نظر منتشر شده
۱۹
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 34877
آثار ناکارآمدی سيستم‌بانکی در بازار ايران
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۸ آبان ۱۳۸۷ ساعت ۱۱:۳۷


خدمت‏رساني به مشتريان در بانك‏هاي موجود كشور به حدي پايين است كه كمتر تاجر، توليدكننده يا مصرف-كننده هموطن را مي‏توان يافت كه دل‏خوش از بانك‏هاي ايراني داشته باشد.



برابر آمار قطعي بانك مركزي، در بهار امسال ميزان رشد سپرده‏گذاري نزد بانك‏ها به منفي 0.4 درصد رسيد كه برآورد مي‏شود طي تابستان و فصل پاييز كه در آن به سر مي‏بريم اين رقم به منفي 2 درصد رسيده باشد.



اين بدان معناست كه علي‏رغم رشد نقدينگي (كه شامل وجوه در دست عموم مردم نيز مي‏شود) طي اين مدت، ميزان وجوه سپرده‏گذاري شده نزد بانك‏هاي كشور كاهش يافته است.

فرآيند خروج منابع مالي از نظام بانكي جداي از دلايل كهنه‏اي چون رواج روحيه سوداگري موجود در جامعه، عموماً ناشي از بي‏اعتمادي عامه مردم به نظام بانكي و نيز آشناتر شدن هرچه بيشتر آنان با حقوق اساسي خود در قبال سپرده‏گذاري نزد بانك‏هاي كشور است.



فارغ از موارد ذكر شده تغيير مكرر مقررات بانكي طي يكي دو سال اخير به بي‏اعتمادي موجود در مورد نظام بانكي كشور هرچه بيشتر دامن زده است.



دلايل اصلي بي‏اعتمادي مشتريان



بي‏اعتمادي مشتريان نسبت به عملكرد نظام بانكي ريشه‏هاي عميقي در عملكرد بانك‏ها ظرف سال هاي گذشته دارد. طي مدت طولاني بانك‏هاي كشور عملاً به مؤسسات برگزاركننده لاتاري تبديل شده بودند و جهت جذب منابع مالي طي ساليان متمادي چنان رقابت غيرمسؤولانه‏اي مي‏كردند كه پايه‏هاي اخلاق اقتصادي و فرهنگي جامعه نيز دچار تكانه‏هاي شديد شد.



از ديگر دلايل بي‏اعتمادي گسترده به سيستم بانكي سوء استفاده از قدرت ناشي از نقدينگي در اختيار سيستم بانكي براي موارد غيرمولد در كشور بوده است. اين استفاده نابجا تا آن حد شديد بود كه طي دهه 70 شمسي سيستم بانكي از هيچ كاري حتي خريد و فروش ملك و خودرو نيز فروگذار نمي‏كرد.



در اين راستا پس از منع شدن نظام بانكي از سرمايه‏گذاري در فرصت‏هاي زودبازده و سوداگري نظير خريد حواله خودرو، اين سيستم رو به سرمايه‏گذاري پنهان در بخش مسكن و نيز بازارهاي غيررسمي آورد. سرمايه‏گذاري توأمان در بخش مسكن و نيز بازارهاي غيررسمي همچون بازار سيمان و انواع مقاطع فولادي و آهن‏آلات چونان همزمان و پيچيده صورت گرفت كه پس از هر خريد املاك توسط بانك‏ها، قيمت نهاده‏هاي اوليه توليد مسكن افزايش شديداً مي‏يافت تا املاك ارزان خريداري شده بانك‏ها تا حداكثر ممكن گران شوند.



ريخت و پاش، معظلي دائمي



در راستاي اين روحيه سوداگري كه با تكيه بر نقدينگي در اختيار سيستم بانكي صورت مي‏گرفت وضعيت مالي آنها بهبود فوق‏العاده‏اي يافت، تا آنجا كه اين پول مازاد صرف ريخت و پاش‏هاي مسرفانه‏اي همچون تغيير دكوراسيون، تغيير نماي بيروني و تزئين هرچه بيشتر شعب بانك‏ها شد.



اين امر تا بدانجا رسيد كه در سال 79 رسماً اعلام شد كه هزينه‏هاي صرف شده براي تزئين شعب بانك‏ها در ايران 23 برابر پاكستان، 2.5 برابر ايالات متحده و 4 برابر اتحاديه اروپايي بوده است.



