نظر منتشر شده
۱۴
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 26043
ملاحظاتی بر مکتب در فرایند تکامل
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۸۷ ساعت ۰۹:۵۱
مكتب در فرايند تكامل اثری است كه مباحث قابل ملاحظه در آن طرح شده و تلاش مضاعفي صورت گرفته كه مطالب را در جنبه هاي مختلف تاريخي دنبال كند، ولي روح مباحث، روايي و خفته است و در آن جدل ها و استدلال هاي عقلاني كه فكر برانگيز باشد، ديده نمي شود. در عين حال بين فرايند تكامل در مباني فكري تشيع با توسعه در مباني فكري از نوع بسته به باز خلطي صورت گرفته كه ريشه هاي آن به سختي قابل فهم است.

در مورد كتاب «مكتب در فرايند تكامل» چند نكته حايز اهميت وجود دارد:

الف) مكتب در فرايند از بسته به باز توسعه پيدا مي كند و لايه هاي بيشتري از آن در گذر زمان دانسته مي‏شود.

ب) اين كتاب در عين دغدغه جامعيت، روند تاريخي را در ساختار اصلي و ماهوي به صورت ناتمام دنبال كرده و تحليلي به مثابه عقلانيت تطور مباني فكري تشيع ارائه نداده است.

ج) مسئله تطور مباني فكري تشيع نكته‏ای تامل‏برانگيز است اما چنين مفهومي در اين كتاب منعكس نشده و تنها شامل رخدادهاي متنوع به وقوع پيوسته است. يعني مفهوم پژوهي و مفهوم سازي در مورد تطور مباني فكري تشيع صورت نگرفته و تنها به بيان عرفي و نحوي بسنده شده است.

اين كتاب مباحث متنوعي را دنبال كرده تا مسئله تطور مباني فكري تشيع را در سه قرن اخير توضيح دهد. در عين حال آغاز و انجام آن ناتمام و در مواضعي به كلي نادرست است.

مسئله تطور فكري تشيع از سه جهت تامل برانگيز است:

الف) تطور مباني فكري به مثابه عقلانيت،
ب) تطور ساختار فكري به لحاظ موقعيت،
ج) تطور رفتار فكري در فضاي وضعي جامعه.

اگر فرض نخست درست باشد، در حوزه شيعه احياي مدلي از غير شيعي فكر كردن رخ داده است. در شيعه تطور مباني فكري موضوعيت ندارد و اگرچه تحول فكر شيعي اصلي پذيرفته شده است. با اين بيان تفاوت عمده ميان تطور مباني فكري تشيع و تحول انديشه هاي شيعي وجود دارد. پس تحول فكري مستلزم تطور در مباني نيست و مباني در شمار ثابتات نخستين شيعه قرار دارد و به تناسب وضعي تفكر، ‌فهم ها در وضع متفاوت قرار مي گيرند.

در اين صورت دو فرض بعدي براي تعميق فرض نخست نيستند و تنها بيانگر حالات نخست مي باشند. بديهي است دو فرض بعدي بايد همسو باشند و تطور ساختارها و رفتارها بر شانه مباني فكري قرار گيرد. البته در اين كه در اين سه قرن اخير تطور ساختاري و رفتاري در وضع فكري پيروان شيعه رخ داده ترديدي وجود ندارد، ولي چنين تطوري بيانگر تطور مباني فكري تشيع در جهان واقع نيست. اگر تطوري در مباني فكري تشيع رخ دهد،‌ تشيع دچار وضع اين نه آني مي شود و ثابتات ابدي دچار لغزش هاي زماني مي شوند.

به هر حال دلايلي وجود دارد كه عنوان كتاب چنانكه بايد با محتواي آن سازگاري ندارد:

1- در اين كتاب تصوير جامع و مانع از مباني فكري شيعه بيان نشده تا خواننده بر شانه آن به داوري در تطور مباني فكري تشيع بپردازد. آنچه در اين حوزه بيان شده كلياتي است كه براي ارباب تفكر كارآمدي لازم ندارد. به ويژه دلايل ارائه شده اغلب ناتمامند و در مواضعي استحكام لازم ندارند و نادرست هستند.  

