاش كنيم تا يك صدم مقداري كه شما جنجال براي كشته هاتون داشتيد ،مردم رو با شهدامون آشنا كنيم.
بريد از رسانه هاي خودتون بپرسيد كه چرا خون سهراب و ندا از خون اين شهدا رنگين تره !چرا اونا با اين افراد مصاحبه نمي كنن؟؟؟؟؟؟ (373371)
ما حالا حالاها بايد تلاش كنيم تا يك صدم مقداري كه شما جنجال براي كشته هاتون داشتيد ،مردم رو با شهدامون آشنا كنيم.
بريد از رسانه هاي خودتون بپرسيد كه چرا خون سهراب و ندا از خون اين شهدا رنگين تره !چرا اونا با اين افراد مصاحبه نمي كنن؟؟؟؟؟؟ (373371)
۱۳۸۹-۰۹-۰۶ ۱۹:۳۴:۵۰
اگر ما کمی بصیرت داشتیم نیاز نبود بعد از یکسال تازه به این مسائل پی ببریم.
به امید روزی که سران فتنه در دادگاه حاضر شوند و ما ببینیم چه جوابی برای این خانواده های داغدار دارند.
و به امید روزی که در دادگاه عدل الهی پاسخ دهند. (373295)
به امید روزی که سران فتنه در دادگاه حاضر شوند و ما ببینیم چه جوابی برای این خانواده های داغدار دارند.
و به امید روزی که در دادگاه عدل الهی پاسخ دهند. (373295)
محمدرضا روزبه
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۰۰:۲۶:۱۱
کی اون 72 تن شهید دروغی رو شهید کرد ؟؟
اصلاً 72 نفر بودن ؟؟ (373388)
اصلاً 72 نفر بودن ؟؟ (373388)
۱۳۸۹-۰۹-۰۶ ۲۰:۳۰:۳۷
جوانان و مردم معترض روز 25 خرداد به صورت کاملا خودجوش به خیابان آمدند و اعتراض کردند اعتراضی مدنی و مسالمت آمیز .. اینها به دستور شخصی یا رهبران اصلاحات به خیابان نیامدند بلکه خودجوش آمدند . (373310)
۱۳۸۹-۰۹-۰۶ ۲۲:۰۰:۱۰
مشکلی نیست فقط میشد بگید کی میدان ازادی را یرای تجمع انتخاب کرد ؟ (373329)
محمدرضا روزبه
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۰۰:۲۸:۰۶
آها .. یعنی تحریکی صورت نگرفته بود
خوب سه سوال
چرا 13 آبان همین 1 ماه پیش خودجوشتون جوش نیاورد ؟؟؟ :)
الهی بگردم که سرانتون پنچر شدن
شما هم که چشم و گوشتون فقط به هموناست
خودتون که فکر نمیکنین
منتظر یه حرفین فقط که بریزین تو خیابونا
الهی بگردم ..شماها چقدر خوبین (373389)
خوب سه سوال
چرا 13 آبان همین 1 ماه پیش خودجوشتون جوش نیاورد ؟؟؟ :)
الهی بگردم که سرانتون پنچر شدن
شما هم که چشم و گوشتون فقط به هموناست
خودتون که فکر نمیکنین
منتظر یه حرفین فقط که بریزین تو خیابونا
الهی بگردم ..شماها چقدر خوبین (373389)
تف به روتون
۱۳۸۹-۰۹-۰۶ ۲۰:۵۵:۳۴
ما بی شماریم....
شما ---ها هم معلوم نیست چقدر به این --- پول دادین دادین تااین رزاروبزنه کوفتش بشه (373311)
شما ---ها هم معلوم نیست چقدر به این --- پول دادین دادین تااین رزاروبزنه کوفتش بشه (373311)
ايراني
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۰۰:۰۸:۲۲
پاسخ به ((تف به روتون))
يه زموني ادب مرد به ز دولتش بود!
نظر شما چيه؟
جواب احتمالي: الان چون دستمون براي مردم ايران رو شده تا اطلاع ثانوي هر گونه توهين،فحش و بي ادبي آزاد است!البته به شرط آنكه مخل منافع آمريكاي عزيز نباشد!! (373377)
يه زموني ادب مرد به ز دولتش بود!
