خروج ترامپ از برجام عواقبی فراتر از روابط ایران و آمریکا و حتی موضوع هسته ای دارد.
اولین تاثیر منفی آن بر کل موضوع عدم اشاعه سلاحهای هسته ای است. ایران طبق برجام حداکثر نظارت و شفافیت در برنامه هسته ای خود را پذیرفته و آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز بارها تایید کرده که ایران به تعهداتش پایبند بوده است. برجام برجسته ترین توافق تاریخ عدم اشاعه بعد از دوران جنگ سرد میباشد که ترامپ متاسفانه آن را توافقی هولناک خوانده است. بنابراین ترامپ مهمترین دستاورد و سرمایه تاریخ عدم اشاعه سلاح های هسته ای را به چالش کشده است. واقعیت مهم است که ایران عضو معاهده ان پی تی است و بمب هسته ای هم ندارد درحالیکه اسراییل هم معاهده را نپذیرفته و هم تنها کشوردرخاورمیانه است که صدها بمب اتم دارد،اعتقادی به عاریسازی خاورمیانه از سلاحهای هسته ای ندارد و در این زمینه هم همکاری نکرده و نخواهد کرد.
دومین تاثیر منفی آن برصلح و ثبات منطقه است. ترامپ با خروج از برجام، آمریکا را به دوران خطرناکی در خاورمیانه سوق داده است. بحران هسته ای ایران تنها مورد از بحرانهای جاری خاورمیانه است که از طریق دیپلماسی حل شده است ضمن اینکه از موارد نادری است که همه قدرتهای جهانی در دستیابی به این توافق همکاری تلاش مشترک داشتند، چیزی که برای حل سایر بحرانهای منطقه بدان نیازمندیم.
منطقه خاورمیانه به سمت سقوط کامل پیش میرود. اکثر بی ثباتی های موجود منطقه هم بخاطر جنگ های آمریکاست همچون حمله نظامی به افغانستان و عراق و مشارکت در تجاوز نظامی به لیبی ویمن و سوریه. برجام کورسویی از امید بوجود آورده بود که شاید بتوان از طریق دیپلماسی و همکاری، سایربحرانهای جاری منطقه را حل کرد، مسیری که برای دستیابی به صلح درمنطقه، غیر قابل اجتناب است. استراتژی ترامپ در مورد انزوای اقتصادی و سیاسی ایران باعث تشدید ناامنی بیشتر درمنطقه شده و آمریکا را بیش از گذشته در بحرانهای منطقه همچون سوریه و یمن و افغانستان و عراق، غرق خواهد کرد. صلح درمنطقه بدون همکاری با ایران بدست نخواهد آمد. ایران یک قدرت منطقه است و به آمریکا اجازه نخواهد داد که جایگاه منطقه ای اش را نادیده بگیرد.
سومین تاثیرمنفی برروابط دوجانبه ایران و آمریکاست. روابط دوکشوردرچنددهه گذشته قربانی محاسبات و درک غلط از واقعیات بوده است. اعتماد متقابل ایران و آمریکا صفر است. بعد از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، خصومت در روابط آمریکا و ایران آغازشد وتا کنون ادامه داشته است. این درحالی است که دوکشور در طول یک قرن از 1856 تا 1953 بهترین روابط دوستانه و استراتژیک را داشتند. بی اعتمادی ایرانیها از زمانیکه سازمان سیا حکومت مردمی مصدق در ایران را درسال 1953 با یک کودتا سرنگون کرد، آغاز شد. درحقیقت آمریکا در سال 1953 با کودتا در ایران دموکراسی را کشت. علت وقوع انقلاب ایران هم سلطه آمریکا و دیکتاتوری شاه بود. بعد از انقلاب آمریکا از تجاوز صدام به ایران حمایت کرد که صدها هزار ایرانی قربانی این تجاوز شدند. بعد از تجاوز صدام هم آمریکا دنبال تغییر رژیم در ایران بوده با حداکثر فشار.
تنها در دوران مذاکرات هسته ای در دور دوم ریاست جمهوری اوباما، مقداری کاهش تشنج درروابط ایران و آمریکا داشتیم. این دوران تنها زمانی بود که رئیس جمهور آمریکا، اوباما، درسازمان ملل رسما اعلام کرد که دولتش سیاست تغییر رژیم در ایران رادنبال نمیکند و آماده گفتگوی مستقیم براساس احترام متقابل است. اولین مذاکرات جدی رسمی دوکشور منجر به حل بحران هسته ای از مسیر دیپلماسی شد. حالا ترامپ مجدد به سیاست تغییر رژیم در ایران بازگشته و از برجام هم خارج شد. خروج ترامپ از برجام، موید مواضع حضرت آیت الله خامنه ای رهبر عالی ایران است که از ابتدای مذاکرات هسته ای تاکید کرد که آمریکا قابل اعتماد نیست.ترامپ با خروج از برجام ضمن اینکه شانس همکاریهای منطقه ای با ایران را کشت، ایران را به سمت بلوک شرق هل داد ضمن اینکه تشنج در روابط ایران و آمریکا را هم افزایش داد.
