در نامه دهم حضرت علی (ع) خطاب به معاویه آمده است: «ای معاویه! مرا به جنگ فرا خواندهای، پس مردم را واگذار و خود به تنهایی به جانب من بیا و هر دو سپاه را از پیکار معاف دار تا دانسته شود که قلب کدامیک از ما را زنگار گناه سیاه کرده و بر دیده کدامیک از ما پرده افتاده؟ منم ابوالحسن کشنده جد و دایی و برادرت که آنان را در جنگ بدر در هم کوفتم. اینک همان شمشیر با من است و با همان قلب دشمنم را ملاقات میکنم، نه دینم را تغییر دادهام و نه پیامبری تازه برگزیدهام. به همان راه حقی گام مینهم که شما آن را به اختیار خود رها کردید.»
ادبیات سردار سلیمانی خطاب به ترامپ که این روزها ایران اسلامی را مورد تهدیدات پوشالی خود قرار میدهد، بسیار شباهت به اقدام مالکاشتر در جنگ صفین و نهیب او در پشت چادر معاویه و دعوت به خروج از چادر و حاضر شدن در میدان جنگ دارد.
وقتی سردار سلیمانی خطاب به ترامپ میگوید: «آقای ترامپ؛ مرد این میدان ما هستیم. شما میدانید این جنگ یعنی نابودی همه امکانات شما و این جنگ را شما شروع میکنید، اما پایان جنگ با ماست. خودم حریف تو هستم، سپاه قدس حریف شماست.» این بدان مفهوم است که این یک رجزخوانی نیست، بلکه اقدامی از جنس رفتار مالک اشتر پشت خیمه معاویه است. ترامپ نیز مصادیق آن را در التماس فرمانده و سربازان خود در قایقی که به دست نیروی دریایی سپاه دستگیر شده و دستهای خود را همگی به نشانه تسلیم بالا برده بودند و به پهنای صورت اشک میریختند دیدهاست، او حتماً از خبرهای فرماندهان نظامیاش در عراق و التماس از سردار سلیمانی برای اینکه با مجاهدان و ارتش عراق صحبت شود تا به نیروهای امریکایی در عراق کار نداشته باشند، بهدرستی مطلع است، او از شکست سیاستها و پشتیبانی لجستیکی و نیرویی ارتش امریکا در جنگ 33 روزه با حزبالله لبنان آگاه است، لذا سخنان سردار سلیمانی فقط برای یادآوری به رئیسجمهوری است که بدون محاسبه بهدنبال روشن کردن آتشی است که از عواقب دامنگیر آن اطلاعی ندارد.
سردار سلیمانی مصداق روشنی از این بخش از نامه امیرالمؤمنین علی (ع) به مالک اشتر در نامه 53 است که درباره سیمای نظامیان یک جامعه اسلامی و علوی فرمودند: «از میان سپاهیان، آن کس را که در نظرت نیکاندیشترین آنها به خدا و پیغمبر و پیشوایت است و از همه پاکدامنتر و بردبارتر است، برای فرماندهی لشکرت برگزین. از کسانی که دیر به خشم آیند، با پوزش خواستن از ایشان آرامش یابند، با ناتوانان مهربانی کنند و بر زورمندان سخت گیرند و خشونت آنان را برنیگیزد و ناتوانی زمینگیرشان نسازد.» سردار سلیمانی آیینه تمام نمای چنین فرماندهی است.
او در مواجهه با کودک آزادشده از دست تروریستهای تکفیری در سوریه، همچون پدری مهربان، او را در آغوش میگیرد و در برخورد با زیردستانش در میدان رزم مانند فرماندهی دلسوز در کنار آنها نشسته و درد دل و خاطرات آنها را در میدان رزم میشنود و از عمق وجود به احساسات آنها پاسخ میدهد و در خلوت خود از اینکه از یاران شهیدش جدا شده، غبطه میخورد و اشک میریزد و حتی با شنیدن سخنی محکم از فلان مسئول اجرایی کشور در برابر یاوهگویی دشمن، بیاختیار و از سر اخلاص، اظهار دستبوسی آن مسئول را میکند و در نقطه مقابل آن، وقتی سخنان ترامپ خطاب به ملت ایران و مسئولان جمهوری اسلامی را میشنود، تمام انرژی خود را جمع کرده و برای مواجهه با زورمندانی که زبانی جز زبان زور را نمیفهمند، نهیب زده و هشدار میدهد در صورت هرگونه غلط زیادی با خشم انقلابی فرزندان خمینی کبیر و خامنهای عزیز مواجه خواهند شد و درس فراموشنشدنی به آنها در صحنه عمل خواهند داد. این مصداق همان فرمانده لایقی که امیرالمؤمنین علی (ع) به مالک اشتر که خود نیز از لایقترین فرماندهان علی (ع) بود، میباشد.