اين وضع به گونه‏اي بود كه در سال‏هاي آخر دهه 70 شخصي كه براي دريافت يك وام 200 هزار توماني درمان به شعبه يكي از بانك‏هاي قديمي دولتي مراجعه كرده بود وقتي با جواب منفي معاون شعبه روبرو شد، با صداي بلندي مي‏پرسيد: «من خودم كارگر ساختماني‏ام، اين سنگ گرانيتي كه براي كف بانك كار شده، متري 25 هزار تومان است. چگونه شما 200 هزار تومان وام نمي‏دهيد كه من صرف درمان زن و بچه‏ام كنم؟»



ضعف مفرط در بانكداري الكترونيك



در شرايطي كه در اواخر سال 97 ميلادي مقوله پرداخت اينترنتي (مبادله وجوه از طريق اينترنت) در سطح جهان به امري همه‏گير تبديل شده بود، طي آن سال‏ها نظام بانكي هنوز درگير رفع مشكلات دستگاه‏هاي خودپرداز در سطح كشور بود، مشكلي كه تا به امروز يعني در آستانه نهمين سال پس از شروع هزاره سوم با آن دست به گريبان است.



در حال حاضر و 12 سال پس از همه‏گير شدن مبادله مالي از طريق اينترنت، هنوز حتي يك درصد مبادلات مالي كشور از اين طريق انجام نمي‏شود.



سودانگاري يك سويه



براي سال‏هاي متمادي نظام بانكي ايران در بحث ارايه تسهيلات نيز عملكردي يك سويه، صرفاً منفعت طلبانه و بدون در نظرگرفتن منافع مشتريان داشته است.



شايان ذكر است كه تأمين مالي فعاليت‏هاي خدماتي و يا توليدي به دو صورت مشاركتي و مبادله‏اي صورت مي گيرد كه براي هر دو اين شيوه‏ها، قانون بانكداري بدون ربا، انواع عقود اسلامي را تعريف كرده است.



در عقود مشاركتي، خود بانك به عنوان تأمين كننده مالي وجوه مورد نياز، در فرآيندي كه نيازمند منابع مالي است، با متقاضي تسهيلات شريك مي‏شود و ناچار است تا در ريسك سود و يا زيان مشاركت كند. در حالي كه در عقود مبادله‏اي، بانك با اخذ وثايق سنگين، متقاضي تسهيلات را با ريسك‏هاي موجود در بازار تنها مي‏گذارد و صرفاً به فكر سوخت نشدن پول خود است.

اين رويكرد صرفاً كاسبكارانه به مقوله تأمين مالي فعاليت‏هاي اقتصادي تا آن حد شديد بوده و كماكان هست كه براي ساليان متمادي، سهم عقود مبادله‏اي از كل تسهيلات پرداخت شده توسط نظام بانكي افزون بر 85 درصد بوده است.



شايان ذكر است كه پرداخت تسهيلات به صورت مبادله، جز موارد اندكي همچون پرداخت تسهيلات مسكن، در اكثر كشورهاي جهان ممنوع است و بانك‏ها مي‏بايد رأساً در فعاليت اقتصادي نيازمند پول، درگير و شريك شوند.



اثرات اجتماعي عملكرد نامناسب بانك‏ها



اما عملكرد نامناسب نظام بانكي به اين موارد محدود نبوده و نيست. اين روحيه سودخواهي يكطرفه و بدون رعايت حقوق مشتريان، هرچه بيشتر توسط نظام بانكي طي سال‏هاي ابتدايي و مياني دهه 70 كه با فساد اداري و زد و بند در ساختار بانك‏ها آميخته شد وضعيتي را به وجود آورد كه بسياري از دلالان و واسطه‏هاي حاضر در فعاليت‏هاي اقتصادي با ارايه طرح‏هاي اغواكننده به سيستم بانكي اقدام به اخذ وام‏هاي كلان از نظام بانكي كردند و در پي آن موجي از مطالبات مشكوك الوصول روي دست نظام بانكي و در نهايت عامه مردم باقي ماند.



اين وضعيت موجب شد تا نظام بانكي باز هم براي راحتي كار خود همه را به يك چوب بزند و هرنوع تأخير در پرداخت اقساط وام‏ها و يا ديركرد در پركردن حساب‏هاي جاري توليدكنندگان ايراني را با مجازات‏هايي فوري رو به رو كند. در صورتي كه هنوز وام‏هاي كلان بدون ضابطه كه به عده‏اي سودجو پرداخت شده در وضعيت بلاتكليفي قرار دارد.



نتيجه اين وضعيت آن بود كه در اواخر دهه 70 كليه زندان‏هاي كشور حداقل نيمي از ظرفيت خود را به زندانيان چك و بدهكاران خرده پا به نظام بانكي اختصاص داده بودند و ناامني اقتصادي كه اثرات اجتماعي آن تا به امروز باقي است، گريبانگير اقتصاد كشور شد.



