توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 35941
ناگفته‌هاي سلحشور درباره 'يوسف پيامبر'
تاریخ انتشار : جمعه ۱۵ آذر ۱۳۸۷ ساعت ۱۶:۰۶
كارگردان سريال تلويزيوني «يوسف پيامبر» مي گويد من ابتدا فيلم-داستان را نوشتم سپس فيلم‌نامه را. اما از آنجايي كه فيلمنامه اصلي ده جلد 200 صفحه‌اي بود كسي حاضر به خواندن آن نشد.

به گزارش فارس، كارگردان سريال تلويزيوني «يوسف پيامبر» در گفت‌وگوي مشروح با فارس، به انتقادات و شائبه‌ها در خصوص روايت، انتخاب بازيگران، بودجه توليد سريال و ... با صراحت پاسخ داد.

براي پنجشنبه ساعت 11 قرار مصاحبه را تنظيم كردم. ساختمان سريال «يوسف پيامبر» بنايي دو طبقه و قديمي بود كه در يكي از كوچه‌هاي فرعي ميدان هفت تير قرار داشت. باورش كمي سخت بود كه تمامي مراحل تدوين سريال در اين ساختمان انجام شده باشد. زنگ ساختمان را به صدا در آورده و با راهنمايي خانم منشي وارد طبقه اول شدم. داخل راهروي ساختمان چند تابلو از نماهاي سريال يوسف نصب شده بود تا مشخص شود اين ساختمان جهت انجام پروژه سريال «يوسف پيامبر» اجاره شده است.

دفتر كار آقاي كارگردان يك اتاق كوچك 15 متري بود. در زدم و به محض ورود با روي خندان و چهره بشاش آقاي سلحشور پذيرايي شدم. يك قفسه كتابخانه، چند مبل مندرس، يك ميز اداري، يك دستگاه تلويزيون به همراه يك دستگاه ويدئو تمام امكانات دفتر نويسنده و كارگردان سريال را تشكيل مي‌داد. روي ميز آقاي كارگردان كنار يك لب‌تاپ برگه‌هاي پرينت شده نظرات بينندگان به چشم مي‌خورد كه نشان مي‌داد آقاي سلحشور نظرهاي بينندگان را به طور جدي دنبال مي‌كند.

كمتر از يك ساعت به وقت شرعي باقي مانده بود و از آنجايي كه مي‌دانستم ايشان اهل نماز اول وقت است، رفتم سراغ اصل موضوع تا مصاحبه‌ام نيمه تمام نماند.

* چرا علاقه‌اي به مصاحبه كردن نداريد؟
- بسم الله الرحمن الرحيم. منتظرم بخش‌هايي از سريال «يوسف پيامبر» ديده شود تا حرفي براي گفتن داشته باشم. اين طور نباشد كه هنوز مردم سريال را نديده‌اند و پاسخ بسياري از سؤال‌هايشان را نگرفته‌اند، در حالي كه پاسخ اكثر شبهات‌شان در خود سريال نهفته است و وجود دارد. بنابراين نيازي به توضيح پيشاپيش من نيست. بهتر است كه سريال ديده شود تا خود به خود پاسخ سؤالات داده شود، دست آخر اگر سؤالي ماند به آن مي‌پردازيم.

* فكر نمي‌كنيد اگر به برخي سوالات و شبهات سريع‌تر پاسخ داده نشود، ممكن است عده‌اي از بينندگان سريال را از دست بدهيد؟
- بنده فكر مي‌كنم سريال «يوسف پيامبر» سير صعودي خود را تا انتها حفظ كند و مطمئن باشيد هرچه جلوتر برويم، سريال روانتر و جاافتاده‌تر خواهد شد.

