در روزهای پرنوسان فوتبال ایران و در روزهای پرهیاهویی که شاید خبرهای خوش کمتر شنیده میشود، پیوستن علیرضا جهانبخش به تیم برایتون انگلیس، خبری خوشحالکننده بود. ستاره فوتبال ایران که با پیوستن به این تیم انگلیسی به گرانترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران تبدیل شد و حالا پس از آقای گلی او در لیگ هلند، همه منتظر درخشش این بازیکن در فوتبال انگلیس هستند.
علیرضا جهانبخش که بعد از جام جهانی 2018 و پیش از سفر به انگلیس برای عقد قرارداد با برایتون، میهمان تسنیم بود، در گفتوگویی تفصیلی درباره تیم ملی و جام جهانی، آقایی گلیاش در فوتبال هلند، توقعاتی که از تیم ملی برای قهرمانی در جام ملتها وجود دارد و... صحبت کرد. این گفتوگو پس از سفر جهانبخش به انگلیس و رسمی شدن حضور او در برایتون تکمیل شد.
یک فصل سخت، اما شیرین که به جام جهانی 2018 روسیه منتهی شد با آقای گلی برای تو به پایان رسید. پنج فصل حضور در فوتبال هلند به پایان رسید تا بالاخره تیم جدیدت را انتخاب کنی. دوست داریم مسیری را که برای رسیدن به امروز طی کردی برایمان بگویی.
خدا را شکر میکنم پس از دو سال اولی که در فوتبال هلند و در تیم NEC نایمخن داشتم، توانستم در مسیر درستی قدم بردارم. برای خودم خیلی مهم بود که بتوانم در مسیر خوبی قرار بگیرم و سه سال پیش که میخواستم از نایمخن جدا شوم، به برایتون آمدم که آن زمان این تیم در چمپیونشیپ بود. از باشگاه و امکاناتش بازدید کردم و همان زمان میدانستم که برایتون امکانات خوبی دارد، نگاهشان رو به جلوست، هدفهای بزرگ دارند و میدانستم انتخابی که میکنم، میتواند برایم بسیار مهم باشد. با این حال سه سال پیش احساس کردم برای حضور در برایتون زمانی مناسب نیست و نیاز دارم بازهم در فوتبال هلند بمانم، چون فوتبال هلند به بازیکنان جوان بیشتر کمک میکند و من هم آن زمان 21 ساله بودم. احساس کردم رفتنم به انگلیس در 21 سالگی زود است و به همین دلیل به AZ آلکمار رفتم که در هلند اسم و آوازه دارد. ابتدا سخت بود که در یک تیم بزرگ مثل AZ جا بیفتم. رفته رفته شرایطم بهتر شد، فصل اول خودم را جا انداختم، فصل دوم شرایطم بهتر شد و فصل سوم هم فصلی بود که هیچ وقت در زندگی فوتبالیام آن را فراموش نمیکنم.
حضور در آلکمار قدمی بود که همیشه به آن فکر میکردم و به من کمک زیادی کرد. هم من به این تیم کمک کردم و هم آنها به من خیلی کمک کردند که به پلههای بالاتر برسم و خدا را شکر این اتفاق افتاد و سه سال خوب برایم رقم خورد. آلکمار نه فقط از نظر فوتبالی، بلکه از همه نظر به من کمک کرد. از نظر انسانی کمک کرد تا شخصیت بهتری باشم و بازیکنانی که آنجا بودند، تأثیرگذاریشان و همه چیز در هلند نقطه بسیار روشنی از دوران فوتبالی من بود که در آلکمار به خوبی تمام شد. خوشبختانه عنوانهای مختلفی هم به دست آوردم و به قولی در فوتبال هلند مهر بسیار قشنگی از من به جا ماند و از طرفی فوتبال هلند و AZ اثرگذاری بسیار مثبتی روی من داشتند.
