پایگاه خبری الف 23 بهمن 1395 ساعت 10:27 http://alef.ir/vdcfm0djvw6dj1a.igiw.html?442936 -------------------------------------------------- عنوان : تحقق اقتصاد مقاومتی نیازمند جهاد اقتصادی/ اقدام و عمل در حد شعار ماند! بخش اقتصادی الف، ۲۳ بهمن ماه 95 -------------------------------------------------- به عقیده کارشناسان، تحقق اقتصاد مقاومتی نه تنها، راه حل مشکلات اقتصاد ایران است، بلکه زمینه را برای داشتن اقتصاد مقاوم و حرکت به سمت رشد و توسعه ایجاد خواهد کرد، با این حال همچنان داشتن اقتصاد مقاوم و پویا در حد شعار مانده است و در برنامه ریزیها اثری از آن دیده نمی‌شود. متن : در چند سال اخیر واژه‌ی اقتصاد مقاومتی به ادبیات اقتصادی کشور وارد شد؛ از آن به‌عنوان داشتن اقتصادی مقاوم در برابر تکانه‌های داخلی و خارجی نام‌برده می‌شود تا تحریم، کاهش قیمت نفت و بحران‌های نتواند بر اقتصاد ایران اثرگذار باشد.   واژه اقتصاد مقاومتی، نخستین بار در شهریور سال 89 در دیدار رهبر انقلاب با کارآفرینان مطرح شد. تاکنون تعاریف متعددی برای آن عنوان‌شده است اما اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصادی درون‌گرا و برون‌زا و اقتصادی مقاوم و رو به رشد است.   رهبر حکیم انقلاب در روز 29 بهمن‌ماه سال 92 نیز سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی مشتمل بر 24 بند و تکیه اقتصاد بر تولید ملی و ظرفیت‌های داخلی، اقتصاد مردمی و دانش‌بنیان را ابلاغ کردند تا نقشه راهی برای تحقق آن و برون‌رفت از مشکلات اقتصاد ایران باشد. ایشان به نحوه اجرای اقتصاد مقاومتی انتقاد داشته و به دنبال اهمیت آن، نام سال جاری را هم «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» تعیین کردند تا گام جدی در این زمینه برداشته شود.   بااینکه حدود 40 روز تا پایان سال 95 باقی‌مانده است، نشانی از اقدام و عمل برای تحقق اقتصاد مقاومتی دیده نمی‌شود، هرچند دولت اقداماتی را انجام داده، اما این اقدامات، در حد اقدامات جاری بوده و آن‌طوری که بتواند اقتصاد ایران را مقاوم و مشکلات را حل کند، نبوده؛ البته دستیابی به اقتصاد مقاوم در کوتاه‌مدت امکان‌پذیر نیست، اما در برنامه‌ریزی‌های دولت مانند برنامه ششم و تدوین لایحه بودجه 96 نشانی از اقدام و عمل جدی و برداشتن گام اساسی برای اقتصاد مقاومتی دیده نمی‌شود.   گرچه 4 سال از ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری گذشته، اما بر اساس اظهارنظر اکثر کارشناسان و برخی مسئولان، این سیاست‌ها باوجود این‌که می‌تواند بسیاری از گرفتاری‌های اقتصادی کشورمان را در شرایط کنونی برطرف کند از سوی تصمیم گیران و مجریان، جدی گرفته نشده و متأسفانه در بسیاری از موارد تعلل خاصی در اجرای آن دیده می‌شود و هر میزان تأخیر برای اجرایی شدن آن باعث وارد شدن زیان به کشور است و با سردادن شعار، برای اقتصاد مقاومتی هیچ اتفاقی نمی‌افتد.   