* بخش عمده‌اي از انتقادات در زمينه فيلم‌نامه صورت مي‌گيرد. جنابعالي به عنوان نويسنده سريال، تا چه حد متن فيلم‌نامه را مطابق با منابع شيعي و به دور از اسرائيليات مي‌دانيد؟
- بنده مطالب راجع به اسرائيليات را به هيچ وجه قبول ندارم. فكر مي‌كنم منابعي كه براي نگارش فيلم‌نامه استفاده كرديم تا به امروز با اين استحكام در مورد سوره يوسف استفاده نشده است. بنده معتقدم تاكنون اين قدر قوي و مستدل به سوره مباركه يوسف از طرف هيچ كدام از نويسندگان، محققين و مفسرين نگاه نشده است. و كمتر تفسيري تاريخي وجود دارد كه موارد زيادي از اسرائيليات در آن رخنه نكرده باشد و به لطف خدا در مورد سريال «يوسف پيامبر»، وجود اين مورد بسيار بسيار كم است. حالا اگر كسي ردپايي از اسرائيليات در اين سريال سراغ دارد عنوان كند تا ببينيم آيا واقعاً جزء اسرائيليات هست يا نه.

* در مورد اسرائيليات مواردي مطرح شده است، اگر ممكن است به چند مورد از آن پاسخ دهيد. به عنوان مثال ازدواج دو خواهر در شريعت اسلام حرام اعلام شده است و از آنجايي كه ما معتقديم دين خدا از آدم تا خاتم يكي است، بنابراين زمان حضرت يعقوب نيز اين حكم جاري و ساري بوده است. بنابراين عده‌اي معتقدند حضرت يعقوب پس از فوت همسرش، خواهر ايشان را به همسري اختيار مي‌كند. چه پاسخي بر اين مدعا داريد؟
- نظر مرحوم علامه طباطبايي و بسياري از مفسرين با اين‌ها موافق نيست. بسياري از مفسرين و تاريخ‌دانان ما معتقدند كه در اديان گذشته ازدواج همزمان با دو خواهر ممكن بوده است. ضمن اين كه آيه قرآن نيز بر اين نكته تصريح مي‌كند، بنابراين نمي‌تواند جزء اسرائيليات باشد.

* اتفاقاً عده‌اي خلاف نظر شما را دارند و دليل آن را هم آيه 23 سوره نساء عنوان مي‌كنند.
- بله، در سوره مباركه نساء ازدواج همزمان با دو خواهر حرام اعلام شده است اما بلافاصله بعد از آن گفته شده است «الا ما قد سلف». بنابراين آيه قرآن تصريح مي‌كند كه در گذشته ازدواج همزمان با دو خواهر وجود داشته است و اسرائيليات يعني مطالبي كه حقيقت ندارد، در حالي كه در گذشته جمع بين دو خواهر وجود داشته است.

* مورد بعدي فوت مادر حضرت يوسف(ع) است. عده‌اي معتقدند مادر حضرت يوسف(ع) فوت نمي‌كند و بعدها به همراه حضرت يعقوب و پسرانش وارد مصر مي‌شود، در صورتي كه در سريال شما مادر حضرت يوسف(ع) فوت مي‌كند؟
- بسياري از مفسرين ما معتقدند كه مادر حضرت يوسف فوت كرده است و خاله آن حضرت است كه وارد مصر مي‌شود. كما اين كه در فرهنگ اسلامي خاله مثل مادر است، چه برسد به آن كه خاله همسر پدر نيز باشد. ضمن اينكه تمامي تاريخ‌نويسان و داستان نويسان معتقدند مادر حضرت يوسف در جواني از دنيا رفته است.

*شما در سريال‌تان حضرت يوسف(ع) را دو بار فروختيد اما موضوع فروش آن حضرت درتنها يك بار در قرآن بيان شده است، چه پاسخي داريد؟
- بله، در قرآن يوسف فقط يك بار فروخته مي‌شود كما اين كه خيلي مطالب مهم ديگر هم در قران بيان نمي‌شود. چرا كه قرآن بنايش بر اطاله كلام نيست، قرآن به ذكر يك مثال اكتفا مي‌كند و ما بخشي از اطلاعات‌مان را بايد از طريق كتب تاريخي تكميل كنيم. به عنوان مثال در مورد برتري حضرت يوسف(ع) نسبت به برادرانش، هم حضرت يعقوب و هم حضرت يوسف چندين بار خواب مي‌بينند كه در تاريخ آمده است اما در قرآن ذكر نشده است.

