به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ مدتی است که هر رئیس‌جمهور آمریکا که به کاخ سفید راه پیدا می‌کند، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در لیست گروه‌های تروریستی قرار می‌دهد. داستانی که ظاهرا این روزها برای ابراز وجود واشنگتن لازم است. گزارش‌ها حاکی است که این بار ترامپ قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در لیست گروه‌های تروریستی را در دست بررسی دارد، هر چند که برخی از سازمان‌های نظامی-امنیتی آمریکا در این مورد به کاخ سفید هشدار داده‌اند. ترامپ از زمان ورودش به کاخ سفید در هفته‌های اخیر از ایران به شدت انتقاد کرده است.
نکته جالب ماجرا آنجاست که در این لیست آمریکایی، نامی از داعش، جبهه‌النصره، القاعده، منافقین و بوکوحرام به چشم نمی‌خورد، اما نام‌هایی چون سپاه پاسداران و حزب‌الله لبنان در آن حضور دارند؛ نیروهایی که فقط برای کمک به مردم مظلوم در سوریه، عراق و یمن وارد کارزار شده‌اند. گروه‌هایی که در هنگام نبرد از آسمان برای آنها کمک هوایی نمی‌رسد. 
این اتهام زنی‌ها علیه سپاه پاسداران در حالی مطرح می شود که هم اکنون سپاه پاسداران نقش پررنگی در جنگ علیه گروه های تروریستی از جمله داعش در عراق و سوریه دارد.
سپاه پاسداران از قدرتمندترین و با نفوذترین بازیگران در سوریه، افغانستان، عراق، لبنان و خلیج فارس است، حتی در یمن نیز آمریکا و عربستان، نفوذ نیروهای سپاه ایران را مهم‌ترین مانع خود می‌دانند. قرار دادن سپاه در لیست گروه‌های تروریستی، درها را به روی فرصت‌ها برای استفاده از دیپلماسی برای حل بحران‌ها خواهد بست.
تلاش نیروهای سپاه پاسداران در حفظ امنیت ملی و دفاع از انقلاب اسلامی تنها مربوط به مرز‌های کشور نبوده و فعالیت‌های آن در منطقه، رهگیری عوامل ضد انقلاب، ارتباط با گروه‌ها و جنبش‌های اسلامی منطقه، ارتباط با نخبگان و رهبران جنبش‌ها و هدایت و مدیریت برخی از این گروه‌ها در مبارزه علیه ظلم (که بر اساس قانون اساسی مبنی بر وظیفه جمهوری اسلامی در حمایت از ملت‌های ستم دیده صورت می‌گیرد) باعث شده است تا سپاه شناخت و تفوق زیادی بر اوضاع منطقه‌ای داشته باشد.
این مساله سبب شده تا در مناسبات امنیتی ایران با کشور‌های منطقه، سپاه پاسداران نقش مدیریتی داشته و طرح‌ها و برنامه‌های مربوطه را در راستای تأمین امنیت ملی هدایت کند. در واقع تفوق و برتری نیروهای سپاه در جزایر ایرانی خلیج فارس باعث شده تا کل منطقه خلیج فارس را تحت نفوذ خود داشته و مانع از تحرکات احتمالی نیروهای بیگانه شوند به گونه‌ای که حضور ناوچه‌های سپاه در این منطقه در نوع خود ایجاد بازدارندگی می‌کند. این نفوذ فزاینده باعث شده است تا معادلات قدرت در منطقه به نفع ایران تغییر یابد. در واقع نیروهای آمریکایی و انگلیسی که گمان می‌کردند با لشکرکشی به منطقه خلیج فارس و افغانستان می‌توانند در خلاء ناشی از عدم هژمون درمنطقه خود را قدرت بلامنازع قلمداد کنند اکنون متوجه شده اند که با وجود حضور پنج ساله آنها در این منطقه جمهوری اسلامی ایران با پشتیبانی توان سخت افزاری و نرم افزاری سپاه توانسته است به قدرت اول منطقه تبدیل شود؛ به گونه‌ای که آمریکا جهت برون رفت از مشکلات خود نیازمند مذاکره و کمک گرفتن از ایران است.
سپاه پاسداران از یک منظر محل تجمع نخبگان انقلابی و طراحان قیام‌ها و راهپیمایی‌های مردم در طول دوران انقلاب است. این موضوع سبب شده تا سپاه در میان اقشار مذهبی جامعه و توده‌های مردم دارای نفوذ زیادی باشد و همین مساله خود به خنثی سازی تحرکات ضد انقلاب و نفوذ سپاه در بین مردم کمک فراوانی می‌کند، چه اینکه وجود نیروهای بسیجی که بدنه اصلی جامعه محسوب می‌شوند در این زمینه بیش از هر چیز دیگری تأثیرگذار است.