نظر شما چيه؟
جواب احتمالي: الان چون دستمون براي مردم ايران رو شده تا اطلاع ثانوي هر گونه توهين،فحش و بي ادبي آزاد است!البته به شرط آنكه مخل منافع آمريكاي عزيز نباشد!! (373377)
reza
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۰۰:۵۹:۲۹
به عنوان خواننده قدیمیتان ، و اولین پیام این سالهایم ، لطفا منتشر نمایید :
بسم الله
آری، این بار روی سخنم با شماست. غلط کردید که شما بی شمارید. شما فقط زبان تان دراز است. شما از خودتان هیچ ندارید. شما آویزان شده اید به روزهای ما. شما شده اید آدم شعارهای ما. شما چشم به شرف ما دوخته اید. حلقوم شما پر شده از فریادهای ما. شما از فرط فقر و نداری، کاسه گدایی جلوی آرمان ما دراز کرده اید و دارید از روز پیروزی ما گدایی می کنید. ما امسال روز شکست شاه را به روز شکست شاه دوستان مبدل کردیم. ما ۲۲ بهمن معلوم کردیم بی شمار کیست. اگر شما روی اسکناس مقدس جمهوری اسلامی شعار می نویسید، ما ثابت کردیم آمریکا باز هم دلارهای خود را به دور ریخته است. شما استادید در حرام کردن دلارهای آمریکا. شما چون کم اید، عرضه براندازی ندارید. برانداختن رژیم کار امام ما بود که یک ملت بی شمار و پر از شور و شعور و شعار حامی اش بود. انقلاب کردن علیه انقلاب اسلامی بر تن شما لباس گشادی است. رهبری انقلاب به خمینی می آمد نه به شیخ بی سواد.
شما غلط کردید که بی شمارید. شما فقط زبان تان دراز است. من روی سخنم با آشوبگران عاشوراست. شما غلط کردید که شهید داده اید. شهید جایش در بهشت است. کشته های شما بوی جهنم می دهند. جمهوری اسلامی اگر هم کسی را به درک واصل کند، طرف به هلاکت رسیده است. کسانی که شهادت را خشونت طلبی می دانند به شهادت نمی رسند، به هلاکت می رسند.
غلط کردید که بی شمارید. شما فقط زبان تان دراز است. تعداد شما چیزی بیشتر از قبور تنگ و تاریک اجدادتان در قطعه منافقین نیست. نسل شما بر می گردد به مریم قجر عضدانلو ابریشمچی رجوی. متوجه منظورم که هستید؟ بگو با که هستی، تا بگویم نسلت به که بر می گردد. ما با خمینی هستیم، نسل مان برمی گردد به “علی”. ما با خامنه ای هستیم؛ نسل مان به “عمار” برمی گردد. شما با بد کسانی هستید و الا نسل تان به “سقیفه بنی ساعده” بر نمی گشت. بی شمار ماییم که ۳۰۰ هزار شهید تقدیم انقلاب کردیم. شما در عاشورای ۶۱ بی شمار بودید. شما زمان “علی” بی شمار بودید. الان دایناسورها باید امیدوار باشند؛ این نسل شماست که منقرض شده است. این بوی الرحمن شماست که بلند شده است. هیچ خری اسم بچه اش را “ابوموسی اشعری” نمی گذارد. شما حتی اگر خوارج هم باشید باز از نام مولای ما “علی” استفاده می کنید. شما کفگیر براندازی تان به ته دیگ خورده است. غلط کردید که بی شمارید. شما فقط زبان تان دراز است. (373396)
بسم الله
آری، این بار روی سخنم با شماست. غلط کردید که شما بی شمارید. شما فقط زبان تان دراز است. شما از خودتان هیچ ندارید. شما آویزان شده اید به روزهای ما. شما شده اید آدم شعارهای ما. شما چشم به شرف ما دوخته اید. حلقوم شما پر شده از فریادهای ما. شما از فرط فقر و نداری، کاسه گدایی جلوی آرمان ما دراز کرده اید و دارید از روز پیروزی ما گدایی می کنید. ما امسال روز شکست شاه را به روز شکست شاه دوستان مبدل کردیم. ما ۲۲ بهمن معلوم کردیم بی شمار کیست. اگر شما روی اسکناس مقدس جمهوری اسلامی شعار می نویسید، ما ثابت کردیم آمریکا باز هم دلارهای خود را به دور ریخته است. شما استادید در حرام کردن دلارهای آمریکا. شما چون کم اید، عرضه براندازی ندارید. برانداختن رژیم کار امام ما بود که یک ملت بی شمار و پر از شور و شعور و شعار حامی اش بود. انقلاب کردن علیه انقلاب اسلامی بر تن شما لباس گشادی است. رهبری انقلاب به خمینی می آمد نه به شیخ بی سواد.
شما غلط کردید که بی شمارید. شما فقط زبان تان دراز است. من روی سخنم با آشوبگران عاشوراست. شما غلط کردید که شهید داده اید. شهید جایش در بهشت است. کشته های شما بوی جهنم می دهند. جمهوری اسلامی اگر هم کسی را به درک واصل کند، طرف به هلاکت رسیده است. کسانی که شهادت را خشونت طلبی می دانند به شهادت نمی رسند، به هلاکت می رسند.
