نظر منتشر شده
۶۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 23588
اکبرگنجی: حقانیت قرآن و نبوت پیامبر(ص) ادعای غیرقابل اثبات است
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۸۶ ساعت ۱۶:۰۴
اکبر گنجی، چهره روشنفکر اپوزیسیون با انتشار یادداشتی در سایت روز ، حقانیت نزول وحی بر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و "اعتقادات مومنان" را "ادعا" و "غیرقابل اثبات" خواند.
 به گزارش "الف"، اکبرگنجی در یادداشت اخیرش با عنوان روشنفکری فقیهانه اظهار داشت: "تمام ادعاي پيامبر اسلام اين است که جبرئيل کلام خدا را به اطلاع او رسانده است. حتي اگر اثبات وجود خدا امکان پذير باشد، اثبات سخن گفتن خدا با يک شخص محال ‏است".

گنجی در ابتدای این مقاله نوشته است:

"مسأله: فردي مدعي است که خدا با او سخن گفته است و به او مأموريت داده تا پيام او را به اطلاع مردم برساند. همين ‏فرد ادعا دارد که "کلام خدا" از طريق يک واسطه به اطلاع او رسيده است. ‏
پرسش: آيا اين ادعا قابل اثبات است؟ ‏
پاسخ: روشن است که با هيچ دليل و برهاني نمي توان اين ادعا را اثبات کرد. به تعبير فيلسوفان مسلمان، نبوت خاصه ‏قابل اثبات نيست، براي اينکه بر امر خاص نمي توان اقامه ي برهان کرد. دينداران در طول تاريخ حتي يک دليل براي ‏اثبات اين ادعا که خدا با شخص خاصي سخن گفته است، ارائه نکرده اند. به تعبير ديگر، کسي جز خود شخص واجد ‏تجربه، امکان و حق ندارد که مدعي شود خدا با آن شخص خاص سخن گفته است. براي اينکه جز خود آن شخص هيچ ‏کس ديگري نمي تواند(امکان ندارد) از وقوع آن رويداد با خبر شود. استناد به سخن خود آن شخص، براي موجه کردن ‏ادعايش در خصوص سخن گفتن خدا با او، موجه نيست. معقول کردن اين مدعا، نيازمند اثبات چند پيش فرض است:
الف- اثبات وجود خدا‏
ب- اثبات اينکه خدا موجودي متشخص و انسانوار است، تا سخن گفتن او معقول باشد. براي اينکه اگر خدا موجودي غير ‏متشخص باشد، سخن گفتن خدا معنا نخواهد داشت.‏
ج- اثبات اينکه ارتباط خدا و آدميان، ارتباط گفت و شنودي(ديالوگي) است.
اثبات اين قضايا اگر ناممکن نباشد، بسيار دشوار است. مومنان براي هيچيک از اين مدعيات براهين معتبري ارائه نکرده ‏اند که مورد تصديق همه ي عقلا قرار گيرد."

گنجی در ادامه مقاله خود افزوده است، "مومنان براي هيچيک از اين مدعيات براهين معتبري ارائه نکرده ‏اند که مورد تصديق همه ي عقلا قرار گيرد. حتي اگر اثبات وجود خداي متشخص انسانوار امکان پذير باشد، اثبات عقلي سخن گفتن خدا با "يک شخص خاص" محال ‏است... تمام ادعاي پيامبر اسلام اين است که جبرئيل کلام خدا را به اطلاع او رسانده است".

گنجی سپس به تقسیم بندی دیدگاه روشنفکران درباب نبوت پرداخته و این تقسیم بندی را به این شرح انجام می دهد:

"الف- باور رسمي اين است که قرآن با تمام الفاظش سخن خداست که از طريق جبرئيل به پيامبر تحويل داده شده و پيامبر ‏هم عيناً آن را به اطلاع مردم رسانده است‏
ب- مدل دوم مدعي است که محتواي قرآن به وسيله جبرئيل به پيامبر الهام شده است، ولي تمام الفاظ قرآن از آن پيامبر ‏است(مدل نصر ابوحامد زيد در کتاب مفهوم نص)
ج- مدل سوم مدعي است که تمام قرآن سخن پيامبر است، اما چون شخصيت او شخصيت خدايي است، سخن او سخن خدا ‏تلقي مي شود(مدل سروش)‏
د- مدل چهارم قرآن را محصول نگاه موحدانه پيامبر به عالم مي داند. نبوت و وحي به معناي موحدانه نگريستن به عالم و ‏آدم است و دستاوردهاي پيامبر(فرآورده هاي وحي)، مدعيات صدق و کذب بردار نيستند. لذا تمام قرآن کلام پيامبر ‏است(مدل محمد مجتهد شبستري)‏
ه- قرآن محصول فهم و دريافت پيامبر از هستي است(مصطفي ملکيان)"‏

درپی شفاف سازی عقاید دکتر عبدالکریم سروش در مورد "تجربه نبوی"، اکبر گنجی نیز در این مقاله  به شفاف سازی بخش دیگری از عقاید روشنفکری و اپوزیسیون درباب خداوند، دین و نبوت پرداخته است.

برای مطالعه متن کامل مقاله گنجی به این آدرس (لینک جایگزین ) مراجعه فرمایید. مرتبط:"قرآن، انسانی و خطاپذیر است" نقد استاد بهاء الدین خرمشاهینقد آیت‏الله سبحانی
 
پاسخ دکتر سروش به آیت الله سبحانی (بشر و بشیر)
دکتر سروش قبل از انتشار مصاحبه، متن آن‏را تایید کرده‏بود  حقیقت وحی  نفی تجربه نبوی  
 
۱۳۸۶-۱۲-۲۷ ۱۷:۱۷:۴۳
الحمدالله اين افرادماهيت خود را نشان مي دهند و و ما را رو سفيد مي كنند . (54438)
 
يه نفر
۱۳۸۶-۱۲-۲۹ ۱۷:۳۴:۳۰
من تيتري كه شما براي سخنان گنجي انتخاب كرديد رو مناسب نتمي دونم و مطمئنم كه گنجي چنين منظوري نداشته ولي شما تيتر از نوع كيهان و مورد پسند پرونده ساز ها براي حرفاي گنجي انتخاب كرده ايد. (54638)
 
سهراب
۱۳۸۶-۱۲-۲۷ ۱۷:۲۷:۳۵
اين آدرس اينترنتي كه شما داده بوديد ، به لطف فضاي آزادي فكر و انديشه كه ج.ا. ايجاد كرده است براي بنده باز نشد ، كاش تمام مقاله را همين جا مي گذاشتيد.
ممنون از آقاي گنجي كه مدلهاي مختلف در باره نبوت را دسته بندي كرده اند.

به نظر من مدلي كاراتر است كه علاوه بر خدشه ناپذيري كمتر ، شبهات بيشتري را برطرف كند.
بنده به شخصه مدل سروش را داراي وجاهت بيشتري مي دانم ، گرچه معتقدم كه صاحبان فكر و انديشه بايد مناظره كنند و دلايل و استدلالات خود را مطرح كنند ، تا با تاباندن نور بر زواياي مختلف ، ماها بتوانيم بهترين و مستدل ترين و مستحكم ترين مدل را انتخاب كنيم. (54440)
 
۱۳۸۶-۱۲-۲۷ ۱۷:۳۲:۳۸
اگر خدا بخواهد كم كم داره دستشون رو ميشود ولي نميدانند كه 1-يدالله فوق ايديهم 2- ومكروا و مكرالله والله خير الماكرين.

