معافیتهایی که اکنون مطرح است در خصوص سرمایهگذاری مشترک ایران و انگلیس در تولید گاز است که از قدیم وجود داشته و مورد دیگر در خصوص کشورهایی مانند هند است که احتمال دارد در خصوص خرید نفت از ایران برای این کشور معافیتهایی در نظر گرفته شود. برای برخی کشورهای دیگر نیز این احتمال وجود دارد که چنین کاری صورت گیرد. اما این اقدام به چند دلیل صورت میگیرد.
اول، واقعیت آن است که این کشورها در مقطع فعلی جایگزینی برای نفت ایران پیدا نمیکنند، زیرا اگر تولید و فروش نفت ایران بهشدت کاهش پیدا کند در واقع میتوان گفت که جهان با کمبود جدی نفت خام مواجه میشود و قیمت نفت بهشدت افزایش پیدا میکند. اکنون نیز شاهد آن هستیم که با افزایش قیمت نفت دونالد ترامپ از این جریان بهشدت ناراحت شده، زیرا باعث میشود قیمت بنزین افزایش پیدا کند و اگر این اتفاق رخ دهد بر انتخابات کنگره امریکا نیز تاثیرگذار است. از آنجایی که رییسجمهور از جمهوریخواهان امریکا است در واقع ممکن است نمایندگان جمهوریخواه برای انتخاب شدن شانس کمتری داشته باشند.
دوم، امریکاییها در طول یک سال گذشته هرچند تبلیغ کردند که قصد دارند فروش نفت ایران را به صفر برسانند، اما واقعیت آن است که به صفر رساندن فروش نفت ایران با فشار بر کشورهای مختلف همراه است و این احتمال وجود دارد چنین اقداماتی با عکسالعمل ایران روبهرو شود. از همین رو آنها قصد ندارند ایران را وادار به عکسالعمل کنند زیرا نمیتوانند شاهد اقدامات غیرقابل پیشبینی ایران باشند. طبیعتا سعی میکنند به نحوی اجازه دهند صادرات نفت ایران ادامه پیدا کند.
سوم، بعضی از کشورهای مهم مانند هند و چین اعلام کردند که قصد دارند حتی با پرداخت روپیه و یوان از ایران نفت خریداری کنند، از همین رو امریکا قصد ندارد که با همه این کشورها به صورت یکجا درگیر شود. وقتی که بخواهد این کشورها را جریمه کند به این معنی است که با دنیا درگیر میشود. نتیجه این اقدام برای امریکا مشخص نیست.
هرچند ممکن است که در مرحله اول امریکا ضربهای را وارد کند، جریمههای سختی برقرار کند یا شرکتهایی را از ارتباط با ایران محروم کند، اما تجربه ثابت کرده است که این کشورها نیز عکسالعمل نشان میدهند. به ویژه چینیها که اکنون شاهد آن هستیم که چین به تعرفههای امریکا پاسخ متقابل میدهد.
چهارم، سازو کاری که اتحادیه اروپا ایجاد کرده، این سازو کار به کشورهای خارج از اتحادیه اروپا نیز کمک میکند که بتوانند از این ساختار جدید استفاده کنند.
پنجم، امریکاییها نگران آن هستند که شاید نتوانند صادرات نفت ایران را به صفر برسانند که در عمل نیز نمیتوانند و این تبدیل به یک آبروریزی برای امریکا خواهد شد. در حال حاضر وزارت خزانهداری امریکا با واقعبینی به خوبی تشخیص داده است که نباید ارتباط ایران با سوییفت قطع شود.
آنها بهتر از بخشهای دیگر دولت یعنی وزارت خارجه و تیم امنیت ملی تشخیص دادند که باید بخشی از نفت ایران کماکان صادر شود و به برخی کشورهای نزدیک به امریکا نیز اجازه خرید آن داده شود نه مانند گذشته اما بتوانند بخشی از نفت مورد نیاز خود را از ایران تامین کنند. در زمان تحریمهای دوره باراک اوباما، ملاحظاتی را روی کشورهای متحد خود داشتند و معافیت به برخی کشورها داده شد. اما مشخص نیست که در دوره دونالد ترامپ کشورهایی مانند کره و ژاپن از این معافیت برخوردار شوند. اما واقعیت آن است که ایالات متحده نمیخواهد این کشورها به عنوان متحد ضربه به اقتصادشان وارد شود و در واقع قصد دارد اقتصاد این کشورها ثبات داشته باشد. امریکاییها اگر بخواهند به هند و ترکیه این معافیت را بدهند، دولت ترامپ نمیتواند در مقابل ژاپن و کره جنوبی که از مشتریان قدیمی نفت ایران هستند مقاومت کند.امریکا در قبال این معافیتها یا باید استدلالی قوی داشته باشد یا اینکه به کشورهای دیگر نیز معافیت دهد. در حال حاضر شرایط برای امریکا بهشدت سخت شده و در حال بررسی موضوع هستند.