بدترين اثر اين حركت مخرب كه گريزي از آن نبود بي‏اعتبار ساختن چك و اعتبار افراد و مؤسسات بود كه نقدي شدن همه مبادلات اقتصادي طي سال‏هاي دهه 80 و محروم شدن اقتصاد كشور از مزاياي اعتبار و اعتماد بنگاه-هاي اقتصادي به يكديگر، از جمله مخرب‏ترين آثار نظام بانكي بر بازار ايران بوده است.



ناتواني در مشتري مداري



دراكثر كشورهاي جهان تعيين، تشخيص و صلاحيت مشترياني كه به بانك مراجعه مي‏كنند برعهدة شعبه قرار داده شده است. اين فرآيند شامل انجام تحقيقات محلي، ميزان اعتبار شغلي و شخصي مشتري و سرآخر ميزان گردش حساب وي مي‏باشد و لزوماً اين نكته مورد توجه قرار مي‏گيرد كه مبادلات مالي وي تا چه ميزان براي شعبه و در نهايت كل بانك ايجاد درآمد و اعتبار خواهد كرد. به عنوان يك مثال در استراليا و نيوزلند، بانك‏ها رأساً به سراغ مشتريان مي‏روند و گاهي به ادارات متولي اعطاي مجوز براي انجام امور اقتصادي رشوه مي‏دهند تا مشترياني كه قصد انجام يك فعاليت اقتصادي توليدي و خدماتي اشتغال‏زا را دارند، به بانك آنها معرفي شوند.



در چنين شرايطي كاملاً آشكار است كه بانك‏‏هاي ايران در چه وضعيتي در اين خصوص قرار دارند. به صراحت مي‏توان گفت كه انجام امور توليدي و خدماتي پيشكش سيستم بانكي است و اگر يك نيازمندي‏هاي روزنامه را بگيريم به سادگي روشن است كه چه كسب و كار پر سودي براي انجام يك دلالي رسمي و علني براي اخذ وام-هاي ضروري برپاست. عملكرد زشتي كه سيستم بانكي حتي در صورت ظاهر نيز آن را تكذيب نمي‏كند و اگر خداي ناكرده براي يك نياز ضروري همچون درمان بيماري حاد فرزندتان نيز نيازمند تسهيلات باشيد مي‏بايد خشكه آن را نثار سلسله مراتب رشوه‏گير سيستم بانكي كنيد.



در مورد دلايل بروز اين پديده كه طي آن شعب محلي بانك‏ها از عهده انجام تعيين صلاحيت مشتريان و رتبه-بندي آنان عاجزند، عموم كارشناسان اتفاق‏نظر دارند كه پرسنل شاغل در اين نظام توانايي و مهارت لازم جهت انجام اين مهم را ندارند و صرفاً جهت امور عادي و تكرار شونده‏اي نظير دريافت و پرداخت فيش نقدي و چك، آموزش مي‏بينند.



تا سال 81 كه بانك مركزي رسماً ميزان سطح تحصيلات پرسنل شاغل در نظام بانكي را منتشر كرد، افزون بر 60 درصد پرسنل نظام بانكي ديپلمه و يا داراي مدرك پائين‏تر بوده‏اند كه قطعاً كسي با چنين سطح سوادي توانايي سنجس مشتريان و ارزيابي طرح‏هاي متقاضي تسهيلات آنان را ندارد.



امروزه روز نيز برابر آمار قطعي سال 86 كمتر از 27 درصد پرسنل بانك‏ها داراي مدرك كارشناسي و بالاتر هستند كه تازه مشخص نيست چه ميزان از اين تعداد ليسانسه، داراي مدرك مرتبط با حوزه كاري خود هستند.



اما بدترين قسمت ماجرا آنجاست كه به تازگي نظام بانكي از انجام اموري كه در عهده توان همين افراد كم مهارت مي‏باشد نيز طفره مي‏رود. سوال اساسي اينجاست كه مگر بانك‏ها به چه كار مهمي مشغولند كه از دريافت قبوض آب، برق و گاز و تلفن سرپيچي مي‏كنند؟!



