پایگاه خبری الف 14 مرداد 1396 ساعت 10:12 http://alef.ir/vdcf1cdjyw6d1ea.igiw.html?498791 -------------------------------------------------- عنوان : کمدی محافظه کار بخش تعاملی الف - مجید محمد زمانی -------------------------------------------------- متن : بی شک مهران مدیری با بیش از سی سال سابقه با همه فراز و فرودش، به عنوان سرشناس ترین فعال ژانر کمدی ایران شناخته می شود. از خوانندگی و بازیگری تا کارگردانی و تهیه کنندگی. از "ساعت خوش" تا "ساعت 5 عصر"...  "ساعت 5 عصر" اولین فیلم سینمایی مدیری با حواشی تبلیغاتی اش از اکران خصوصی اش برای هنرمندان و سیاسیون گرفته تا رکورد شکنی فروش روزانه آن، نشان از پتانسیل فیلم جهت قرار گرفتن در صدر پرفروش های امسال دارد. فروشی که بیشتر مدیون شهرت و برند خود مدیری است تا خود اثر سینمایی... "ساعت 5 عصر" مدیری، کمدی کلاسیکی در ساختار اپیزودیک است که بیشتر به دنبال خلق موقعیت های کمیک بوده ولی همچون سریال های قبلی مدیری، فرصت شخصیت سازی ندارد. تنها شخصیت محوری داستان، پای ثابت سریال های مدیری، سیامک انصاری است که  با نام مهرداد پرهام- در نقش وکیل دادگستری- بازی می کند. جوان آرامی که رفتارهای اخلاقی او سبب گرفتاری و سرگردانی او در شهر می گردد... از  اقدسیه گرفته تا بهشت زهرا... در این فیلم، استفاده خوب از دوربین و شلوغی صحنه ها، کادر تصاویر را برای پرده سینما مناسب کرده بود و صحنه خالی بصری، کم دیده می شد. همچنین با به کارگیری صدای واقعی صحنه ها، نیازی به موسیقی متن احساس نمی شد. بی اعتمادی بین اعضای خانواده، زندگی آپارتمانی، بیمارستان، قبرستان، رانندگی، مترو، دستفروشی، فیلم های سلفی، اعتراضات کارگری، وزارت اطلاعات و در آخر بانک..... که فعالیت ها و مقتضیات های یک زندگی معمولی شهریست، در این فیلم با کمی چاشنی اغراق و با تیکه های هوشمندانه ی سیاسی مورد انتقاد قرار گرفت. روایتی بسیار معمولی و یا شاید محافظه کارانه! برای دورماندن از حاشیه های کمدی هایی همچون پاورچین، مرد هزار چهره، در حاشیه، و حتی دورهمی! تیغ انتقاد مدیری این بار بسیار کند بود بدون هدف قرار دادن مخاطبی خاص. در این فیلم، مشکلات آپارتمان نشینی در حد پول ندادن شارژ خلاصه شد و درگیری ها هم مصنوعی بود. مشکلات بیمارستان ها، در حد شلوغی و هزینه های زیاد درمان بدون چاشنی طنز نمایش داده شد. مهربانی و معالجه آن خانوم پرستار نیز بسیار مصنوعی و بیشتر بخاطر علاقه شخصی اش به پرهام بود تا از روی وظیفه شناسی. قبرستان نیز، تار نواختن نجفی در مراسم خاکسپاری آن هنرمند، بسیار خشک و بی روح بود و مشخص نشد، چرا این مراسم منجر به حمله نیروی انتظامی گردید. استفاده از اغراق معکوس نیز برای برخی شخصیت ها هرچند بیش از حد خشک بود ولی فضای فیلم را کمی مثبت نمود. مانند بازپرسی که در برخوردبا متهم خیلی باعتماد و مهربان بود و کارمندی بانکی که بیش از حد وظیفه شناس بود. افرادی که اسیر چارچوب های شغلی خود نشده بودند. داستان فیلم نشان داد که کنش های اخلاقی شخصیتی همچون مهرداد پرهام، بخاطر بستر تعاملات نامناسب زندگی شهری، الزاما منجر به پیامدهای مثبت برای وی نمی شود. پول شارژ هسایه ها را دادن، خرج دفن و ناهار میت را دادن، کمک مالی به دیگران کردن، اعتماد به نزدیکان و اعتراض به زخمی شدن کارگران، همه کنش های اخلاقی هستند ولی بخاطر بستر نامناسب منجر به درد سر برای پرهام می شوند؛ از شکستن سر گرفته تا حضور در وزارت اطلاعات .. فیلم به طور غیر مستقیم همه این درد سرها و مشکلات را متاثر از تعاملات ناصحیح اقتصادی و معیشتی امروز اجتماع می داند. زنی که در خارج از کشور نسبت به همسرش بی اعتماد است، نظام بانکی استرس زایی که فکر آبروی افراد نیست، همسایه ای که در محله اقدسیه پول شارژ خود را نمی دهد، دختر پولداری که خلاف جهت همه رانندگی می کند، پیر زنی که پول دفن میت خود را ندارد، دستفروشان و فرشندگانی که هرچه بخواهند به مشتری می اندازند، راننده تاکسی فقری که معتاد و متوهم شده، اعتراضات کارگران به خاطر بیکاری و وضع بد معیشت که به مساله امنیتی تبدیل می شود. به نظر این بار مخاطب مدیری بیشتر خود مردم اند تا قدرت. قرار گرفتن در بستر این حوادث، نشاط پرهام جوانی که صبح خود را با موزیک آغاز کرده بود، تبدیل به خستگی و ناامیدی در ساعت 5 عصر  می کند. هر چند در این اجتماع، معدود افراد خوبی بودند که بارقه های امید به زندگی را برایمان باقی می گذاشتند ... مدیری با تلاش محتاطانه ی خود سعی کرد، با نشان دادن یک زندگی معمولی، مخاطب خود را به راحتی جای پرهام گذاشته و در زندگی روزانه خود بیشتر تامل نماید. چنانچه در پلان آخر، دوربین  موبایل به سمت مخاطب گرفته شده و صدای تشویق حضار می آید...! که البته شاید با فضای رئال فیلم، خیلی تناسب نداشت.   به خلاف کمدی های امروز سینمای ایران که با لودگی، بی ادبی، تیکه های جنسی و سیاه نمایی فانتزی به هر قیمتی حاضرند، مخاطب را بخندانند،" ساعت 5 عصر" مهران مدیری، کمدی واقعگرا با رویکرد نقد رفتاری است که نیازمند تامل و رمزگشایی می باشد، از این رو نباید توقع قهقه ی مخاطب را داشت. باید دید که آیا این نوع کمدی می تواند ذائقه ی مخاطبان را عوض کند یا نه؟