گفتگوی اختصاصی با استاد اقتصاد سطح عالی حوزه علمیه جادوی پول و بانک - 14 | حسنی: ربا را برندارند اعتصاب غذا می‌کنم، اما بر‌می‌دارند / ارائه مدل جایگزین «بانک»

*عبدالرضا طالقانی، گروه اقتصادی الف،   3961119034 ۱۳۹ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳۹ تکراری یا غیرقابل انتشار

استاد فقه الاقتصاد سطح عالی حوزه، تهدید کرده بود که اگر ربا را برندارند اعتصاب غذا خواهد کرد؛ در گفتگوی تفصیلی با او، ابعاد طرح جایگزینش برای نظام بانکی بررسی شده است.

جادوی پول و بانک - 14 | حسنی: ربا را برندارند اعتصاب غذا می‌کنم، اما بر‌می‌دارند / ارائه مدل جایگزین «بانک»

اشاره | چند روز پیش از این در شب شهادت حضرت زهرا - شهادت اول - کلیپی از یک مدرس سطح عالی حوزه منتشر شد که نشان می‌داد با جدیت برای حذف ربا از ساختارهای مالی کشور کمر همت بسته است. او در این کلیپ اولتیماتوم داد که اگر به اصلاح سیستم ربوی مبادرت نشود، از سه روز مانده به شهادت دوم (شهادت به روایت مشهور که بیست روز بعد از شهادت اول است) به اعتصاب غذا دست خواهد زد؛ بگونه‌ای که یا بانکها اصلاح خواهند شد و یا او دیگر نخواهد بود...

پیش از این هم البته آوازه احمد حسنی و کتابش را در زمینه «نظام نوین تامین مالی اسلامی» شنیده بودم و در صدد بودم تا با او گفتگویی داشته باشم؛ اما این اولتیماتوم، کار ما را هم تسریع کرد تا اجمالی از مدل طراحی شده او در حوزه پولی و بانکی را بشنویم.

درباره حواشی این تصمیمش هم گفتگوی مفصلی کردیم؛ به او اشکال کردم که این تصمیم به ثمر نخواهد نشست و از زوایای مختلف کارش دچار اشکال است. خود را سرباز انقلاب و نظام دانست و گفت ظرفیتهای حوزه را می‌شناسد و مطمئن است روحانیت پای کار خواهد آمد و کار به آنجا نخواهد کشید. ذیلاً مشروح گفتگوی او درباره الگوی جایگزینش برای بانکداری منتشر می‌شود.

* * * * * * *

الف: ما خودمان، پدرانمان و همچنین پدربزرگهای ما از زمانی که چشم باز می‌کنیم با یک نهادها و دستگاهها و مسائلی رشد می‌کنیم که در ذهن ما بدیهی فرض می‌شوند و فرض اینکه این نهادها نباشد غیرقابل تصور است. مثلاً شاید برای پدربزرگهای ما وجود اتومبیل بدیهی نبوده، اما برای نسل ما تصور اینکه بدون اتومبیل هم می‌شود زندگی کرد، شاید محال یا دشوار باشد.

در مورد بانک هم همینطور است؛ بحث بسیار مهمی است؛ پس از انتشار پرونده «پول و بانک» مردم متعدد از ما می‌پرسند که مگر امکان دارد بانک وجود نداشته باشد؟ یکی از موارد مهمی که موجب مقاومت شده است این تصور بدیهی فرض شدن ضرورت وجود بانک است. مردم می‌گویند ما با ابزارهای بانکی مبادله داریم، روزبه‌روز هم وابسته‌تر می‌شویم، امروزه همه مبادلات‌مان با تکیه بر ابزارهای بانکهاست.

شما این نظریه بدیهی بودن وجود بانک را قبول ندارید؛ می‌خواهم خواهش کنم یک کلیتی از بحث شما بشنویم. آیا به نظر شما بانک قابل حذف یا جایگزین شدن هست؟ اگر هست، امهات طرح شما را آماده‌ایم که بشنویم.

