نظر منتشر شده
۷
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 38355
غزه و تاوان دموکراسي «بيش از اندازه»
تاریخ انتشار : جمعه ۲۰ دی ۱۳۸۷ ساعت ۱۱:۱۵
1.  خبر حملات ددمنشانه رژیم صهیونیستی به غزه و کشتار بی امان مردمانی که از مدتها قبل مرگ تدریجی خود را در شرایط محاصره غذایی و  دارویی تجربه کرده بودند با خبر کوتاه درگذشت ساموئل هانتینگتون نظریه پرداز «جنگ تمدنها» همزمان شد. برداشت اولیه از تقارن این دو خبر شاید این باشد که نظریه «جنگ تمدنها» بر خلاف صاحب آن هنوز نمرده است. «جنگ تمدنها» نسخه ای بود برای نظام جهانی سرمایه داری که پس از جنگ سرد در بحران بی دشمنی به سر می برد. و البته که بی دشمنی برای نظام سلطه تا سر حد مرگ خطرناک بود. هانتینگتون، این نظریه پرداز/کارمند دلسوز نظام سلطه با تردستی ماهرانه ای دشمنان تازه ای برای حگمرانان نظام موجود به تصویر کشید. روشن بود که او از بیم متهم شدن به دین ستیزی یا نژاد پرستی نمی توانست صریحا از «اسلام» یا از «نژاد» خاصی به عنوان دشمنان آتی نظام سرمایه داری نام ببرد. لذا مفهومی مبهم و نسبتا منسوخ در علوم انسانی جدید – یعنی «تمدن» - را بکار گرفت و پیش بینی کرد – و در واقع نسخه تجویز کرد - که نزاعهای آینده نزاع میان تمدنها خواهد بود. از قضا مهمترین معارضان آینده نظام سرمایه داری جهانی – که او آنرا «تمدن غرب» می نامید – در نگاه او «تمدن اسلامی» نام داشت. برخی 11 سپتامبر را نتیجه عمل حکمرانان دنیای امروز به تجویز او می دانند. از ثمرات پایدار نظریه هانتینگتون همین بس که وحشت افکنی از اسلام و مسلمانان بصورت منظم جزء برنامه کاری نیروهای پلیس، سیستم های امنیتی و رسانه های برخی کشورهای ارویایی و آمریکایی شده است. اما آیا حمله اسراییل به غزه را می توان مربوط به «جنگ تمدنها» دانست؟



2. روز جمعه دوم ژانویه سال 2009 در حالیکه بسیاری از مردم انگلستان در تعطیلات سال نو به سر می بردند چند چهره سرشناس فرهنگی، هنری و سیاسی در یک کنفرانس مطبوعاتی به دفاع از مردم فلسطین پرداخته و حملات وحشیانه اسراییل به مردم بی پناه غزه را محکوم کردند. شرکت کنندگان این نشست خانم آنی لینوکس خواننده معروف راک، آقای آلکسی سایل کمدین یهودی، بیانکا جاگر مانکن و هنرپیشه دهه هفتاد و از فعالین سرشناس حقوق بشر، کن لیوینگستون شهردار سابق لندن و جرج گالووی نماینده پارلمان انگلستان بودند. همگی آنها روز بعد نیز در صف اول راهپیمایی دهها هزار نفری مردم لندن در میدان ترافالگار شرکت کرده و به نفع مردم غزه و علیه جنایات اسراییل سخنرانی کرده و یا شعار دادند. با توجه به اینکه هیچ یک از این افراد به به آنچه هانتینگتون «تمدن اسلام» می نامد تعلق نداشته و بلکه بعضا از مصادیق بارز «تمدن غرب» هم هستند، چگونه می توان اقدام آنها را بر اساس نظریه «جنگ تمدنها» تفسیر کرد؟ از سوی دیگر همراهی و همسویی برخی حاکمانان کشورهای اسلامی با اسراییل چه می شود؟   سکوت در برابر این جنایات و حتی توجیه شدن آنها توسط برخی مسلمانان مدعی میانه روی و روشنفکری را چگونه می توان با «جنگ تمدنها» توضیح داد؟ به نظرم برای آنکه میان هانتینگتون و جنایات کنونی اسراییل در غزه رابطه برقرار کنیم باید قدری به گذشته بازگردیم.  