* يكي ديگر از اشكالاتي كه به فيلمنامه شما وارد مي‌كنند، سن كم حضرت يعقوب هنگام تولد يوسف (ع) است، چرا كه يعقوب سريال شما حدوداً 45-50 ساله است اما دربرخي منابع نقل شده است كه يعقوب (ع) در سنين پيري صاحب يوسف مي‌شود و اين سن گاهي تا 90 سالگي هم ذكر شده است.
- معمولاً به اين شبهات توسط آقاي طاهري دامن زده مي‌شود. منابع مطالعاتي ايشان اكثراً منابع خارجي غير ديني بوده است، علي‌الخصوص رماني به نام ژوزف كه توسط شخصي به نام توماس نوشته شده است. اين ادعا به هيچ وجه سنديت ندارد. حضرت يعقوب در اوان جواني به كنعان رفته و با دختر دايي‌اش ازدواج مي‌كند. ايشان بعد از ازدواج هفت سال در كنعان كار مي‌كند. حضرت يعقوب از همسر اولش صاحب شش فرزند مي‌شود كه اگر اين كودكان شير به شير هم به دنيا آمده باشند مي‌شود حدود هفت سال. هفت سال هم طول مي‌كشد تا حضرت يعقوب با خواهر دوم (راحيل) ازدواج كند. اگر به دنيا آمدن فرزندان راحيل را هم هفت سال در نظر بگيريم جمعاً مي‌شود 21 سال.
حضرت يعقوب هم هنگام ازدواج جوان بوده است يعني حداكثر 30 سال. بنابراين از جمع اين دو عدد مي‌توان نتيجه گرفت كه حضرت يعقوب هنگام ولادت يوسف (ع) 45 تا 50 سال داشته است.

* شما از آقاي طاهري نام برديد. ايشان مدعي است كه استخوان‌بندي فيلمنانه شما دقيقاً با كتاب دوجلديشان تفاوتي ندارد و اين دو فقط در نازك‌كاري متفاوتند. اين ادعا تا چه حد صحت دارد؟
- اين ادعا به هيچ وجه صحت ندارد. البته ناگفته نماند فكر مي‌كنم خود خداوند هم العياذبالله استخوان‌بندي داستانش را از فيلم‌نامه آقاي طاهري ياد گرفته است! چون اسكلت داستاني كه در قرآن ذكر شده شبيه اسكلت كتاب آقاي طاهري است. مسلماً ادعاي آقاي طاهري را هر كسي در طول تاريخ مي‌تواند مطرح كند، چرا كه منبع همه داستانها يكي‌ست. بنابراين همگي شبيه به هم هستند.

* شما كتاب آقاي طاهري را خوانده‌ايد؟
- اصلاً و ابداً. من فقط يك بار جلد اين كتاب را ديده‌ام. دقيقاً به همين دليل اين كتاب را نخواندم كه مبادا روزي به كپي‌برداري از آن متهم شوم. در ضمن به خاطر تهمتي كه آقاي طاهري بارها و بارها به عنوان جاعل به بنده روا داشته‌اند، در روز قيامت از ايشان نخواهم گذشت و در دنيا فقط به خاطر پدر بزرگوارشان مي‌گذرم. از ايشان استدعا دارم نظرات علما را در سايت سيما فيلم بخوانند، گمان مي‌كنم اين علما از پدر ايشان عالم تر باشند. ضمن اينكه ايشان مي توانند سناريوي بنده را با كتاب پدرشان مقايسه كنند.

* شما مدعي شده‌ايد كه 60 جلد تفسير و منبع مختلف را مطالعه كرده‌ايد، اما در اوايل سريال از ذكر نام آنها در تيتراژ امتناع كرديد، چرا؟
- براي اين كه همين الان هم تيتراژ سريال طولاني است و قسمت زيادي از زمان خود سريال را اشغال مي‌كند. البته اخيراً نام منابع را نيز به تيتراژ اضافه كرده‌ايم. من از تمام 60 جلد تفسير شيعه كپي تهيه كرده بودم و حتي بسياري از بخشهاي عربي آن را هم دادم برايم ترجمه كردند. بنده آيه به آيه داستان را مطالعه مي‌كردم و شرح و بسط آن را در اين 60 جلد تفسير مي‌خواندم.