به این اشاره کردی که سه سال پیش هم میتوانستی به برایتون بروی، اما راهی آلکمار شدی و حالا به عنوان آقای گل فوتبال هلند به لیگ برتر انگلیس رفتهای. این مسئله چقدر اعتمادبهنفس تو را بیشتر میکند و انگیزه میدهد که بیشتر بدرخشی؟
اینکه فوتبال هلند چقدر میتواند روی فوتبال بازیکنان تاثیرگذار باشد، بدیهی است و نیاز به صحبت ندارد. برای خودم هم اتفاق خوب و مثبتی بود که توانستم در هلند خودم را بازیکن و انسان بهتری کنم. همیشه تلاش کردم، قدمهایم را آهسته، اما پیوسته بردارم و برای انتخابهایم مشورت زیادی بگیرم. همان کاری که برای انتخاب آلکمار کردم و میدانستم شرایط خوبی است، این بار برای انتخاب برایتون انجام دادم. البته من همان سه سال پیش به برایتونیها گفتم حس خوبی به باشگاه شما دارم، اما شاید الان زمان مناسبی نیست و به مزاح به آنها گفتم میروم، خودم را بازیکن بهتری میکنم و شما هم لیگ برتری میشوید، آن وقت برمیگردم.
پس همانی شد که به برایتونیها گفته بودی، هم تو بازیکن بهتری شدی و هم آنها لیگ برتری شدند و حالا با این باشگاه قرارداد بستی. البته در حالی که از لسترسیتی هم پیشنهاد خیلی خوبی داشتی، چه شد که برایتون را انتخاب کردی؟
بله، اتفاقات همان شد و خدا را شکر که همه چیز رو به جلو و مثبت بود. با این حال انتخاب از بین برایتون و لسترسیتی خیلی سختی بود. برای این انتخاب خیلی چیزها را کنار هم گذاشتم تا ببینم برای آینده فوتبالیام کدام انتخاب بهتر است. از حس خوبم درباره برایتون صحبت کردم و بدیهی بود که به این باشگاه حس خوب داشته باشم. حتی دوستان نزدیکم از علاقهام به این باشگاه میدانستند، اما باید زمان مناسب پیش میآمد تا به این تیم بروم. باشگاههای زیادی داخل و خارج هلند بودند که پیشنهاد داده بودند، اما با توجه به شرایطی که باشگاه برای انتقالم گذاشته بود، شاید مسیر برای هر باشگاهی فراهم نبود. خودم هم دوست نداشتم لیست پیشنهادها زیاد شلوغ باشد و از بین آنها پیشنهادها را گلچین کردم که در نهایت به این دو باشگاه ختم شد و انتخاب سختی هم بود. مشورتهایی که گرفتم خیلی به انتخابم کمک کرد.
با پدر و مادرم، آقای هاشمیمقدم، کارلوس کیروش، مهدی مهدویکیا و همه کسانی که در انتخابهای قبلیام تأثیرگذار بودند مشورت کردم و مشورتها به سمت برایتون سنگینی میکرد. شرایطی که برایتونیها از من میخواستند، شرایط باشگاه و همه چیز در اینجا مساعدتر بود. جالب است که برخی نوشتند من در آپشن قرارداد و میزان پاداش با لستر به توافق نرسیدم، در حالی که پیشنهاد مالی لستر خیلی بهتر از برایتون بود. چیزی که برای خودم اهمیت داشت، این بود که برایتونیها نشان دادند که علاقه زیادی به جذب من دارند و برای آن تمام تلاش خود را انجام دادند. احترام گذاشتنها، شرایطی که گذاشتند تا من را در اختیار بگیرند و... همه برایم ارزشمند بود. من سه سال پیش هم نزدیک بود که با برایتون قرارداد امضا کنم، اما تصمیم دیگری گرفتم و این بار از نظر اخلاقی، حرفهایگری، نظر خودم این بود که از بین دو پیشنهاد دست به نقدی که داشتم، برایتون را انتخاب کنم.
