«بانو و مرد مرده، و دو نمایش‌نامه‌ی دیگر»؛ چیستا یثربی؛ نشر قطره جهانی که در آن زیسته‌ایم اما به یاد نمی‌آوریم!

هوشیار مجتبوی،   3970230106

این نمایش‌نامه‌ی یثربی به طرزی آشکار از تاویل‌های سیاسی و همین طور اجتماعی استقبال می‌کند. سرزمین عجیبی که شخصیت‌ها در آن قرار دارند، زمانِ نامشخص و خود کاراکترهای نه چندان عادیِ نمایش‌نامه با تفاسیر مختلف جایگاهی ثابت و مشخص پیدا می‌کنند

جهانی که در آن زیسته‌ایم اما به یاد نمی‌آوریم!

«بانو و مرد مرده، و دو نمایش‌نامه‌ی دیگر»

نویسنده: چیستا یثربی

ناشر: قطره؛ چاپ اول زمستان 96

121 صفحه؛ 10000 تومان

 

 ***

 

کسی چه می‌داند، شاید یک روز به سرزمین ناشناخته‌ای رفتید، که گمان کنید تا حدود زیادی می‌شناسیدش، و کمی بعد با خود فکر کنید اتفاقا خیلی هم خوب می‌شناسیدش، و در نهایت بگویید: اتفاقا اصلا این سرزمین ناشناخته نیست. شاید در همان سرزمین با آدم‌هایی رو به رو شوید که نمی‌شناسیدشان، و بعد گمان کنید شاید پیش‌تر آن‌ها را دیده‌اید، و کمی بعد مطمئن شوید عمیقا با آن‌ها آشنا هستید. شاید این هم نوعی دژاوو یا آشناپنداری باشد؛ همان که در لحظاتی خاص با خود می‌گویید: «ئه!... من این صحنه رو قبلا دیدم...» یا «این قبلا هم اتفاق افتاده بود... دقیقا همین حرف هم بِهِم زد...» اگر به مضامینی از این دست علاقه دارید،  و روایت‌هایی با سوژه‌های این چنینی مجذوب‌تان می‌کند، نمایش‌نامه‌ی کوتاهی از چیستا یثربی می‌تواند پیشنهاد خوبی برای‌تان باشد.

«بانو و مرد مرده، و دو نمایش‌نامه‌ی دیگر» همچنان که از نامش پیداست کتابی است شامل سه نمایش‌نامه از چیستا یثربی که در نشر قطره منتشر شده است. نخستین نمایش‌نامه‌ی کتاب «بانو و مرد مرده» روایتی عجیب از سرزمینی فراواقعی است، دومین اثر کاری است با عنوان «جنایت و مکافات»؛ واریاسیونی بر اثر مشهور فئودور داستایوسکی، با دو شخصیت محوری شناخته شده؛ راسکلنیکوف و سونیا، و آخرین اثر «عکس دسته جمعی با خانم بزرگ» نمایش‌نامه کوتاهی است با پنج شخصیت محوری با نام‌های اکرم، ساناز، ناصر، نادر و یعقوب. در این مجال اندک و برای معرفیِ این کتاب یثربی بهتر است درمیان این سه نمایش‌نامه به نخستین اثر نویسنده یعنی «بانو و مرد مرده» بپردازیم؛ نمایش‌نامه‌ای که چند بازیگر آمریکایی در دانشگاه آیووا نمایش‌نامه‌خوانی‌اش کردند و در میان 10 اثر از آثار تراز اول جهان به مقام اول نائل آمد.