حسنی: دقیقاً همینطور است که فرمودید. حمل‌ونقل یک زمانی به یک سبک و سیاقی بود، زمانه پیشرفته‌تر شد، وسایل حمل‌ونقل و زیرساختهای آن تغییر کرد؛ همه امور این بخش را به همراه خودش متحول کرد و لوازمش را هم ایجاد کرد.

همه امور به همین صورت سیر تطور خودش را داشته است؛ آن اتفاقی که باید در عرصه‌های گوناگون رخ بدهد این است که نیازها را در هر حوزه احصا و جمع‌بندی کنیم و بر اساس آن نظامی متناسب با داشته‌های بومی و اسلامی‌مان طراحی کنیم.

ما در طرح «نظام مالی نوین اسلامی» دقیقاً همین کار را کرده‌ایم؛ نیازهایی را که بانک پوشش می‌دهد و در صدد تامین آن نیازها برآمده را احصا کردیم...

الف: چند مورد از مهمترین این نیازها را ممکن است نام ببرید؟

حسنی: یکی نیاز مردم به خدمات پولی است مثل نیاز به خودپرداز و دسته چک و این قبیل موارد.

مورد دیگر نیاز به قرض‌الحسنه است، که اتفاقاً بانک این نیاز را درست پوشش نمی‌دهد. این نیاز یک پایگاه مهم و اساسی در جامعه اسلامی است و در روایات ما یکی از آثار ربا را ترک قرض‌الحسنه می‌دانند؛ در جامعه‌ای که ربا رواج دارد مردم دیگر به هم قرض نمی‌دهند و باصطلاح از «اصطناع معروف» دور می‌شوند. فرمودند: « لئلا یمتنع الناس من اصطناع المعروف» یعنی ربا حرام شده تا مردم از نیکوکاری و خیر دور نشوند. این یک نیاز واقعی است که بانکداری در کشورهای دیگر آن را کنار گذاشته و در کشور ما نیز به ضرب و زور آیین‌نامه‌ها گوشه‌ای از این نیاز پوشش داده می‌شود.

یا نیاز صاحبان سرمایه به اینکه سرمایه‌شان در فعالیتی بکار گرفته شود و سودی داشته باشد.

نیاز صاحبان مشاغل و عاملان اقتصادی به نقدینگی و سرمایه برای تولید و سودآوری.

نیاز عرضه‌کنندگان کالا و خدمات به نقدینگی.

نیاز متقاضیان کالاها و خدمات اما فاقد نقدینگی فعلی.

نیاز بدهکاران به پرداخت بدهی اما فاقد نقدینگی فعلی.

نیاز به اطمینان به ادای دین توسط بدهکار.

و چند مورد دیگر.

نیازهای متنوعی وجود دارد و پوشش داده می‌شود.

+ از همین پرونده بیشتر ببینید

1. سبحانی: می‌پرسند مگر می‌شود بانک نداشت؟ بله می‌شود

2. صمصامی: بانک، اسلامی نمی‌شود؛ انگار کن «ذبح اسلامی خوک»

3. مصباحی‌مقدم: قطعاً ربوی می‌دانم

الف: خب اینها را که فرمودید الآن هم دارند انجام می‌دهند.

حسنی: بله؛ این نیازها را فهرست کردیم؛ شما فرمودید نیازها را بشمار؛ این نیازها را جمع‌بندی کردیم و شروع کردیم به طراحی مدل متناسب. دیدیم با دسته‌بندی بعضی از موارد این فهرست در کنار هم می‌توانیم نهادهایی ایجاد کنیم.

الف: موافقید کمی جزئی‌تر به نهادهای طراحی شده بپردازیم؟

حسنی: مثلاً نیاز به قرض‌الحسنه و خدمات مالی رادر یک نهاد به نام «نظام شبکه قرض‌الحسنه» متمرکز کردیم.

اگر بخواهیم جزئی‌تر ببینیم، خود این نظام از سه نهاد تشکیل شده؛ یکی نهاد خدمات پولی...