2- بين مباني فكري تشيع و دانسته هاي عرفي پيروان شيعه خلطي صورت گرفته است. شايد تطوري در مباني فكري پيروان شيعه به وجود آمده، ‌ولي اين تطور در مباني فكري تشيع رخ نداده است. اگر فرض بر تطور باشد،‌ بايد در وضع شيعه انقلابي رخ داده باشد كه فرضي ممنوع است.

3- فرض نويسنده محترم به شكل مدلي طراحي نشده و يا در قالب الگوي روشمند ارائه نگرديده تا وضع نظري آن محل تامل باشد. بنابراين تلاش هايي كه در اين كتاب صورت گرفته به رغم دغدغه ارائه تصوير جامع در تطور تفكر تشيع توانايي لازم ندارد و موضوع بسيار فراختر از خيال انگيزي نويسنده است.

4- مستندسازي هاي متن دلالتي بر تطور فكري تشيع ندارد و اشاره اي براي بيان تحول فكري پيروان شيعه است. بنابراين براي اثبات تطور فكري تشيع مستندسازي ويژه لازم است و مستندسازي تحول فكري پيروان شيعه در تطور فكري تشيع كاربردي ندارد و چنين انتظاري خيال انگيزي بيهوده است.
  
 
۱۳۸۷-۰۲-۲۲ ۱۳:۲۹:۴۰
بسمه تعالي
از ميان دانشمندان معارف اسلامي ، فقيهان به دليل نياز جامعه و كاربردي بودن فقه ، بيشترين تلاش را در تنقيح و تدقيق متون مربوطه كرده اند ، در چند دهه اخير و بيشتر پس از انقلاب اسلامي مجددا زحماتي براي اعتبار متون فقهي و مباحث درايه اي و رجالي به انجام رسيده است . در زمينه هاي كلام نيز در گذشته تلاش هاي مهمي صورت گرفته است اما در دوران هاي اخير به دلائل متعدد نسبت به معرفت و حكمت اسلامي و چه بسا عرفان يا اخلاق عملي و نظري كارهاي بسياري مانده است كه بايد در انتظار بر آمدن كارهاي اصيل بود ، احتمالا كمترين كار در منابع تاريخي در زمينه هاي گوناگون بوده است كه بزرگاني از حوزه هاي علميه همچون موارد ديگر متكفل ، نقد منابع عمومي و تنقيح منابع ويژه شده اند . آيا كتاب مذكور يعني ( بررسي يا پژوهش) مكتب در فرآيند تكامل بر اساس داده هاي پژوهشي جديد يعني متون منقح تاريخي و روايي صورت گرفته است و يا خود هم متكفل اصلاح همان و هم در قيد برداشت هاي خاص خود بوده است ؟ و آيا بر شانه مباحث معرفت شناسانه كلام و حكمت و عرفان شيعي كه مجموع آن را مي توانيم باورها و اعتقادات آن بدانيم قرار دارد ؟ و آيا غير از نويسنده محترم مؤسسه اي پژوهشي بر ارجاعات و مستندات آن كه بسيار هم هست مهر تاييد در تنقيح منابع و يا اصولا صحت استناد و صحت استدلال يا بر داشت از آن ها حكم رانده است ؟ تا آنجا كه به خاطر دارم دقت مستندات الغدير را نجف تاييد و مطالب جناب علامه عسكري را خود به دست ارباب فضل مي سپردند تا از نظر منابع و صحت استناد ، كاستي نداشته باشد و ديگران در مجمع هاي قم با همطرازان و شاگردان با دقت هر چه تمام تر ، سير مباحث و .. را كنترل مي نمودند . آيا براي كتاب مذكور كه در آمريكا تدوين گرديده و پس از يك بار تكثير مطالب بسياري از آن را جبرا خود مؤلف محترم حذف نموده اند چنين اقدامي انجام گرفته است ؟ يا بايد خداي ناخواسته باور كرد كه آيا امكان برداشت هاي احمد كاتب ها از نوع استدلال هاي ناقص و ناقض آن نخواهد بود كه او بهره گرفته و به سوي انكار يكي از باورهاي مهم ، گام نهاده است ؟