* براي بررسي صحت و سقم فيلم‌نامه‌اي كه نوشتيد چه اقداماتي انجام داديد؟ آيا فيلم‌نامه را جهت بازبيني به مراجع عظام ارائه كرديد؟
- من ابتدا فيلم-داستان را نوشتم سپس فيلم‌نامه را. فيلم-داستان را به چند نفر از علما در قم وتهران ارائه كردم اما از آنجايي كه فيلم‌نامه اصلي ده جلد 200 صفحه‌اي بود كسي حاضر به خواندن آن نشد.

* يكي از منتقدان فيلم‌نامه شما حضرت آيت‌الله سبحاني هستند. آيا فيلم‌نامه‌تان را به دفتر ايشان هم ارائه كرديد؟
- متأسفانه خير.

* آيا انتقادات ايشان را وارد مي‌دانيد؟
- خير. زيرا ايشان عنوان كردند من در سريال اسرائيليات مي‌بينم اما مصداقي براي آن عنوان نكردند. مثلاً ايشان ازدواج همزمان دو خواهر را رد نكردند اما گفتند چرا اين مورد در سريال نشان داده شده است. بنابراين مطلبي كه صحت آن تأييد مي‌شود ديگر اسرائيليات نيست، چرا كه اسرائيليات يعني دروغ و تحريف.

* آقاي سلحشور اگر از اشكالات محتوايي كه بگذريم برخي اشكالات تاريخي هم عنوان شده است. عده‌اي دكورها و صحنه‌آرايي را فاقد مؤلفه‌هاي تاريخي لازم براي بيان عظمت مصر عنوان مي‌كنند. حتي اشكالات دقيق‌تري هم عنوان مي‌كنند، از جمله اينكه مي‌گويند ميوه موز صد سال قبل از ميلاد مسيح (ع) وارد مصر شده است در صورتي كه حضرت يوسف سه‌هزار سال قبل از ميلاد مي‌زيسته. شما در سريال‌تان از اين ميوه استفاده كرده‌ايد، آيا روي مسائل تاريخي هم اشراف داشتيد؟
- ما تحقيق كرديم اما نه روي تاريخچه موز و نه تا اين حد. تاريخچه موز ربطي به زندگاني حضرت يوسف(ع) ندارد و ما بنا را بر اين گذاشتيم كه نعمت‌هاي خدا از قديم موجود بوده است. اين ايرادات به نوعي ايرادات بني‌اسرائيلي هستند.

* در مورد مسائل تكنيكي نيز ايرادات فراواني مطرح شده است. از جمله اولين اين انتقادها انتخاب بازيگران اصلي سريال است. به عنوان مثال از انتخاب خانم رياحي براي ايفاي نقش زليخا انتقاد شده است و انتخاب خانم آسايش براي ايفاي نقش قطام در سريال امام علي (ع) را هوشمندانه‌تر مي‌دانند. فكر نمي‌كنيد مي‌توانستيد انتخاب‌هاي بهتري در بخش بازيگران سريال داشته باشيد؟
- من به دنبال بازيگري بودم كه سن و سالي از وي گذشته باشد و چهره‌اش هم بتواند گريم جواني را بپذيرد و هم گريم پيري را. از تمام بازيگران موجود كه چهره‌شان مستعد اين دو منظور بود تست گرفتيم كه بهترين گزينه خانم رياحي بود. ما از خيلي از بازيگران تست گرفتيم از جمله خانم طباطبايي، خانم گودرزي ، خانم رياضي و خيلي‌هاي ديگر. نا گفته نماند كه از خيلي از چهره‌هاي جوان‌تر تست گرفتيم اما جواب نگرفتيم، چون با گريم جواب نمي‌دادند.

