محسن رضایی: زمانی که متوجه شدیم عملیات لو رفته فقط ۴۰ گردان را به میدان فرستادیم/ تحلیل من از «عملیات فریب» یک تحلیل پسینی است

گروه سیاسی الف،   3971010054 ۱۹ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۳ تکراری یا غیرقابل انتشار

محسن رضایی در گفتگوی زنده تلویزیونی با بیان اینکه ۲۴ ساعت بعد از انجام عملیات کربلای ۴ را به عملیات فریب تبدیل کردیم گفت: انجام عملیات کربلای ۴ را همه می‌دانستند. امام می‌دانست، شورای عالی دفاع هم می‌دانست.

محسن رضایی: زمانی که متوجه شدیم عملیات لو رفته فقط ۴۰ گردان را به میدان فرستادیم/ تحلیل من از «عملیات فریب» یک تحلیل پسینی است

به گزارش الف، محسن رضایی فرمانده سپاه در سالهای دفاع مقدس و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام صبح امروز در برنامه زنده «حالا خورشید» از شبکه سوم سیما ضمن تایید صحبت‌های سردار سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس درباره عملیات کربلای 4، گفت: ایشان در عملیات کربلای 4 نقش موثری داشت و نیز در عملیات کربلای 5 هم از فرماندهان لشکرهای موفق بود. 

وی ادامه داد: همانطور که ایشان گفتند ما در هیچ عملیاتی غافلگیری صددرصدی نداریم و همیشه بخشی از عملیات‌ها لو رفته بود چون عراق نه تنها در حوزه تانک و توپخانه تسلط داشت بلکه همه سیستم‌های اطلاعاتی جهان به او کمک می‌کردند به علاوه منافقین از داخل کشور اطلاعات جمع‌آوری کرده و به صدام می‌دادند و هنر ما در جنگ این بود که ما در شرایط لو رفتگی پیروزی را بدست آوردیم. 

رضایی گفت: این بحث لو رفتگی اتفاقا از افتخارات جنگ است چرا که ما هیچگاه نمی‌توانستیم حالت غافلگیری صددرصد داشته باشیم و جنگ را در محیط لو رفتگی به پایان بردیم. 

وی در ادامه با اشاره به اینکه همه واکنش‌ها نسبت به توئیت اخیر خود درباره عملیات کربلای 4 دیده و با صبر و حوصله آنها را خوانده است اظهار داشت: بسیاری از آنها تکراری است و ما هر سال در دی ماه با یک داستان تکراری مواجهه‌ایم که یک عده به صحنه می‌آیند و می‌گویند عملیات کربلای 4 لو رفته است؛ هزاران نفر شهید شده‌اند و فرماندهان هیچ توجهی به جان بچه‌های مردم نداشتند. این قصه تکراری است من با خود گفتم که چه کنم؟ این قصه هر سال دارد تکرار می‌شود. 

فرمانده سپاه در سالهای دفاع مقدس گفت: سوم دی ماه این موج دوباره آغاز شد؛ من یک توئیتی زدم و گفتم حال بیایید از یک زاویه دیگر هم به موضوع نگاه کنیم و آن این است که ما عملیاتی را که انجام دادیم تبدیل به عملیات فریب کردیم و 15-10 روز بعد درست در همان منطقه عملیات دیگری را انجام دادیم در حقیقت قصد من این بود که روی این جنبه تبدیل عملیات و عملیات فریب هم بحث شود اما این حرف مرا به گونه دیگری برداشت کردند. 

وی در پاسخ به اینکه آیا فریب بودن عملیات کربلای 4 تحلیلی پسینی است یا پیشینی؟ خاطرنشان کرد: این تحلیل پسینی است؛‌ این مثل روز روشن است و اولین بار نیست که ما این حرف را می‌زنیم و شاید برای ششمین بار باشد که می‌گوییم عملیات کربلای 4 را برای این انجام دادیم که از اروند عبور کنیم و اگر راهمان باز بود دیگر از شلمچه ادامه نمی‌دادیم و از همان جزیره ام‌الرصاص می‌رفتیم و از جنوب بصره در می‌آمدیم که اگر نقشه باشد روی آن می‌توانم توضیح دهم اما وقتی دیدیم این جزیره بسته است و رفتن از آن مسیر به مصلحت ما نیست تقریبا ساعت 6-5 دستور عقب‌نشینی دادیم. 

رضایی گفت: ما 10:30 عملیات را شروع کردیم و ساعت 6 به قرارگاه نجف فرمان عقب‌نشینی دادیم؛ ساعت 7 به قرارگاه نوح گفتم عقب بیایید اما قرارگاه کربلای 4 را نگه داشتیم چون عمده جزیره ام‌الرصاص در دست ما بود و بعد به آنها گفتیم که عقب بیایید چرا؟ چون ما می‌خواستیم تصمیم ادامه عملیات را بگیریم و بعدا بگوییم که آیا می‌خواهیم عملیات را ادامه دهیم یا نه؟ پس این معلوم است که تا اینجای کار عملیات اصلی بوده است اما عملیات بزرگ ما نبوده است. 