این را هم شنیدهایم که مربی برایتون از سه سال پیش که به باشگاهشان رفتی و قرار شد به این تیم بروی تا آخرین روز حضورت در آلکمار پیگیر وضعیت تو و بازیهایی که انجام میدادی بوده است.
بله، میخواستم به همین موضوع اشاره کنم که یکی از مسائلی که من را مصّر کرد تا به برایتون بپیوندم، این بود که خود مربی من را میخواست. هر هفته از من به او گزارش میدادند، اینکه بازیها چه شده و هر هفته پیگیر من بود. در لستر اما شرایط اینطور نبود و مدیر باشگاه برای جذب من آمده بود که امکان داشت مربی عوض شود و شرایط من هم تغییر کند. این احترام گذاشتن برایتونیها و پیگیریهایی که داشتند، مسیر انتخاب را برای من راحتتر کرد.
موضوع دیگر درباره انتقالت به برایتون، مبلغ آن است که با این مبلغ قرارداد به گرانترین بازیکن تاریخ ایران، گرانترین بازی برایتون و گرانترین انتقال AZ آلکمار تبدیل شدی. البته خیلیها فکر میکنند این 25 میلیون یورو پول نصیب خودت شده و میزان درآمد ریالی تو را هم با نوسان این روزهای ارز حساب کردهاند. در این خصوص توضیح میدهی که چقدر درآمد خودت از این قرارداد بوده است؟
یک مقدار از همکاران رسانهای شما تعجب میکنم. نسبت به خبرنگار بودن بعضیها و نسبت به رسانه ملی بودن متعجب میشوم که به نظرم اطلاعاتشان نسبت به شغلی که دارند، ضعیف است. تیتر یکی از همکاران رسانهای شما را خواندم که نوشته بودند علیرضا جهانبخش پدر علم نجوم ایران، در حالی که این صحبتها برای خودم خندهدار بود. شاید حرفهای نباشد بخواهم درباره مبلغ قرارداد و این مسائل صحبت کنم، اما صحبتهایی که در این خصوص به گوشم میرسد، خندهدار است. همانطور که گفتم خواستهای که باشگاه آلکمار داشت، خیلیها قادر نبودند برآورده و مبلغ رضایتنامه را پرداخت کنند. تمام این مبلغ هم ترانسفر فی یا حق ترانسفر است که از باشگاه به باشگاه میرسد و پولی به بازیکن نمیرسد. بخشی از این پول هم به NEC نایمخن میرسد، بخشی مربوط به حق پیشرفت است و به این شکل پول بین دو باشگاه رد و بدل میشود. پرداختی به خود من هم آزاد است و قرارداد شخصی که بین من و باشگاه برایتون نوشته شده که برای آن هم به توافق جداگانه رسیدیم. اینکه میگفتند کل این مبلغ به من میرسد، برایم جالب بود.
شاید با یادآوری مثال انتقال رونالدو از منچستر به رئال مادرید میشد متوجه این موضوع شد. اینکه رونالدو با 94 میلیون یورو راهی رئال شد، اما دستمزد خودش 11 میلیون یورو بود.
دقیقاً. مبلغ انتقال چیزی است که ارزش بازیکن را نشان میدهد. البته این اتفاق برای من مثبت بود که به عنوان یک ایرانی گرانترین بازیکن برایتون و گرانترین انتقال آلکمار شدم و برای ایران به این مسئله افتخار میکنم. اگر هم کمی انتقال من به تیم دیگری زمان برد، به دلیل همین مبلغ انتقالی بود که باشگاه آلکمار میخواست و اگر آلکمار در این خصوص کمی راحتتر میگرفت، اتفاق دیگری میافتاد. واقعیت مسئله هم این بود که گفتم.