اینکه بگویم اقتصاد ایران آسیب‌پذیر است، بی‌راه نیست و اقتصادی ناکارآمد که با اتفاقات کوچکی و آسیب‌پذیر خود را در بازار ارز، بورس و اقتصاد ملی خود را نشان می‌دهد؛ همچنان تولیدکنندگان درگیر رکود حاکم بر اقتصاد هستند و با ادامه این روند ریشه تولید به‌زودی خشک خواهد شد و به‌جز گلدانی با گلی خشک‌شده چیزی نخواهیم داشت. در این اوضاع دولت بجای حمایت از تولید ملی، با مصوبه‌های خود راه را برای واردات کالا هموار می‌کند.   اقتصاد ‌ايران باوجود دارا بودن پتانسيل‌ها و ظرفيت‌هاي قابل‌توجه، با چالش‌هاي مختلفي ازجمله وابستگي به نفت (اقتصاد تک‌محصولی وابسته به نفت، مشکل اصلی اقتصاد‌ ايران است) و عدم شکل‌گیری بنيان‌هاي توليد مبتني بر اقتصاد دانايي، در راستاي دستيابي به رشد مستمر اقتصادي مواجه و بودجه دولت و بازار ارز وابسته به درآمدهای نفتی است.   اقتصاد دولتی وابسته به دلارهای حاصل از فروش نفت، مشکل عمده اقتصاد ایران است. کاهش وابستگی به نفت یکی از الزامات و راهبردهای اساسی در مسیر اقتصاد مقاومتی است که بر آن تأکید شده، ولی متأسفانه به آن بهایی داده نشد و سیاست‌ها به‌گونه‌ای اتخاذ نشد که این راهبرد عملی شود.   با اجرایی شدن برجام توانستیم سهم خود را از میزان فروش و صادرات نفت در بازارهای جهانی به دست بیاوریم، اما دولت در تدوین لایحه بودجه 96، آن را نفتی‌تر و سهم نفت نسبت به بودجه سال‌های گذشته بیشتر و وابسته‌تر شد و یا سهم صندوق توسعه ملی را که می‌بایست 30 درصد تعیین شود، به 20 درصد کاهش داد و یا اینکه اخیراً با مصوبه‌هایی راه را برای واردات کالا هموارتر کرده و این نشان از کم‌اهمیت بودن اقتصاد مقاومتی در چشم مسئولان حکایت دارد.   اقتصاد مقاومتی مختص به دولت نیست و هر سه قوه و همه مسئولین و آحاد مردم برای تحقق اقتصاد مقاومتی وظیفه‌دارند، اما نقش اصلی برای ریل‌گذاری بر عهده دولت و دولتمردان به‌عنوان سیاست‌گذار است. دولت 12 برنامه ملی برای سال اقدام و عمل بود نوشته است، اما اقداماتی که صورت گرفته، به برنداشتن گامی جدی در جهت اجرای سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی می‌تواند، اذعان کرد.   سیاست‌های اقتصاد مقاومتی بر توانمندسازی اقتصاد ملی، کاهش آسیب‌پذیری اقتصاد کشور در موضوعاتی مانند تأمین امنیت ‌غذا، تقویت نظام مالی و مدیریت ارزی، ارتقای کیفیت و رقابت‌پذیری تولید، افزایش تولید داخلی نهاده‌ها و کالاهای اساسی، به‌کارگیری از ظرفیت‌های علمی و خلاقیت و کارآفرینان برای رسیدن به اقتصاد دانش‌بنیان، رشد بهره‌وری، تقویت رقابت‌پذیری، کاهش شدت مصرف انرژی و اصلاح الگوی مصرف، افزایش قدرت مقاومت و کاهش آسیب‌پذیری اقتصاد کشور تأکید دارد و همگان موظف به اجرای آن هستند.   اجرای اقتصاد مقاومتی در اکثر کشورها اقتصاد مقاومتی درواقع، سیاستی است که در اکثر کشورها به‌نوعی اجراشده است. اقتصاد ژاپن به دلیل جنگ‌های پی‌درپی، متزلزل و دچار بحران بود؛ اما سیاستمداران این کشور به همراهی مردم با تکیه‌بر توانمندی‌های داخلی، توانستند از بحران خارج و مسیر پیشرفت اقتصادی را در پیش بگیرند؛ یا ویتنام پس از جنگ نابرابری که با امریکا داشت، توانست با روش اقتصاد مقاومتی و با تکیه‌بر منابع و توانمندی‌های داخلی، صنایع و کارخانه‌ها خود را تقویت کند و به رشد قابل‌توجهی و جایگاه خوبی دست یابد.   