داستان این نمایش‌نامه با پنج شخصیت «زن»، «داوود»، «دختر»، «شهردار» و «نامزد شهردار» پیش می‌رود. قصه از جایی آغاز می‌شود که زن بعد از تصادفی در شهری دورافتاده و نامشخص به هتلی متروک می‌رسد. صاحب این هتل دختری است که به کمک برادر دیوانه‌اش، داوود آنجا را اداره می‌کند. چیستا یثربی فضا، مکان و حتا زمانِ داستان را به شکلی غیرعادی ترسیم کرده است. با این که خیلی از توصیفات و دیالوگ‌ها عادی و معمولی به نظر می‌رسند اما به مجرد پا گذاشتن زن به هتل گویی وارد دنیایی ناشناخته می‌شویم. این دنیا را شاید بتوان با تعابیری نظیر رئالیسم جادویی توصیف کرد اما نمی‌توان به همین واژه‌ی جادو یا فراواقعیت نیز بسنده کرد. همیشه آثاری در میان آثار فراواقعی همدلی مخاطب را برمی‌انگیزند که دنیایی باورپذیر خلق کرده باشند؛ دنیایی محسوس، واقعی، عینی و قابل تصور.  مهم‌ترین ویژگی دنیای تخیلی«بانو و مرد مرده» این است که باورپذیر است و برای همین خواننده با شخصیت‌های آن همذات‌پنداری می‌کند.

«زن» در بدو ورود با شخصیت شهردار آشنا می‌شود. به عبارت دیگر باید گفت در بدو ورود شهردار را در هتل می‌بیند چرا که گویا او را از پیش می‌شناخته است. زن هفت سال پیش همسرش را از دست داده است؛ همسرِ نویسنده‌ای که برای سخنرانی در شهری چمدانش را جمع می‌کند و با پژواش راه می‌افتد وُ دیگر هیچ گاه برنمی‌گردد. حالا زن فکر می‌کند شهرداری که می‌گویند 5 سال است اینجا شهردار شده همان شوهرش است. دلیلش هم دلیل قانع کننده‌ای است: نه تنها قیافه‌ی آقای شهردار با همسر او مو نمی‌زند، که حتی نوع نگاه کردن و رفتارش هم شبیه اوست. اما آقای شهردار که شیفته مراوده با زنان است و در عین حال می‌گوید نمی‌تواند عاشق هیچ زنی شود، اصلا زیر بار این نمی‌رود که قبلا ازدواج کرده است. او دارد خودش را آماده می‌کند تا در سال‌های آتی رئیس جمهور شود وُ فعلا هم سرش گرم کارِ خودش است تا رضایت مردم شهرش را جلب کند.

«بانو و مرد مرده» نمایش‌نامه‌ای چند وجهی است. «بانو و مرد مرده» سرشار از دیالوگ‌ها و شخصیت‌های چند وجهی است. هر رویداد، هر جمله یا گاه بسیاری از توصیفات دو پهلو هستند. شخصیت زن، شهردار، برادرِ دیوانه (داوود) و از همه این‌ها مهم‌تر، شخصیت دختر، کاراکترهایی مرموز و چند لایه هستند. شاید مهم‌ترین ایده‌ی آثار فراواقعی همین باشد که متکثر المعنا هستند، اما چیستا یثربی در نمایش‌نامه‌ی «بانو و مرد مرده» به طرز شفافی راه را برای تاویل‌های مختلف باز کرده است. این نمایش‌نامه‌ی یثربی به طرزی آشکار از تاویل‌های سیاسی و همین طور اجتماعی استقبال می‌کند. سرزمین عجیبی که شخصیت‌ها در آن قرار دارند، زمانِ نامشخص و خود کاراکترهای نه چندان عادیِ نمایش‌نامه با تفاسیر مختلف جایگاهی ثابت و مشخص پیدا می‌کنند. آن‌ها هم وجهه‌ای سمبلیک دارند و هم رئال. آن‌ها در عین حال که صادر کننده گزاره‌های نمادین هستند، ناقل حرف‌های به شدت معمولی و عادی‌اند.

شاید باید گفت چیستا یثربی در «بانو و مرد مرده» جهانی آشنا و در عین حال نامانوس خلق کرده است؛ جهانی که در آن زیسته‌ایم اما به یاد نمی‌آوریم.