خبرها از تصمیمهای جدی برای فیلترینگ تلگرام حکایت میکند. تایید و تکذیبها هم شاید برای سنجیدن واکنشهاست. من خودم که قاطعانه با فیلترینگ تلگرام مخالفم و معتقدم جز افزودن بر شمار کسانی که از فیلترشکن استفاده میکنند، بیشتر کردن شمار ناراضیان، و از دسترس خارج کردن امکانات مثبت تلگرام برای کسبوکارها، افزایش آگاهی و دسترسی به مردم برای رساندن پیامهای مثبت، نتیجهای نخواهد داشت؛ اما اگر سیاستگذارانی که اصرار دارند فیلترینگ تلگرام به نفع مردم و منافع ملی است، پیشنهاد میکنم سه اقدام زیر را انجام دهند تا حسن نیت و صدق گفتارشان بیشتر آشکار شود:
پیشنهاد اول: اختصاص وقت کافی در برنامههای زنده تلویزیونی به گفتوگوهای جامع، با حضور دیدگاهها و تفکرات مختلف، و متخصصانی از رشتههای مختلف، به بحث درباره تلگرام و ضرورتهای فیلترینگ. سیاستگذارانی که در درستی گزینه فیلترینگ و نفع آن برای منافع و امنیت ملی شک ندارند، در این گفتوگوها، اطمینان و ایمان خود به این امر را به مردم منتقل خواهند کرد و با استقبال عمومی مواجه خواهند شد. چه چیزی برای سیاستگذار بهتر از اینکه گزینه تصمیمش با اقبال عمومی و مقبولیت مواجه شود؟ (گفتوگوی ملی درباره تلگرام)
پیشنهاد دوم: گروهی متشکل از متخصصان مختلف، دارای مقبولیت عمومی و حتیالامکان بیطرف، «گزارش ملی تلگرام» را تدوین کنند. گزارش ملی تلگرام میتواند به این موضوعات بپردازد: چرا مردم از تلگرام استقبال میکنند؟ چرا مردم از پیامرسانهای داخلی استقبال نمیکنند؟ پیآمدهای اقتصادی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی استفاده گسترده از تلگرام چیست؟ تلگرام سبب چه آسیبهایی شده است؟ سهم تلگرام در پیدایش هر یک از این آسیبها چیست؟ فیلترینگ تلگرام چقدر بر رفع این آسیبها موثر است؟ فیلترینگ تلگرام چه آسیبهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و فرهنگی جدیدی ایجاد میکند؟ راهکارهای جلب اعتماد به پیامرسانهای داخلی چیست؟
خاصیت چنین گزارشی این است که کلیگویی به دقتهای مکتوب تبدیل میشود. این چنین گزارشی نمیتواند بهطور کلی بگوید «تلگرام باعث تضعیف خانواده، گسترش آسیبهای اجتماعی و بیاخلاقی شده است.» بلکه باید با روش علمی و شواهد نشان دهد آسیبهای برشمردهشده برای تلگرام چقدر است. حداقل خاصیت این چنین گزارشی این است که بعد از فیلترینگ تلگرام میتوانیم بپرسیم: «حالا که تلگرام فیلتر شد، آن آسیبها رفع شده یا کاسته شدند؟» این چنین گزارشی باید تکلیف مهمترین ادعاها درباره خوبیها و بدیهای تلگرام را روشن کرده، سناریوهای آینده پس از تلگرام را معلوم ساخته و مسئولیت دستگاهها در قبال جامعه پس از تلگرام (جایگزینها، خدمات پس از تلگرام، و عواقبی نظیر افزایش فیلترشکنها) را مشخص سازد.
پیشنهاد سوم: طرفداران فیلترینگ تلگرام قطعاً خود را خیرخواهان جامعه میدانند. آدمهای خیرخواه نباید از شفافیت گریزان باشند. شورای عالی فضای مجازی یا هر شورای دیگری که مسئول تصمیم درباره فیلترینگ تلگرام است، میتواند بر اساس سازوکاری شفاف، تصمیم خود درباره فیلترینگ را اعلام کند. این بدان معناست که در جلسه تصمیم درباره فیلترینگ، آراء افراد علنی باشد و به اطلاع عموم برسد. (شفافیت رای درباره تلگرام)
ابهام در آراء کسانی که درخصوص فیلترینگ نظر میدهند سبب میشود همه مسئولیت این خیرخواهی در نهایت متوجه رئیسجمهور حسن روحانی و محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات شود. این در حالی است که چنین تصمیمی در شوراهای عالی و با حضور مقامات متعدد تصویب میشوند. شایسته نیست طرفداران چنین خیرخواهی دلسوزانهای رای خود درباره فیلترینگ تلگرام و مسئولیتپذیری در قبال این رای را پنهان کنند. گزارش ملی میتواند شامل اطلاعاتی درباره مشخصات افراد تصمیمگیر درباره سرنوشت تلگرام، استدلالها و رای نهاییشان در قبال فیلترینگ تلگرام نیز باشد.
هر سه پیشنهاد در راستای حداکثرسازی شفافیت، آشکار کردن خیرات پنهان در فیلترینگ تلگرام، افزایش مسئولیتپذیری مقامات و تصمیمگیران و روشن شدن مواضع آنها برای مردم است. تصور نمیکنم پیشنهادهای بدی باشند.
سیاستگذاران اگر به این سه پیشنهاد تن دهند، «موفقیتهای کوچک»ی به دست آوردهاند که بر روی هم «موفقیت بزرگ»ی را خواهد ساخت؛ ارتقای شفافیت و جلب اعتماد مردم.