به این موضوع اشاره کردی که اگر آلکمار مبلغ انتقالت را پایینتر میگرفت یا به اصطلاح درخواست کمتری داشت، شاید اتفاق دیگری رخ میداد. در صحبتهایی هم که میشد نام تیمهایی چون تاتنهام، اورتون، لاتزیو، ناپولی، وستهام و... به عنوان پیشنهادهایت مطرح شده بود. این پیشنهادها چقدر جدی بود؟
از بین چهار پنج تیمی که نام بردید، یکی دو تیم واقعاً خیلی جدی پیشنهاد داده بودند که حالا دوست ندارم اسمی ببرم. مطرح شدن دو سه تیم دیگر هم نسبت به حدسهایی بود که رسانهها میزدند که هیچوقت رسمی نشدند. حتی نماینده دو باشگاه بازیهای من را دیده بودند و درباره مبلغ رضایتنامه و مسیری که میتواند من را به سمت آنها ببرد با باشگاه مذاکره کرده بودند، اما همانطور که گفتم با بحث مبلغ قرارداد و رضایتنامهای که آلکمار تعیین کرده بود، شرایط دیگری رقم خورد. از طرفی خودم هم از قبل گفته بودم دوست دارم به لیگ انگلیس یا آلمان بروم و به ایتالیا فکر نمیکردم. هرچند ایتالیا تیمهای بزرگ و قابل احترامی دارد که اکنون هم رونالدو به لیگ این کشور رفته و اتفاقات مثبتی در فوتبال ایتالیا رقم خورده است. با این حال طرز تفکر خودم، احساسی که به لیگهای مختلف داشتم و به امید خدا موفقیتی که به نظرم کسب خواهم کرد، حضور در انگلیس برای من سنگینی میکرد. جذابیت لیگ برتر انگلیس هم برای خودم، مردم و حتی خانوادهام بیشتر بود. همه اینها به من کمک کرد تا بتوانم پیشنهادها را راحتتر غربال کنم و به انگلیس برسم و در آخر باید از بین پیشنهادهای انگلیس تصمیمگیری میکردم که به پیشنهاد برایتون رسیدم.
انتقالت به انگلیس با جت شخصی هم حسابی سر و صدا کرد. این توجه برایتونیها برای انتقال تو به تیمشان چقدر برای خودت جلب توجه کرد؟
در صحبتهای قبلیام هم گفتم مسئله احترام گذاشتن آنها برای خودم خیلی اهمیت داشت و اینکه یک باشگاه چقدر علاقهمند است با من قرارداد امضا کند. با این حال راستش را بخواهید، موضوع جت شخصی و اتفاقاتی که افتاد برای خودم آپشن نبود و حتی یک روز قبل از انتقال هم از این ماجرا خبر نداشتم و در پاریس متوجه این موضوع شدم. مهمترین چیزی که برایم اهمیت داشت، این بود که به عنوان یک ایرانی در این انتقال احترام ببینم و همه بدانند که بازیکن ایرانی و فرهنگ ایرانی چقدر قابل احترام است. این اتفاق از این نظر برای من قابل ارزش بود و احترام و ارزشی که قائل شدند، برای من رضایتبخشتر بود تا سفر با جت شخصی. امیدوارم بتوانم این احترام را جبران کنم و سالهای خوبی در برایتون داشته باشم.