الف: طراحی این نهاد با شرایط فعلی تفاوتی می‌کند؟

حسنی: نه خیلی؛ با تفاوت اینکه ارائه و توزیع خدمات، واقعی، مناسب و عادلانه انجام می‌گیرد.

نهاد دوم برای ارائه تسهیلات قرض‌الحسنه؛ بر اساس سیاستهای پولی کشور، تا یک سقف معینی در یک دوره زمانی معین، و برای نیازهای تامین نیازهای ضروری مردم و همچنین تولید.

الف: در مدل شما قرض‌الحسنه به تولید هم تخصیص پیدا پیدا می‌کند؟

حسنی: در مواردی بله؛ و همه اینها در چارچوب ضوابط عدالت‌محور که با انجام پژوهش باید مستمراً بروز و به‌هنگام شود.

نهاد سوم در این نظام اول، نهاد «تامین مالی شبکه قرض‌الحسنه» است، که موظف است هزینه‌های دو نهاد قبل را پوشش بدهد.

الف: هزینه‌ها را تامین کند یا منابع آنها را تجهیز کند؟

حسنی:نه؛ تامین هزینه‌های شبکه خدمات بانکی برعهده نهاد سوم است. این تامین مالی می‌تواند از طریق دولت و خدمات نیکوکارانه تامین شود.

الف: یعنی می‌فرمایید هزینه‌های این مدل از منابع دولتی و خیرین تامین می‌شود؟

حسنی: بله؛ این نظامی است که بدون هیچگونه کارمزدی کار می‌کند؛ برخی علما به کارمزد حداقلی هم اشکال دارند؛ دولت باید برای هزینه‌های این نظام مثل آب و برق و کارمند و این موارد، بودجه تخصیص بدهد. مردم و خیرین را هم می‌شود در مراحل بعدی به این امر تشویق کرد.

الف: به بیان ساده شما متولی اصلی نهاد قرض‌الحسنه و نهاد خدمات بانکی را در بدو امر دولت می‌دانید؛ بله؟

حسنی: در شروع باید دولت کمک کند، اما در ادامه می‌شود خیرین و واقفان کار را پیش ببرند.

الف: به نظر می‌رسد اصلاً اگر خود دولت را هم متولی این کار بدانیم، طراحی شما نقص ندارد و درست است.

حسنی: بله، دقیقاً در طرح گفته‌ایم؛ و مگر هزینه‌هایش چقدر است؟ این همه دستگاه برای کارهای کم‌اهمیت‌تر در کشور هست.

الف: ممکن است از مزیتهای نسبی طرح‌تان در این بخش، مواردی را ذکر کنید؟

حسنی: فواید خیلی حیرت‌آوری دارد و خیلی هم روشن است؛ قرض‌الحسنه احیا می‌شود. در گذشته ربا بوده، قرض هم بوده، ولی از وقتی بانک سیطره پیدا کرد، ربا اساس همه روابط مالی شده است، ریشه قرض خشکید؛ البته در کشور ما کمی به ضرب و زور آیین‌نامه هنوز قرض‌الحسنه وجود دارد، اما جزئی است و حلال مشکل نیست؛ به یک پایگاه نیاز دارد، از نگاه اسلامی نمی‌شود گفت که این بخش را نبینید؛ باید بطور جدی یک نهاد برای این امر وجود داشته باشد. اگر این اجرا شود اتفاقات بسیار بزرگی خواهد افتاد. عدد فوق‌العاده عظیمی که در خدمت قرض‌الحسنه قرار می­‌گیرد.

نکته مهم در قرض‌الحسنه این است که توانایی متقاضیان قرض به بازگرداندن اقساط در یک نظام ارزیابی، سنجیده خواهد شد؛ اگر توان بازپرداخت نداشته باشند، باید از مسیر تامین از بیت‌المال به صدقه نیازشان تامین شود.

