در دنیا نسبت افزایش جمعیت به مراتب بیشتر از افزایش محصولات کشاورزی است و فقط در برخی از کشورها تناسب این دو پیشرفت قابل توجه است، ولی معمولاً در کشورهای در حال توسعه اختلاف فاحشی بین افزایش جمعیت و میزان تولید محصولات کشاورزی وجود دارد و مردم آن کشورها دچار گرسنگی پنهان یا آشکار هستند. به همین دلیل توسعه کشاورزی پایدار با توجه به در نظر گرفتن جمعیت در حال افزایش، نیاز روز افزون برای تامین غذا، خسارت وارده به محیط زیست و بهره¬برداری بیش از حد از منابع طبیعی، از مقوله¬های بسیار مهم در دنیای کشاورزی امروز است. بنابراین به کارگیری بیوتکنولوژی بالاخص محصولات تراریخته، با هدف افزایش کیفیت و تنوع مواد غذایی، تولید گیاهان مقاوم به تنش¬های زیستی و غیرزیستی، کاهش مصرف سموم شیمیایی و کودها و همچنین افزایش کارایی و راندمان تولید محصولات کشاورزی، به عنوان راه حلی برای توسعه پایدار کشاورزی و تامین امنیت غذایی، بسیار حائز اهمیت است.
یکی از ابعاد امنیت ملی، امنیت غذایی است و عدم وجود امنیت غذایی به معنای فقدان امنیت برای جوامع بشری است. از آن جا که جمعیت جهانی به سرعت رو به افزایش است، این موضوع اهمیت نیاز به مواد غذایی را همپای رشد جمعیت جهانی کرده است. به عقیده متخصصان علوم کشاورزی، برای رسیدن به این مهم اصلاح روشهای سنتی زراعی و گسترش تولیدات کشاورزی به طور عام و محصولات تراریخته به طور خاص منجر به افزایش بهره وری میشود. بيوتكنولوژي كشاورزي فناوري مدرني است كـه از مرحله علوم محض گذشته و به عنوان يك صنعت تثبيت شده خـود را بـه جهان امروزي معرفي كرده است كه ميتواند باعث بهبود كيفيت زندگي به ويژه در كشورهاي در حال توسعه همچون ایران شود. بیوتکنولوژي از ظرفیت بالایی براي سودرسانی و اثرگذاري بر بخش کشاورزي، جنگل و پرورش آبزیان برخوردار است. فناوری مدرن بیوتکنولوژي دانشمندان را قادر می¬سازد که ژن¬هاي جدا شده از ارگانیسم¬هاي زنده را به ارگانیسم¬هاي هدف منتقل سازند و در نتیجه سرعت و دقت بیشتري را نسبت به روشهاي سنتی اصلاح بذر و نهال در اختیار بشر قرار دهند .در مقایسه با روش¬هاي سنتی اصلاح نباتات و اصلاح نژاد، بیوتکنولوژي موجب افزایش پایدار بهره ¬وري و فرآوري بهینه براي تقویت بهره¬برداري و تنوع محصولمیشود. بنابراین بیوتکنولوژي با معرفی محصولات تراریخته امکان تکیه کمتر کشاورزي بر سم و کود شیمیایی را فراهم کرده و همچنین می¬تواند موجب حفظ منابع ژنتیکی و مدیریت بهینه منابع طبیعی شود. ارزيابي¬هاي اخير نشان مي¬دهد كه حدود 800 ميليون نفر در كشورهاي در حال توسعه بـه طور مزمن دچار سوء تغذيه هستند اما امروزه تحولات گسترده علم و فناوری در جهان بـه خصوص در حوزه بيوتكنولوژي مدرن و توليد گياهان تراريخته اميدهاي فراواني را براي فراهم کردن امنيت غذايي و بهداشتي در راستاي اهداف توسعه پايدار در بین مردم ایجاد کرده است. از آنجا که امنیت غذایی به معنای علمی، روشی حساب شده برای رفع مشکلات غذا و تغذیه و چارچوب تعریف شده ای برای برنامه ریزی و مدیریت توسعه است، پس پایداری و ثبات امنیت غذایی لازمه ی هر جامعه ای است. جمعیت جهانی به سرعت رو به افزایش است که این موضوع روند افزایش نیاز به مواد غذایی را همپای جمعیت جهانی کرده است. با توجه به پیشرفت های چند دهه اخیر، مصرف سالانه مواد غذایی در حدود20٪ افزایش پیدا کرد، و با توجه به پیش بینی ها تا سال 2050 باید مقدار تولید محصولات غذایی در جهان دوبرابر شود. بنابراین برای رسیدن به این مهم در کنار استفاده از روشهای اصلاح سنتی زراعی، گسترش تولیدات محصولات تراریخته منجر به افزایش بهره وری می شود.
