در بخشهای قبلی، روند اوجگیری شبکه خاندان یهودی «روتشیلد»(1) در اروپا و آمریکا و نهایتاً تسخیر «فدرال رزرو»(2) تشریح شد. سپس دیدیم جنگ اول جهانی برای این خاندان سه مزیت عمده و مهم دربرداشت:
اول؛ بهرهبرداری از کانال تکنیک قدیمی «ایجاد بدهی برای طرفین درگیری»
دوم؛ گرفتن موافقتنامه رسمی از انگلستان برای تشکیل سرزمین اسرائیل
و سوم؛ نابود کردن «پوند استرلینگ» بریتانیا که طی یک قرن، ارز جهانروا بود و جایگزینی آن با «دلار»
موارد اول و دوم در گزارش قبل {اینجا} بررسی شد. در گزارش پیش رو، علاوه بر تشریح موضوع سوم، کنشهای فعال این جریان در دو رویداد مهم «رکود بزرگ»(3) و «جنگ دوم جهانی» بررسی خواهد شد.
سست شدن پایههای پوند استرلینگ
یکی از فواید جنگ اول سست شدن پایههای پوند استرلینگ، برای جایگزینی «دلار» با این ارز قدرتمند بود. در قرن نوزدهم، پونداسترلینگ بصورت گسترده در خارج از بریتانیا بهعنوان ارز مرجع جهانی پذیرفته شده و مورد استفاده بود و پایداری و ثبات این ارز طی بیش از یک قرن ادامه داشت. تنها یک جنگ تمامعیار به طرفیت انگلیس میتوانست شیشه عمر این ارز را بشکند. لذا بریتانیا با فاصله کوتاهی از تشکیل فدرال رزرو، در سال 1914 میلادی درگیر جنگ اول شد.
در این سال بهدلیل ناپایداریهای اقتصادی ناشی از جنگ اول، انگلستان در اثر انتشار بیش از حد اسکناس و عدم وجود طلای کافی، بهناچار نرخ برابری استاندارد طلا با پوند استرلینگ را متوقف کرد؛ به این معنا که اعلام شد پوند استرلینگ دیگر مقدار استاندارد و معینی از طلا را نمایندگی نمیکند. البته پس از جنگ، باز هم انگلستان تلاش کرد پوند استرلینگ را به نرخ استاندارد و برابری آن با طلا بازگرداند، اما باز هم در 21 سپتامبر 1931، در پی مشکلات ناشی از «رکود بزرگ» ارزش آن 25 درصد کاهش یافت. همین نوسانات و ناپایداریهای ارزِ مبنای انگلیسی، بهانهای شد تا تحولات مهم بعدی رقم بخورد.
در سال 1944 در «برتون وودز«(4) هیئت آمریکایی، به رهبری یکی از اعضای شبکه یهود به نام «هری دکستر وایت»(5)، که از دانشمندان یهودی علوم مالی و فارغالتحصیل هاروارد بود، ناپایداری پوند استرلینگ طی سه دهه را بهانه کرد و با تضمین نرخ برابری هر اونس طلا با 35 دلار، و با استفاده از فشار ناشی از بدهیهای اروپا به شبکه بانکداران روتشیلد و فدرال رزرو، پوند را از رده خارج کرد و حاکمیت اختاپوسی دلار را بهعنوان ارز مرجع جهانی و به نفع فدرال رزرو به تصویب رساند.
موضوع اجلاس «برتون وودز» در بخش بعدی همین پرونده به تفصیل بررسی خواهد شد.
+ بیشتر ببینید: هژمونی «بانکواره»ها
حاکمان فدرال رزرو و رکود بزرگ
رکود بزرگ در سال 1929 و در پی سقوط یا کاهش آنی ارزش سهام «وال استریت»(6) رخ داد؛ این سقوط ناشی از شوکی بود که متمولان و صحنهگردانان وال استریت – خصوصاً صاحبان فدرال رزرو - بر این بازار وارد کردند. دو ماه پیش از «پنجشنبه سیاه»(7) فدرالرزرو عرضه پول را محدود کرد. سپس در 24 اکتبر، بانکداران بزرگ نیویورک همزمان طی 24 ساعت از کارگزاران درخواست وصول مطالبات آنی کردند. این به معنی نیاز شدید به نقدینگی (در شرایط کاهش عرضه) و در نتیجه هجمه برای فروش سهام بود. اندکی قبل، غولهای وال استریت – مانند جان دی راکفلر(8)، جی. پی. مورگان پسر(9)، جوزف کندی(10)، برنارد باروخ(11) و دیگران– از این بازار خارج شده بودند. بنابراین در شوک افزایش عرضه، بازار سقوط کرد.