مجيد نظري (54441)
 
سامان
۱۳۸۶-۱۲-۲۷ ۱۷:۳۳:۲۳
دیگه خسته شدیم!بس کنید این مسخره بازی ها رو...بذارید ما عوام ها! در عوالم خودمون باشیم شما به اصطلاح روشنفکر های تاریکفکر هم تو حال هوای خودتون...اگه پول تو جیبی تون کم شده نیاز نیست اینقدر مزخرف تحویل ما بدید بیایید مثل بچه آدم برگردید ایران یه کار شرافتمند واسه خودتون دست و پا کنید
الان اینو گفتم باز یه عده شروع می کنن مظلوم نمایی کردن که چرا جواب منطقی نمی دید اینجا آزادی بیان نیست! چی بگیم؟!چه جواب منطقی به این آدم بدیم که میگه خدا قابل اثبات نیست؟اصلا یک آدم منطقی این حرفو می زنه
از الف هم خواهش می کنم دیگه این چیزها رو منتشر نکنه و الا نامردم اگه دیگه بیام اینجا (54443)
 
عليرضا
۱۳۸۶-۱۲-۲۸ ۰۸:۱۵:۳۷
((چه جواب منطقی به این آدم بدیم که میگه خدا قابل اثبات نیست؟اصلا یک آدم منطقی این حرفو می زنه))
شما كه ادعا داريد قابل اثبات است دليل بياوريد البته در دنياي امروز هر چيزي را به عنوان دليل نميپذيرند دليل بايد علمي مستدل ساده قابل درك براي اكثر افراد كره زمين باشد و همه يك برداشت و يك نتيجه را دريافت كنند به عبارت بهتر دليل بايد جانع و مانع باشد؟ حال اگر دليل داريد كه اين شرايط را دارد بيان بفرماييد (54514)
 
علی
۱۳۸۶-۱۲-۲۸ ۱۴:۲۳:۴۲
البته، آقا سامان یک مقدار عصبی شده اند، ولی فکر کنم منظور ایشان همان داستان معروف باشد که اگر کسی خودش را به خواب زده باشد، بیدار کردن او محال است، دلیل و منطق برای کسی است که از روی منطق سوال مطرح کرده باشد و به دنبال حقیقت باشد. نه کسی که چشمان خود را بسته و خود را به نفهمی می زند.
و اما در مورد دلیل که خواسته بودید؛ اثبات وجود خدا، ربطی به اسلام ندارد و بشر از ابتدا تاکنون به دنبال پاسخ بوده و حاصل آن پیدایش ابواب مختلف در فلسفه بوده است، پس امر جدیدی نیست که بی پاسخ مانده باشد و جنابعالی اگر به دنبال دلیل قانع کننده هستید به اندازه کافی کتاب و رساله در این باب منتشر شده است، کمی مطالعه بفرمایید! (54564)
 
بي خبر
۱۳۸۶-۱۲-۲۷ ۱۸:۱۵:۳۸
مشخصا گنجي ميگويد اثبات عقلي ممکن نيست ولي شما يک تيتري ميزنيد كه خواننده مومن را عليه طرف تهييج کنيد!
براي احترام به خوانندگان هم كه شده از اين تيترهاي جنجالي ژورناليستي استفاده نکنيد. البته كه خيليها ينکار را مي کنند ولي خوب اينجا قرار نيست ...نيوز باشد. (54448)
 
پاسخ
۱۳۸۶-۱۲-۲۷ ۲۱:۳۲:۰۳
اثبات عقلی خداوند با تمام صفات و وحدانیتش توسط ملاصدرا در چهار قرن پیش با نظریه مترقی اصالت وجود انجام شده است. پس کتاب اسفار اربعه چیه؟ آیا تا به حال شما حتی یکبار محتوای این استدلال را شنیده اید که می گویید وجود ندارد؟! (54479)
 
بهروز
۱۳۸۶-۱۲-۲۸ ۱۰:۰۱:۴۸
بحث آقاي گنجي در خصوص اثبات عقلي نبوت است در حالي كه اسفار اربعه در خصوص اثبات عقلي وجود خدا است. (54534)
 
tidus
۱۳۸۶-۱۲-۲۷ ۱۸:۲۹:۳۱
من نمیفهمم واقعا هدف سایت الف از انتشار حرفای کسی که تو مسایل اسلامی اصلا صاحب نظر نیست چیه! (54452)
 
سروش
۱۳۸۶-۱۲-۲۷ ۱۹:۱۳:۰۱
الله اکبر
حالا دیگر کار ما به جایی رسیده که آقای گنجی هم برایمان فیلسوف شده است و نظریه می دهد. اگر دکتر سروش یا شبستری یا ملکیان اظهار نظری (صحیح یا غلط) می کنند، حداقلش این است که چهار صفحه کتاب خوانده اند. عجب است از این آقا که هنوز جوهر فحاشی هایش به هاشمی خشک نشده و از شوی اعتصاب غذایش در زندان اوین چیزی نگذشته و هنوز آثار ضرب وشتم امر به معروفی اش روی صورت دختران (در اول انقلاب) مانده است که وارد وادی فلسفه و عرفان و کلام هم می شود و اظهار نظر می کند!
الله اکبر!
می گویند جاهل کسی است که از او در هر زمینه ای که بپرسی اظهار نظر می کند. (54457)
 
nima
۱۳۸۶-۱۲-۲۷ ۱۹:۱۶:۲۷
If you are honest, why you didn\'t mention all the article and why did you refer it to a filtered site ?
At least after mentioning your idea, let to your reader to judge about it. (54458)
 
۱۳۸۶-۱۲-۲۸ ۲۱:۱۵:۰۲
Mr Nima.Hello.In your last sentence there are three mistakes
Let to your reader to judge about it should be changed in to Let your reader jugdge it it. (54590)
 
امين
۱۳۸۶-۱۲-۲۷ ۲۰:۲۰:۳۹
ما به پيامبری محمد ابن عبدالله (صلی الله عليه و آله) «شهادت» می‌دهيم. شهادت دادن به چيزی، خود نشانه‌ی «اثبات‌ناپذير بودن» آن است. مقام شهادت دادن هم مقامی است که در آن شهود حاصل شده باشد.
به زبان ديگر، پذيرفتن رسالت پيامبر اسلام، امری است ايمانی، نه اثبات‌پذير (مانند قضايای منطقی و رياضی يا تجربی). به همين دليل گفتن اين که رسالت او اثبات‌پذير نيست به هيچ‌وجه نادرست نيست. من هم با آن که شهادت می‌دهم که محمد رسول‌الله است اما رسالت حضرت را اثبات‌ناپذير می‌دانم. (54464)
 