غلط کردید که بی شمارید. شما فقط زبان تان دراز است. تعداد شما چیزی بیشتر از قبور تنگ و تاریک اجدادتان در قطعه منافقین نیست. نسل شما بر می گردد به مریم قجر عضدانلو ابریشمچی رجوی. متوجه منظورم که هستید؟ بگو با که هستی، تا بگویم نسلت به که بر می گردد. ما با خمینی هستیم، نسل مان برمی گردد به “علی”. ما با خامنه ای هستیم؛ نسل مان به “عمار” برمی گردد. شما با بد کسانی هستید و الا نسل تان به “سقیفه بنی ساعده” بر نمی گشت. بی شمار ماییم که ۳۰۰ هزار شهید تقدیم انقلاب کردیم. شما در عاشورای ۶۱ بی شمار بودید. شما زمان “علی” بی شمار بودید. الان دایناسورها باید امیدوار باشند؛ این نسل شماست که منقرض شده است. این بوی الرحمن شماست که بلند شده است. هیچ خری اسم بچه اش را “ابوموسی اشعری” نمی گذارد. شما حتی اگر خوارج هم باشید باز از نام مولای ما “علی” استفاده می کنید. شما کفگیر براندازی تان به ته دیگ خورده است. غلط کردید که بی شمارید. شما فقط زبان تان دراز است. (373396)
آرمان
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۱۶:۵۹:۵۴
سلام
دم عالی متعالی
چون از دل برآمد بر دل ما هم نشست (373619)
دم عالی متعالی
چون از دل برآمد بر دل ما هم نشست (373619)
---
۱۳۸۹-۰۹-۰۶ ۲۱:۰۳:۱۹
-- تو دهنتون که همش دروغ میگید. این پیرمرده هم دروغه یا بهش پول دادین یا چیزخورش کردین مرتیکه را. (373268)
ايراني!
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۰۰:۰۰:۵۱
آره الف!
--- راست ميگه!
چه قدر دروغ مي نويسي؟
بسه ديگه!
هر كي چيزي به نفع جناح مستضعفين بگه مثل تو دروغ ميگه!!به نفع جناح مستكبرين حرف بزن تا حلوا حلوات كنيم و رو سرمون بذاريمت جيگر!!
انجمن با انصاف هاي!!!!!سبز!!!!! ايراني!!!!!! (373368)
--- راست ميگه!
چه قدر دروغ مي نويسي؟
بسه ديگه!
هر كي چيزي به نفع جناح مستضعفين بگه مثل تو دروغ ميگه!!به نفع جناح مستكبرين حرف بزن تا حلوا حلوات كنيم و رو سرمون بذاريمت جيگر!!
انجمن با انصاف هاي!!!!!سبز!!!!! ايراني!!!!!! (373368)
محمدرضا روزبه
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۰۰:۲۲:۰۱
خاک بر سر همتون که رای موافق دادین
شما همه چیزو زد میکنین
انتخابات رو با حرف تقلب رد میکنین
بعد که مشخص میشه تقلب نبوده یه چیز دیگه میگین
بعد که مدرک میاریم میگین حعلیه
طرفو میاریم میگیت دروغ میگه
ابطحی اعتراف میکنه میگین به زور ازش اعتراف گرفتن
استاد موسیقی ندا میاد شرح واقعه میده بهش فحش میدین
لیلا اوتادی بدبخت و که هر چی خواستین بارش کردین
یه شما هم میگن آدم؟؟؟ (373384)
شما همه چیزو زد میکنین
انتخابات رو با حرف تقلب رد میکنین
بعد که مشخص میشه تقلب نبوده یه چیز دیگه میگین
بعد که مدرک میاریم میگین حعلیه
طرفو میاریم میگیت دروغ میگه
ابطحی اعتراف میکنه میگین به زور ازش اعتراف گرفتن
استاد موسیقی ندا میاد شرح واقعه میده بهش فحش میدین
لیلا اوتادی بدبخت و که هر چی خواستین بارش کردین
یه شما هم میگن آدم؟؟؟ (373384)
یه ایرونی
۱۳۸۹-۰۹-۰۶ ۲۱:۰۵:۱۳
در انتخابات تقلب در انتخابات را ول نکنید این موضوع شاه کلید حوادث سال88 است از موسوی دعوت کنید بیاد دلایلشو شرح بده و مناظره کنه. اگه نتونن تقلب رو در انتخابات ثابت کنن بخدای احد و واحد قسم خودم حاضرم به درک واصلش کنم (373293)
محمدرضا روزبه
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۰۰:۲۴:۵۷
ازش دعوت کردن
فقط اینقدر گرم دادن بیانیه های چرتش بود که نیومد
ایشون تو همون بیانیه هاش از سند تقلبش میگفت
چرا نگفت ؟؟
چرا بهونه عده ای شده دعوت نشدن موسوی ؟؟
این همه سایت جرس و بالاترین و قلم و کوفت و زهر مار
