پیش به سوی اقتصاد مردمی/ آیا دولت عزم حرکت به سمت اقتصاد مقاومتی را دارد؟

محمدکاظم انبارلویی،   3970620196 ۱۱ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱ تکراری یا غیرقابل انتشار
پیش به سوی اقتصاد مردمی/ آیا دولت عزم حرکت به سمت اقتصاد مقاومتی را دارد؟

رهبر معظم انقلاب در اول فروردین سال ۹۳ در حرم رضوی فرمودند؛ «اقتصاد مقاومتی، اقتصاد مردمی و مردم بنیاد است. با اراده، سرمایه و حضور مردم تحقق پیدا می کند.»

گاهی در سیما با کارآفرینان بزرگی در عرصه کشاورزی، دامپروری، صنعت و خدمات گفتگو می‌شود که بیان کننده نوعی نبوغ ایرانی در عرصه اقتصاد و جنگ اقتصادی با دشمن است. آنها از هیچ شروع کرده و به همه چیز رسیده ‌اند و هر کدام یک گوشه کار تولید را گرفته ‌اند و افتخار کشور هستند.

مردم پیام رهبری را گرفته‌اند و دارند در عرصه اقتصاد مقاومتی کار می‌کنند. آمارها در باره کسانی که بار تولید ناخالص ملی را به دوش می‌کشند امیدوار کننده است. به همین دلیل با تحکیم زیرساخت‌های تولید در کشور، بازار کشور هیچ وقت از کالا و خدمات خالی نبوده است. بر حسب آنچه که آمار و کارشناسان می‌گویند بیش از ۶۰ درصد تولید ناخالص ملی اصلاً به واردات متکی نیست و درون زاست.

کار در این حوزه هر روز بیشتر به سمت و سویی با یک روحیه جهادی به پیش می‌رود. اینکه رهبری معظم انقلاب در دیدار با خبرگان فرمودند: «کشور در حال پیشرفت است، این رجزخوانی نیست»، یک واقعیت ملموس است. امروز مسئولین، کشور را با یک جمعیت ۸۰ میلیونی اداره می‌کنند، حال آنکه جمعیت کشور در آغاز انقلاب ۳۰ میلیون نفر بود.

بر اساس نتایج سرشماری نفوس و مسکن در آبان سال ۱۳۹۵ افراد زیر ۳۹ سال اعم از زن و مرد، بالغ بر ۵۵ میلیون نفر بودند. ۸/۶۸ درصد جمعیت کنونی بعد از انقلاب متولد شده‌اند. یک مقایسه دم ‌دستی کسانی که قبل و بعد از انقلاب را دیده‌اند بر هر انسان منصفی معلوم می‌کند که سطح رفاه و برخورداری ‌های امروز ایرانیان قابل مقایسه با ۴۰ سال پیش نیست. در این ۴۰ سال با آنکه با انواع توطئه ‌های داخلی و خارجی روبه‌رو بوده ‌ایم اما ملت و دولت‌های پس از انقلاب مثل کوه ایستادند و حیات انقلابی و جهادی را در مرئی و منظر جهانیان به پیش بردند.

ما یک ملت زنده و پیشرو، پیشگام، آزاد و مستقل هستیم. هزینه‌های آن را با ده ها هزار شهید و صدها هزار مجروح پذیرفته‌ایم. با تعمیق مردم‌سالاری دینی، مردم خود می‌فهمند کجا بودند، الآن کجا هستند و فردا چه آینده پر افتخار و درخشانی در انتظار ملت ایران است.

امام بزرگوار ما که پرچمدار استقلال و شرافت ملی ایرانیان بود، به پشتوانه ملت شجاع ایران در مقابل قدرت‌های جهانی ایستاد و عزت و شرف ملی ما را در جهان، به نمایش گذاشت. جهان، ما را امت خمینی (ره) و خامنه ‌ای عزیز می‌داند و دنیای اسلام به چنین رجال سیاسی و مذهبی که سینه به سینه در مقابل آمریکا و رژیم صهیونیستی ایستاد، افتخار می‌کند.