بعد از انتقال به برایتون هم مردم واکنشهای زیادی داشتند. دوباره آن کریخوانی بین تو و سردار هم به میان آمد که از او خواسته بودی برای پیشرفت به هلند بیاید و سردار هم توصیه کرده بود در روسیه بیشتر پیشرفت میکنی. این شوخی شما هم دستمایه برخی طعنه زدنها شده بود که به سردار نسبت میدادند. درباره این واکنشهای مردم نظری داری؟
راستش را بخواهید نظر خاصی درباره این شوخی ندارم و همان موقع به این صحبتها پاسخ دادم. منظور خاصی از آن صحبتها نداشتیم و خودم اگر چیزی به همتیمیهایم میگویم، صلاح آنها را میبینم و دوست دارم آنها شرایط بهتری را تجربه کنند. آن موقع هم سوءتفاهمی پیش آمد که برای خودم شاید بیاهمیت بود و همه خیلی زود از آن موضوع گذشتند، اکنون هم نظر خاصی ندارم. خوشبختانه سردار به شرایط خوب خودش برگشته، کریم انصاریفرد میتوانست در یونان آقای گل شود و خوشحالم که هر کدام از بازیکنان ایرانی در جایگاه خودشان بهترین هستند. آرزویم این است که همه در بهترین جایگاه خودشان باشند و به عنوان یک ایرانی پرچم ایران را بالاتر ببریم. این مسئله مسیر را باز میکند تا دیگر بازیکنان ایرانی هم به اروپا بیایند و خیلی خوشحالم که امسال چهار پنج بازیکن جوان به اروپا آمدند و اتفاق خوبی برای فوتبال ماست که مسیر را برای فوتبالیستهای ما باز میکند.
حالا همه منتظر هستند تا اولین بازی رسمی تو را با پیراهن برایتون ببینند. اینکه اولین بازی لیگ برتری برایتون در روز تولد توست و دو بازی بعدیاش با لیورپول و منچستریونایتد برای خودت هیجانانگیز نیست؟
اینکه اولین بازی ما در لیگ برتر در روز تولدم است، میتواند فوقالعاده مثبت باشد تا در روز تولدم اولین بازی رسمی را برای برایتون انجام بدهم. از این اتفاق خوشحالم، اما از طرفی نمیخواهم زیاد عجله کنم، چون تمرین زیادی با تیم نکردهام و دوست دارم با شرایط بسیار خوبی کارم را شروع کنم.
البته نکته مثبت این است پس از اولین بازی که برای برایتون انجام دادی، مربیات حسابی تعریف و تمجید کرد و اینکه میتوانی آنها را به سمت جلو حرکت بدهی.
اگر این اعتمادبهنفسی که از سمت مربی میآید، نبود شاید این قدم را برنمیداشتم تا به برایتون بیایم. اناشاءالله بتوانم زودتر به آمادگی برسم تا شروع خوبی در برایتون داشته باشم.
ارتباطت درون تیم چگونه است و آیا مشکلی در تیم وجود دارد؟
خدا را شکر شرایط بسیار مثبت است. احترامی که در باشگاه داشتم، مثبت بوده و اتفاقی نیست که مشکلی داشته باشد. همه این اتفاقات را پیشبینی کردم و به اینجا آمدم. اعتماد مربی به من، اعتقاد باشگاه و روابطی که با بازیکنان داشتهام، همه چیز خوب بوده است. امیدوارم که شرایط بهتری در تیم داشته باشم و نگاه مثبتی که در هلند بود، ادامه پیدا کند.
به تیم ملی هم برسیم. عملکردی که در جام جهانی داشتیم، بهترین عملکرد تاریخ فوتبال ایران در جام جهانی بود، اما بههرحال ارزیابی خود بازیکنان تیم ملی هم میتواند جالب باشد و نظراتی که پس از این بازیها دریافت کردهاید.
نسبت به نتیجهای که کسب کردیم و درخواستی که کادرفنی از بازیکنان داشت، به نظرم عملکرد خوب و مثبتی بود که مردم از ما میخواستند. وقتی هم به ایران برگشتیم، همه بسیار مثبت درباره عملکرد تیم ملی صحبت کردند. حتی وقتی به تمرینات برایتون رفتم، از ایران صحبت میکردند و میگفتند ما دوست داشتیم ایران مقابل اسپانیا و پرتغال برنده شود و طرفدار تیم ما بودند. برای خودم خیلی جالب بود که این نگاهها به این اندازه مثبت بوده است. ما وظیفه داشتیم، وظایفی را که به ما محول شده بود به نحو احسن انجام بدهیم و مهم مردم بودند که خوشبختانه از عملکردی که داشتیم، رضایت داشتند و نگاهها مثبت بوده است.