پاسخ
۱۳۸۶-۱۲-۲۷ ۲۱:۳۴:۱۲
حقانیت قرآن قابل اثبات است. قرآن به تدبر در آن حکم می کند و آن را نشانه حقانیت می داند. به جوابی که در پایان داده ام توجه کنید.
چقدر تفکرات انحرافی زیاد شده است. (54481)
 
امين
۱۳۸۶-۱۲-۲۸ ۱۶:۱۰:۱۳
دوست عزيز، سپاسگزارم که در راه هدايت اين بنده کوشيده ايد و سعی کرده ايد انحراف تفکر بنده را برطرف کنيد. گمان می کنم در اينجا اختلاف لفظ کمی رهزن بحث شده باشد. در «اقناع کننده» بودن قرآن کريم شک ندارم و خودم نيز با قانع شدن بر الهی بودن اين کتاب، به رسالت محمد ابن عبدالله (صلی الله عليه و آله) ايمان آورده ام؛ اما اقناع معادل اثبات نيست. اصولاً وقتی خود قرآن از شما می خواهد که «ایمان به غیب» داشته باشيد، نشان دهنده ی آن است که ايمان سنگ بنای يک دستگاه شناختی است و به اصطلاح جزو «اصول موضوع» آن دستگاه شناختی محسوب می شود، نه از قضايای قابل اثبات.
پاسخ شما را در نظر پایین تر خواندم. فرضاً اثبات موجودات مجرد شده باشد (با روش هایی از قبیل ادراک نفس) اما اين در ماهيت و چگونگی آن مجردات، و اين که آيا هوشمند و توانا به بیان هستند، و اين که آيا به ما انسان ها بها و ارزشی قائل هستند تا با ما سخن بگويند، و اين که آيا با شخص خاصی به نام محمد ابن عبدالله در سال 610 میلادی آغاز به سخن گفتن کرده اند و تا زمان وفات او به زبان وحی و الهام اين سخن را ادامه داده اند، هيج يک «اثبات پذير» نيستند. به اين معنا که شما نمی توانيد با بديهيات عقلی مورد قبول عامه عقلا شروع کنيد و تک تک اين گزاره ها را - که ضروری برای اثبات رسالت ايشان است - اثبات کنيد.
و اثبات ناپذير بودن اين حقيقت از ارزش آن برای کسانی که به آن «ايمان» دارند نمی کاهد.
مشکل همه ی ما بندگان در اين زمان - بلا استثناء - اين است که به حقيقت مطلق نرسيده ايم و پاک نشده ايم، لذا تنها راه چاره مان دست شستن از خودحق پنداری و تلاش در گفتگو و جدال احسن برای اندکی گشايش بيشتر در فهم حقيقت است. (54578)
 
احسان
۱۳۸۶-۱۲-۲۷ ۲۰:۵۹:۲۰
واقعا برای من روشن نیست، هدف شما از مطرح کردن سخنان این افرادی که هیچ تاثیری در شکل دهی فرهنگ دینی مردم ندارند چیست. در طول تاریخ شمار این طیف آدمها خیلی زیاد بوده است، همگی هم هم اکنون در زیر خاک هستند و اسمی هم از آنها نیست. آیا بهتر نیست به جای پرداختن به این مطالب بیهوده به مطالب نابی پرداخته شود که در حوزه علاقه بینندگان شما باشد. (54472)
 
ازاده
۱۳۸۶-۱۲-۲۷ ۲۱:۰۶:۵۳
اقا امین یه کم عاقلانه فکر کنید. (54474)
 
۱۳۸۶-۱۲-۲۷ ۲۱:۲۳:۰۹
بابا سطح مطالب دینی رو با صحبتهای عوام فریبانه یک رومان نویس

پایین نیارید اگه این حرفها رو یک فیلسوف یا متفکر زده بود جای نصب بود

نه یک آدم سیاسی و مهره سوخته (54477)
 
پاسخ
۱۳۸۶-۱۲-۲۷ ۲۱:۲۵:۲۵
1) افلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا (نساء 82)

آیا در قرآن تدبر نمی کنند، که اگر از جانب غیر خدا باشد در آن اختلاف (تناقض) فراوان می یافتند.

2) افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها (محمد 24)

آیا در قرآن تدبر نمی کنند، یا آنکه بر دلهایشان قفل نهاده شده است.

-- یکی از راههای غیر بشری بودن قرآن تدبر در قرآن و توجه به عدم تناقض در آنهاست.

-- اینکه حقایق غیر مادی و مجرد وجود دارند، با فلسفه قابل اثبات است. یکی از ساده ترین راه ها استدلال بر تجرد ادراک و تجرد نفس است. مرحوم ملاصدرا (ره) در این زمینه بسیار کار کرد.
در تجرد ادراک همین بس که ما حقایقی را در ذهن قبول داریم که با گذشت زمان هرگز دچار تغییر نمی شوند. درک بدیهیات (مثل وجود جهان خارجی، عدم جمع نقیضین و ...) از این جمله است. اما ماده دارای خصوصیت تغییر و تحول دائم است. لذا ذهن علاوه بر منشا مادی (مغز) دارای جنبه غیرمادی است.
فرشته هم دارای جنبه غیرمادی است. پس امکان تماس با نفس آدمی را دارد.

مشکل آقایان این است که چون به حقیقت نرسیده و پاک نشده اند، فکر می کنند حقیقتی وجود ندارد. آخز الزمان است. (54478)
 
احد اسدی
۱۳۸۶-۱۲-۲۷ ۲۲:۳۴:۴۲
خیلی جالب است دیروز اقای دکتر سروش و امروز اقای گنجی.
من به حق خودم هیچ انتقادی از این دو نداریم ولی نمی دانم هر کس به اسلام و فلسه وجودی ان شروع می کند ایراد گرفتن می رود یا انگلستان یا امریکا؟
هر دم از این باغ کسی می رسد...
دوما: بحث فلسفی و انکار وحی از طریق جبرئیل که ایشان معتقدند امکان ندارد خوب گیرم که درست است امکان ندارد این هم نظر فعلی شما است اقای گنجی! چند سال پیش که اگر از شما کسی نظر فعلی شمارا می ÷رسید چه جوابی می دادید؟
دوما شما که با امام حسین اشنا هستید نه؟
اگر نظری دارید وشهامت بیان ان را هم دارید مردانه رفتار کنید در اغوش بیکانه لانه کردن و ادعای ان چنینی کردن به من بی سواد نشان می دهد شما از روی کدورت با نظام و حکومت جمهوری اسلامی ابراز نظر می کنید.
این مطلب را بدانید ما مردم قبل از جمهوری سالامی هم مسلمان بودیم خوب که چی گیرم که حرف شما درست است می خواهید چکار کنید ریشه اسلام را بزنید بروید هلند.
دوما شاید دمکتر سروش می خواهد تئاتری را ه بیاندازد:
دکتر سورش می شود پیامبر جدید و شما هم می شودید جبرئیل نه ؟ در این صورت هم می شود خدا را اثبات کرد هم وجود جبرئیل را و ما مردم هم به شما ها ایمان می اوریم
و کشورما نرا دو دستی تقدیم انگلیس و امرکیا می کنیم راستی یادم رفت از نظر سیاسی این مطلب را هم بنویسم که چطور است دکتر سروش بشود رهبر شما هم بشوید رئیس جمهور:
هم چینی و هم سارگوزی و هم جورج بوش و هم این روزها دلالالاما و بهتر است پاپ را هم اضافه کنم تشکیل دهید شورای امنیت جهانی = اتحاد مسیحیان واسلام مترقی؟
***
خشم اگر بگیرد دیدگاه مرا
می برد از ته دل ماه مرا
مهر یار از دل رود بیرون
می رباید ابلیس پناه گاه مرا
***
خدایا ما را از پناه خود ثانیه ای به حال خود رها مکن
لعنت خدا و خلق خدا بر شیاطین باشد (54484)
 