+ از همین پرونده بیشتر ببینید

 4. چگونه عملیات متمرکز آمریکا نرخ «ریال» را یک سوم کرد؟

5. شطرنج با ارزها؛ موضوع نو «جنگ ارزی» را بیشتر بشناسید

الف: اینجا یعنی نهاد انفاق هم کنار این می‌تواند شکل بگیرد؟

حسنی: ما چهار زیرنظام برای نظام اقتصادی در نظر می‌گیریم.

یکی نظام معاملات اقتصادی است که بخش اعظمش می‌شود نظام مالی. نظام دیگر نظام دولت در اقتصاد است. سوم نظام درآمد و هزینه دولت. و چهارم نظام تامین اجتماعی است که به فرمایش شما مثلاً کسانی که از کار افتاده‌اند پوشش آنها با آن نظام است.

همانطور که فرمودید در بازارهای سرمایه‌گذاری بحث اعتماد بسیار مهم است. در این کتاب آورده‌ایم که یک اداره تخصصی زیر نظر مدیریت کلان، باید سنجش کند از جهت تعهد، تخصص و توانمندی مدیریتی، یعنی سنجش اعتبار از این سه جهت...

الف: ما البته انتقادات جزئی هم داریم بر بحث شما، اما کلیت را کاملاً می‌پذیریم؛ فرصت نیست و از جزئیات می‌گذریم، یک سوال داخل پرانتز: شما خلق پول را مجاز می‌دانید؟

حسنی: ما طبق این کلام بسیار نورانی امیرالمومنین علیه­السلام که «ولیکن البیع بیعا سمحا: بموازین عدل، و اسعار لا تجحف بالفریقین من البائع و المبتاع» سیاستهای پولی را بخشی از سیاستهای تنظیم بازار می‌دانیم.

الف: حالا من یک اشکال کنم به این فرمایش شما؟ حداقل اشکالی که داریم این است که شما وقتی خلق پول می‌کنید، اگر هم در این فرایند ربوی عمل نشود - که الآن می‌شود، چون هم قرض می‌دهید و هم تقاضای مازاد می‌کنید و هم شرط می‌گذارید - ضمن اینکه کارکردهای اقتصادی‌اش هم اشکالات جدی دارد که اگر فرصت شد عرض خواهم کرد، چون بانکها از «هیچ» و به پشتوانه اعتبار و استقراض از بانک مرکزی خلق پول می‌کنند و به نفع خودشان سود می‌گیرند؛ اگر حالا اینطور هم عمل نشود، حداقل مشکل خلق پول این است که شما حجم پول را با خلق پول بالا بردید و معادل این افزایش نقدینگی، حجم تولید را بالا نبردید که در میان مدت تبدیل می‌شود به تورم.

حسنی: ببینید؛ اگر شما طلا و نقره را هم پول امروز بگیرید، بالاخره یک ورودی طلا و نقره داریم، از محل معادنی که جدیداً کشف می‌شود. نکته اینجاست که اگر ساختار را به این چیزی که ما عرض می‌کنیم عوض کنید و متناسب عمل کنید به اقتصاد لطمه‌ای نمی‌زند...

الف: اما حاج آقا در معدن مثلاً بگیرید سالی یکی دو درصد حجم پول اضافه می‌شود، چون بی‌محابا نیست و هزینه دارد؛ اما ضریب فزاینده الآن 7 است حداقل.

حسنی: ببینید؛ در این شبکه‌ای که ما می‌چینیم این بحث ضریب فزاینده وجود ندارد؛ یک نهاد پولی داریم که همین نهاد دریافت و پرداخت است...

الف: و همه نقدینگی آنجا متمرکز است...

حسنی: بله؛ احسنت؛ در این مدل اصلاً بانک مرکزی به‌عنوان بانکدارِ بانکها نداریم؛ البته از این وجه عرض می‌کنم. مرکز سیاستهای پولی داریم که به این شبکه یکپارچه اعلام می‌کند در ماه بهمن می‌توانید اینقدر تسهیلات بدهید؛ یعنی ما اینجا چون اصلاً بحثهای بین بانکی و اینها را نداریم که باید ذخیره قانونی باشد که بفرمایید چه ضریبی داریم. مرکز سیاستهای پولی موظف خواهد بود دقیقاً مطابق با رشد تولید سقف تسهیلات‌­دهی را معین کند.