متاسفانه هر كس كه تواني براي بررسي و نقد اين گونه كتاب ها دارد خود ، كاري به دست داشته و فرصت نقدي نمانده است كه با دقت به انجام رسد و زمانه اين گونه مطالب را نيز از محافل علمي خارج كرده و آن را به مثابه مباحث اجتماعي و سياسي در آورده است و هر كسي بي مقدمات مربوطه مدافع و مخالف مي شود ، آيا در رشته هاي تخصصي ديگر مانند شيمي و داروسازي و هوا و فضا ، اجازه چنين داوري هاي بي آشنايي و غير تخصصي را مي دهند كه انتظار دارند در مباحث سنگين تاريخ اعتقادي هر كسي داوري كند و از آن مطالبي در آيد كه باعث تزلزل افكار و باورها شود ؟ استادان و فرهيختگان حوزه علميه كه استادان سه نسل بودند همچون مرحوم علامه طبا طبائي در تفسير و فلسفه ، نسبت به متون عرفان نظري و آيه الله طباطبايي پدر عروس معزز حضرت امام ره در مباحث كلامي آغاز جلد دوم كفايه و آيه الله وحيد خراساني در طرح مباحث كلامي و اعتقادي به اجمال و در غير مجال مناسب ، بسيار محتاط بودند تا طلابي كه حتي در مراحل نهايي سطح يا خارج فقه بودند و فرض بر آن بود كه هر كدام از شاگردان سالياني با منابع ممارست داشتند ، حذر مي كردند ، تا نكند مبحثي نا تمام مانده و تدارك فهم درست آن نشده باشد و موجبات خطا فراهم آورد . آيا سايت خوب الف و خوانندگان عزيز توجه به امور مي فرمايند يا اين مباحث را نيز از سنخ مباحث ساده سياسي و اجتماعي تلقي مي كنند كه هر كسي مي تواند و بايد ابراز نظر فرمايد . يادمان باشد كه همين ديدگاه احتياطي مرحوم آيه الله ميرزا جواد تهراني بود كه همه از ادامه تفسير حضرت امام رضوان الله تعالي عليه ، محروم شديم ، جا دارد پيش از آن كه اين مباحث به منظر عموم كشيده شود از مدافع و مخالفي شايسته بهره مند شويم تا لا اقل در توجه به استدلال هاي هر كدام شناخت بيشتري از اين مباحث حاصل آيد . (62194)
 
رحیم مولائی
۱۳۸۷-۰۲-۲۳ ۱۴:۵۸:۳۹
اصلاً انتخاب این اسم از کجا آمده است؟ نام اصلی کتاب Crisis and Consolidation یعنی \"بحران و تثبیت\" بوده که واضحاً اشاره به تحولات تاریخی دارد نه فکری و کلامی. (62577)
 
اکبر ف
۱۳۸۷-۰۲-۲۴ ۰۳:۰۴:۰۵
عذر می خواهم درست متوجه فرمایش شما که تفاوت عمده ميان تطور مباني فكري تشيع و تحول انديشه هاي شيعي وجود دارد و تحول فكري مستلزم تطور در مباني نيست و مباني در شمار ثابتات نخستين شيعه قرار دارد نمی شوم. به فهم این کمترین اصلاً سخن از تحول مبانی، معنائی غیر از تحول برداشت و اندیشه ندارد . تحول به اون معنی که شما میگوئید در واقعیات فیزیکی و طبیعی مطرح میشود نه در علوم انسانی اعم از مذهب و تاریخ و غیره یعنی آنچه با تعقل و تحلیل فلسفی سر و کار دارد. (62765)
 