* به چه دليل؟ اتفاقاً چهره جوان را راحت‌تر مي‌توان پير كرد اما چهره ميانسال را به سختي ‌مي‌توان جوان كرد.
- نه با گريم در نمي‌آمد. وقتي كه با گريم چهره را پير مي‌كرديم باز هم مشخص بود كه شخص جوان است. تنها چهره‌اي كه هم گريم جواني روي چهره‌اش جواب داد و هم گريم پيري، خانم رياحي بود، ضمن اين كه توان بازيگري‌اي كه از خانم رياحي ديديم در بازيگران ديگر نديديم.

* اتفاقاً عده‌اي از بازي متوسط خانم رياحي انتقاد مي‌كنند و مي‌گويند خانم رياحي در آن سكانس معروفي كه همه منتظر ديدنش بودند نتوانست چهره زليخاي مغرور، مستحكم و مدبر را به تصوير بكشد.
- ببينيد اين روايتي كه ما در اين سكانس ارائه كرديم يكي از چندين روايت مختلفي بود كه عنوان شده است. متأسفانه برخي تفاسير صحنه‌هاي ناجوري از اين رويداد نقل مي‌كنند كه اصلاً قابل ذكر نيست. من اينها را قبول نداشتم و اين تفسيري كه نشان دادم را قبول دارم. اتفاقاً بسياري از علما با بنده تماس گرفتند و روايت نمايش داده شده را تأييد كردند و گفتند اين تفسير بهترين نگاه به اين حادثه بوده‌است.
اگر هم به هر شكل ديگري جز اين نگاه مي‌كرديم مفسده داشت. البته عده‌اي عنوان مي‌كنند كه مي‌توانستيد اين صحنه را طولاني‌تر كنيد و يوسف مي‌توانست نصايح بيشتري داشته باشد. همچنين زليخا هم مي‌توانست ولوله بيشتري بكند. طبيعي است كه بايد تبعات سوء آن را هم مي‌پذيرفتيم و احتمال وقوع بدآموزي زياد بود كه ما سعي كرديم از آن اجتناب كنيم.

* اگر تفسير ارائه شده شما را بپذيريم، باز هم ايراداتي بر آن وارد است، از جمله آن كه شما شخصيت مقتدري چون زليخا را خرد كرديد. زليخايي كه در تاريخ همواره از قدرت، اقتدار و عظمت آن ياد شده است و حتي حافظ شيرازي هم به اين نكته اشاره كرده است. قاعدتاً يكي از اصلي‌ترين مواردي كه باعث برجسته شدن شخصيت حضرت يوسف(ع) مي‌شود، علاوه بر زيبايي و عصمت، ايستادگي در برابر زني مقتدر و مستحكم به نام زليخا است، نه زليخايي كه اينچنين در سريال شما ضعيف و شكننده است. اين طور فكر نمي‌كنيد؟
- به نظر من زليخا در سريال يوسف(ع) با قدرت و اقتدار برخورد مي‌كند و به يوسف مي‌گويد كه من صاحب تو هستم و تو برده مني و هر چه از تو بخواهم بايد برآورده كني.

* اتفاقاً يكي ديگر از ايراداتي كه به اين سكانس وارد مي‌كنند ديالوگ زليخا است كه به يوسف(ع) مي‌گويد: «من مي‌خواهم خودم را در اختيار تو بگذارم»، چرا كه زليخا يوسف را براي خودش مي‌خواست نه اين كه بخواهد خود را در اختيار يوسف قرار دهد؟
- زليخا چه مقتدر باشد چه شكننده اين عين آيه قرآن است كه زليخا مي‌گويد من براي تو هستم و در قرآن بيان شده است كه زليخا به دنبال رسيدن به نفسانيات خودش بوده است، ضمن اين كه اين مسأله با بينش مذهبي ما هم در تضاد است. ما نمي‌توانيم زن شوهرداري كه به دنبال خيانت و گناه است را مثبت و مقتدر نشان بدهيم. اين زن به دنبال هواي نفس خودش است، شايد بعدها تغيير كند اما در اين مرحله به دنبال نفسانيات است و گناهكار است.