الف: این سوال داخل پرانتز بود. حالا خواهش می‌کنم بخش دوم طرحتان را تشریح بفرمایید.

حسنی: نظام دوم، نظام «بازارهای سرمایه‌گذاری» است. این بخش شامل نهادهایی است که در آن نهادها شما به‌عنوان سرمایه‌گذار می‌توانید در سه بخش حضور داشته باشید: ساخت و تاسیس واحدها، تامین سرمایه در گردش واحدها و همچنین تبادل سهام واحدها.

بخش تامین سرمایه ساخت، که معمولاً ریسک و سود انتظاری بالایی دارد، و همینطور بخش تامین سرمایه در گردش، که بطور میانگین، ریسک و سود انتظاری متوسطی خواهد داشت و بخش خرید سهام، این بخش سود کم و نیز ریسک کم دارد.

به این ترتیب طیف وسیعی از ریسک و سود انتظاری برای انتخاب پیش روی شماست؛ در بخش ساخت، شرکت­های دانش‌­بنیان، صاحبان واحدهای ناقص، صاحبان سرمایه­‌های ناقص و مدیران عامل رسمی بازار با رتبه بالا می­‌توانند پیشنهاد طرح دهند. در این بخش سودآوری و ریسک بالاتری داریم؛ کالای سرمایه‌ای تولید می‌شود که ارزش بالایی تولید می‌کند، در بخش سرمایه در گردش واحدها، برای زمان معینی یا برای تعداد مشخصی از محصول، سرمایه نیاز داریم، که سرمایه‌گذارها در آن وارد می‌شوند؛ اینها با جزئیاتش در کتاب آمده است که شاید اینجا خیلی مجال بحثش نباشد.

+ از همین پرونده بیشتر ببینید

6. هژمونی «بانک‌واره»ها

7. «اربابان پول دنیا»/ نقش «شبکه بانکداران بزرگ» در «جنگ‌ اول جهانی» و تشکیل «اسرائیل»

8. نقش بانک مرکزی آمریکا در «جنگ دوم جهانی»

9. ساعتی که «دلار» آقای ارزهای جهان شد

10. تاریخچه ایجاد «پترو دلار» یا «دلار بی‌پشتوانه»

11. شکست عمیق بهای «دلار»؛ بزودی

12. افشا برای اولین بار؛ نقش «دلار» در «برجام»

الف: چند مزیت از این بخش را هم می‌فرمایید؟

حسنی: ویژگی بسیار مهم بخش «نظام بازارهای سرمایه‌گذاری» این است که اولاً معاملات کاملاً واقعی است؛ اصلاً معاملات صوری اتفاق نمی‌افتد. این واقعی بودن عملیات، مشکل ربا را از اساس حل می‌کند.

ویژگی بسیار مهم دیگرش این است که یک واسطه بزرگ و زائد و سوداگر به نام بانک از اقتصاد حذف می‌شود که سهم هزینه تمام شده کالا را بسیار پایین می‌آورد.

یک فایده بزرگ دیگر این نظام این است که دارای تنوع ریسک است که طیف بزرگی از ریسک و سودآوری متناسب را پیش روی سرمایه­گذاران ایجاد می­نماید و سفته‌بازی بحران‌آفرین را حل می‌کند، که در اقتصاد، بحث فوق‌العاده مهمی است. الآن بانک موجد سفته‌بازی بحران آفرین است، البته در همیشه تاریخ سفته‌بازی بوده، اما بانک بخش پرریسک اقتصاد را با سرمایه کسانی که ریسک­گریز هستند پوشش می­دهد. در چنین فضایی افراد ریسک­پذیر جامعه چه راهی برای سودآوری­های بالایی که در سر می­پرورانند خواهند داشت؟ اگر افراد ریسک‌پذیر مجال درستی پیدا نکنند برای سودآوری بالا و سرمایه‌گذاری، به سفته‌بازی و فعالیتهای ناسالم ورود می‌کنند؛ مثلاً به قاچاق روی می‌آورند؛ چون مجال درستی ندارند برای ریسک و سود بالا.