آشنا
۱۳۸۶-۱۲-۲۷ ۲۲:۴۸:۰۱
من خودم عاشق اهل بیتم ولی

ای کاش روزی مانند دوران پیامبر و یا حتی دوران امام رضا \"در دربار مامون \" به چنان جنبه ای برسیم که بدون نگرانی از اتهام بتوانیم درباره ی همه چیز حتی خدا و پیامبر م بحث کنیم


مسئله خدا پیامبر یا امام نیست
مسئله اصلی اینست که عده ای با مورد پرسش قرار گرفتن خدا و پیامبر
منافعشان به خطر میافتد
وگر نه از پیامبر نزدیکتر به خدا که نبود که..
اگر ایشان هم با مورد سئوال قرار گرفتن خدا رگ غیرتشان باد میکرد که این همه پیرو نداشت (54486)
 
حسام
۱۳۸۶-۱۲-۲۷ ۲۳:۳۰:۵۵
بهترین جواب برای این قبیل افراد رو خود خدا تو قران داده.

فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا
در دل انان مرض است وخدا بر این مرض خواهد افزود. (54487)
 
علی
۱۳۹۳-۱۲-۰۳ ۰۱:۱۱:۲۱
توهین نکن عزیز من.
همه رو هم با یک چوب نزن.
من خودم به خدا معتقدم ولی باور دارم که خداوند قابل اثبات نیست.
نه مرض دارم
نه دشمنی
نه نونم رو از این راه در میاورم
نه قصد پناهنده شدن به جایی را دارم
چرا نمی فهمید؟ (2696747) (alef-3)
 
احد اسدی
۱۳۸۶-۱۲-۲۷ ۲۳:۴۲:۰۱
انچه در مورد نوشته اقای گنجی . اقای سروش مرا مبهوت می سازند چه مطلب است که به نظر من جواب تفسیلی و تخصصی را باید مسئولین اهل فن در اینده نزدیک خواهند داد.
ولی چند مطلب را بیان می کنم:
به نظر من هم نوشته اقای سروش و هم نوشته اقای گنجی در یک محور طراحی شده است که به نظر می اید کار یکی دو روز نمی باشد و حتی کار یک فردهم نیست.
به نظر میرسد این اقایان نوشته های خودشا ن را به عنوان کار انجام داده اند و احتمال می دهم این دو نوشته متعلق به این دو فرد هم نباشد ولی این اقایان انهارا به اسم خودشان انتشار می دهند.
در امریکای سیصد میلوینی حدودا هر روز صد تا هزار نفر مسلمان می شوند این مطلب را مد نظرگرفت.
در اورپا و دیگر کشورها اسلام دینی است که شدید هوادارن زیادی را به خود می گیرد.
در بیش از هزار و چهار صد پیش اگر شخصی بنام محمد ع بوده است و کتاب قران را با ان داشتانها و خلق جبرئیل و همه احادیث قرانی که در قران امده است اگر از طرف وحی توسط جبرئیل هم نبوده و محمد ع شخصا همه انها را دست کاری وساخته است بعد از 1400 سال که از ان تاریخ می گذرد چرا یک نفر با علم امروزی توانایی خلقهمچون کتابی را بدون جبرئیلهم ندارد؟
اگر جبرئیلی هم نبوده و همه متون قران توسط محمد ابن عبدالله نگاشته شده ایشان با علم امروزی از خدای او هم خداتر باید باشد( اگر کفر نگفته باشم)
یک مطلب دیگر:
این اقایان باید مواظب این مهم باشند که اگر ازادی بیان هست و من بهان اعتقاد دارم ولی اگر بر این حساب که کتاب قران نوشته محمد ع است و همه داستانها دروغ می باشد بعدش چی؟
ایا شماها الترناتیوی دارید که مردم بپذیرند و حدودا بیش از یک و نیم میلوین انسان در این کره خاکی به دین اسلام اعتقاد دارند
گیرم که حرف شما درست باشد اینده این همه جمعیت چه می تواند باشد؟
یا اینکه زمان ان رسیده خداوند کسیرا به ظهور برساند که گویا در ازداخل مومنین و غیر مسکلانها کتاب قران مورد هجوم خودی و ناخودی بخاطرسیاست گرفته شده است؟
من اعتقاد دارم جورج بوش و نو محافظه کاران در امریکا که تحت سازمان صهیوینسم جهانی متشکل شده اند برای کسترش دین اسلام توسط عناصر وابسته به خود پیامبر اسلام را تروریست معرفی می کنند به بیان دیگر پیامبر ما را تروریست و اسلام را تروریست پرور تبلیغ می کنند.
همه این تلاشها بخاطر این است پیامبر اسلام مردم را برای دفاع از حق و حقوق خود تبلیغ می کنند.
اگر ما بشر در برابر صهیونیسم جهانی سکوت کنیم انگاه چه اتفاق می تواند بیافتد؟
اقای گنجی و اقای سروش شماها دیگر چرا؟
شما که اهداف صهوینسم جهانی را بخوبی می دانید و به عملکرد انها اشنایی کامل دارید؟
مگر حب خدا را شیطان از دلتان بیرون کرده است در این صورت عشق شماها چه بی رمق بوده است و شراب شما ناب نبوده است. (54489)
 
محمد صبا
۱۳۸۶-۱۲-۲۷ ۲۳:۴۲:۵۲
مقاله ای تحلیلی از اکبر گنجی بوده و شما کمی از اون رو در اینجا آوردید و تیتری هدف دار زدید تا راه برای تکفیر و بگیر و ببند و بکش باز بشه! کاری نکنید که روسیاه عالم فکر و اندیشه بشید. (54490)
 
۱۳۸۶-۱۲-۲۸ ۰۰:۳۸:۵۰
اقاي گنجي اول خودت را اثبات كن سپس به دنبال اثبات قران و پيامبر برو / اين است نتيجه موافق به مخالف و مخالف به معاند و معاند به مرتد (54495)
 