* از نقش زليخا كه بگذريم انتقادات بسياري متوجه نقش يوسف(ع) است. عده‌اي معترض هستند كه چرا شما چهره يوسف را نشان داديد و اي كاش اجازه مي‌داديد بكر بودن چهره يوسف(ع) و تصويري خيالي كه هر كس از اين چهره در ذهن دارد دست نخورده باقي بماند.
- ما به روايات و دستورهاي دين گوش مي‌كنيم. در دين مقدس اسلام نسبت به نشان دادن چهره انبياي الهي هيچ منعي وجود ندارد و تنها به تصوير كشيدن چهره پيامبر اكرم(ص) و ائمه معصومين(ع) نهي شده است، كما اين كه در همين كشور خودمان قبلاً ده‌ها فيلم مذهبي كه غربي‌ها ساخته‌اند و انبياء را به بدترين شكل به تصوير كشيده‌اند، نمايش داده‌ايم و هيچ‌كس هم اعتراضي نكرده است.

* اما قبول داريد كه چهره يوسف(ع) يك چهره خاص است؟
- ببينيد قداستي كه برخي از ما براي نشان دادن چهره انبياءالهي قائل مي‌شويم بيشتر متأثر از نظرات شخصي و سليقه مذهبي خودمان است. من گمان مي‌كنم اگر چهره قهرمان يك فيلم نشان داده نشود تأثير چنداني نخواهد داشت، چرا كه بيننده نمي‌تواند با آن ارتباط برقرار كند.

* يعني شما با فيلم محمد رسول الله (ص) ارتباط برقرار نكرديد؟
خير. در اين فيلم، با شخصيت محمد رسول‌الله به عنوان پيامبر عظيم‌الشأن اسلام در آن حد كه بايد، ارتباط برقرار نكردم، اما با حمزه به عنوان عموي پيامبر خيلي خوب ارتباط برقرار كردم. البته از آنجايي كه مصطفي عقاد كارگردان بزرگي بوده و بازيگران برجسته‌اي هم در فيلم حضور داشتند و همچنين هزينه هنگفتي براي ساخت آن خرج شد، اين فيلم، فيلم خوبي از آب درآمد. به نظر من هنوز فيلمي كه حق مطلب را در مورد پيامبر اسلام(ص) ادا كرده باشد، ساخته نشده است.

* شما اشاره كرديد به هزينه‌هاي هنگفت فيلم محمد رسول الله (ص). مگر شما هم هزينه‌هاي ميلياردي براي ساخت سريال يوسف(ع) در اختيار نداشتيد؟
- ما يك مدير روابط عمومي داشتيم كه مجبور به اخراج وي شديم، به دليل اين كه ايشان به وظيفه‌اش به خوبي عمل نمي‌كرد. ايشان بعد از اين در مقطعي جريان مدير روابط عمومي سيمافيلم شد و شروع به دروغ‌گويي و سخن‌پراكني در مورد سريال يوسف كرد. جالب اين كه مسؤولان سيما فيلم كه خود از عوامل صدا و سيما بودند، مانع دروغگويي‌هاي ايشان نشدند. مسؤولان سيمافيلم رقم‌هاي دروغيني كه ايشان به عنوان هزينه ساخت سريال مطرح مي‌كردند را مي‌شنيدند اما سكوت مي‌كردند و اين هنوز هم براي من يك معماست. رقم‌هايي مثل 10، 12 و حتي 14 ميليارد تومان براي ساخت سريال يوسف(ع) عنوان شده است كه هيچ كدام واقعيت ندارد. قرارداد ما با صدا و سيما شش ميليارد و چهارصد ميليون تومان بوده كه البته هنوز نزديك به سيصد ميليونش را دريافت نكرده‌ايم. البته كمك‌هاي ناچيزي هم از منابع مختلف دريافت كرديم كه در كل بودجه ساخت سريال به 7 ميليارد تومان رسيد.

*‌‌ فكر نمي‌كنيد 7 ميليارد تومان مبلغ زيادي است؟
- خير. 7 ميليارد تومان در حال حاضر هزينه ساخت دو فيلم سينمايي فاخر است. مثل فيلم «روز رستاخيز» آقاي درويش و فيلم «ملك سليمان» آقاي بحراني. ما يك سريال 45 قسمتي ساختيم نه يك فيلم دو ساعته. آن هم يك سريال تاريخي با آن دكورهاي عظيم و هزينه‌هاي خاص خودش. ضمن اين كه همين الآن هم سريال‌هاي رتبه «الف ويژه» در حال ساخت هستند كه رقم‌هاي بالاي 18 ميليارد و 22 ميليارد هزينه كرده‌اند و البته هنوز هم ناتمام مانده‌اند.