تصاویری که از تیم ملی به ثبت رسید، حفاظت از دروازهمان در بازی با اسپانیا، مهار پنالتی رونالدو توسط بیرانوند و همه تصاویر ثبت شده از ایران در جام جهانی غروری را در کشور ایجاد کرد. این مسئله چقدر برای خودتان غرورانگیز بود؟
صددرصد و کادرفنی از ما خواسته بود که بجنگیم و قدرت فوتبال ایران و استعداد فوتبالیستهای ایرانی را به دنیا نشان بدهیم. اتفاق مثبتی بود که هم به لحاظ فوتبالی و هم اخلاقی برند فوتبال ایران را در دنیا نشان دادیم. اینکه دنیا استعداد فوتبالیستهای ایرانی را دید، اتفاق مثبتی بود و از همه مهمتر اینکه بازی کردن ما برای این مردم بالاترین افتخار است. افتخار بازی کردن برای تیم ملی و حمایتی که از ایرانیهای تمام دنیا از ما میشد، انرژی مضاعفی به ما میداد تا بیشتر برای موفقیت تلاش کنیم.
البته این صحنههای غرورانگیز هم تبدیل به مثالهایی شد و مقام معظم رهبری در جلسه با هیئت دولت از رئیس جمهور، معاونان او و وزرا خواستند تا مثل تیم ملی بجنگند و تلاش کنند.
خدا را شکر اینها همه اتفاقات خوب و مثبتی است که در این مدت رقم خورد و میتوانیم به این مسئله افتخار کنیم که شرایط و عملکردمان تا این اندازه مثبت بوده است. به همین دلیل میگویم که تمام تلاشمان را باید به کار بگیریم تا نماینده خوبی برای ایران باشیم و اکنون هم مهمترین رقابتها که جام ملتهاست را پیشرو داریم. وقتی فوتبال به این اندازه تأثیرگذار است که دل مردم را تا این اندازه شاد میکند، خوشحال هستم که قسمتی از این شادی مردم شدهام. ما هم تمام تلاشمان را میکنیم و از همه کسانی که از فوتبال حمایت میکنند، ممنونیم و این موضوع نشان میدهد که فوتبال چقدر تأثیرگذار است.
رهبر معظم انقلاب در دو پیام از عملکرد تیم ملی قدردانی کردند که کمسابقه بوده و همین مسئله بازتاب زیادی داشت...
بله، باید از مقام معظم رهبری هم بابت حمایتهایی که داشتند، تشکر کنیم. این پیامها میتواند به ما دلگرمی بدهد و ما هم تمام تلاشمان را برای سربلندی ایران و بالا بردن پرچم ایران انجام میدهیم. امیدوارم بتوانیم این اتفاق را در تورنمنت مهمی که پیشروی ماست، انجام بدهیم.