محمد علی
۱۳۸۷-۰۲-۲۴ ۰۶:۳۱:۵۶
این که نظریه گذار محترم بالا می گویند \" كتاب مذكور كه در آمريكا تدوين گرديده و پس از يك بار تكثير مطالب بسياري از آن را جبرا خود مؤلف محترم حذف نموده اند\" به چه استنادی است؟ بنده نسخه زیراکسی ترجمه امریکا را دارم. فرق میان آن با این چاپ انتشارات کویر خیلی اندک است. وانگهی چرا جبراً؟ این که مطالب یک کتاب در چاپهای بعد تعدیل شود نرخ شاه عباسی است و همه انجام میدهند. اصطلاح با تجدید نظر و اضافات روی تقریباً هر کتاب چاپ دومی هست. (62768)
 
۱۳۸۷-۰۲-۲۴ ۰۶:۵۳:۴۱
دو سه نکته کوچک در متن مقاله:

1. روی جلد کتاب نوشته: تطور مباني فكري تشيع در سه قرن اول نه در سه قرن اخير به طوری که در بالا نوشته شده
2. موضوع کتاب تا جائی که من فهمیدم همین دگر دیسی در نگرش پیروان شیعه است و کاری به تطور فكري تشيع در مبانی فلسفی و نظری آن ندارد
3. این که در این کتاب جدل ها و استدلال هاي عقلاني كه فكر برانگيز باشد، ديده نمي شود را قبول ندارم. شاید چون حجم مطالعات و اطلاعات نویسنده این مقاله از من در این مسأله بیشترست خیلی از این حرفها برای وی تازگی نداشته اما برای من حرف تازه و فکر برانگیز در آن زیاد بود. البته مؤلف جبهه نمیگیرد و مسائل را به صورت توصیفی و بیطرفانه بیان میکند (62772)
 
رامین ا.
۱۳۸۷-۰۲-۲۴ ۱۵:۳۸:۴۲
چرا تیتر مقاله را گذاشته اید ملاحظاتی بر کتاب مکتب در فرایند تکامل؟ تمام این مقاله در باره نام کتاب مکتب در فرایند تکامل است و انتظاری که نویسنده مقاله از این نام داشته و برآورده نشده. اما خود کتاب ادعای همچنین کاری را نکرده که شما میگوئید . خواننده بالا هم درست گفته که اسم کتاب در اصل این نبوده و انتخاب مترجم است که انتخاب دقیق نبوده. بعدش خودت میفرمائی اگر تطوري در مباني فكري تشيع رخ دهد،‌ تشيع دچار وضع اين نه آني مي شود و ثابتات ابدي دچار لغزش هاي زماني مي شوند پس لابد به همین دلیل مؤلف هم در صدد اثبات همچنین مطلبی بر نیامده. پس بنا به فرمایش شما این کار محال است چون این نه آنی میشود. انتظار کار محال هم که نمی شود داشت. پس بحث در چیست؟ (62984)
 
حسن سليمان
۱۳۸۷-۰۲-۲۴ ۱۷:۱۴:۲۷
نقد منصفانه در هر جايي ارجمند است. آنچه كه فيلسوف فكر بيان كرده تصوير درستي از حامش متن است. از نظر من دلايل ادياني در نقد اين كتاب قوي و محكم است و با فكر برانگيزي نشان داده كه هم اصل كتاب پايه محكمي ندارد و هم ترجمه آن سست است و نياز به تجديد نظر دارد. (63014)
 
عبدالزهرا
۱۳۸۷-۰۲-۲۴ ۱۹:۱۷:۱۶
الباطل یموت بترک ذکره. بهترین کار در قبال کتابهائی که تشویش آفرین است سکوت و بی توجهی است و گرنه افراد تازه تری راغب به مطالعه آن شده و به تشویش میافتند. (63047)
 