آنچه سردار سلیمانی از خویش در نگاه ملت ایران و منطقه به تصویر کشیده، فراتر از درک کسانی است که او را متهم به جنگافروزی میکنند.
اینکه زیباکلام پس از انتشار سخنان سراسر غرورآفرین و عزتبخش سردار سلیمانی در اینستاگرامش این پست را میگذارد که «جناب سردار قاسم سلیمانی بزرگوار! ترامپ از حمایت بخشی از مردم امریکا برخوردار است، آیا جنابعالی و همفکرانتان هرگز از مردم ایران نظرسنجی کردهاید که چنددرصد مردم موافق دشمنی با امریکا هستند؟» نیاز به پاسخ ندارد که چه زیبا سفیر سوئد آقای پیتر تیلر پاسخ او را زمانی که او نامهای به وی داده و پس از ابراز دوستی، آرزوی موفقیت برای اعلیحضرت «کارل گوستاو شانزدهم» کرده بود و در این نامه پیشنهاد داده بود دولت سوئد تلاش کند جایزه صلح نوبل به یکی از نمایندگان فعلی مجلس شورای اسلامی که بعضاً حرفهای شاذ و مورد پسند آقای زیباکلام میزند، اعطا شود، داده است.
این آقای سفیر در جواب نامه زیباکلام مینویسد: «دریافت پیشنهاد آن استاد علوم سیاسی دانشگاه برای ما شگفتانگیز بود. باید اعتراف کنم در ابتدا این فرضیه را بررسی کردیم که با یک شوخی سیاسی بزرگ روبهرو هستیم و به دنبال سناریوهایی برای واکنش به شوخ طبعی تاریخی ایرانیان بودیم، اما آنگاه که مطمئن شدیم جنابعالی کشور ما را با کشور همسایهمان نروژ اشتباه گرفتهاید، این فرضیه رد شد. بسیاری از مردم اروپا هم ایران را با عراق اشتباه میگیرند و حالا یک استاد دانشگاه ایران، سوئد را با نروژ اشتباه گرفته است. هرچند پیشنهاد جنابعالی برای قرار گرفتن نام آقای ... در فهرست نامردهای جایزه صلح به کشور متبوع من مرتبط نیست، اما از دیدگاهی شخصی، ثابتکننده نظریه جنابعالی در کتابتان به نام «ما چگونه ما شدیم» است. مهمترین علت عقبماندگی ایران در دوره معاصر خود شما هستید. خواهشمندم این جمله را یک اهانت ارزیابی نکنید. اگر از مردم سوئد بپرسند مهمترین ایرانی دارای صلاحیت برای گرفتن جایزه صلح نوبل کیست، پاسخ بسیاری از آنها، نامزد پیشنهادی جنابعالی نخواهد بود.
شاید شما مانند خود ما در هنگام دریافت نامهتان شگفتزده شوید وقتی بشنوید مردم سوئد، ژنرال «قاسم سلیمانی» را شایستهترین فرد خاورمیانه برای دریافت جایزه صلح نوبل میدانند. او مهمترین فردی است که توانسته در چند سال اخیر، مقابل جنایات گروه تروریستی بایستد. کشتارها را متوقف کند و جان انسانهای غیرنظامی بسیاری را نجات دهد. به عنوان یک فرد علاقهمند به کشور بزرگ ایران، به جنابعالی پیشنهاد میکنم با کمک دیگر استادان دانشگاههای خاورمیانه، برای معرفی ژنرال سلیمانی به آکادمی جایزه صلح نوبل در سال جاری بکوشید و افتخاری دیگر را به نام کشورتان ثبت کنید.»
حالا یقین داریم ایستادگی در مقابل زورگویان تنها یک ارزش در جامعه علوی که آموزههای آن برگرفته از سیره و سفارش امیرالمؤمنین علی (ع) است، نیست و هر انسان آزادهای که مواضع و رفتار سردار سلیمانی را دیده یا شنیده باشد، افتخار میکند نام او را بر سر دست گرفته و مبلغش باشد. خواه زیباکلامها با زبان زشتشان به سردار ما طعنه زنند و او و تفکرش را فاقد مقبولیت بدانند.
*روزنامه جوان