۱۳۸۶-۱۲-۲۸ ۰۰:۴۷:۱۳
با سلام
ابتدا امیدوارم خداوند همه را به راه راست هدایت فرماید.
و اما بعد عقل انسان محدود است ولی متاسفانه انسان همیشه سعی دارد تمام مسایل را با این عقل محدود درک کند و اگر نتواند بطور مثال نبوت را غیر قابل اثبات میداند.اگر عقل انسان قادر به حل و فصل همه مسایل بود خداوند هیچگاه رسولی نمی فرستاد .اینجا برای شما چند مثال میزنم که شاید کمکی برای دوستانی باشد که در اثر خواندن اینگونه مقالات به شک می افتند.همه ما انسانها از زیبایی لذت میبریم چرا؟اکثر قریب به اتفاق مردم از دیدن ویا داشتن طلا لذت میبرندچرا؟همه ما در دوران کودکی به سختی دروغ میگوییم ولی وقتی بزرگ شدیم کم کم برایمان عادی میشود چرا؟ همه ما در افکار خودمان بارها آرزوی یک زندگی ابدی میکنیم چرا؟اگر انسان منصفانه با خودش خلوت کند متوجه میشود که در نهادش چیزهایی وجود دارد که عقل از توصیف آن عاجز است اینجاست که دین و وحی به دادش میرسد و اگر گوش شنوا داشته باشد میفهمد که اینها همه از جانب خالق او در نهاد او تعبیه شده تا بتواند در یک دوره زمانی با عده ای از موجودات متشابه به او زندگی کند ودر این دوره که عمر انسان است سعی در شناخت خالق و خودش کند.حالا تصور کنید که همه چیز باید با عقل ثابت شود ومردم همه فقط از عقل استفاده کنند در این صورت نه تحولی روی این زمین صورت میپذیرد نه رقابتی نه جنگی چون دلیلی برای ارزشمند بودن طلا وجود ندارد بین یک انسان زیبا وزشت فرقی نیست چرا ما باید از دیدن یکی خوشحال شویم واز دیدن دیگری ناراحت.ما انسانها که هنوز هیچ مثالی برای زندگی ابدی نداریم پش چرا در درون خودمان چنین آرزویی داریم؟ قرآن کریم جوابگوی همه این سئوالات است از خواندن قرآن نترسید ما در طول عمرمان هزاران مطلب را میخوانیم ولی با قرآن بیگانه ایم.وضو بگیرید از خداوند هدایت بخواهید وقرآن بخوانید .قرآن را خدا برای هدایت انسانها فرستاده است وانشا الله که همه مان را هدایت خواهد کرد ومن الله توفیق. (54497)
 
محمد رضا
۱۳۸۶-۱۲-۲۸ ۰۱:۳۳:۱۷
تمام مقاله رو خوندم . فکر کنم برداشت اشتباه با همراهی سانسور موجب گنگیه مطلب شده . (54501)
 
۱۳۸۶-۱۲-۲۸ ۰۱:۴۴:۴۶
کاش ظرفیت نقد را داشته بشیم. من که مدل سروش را قبول کردم . لطفا با دلیل مخالفت کنید نه با دشنام و تهمت به دیگران.
م س -دانشجوی دکترای مدیریت (54502)
 
سينا
۱۳۸۶-۱۲-۲۸ ۰۷:۰۱:۰۳
اقاي گنجي لطفا اول خوشان را اثبات كنند تا ... (54511)
 
شهرام
۱۳۸۶-۱۲-۲۸ ۰۷:۱۶:۳۱
اولا از اینکه برخی دوستان بجای پاسخ به این مطلب فقط طبق رسم سالهای بعد از انقلاب به توهین و تهدید طرف مقابل میپردازند، واقعا متاسفم.
درباره متن آقای گنجی، بنظر می رسد مقایسه ایشان مقایسه درستی نیست زیرا ایشان مساله نبوت را مانند فرمولهای ریاضی و یا مسائل علمی زمینی در نظر گرفته اند که قابل اثبات و یا رد کردن باشد. بنظر من مساله نبوت و وحی به پیامبر اسلام بر اساس مجموعه ای از پیشگویی های پیامبرهای پیشین و نیز معجزات ایشان و نیز منطق بشری قابل اثبات است. با توجه به رایج نبودن قرائت قرآن در کشور ما (منظورم فهمیدن آن است نه روخوانی قرآن توسط کسانی که حتی یک کلمه عربی بلد نیستند!) باید انتظار داشت که خیلی ها این ادعای آقای گنجی را درست ارزیابی کنند. در خود قرآن کریم هم خداوند می فرماید که انسان در حدی نیست که او (یعنی خدا) مستقیما با او سخن بگوید و سخن گفتن مستقیم خداوند با بشر امکان ندارد:
وما كان لبشر ان يكلمه الله الا وحيا او من وراء حجاب او يرسل رسولا فيوحي باذنه ما يشاء انه علي حكيم (سوره شوری آیه 51)
و هيچ بشرى را نرسد كه خدا با او سخن گويد جز وحى يا از فراسوى حجابى يا فرستاده‏اى بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحى نمايد آرى اوست بلندمرتبه سنجيده‏كار (51)
قرآن کریم پر از مطالب تاریخی است که چگونه مردم از کسی که ادعای پیامبری داشته مدرک و سند و یا معجزه ای خواسته اند و ایشان حق را بمردم داده و این مساله را منوط به خواست پروردگار کرده اند و مردم بر اساس این معجزات و نیز اعتباری که آن شخص در میان مردم داشته به او ایمان می آورده اند نه اینکه بنشینند و با فلسفه بافی به اثبات و یا انکار نبوت کسی بپردازند. (54512)
 
بهروز
۱۳۸۶-۱۲-۲۸ ۱۰:۰۹:۰۸
هيچ يك از اين موارد تاريخي و يا دلايلي كه از قرآن آورده ايد ناقض حرف هاي آقاي گنجي نيست.
دقت نماييد كه آقاي گنجي منكر خدا و پيامبر و قرآن نيست بلكه ايشان صرفا بيان مي كند كه نبوت و قرآن(دقت كنيد گفته هاي گنجي شامل خدا نمي شود) با عقل قابل اثبات نيست چون تجربه شخصي پيامبر بوده و صرفا وجود مبارك ايشان از كم و كيف آن اگاهي دارند. لذا به همين دليل است كه ما بر نبوت ايشان \"شهادت\" مي دهيم. (54535)
 
۱۳۸۶-۱۲-۲۸ ۰۹:۳۷:۴۶
به آقای گنجی توصیه می کنم که کمی به مرگ فکر کنند.
با توصیف ایشان مرگ برای ایشان نیز غیر قابل باور خواهد بود زیرا مرگ فقط برای محتضر قابل درک است و تنها او می تواند مرگ را ببیند و بقیه مردم که نمی توانند تصویری از مرگ داشته باشند لذا باید آنرا انکار کنند!
اما ایشان باید قبول کنند که چه باور داشته باشند چه باور نداشته باشند بالاخره مرگ نیز به سراغ ایشان خواهد آمد . (54529)
 
فرهنگ ادیب
۱۳۸۶-۱۲-۲۸ ۱۲:۲۶:۱۲
مرگ قابل باوراست و قطعی ترین پدیده ای است که برای همه اتفاق خواهدافتاد . اثار ان نیز از شواهد فیزیکی هویدا و غیرقابل بحث میباشد . مثال شما موضوعیت ندارد . شاید منظور شما درک کیفیت و چگونگی حالات انسان در هنگام مرگ بوده است ؟ (54553)
 