علي‌رضا
۱۳۸۷-۰۲-۲۶ ۱۱:۴۱:۵۱
خدايا شكرت كه تحجر همچنان در افراد علمي ما هر روز بيشتر رشد ميكنه بقدري كه حتي حاظر به شنيدن و مناظره هم نيستند...فقط اون چيزي كه خودشان مي‌گويند درسته و لاغير........واقعاً كه با افكار آدم‌هايي مثل شماست كه آقا ما از ظهور حضرت تا الان محروم شديم. (63365)
 
مددی
۱۳۸۷-۰۲-۲۴ ۱۹:۲۲:۳۶
به آقای حسن سلیمان عرض میکنم اگر اصل كتاب پايه محكمي ندارد دیگر چه لازم به تجدید نظر در ترجمه. این همه کتاب مهم هست مثل کتابهای حدیث سید عبدالله شبر که آیت الله وحید میفرمودند هنوز به فارسی ترجمه نشده یا حتی بیشتر جلدهای بحار الانوار که به فارسی ترجمه نشده. هرکس قلمی دارد عمر خودرا صرف در ترجمه احادیث ائمه کند حتماً بهترست. (63048)
 
hamid
۱۳۸۷-۰۲-۲۶ ۰۱:۲۳:۱۸
با سلام
گفته شما در صورتی درست است که نویسنده به بیان واقعیت بدون غل و غش بپردازد.آیا براستی مدرسی صرفا به بیان آنچه بود و هست می پردازد یا اینکه با اغفال و اغواگری سعی در فریب خواننده دارد؟
کتاب مکتب در فرایند تهاجمات تاریخی در واقع از عمق تا به سطح آوردن مطالب مدرسی است. و به نوعی می کوشد تا نسبت به زیرکی و اغواگری نویسنده خواننده را متوجه سازد.
همین که مدرسی با شیوه و ویژه منحصر ی که باید آن را تنها در مدرسی و برخی نویسندگان یافت که با همین قلم القایی و لاپوشانی مقاصد خود در قالب عبارات غیر صریح توانسته مجوز کتاب را از ممیزی ارشاد برباید باید به ایشان احسن گفت.
و درواقع مدرسی با همین قلم نیز از ممیزی خواننده به راحتی عبور می نماید بی آنکه خواننده بتواند به مقاصد پنهان این کتاب پی برده باشد.
از نام نویسنده و از مسند روحانیت و تقدس سیدی تا عنوان کتاب فرایند تکامل و تمام سطوری که در کتاب به کار رفته به شکل اغواگرانه ای خواننده را محسور و مبهوت می نماید.
در حالی که نیت پنهان این کتاب به غیر از نفی مهدویت و مقوله انتظار و جایگاه تعقل و برهان و ولایت و امامت در تشیع نبوده است.
اما نویسنده زیرک که بخشی از آن را مدیون القاب و عناوین و قلم غیر صریح و مستتر است به راحتی توانسته است خواننده را دور زند و از را ه میانبر به مقصود خود نیز راهبر شود.
سید عالی مقام جناب مدرسی طباطبایی دکتر و از تبار روحانیت با سابقه درخشان علمی کی باور دارد که چنین شخصی که خود بر بام تشیع ایستاده به نفی تشیع و به رد اصولی ترین عناصر تشیع قد علم دارد.
اما ایشان در کتاب مکتب در فرایند تکامل اساسا نیتی غیر از این نداشته است. و متاسفانه نویسنده نه به صراحت و نه به صداقت و نه به شجاعت به رد و نفی تشیع قلم نمی زند بلکه با زیرکی عالمانه تمام عیار کمر به نفی اصول تشیع می بندد.
براستی چنین شیوه ای شایسته یک قلم علمی در محافل علمی و آکادمیک است؟
و همین جاست که کتاب مکتب در فرایند تهاجمات تاریخی در بر ملا ساختن چنین قلم القایی و خود آگاهی بخشیدن به خواننده بر می آید که اشتباه نشود جناب مدرسی به تکامل تشیع در بستر تاریخ نمی پردازد بلکه به سقوط تشیع و به انهدام آن در بستر تاریخ می کوشد.
تمام تلاش استاد مرتضی رضوی بر این است تا پرده از روش اغواگرانه نویسنده بر دارد. روشی که براستی با پنبه تشیع را سر می برد و همو پس از مرگ مرثیه تشیع سر می دهد و همو طلب آمرزش نیز می نماید.
اگر بررسی این طرفند قلم مدرسی و این روش زیرکانه ایشان و این اغواگری فیلسوفانه مدرسی رد این کتاب است. پس این روش مدرسی در بررسی تشیع در بستر تاریخی آن چیست؟!
کاش مدرسی به صراحت قلم می زد و به این اندازه به ساحت قلم و علم اهانت نمی کرد (63314)
 