اما مساله دیگری که در صحبتهای سهشنبه شب آقای ترامپ در نشست مشترک با خانم هیلی مطرح شد، دوباره این بحث را عنوان کرد که امیدوارم با ایرانیها وارد مذاکره شویم. این نشان میدهد که آنها هنوز امیدوار هستند که با ایران وارد مذاکره شوند و اینقدر شرایط را سخت نکنند که ایران عکسالعمل تند نشان دهد و درهای مذاکره بسته شود. از نظر شخص بنده برخی کشورهای ثالث گفتوگوهایی را در این زمینه با ایالات متحده انجام دادهاند. بهطور مثال شاهد آن بودیم که وزیرخارجه آلمان به امریکا رفت و مذاکراتی داشت و پیش از نشست با مقامهای امریکایی نیز اعلام شد که طرفین قصد دارند در خصوص ایران نیز گفتوگو کنند. که در این میان حتی احتمال وجود دارد که پیامهایی از سمت اروپاییها منتقل شده باشد. در حال حاضر امریکاییها به این تحلیل رسیدهاند که بتوانند با فضایی که باز میگذارند تمام درهای مذاکراتی را نبندند، حتی آقای ظریف هم طی هفتههای اخیر نیز در چندین مصاحبه اعلام کرد که تمام درهای مذاکراتی را نمیبندیم و شرط آن هم این است که امریکاییها به وضعیت سابق یعنی برجام بازگردند و نشان دهند که هرچیزی را که توافق میکنند آن را نیز اجرایی میکنند، همین موضوع میتواند تحلیلهای امریکاییها را تغییر دهد.
حتی میتوان خروج خانم نیکی هیلی از دولت امریکا را بخشی از این تغییر دانست. خانم هیلی فرد بسیار تندی بود و حضور در این پست نیز به نوعی نمایشی بود. او چیزی را که از این پست بنا بود به دست بیاورد را آورد. زیرا خانم هیلی یک فرماندار در ایالت کمتر مطرح کارولینای جنوبی بود، اما طی دوسال اخیر در امریکا بهطور کامل شناخته شده است و حتی در سطح نظام بینالملل نیز مطرح شد و آرزوهایی برای خود دارد و تقریبا به اهداف شخصی که از این پست انتظار داشت رسید.
او در این مدت تندرویهای بسیار زیادی در زمینه برخورد با ایران، روسیه، چین، کره شمالی و حتی اروپاییها داشت. در حال حاضر در میان گزینههایی که برای جانشینی خانم هیلی مطرح هستند که از جمله آن خانم دینا پاول است، وی مصری الاصل است که در گذشته عضو تیم امنیت ملی کاخ سفید بود. ایشان هنوز رویکرد مشخصی را نمایان نکرده، ولی به نظر نمیرسد ایشان در سازمان ملل به تندی خانم هیلی باشد. در کل نمیتوان بهطور دقیق گفت اما میتوان به عنوان یک پارامتر بیان کرد که بعید به نظر نمیرسد که از دلایل خروج خانم نیکی هیلی از دولت همین تندرویهایی باشد که در رابطه با ایران انجام داد.
رفتاری که آقای بولتن، نیکی هیلی و بعضا مایک پمپئو علیه ایران انجام میدهند، یک رفتار خصومتآمیز جنگطلبانه است. اما رفتاری که آقای ترامپ انجام میدهد و بعضا گفتههای این افراد را نیز نادیده میگیرد یک رفتار منفعتطلبانه شخصی است. به این معنی که دنبال جنگ و دعوا نیست.آنچه که ترامپ به دنبال آن است نمایشی را در خارج اجرا کند که از منافع آن در داخل امریکا بهرهبرداری کند. هرکس دیگری که جایگزین خانم هیلی به عنوان سفیر امریکا شود بعید به نظر میرسد که از خانم هیلی تندتر باشد.
منبع:روزنامه اعتماد