اکنون انتظارها از تیم ملی بالا رفته است و همه انتظار قهرمانی در جام ملتها را دارند. این انتظار قابل برآورده شدن است و نیاز به چه ابزارهایی دارد؟
همانطور که در صحبتهایم گفتم بحث اینکه فوتبال چقدر میتواند در جوامع مختلف تأثیرگذار باشد، غیرقابل انکار است. تأثیری که فوتبال میتواند با یک برد یا باخت روی جامعه داشته باشد، بسیار زیاد است. مردم ما با فوتبال زندگی میکنند، با فوتبال میخوابند و بیدار میشوند. اینها تأثیرگذاری فوتبال است و نشان میدهد که مردم ما چقدر برای این مقوله ارزش قائل هستند. شاید چیزی که در جام جهانی اتفاق افتاد درس بسیار بزرگی برای مسئولان ما و مسئولان ورزشی ما باشد که فوتبال یا رشتههای ورزشی دیگر چقدر در زندگی مردم تأثیرگذار است. اگر امکانات و شرایطی که فوتبالیها برای عملکرد بهتر نیاز دارند، فراهم شود بسیار خوب است. مثلاً شرایطی که باید دو سال پیش مشخص شود، باید مربوط به همان زمان باشد تا اکنون درگیر آن نباشیم، درباره ماندن کیروش و کادرفنی نباید اکنون تصمیگیری شود، در حالی که کمتر از یک ماه دیگر باید اولین اردوی تیم ملی برای جام ملتها برگزار شود. ما به عنوان بازیکن تیم ملی باید با ذهنی آزاد و خیالی راحت بتوانیم عملکرد خوبی داشته باشیم و این تمام هدف ماست، چون عملکرد ما باعث خوشحالی مردم میشود و موفقیت نیز با شرایط و کادرفتی خوب میسر میشود.
یکی از این مسائل هم مربوط به بخشیده شدن سربازی بازیکنان سرباز تیم ملی بوده که گویا یکی از شروط کارلوس کیروش برای تمدید قراردادش است. نام تو هم بین بازیکنان سرباز تیم ملی دیده میشود، اما پس از مطرح شدن بحث معافیت واکنشهای مختلفی به این موضوع مطرح شد، در حالی که کمتر دیدیم و شنیدیم که خود شما در این خصوص نظری بدهید.
راجعبه این مسئله خیلی صحبتها صورت گرفت و همه نظرات مختلف داده شد. این موضوع چیزی است که میتواند مسیر را برای بچههای ما راحتتر کند تا با خیال راحت به اردوها بروند و از نظر ذهنی خیال راحتی داشته باشند. به همین دلیل این پیشنهاد داده شد که در رشتههای مختلف ورزشی و به خصوص برای ما فوتبالیها، میتواند مسئله مهمی باشد، چراکه وقتی نتیجه یک رشته ورزشی میتواند به این اندازه دل مردم را شاد کند، خودش افتخار ملی محسوب میشود. بچهها به عنوان بازیکن تیم ملی برای اینکه ذهن راحتی داشته باشند، به همکاری و لطف کسانی نیاز دارند که در این زمینه تصمیمگیرنده هستند. شاید به صورتهای مختلف چنین درخواستی داده میشود و واکنشهای مختلفی بوده است، اما اگر به شکل کلی بخواهیم به این موضوع نگاه کنیم، بچهها میخواهند از نظر ذهنی دغدغهای نداشته باشند تا با ذهن راحت به سمت هدفمان که سربلندی ایران است، حرکت کنیم. وقتی تورنمنتهای مهم و موفقیت تیم ملی تا این اندازه تأثیرگذاری دارد، بچهها میخواهند خیال راحتی داشته باشند، اینکه مسیر راحت باشد و بدون دغدغه راهی اردوها و تمرینات شوند. این اصلیترین خواستهای بود که از طرف بچهها مطرح شد.
خودت در این خصوص صحبت خاصی داری یا پیشنهادی که بتواند راه حلی بدهد؟
نه، صحبت خاصی ندارم. این بحث مربوط به مسئولان ذیربطی است که میخواهند در این خصوص تصمیم بگیرند. چه کسانی که خواستهای در این خصوص داشتهاند که از طرف بچههای تیم ملی بود و چه نظراتی که در این خصوص داده شده است. امیدوارم مسئولانهتر برخورد شود. شاید هرکسی نسبت به ارگانی که در آن حضور دارد، واکنش نشان داده است، اما من به زبان ساده خواسته اصلی بچهها را گفتم، اما اینکه این خواسته چگونه بیان شود و چه عکسالعملی دارد، مربوط به مسئولان است.