3. ساموئل هانتینگتون در سال 1975 یعنی دو دهه پیش از آنکه به واسطه نظریه «جنگ تمدنها» به شهرت برسد به اتفاق همکارانش کتابی به سفارش دولت آمریکا با عنوان «بحران دموکراسی» تهیه کرد و در آن نسبت به پیامدهای «دموکراسی بیش از اندازه» در جامعه آمریکا هشدار داد.1 از نظر او مشارکت بیش از اندازه مردم در قالب سندیکاهای کارگری و نیروهای نو ظهور اجتماعی نظیر جنبش سیاهان و جنبش زنان دموکراسی آمریکا را با خطرات جدی مواجه کرده است. از نظر هانتینگتون حکومت می بایست مانع از «مشارکت بیش از حد» برخی از طبقات و گروههای اجتماعی در امور سیاسی شده و اجازه ندهد خواسته های آنها از دولت بی اندازه فزونی یابد. همانگونه که از تناقض این گفته پیداست مراد هانتینگتون از دموکراسی چیزی جز نظام سرمایه داری  نبود که البته در زمان جنگ سرد بطور خودکار در برابر نظام کمونیستی شوروی به عنوان نماد دموکراسی شناخته می شد. به باور برخی صاحب نظران رهنمودهای این نظریه پرداز/کارمند دولت آمریکا نقش به سزایی در شکل گیری سیاستهای محافظه کارانه و سرکوبگرانه ای از قبیل ریگانیسم و تاچریسم در دهه هشتاد داشت.



4. چندی قبل میزگردی در رادیو چهار بی بی سی درباره دموکراسی برقرار بود و شرکت کنندگان به این موضوع می پرداختند که ایا دموکراسی لزوما به نتایج درست می رسد. یکی از شرکت کنندگان که رواشناس بود صریحا به نفی نسبت دموکراسی و نتیجه گیری های منطقی در سطح کلان پرداخت. از نظر او تحقیقات نشان داده است که معدل رفتار یک توده انبوه انسانی در تست های روانشناسی نتایجی معادل رفتار یک کودک یازده ساله را نشان می دهد. دیگر شرکت کننده این میزگرد که یک تحلیلگر سیاسی بود هم تاکید کرد که همه می دانیم که دموکراسی ممکن است اشتباه کند. مثالی او که او برای این ادعا ذکر کرد جالب بود. پیروزی حماس در انتخابات فلسطین از نظر او یکی از مصادیق «اشتباه دموکراسی» بود!



5. به باور من پروژه سیستماتیک قتل عام مردم غزه که ابتدا از طریق تحریم و محاصره و مرگ تدریجی به واسطه فقدان آب و غذا و دارو دنبال شد و اکنون با بمب و موشک و تانک سرعت بیشتری یافته است مجازاتی است که سران نظام سرمایه داری لیبرال برای این «اشتباه دموکراسی» تعیین کرده اند. از نظر حکمرانان دنیای امروز مردم فلسطین اساسا صلاحیت این اندازه دموکراسی را نداشتند و گرنه از دل چنین دموکراسی نباید نام حماس خارج می شد. دموکراسی تا جایی معتبر و محترم است که منافع ایدئولوژی لیبرالیسم را به خطر نیاندازد. هرگاه این ایدئولوژی و منافع آن در معرض خطر باشد  توصیه های جناب هانتینگون برای سرکوب صداهای معترض و مخالف در دستور کار قرار می گیرد.