خاکپور
۱۳۸۶-۱۲-۲۸ ۱۰:۵۳:۵۶
آقایان الف
شماازانتشاراین حرفهای .. این . چه هدفی داریدخوب سروش کسی است که یدطولایی درمسایل فلسفی داردونظراتش بایددرمحافل علمی بررسی شوداین احق که ازهمه جارانده ومانده است چراحرفهای . رادرج می کنید (54516)
 
Mehdi babayi
۱۳۸۶-۱۲-۲۸ ۱۱:۰۲:۳۶
من متن کامل نوشته آقای گنجی را مطالعه کردم و سخنان منطقی و سنجیده ای ابراز داشته اند. (54538)
 
فرهنگ ادیب
۱۳۸۶-۱۲-۲۸ ۱۲:۲۱:۲۵
مطالب اقای گنجی را خواندم . چند نکته به نظرم رسید که ذیلا عرض میکنم :
1- بعضی از دوستان کاملا احساسی و شعاری با قضیه برخورد کرده اند .هرکسی مختار است استنباط خویش را با در نظر گرفتن اصل پرهیز از بی احترامی و دشنام و رعایت ادب بیان نماید
2- قران کریم کتابی است که بنا به گفته اکثریت قریب به اتفاق متخصصین علوم اسلامی از جرح و تعدیل و دخل و تصرف در امان مانده است و این یکی از معجزات این کتاب اسمانی است .
3- از طرفی اعتقاد براین است که این کتاب در ابعاد مختلف علمی و ادبی نمی تواند تراوشات ذهنی یک انسان باشد .

نتیجه گیری :
سلاح مبارزه با این قبیل افکار ،فکر و استدلال و ارایه دلیل و برهان است .تکفیر افراد بدون ارایه دلایل متقن نه تنها کمکی به اصل قضیه نمی کند بلکه تاثیر عکس هم خواهد گذاشت.
بهترین راه این است که متخصصین فن در شناخت بیشتر این کتاب بسیار بیش از این از خود مایه بگذارند . برنامه ریزی جدی ،مستمر ،متمرکز و منسجم تری داشته باشند و در عین حال
مخالفین را با ارایه ادله و براهین شفاف و مقبول متقاعد نمایند . منظورمن این نیست که تابحال کارنشده است ولی اعتقادراسخ دارم که کافی نبوده است .
مگر نه اینکه اعتقادداریم قران کتابی است جامع که در تمامی زمینه ها اعم از اقتصاد و اخلاق و..... محورها و اصول را مشخص کرده است ؟ اگر به این امر اعتقادداریم از بحث و استدلال نبایستی هراسی داشت . بیخود چوب تکفیر را در دست نگیریم . بنده به سهم خود روش جناب ایت الله سبحانی را در ارایه جواب فنی به اقای سروش بسیار پسندیدم.
برمتخصصین فن است که مجاهدت های خود را افزون کنند انهم نه بخاطر اقای اکبرگنجی که قضیه عمیق تر و اساسی تر ازاین حرفهاست .
کارهر بز نیست خرمن کوفتن
گاونر میخواهدو مردکهن (54552)
 
یاسر محسنی - کابل
۱۳۸۶-۱۲-۲۸ ۱۴:۵۴:۴۸
حمد و سپاس مخصوص خدا است و درود به نبی اکرم \"ص\" . اول اینکه این مسایل به اندازه ی حل شده که مجال بازگشت و حتی باز نگری را برای انسانها ( همه ی دینداران جهان در همه ی ادیان ) را باقی نگذاشته است . دیگر اینکه کسانی چون آقای گنجی تغییر هویت ندادند بلکه کشف هویت میشوند . پناه به خدا . (54572)
 
سید علی سنائی
۱۳۸۶-۱۲-۲۹ ۰۹:۲۱:۰۳
\"آقا من یک چیز را نمی‌فهمم. اگر بقول سروش و نوچه‌های پناه‌برده به آمریکایش (مثل اکبر گنجی و محسن سازگارا و علی افشاری و آرش نراقی و فاطمه حقیقت‌جو و... ) قرآن الزاما کلام خدا نیست و حرفهای خود پیغمبر است که بقول آنها انسانی عادی و شاعرمسلک بوده است، پس توجیه مسلمان بودن و نماز خواندن و روزه گرفتن و روسری سر کردن‌شان را در ناف آمریکا از کجا می‌آورند؟
واقعا که خمینی یک چیزی بیست سال پیش می‌دید که اسم را گذاشته بود «اسلام آمریکایی» ها! اینها از همان بیست سال پیش شروع کردند آرام آرام به بازتولید کردن تمام اجزای دیسکورس سرمایه‌داری آمریکایی با ماله‌ای از تسبیح و ریش و چادر و حالا که بعد از سالها حاشا کردن که «نه بخدا، ما آمریکایی نیستیم، روشنفکریم، ولی مسلمان» سر و کله‌شان از شمال کایفرنیا و واشنگتن دی.سی و نیویورک پیدا شده و نان شبشان هم رسما از اجزای گوناگون حکومت آمریکا می‌رسد، همان ماله‌ی اسلامی را هم دارند آرام آرام کنار می‌گذارند. هرچند که بعید می‌دانم جرات داشته باشند که یک روز به صراحت بگویند مسلمان نیستند و خدا را هم قبول ندارند. ولی خب، تمام علایم آن را دارند این روزها نشان می‌دهند.
دین تازه‌ی آقایان و خانم‌ها اسمش «سرمایه‌داری» است، خدایش یک کاغذ سبز الان دیگر بی‌ارزش به اسم «دلار»، پیامبرش «میلتون فریدمن» و نایب برحقش «عبدالکریم سروش» که راه آقا فریدمن را برای گسترش حکومت این دین بر حتی تمام سوراخ‌های دنیای مسلمان ادامه می‌دهد. کعبه‌شان بسته به این که در شرق آمریکا باشند یا در غرب آن به ترتیب دانشگاه استفورد یا بورس نیویورک در وال‌ستریت است.
نمازها و روزه‌هایتان قبول باشد، آقایان و خانم‌های «روشنکفر مسلمان» که هر رکعتش دارد ترکش خمپاره می‌شود و می‌رود به قلب مردم بینوای غزه و کابل و بغداد. شما حتما به بهشت می‌روید.\" (54610)
 
۱۳۸۶-۱۲-۲۹ ۱۴:۰۶:۱۷
فوق العاده است. همه حرفشان را بزنند مردم انتخاب مي کنند. اما بهتر نيست افرادي که مي گويند در قرآن خطاهايي هست فهرست اين خطاها را منتشر کنند تا بجاي صحبتهاي فلسفي با هم درباره انها صحبت کنيم.
خوشحال مي شوم حضرات سروش و گنجي و ديگران مقداري موضوعي تر صحبت کنند تا ما ديپلمه ها هم بفهميم. (54623)
 
الله اکبر
۱۳۸۶-۱۲-۲۹ ۱۴:۱۹:۰۷
همه عالم هستی در یک چیز اشتراک دارند

کمی فکر کنید و سپس جواب را بخوانید

کل و من علیها فان

همه میمیرند

آقایان کذا وکذا من و شما خداوند متعال به همه سوالها در موقع مرگ جواب خواهد داد الله اکبر (54628)
 