حامد ابو علی
۱۳۸۷-۰۲-۲۴ ۲۲:۲۵:۵۲
حقیر هم اضافه کنم که مجموعه محاضرات و سخنرانیهای شیخ احمد وائلی خطیب بزرگ عراق که دو سه سال پیش مرحوم شد هنوز به فارسی ترجمه نشده. اگر کسی به فن ترجمه وارد باشد باید این نوع کتب را ترجمه کند که خیلی فائده دارد. با تشکر. (63077)
 
hamid
۱۳۸۷-۰۲-۲۶ ۰۱:۱۳:۳۷
قفسه کتابخانه مجازی سایت بینش نو
http://www.binesheno.com/Files/books.php
كتاب مکتب در فرایند تهاجمات تاریخی در اينترنت
نسخه الكترونيك كتاب \" مکتب در فرایند تهاجمات تاریخی\" در سايت اينترنتي بينش نو منتشر شد.

به گزارش آينده روشن، اين كتاب مجموعه مطالبي است که به صورت کنفرانس در جلسات متعددي در حلقه جمعي از اهل دانش ارائه شده است. سپس با اصلاحاتي و تکمله¬هائي به روي کاغذ پياده شده است.

اين كتاب در دو بخش ارائه شده و به نقد و بررسي \"مكتب در فرايند تكامل\" پرداخته است كه در بخشي از عناوين آن مي توان عنوان ها: علم پيامبر (ص) منحصر به وحي نيست، مردم قم و علم غيب امام، شيعه ولايتي و شيعه وصايتي، بهانه ای نادرست براي ادعاي بزرگ، مدرسي به شدت عصباني است، گناه نجاشي و آقا بزرگ (!)، اقدام پیشگیرانه، مخفي کردن يکي از دو مناره، باز هم تکفيرِ تکفير اشاره كرد.

اين كتاب مجموعه اي نقد و بررسي كتاب\" مکتب در فرآيند تکامل\" تاليف مدرسي است كه به القائات اين كتاب پاسخ داده شده و انحرافات فكري مولف در اين جا بررسي و ريشه يابي شده است.

سايت اينترنتي \"بينش نو\" در كتابخانه خود مجموعه اي از كتاب هاي مفيد كه برخي از آن ها به موضوعات موعودگرايي و آخرالزمان مربوط است ارائه نموده كه مطالعه آن براي كاربران مي تواند مفيد واقع شود.

علاقمندان براي دسترسي به كتاب \" مکتب در فرایند تهاجمات تاریخی\" و نيز كتاب هاي ديگر اين كتابخانه مي توانند از لينك \"بينش نو\" در همين صفحه استفاده نمايند.
http://www.binesheno.com/Files/books.php (63310)
 
مجیدی
۱۳۸۷-۰۷-۳۰ ۱۲:۲۹:۲۸
از حمید آقا که کتاب خوبی را معرفی کرده تشکر می کنم به نظر من مطالعه کتاب استاد رضوی حلال بسیاری از مشکلات است (86572)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.