دروغ که سند نداره (373386)
فقط اینقدر گرم دادن بیانیه های چرتش بود که نیومد
ایشون تو همون بیانیه هاش از سند تقلبش میگفت
چرا نگفت ؟؟
چرا بهونه عده ای شده دعوت نشدن موسوی ؟؟
این همه سایت جرس و بالاترین و قلم و کوفت و زهر مار
دروغ که سند نداره (373386)
مجيد
۱۳۸۹-۰۹-۰۸ ۱۴:۲۲:۵۷
چرا اينقدر نظرات يك گروه خاص را منتشر ميكند (373911)
ايران
۱۳۸۹-۰۹-۰۶ ۲۱:۲۵:۱۶
اگر راست مي گين و طرفدار آزادي بيان هستين برين با بازماندگان شهداي ديگر هم مصاحبه كنين. نكنه چون ايشون گفتن از موسوي شكايت كردم مال ايشون رو منتشر كردين؟ اگر نظر مرا منتشر هم نمي كنين به سوال من جواب دهيد (373323)
moderator 7
۱۳۸۹-۰۹-۰۶ ۲۳:۱۹:۱۶
این کار را انجام خواهیم داد. حتما (373352)
مجید غرقی
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۰۱:۰۰:۴۹
سردبیری الف: این کار را انجام خواهیم داد. حتما
شما را صادق نمیدانم جناب یا سرکار Moderator 7، شما به دفعات ثابت کرده اید که تعصباتی دارید که اجازه نمیدهد برخی حقایق نشر پیدا کند، توجیهتان هم البته حفظ نظام و جلوگیری از سؤ استفاده بد خواهان است... دلیل افت سایتتان هم نسبت به چند سال پیش که شروع کردید همین است!
نمونه اش اینکه اگر راست میگوئید، برای نمونه همین چند جمله از پدر یکی از کشته شدگان را منتشر کنید:
خدا به همه بازماندگان این کشته شدگان بردباری بدهد، و باشد که خونشان پایمال نشود! (373398)
شما را صادق نمیدانم جناب یا سرکار Moderator 7، شما به دفعات ثابت کرده اید که تعصباتی دارید که اجازه نمیدهد برخی حقایق نشر پیدا کند، توجیهتان هم البته حفظ نظام و جلوگیری از سؤ استفاده بد خواهان است... دلیل افت سایتتان هم نسبت به چند سال پیش که شروع کردید همین است!
نمونه اش اینکه اگر راست میگوئید، برای نمونه همین چند جمله از پدر یکی از کشته شدگان را منتشر کنید:
خدا به همه بازماندگان این کشته شدگان بردباری بدهد، و باشد که خونشان پایمال نشود! (373398)
moderator 7
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۰۱:۱۸:۲۹
هموطن گرامی؛
ما تاکنون به این دلیل سراغ خانواده های مقتولین حوادث تلخ سال گذشته نرفته ایم که نمی خواستیم داغشان را تازه کنیم.
به هر حال مصاحبه کردن با این خانواده ها و صحبت کردن از حادثه تلخی که با توهم پوچ یک خائن شروع شد، کار آسانی نیست.
ما البته بیطرف نیستیم چراکه مدعی هستیم طرف حق را انتخاب کرده ایم و حاضریم با همه کسانی که این ادعا را رد می کنند درباره حوادث سال 88 مناظره کنیم. بارها از سران سبزها برای مناظره یا مصاحبه درباره عملکردشان در حوادث سال گذشته دعوت کرده ایم اما نیامدند. اگر شما می توانید در این را بما کمک کنید سپاسگذار خواهیم بود.
ضمنا سعی می کنیم طوری که احساسات این خانواده های داغدار جریحه دار نشور سرغ همه آنها برویم و درد دلهایشان را منعکس کنیم و تاحد توان تسکین دهنده آلامشان باشیم. (373403)
ما تاکنون به این دلیل سراغ خانواده های مقتولین حوادث تلخ سال گذشته نرفته ایم که نمی خواستیم داغشان را تازه کنیم.
به هر حال مصاحبه کردن با این خانواده ها و صحبت کردن از حادثه تلخی که با توهم پوچ یک خائن شروع شد، کار آسانی نیست.
ما البته بیطرف نیستیم چراکه مدعی هستیم طرف حق را انتخاب کرده ایم و حاضریم با همه کسانی که این ادعا را رد می کنند درباره حوادث سال 88 مناظره کنیم. بارها از سران سبزها برای مناظره یا مصاحبه درباره عملکردشان در حوادث سال گذشته دعوت کرده ایم اما نیامدند. اگر شما می توانید در این را بما کمک کنید سپاسگذار خواهیم بود.