بهنام
۱۳۸۶-۱۲-۲۹ ۱۸:۱۷:۲۳
میخواستم به آقایان سروش و گنجى عرض کنم جناب استادانى که بر شما لقب حکیم و فیلسوف و يا هر چيزى دیگرمی گذارند آیا اینگونه نیست که هر که علمش و حکمتش بالا رفت باید به خدا، قرآن، پیامبر واهل بیت علیهم السلام نزدیکتر شود و مثل فیلسوف ابوعلی سینا شود که آخر عمر گفت: حالا می فهمم که هیچ نمی دانم؟ این کلام گهربار را از حضرت امام حسن عسکری علیه السلام به یادگار خدمتتان تقدیم می کنم که به فیلسوف اهل عراق اسحاق کندی - که کتابی در تناقضات قرآن نوشته بود – رساندند که آیا احتمال نمی دهی که شاید آورنده این کتاب مقصودش غیر از این باشد که تو فکر می کنی؟ وقتی که کندی این حرف را شنید بخود آمد و گفت: بلی احتمال می دهم. - و حتما می دانید اگر احتمال آمد استدلال باطل می شود - . و همین کلام حضرت باعث شد که کتابی که مدتها سعی در جمع آوریش نموده بود را بسوزاند. استاد گرامی آیا شما یک هزارم درصد هم احتمال نمی دهید که حرفها و ادله ای که در مورد قرآن، پیامبر و دیگر آراءتان ارائه می کنید اشتباه باشد؟ خوب اگر فکر می کنید، پس چرا سعی می کنید با فکرهای به احتمال درستتان گروهی را منحرف کنید؟ گیرم که پس از مدتی به اشتباهات خود برسید و از نظرتان برگردید، افکار آن کسانی را که منحرف نموده اید را چگونه می خواهید درست کنید؟ حضرت صادق عليه السلام مى فرمايند: من سن سنة سيئة كان عليه وزرها و وزر من عمل بها الى يوم القيامة. يعنى كسيكه يك سنت بد و زشت را در جامعه وارد كند نه تنها گناه آن عمل را براى او مى نويسند بلكه گناه هر كسى را هم كه به آن عمل نمايد تا روز قيامت برايش مى نويسند. زيرا او بوده كه اين عمل يا فكر اشتباه و زشت را به مردم آموخته است.پس بدانید که: ان ربک لبالمرصاد. فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنة. (54640)
 
امین
۱۳۸۶-۱۲-۲۹ ۲۳:۲۳:۰۷
سلام.اون دلیلی که شما ازش صحبت می کنید مربوط به علوم تجربیه.نکنه شما هم باید خدا رو زیر میکروسکوپ ببینید تا ایمان بیاورید؟!تا کی می خواهید وقتتان رو پای افکار نخ نما شده دوره رنسانس تلف کنید؟دنیا دربه در دنبال خدا می گردد آن وقت شما دنبال اثبات اون هستید .لطفا به خودتون برگردید. (54649)
 
۱۳۸۷-۰۱-۰۱ ۰۱:۴۹:۳۰
همه عالم ربانین بابا...اونوقت از گنجی ایراد می گیرن
البته این همه نظر اشکالی نداره ولی نظر باشه...
نفی یا تصدیق قاطعانه نظر نیست...
شرط اول دانایی احترام به عقاید دیگران است. (54654)
 
۱۳۸۷-۰۱-۰۱ ۱۴:۲۲:۴۰
[من شخصا انقدر معلومات ندارم كه بخاهم در باره اين مسايل اظهار نظر كنم .ولي همينقدر ميدانم كه سعه صدر شما در درج همه نظرات در اين سايت در نهايت به روشن شدن مطالب در فضايي عقلاني كمك ميكند.اين ميزان تحمل نظرات گوناگون كه شما داريد بسيار عاليه.بتون تبريك ميگم (54664)
 
۱۳۸۷-۰۱-۰۲ ۰۹:۲۴:۰۳
الحمدالله اين افرادماهيت خود را نشان مي دهند و و ما را رو سفيد مي كنند .[من شخصا انقدر معلومات ندارم كه بخاهم در باره اين مسايل اظهار نظر كنم .ولي همينقدر ميدانم كه سعه صدر شما در درج همه نظرات در اين سايت در نهايت به روشن شدن مطالب در فضايي عقلاني كمك ميكند.اين ميزان تحمل نظرات گوناگون كه شما داريد بسيار عاليه.بتون تبريك ميگم (54688)
 
۱۳۸۷-۰۱-۰۳ ۰۱:۲۱:۳۹
\'گذشته از ماهیت بحث ایشان یک موضوع بسیار مهم این است که هدف از ایراد این مطالب با بکاربردن کلمات و جملات پیچیده چیست ؟ ایشان میخواهد چه کار کند ؟ دنبال چیست ؟ چه نتیجه ای از این حرفها خواهد گرفت ؟ واقعا\" خودشان و مردم را تلف میکنند. (54715)
 
۱۳۸۷-۰۱-۰۳ ۱۲:۵۹:۳۴
من یه سوالی برام پیش اومده: مگه اسلام 5 یا لااقل 3 تا اصل (مشترک بین شیعه و سنی) نداره که قابل تقلید نیستند و هر مسلمانی خودش باید بهشون برسه. یکی از این اصول نبوت نبود؟
پس وقتی از عموم مسلمانان خواسته شده که خودشون به این اصل برسن ، این کار چه جوری باید اتفاق بیفته؟ غیر از اثبات عقلی؟ فلاسفه اسلامی از هزار سال پیش نه فقط وجود خدا بلکه سایر اصول دین رو هم اثبات کرده اند که هر کس می تونه ازشون کمک بگیره. اگر کسی اطلاع نداره نباید بی سوادی خودش در این زمینه رو در رسانه های گروهی فریاد بزنه.
بعد اینکه یعنی از دینی دبستان تا الان اقایون چه جوری خودشونو مسلمون می دونستن؟ (54731)
 
۱۳۸۷-۰۱-۰۳ ۲۱:۴۲:۳۳
بنده مطالب ایشان را خواندم متاسفانه شبهاتی که ایشان ارائه می کنند مال بچه های کلاس اول است مطمئنم که خودش هم نفهمیده است که چه مطلبی را گفته !؟ (54739)
 
بنده خدا
۱۳۸۷-۰۱-۰۳ ۲۳:۰۳:۴۱
جای تاسف داره که کسانی به همه چیز, از جمله بحث کلامی, به شکلی سیاسی می نگرند. شاید دکتر سروش بی موقع این بجث ها را باز کرده باشد ( هرچند متخصصین می گویند که چندان نو نیست و در تاریخ اسلام سابقه داره) ولی حالا اجازه بدهیم که کسانی مانند دکتر سروش و آیت الله سبحانی و ... باب این بجث را بگشایند و جلو بروند. بخدا ایمانمان با کنکاش صادقانه نابود نمیشود بلکه شاید جان بگیرد.

شما هم برادران الف, با نام بردن از اکبر گنجی فضای بحث کلامی را سیاسی مکنید. اصلا آقای گنجی هرچیزی گفته باشد فرض کنید طلای ناب(!). از شما خواهش میکنم بحث کلامی را از بازی مردمان پاک نگه دارید.