اتهامات آمریکا علیه ایران سیاسی و بی اساس است. برای مثال در مورد تروریسم شما شاهد بودید که ترامپ رئیس جمهورآمریکا در دیدار اخیر با امیر قطر گفت که قطر و عربستان و امارات از تروریسم حمایت کرده اند منتهی الان قول داده اند که متوقف کنند و مهم این است که آنها از ما دهها میلیارد دلار اسلحه میخرند. ببینید با چه فاجعه ای روبر هستیم که ریئس جمهور آمریکا درحضور هفت میلیارد انسان روی کره زمین رسما اعتراف میکند که متحدین منطقه آمریکا حامی تروریست هستند اما چون از آمریکا اسلحه میخرند اشکال ندارد.
کاخ سفید اتحاد جدیدی با اسرائیل و عربستان علیه ایران تشکیل داده که طبیعتا باعث خواهد شد ایران هم ائتلاف منطقه ای و بین المللی خود برای مقابله با آمریکا را تشکیل دهد. با این وضعی که ترامپ برای برجام بوجود آورده، اگر اروپاییها نتوانند به تعهدات اقتصادی خود دربرجام عمل کنند، احتمالا ایران هم از برجام خارج خواهد شد.
درحالیکه بعد از برجام، دیپلماسی میتوانست مبنای جدیدی برای حل بحرانهای منطقه ای باشد زیرا رهبر عالی ایران علیرغم همه بدعهدی های آمریکا و بی اعتمادیها به آمریکا، فرمود که اگر آمریکا به تعهدات خود درموضوع هسته ای عمل کند،ممکن است ایران درمورد سایر مسائل گفتگو کند.
موسویان درپاسخ به سئوال یکی از حضار درمورد نقش اسرائیل در مناسبات آمریکا و ایران گفت:
اسرائیل نقش تخریبی اول رادر روابط آمریکا و ایران بازی میکند. نتانیاهو سعی کرد که اوباما به ایران حمله نظامی کند و توافق هسته ای راهم امضاء نکند. لاکن اوباما درمقابل او ایستاد و زیربارنرفت. اما امروز نفوذ نتانیاهو در کاخ سفید از وزیر خارجه و حتی کنگره آمریکا هم بیشتر است. ایران همیشه معتقد بوده که اساس سیاست خاورمیانه ای آمریکا براساس منافع اسرائیل تعریف و اجراء شده و میشود.
تعریف داستان راننده اسنپ
افکار عمومی ایران هم از این واقعیت مطلع است. برای مثال یک نمونه برای شما تعریف کنم. ما در ایران سیستم تاکسیرانی اسنپ داریم مشابه سیستم اوبر در آمریکا. من اخیرا ایران بودم و در راه برگشت به فرودگاه، راننده اسنپ مراشناخت و گفت آقای موسویان! شما در آمریکا زندگی میکنید؟ گفتم بله. گفت الان هم عازم آمریکایید؟ گفتم بله. گفت پیغامی برای نخست وزیر ترامپ و رئیس جمهور نتانیاهو دارم. گفتم ظاهرا اشتباه میکنید چون ترامپ ریئس جمهور آمریکاست و نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل. راننده پاسخ داد نخیر شما اشتباه میکنید چون رئیس جمهور واقعی آمریکا نتانیاهوست و اقای ترامپ هم نخست وزیر اسرائیل است. بهتر است نخست وزیر ترامپ به همان بیت المقدسی برود که پایتخت اسرائیل کرده و رئیس جمهور نتانیاهو هم به واشینگتن برود و آمریکا را رسما اداره کند! من واقعا از اینهمه درک و شعور سیاسی او شوکه شدم اما این باور عموم مردم ایران است که رئیس جمهور آمریکا در سیاست های خاورمیانه ای پیرو نخست وزیر اسرائیل است.
منتهی اکنون عربستان و امارات با اسرائیل متحد شده و مشترکا برای غرق کردن آمریکا در جنگ باایران حداکثرتلاش خود را بکار بسته اند. من امیدوارم که مردم واندیشمندان و کنگره آمریکا مانع روند فعلی سیاستهای تخاصمی کاخ سفید با ایران شده و دوکشور رادر مسیر صلح قرار دهند.