«لوئیس توماس مکفادن»(12) در سالهای طولانی و حساس 1920 تا 1931ریاست کمیسیون بانکداری و ارز کنگره آمریکا را بر عهده داشت. وی جزو متخصصترین سیاسیون در این حوزه بود که منتقد جدی فدرال رزرو به شمار میرفت، وی سه بار مورد سوءقصد قرار گرفت و نهایتاً در سوم اکتبر 1936بوسیله زهر کشته شد. مکفادن در تاریخ 10 ژوئن 1932 در سخنرانی 25 دقیقهای در کنگره - که فایل آن هنوز موجود است - آشکارا بیان کرد:
«این مسئله به هیچوجه اتفاقی نبود و رویدادی بهدقت برنامهریزی شده به شمار میرفت …بانکداران بینالمللی به دنبال ایجاد شرایطی از یأس و ناامیدی بودند تا خود را زمامداران امور نشان دهند.»(13)
لوئیس توماس مکفادن
وی در ادامه همین فایل بانکداران والاستریت را به بنیانگذاری انقلاب اکتبر روسیه متهم نمود. (14)
در خلال رکود بزرگ منافع سرشاری نصیب بانکداران آمریکا شد. برای مثال دارایی جوزف (یوسف) کندی؛ پدر «جان اف کندی»(15) (رئیس جمهور آمریکا در دهه 1960) در خلال رکود بزرگ 1929 از 4 میلیون به 100 میلیون دلار افزایش یافت. جالب است بدانید کندی پسر در چهارم ژوئن 1963، دستور اجرایی 11110 را امضا کرد که قدرت انتشار پول را از فدرال رزرو به دولت ایالات متحد باز میگرداند. وی کمتر از 6 ماه بعد، در 22 نوامبر، ترور شد، در حالی که پدرش هنوز در قید حیات بود.
جوزف کندی پدر(وسط)، جان اف کندی (راست) و جوزف کندی پسر(چپ)
در ادامه با وجود نیاز اقتصادی جامعه آمریکا به رونق و عرضه پول در تنگنای اقتصادی، فدرال رزرو بین سالهای 1929 تا 1933عرضه پول را 33 درصد دیگر کاهش داد. «میلتون فریدمن»(16)» برنده جایزه نوبل اقتصاد 1976، در مصاحبهای رادیویی در ژانویه 1996 گفت:
«به یقین فدرال رزرو با کاهش یک سوم از مقدار پول در گردش از سال 1929 تا 1933، باعث رکود بزرگ اقتصادی شد.»(17)
وی همچنین در مصاحبه سال 2006 (سال پایانی زندگیاش) با «راس رابرتز»(18) استاد اقتصاد «دانشگاه استنفورد»(19) تصریح کرد:
«شواهد کاملا آشکار بودند. از سال ۱۹۲۹ تا سال ۱۹۳۳ شما شاهد کاهش در کمیت پول تا یک سوم بودید و این همزمان بود با کاهش رشد اقتصادی تا حدود نصف.» (آدرس فایل مصاحبه در پینوشت(20))
جرج بوش در جلسه تقدیر از میلتون فریدمن
آن سوی جهان در اروپا
در خلال رکود بزرگ ایالات متحده، دهها میلیارد دلار از سوی روتشیلهای آلمانی تبار به اقتصاد این کشور تزریق شده بود که صرف شکلگیری سریع قدرت آلمان هیتلری بعد از جنگ اول شد. جنگ دیگری در پیش بود...