6. بنیان نظام کنونی حاکم بر جهان بر نژاد پرستی استوار شده است. بنیان اسراییل نیز بر نژادپرستی استوار شده است. همانگونه که عقل مدرن عصر روشنگری اروپا اشغال سرزمین های دیگران و به اسارت کشیدن انسانها و دزدیدن ثروتها و منابع آنها را تحت عنوان ماموریت جهانی نژاد سفید برای متمدن کردن «دیگران» توجیه می کرد، امروز هم هر جنایتی که اسراییل مرتکب شود در منطق نژادپرستانه نظام سرمایه داری لیبرال مشروع است. از نظر آنها مهم این است که اسراییل بخشی از دنیای به اصطلاح آزاد و دموکراتیک و پیشرفته است و اعراب فلسطینی بادیه نشینان بی فرهنگ و وحشی ای هستند که باید «تربیت» شوند. چندی قبل مقاله ای می خواندم درباره بازنمایی اسراییلی ها و فلسطینی ها در مطبوعات انگلیس. نتایج تحقیق نشان می داد که در اغلب موارد گزارشهای مربوط به فلسطین از روستاهای دور افتاده تهیه شده و با مردمان فاقد امکانات جدید زندگی گفتگو شده  در حالیکه گزارشهای اسراییل از مرکز کلان شهرها تهیه شده و طرف گفتگو مردم تحصیل کرده طبقه مرفه بوده اند. صرف نظر از محتوای چنین گزارشهایی روشن است که روان ناخودآگاه مخاطب معمول اروپایی خودبخود با کدام طرف این گزارشها همذات پنداری می کند.



7. با همه این اوصاف از انجا که دوره انحصار رسانه ای نظام سلطه دیگر به پایان رسیده است، پوشاندن حقیقت بسیار دشوار شده است. امروز هرکس دنبال حقیقت باشد گزینه های رسانه ای بیشتری برای وصول بدان در دسترس دارد. بواسطه وجود همین رسانه های آلترناتیو است که حتی شبکه اسکای نیوز رابرت مرداخ هم وادار می شود برای عقب نماندن از قافله، کشتار زنان و کودکان غزه به دست اسراییل را به تصویر بکشد. همین تصاویر است که رفته رفته چهره وقیح رژیم صهیونیستی را از پس 60 سال بزک نمایی و مظلوم نمایی آشکارتر کرده است. نمی دانم شما تصویر چهره های سران دولت اسراییل در شب نخست اعلام حمله هوایی به غزه را دیدید یا نه؟ برای من چهره اولمرت و لیونی و باراک در آن شب بیش از آنکه سرمست قدرت و ظفرمندانه نشان دهد وحشت زده و پریشان می نمود.  این وضعیت برای کسانی که قصد داشتند خبر حمله اعلام کنند بسیار عجیب بود. گویی از پیش می دانستند که دست به چه قمار خطرناکی زده اند. شاید هم از بر ملا شدن بیش از پیش ماهیت پلید این رژیم در پس این حمله و یا احتمال فروپاشی درونی هراسان بودند. حتی اگر هیچ حجتی بر پیروزی نهانی مظلومان بر ظالمان نداشتیم، و حتی اگر تقارن معنادار این وقایع هولناک با ایام عزاداری حضرت سید الشهدا (س) هم نبود، همآن چهره های بیمناک و پریشان کافی بود تا ما را به آینده ای روشن و نزدیک نوید دهد.





 
 
faraz
۱۳۸۷-۱۰-۲۰ ۱۲:۳۸:۲۶
مقاله بسيار جالبي بود. بخصوص بند 4 و 5. بعد از پيروزي حماس در انتخاباتي كه آمريكا مدافع اصلي آن بود، با وقاهت تمام زدن زير همه چيز.
با اين حال من توصيه مي كنم براي ديدن سمت ديگر قضيه دوستان كتاب 1984 اولورت را هم بخونند. (99058)
 