در حقيقت اگر همين كار ساده نيز انجام نشود، پس اين همه شعبه و تزئينات در بهترين و گرانترين نقاط شهرها ديگر براي چيست؟



وقتي يك شهروند عادي كه بدون هيچ‏گونه چشمداشتي دو سه ميليون تومان از سرمايه‏اش را كه ماحصل صرفه-جويي و پس‏انداز اوست، نزد سيستم بانكي به صورت قرض‏الحسنه به وديعه نهاده وقتي در قبال انجام ناچيزترين و ساده‏ترين خدمت يعني پرداخت قبوض خدماتي كه از 100 سال قبل در ديگر نقاط جهان صورت مي‏گرفته با درخواست پول مواجه مي‏شود چگونه توقع داريم كه پس‏اندازش را نزد سيستم بانكي نگاه دارد؟ پس كاهش ميزان سپرده‏گذاري نزد سيستم بانكي امري طبيعي و حتمي است كه وعده‏هاي قرعه‏كشي براي انواع خودروهاي لوكس، دردي از آن دوا  نمي‏كند. گرچه بايد پرسيد كه آيا مگر براي جذب منابع بانكي، مديران بانك‏ها راهكار ديگري هم بلدند؟



البته بايد گفت كه اعلام راي ديوان عدالت اداري در مورد غيرقانوني بودن دريافت كارمزد بابت قبوض تلفن، هشدار خوبي به نظام بانكي بود.



قرعه‏كشي‏هاي ميليارد در با شيشه و كراك



حتماً شنيده‏ايد كه موادمخدر جديد همچون شيشه و كراك آدمي را به عالم خلسه و بي‏كرانه‏هاي خوش‏خيالي و فراموشي سوق مي‏دهند. بي‏كرانه‏هايي كه قدرت خلاقيت و اتكاء به خود در فرآيندهاي اقتصادي و ريسك‏پذيري و روحيه كوشش و پشتكار و توكل به خداوند عالميان را در مردمان يك سرزمين مي‏خشكاند. اما آيا قرعه‏كشي-هاي رنگارنگ و ميلياردي نظام بانكي چنين كاركردي ندارند؟ آيا وعده برنده شدن به ارتفاع برج ميلاد اسكناس در قرعه كشي بانكها در يك نظام اقتصادي وعده درستي است؟



هنوز دستان پر از پول و وعده‏ شمش‏هاي طلا و سفرهاي دور دنيا كه براي جذب هرچه بيشتر پول مردم بي‏نوا توسط نظام بانكي وعده داده مي‏شد از يادها نرفته است. امري كه تا به امروز ولي به صورت محدودتر و سالي دو بار ادامه دارد و متأسفانه بانك‏هاي خصوصي نيز به ورطه آن افتاده اند. حقيقت ماجرا آنجاست كه به واسطه ناتواني مفرط مديران شعب بانكي در شناسايي مشتريان خوش حساب و به جريان انداختن صحيح وجوه دراختيار در جهت منافع مردم، بانك‏ها چاره‏اي جز انجام فعاليت‏هاي «لاتاري گونه» ندارند. حتي اگر بنابر آمار خود بانك مركزي، 95 درصد مردم حتي برنده يك جايزه 5 هزار توماني ناقابل نيز نشوند. اما بدترين قسمت ماجرا آنجاست كه هدف اصلي از جذب منابع قرض‏الحسنه كه علي القائده مي بايد جهت اعطاي وام هاي قرض الحسنه و رواج اين سنت پسنديده و نيكو شود، بعضا صرف اعطاي وام‏هاي چندين ميلياردي به افرادي شود كه با زدوبند و پارتي‏بازي به اين وام‏ها دست مي‏يابند. هشدارهايي كه طي سال 84 توسط بانك مركزي در جهت ممنوع كردن بانكها از بكارگيري منابع قرض الحسنه در مواردي به جز آن صورت گرفت، گواه خوبي بر اين مدعاست.



پرداخت تسهيلات با منت و اذيت



تقريباً همه ما تجربه حداقل يك بار مراجعه به شعب بانك‏ها جهت دريافت يك وام براي تأمين نيازهاي روزمره را داشته‏ايم. وامي براي خريد يك خودرو يا موارد مشابه آن. تازه اگر با هزار زحمت و منت موفق به جلب موافقت شعبه بشويم، دو ضامن كارمند دولت با گواهي كسر از حقوق و موارد مشابه، قصه‏اي است كه بسياري از ما با آن دست به گريبانيم. در اين شرايط كافي است تا به هر دليل از جمله اشتباه محاسباتي خود كارمند شعبه، پرداخت اقساط چند روزي دير شود تا بانك‏هاي محترم اقدام به تماس هاي پياپي و تذكر كتبي و شفاهي به ضامن‏هاي از همه جا بي‏خبر به عمل آورند و آبروي مردم را كه خداوند حرمت آنرا همچون حرمت حفظ دين خود انگاشته است را همچون توپ فوتبال دستمايه قرار دهند.