الف: نکته مهم در این بخشها این است که باید ساز و کاری داشته باشیم که اعتماد سرمایه‌گذار خصوصاً در دو بخش ساخت و سرمایه در گردش تامین شود.

حسنی: همانطور که فرمودید در بازارهای سرمایه‌گذاری بحث اعتماد بسیار مهم است. در این کتاب آورده‌ایم که یک اداره تخصصی زیر نظر مدیریت کلان این بازارها، باید عاملان اقتصادی را از جهت تعهد، تخصص و توانمندی مدیریتی سنجش کند، یعنی سنجش اعتبار از این سه جهت...

 الف: اعتبارسنجی چیز عجیبی هم نیست؛ همین الآن هم کم و بیش دارد اتفاق می‌افتد. با ابزارهایی مانند گردش حسابها، رزومه و سوابق مالیاتی و ...

حسنی: بله؛ البته ما اینجا اعتبارسنجی مالی نداریم بلکه از همان سه جهت سنجش می‌­شوند. اگر کمی جزئی‌تر بخواهیم بپردازیم، ما مدیران عامل رسمی بازار تعریف کرده‌ایم؛ اینها می‌­توانند برای طرح­های اقتصادی به خدمت گرفته شوند. رتبه‌بندی می‌شوند؛ رتبه‌های اعلای آنها در بخش ساخت - یعنی احداث یا تکمیل واحدها - می‌توانند فعالیت کنند و رتبه‌های بعدی در بخش سرمایه در گردش.

اگر بخواهید در این بخشها جذب سرمایه کنید یا باید مدیرعامل رسمی بازار باشید یا یک مدیرعامل رسمی را برای فعالیت مورد نظرتان بکار بگیرید. البته عوامل دیگری برای تحکیم اعتماد هست که در کتاب مفصل و با جزئیات و به تفصیل بحث شده است. برخی نکته‌ها را ممکن است بگویید کلی‌گویی است، اما در کتاب با جزئیات ورود کردیم و شاید اینجا مجال پرداختن به آنها وجود نداشته باشد.

الف: بسیار خوب؛ موافقید بخش سوم را هم بشنویم؟

حسنی: بخش سوم طراحی، مربوط به اصطلاحاً بازارهای تخصصی کالا و خدمات فرانقد است.

الف: یعنی چه؟

حسنی: این بازارها یک بازارهای تخصصی هستند که کالا و خدمات در حوزه مصرفی یا در حوزه سرمایه­ای را پشتیبانی می‌کنند؛ بازارهای تخصصی مصرفی مثل مسکن، خودرو، لوازم منزل، و بازارهای تخصصی سرمایه‌ای مثل کشاورزی، مواد اولیه پتروشیمی و موارد اینگونه که در بازار داریم.

ویژگی مهم این بازارها این است که در آنها عرضه کالاها و خدمات بصورت نسیه در کنار نقد، وجود دارد؛ فراهم نمودن امکان پیش‌فروش هم یکی از امکانهای این بازار است.

الف: یعنی تقریباً کارکرد عقود مبادله‌ای فعلی بانکها را در این بخشِ بازارهای تخصصی متمرکز کرده‌اید؟

حسنی: بله، حدوداً همینطور است؛ یک تعریف و یک خاصیت مهم‌شان این است که کالاهای نسیه ارائه می‌کنند؛ در این بازارها چطور سرمایه در گردش تامین می‌شود؟ پاسخ این است که: از بازارهای سرمایه‌گذاری.