* برگرديم به چهره يوسف (ع). به چه صورت فرد مناسب براي بازي در نقش يوسف (ع) را انتخاب كرديد؟
- ما نزديك به دو سال متوالي از افراد مختلف، اعم از حرفه‌اي و غيرحرفه‌اي تست گرفتيم. آلبوم‌هاي بسياري تهيه شد و مجدداً تك‌تك چهره‌هاي داخل آلبوم را بررسي كرديم و از ايشان تست گرفتيم و سرانجام آقاي زماني را انتخاب كرديم.

* آقاي زماني قبل از سريال «يوسف پيامبر» هم سابقه بازيگري داشت؟
- خير، ايشان اصلاً بازيگري نكرده بودند. چهره ايشان براي ايفاي نقش يوسف(ع) مناسب بود، ضمن اين كه از ايشان تست گرفتيم و احساس كرديم مي‌تواند از عهده اين نقش برآيد. بنابراين 5-6 ماه كلاس فشرده بازيگري بطور خصوصي براي ايشان برگزار كرديم تا براي ايفاي نقش آماده شود.

* قرارداد آقاي زماني به چه صورت بود؟
- ايشان تا نوروز 87 با ما قرارداد داشت و ماهيانه 500 هزار تومان دريافت مي‌كرد. سعي كرديم ايشان را تأمين كنيم تا نقش ديگري تا قبل از شروع سريال ايفا نكند. چرا كه بكر بودن چهره ايشان برايمان مهم بود. مثلاً آقاي اردلان شجاع‌كاوه نقش فرشته وحي را براي ما بازي كرد اما به دليل بازي در چند نقش كمدي، قبل از شروع سريال، اين نقش در ذهن بينندگان تخريب شد.

* در حال حاضر خبري از پروژه‌هاي جديد بازيگري آقاي زماني داريد؟
- ايشان هنوز براي بازي در فيلمي مشغول به كار نشده است و بنا هم ندارد تا پايان سريال «يوسف پيامبر» در نقش ديگري ظاهر شود. اين تصميمي است كه خودش گرفته و محبتي است كه به سريال دارد.

* راجع به بازيگر كودكي سريال «يوسف پيامبر» هم انتقاداتي شده است و عده‌اي معتقدند اگر جاي بازيگران يوسف و بنيامين عوض مي‌شد بهتر بود.
- شايد جاذبه‌هاي بصري بنيامين بيشتر از يوسف بود اما خشونتي كه در چهره بنيامين وجود دارد در چهره يوسف نيست.

* شما عنوان كرديد كه بكر بودن چهره حضرت يوسف(ع) برايتان مهم بود و دوست نداشتيد مردم ذهنيتي منفي از بازيگر آن در خاطرشان داشته باشند. در مورد بازيگر نقش حضرت يعقوب اين حساسيت وجود نداشت؟ با توجه به اين نكته كه آقاي پاك‌نيت قبلاً ‌نقش منفي هم بازي كرده‌اند، از جمله حضورشان در سريال روزي-روزگاي كه براحتي از ذهن بينندگان پاك نخواهد شد.
- بازيگران ديگري هم بودند كه مي‌توانستند اين نقش را بازي كنند اما به خاطر شخصيت مثبت و معتقدي كه از آقاي پاك‌نيت سراغ داشتم، همچنين توانمندي ايشان در بازيگري باعث شد كه انتخاب شوند.

* اين مطلب كه خودتان مايل به بازي در اين نقش بوده‌ايد حقيقت دارد؟
- بدم نمي‌آمد ولي رها كردن پشت دوربين در كارگرداني يك نقيصه است. كارگردان بايد پشت دوربين باشد تا بر كارش تمركز داشته باشد.