عبدل
۱۳۸۷-۱۰-۲۰ ۲۲:۰۳:۲۹
جالبه پس اصل دوموکراسی نیست اصل چیز دیگری است که دموکراسی باید به آن برسد. پس اگر توانستیم بدون استفاده از دموکراسی به حالت مطلوب برسیم دیگر نیازی به دموکراسی نداریم. آزادیخواهان ایرانی ببینند روی دیوار چه کسی دارند یادگاری می نویسند (99097)
 
محسن باقرزاده
۱۳۸۷-۱۰-۲۱ ۰۱:۵۴:۴۹
دموکراسی غربی نمیتواند برای مشارکت همه اندیشه های سالم اجتماعی جایی در قدرت سیاسی و حزبی باز کند،برای اینکه سیاستمداران غربی دارای اصول و ارزش های ثابت و همچنین ارزش هایی که دارای ریشه در تمدن انسان داشته باشد، نیستند.
تمدن غربی هروقت اقتضا کند مصداقی را ارزش دموکراسی تشخیص میدهند و هر وقت که بخواهند،چشم خود را بر همه چیز می بندند و منافع اقتضایی آنان بر اساس محور دنیا مداری اندیشه های سیاسی شان را می سازد.
و الا کدام تمدن شریف، کدام نوع حکومت شریف و کدام انسان سالم و شریف وجود دارد که به اسراییلی که تا دندان مجهز و مسلح است حق بدهد که بر سر انسانهای بی دفاع که دوست دارند مدیران کشورشان را خودشان انتخاب کنند،بمب بریزند.
به نظر من غربی ها توان و منبع علمی غنی برای تدوین و تنظیم تمدن متعالی برای بشر را ندارند،چرا که آنها از زمان تصرف آمریکا توسط کریستف کلمب و هند توسط انگلیس و الجزایر توسط فرانسه و...با قتل و کشتار و وحشی گری خود را به صندلی حاکمیت چسبانده اند، نه با دموکراسی و حاکمیت مردم بر مردم.
و تنها تمدن اسلام و تمدن ادیانی که تکیه بر ارزش ها و اصول ثابت و ماندگار الهی دارند،میتوانند برای نوع و نحوه مشارکت مردم در قدرت مدل جاودانه ارائه کنند.تنها اندیشه ای که دست از استثمار بشر بر می دارد آن اندیشه ای است که معتقد باشد دنیا مزرعه ی آخرت است. آن اندیشه ای که به خون انسانها-به مال انسانها-به ناموس انسانها-به اشک چشم بشر احترام عملی بگذارد و این نگاه لطیف و زیبا در تربیت یافتگان مکتب سیاسی اسلام به وضوح دیده میشود.
هیچ مسلمان واقعی بر اساس آموزه های دین دست به ترور و رفتار ناجوانمردانه نمیزند،مگر آنکه اسلام را در مکتب غرب و اسراییل آموخته باشد. (99106)
 
faraz
۱۳۸۷-۱۰-۲۱ ۰۲:۴۶:۰۷
چند تو خوانی ام که هان!
جامه رها کن و بیا!
نیست وطن لباس تن
تا که ز خویش برکنم

غرب وطن نمی شود، خانۀ من نمی شود
شرق کهن نمی شود
خانه چرا دگر کنم

مهر وطن سرشت من، دوزخ آن بهشت من
روز و شبان و دم به دم
دم ز وطن وطن زنم
روحش شاد باد (99109)
 