دانشمندان با اصلاح ژنهای یک گیاه ارقامی از آن را بوجود می¬آورند که نسبت به ارقام مشابه غیرتراریخته، محصول بیشتری تولید می¬کند یا برخی از ویتامین¬ها و مواد معدنی را که نوع غیرتراریخته فاقد آن است، دارا می¬باشد. این گیاهان که به نام تراریخته معروف هستند به دلیل کارایی بالا دارای اهمیت زیادی هستند. کشت این گیاهان منافعی را برای تولیدکنندگان (کشاورزان) و مصرف¬کنندگان در بر دارد، به عنوان مثال، علاوه بر اینکه محصول بیشتری عاید تولیدکننده می¬شود، مواد شیمیایی کمتری مصرف می¬شود. مصرف کننده نیز مواد غذایی ایمن¬تری را در نتیجه کاهش استفاده از مواد شیمیایی در تولید محصولات کشاورزی مصرف خواهد کرد. تاکنون محصولات تراریخته در گیاهان زیادی در جهان تولید شده¬اند که از آن جمله می¬توان سویا، جو، ذرت، کلزا، پنبه، سیب زمینی، سیبزمینی شیرین، چغندرقند، سیب، موز و غیره را نام برد. طبق برآوردها تـا سال 2030 ميلادي، جمعيت جهان به هشت ميليارد نفر می رسد، بنابراین افزايش كميت و كيفيت مواد غذايي ضرورتي اجتناب ناپذير است. در چنین شرایطی، نیاز به تولید مواد غذایی بیشتر، بیش از پیش احساس می¬شود و بیوتکنولوژی و به خصوص کشت گیاهان زراعی تراریخته می¬تواند از طریق افزایش محصول گیاهان زراعی و در نتیجه تولید غذای بیشتر در جهان، حفظ تنوع زیستی به عنوان یک فاکتور مهم در تولید محصول بیشتر، ایجاد منافع اقتصادی و اجتماعی برای جوامع مختلف و در نتیجه کاهش فقر در کشورهای درحال توسعه در تامین غذای میلیون¬ها نفر موثر باشد. موارد ذکر شده از مهمترین اهداف توسعه پایدار بر اساس تعریف سازمان کشاورزی ایالات متحده (USDA) است که به صورت قانونی در سال 1990درباره غذا، کشاورزی، حفاظت و فعالیت تجاری تدوین شده است. طبق این قانون، واژه کشاورزی پایدار به معنای یک سیستم یکپارچه از تولیدات گیاهان و حیوانات است که دارای کاربردهای مکانی خاصی بوده و در طولانی مدت انجام می¬شود. بنابراین تولید گیاهان تراریخته با خاصیت تحمل به علف¬کش¬ها و مقاومت به آفات و تنش¬های غیر زیستی (خشکی، شوری، سرما و...)، عملکرد بالاتر و افزایش کیفیت محصولات، کاهش هزینه تولید، کاهش فرسایش خاک و حفاظت از منابع طبیعی، دارای اهمیت بالایی در راستای توسعه کشاورزی پایدار است.
امروزه تولید غذا در جهان با چالش های تغییر اقلیم و افزایش جمعیت و رقابت بر استفاده از زمین های کشاورزی مرغوب روبه رو است، در حالی که از نظر متخصصین، غذایی سالم است که کمترین مخاطرات زیست محیطی و کمترین بهره وری از منابع غیر قابل تجدید همچون آب را به همراه داشته باشد. از اهداف مهم مهندسی ژنتیک تولید گیاهان تراریخته متحمل به تنش های زیستی و غیرزیستی است زیرا یکی از دغدغه های افراد برای تولید محصولات کشاورزی وجود تنش های زیستی است که از عوامل مهم کاهش عملکرد محصولات کشاورزی هستند و یکی از راه حل های غلبه بر این دغدغه کاربرد و استفاده از مهندسی ژنتیک است. در جهت حفظ امنیت غذایی و حرکت به سمت توسعه پایدار، بیوتکنولوژی کشاورزی یک محور اساسی است. گزارش ها حاکی از آن است که سالانه 80 میلیون نفر به جمعیت جهان افزوده می شود و فائو اعلام کرده است که برای جلوگیری از گرسنگی همه گیر در جهان تولید محصولات کشاورزی در طی دو دهه آینده باید 60 درصد افزایش یابد. در این راستا تولید و کاشت گیاهان تراریخته روشی امید بخش برای مدیریت بهینه ی بیماری ها (قارچ ها، ویروس ها، باکتریایی، نماتدی)، خشکسالی و تنش های محیطی، آفات و علف های هرز است که می تواند افزایش تولید محصولات کشاورزی در طی سال های آینده را سبب شود. بنابراین امروزه دانشمندان و متخصصان علوم غذایی خوشبین هستند که محصولات تراریخته شامل محصولات استراتژیک و فراموش شده به طور فزاینده¬ای توسط جامعه مورد پذیرش قرار خواهند گرفت، بویژه توسط کشورهای در حال توسعه که تغذیه مردم خود چالش بزرگی محسوب می¬شود. با توجه به اینکه جمعیت جهان که اکثر آنها در کشورهای در حال توسعه قرار دارند، با تغییر قرن در سال 2100 به حدود 10 میلیارد نفر خواهد رسید، یاداوری این نکته ضروری است که با فناوری دیروز نمی¬توان جمعیت فردای جهان را تغذیه کرد.