ضمنا سعی می کنیم طوری که احساسات این خانواده های داغدار جریحه دار نشور سرغ همه آنها برویم و درد دلهایشان را منعکس کنیم و تاحد توان تسکین دهنده آلامشان باشیم. (373403)
محمدرضا روزبه
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۰۰:۳۵:۰۴
اینم جوابت که پایین مدریتور داده
... من موندم شماها که اینقدر اهل آزادی بیان هستین چرا نرفتین خودتون یه تیم تشکیل بدین با موسوی صحبت کنین !!! ازش بپرسین موسوی گشنگم چرا گفتی تقلب!!!
یه چیز بگو ما کم نیاریم تو جامعه .. چرا این همه بیانیه دادی سند ندادی ؟
چرا منافقا ازت دفاع کردن ؟ ؟
و خیلی چراهای دیگه که نیاز به منطق داره ...! (373393)
... من موندم شماها که اینقدر اهل آزادی بیان هستین چرا نرفتین خودتون یه تیم تشکیل بدین با موسوی صحبت کنین !!! ازش بپرسین موسوی گشنگم چرا گفتی تقلب!!!
یه چیز بگو ما کم نیاریم تو جامعه .. چرا این همه بیانیه دادی سند ندادی ؟
چرا منافقا ازت دفاع کردن ؟ ؟
و خیلی چراهای دیگه که نیاز به منطق داره ...! (373393)
ناشناس
۱۳۸۹-۰۹-۰۸ ۱۴:۲۴:۵۸
اقاي پاي ثابت .شما به زبان وادبيات تركي چرا توهين ميكني؟ گشنگ يعني چه؟هر چند ميدانم تا جنابعالي وامثال شما باشند كمتر نظرات سايرين منتشر ميشود. (373914)
هادی
۱۳۸۹-۰۹-۰۶ ۲۲:۲۳:۲۱
در جواب اون که میگه ما بیشماریم شما بیشتر بی شعورید (373338)
۱۳۸۹-۰۹-۰۶ ۲۳:۱۶:۰۷
در پاسخ اقای observer48 observer48
شما یک لینک نشون من بده که با مادر سهراب یا ندا یک سایت غیر فیلتر شده در ایران صحبت کرده باشه! (373350)
شما یک لینک نشون من بده که با مادر سهراب یا ندا یک سایت غیر فیلتر شده در ایران صحبت کرده باشه! (373350)
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۰۱:۲۹:۳۴
پدر عزیز و گرامی، مگه فیلم سینمایی درست کرده‌اند که می‌فرمایی تصویر و کله اینو نشون دادن صورت اون یکی رو نشون ندادن؟! واقعاً عجیبه! مردم با دوربین‌های موبایل از کشته شدن یک آدم بیچاره‌ای تصویر گرفته‌اند، ضاربش هم توی فیلم هست، این وسط کی توی فکر اینه که چه کسی جیب یک آدم را خالی می کنه؟ من هم بودم از همین چیزها فیلم می‌گرفتم. این وسط به اقای موسوی چه مربوطه که پسر شما توی خیابون بوده! (373404)
آذربایجانی فدایی ایران
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۰۲:۱۳:۲۶
تکرار مکررات از سوی گوینده نیز زجر آور است اما گوش بسته شنونده و فرار او از حقیقت جز این چاره ندارد .
برادر من خواهر من ای فهمیده ای دانا ای آزادی خواه ای دموکراسی طلب ای درود بر مخالف من ای آزادی اندیشه ای مردم سالاری دینی ای گفتگوی تمدنها ای ادب مرد به ز دولت اوست ای انسانم آرزوست ای ....
دموکراسی خواهی در تجمع خیابان آزادی هر جند نامتعارف قبول چرا که واکنش احساسی نسبت به القای خبر خیانت در رای بود .
آیا دموکراسی خواهی به محاصره انبار سلاح و قصد آتش زدن و تسخیر آن ارتباط دارد ؟
مسوول کشته شدن این افراد در قائله این پایگاه مستقیما با کسی است که بستر سو استفاده سو استفاده گران را فراهم و بر موج حاصل از آن موج سواری کرد (373409)
برادر من خواهر من ای فهمیده ای دانا ای آزادی خواه ای دموکراسی طلب ای درود بر مخالف من ای آزادی اندیشه ای مردم سالاری دینی ای گفتگوی تمدنها ای ادب مرد به ز دولت اوست ای انسانم آرزوست ای ....
دموکراسی خواهی در تجمع خیابان آزادی هر جند نامتعارف قبول چرا که واکنش احساسی نسبت به القای خبر خیانت در رای بود .