برای اینکه فضای این روزهای آلمان را بهتر درک کنیم رجوع به سخنان افشاگرانه «مکفادن» باز هم راهگشاست. وی تصریح کرد:
«بعد از جنگ اول جهانی، آلمان به دست بانکداران بینالمللی آلمانی افتاد. آنان در واقع آلمان را خریدند و هماکنون این کشور در دست آنان است. آنان صنایع این کشور را خریدهاند، اراضی آن را به رهن گذاشتهاند، تولیدات آن را کنترل میکنند و تمام خدمات عمومی را تحت سلطه خود دارند. این بانکداران به دولت فعلی آلمان یارانه دادهاند و نیز تمام هزینههای گزاف انتخاباتی آدولف هیتلر را که در جهت تهدید دولت «برونینگ» (21) به کار گرفته میشد، تأمین کردند. زمانی که برونینگ در اطاعت از دستورات بانکداران بینالمللی آلمان کوتاهی کرد، هیتلر به میدان فرستاده شد تا آلمانها را با ایجاد رعب و وحشت وادار به تسلیم نماید...بیش از سی میلیارد دلار از پول آمریکا از طریق هیئت مدیره فدرال رزور به آلمان سرازیر شد که قطعاً از صرف بودجههای هنگفت، احداث اقامتگاههای جدید، آسماننماهای بزرگ، باشگاههای ورزشی، استخرهای شنا، بزرگراههای فاخر و کارخانههای تمامعیار در آلمان باخبر شدهاید. تمام این موارد با پول ما انجام شد. تمام این مبالغ از طریق هیئت مدیره فدرال رزرو به آلمان اعطا شد. هیئت مدیره فدرال رزرو چنان مبالغ هنگفتی را به آلمان سرازیر کردهاند که حالا جرأت گفتن مقدار کل این مبالغ را ندارند.»(22)
فراموش نکنیم این سخنان از سوی کسی طرح شد که در سال 1936 ترور شد و به قتل رسید. بنابراین جنگ دوم جهانی به یکباره در سال 1939 رخ نداد و زمینهسازی آن از مدتی پیش از آن در حال پیگیری بود. دوشنبه آینده در بخش بعدی گزارش خواهیم دید باز هم فدرال رزرو نقشِ کلاسیکِ «قرضدهنده به طرفین جنگ» را بازی کرده است؛ ضمن اینکه بزرگترین دستاورد جنگ برای صاحبان فدرال رزرو، نه این بدهی بزرگ، و نه حتی تشکیل اسرائیل، که آغاز حاکمیت دلار از زمان برگزاری کنفرانس «برتون وودز» بود.
زرسالاران فدرال رزرو از تحولات این سه دهه، بهره و منافع حداکثری داشتهاند. در بخش بعدی به نقطه حساس و کانونی این تحولات خواهیم رسید و به اتفاقات جهانی در مقطع برگزاری «پیمان برتون وودز» خواهیم پرداخت و سپس خواهیم دید که چگونه «دلار» چتر سیطره خود را با ابزار سازمانهای بینالمللی بر تمامی جهان میگسترد.
دوشنبه با بخش بعدی پرونده با ما همراه باشید...
+ کل پرونده «جادوی پول و بانک» اینجا در دسترس است
*عبدالرضا طالقانی؛ پژوهشگر مؤسسه احیاگران تمدن فاخر | مطالب دیگر نگارنده را اینجا پی بگیرید
---------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت
1. Rothschild
2. Federal Reserve
3. Great Depression
4. Bretton-Woods Conference
5. Harry Dexter White (October 9, 1892 – August 16, 1948)
6. Wall Street
7. Black Thursday is October 24, 1929
8. John Davison Rockefeller Sr. (July 8, 1839 – May 23, 1937)
9. John Pierpont "Jack" Morgan Jr., also referred to as J.P. Morgan Jr. (September 7
10. Joseph Patrick "Joe" Kennedy Sr. (September 6, 1888 – November 18, 1969)
11. Bernard Mannes Baruch (born Aug. 19, 1870, Camden, S.C., U.S.—died June 20, 1965, New York, N.Y.)
12. Louis Thomas McFadden (July 25, 1876 – October 1, 1936)
13. https://www.scribd.com/doc/16502353/Congressional-Record-June-10-1932-Louis-T-McFadden
14.همان
15. John Fitzgerald Kennedy (May 29, 1917 – November 22, 1963)
16. Milton Friedman (1912-2006)
17. كتاب صهیونیسم در مسیر سلطه ، نوشته: اندرو کارینگتن هیچکاک ، برگردان: محمدیاسر فرحزادی ، تهران: نشر ساقی
18. Russell David "Russ" Roberts (born September 19, 1954)
19. Stanford University
20. فایل مصاحبه را اینجا ببینید: http://www.econtalk.org/archives/_featuring/milton_friedman/
21. احتمالاً اشاره دارد به: (Heinrich Aloysius Maria Elisabeth Brüning (26 November 1885 – 30 March 1970 سیاستمدار آلمانی که در فاصله سالهای 1930 تا 1932 صدر اعظم جمهوری وایمار بود.
22. كتاب صهیونیسم در مسیر سلطه ، نوشته: اندرو کارینگتن هیچکاک ، برگردان: محمدیاسر فرحزادی ، تهران: نشر ساقی