اگر به این امر معتقد باشیم باید از سخنان اخیر دبیر شورای عالی امنیت ملی درباره جمع شدن بساط حفاظت از شخصیت ها برای نزدیک تر شدن آنها به مردم استقبال کرد.
چند روز قبل علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی در در نشست تخصصی انعکاس موازین حقوق بشری ایران که در مجتمع فرهنگی شهید بهشتی قوه قضاییه برگزار می شد گفت: در کشور هیچ تهدید امنیتی متوجه هیچ مسئولی نیست. من مسئول امنیت کشور هستم. این که منافقین ترور می کردند مربوط به دهه 60 است و دیگر نمی توانند ترور کنند. ضمن این که ما دستگاه های امنیتی قوی داریم، برای چه می ترسیم؟ وی افزود: بساط حفاظت شخصیت ها را باید جمع کنیم، ما حفاظت شخصیت ها نداریم، تشریفات و پرستیژ شخصیت ها داریم. من مسجد میروم، پارک می روم، کوه می روم، تنها و با مترو می روم و هیچ مشکلی هم ندارم.
اما ضمن استقبال از صحبت های ارزشمند دبیر شورای عالی امنیت ملی باید گفت برای کنار گذاشتن و حذف حفاظت از شخصیت ها سخن گفتن به تنهایی کفایت نمی کند و ضرورت دارد این ایده که مطرح شده از مسیر قانون پیگیری شود تا آیین نامه و دستورالعمل هایی که در این باره وجود دارد تغییر یابند و بازنگری هایی لازم در این باره صورت گیرد. البته در حاضر برخی از مقامات و شخصیت های سیاسی جمهوری اسلامی نیز از چنین تشریفات و سازو کارهای حفاظتی گریزان هستند و به صورت انفرادی در خیابان ها و مکان های عمومی حاضر می شوند تا ضمن حفظ روحیه مردمی با مردم بدون هیچ واسطه ای در ارتباط باشند.
همان گونه که دبیر شورای عالی امنیت ملی عنوان کرده برقراری حفاظت از شخصیت ها بدلیل اوضاع و شرایط اولیه انقلاب بود و می بایست به تدریج که از آن فضا فاصله گرفته می شد تدابیری اندیشیده می شد تا این گونه حفاظت ها کاهش می یافت اما متاسفانه در مواردی افزایش نیز یافته است. در واقع برخی مسئولان نظام جمهوری اسلامی که به این فضا عادت کرده اند باید از ماشین های شاسی بلند با شیشه های دودی خارج شوند و به میان مردم بیایند تا حصار و مانعی برای ارتباط مستقیم شهروندان با آنها نباشد و مردم عادی بتوانند بدون واسطه و مانعی خواسته های خود را با مقامات و مسئولان در میان بگذارند. در این حالت بدون شک مردم می توانند با انتقال مسائل و مشکلات به مسئولان، روایتی دست اول از شرایط و اوضاع جامعه را در اختیار آن ها قرار دهند. در صورت وقوع چنین اتفاقی است که مقامات و مسئولان می توانند آگاهی و درک بهتری از مشکلات مردم داشته باشند و تصمیم های منطقی تر نیز اتخاذ کنند. مهم تر اینکه در پیش گرفتن چنین رویه ای به اعتماد و استحکام نظام کمک خواهد کرد. به خصوص این که به اذعان همگان و شاخص هایی که توسط نهادهای رسمی منتشر می شود اوضاع و شرایط اقتصادی و اجتماعی مساعد نمی باشد و از هر اقدامی که موجبات فاصله انداختن و شکاف بین مردم و مسئولان شود باید اجتناب کرد.
فراموش نشود که این امر در سیره و سلوک بزرگان دین اسلام نیز وجود داشت. مگر نه اینکه حضرت علی(ع) که معصوم و از عیوب مبرا بود در باب تکلیف و وظایف حکومت و مردم می فرمایند: « حقی که مردم بر والی دارند این است که نعمت ها اخلاق او را تغییر ندهد و به طول زمان زمامداری مغرور نگردد، بین خود و مردم فاصله ایجاد نکند، به مردم نزدیک باشد...». همچنین ایشان تذکرات مردم نسبت به عملکرد خویش را از حقوق خود برمی شمارد وعنوان می کند هرجا اشتباه کردم آشکار و مخفی، پند واندرزم بدهید (خطبه 33).
مقامات و مسئولان نیز ضرورت دارد از چنین موضوعی استقبال کنند و با کنار گذاشتن حفاظت ها واهمه ای از تندی و انتقاد مردم نداشته باشند چرا که بالاخره در مقیاسی وسیع، همه ایرانی ها عضو یک خانواده هستیم و چنین اتفاقی در هر خانه ای ممکن است رخ دهد. بنا به فرمایش رهبری خطاب به مسئولان «ما مردم را باید عائلهی خودمان بدانیم. ما مسئولین کشوریم دیگر... این ملت، این کشور، این مرزها، این فضای زندگی، عائله ما است».