اما آيا اين همه ماجراست؟ بارها از زبان ارشدترين مقامات دولتي شنيده‏ايم كه صدها نفر كه به صورت چند ميلياردي از بانك‏ها تسهيلات گرفته‏اند، با منكرترين وضعيتي كه ممكن است با قلدرمآبي از بازپرداخت وام‏ها سرباز مي‏زنند. شايد اينان صاحبان همان آخرين مدل‏هاي خودروهاي وارداتي باشند كه با تسهيلات ميلياردي خريداري شده در حال چرخ زدن در خيابان هاي پاييتخت هستند. خودروهايي كه حتي امريكايي‏ها و ژاپني‏ها نيز اين روزها با گران شدن قيمت انرژي در كشورشان، حسرت سوارشدن آنها را دارند.



در چنين شرايطي كسي كه به خاطر ديرشدن يك قسط 125 هزار توماني، 6 مرتبه با ضامن‏اش تماس گرفته شده چه فكري مي‏كند؟



به سبب لزوم بررسي نظام بانكي كشور و بهبود آن و احياي سنت نيكو و پسنديده قرض الحسنه، در شماره هاي آتي به مقايسه وضعيت بانك ها اعم از خصوصي و دولتي خواهيم پرداخت. باشد تا با بهبود نظام بانكي كشور، ‌اعتماد مردمي از دست رفته، افزايش يابد و شاهد بازگشت نقدينگي موجود در جامعه به بانك ها و كاهش تورم نيز باشيم.



 
 
حميدرضا
۱۳۸۷-۰۸-۲۸ ۱۲:۲۱:۱۴
وضعيت بانك ها در ايران و ارايه خدمات به مشتريان و رفتار با مشتري در حد پايين نيست؛ بلكه به تمام معنا افتضاح است .

كارمندان بانك ها ؛ در اكثر سمت ها ، مانند ارباباني كه حالا ممكن است به رعيت خود نظر لطفي هم بيفكنند ؛ رفتار مي كنند ؛ بد اخلاقي با مشترياني كه جهت سپردن سرمايه خود به ايشان بايستي در صف و انتظار بايستند ؛ شرم آور است !

قرار بوده از ابتداي مهر امسال امكان انتقال حساب به حساب از يك بانك به بانك ديگر ، جهت رفاه مشتريان برقرار شود ؛ باعث خجالت است انجام حداقل امور بانكي رايج نه در كشور هاي صنعتي كه در كشور هاي جهان سوم و در حال توسعه ، اينجا رفاه مشتريان ناميده مي شود ! اما دو ماه مي گذرد هيچ خبري نيست .

يكي از عوامل ترافيك كلان شهر ها به ويژه تهران ، مراجعه غير ضروري مشتريان جهت انتقال وجوه است . شما بعنوان مشتري در سيستم بانكي ؛ هيچگونه حقي نداريد به جز اطاعت محض از آقايان بانكي .

ميليارد ها تومان سود از محل سپرده هاي قرض الحسنه تحصيل نموده اند و همين وجوه را با بهره هاي سرسام آور به مشتريلن خود با منت و غرور و تكبر ، وام مي دهند.

بانكداري اسلامي خنده دارترين واژه و به معنا ترين لغت براي بانكداري موجود كشور است ، در شرع مقدس بهره پول ربا بوده و حرام است ؛ كلاه شرعي درست كرده اند و مي گويند كارمزد و سود بانكي يا عقود مشاركت مدني !

واي برما ، يوم الحساب روزگار سختي بر حضرات فعلي خواهد بود .

بانك ها بايستي در رشد و نمو اقتصادي ، كارآفريني و كنترل تورم و توليد مسكن عامل اساسي و تاثير گذارباشند ، در حالي كه امروزه به زمين خواران و افزايش دهنده نرخ مسكن و تورم كمك نمي كنند بلكه باني و عامل اصلي آن هستند .

البته از ماست كه بر ماست ، اگر بانك هاي غير ايراني در كشور فعال شوند؛ تكليف آقايان مشخص خواهد شد و مردم بيشتر به حقوق خود آگاه خواهند شد كه طي چندين دهه نظام بانكي مستبد موجود ، پايمال شده است . (92462)
 
رضا مشهدی
۱۳۸۷-۰۸-۲۸ ۱۲:۲۴:۱۶
با مشاهده مشکلات فراوان مالی در دو - سه سال اخیر ثابت شد که با سیستم پولی کشور دستوری نمیتوان عمل کرد بلکه ایجاد فضای رقابتی و حذف برخی انحصارات خود بخود باعث شکوفایی سیستم بانکی میشد.چطور شد در دولتی که ادعای تکریم ارباب رجوع داشت همه اقشار از سیستم بانکی ناراضیند و کارمندان بانکها کم سواد و ناکارامد ؟کاهش دستوری سود بانکی چه اثری بر صنعت کشور و دیگر مشاغل گذاشت؟آمدن ورفتن آقای مظاهری بعنوان رییس کل بانک مرکزی و سه قفله کردن صندوق بانک مرکزی چه بر سر مردم آورد؟آیا جلوگیری از رشد بی رویه تورم به قیمت رکود و تعطیلی در بسیاری از مشاغل می ارزید؟ (92463)
 