کاخ سفید با مشورت لابی صهیونیستی آیپک سعی دارد از یک سو با تجهیز رژیم صهیونیستی بر میزان قدرت این رژیم در مقابل ایران و نیروهای حزب الله بیفزاید و از سوی دیگر با تخریب قدرت ایران از طریق تخریب سپاه مانع از نفوذ منطقه‌ای سپاه و جمهوری اسلامی شود. در این راستا باید به قراردادهای میلیاردی آمریکا به رژیم صهیونیستی اشاره کرد.
سپاه پاسداران ایران بخش جدا نشدنی نیروهای مسلح کشور است و لذا قراردادن سپاه پاسداران ایران در لیست گروه‌های تروریستی موجب خواهد شد که تمام نیروهای مسلح کشور در این لیست قرار بگیرند که چنین وضعیتی به معنی اعلان جنگ غیر رسمی آمریکا و ایران خواهد بود و حداقل نتیجه آن اینکه راه هرگونه همکاری مستقیم یا غیر مستقیم دو کشور درمورد بحران‌های منطقه بسته خواهد شد.
نیروهای مسلح ایران در خط مقدم مبارزه با داعش در سوریه، عراق و منطقه هستند. پیشرفت‌های روسیه در مبارزه با داعش در سوریه و آزادی حلب، بدون همکاری‌های گسترده با ایران مقدور نبود. حتی داعش تا آنجا جلو رفت که مقامات دولت کردستان عراق اعلام کردند که بدون کمک ایران، اربیل پایتخت اقلیم کردستان عراق سقوط کرده بود. امروز هم نقش نیروهای مسلح ایران در آزادی مناطق تحت اشغال داعش کلیدی است.
آمریکایی‌ها گمان می‌کنند سپاه نقش محوری و تصمیم‌گیر نهایی در موضوع هسته‌ای ایران بوده و مانع از حل مساله می‌شود. تصور باطل آنها بر این مبنا است که نیروهای سپاهی در پشت پرده به هدایت تیم هسته‌ای ایران پرداخته و با نفوذ در بین آنها مساله را به صورت رادیکال در می‌آورند که با دیدگاه‌های مقامات ایرانی متفاوت است.
آمریکایی‌ها گمان می‌کنند که فضای سیاسی ایران توسط نیروهای سپاه محدود شده و سپاه مانع از فعالیت گروه‌های در اقلیت است. آنها بر این تصورند که سپاه به صورت پنهانی به انسداد فضای سیاسی، فعالیت مطبوعات، احزاب و سازمان‌های غیر دولتی پرداخته و مانع از به قدرت رسیدن جریان‌های غیر همفکر می‌شود. مجموعه تصورات باطل باعث شده تا آمریکایی‌ها خود را با مانعی بزرگ مواجه دیده و زمینه‌های ستیز با آن را دنبال کنند.
آنچه مسلم است اینکه دولت آمریکا که روزی در حل برنامه هسته‌ای ایران مداخله جویی‌ها و موانع زیادی را باعث می‌شده و به عبارتی سعی می‌کرد با دستاویز قرار دادن این موضوع فشار‌های زیادی را بر ایران وارد کند، حالا تهمت زدن به سپاه انقلابی و پاره کردن برجام را در دستور کار خود قرار داده است.
در این راستا آمریکا با استفاده از اروپاییان و فشار بر آنها سعی می‌کند طرح‌های خود را عملی سازد. از این رو کاخ سفید ابتدا برخی از شخصیت‌ها و دانشمندان هسته‌ای ایران را مورد تحریم سیاسی قرار داد و با تحریم صادرات برخی از کالا‌ها به ایران و نیز تحریم بانکی ایران سعی نمود تا فشار‌های زیادی را بر جمهوری اسلامی وارد سازد؛ اما دیپلماسی ایران تا حد زیادی از این فشار‌ها را کاسته و تحریم شخصیت‌ها و دانشمندان هسته‌ای کشور نیز چندان موفقیتی برای آمریکا به همراه نداشت.
در هر حال ترامپ از روزی که به کاخ سفید نقل مکان کرده، تصمیمات عجیب و غریب کم نگرفته است. روزی که این دلقک دربار صهیونیسم در مرز آمریکا با مکزیک دیوارکشی کرد، نشان داد که به هیچ صراطی مستقیم نیست. از فردی که مهم‌ترین تجربه سیاسی‌اش عقد قرارداد با شاه مخلوع ایران برای ساخت کازینو در شمال ایران بوده، نمی‌شود انتظار شعور سیاسی داشت. حالا این کازینودار پولدار پس از تهمت زدن به سپاه انقلابی ایران، تهدید کرده که برجام را پاره خواهد کرد؛ ما نیز منتظر پاره شدن برجام هستیم تا نسخه آتش گرفته آن را به کاخ سفید پست کنیم.