یک نماینده‌ای از شرکتهای تولیدی در این بازارها هست که می‌سنجد پیش فروش کند، نقد بفروشد یا نسیه. پس شما اگر عامل اقتصادی باشی که نخواهی شریک بگیری، می‌توانی اینجا ورود کنی.

الف: به نظر می‌رسد باز هم نکته مهم اینجا اعتبارسنجی صحیح است.

حسنی: بله، اعتبارسنجی مالی. سامانه ملی اعتبارسنجی نیاز داریم که در کل کشور کسانی که می‌خواهند برای خودشان ایجاد بدهی کنند را اعتبارسنجی کند؛ در این سامانه هر نفر صفحه‌ای دارد که کل داراییهای خارج از مستثنیات دین‌اش توسط خودش لیست شده و سامانه آن را راستی‌­آزمایی و سپس، ارزش‌گذاری می‌کند؛ علاوه بر این حجم بدهیهای این شخص نیز لیست می­‌شود و وی هرگاه بخواهد ایجاد بدهی کند باید سامانه به او مجوز بدهد. همه اسناد بدهی اعم از سفته و چک باید در این سامانه ثبت شود؛ بدون آن کد، چک اعتبار نخواهد داشت؛ یک سامانه ملی هست. این سامانه در کنار عناصر اطمینان­‌بخش دیگر مثل وثیقه و... مشکلات چک­های بی‌­محل را از اساس حل خواهد کرد.

در این بازار در پناه شفافیت و اعتبارسنجی واقعی، تولیدکننده در بسیاری از مواقع نگاه می‌کند که مثلاً تراکتوری که تولید کرده را می‌­تواند در این بازار با قیمتی نزدیک به قیمت نقد بصورت نسیه عرضه کند و برای او سودآور است.

در این بازار امکان پیش‌عرضه و پیش‌فروش و پیش‌اجاره هم داریم که به تامین مالی برای واحدهای تولیدی منجر خواهد شد؛ یعنی برای همه معاملات مشروع می‌توانیم کارکرد ببینیم. این بازار بخش ثانویه هم دارد که یک روش تامین مالی بسیار فراگیر را در اختیار می‌­گذارد و آن خرید نسیه یک کالا و فروش نقد آن در بازار ثانویه است. این الگو در زمان معصومین هم وجود داشته است. اینجا نیز واسطه­‌گری بانک حذف می‌شود.

بنابراین اگر بخواهم جمع‌بندی داشته باشم، نظام اقتصادی اسلام قیمت تمام شده را بشدت کاهش می‌دهد و از سوی دیگر قدرت خرید را نیز بالا می‌برد و به این ترتیب یک انقلاب اقتصادی را رقم می‌زند.

الف: ممنونم از شما؛ الگوی شما کاملاً اجرایی و عملی به نظر می‌رسد؛ البته باید به دقت بررسی شود و مانند همه الگوهای علمی در دنیا در اجرا چکش بخورد. یک سوال پایانی هم دارم که درباره این اولتیماتوم شما به سیستم ربوی است. شما فرمودید اگر تا شهادت حضرت زهرا این سیستم آغاز به حذف ربا نکند اعتصاب غذا خواهید کرد. این به نوعی ایستادن در برابر سیستم نیست؟

حسنی: تشخیص ما این است که ظرفیتهای بی‌شماری در حوزه و روحانیت در میان دوستان فاضل ما وجود دارد که به یک نیروی محرک نیاز دارد. ما هیچ نیستیم اما فکر می‌کنم با این حرکت ما، این برادران ما حرکت خود را آغاز خواهند کرد و انقلابی در عرصه مواجهه با ربا شکل خواهد گرفت. ما نه‌تنها در برابر نظام نایستاده‌ایم که فدایی اسلام و انقلاب هستیم.

+ کل پرونده «جادوی پول و بانک» اینجا در دسترس است

 --------------------------------------------

*گفتگو از: عبدالرضا طالقانی، پژوهشگر موسسه احیاگران تمدن فاخر | مطالب دیگر نگارنده را اینجا پی بگیرید