افشین
۱۳۸۷-۰۸-۲۸ ۱۲:۴۳:۴۳
تجربه نشان داده است تا زمانیکه بانکها با بودجه دولتی و بانک مرکزی و از پول نفت مردم ارتزاق می کنند و فریبکارانه پول مردم را به عنوان قرض الحسنه و با وعده جوایز ارزنده جمع آوری کرده و با آن سرمایه گذاریهای سود آوری انجام می دهند و بخش خصوصی ضعیف و رنجوری داریم باید منتظر سبز شدن قارچ گونه بانکها در خیابانها و مکانهای مختلف باشیم. جالب است بدانید روستای بسیار کوچکی شاید با حدود 20 خانوار در نزدیکی مقبره کوروش (پاسارگاد) که محلی ها به آن کورشور می گفتند در این روستا من بانک صادرات دیدم و شوکه شدم!
چاره ای نیست باید به سمت خصوصی سازی بانکها حرکت کنیم تا رقابت پیش بیاید و بانکها کیفیت خدمات دهی خود را بالا ببرند تا مشتری جذب کنند کما اینکه در این چند سال با به وجود آمدن بانکهای خصوصی که مشتری خوبی نیز جذب کردند بانکهای دولتی نیز تکانی خوردند.! (92464)
 
متحیریان
۱۳۸۷-۰۸-۲۸ ۱۳:۰۵:۲۷
چه خوب، بالاخره یک نفر یه حرفی زد

البته ما عادت داریم به جای حل مسأله صورت مسأله رو پاک کنیم، نمیدونم چی شد که یه نفر صداش درومد!

واعجبا (92468)
 
سبحان
۱۳۸۷-۰۸-۲۸ ۱۳:۲۲:۰۲
وقتي صحبت از بانكداري الكترونيكي ميشود آنچه بيشترين اهميت را دارد سودآوري براي خود بانك است...
در كشور ما وقتي درخواست دستگاه اينترنتي حساب بانكي مينماييم (كه در اصل كاهش كار كارمندان بانك و كاهش ترافيك بانكي و صدها اثر مثبت ديگر را بدنبال دارد)در عوض آنكه اين وسيله با شتاب و رايگان در اختيار درخواست كننده قرار گيرد علاوه بر مدت انتظار مبلغ 200000 ريال هم دريافت ميكنند..!
روال در درخواست هاي كارت شتاب قطع و اشكالات دائم عابر بانك ها و ... به همين منوال و تاسف بار است...
چرا در اين كشور كاري را با تفكر و برنامه ريزي صحيح شروع و اجرا نميكنند؟ يادمان هست كه در ابتداي ورود موبايل ، اين وسيله ارتباطي كه عامل جلوگيري از بسياري آلودگي هاي ترافيكي و هوا بود ... عامل تجارت عده اي شده بود و هنوز هم تاحدي اينچنين هست... چرا مسئولين اولين فكري كه در ورود يك تكنولوژي به كشور به ذهنشان وارد ميشود چگونگي بالاتر بردن قيمت نقدي آن و يا اشكالات آن (اشاره به سرعت تاسف بار اينترنت و نظر تاسف بارتر مسئولين در اين رابطه..!)است؟! و اصلا به اين نمي انديشند كه با در اختيار قرار دادن عمومي اين تكنولوژي ها (از موبايل و كارت بانكي و اينترنت و غيره..) چه سود آوري هاي كلاني نصيب كل جامعه ميگردد؟
چرا اينقدر ضعيف عمل ميكنند؟ (92472)
 
۱۳۸۷-۰۸-۲۸ ۱۳:۲۸:۴۶
سلام

تا دیروز می گفتنند ما برای اینکه مردم به سیستم الکترونیکی رو بیاورند برای دریافت مبالغ فیش های آب و برق و گاز و تلفن و موبایل کارمزد دریافت می کنیم.مردم بروند کارت بانک بگیرندوخودشان از طریق سیستم خودپرداز مبالغ فیش هایشان را پرداخت کنند و از این بابت پولی دریافت نمی شود.

امروز 28/08/87 رفتم بانک اقتصاد نوین شعبه کارگر شمالی. تصمیم گرفتم با خودپرداز این بانک , فیش گاز 18000 ریالی ام را پرداخت کنم.
کارت را در کارت خوان گذاشتم.دکمه پرداخت قبوض را بعد از زدن رمز زدم.دو شماره شناسه قبض را وارد کردم.سپس تائید کردم و رسیدی بمن داد که مبلغ فوق برای شناسه پرداخت گاز از حسابم پرداخت شد. در زیر این رسید جمله زیر آمده بود.
مبلغ 500 ریال بابت کارمزد از حساب شما برداشت شد.