آیا دموکراسی خواهی به محاصره انبار سلاح و قصد آتش زدن و تسخیر آن ارتباط دارد ؟
مسوول کشته شدن این افراد در قائله این پایگاه مستقیما با کسی است که بستر سو استفاده سو استفاده گران را فراهم و بر موج حاصل از آن موج سواری کرد (373409)
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۰۱:۳۶:۴۴
برادران و خواهران بسیجی، به شما توصیه می کنم یک بار دیگر به چشمان مظلوم ندا در لحظات جان دادن نگاه کنید. شاید این بار مظلومیت سهراب ها، امیر ها، محسن ها، اشکانها و ... را در آن ببینید و آنگاه شما هم عکس ندا و عکس سهراب را در کنار عکس داود صدری در کنار صفحه اول سایتتان گذاشته و همه در کنار هم بر مظلومیت همه آنها بگرییم. آن روز، روزی خواهد بود که ملت دو نیمه شده ایران به جای کشت کینه در دل، عشق و محبت خواهد کاشت و آن روز چه روز خوبی خواهد بود. آیا آن روز خواهد آمد ؟ (373405)
آذربایجانی فدایی ایران
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۱۶:۴۱:۵۱
بر باعث و بانی کسی که سبب کشته شدن ندا و سهراب و غیره شد لعنت (373609)
آذربایجانی فدایی ایران
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۰۱:۵۵:۱۹
ای موسوی و دوستان به خود آیید لجن های گرداگرد خود را نمیبینید ؟ فلاکت از این بیشتر ؟ ظلمت از این فزون تر ؟ لعنت پدران و مادران شهیدان خطاب به شما را نمی شنوید ؟ و چه ارحم الراحمین است پروردگار که راه توبه را حتی برای شما هم باز گذاشته . تا زمانی هست باز گردید ز راه اهریمن (373407)
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۰۲:۱۱:۰۹
شهادت فرزندتون رو تسلیت میگم . خدا صبرتون بده.
قصد طرفداری از آقای موسوی را ندارم بلکه هدفم دفاع از قانونه
مطابق قانون اساسی راهپیمایی مجوز نمیخواهد :
اصل ۲۷
تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.
چرا حاضر به تمکین از قانون اساسی نیستیم ؟ چرا آقای احمدی نزاد اجازه دارد وسط میدان ولی عصر جشن پیروزی بگیرد ولی بقیه مجوز باید بگیرند و مجوز هم هرگز صادر نمیشود
نتیجه این میشود که علنا آقای احمدی نزاد سایر اصول قانون اساسی را نفی میکند . دیکتاتوری یک شبه پدید نمیاد اول اصل 27 نقض میشود بعد مصوبات مجلس اجرا نمیشود بعد آقای نادران بر خلاف مصونیت پارلمانی محاکمه میشود و ..... (373408)
قصد طرفداری از آقای موسوی را ندارم بلکه هدفم دفاع از قانونه
مطابق قانون اساسی راهپیمایی مجوز نمیخواهد :
اصل ۲۷
تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.
چرا حاضر به تمکین از قانون اساسی نیستیم ؟ چرا آقای احمدی نزاد اجازه دارد وسط میدان ولی عصر جشن پیروزی بگیرد ولی بقیه مجوز باید بگیرند و مجوز هم هرگز صادر نمیشود
نتیجه این میشود که علنا آقای احمدی نزاد سایر اصول قانون اساسی را نفی میکند . دیکتاتوری یک شبه پدید نمیاد اول اصل 27 نقض میشود بعد مصوبات مجلس اجرا نمیشود بعد آقای نادران بر خلاف مصونیت پارلمانی محاکمه میشود و ..... (373408)
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۱۵:۲۲:۵۲
عزیزم!
حمله به پایگاه بیسج اون هم با اسلحه یعنی مخل نظم عمومی....
پس طبق قانون اساسی مجوز داده نمی شود (373590)
حمله به پایگاه بیسج اون هم با اسلحه یعنی مخل نظم عمومی....
پس طبق قانون اساسی مجوز داده نمی شود (373590)
آذربایجانی فدایی ایران
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۱۶:۴۸:۳۹
کسی با تجمع آقای موسوی مشکل نداشت
ایشون توان کنترل اون اجتماع رو نداشت ایشون باید فکر اینجاش رو هم میکرد .اجتماع آرام ایشون بستر سو استفاده و شورش رو فراهم کرد .اگر فرض کنیم خودشون راضی به ایجاد آشوب نبودند ولی همین که نقش جرقه زن برای یک آتش سوزی بزرگ رو ایفا کردند . ما ایشون رو مسبب اصلی میدونیم (373614)
ایشون توان کنترل اون اجتماع رو نداشت ایشون باید فکر اینجاش رو هم میکرد .اجتماع آرام ایشون بستر سو استفاده و شورش رو فراهم کرد .اگر فرض کنیم خودشون راضی به ایجاد آشوب نبودند ولی همین که نقش جرقه زن برای یک آتش سوزی بزرگ رو ایفا کردند . ما ایشون رو مسبب اصلی میدونیم (373614)
observer48
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۱۷:۵۷:۴۱
نه برادر اینگونه که شما می گویید نیست به عنوان مثال فرض کنید دو گروه بزرگ و به شدت مخالف هم بخواهند در یک زمان و در یک جا تجمع کنند ان وقت چه باید کرد ؟
قانون اساسی یک قانون کلی و مرجع در هر کشوریست
که جزئیات و چگوگی اجرای ان در قوانین عادی و ائین نامه ها می اید .در کشور ما هم قوانین مربوط به اصل 27 قانون اساسی نوشته شده اند که از سر طنز داستان در زمان دولت اقای موسوی نوشته شده و در زمان دولت اقای خاتمی اصلاح شده .