اقتصاد ایران هم می‌تواند با اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی در قالب یک برنامه‌ریزی منسجم، به اهداف کلی اقتصاد مقاومتی جامه‌ی عمل بپوشاند و برای تحقق آن نیازمند جهاد اقتصادی هستیم. تحقق این سیاست‌ها نباید در قالب یک شعار باشد و تک‌تک افراد جامعه باید به آن جامه‌ی عمل بپوشانند و به‌صورت یک فرهنگ عمومی تبدیل شود.   دولت وظیفه دارد شرایط اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی را فراهم کند تا اقتصادی مبتنی بر تولید داخلی، مشارکت مردم و بر پایه دانش محقق شود تا تمرکز و توجه به تولید و استفاده از ظرفیت‌ها و پتانسیل‌ها و سرمایه‌های داخلی و هدایت آن به بخش‌های تولیدی رخ دهد و فرهنگ تولید و مصرف کشور در جهت تقویت تولید، افزایش کارایی و اشتغال کشور بازنگری شود.   یکی از مشکلات اقتصاد ایران، ساختاری است و باید تحولی شگرف در این بخش رخ دهد، هرچند دولت اقداماتی مانند اصلاح نظام بانکی را پیگیری می‌کند، اما این موضوع کافی نیست و باید مشکلات ساختاری در اقتصاد کشور رفع شود و دولت بتواند با اصلاح و حذف برخی قوانین دست‌وپا گیر و بوروکراسی‌های پیچیده‌ و همچنین حل کمبود نقدینگی در بخش تولید، باعث رشد و کاهش هزینه‌ تولید فراهم شود و زمینه‌ی افزایش رغبت سرمایه‌گذاران برای ورود به عرصه‌ی تولید را فراهم آورد.   دولت باید مدیریت واردات، جلوی واردات کالاهایی که مشابه ایرانی آن تولید می‌شود را بگیرد زیرا واردات بی‌رویه به کشور، راهبردی است که باید اقدامات اساسی و تصمیم‌گیری‌های کلان درباره‌ی آن صورت گیرد تا تولید ملی بتواند روی پای خود بایستد.   سیاست‌های اقتصاد مقاومتی شروعی برای اصلاحات اقتصادی در کشور و باعث رشد و توسعه خواهد شد. اگر در برنامه‌ریزی‌های هدف تحقق اقتصاد مقاومتی باشد، اقتصاد کشور داری تاب‌آوری و در جهت حل مشکلات بیکاری، رفاه و معیشت مردم گام برداشته خواهد شد، اما اصلی‌ترین موضوع این است که دولت به اقتصاد مقاومتی اعتقاد داشته باشد نه اینکه به آن مانند یک شعار بنگرد.   آوردن واژه‌ی مقاومت در اقتصاد به این معنی است که اقتصاد با استفاده از ظرفیت داخلی بتواند در برابر هر آسیبی خود را حفظ کند و پویاتر شود؛ به‌طوری‌که تهدیدات خارجی ناشی از تحریم‌ها، کاهش قیمت نفت و بحران‌های جهانی نتواند بر اقتصاد کشور اثرگذار باشد. برای داشتن اقتصاد مقاوم باید این واژه به برنامه‌ریزی‌های اقتصادی کشور وارد شود نه مانند شعار با آن برخورد کرد؛ اما سیاست‌های اقتصاد مقاومتی امروز مانند قرآنی است که در طاقچه‌ی خانه وجود دارد، اما بجای خواندن آن و عمل نمودن به آن، فقط گاهی از آن گردگیری می‌شود و عمل به آن مانند شعاری شده که داده می‌شود و خبری از اجرا نیست.   برای حل مشکلات اقتصادی کشور چاره‌ای جز اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی نداریم، سیاست‌هایی که در سال اقدام و عمل، اقدام محسوسی برای تحقق آن، جز سخن گفتن و شعار دادن دیده نمی‌شود.