علی رادفر
۱۳۸۷-۱۰-۲۱ ۰۳:۵۴:۱۸
مقله جالبيست اما متاسفانه نويسنده دچار همان اشتباه عوامانه ميشود! بدرستی از قدرت رسانه ای و سلطه خبری اسراييل ميگويد اما بعد فريب بازی رسانه ای اسراييل را ميخورد. اسراييل پنجمين ارتش قدرتمند دنيا را دارد. مظلومترين مردم جهان را در سکوت تهوع آور مدعيان حقوق بشر و دموکراسی قتل عام ميکند.غذه باريکه40 کيلومتريست در محاصره.موشک ندارد حماس, اينها راکت دست سازند.اما رسانه های اسراييل و غرب بزرگنمايی ميکنند تا خوی ددمنشانه و اهداف پليد اسراييل را بپوشانند و جنايات وحشيانه را توجيه کنند. وزير خارجه اسرايل از اين بی پناهان نميترسد.18ماه است که در سکوت ذلت بارجهانيان از ورود سوخت ، غذا و دارو به ميزان کافی به غذه جلوگيری کرده اند از شروع حمله زمينی اب را هم بسته اند برق هم که ماههاست نيست و از شروع حمله کاملا قطع است.
يک ماه پيش ديدبان حقوق بشر سازمان ملل که خود يهوديست خواستار محاکمه سران اسراييل در دادگاه بين المللی به اتهام جنايت عليه بشريت شد و اقداماتشان را به نازيها تشبيه کرد. تازه اين قبل از شروع جنگ بود. نه اينها از جنايت ترسی ندارند. حالا هم که جنگ شروع شده و مخالف عهدنامه های جهانی از کمک به مجروحان جلوگيری کرده غير نظاميان و کودکان را در بيمارستان و مدرسه وخانه عمدا هدف ميگيرند.خوب از تانک و ناو و F16 برای قتل عام و از رسانه برای توجيه ان استفاده ميکنند. از قرار معلوم قبل از کنفرانس آرايش گران می آيند تا برخلاف هميشه بجای آرايش طوری گريمش کنند که به نظر برسه شرايط جنگی در اسراييل حاکمه و مورد حمله قرار گرفته تا مردم جهان از قتل عام فلسطينيها شوکه نشن و وقتی ايشان گفت حماس حمله را با موشکباران اسراييل شروع کرده باورش کنند.
چنين تحليلهای سطحی نشان ميدهد که هنوز شرايط بازی در جهان مدرن را درک نکرديم. وقتی خودمان گول ميخوريم چه توقع ازمردم غرب؟ بعدم انقدر يه نظريه را بزرگ نکنيد از اسمش پيداس چيه، فقط يک نظريه است. اگر مردم آمريکا ياانگليس بدانند اسراييل چه ميکنه مليونی تظاهرات ميرن هيچ بلکه دولتشان را مجبور به مقابله با اسراييل ميکنند.اما اينجا اخبار يکطرفه هست و مردم نميدانند.شما از يک طرف از کنترل رسانه ای ميگی از يه طرف فکرميکنی همه رفتارها مردم بر اساس نظريه برخورده وگيج ميشی چرا لندنيا تظاهرات آمدن.خوب آقا اينها که آمدن چون از جنايات اسراييل با خبرشدن. چاره هم اينه که سعی کنيم بقيه را با خبر کنيم. (99110)
 
۱۳۸۷-۱۰-۲۱ ۱۷:۳۳:۱۸
الآن به سایت مراجعه کردم، مطلب زیر را دیدم:
غزه و تاوان دموکراسي «بيش از اندازه»
شهاب اسفندیاری - ۲۰ دي ۱۳۸۷

\"دموکراسی\" تا جایی معتبر و محترم است که منافع \"ایدئولوژی لیبرالیسم\" را به خطر نیاندازد.
مشارکت در بحث (5 اظهار نظر - 0 نظر در صف انتشار - 6 نظر غیرقابل انتشار)

اما من اظهار نظر داشتم، و اظهاراتم لایق! و قابل! سانسور نبود! و رو سایت هم نمی‏بینم. می‏شه بفرماین کجا رفتن عقاید من؟
به نظر خودم، اظهارات من، مرتبط با مطلب اصلی، بدون کنایه و توهین و ... بوده.
یا لااقل راهی رو پیشنهاد بفرماین که من هم بدونم چرا کجاش گیر داشت؟ ببخشید. متشکرم. (99202)
 
saied Mortazavi
۱۳۸۷-۱۰-۲۱ ۱۸:۱۹:۱۴
salam

how are you doing? could you please translate this article in ENGLISH too.

thanks.
P.S. This is a grat article (99207)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.