گرچه معتقدم که وزارت کشور باید به طرفداران اقای موسوی مجوز می داد اما استناد به اصل 27 قانون اساسی برای هر تجمعی در هر زمان و در هر مکان فاقد وجاهت عقلی ، شرعی ، عرفی و حقوقیست .
ممنون (373634)
قانون اساسی یک قانون کلی و مرجع در هر کشوریست
که جزئیات و چگوگی اجرای ان در قوانین عادی و ائین نامه ها می اید .در کشور ما هم قوانین مربوط به اصل 27 قانون اساسی نوشته شده اند که از سر طنز داستان در زمان دولت اقای موسوی نوشته شده و در زمان دولت اقای خاتمی اصلاح شده .
گرچه معتقدم که وزارت کشور باید به طرفداران اقای موسوی مجوز می داد اما استناد به اصل 27 قانون اساسی برای هر تجمعی در هر زمان و در هر مکان فاقد وجاهت عقلی ، شرعی ، عرفی و حقوقیست .
ممنون (373634)
احمد
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۱۱:۴۰:۰۷
واقعا متاسفیم که بعد یکسال هنوز ما نفهمیدیم که فتنه 88 کارکی بوده روز عید غدیر که مقام معظم رهبری فرمودند بعضی ها مصلحت انقلاب را درک نکردند بخدا این جمله خودش خیلی معنا داره375 (373503)
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۱۲:۱۵:۰۴
\"علت شكايت از ميرحسين موسوي چه بود؟
صدري: انتظامات شهر برعهده نيروي انتظامي است و اين ارگان بايد قوي عمل كند. از ميرحسين به دو علت شكايت كردم...\"
مگر از نيرو انتظامي هم شكايت كرده؟ (373509)
صدري: انتظامات شهر برعهده نيروي انتظامي است و اين ارگان بايد قوي عمل كند. از ميرحسين به دو علت شكايت كردم...\"
مگر از نيرو انتظامي هم شكايت كرده؟ (373509)
reza
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۱۲:۳۲:۴۰
aghaye alef chera bar atashe fetne midami????? (373515)
علی علی پور
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۱۴:۱۴:۴۰
جسارت کردن برای پدر یک شهید شرم آوره خجالت بکشید .بیش از این خودتان را تا بلو دار نکنید .سیه روی شود هر که در او غش باشد . (373550)
احسان
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۱۹:۰۳:۵۷
این یه تیکش چقدر خنده داره
\"زماني كه جريان كهريزك پيش آمد، من در استانداري بودم، يكي از آقايان در آنجا به بنده گفت در نيروي انتظامي آن فردي كه مسئوليت زندان كهريزك را بر عهده داشت، مشخص نمي‌شود كه آيا آن فرد انقلابي بوده يا ضدانقلابي كه متأسفانه آنها در كهريزك آبروي مملكت ما و نظام ما بردند.\" (373652)
\"زماني كه جريان كهريزك پيش آمد، من در استانداري بودم، يكي از آقايان در آنجا به بنده گفت در نيروي انتظامي آن فردي كه مسئوليت زندان كهريزك را بر عهده داشت، مشخص نمي‌شود كه آيا آن فرد انقلابي بوده يا ضدانقلابي كه متأسفانه آنها در كهريزك آبروي مملكت ما و نظام ما بردند.\" (373652)
علی علی پور
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۲۰:۲۲:۲۸
بلی شما بیشمارید اما مع الاسف بی وفاو رفیق نیمه راهید . شما بیشمارید اما از اتحاد و همدلی بیزارید . شما بیشمارید عامل تفرقه و نفاقید . شما بیشمارید اما از حزب باد و شبیه آفتابگردانید . شما بیشمارید حریم حرمتها را نگه نمی دارید .شما بیشماریداماحرمت پدر شهید را نگه نمی دارید . شما بیشمارید سطل آشغال و اموال مردم را می سوزانید .شما بیشمارید شکست در مقابل رقیب را بر نمی تابید . شما بیشمارید ولی انتخابات 88 را تقلب می دانید .شما بیشمارید ولی فرق بین حق و باطل را نمی دانید .شما بیشمارید ولی قدر خادمان دلسوز را نمی دانید .شما بیشمارید ولی فرق بین انتقاد و تخریب را نمی دانید .بلی شما بیشمارید حیف و صد حیف قدر انقلاب اسلامی را نمی دانید .شما بیشمارید ولی از خون دل خوردن خانواده های شهدا و جانبازان ودلسوزان نظام هیچی نمی دانید .خدایا همه ی ما را به راه راست هدایت کن و بصیرتمان افزونتر فرما تا دوست و دشمن مان را بهتر و آسانتر بشناسیم . (373681)
ضد جلبک
۱۳۸۹-۰۹-۰۷ ۲۳:۰۶:۴۶
مثلا حد بالاي خلاف را درنظر بگيريم يك پارتي ترتيب دهد من بيايم عمداهر كسي را كه دلم خواست از بين ببرم بعد بگويم مقصر ايشونه كه پارتي ترتيب داده، به نظر شما عاقلانه است؟ديگراينكه اگرهيچ عكس وفيلمي از قاتلان وجود ندارد ب كدام يك ازطرفين مي شود مشكوك تر بود؟
ضمنا آن زمان كه واقعه ي اسلام شهر رخ دادفكر نكنم ديگه كروبي رئيس مجلس بود.بعدهم مقايسه ي يك آشوب منطقه اي با يك اعتراض عومي وكشوري اصلا صحيح ومنطقي نيست.