مملکتی که سیستم اقتصادش با حقه بازی و کلک اداره شود همین است .
تا دیروز برای خلوت شدن پشت گیشه بانکها , آدرس کارت بانک می دادنند.
امروز فعلا 500 ریال ودر آینده مثل سوژه گاز خانگی با ما حساب خواهند کرد.

سوژه گاز خانگی: تا دیروز گاز ها را می سوختتند مفت و مجانی و کسی دلش نمی سوخت.آمدند پروژه لوله کشی گاز را به قیمت ناخیز مطرح کردنند.
حالا که مصرف گاز جا افتاده , از ورشکستگی و پائین بودن قیمت دم می زنند.

یا سوژه سی ان جی.... (92473)
 
۱۳۸۷-۰۸-۲۸ ۱۵:۰۱:۲۷
ایجاد نارضایتی درمیان کارکنان ومدیران بانکی که بی شک در ایجاد نارضایتی در بین مردم بی تاثیر نبوده حاصل دخالت دولت در نظام بانکی کشور میباشد.همین اندازه که بانکها پس از تحمل این همه ضربات سهمگین هنوز با نیمه جانی که برایشان باقی مانده به مردم سرویس میدهند جای شکرش باقیست. (92490)
 
علي
۱۳۸۷-۰۸-۲۸ ۱۹:۳۷:۵۷
چرا ليست كسانيكه وام هاي غير قانوني گرفته اند را منتشر نميكنيد؟! (92580)
 
کیان
۱۳۸۷-۰۸-۲۸ ۲۱:۱۰:۰۱
سیستم بانکی ما واقعا فلج است!
دو دستی پولت را میدهی به بانک و بعد باید با کلی دردسر و التماس (مثل اینکه سیستم شتاب قطع شده و معلوم هم نیست کی وصل میشه!)پس بگیری و بابت یک گردش حساب گرفتن هم کارمزد بدهی!
تا زمانی که ما مثل تمام کشورهای متمدن دنیا به سیستم بانکداری اکترونیکی آنلاین وصل نباشیم وضع همینه! (92609)
 
مممم
۱۳۸۷-۰۸-۲۸ ۲۱:۳۳:۲۱
جدای از بعضی جزیی نگری ها، بسیار متن عالی و به جایی بود.
واقعا این مقوله جای کار دارد.
به امید آنکه روزی بانکداری اسلامی از رباخواری و لاتاری در آید و اندکی رنگ و بوی اسلامی بگیرد. (92611)
 
خانم
۱۳۸۷-۰۸-۲۹ ۰۸:۲۷:۱۳
مرسي، واقعاً حرف دل مارو زديد، اميدوارم که با پيگيري هاي امثال شما گرهي از مشکلات مردم باز بشه
ما که با اين شرايط وام نمي‌تونيم بگيريم. نمي‌دونم بقيه چه طور وام مي‌گيرن! (92671)
 
اقتصاد
۱۳۸۷-۰۸-۲۹ ۰۹:۱۹:۱۸
در علم اقتصاد و سیستم بانکداری ، بانکها می توانند با یک ضریبی که توسط بانک مرکزی همان کشور تعیین می شود به خلق پول اقدام نمایند. بطور مثال اگر این ضریب 5 باشد و یک بانک 100 واحد موجودی داشته باشد این بانک توانایی خلق 500 واحد پول را خواهد داشت. اینجا یک نکته برای من خیلی جالب است. بانکها در ایران معمولاً نرخ تسهیلات اعطایی آنها بیشتر از نرخ سود آنها به سپرده های مردم نزد بانکها می باشد و دلیل آن را نیز سود دهی بانکها و پوشش هزینه ها ذکر می کنند اما آیا واقعیت همین است. فرض کنید یک سپرده 100 واحدی نزد بانک الف گذارده شود. اگر این بانک به آن 20 درصد سود بدهد آنگاه سالانه 20 واحد سود به آن پرداخت خواهد کرد. پس هزینه های بانک تا اینجا 20 واحد بوده است. اما از جنبه وام دهی؟
با توجه به ضریب تکاثری پول(5) بانک الف الان می تواند 500 واحد پول ایجاد کند و آن را وام دهد. اگر ضریب سپرده قانونی نزد بانکها را نیز 20 درصد در نظر بگیریم بانک می تواند 400 واحد وام بدهد. اگر نرخ این وام همان 20 درصد اعطایی به سپرده ها باشد آنگاه درآمد بانک از محل این سپرده 400 واحدی 80 واحد خواهد بود. یعنی در پایان سال بانک از هر 100 واحد سپرده مردمی می تواند 60 واحد درآمد کسب کند. فرض کنید 10 واحد نیز هزینه های خدماتی بانک باشد ، آنگاه سود بانک 50 واحد خواهد بود یعنی 50 درصد مبلغ سپرده مردم را سود می برد.
حال اگر بنابر توصیه های اسلامی سود فعالیت ها را 10 و یا 20 درصد در نظر بگیریم آنگاه حداقل 30 واحد این 50 واحد سود اضافه خواهد بود و می تواند از نرخ بهره تسهیلات اعطایی کاسته شود. اما نمی دانم چه قدرتی در این سیستم بانکی وجود دارد که در برابر کاهش نرخ بهره وام ها ایستادگی می کند و از آن تعبیر به زیان می نماید.
یک محاسبه سر انگشتی نشان می دهد که برای آنکه یک سود 20 درصدی خالص از هزینه های خدماتی نصیب بانکها گردد، نرخ بهره وامهای اعطایی از طرف بانک باید 12 تا 13 درصد باشد. وسلام (92685)
 