اینکه یک ضعف و ایراد و اشکال اقتصادی بلافاصله زیر ذره ‌بین ارتش رسانه‌ای دشمن چند برابر می‌شود، نشان حقد و کینه و حسد دشمن است. امروز هیچ دولت و ملتی در جهان مثل ایران مورد کینه‌ توزی آمریکا و اسرائیل نیست. این واقعیت نشان قدرت فزاینده ملت ماست.

این قدرت متکی به قدرت لایزال الهی است، هیچ‌گاه کاستی نمی پذیرد. چرا که بار عظیم پیشرفت کشور بر شانه اراده‌های پولادینی است که از کوه‌ها و صخره‌ها سخت‌تر و صدای آزادیخواهی و خداخواهی آنها از امواج خروشان اقیانوس‌ها فراتر است.

برگردیم به مولفه‌های اقتصاد مقاومتی؛ درست است که اقتصاد مقاومتی، اقتصادی مردمی و مردم بنیاد است، اما دولت برحسب آنچه رهبر معظم انقلاب در فروردین سال ۹۳ نیز فرمودند، مسئولیت و وظیفه «برنامه‌ریزی»، «زمینه‌سازی»، «ظرفیت‌سازی»، «هدایت» و «کمک» دارد.

دولت یازدهم و دوازدهم یک دولتی است که همین مردم به آن رای داده اند، مثل دولت‌های پیشین در سر و سامان دادن اقتصاد کشور بر حسب سیاست‌های کلی اعلام شده از سوی رهبری و نیز قانون اساسی وظایف مهمی دارد که البته در مقولاتی که گفته شد وظایف ذاتی دارد. باید دید دولت کنونی به این وظایف خطیر و مسئولیت‌های تاریخی عمل کرده است؟

در درون دولت نهادهای نظارتی قوی وجود دارد، در بیرون دولت، در دستگاه قضائی و مجلس هم وظایف ذاتی برای کنترل و نظارت دولت وجود دارد. اگر اینها به وظایف خود عمل کنند فرایند پیشرفت کشور در ریل‌های تعیین شده قانونی، مسیر خود را طی می‌کند. فشارهای اقتصادی آمریکا و رژیم صهیونیستی یک فرصت است تا دولت و ملت بقیه بار تولید ناخالص ملی را در «درون» جستجو کنند و دولت از نگاه به «بیرون » پرهیز کند.

اینکه ایران بدهی خارجی ندارد، نشان می‌دهد که در نگاه به پیشرفت، به بیرون متکی نیست. همه چیز از جمله «سرمایه» در درون کشور وجود دارد به شرطی که دولت بتواند هنر خود را در هدایت حجم نقدینگی عظیمی که در داخل داریم به سمت تولید، به نمایش بگذارد. دولت باید برحسب سیاست‌های کلی اصلی ۴۴ قانون اساسی بار تولید در صنعت، کشاورزی و تجارت را از دوش خود بردارد و بر دوش مردم بگذارد. دولت باید از تصدی‌گری پرهیز کند. سیاست تولید ملی باید متکی به کار و سرمایه ایرانی باشد.

متاسفانه برخی در دولت بدون درک شرایط انقلابی کشور و موقعیت جهانی ایران و عدم درک میزان خصومت دشمن، دل به مذاکره و تعامل با جهان، آن‌هم با آمریکا بسته‌اند و همه تخم مرغ های خود را در سبد برجام گذاشته‌اند. دشمن هم با یک لگد به این سبد، کار خود را کرد.