نكته ي آخر اينكه برادر گرامي برويد خودتان مطالعه كنيد ببينيد درصدر اسلام چه كساني، چه كساني را به مقصر قتل خطاب كرده اند به دليل بلوا وفتنه .
به به مثل اینکه شما در سناریو نویسی دارید از میر یزدید هم جلوتر میزنید اول اینکه توی پارتی ساختمان رو آتیش نمیزنن و به نگهبان هم حمله نمیکنن و در ضمن اونا که کسای دیگه رو صدر اسلام به قتل متهم کردند دقیقا اصحاب شیطان بودند و دمشون هم به به دستگاه زر و زور بند بود دقیاق مثل جنبش جلبک زده .
شما برای توجیح کارهایتان اول فکر کنید بعد بشنید قصه ردیف کنید .
گند کارتان آنقدر بالا گرفته که حتی اونها که حمایتتان هم میکردند خودشون اعتراف کردند که به صورت مستقیم و غیر مستقیم به جنبش ضد انقلابیتان کمک کردند حالا بشینید خودتان را گول بزنید راستی چند نفر دیگه از یاران خاتمی باید بغرب پناهنده و بی حجاب بشوند تا شما بهوش بیائید .؟ (373724)
ضمنا آن زمان كه واقعه ي اسلام شهر رخ دادفكر نكنم ديگه كروبي رئيس مجلس بود.بعدهم مقايسه ي يك آشوب منطقه اي با يك اعتراض عومي وكشوري اصلا صحيح ومنطقي نيست.
نكته ي آخر اينكه برادر گرامي برويد خودتان مطالعه كنيد ببينيد درصدر اسلام چه كساني، چه كساني را به مقصر قتل خطاب كرده اند به دليل بلوا وفتنه .
به به مثل اینکه شما در سناریو نویسی دارید از میر یزدید هم جلوتر میزنید اول اینکه توی پارتی ساختمان رو آتیش نمیزنن و به نگهبان هم حمله نمیکنن و در ضمن اونا که کسای دیگه رو صدر اسلام به قتل متهم کردند دقیقا اصحاب شیطان بودند و دمشون هم به به دستگاه زر و زور بند بود دقیاق مثل جنبش جلبک زده .
شما برای توجیح کارهایتان اول فکر کنید بعد بشنید قصه ردیف کنید .
گند کارتان آنقدر بالا گرفته که حتی اونها که حمایتتان هم میکردند خودشون اعتراف کردند که به صورت مستقیم و غیر مستقیم به جنبش ضد انقلابیتان کمک کردند حالا بشینید خودتان را گول بزنید راستی چند نفر دیگه از یاران خاتمی باید بغرب پناهنده و بی حجاب بشوند تا شما بهوش بیائید .؟ (373724)
میلاد
۱۳۸۹-۰۹-۰۸ ۰۰:۳۴:۱۰
بعد از چند ماه اومدم یه سری به سایتتون بزنم ولی الان خیلی پشیمونم فضای سایتتون خیلی مسمومه همش توهین و بدوبیراست تو کامنتا چه شکافه عمیقی تو جامعه بوجود اومده الف برود برای همیشه (373738)
جواد
۱۳۸۹-۰۹-۰۸ ۱۳:۵۷:۱۵
اینها همه مواردی است که جنبش وابسته به استکبار اعلام همایت می کند در قضیه فتنه 88 یکی از بستگان بعلت بیماری فوت نمود بعدا در سایت ها از او بعنوان شهید نام برده اند در صورتی که ایشان مریض بوده است مرگ او هم بعلت بیماری بوده وایشان در مدت 2ماه در بیمارستان مختلف بستری بوده (373902)
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