درباره سردار آزمون هم صحبت زیاد شده است و چون تو دوست نزدیک او هستی، سؤالی در خصوص او داریم. سردار پس از خداحافظی از تیم ملی گفت با تو و کیروش مشورت کرده است. حالا خیلیها دوست دارند او به تیم ملی برگردد، آیا پس از خداحافظیاش بازهم مشورتی با تو داشته یا صحبتی در این خصوص داشتید؟
در خصوص بحث اول که سردار راجعبه تصمیمگیریاش با من مشورت کرد باید بگویم من فقط نظرم را به او گفتم و اینکه سردار چقدر میتواند برای تیم ملی مهم و تأثیرگذار باشد. از طرفی شرایطی که سردار در این مدت داشته، در تیم ملی تأثیرگذار بوده است و نمیتوان منکر آن شد. من از سردار خواستم بیشتر فکر کند و تصمیمی عجولانه و احساسی نگیرد و با مشورتها تصمیم نهاییاش را اعلام کند، اما فکر میکنم در آن برهه زمانی خیلی فشار روی سردار آمد و بحث بیماری مادرش هم واقعاً مطرح بود و خداحافظیاش مربوط به فشارها نبود. حالا هم امیدوارم اتفاقی که میگویند و مربوط به بازگشت سردار است، رقم بخورد، چون هم تیم ملی به سردار و هم سردار به تیم ملی نیاز دارند. این یک موضوع دوطرفه است و خیلیها آرزو میکنند به تیم ملی برسند و برای ما و سردار هم اینگونه است. با این حال آن تصمیم گرفته شد، آنهم در زمانی که بحث بیماری مادرش وجود داشت، فشارهایی که ناعادلانه بود یا بهتر است بگویم نوع انتقادهایی که مثبت نبود و ... .
البته این مسئله هم مطرح شد که اگر بازیکنان هجومی ایران مانند سردار آزمون، سامان قدوس، علیرضا جهانبخش یا سایر بازیکنان نتوانستند عملکرد باشگاهیشان را در تیم ملی داشته باشند، مربوط به سیستم بازی تیم ملی بود که بیشتر سعی میکردیم دفاع کنیم. این در حالی است که کیروش پس از جام جهانی حسابی از عملکرد شما تشکر کرد و گفت بازیکنان ایرانی بهترین بازیکنانی بودهاند که با آنها کار کرده است، پس وقتی کادرفنی از عملکردتان ابراز رضایت کرد، یعنی دستورات کادرفنی را به بهترین شکل اجرا کردهاید. درست است؟
من قبلاً هم گفتهام ما تمام تلاشمان را میکنیم عملکرد خوبی برای تیم ملی داشته باشیم، اما بههرحال در تیم ملی یکسری مسئولیتها داده میشود که تلاش میکنیم آن مسئولیتها را به بهترین شکل انجام دهیم. در جام جهانی دقیقاً همان چیزی که کادرفنی و آقای کیروش از ما خواسته بود، انجام شد. ما وظیفه داریم این خواستهها را پیاده کنیم و مهمترین مسئله این است که سرمربی تیم ملی راضی باشد و اگر این اتفاق رخ داده باشد، یعنی ما کارمان را درست انجام دادیم. این بحثها نیز همیشه هست و انتقاد وجود دارد، اما چه خوب که انتقاد مثبت باشد و به ما کمک کند، نه اینکه انتقادهای تخریبکننده و جهتدار شکل بگیرد که بعضاً اینگونه است.
البته خیلی از همان منتقدان تمایل به بازگشت سردار دارند ...
مسئله اصلی این است که ما بعضاً مردمی احساسی داریم. شاید نظراتی میدهیم که دو فردای دیگر اگر به نظراتمان برگردیم، خودمان خجالت میکشیم. شاید این موضوع به فرهنگ ما باز میگردد که زود قضاوت میکنیم، احساسی میشویم و حالا که نزدیک به دو ماه از جام جهانی گذشته است، همان نفرات که منتقد بودند، علاقه دارند سردار به تیم ملی برگردد.