متاسفانه امروز هم برخی در دولت هنوز معتقدند مسائل اقتصادی راه حل اقتصادی ندارد، راه حل سیاسی دارد. آنها هنوز به گفتگو و مذاکره با دشمن امیدوارند و می‌خواهند دستاوردهای بزرگ انقلاب را در 40 سالگی این حرکت عظیم تاریخی، با ثمن بخس به دشمن بفروشند. بدون اینکه کمترین چشم انداز روشنی از آن داشته باشند. اگر به سیاست‌های اقتصاد مقاومتی و سیاست‌های کلی اعلام شده از سوی رهبری در حوزه اقتصاد عمل شده بود، ملت و دولت کیلومترها از اهداف از پیش تعیین شده جلوتر بودند کما اینکه امروز قبل از سال ۱۴۰۴ به بسیاری از اهداف چشم انداز برنامه رسیده ایم.

خیزش اقتصاد مقاومتی باید متکی به فرهنگ جهادی، دانش و تولید با کیفیت باشد. قوام آن باید متکی به عدالت و مردمی بودن و استقامت، آن هم بر مبنای انعطاف‌پذیری، درون زایی و ضد شکنندگی باشد. ملت به طور طبیعی و اجتناب ‌ناپذیر به این سمت می‌رود. باید دید که دولت عزم آن را دارد به این سمت حرکت کند؟ مردم در وضع فعلی اثری از «خیزش»، «قوام» و «استقامت» از دولت در اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی نمی بینند. مانع این راه، ذهن چپ زده نئومارکسیستی و نئولیبرالی برخی مسئولین کشور است. آنها باید این بیماری را از خود دور کنند و بیش از این به کشور و مردم آسیب نزنند.

دولت باید راه اقتصاد مقاومتی را در این سال‌ها هموار می کرد. به دلیل همین نگاه غلط، تعلل کرد. دولت باید با «کادرسازی» و «نهادسازی» مسیر «هموارسازی» را طی می کرد. در این امر کوتاهی هایی دارد، اما ملت در این فاصله به پیش رفت. آنچه امروز به عنوان کالای باکیفیت ایرانی در بازار می بینیم و کارآفرینان جهادگر مردمی پشتوانه اصلی آن هستند، نشان می‌دهد مردم در مسیر اقتصاد مقاومتی حرکت می‌کنند و زیرساخت‌های همین «راه‌سازی»، «کادرسازی» و «نهادسازی» زیرپوست اقتصاد مردمی شکل گرفته است.

آمریکا به زودی می فهمد تحریم‌ها، تهدیدها و تحقیرها نتیجه نمی دهد. آن روز خیلی دیر نیست. اما این فهم کمکی به درک راهبرد آنها در منطقه و جهان نمی‌کند. چون آن روز که به این فهم برسد، بساط سلطه او در منطقه برچیده شده است. آمریکایی‌ها در جهان زیر چکش آهنین خیزش اسلامی باید ضربات سنگین تری را پذیرا باشند. آمریکا هنوز نفهمیده است سوخت موتور انقلاب در ایران، منطقه و جهان چیست؟ نه از ترکیب آن اطلاع دارد و نه از نوع سوخت و ساز آن!

تجربه ۴۰ ساله انقلاب نشان می دهد نتایج این فشارها، سازه این موتور را کامل می ‌سازد و ترکیبات سوخت آن را تقویت می کند. میلیون‌ها ایرانی که در صف و ستاد ایستادگی در برابر تجاوزات آمریکا ایستاده اند اصلاً مطالبه اقتصادی ندارند و از طبقات محروم و مستضعف جامعه هستند. آنها جز انجام وظایف الهی و لقای حق هیچ مطالبه ای ندارند. شهدا، جانبازان و ایثارگران کشورمان از این جنس هستند. آمریکا در برابر رزمندگان مقاومت، هیچ حرفی برای گفتن ندارد.

آمریکا به دو ماه آینده امید بسته است که تحریم ها اثر خود را بگذارد و در ۱۳ آبان شعار مرگ بر آمریکا قطع شود. در حماقت آمریکایی ها همین بس که محرم و صفر فریاد ایرانیان علیه یزید زمان اوج می گیرد و آنها زمان مناسبی را برای تشدید تحریم ها انتخاب نکرده اند.