* حدوداً‌ 23 فيلم، كارتون و سريال از داستان حضرت يوسف(ع) ساخته شده است. شما تا قبل از ساخت اين سريال چه تعداد از آنها را ديديد؟
- من فقط يوسفي كه قبل از انقلاب در ايران ساخته شده بود را ديده‌ام. يك نسخه هم از ايتاليايي‌ها ديدم كه بسيار ضعيف بود و به نظر مي‌رسيد قصد تخريب و تحقير تمدن مصر را داشته‌اند. من در نديدن اين فيلم‌ها تعمد داشتم،‌ زيرا نمي‌خواستم از آنها تأثير بپذيرم.

* همزمان با پخش سريال يوسف در ايران، اين سريال با دوبله عربي از شبكه الكوثر پخش مي‌شود. آيا نظارتي بر دوبله سريال داريد؟
- متأسفانه من هنوز موفق به ديدن دوبله عربي سريال نشده‌ام. بر دوبله آن هم هيچ نظارتي نداشته و ندارم. فقط مشاوره‌اي با مدير دوبلاژ داشتم و بازيگران اصلي را معرفي كردم تا صداهاي بهتري برايشان انتخاب كنند.

* در حال حاضر برخي سايت‌هاي اينترنتي اقدام به ضبط سريال از تلويزيون و قرار دادن آن براي دريافت توسط كاربران مي‌كنند. قصد نداريد سريال «يوسف پيامبر» را پس از اتمام با كيفيت بالا و قيمت مناسب به دست مخاطبان و علاقمندان برسانيد؟
- سروش سيما چنين قصدي دارد و قرار است طي سه مرحله و در هر مرحله 15 قسمت از سريال را روانه بازار كند. تا آنجا كه بنده خبر دارم اولين 15 قسمت سريال براي پخش آماده شده است.

*‌ و صحبت آخر؟
- عده‌اي از سر دلسوزي و خيرخواهي از سريال انتقاد مي‌كنند. عده‌اي نيز با سينماي مذهبي مخالفند و انتقاد و كوبيدن سريال از سوي آنها امري عادي است. در اين ميان سكوت دوست براي بنده بي‌معني و غير قابل هضم است. متأسفانه در جنگي كه دشمنان عليه سريال «يوسف پيامبر» به‌راه انداخته‌اند من حمايتي از جانب دوستان نمي‌بينم و اگر هم حمايتي بوده است بسيار كم و نادر بوده. آيا دوستان اين سريال را يك سريال مذهبي و قابل دفاع نمي‌دانند يا اين كه نسبت به اين سريال بي‌تفاوتند؟ اگر يوسف يك سريال مذهبي نيست كه قصور از من است و سكوت دوستان قابل فهم. اما اگر اين طور كه از اخبار و شنيده‌ها بر‌ مي‌آيد سريال يوسف يك اثر مذهبي است، بي‌تفاوتي ايشان در مقابل اين همه عنادي كه آشكارا مي‌بينند براي من قابل درك نيست. لااقل روش مسلماني نيست، شيوه امر به معروف نيست.
بنده شخصا‌ً وظيفه خود مي‌دانم كه زمينه رشد و تشويق آثار مذهبي را فراهم كنم و اگر اثر خوبي در تلويزيون ببينم تماس مي‌گيرم و كارگردان آن را تشويق مي‌كنم و يا در محفلي از آن اثر تعريف مي‌كنم ولي متأسفانه خيلي از مذهبيون ما سكوت كرده‌اند و دشمن با تمام توان و عنادش اين سريال را مي‌كوبد و هيچ كس هم چيزي نمي‌گويد. اين براي من به هيچ وجه قابل فهم نيست.

* با اين صحبت‌هايي كه فرموديد باز هم منتظر كار جديدي از سوي شما باشيم يا خير؟
- با اين همه عنادي كه با سريال يوسف صورت گرفت و با اين همه بي‌تفاوتي و بي‌مهري‌اي كه دوستان نسبت به ما داشتند ديگر انگيزه‌اي براي كار كردن ندارم. واقعاً نمي‌دانم براي چه كسي بايد كار كنم؟!
 
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.