واسلام (54742)
 
وجداني
۱۳۸۷-۰۱-۰۴ ۱۵:۴۵:۱۵
سايت الف چرا اظهارات اين چنيني را پوشش ميدهد چه داعه داريد تا اين افراد را مرتب مطرح ميكنيد (54774)
 
نهاوندي
۱۳۸۷-۰۱-۰۵ ۰۸:۲۴:۱۳
من يك اصلاح طلبم فكر مي كنم يك اصلاح طلب واقعي اصول يعني خدا قران شريف پيامبر اعظم وامامان معصوم همچنين قانون اساسي و ولايت فقيه را قبول داشته باشد ننگ بر امثال گنجي كه ابروي اصلاحات را بردند (54834)
 
نورا
۱۳۸۷-۰۱-۰۸ ۱۷:۳۵:۱۶
جواب کسانی را که سعی دارند با پشتوانه علمی , از قرآن و اسلام سخن بگویند را باید از طریق قرآنی داد البته به این آقای گنجی کاری ندارم ولی جواب دکتر سروش را آقای مهندس عبدالعلی بازرگان ( فرزند مرحوم مهندس بازرگان ) تا حدودی داده اند به این آدرس مراجعه کنید : www.safoora.blogsky.com تاریخ 8 فروردین مراجعه کنید (55092)
 
noschin
۱۳۸۷-۰۱-۱۱ ۱۳:۲۹:۱۳
[برای کسانی که به خدا ایمان دارند هیچ توضیحی لازم نیست وبرای کسانی که به خدا اعتقاد ندارند هر توضیحی ناکافیست. ایمان وصف شدنی نیست. noschin -Germany (55352)
 
فرید
۱۳۸۷-۰۱-۱۵ ۱۴:۴۵:۲۶
عزیزان لطفا توجه فرمایید که غیر قابل اثبات بودن به معنی نبودن نیست.
اینها بحث های فلسفی است. در فلسفه مانند سایر علوم ابزار و روشهای مختلفی برای اثبات وجود دارد. وقتی که با این اسباب و روشها نتوانیم چیزی را اثبات کنیم می گوییم غیر قابل اثبات است و به هیچ عنوان به معنی نفی و نبودن نیست. چیزی وجود ندارد که بتوان عدم وجودش را اثبات کرد. چیزهای زیادی است که قابل اثبات نیستند ولی احتمالا وجود دارند.
در نظر عوام اگر بگوییم چیزی قابل اثبات نیست به معنی طرد و نفی است پس شما عوامانه ننگرید.
در فلسفه گفته می شود که استناد به گفته کسی برای اثبات حرفهای خودش موجه نیست مانند اینکه کسی بگوید من خوبم خوب بودن او ثابت نمی شود ولو اینکه ممکن است خوب باشد.
از اینکه وقت شما را گرفتن پوزش می طلبم (55675)
 
محمدجواد
۱۳۸۷-۰۱-۱۶ ۲۳:۰۰:۲۰
بسم الله
اول خدمت اقایون الف عرض کنم که این عناوین کامنتهارو اگه به رنگی بذارید که با پسزمینه قرابت نداشته باشه قابل رؤیت تر خواند بود
دوم خطاب به دوستانی که بدون مطالعه و بدون آگاهی دقیق از گذشته این آقای جدیدا روشنفکر و به منظور اهل انصاف نشون دادن خودشون بی جهت نظراتش را تایید می کنند خواهش می کنم که مطالعه بیشتری کرده و در احوالات کسانی که این روزها از این نظرات تحریفگرایانه صادر می کنند بیشتر تامل فرمایند.
سوم اینکه دوستانی هم که ایشان رو تخطئه می کنند باید منطقی نقد کنند و اینکه مثلا این چه حرفیه و قرآن قابل اعتماد هست و قابل اثبات نیست و این قبیل دلائل دم دستی چندان جالب نیست.
چهارم اینکه اینجا و در ستون کامنتها هم جای مناسبی برای بحث علمی نیست. و بجا بود در همین سایت الف در مطلبی مستقل به اون پرداخته میشد که متاسفانه نشده.
پنجم اینکه عجالتا چیزی که به ذهن بنده میرسه درباره بی ربطیات گنجی بگم اینه که ایشون با استفاده از یه مغلطه کوچیک یه دروغ بزرگ گفته. اینکه چیزی که تشخص داشته باشه قابل اثبات نیست رو فرضا درست می گیرم ولی این قاعده در صورتی می تونه نظریه ی گنجی رو اثبات کنه که غیر از تشخص هیچ قرینه دیگه ای برای اثبات رابطه ی بین خدا و پیامبر ص وجود نداشته باشه. به تعبیر دیگه باید گفت موضوع مورد مناقشه صرفا یه بحث فلسفی نیست که با استناد به اولین قاعده عقلی که در باه اش به ذهن می رسه حکممون رو صادر کنیم. این بحث یه بحث کلامی هست و باید به اون به شیوه عقلی و نقلی با همدیگه نگاه کرد. این درست که نزول وحی به پیامبر از سنخ علوم حضوری بوده و از این جهت فقط خود پیامبر در معرض اون بوده. ولی آیا میشه از این همه قرائن که به ما اطمینان میده وحی مطلقا کلام خدا بوده چشم پوشی کرد. مثلا اعجازهای گوناگون قرآن مانند تحدی و یا شخصیت اخلاقی پیامبر صلوات الله علیه که ایشون رو از هرگونه دروغ پردازی و توهم پردازی مبری می کنه و هزارات قرینه نقلی دیگه.
و آخر اینکه اگه حرف اون دوستانی که با استناد به این سخن که منظور گنجی تیتر الف نبوده و ... رو هم صحیح بدونیم آیا جای این پرسش نیست که چرا این سخنان دو پهلو و شبهه انگیز باید در این موقعیت و در زمانی که سروش دقیقا همین حرف رو با ادبیاتی دیگه بیان کرده و از طرف دیگه غرب با همه قدرت رسانه ایش به جنگ اسلام و پیامبر عزیز ما اومده، بیان بشه. هرچند اگر این خوانندگان از شخصیت گنجی مطلع بودند دیگه جای این شک و شبهه ها براشون نمی موند.
یا حق (55797)
 
جعفر
۱۳۸۷-۰۸-۰۱ ۲۰:۲۵:۱۴
[از امثال اقایان گنجی غیر از این حرفها(مزخرفات) شنیدن عجیب است والا .......... (86733)
 
غامی
۱۳۹۲-۱۱-۲۷ ۱۲:۰۴:۴۱
لطفابه جای این همه سرزنش وشعاروتمجیدوتهمت،اگرجواب منطقی در ردسخنان ایشان داریدبدهیدتاایشان ازنظرعقلی ومنطقی درنظرخوانندگان محکوم شوندوسخنانشان بی اثرشود.ناسزاگویی یاتمجیدکه جواب نمی شود.همین ووالسلام. (1976607) (alef-13)
 
فرشاد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۱۱-۱۵ ۰۰:۲۵:۵۷
خدایا من خیلی دوستت دارم....
خدایا دین به کنار ولی من تو رو توی قلبم احساس میکنم...خدایا عاشقتم....همین! (4148479) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.