منصف
۱۳۸۷-۰۸-۲۹ ۱۸:۱۱:۳۴
اين چه نوع اظهار نظركردني است هرجاكم مي آوريدچندعدد به نفع خودتان اضافه ميكنيد تا بتوانيد آنطور كه مي خواهيد نتيجه بگيريد.
اگر ضريب سپرده قانوني مثلا 10باشد بانك تنها ميتواند 90درصد سپرده هايي كه جمع كرده وام بدهدوديگرهيچ.اين همه غوغابرسر سه قفله شدن خزانه بانك مركزي هم تنها برسر30درصداضافه وام دادن بانكهاست.پس اين 500واحد وام دربرابر 100واحد سپرده ديگر چه صيغه اي است وازكجا آورده ايد
مملكت مااز اين اظهارنظرهاي ناآگاهانه وفله اي الان به اينجا رسيده. (92824)
 
۱۳۸۷-۰۸-۲۹ ۱۱:۵۸:۴۹
هیچیک از نکات گفته شده در این مقاله بی ربط نیست هر چند من نمیدانم چرا ظرف اینهمه سال که به مردم فشار وارد آمده تازه دست به قلم شده ایم و به فکر نقد کردن نظام بدتر از ربا خواری بانک ها افتاده ایم.ای کاش در کشور ما هم رقابت آزاد بود و بانکهای خارجی می آمدند و سرمایه گذاری میکردند .آنوقت میدیدید که حتی کسی ---دست بانکهای ایرانی نمی انداخت.خدایا کمکمان کن زالوها خونمان را مکیده اند. (92478)
 
رضا رشوند
۱۳۸۷-۰۸-۲۹ ۱۲:۰۱:۳۷
(92720)
 
امیر
۱۳۸۷-۰۸-۲۹ ۱۳:۲۷:۳۰
به نظر من بسیاری از مشکلات امروز اقتصاد ما ناشی از وام های کلان غیر اصولی است که از سوی بانکها به جامعه سرازیر شده است. تا زمانی که این پول ها به بانک باز گردانده نشود نمیتوان انتظار کاهش نقدینگی و کاهش تورم را داشت (92756)
 
اقتصاددان
۱۳۸۷-۰۸-۲۹ ۱۶:۴۴:۱۱
خيلي عاليه؛ هركس تنها پيش قاضي بره خوشحال بر مي گرده.
جناب نويسنده عزيز مقاله ميشه بفرماييد طبق كدوم تحقيق علمي، علت\"خروج منابع مالي از نظام بانكي، ناشي از بي‏اعتمادي عامه مردم نسبت به نظام بانكي\" مشخص شده كه بعدش حضرتعالي دلايل اين بي اعتمادي رو تعيين فرموديد؟ (92809)
 
کامران
۱۳۸۷-۰۸-۳۰ ۱۰:۱۰:۳۰
اقای محترم اوضاع بانک های ما انقدر نا مطلوب است که نیازی به صغری و کبری ندارد. اش انقدر شور شده که مقامات در سخنرانی هایشان از وام گیرندگان خواهش میکنند که بیایند اقساط وام های شان را بدهند (92896)
 
ج.
۱۳۸۷-۰۹-۰۱ ۱۴:۱۷:۱۷
دلم برای مردمی میسوزه که اول انقلاب برای تاسیس بانک های اسلامی توی وای میستادن تا پول اهدا کنن ! (93004)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.