وی افزود: عملیات‌های بزرگ ما بعضا 20 و بعضی مثل فاو 75 شبانه‌روز طول کشیدند و 5-4 مرحله داشتند؛ هیچگاه عملیات‌های بزرگ ما یک مرحله‌ای نبوده است؛ عملیات کربلای 4 را وقتی صبح مطمئن شدیم که کجاها باز است و کجاها بسته، آن را متوقف کردیم؛ ما 260 گردان پای کار آورده بودیم قرار بود 60 گردان در مرحله اول وارد شوند اما ساعت 3 و 4 که من متوجه شدم دیگر بیش از 40 گردان وارد نکردیم و با اینکه مصمم بودیم همان شب گردان‌های دیگر را وارد عمل کنیم اما متوقف کردیم. 

فرمانده سپاه در سالهای دفاع مقدس گفت: ما درباره مراحل بعد نشستیم و فکر کردیم که چه کنیم؟ خدای متعال به ذهن ما آورد که حال که از جنوب نمی‌توانیم به سمت بصره برویم ولی مسیر شلمچه باز است از این مسیر برویم اما این یک الزامی داشت و آن اینکه باید برای حضور خود دشمن هم یک فکری می‌کردیم یعنی ما راهکار را پیدا کرده بودیم اما دنبال این بودیم که چه کنیم؟ خدا به ذهن ما انداخت که این تلاشی که ناکام شده است را تبدیل به فریب بکنیم نه اینکه از ابتدا در ذهن ما باشد که کربلای 4 را به عنوان یک عملیات فریب انجام دهیم. 

وی ادامه داد: ما کی این عملیات را تبدیل به فریب کردیم؟ 24 ساعت بعد. چرا؟ چون به این نتیجه رسیدم با اینکه راه شلمچه باز است ولی موفقیت‌مان اندک خواهد بود. 

رضایی در پاسخ به این سوال که برخی کاربران فضای مجازی نمی‌پذیرند که عملیات کربلای 4 با آن حجم از تلفات عملیات فریب نامیده شود، گفت: ما می‌گوییم پس از انجام عملیات کربلای 4 آن را تبدیل به عملیات فریب کردیم به علاوه کل شهدای ما در عملیات 985 نفر هستند و آمار آنها در بنیاد شهید و سپاه موجود است و چنین چیزی نیست که هزاران نفر شهید شده باشند. 

وی تصریح کرد: فرماندهان ما حتی بر روی یک نفر شهید هم حساسیت داشتند؛ رابطه عاطفی ما در جنگ بیش از رابطه عاطفی ما بوده است شما صحبت‌های سردار سلیمانی را شنیدید ایشان انسانی حر و آزاده است و اهل باج دادن به هیچکس نیست؛‌اساسا ما در جنگ افراد را با القاب ژنرال یا سردار صدا نمی‌کردیم و همه به من برادر محسن می‌گفتند؛ البته چون امام به من آقا محسن گفته بود یک عده هم آقا محسن صدا می‌کردند و برخی هم حاج محسن. درجات ما که سرلشکر و سرتیپ نبوده است. 

فرمانده سپاه در سالهای دفاع مقدس گفت: آیا در یک چنین فضای ادبیاتی انسان حاضر می‌شود جنازه حتی یک برادرش را ببیند؟ خدا شاهد است من هنوز چهره مهدی باکری را که می‌بینم کنترل خود را از دست می‌دهم. نه تنها من، من که در این جریان چیزی نبودم من کسی بودم که دیدم کشورم اشغال شده است، درس و دانشگاه را رها کردم؛ سلاح به دست گرفتم و امام تشخیص دادند و مرا فرمانده سپاه گذاشتند. 

وی ادامه داد: همین سردار سلیمانی یا شهید باکری وقتی یکی از برادران رزمنده به شهادت می‌رسید روی سر خودشان می‌زدند؛ ما بارها در دوران دفاع مقدس حالات حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و حضرت ابوالفضل العباس (ع) را حس کردیم و درک کردیم که چگونه امام حسین (ع) وقتی علی‌اکبر به شهادت می‌رسد با زانو به زمین می‌افتد اما سپس خود مردانه به جنگ می‌رود و یا دیگران را به صحنه می‌فرستد. رابطه عاطفی در جهاد با جنگ و شهادت منزوج است. 

رضایی گفت: من دست جوانانی را که حتی به من ناسزا هم می‌دهند می‌بوسم چون می‌دانم که ته دلشان چیزی نیست. من نیامدم اینجا که از خودم دفاع کنم. بعضی از کسانی که شما اسم‌شان را بردید که به توئیت من واکنش نشان دادند امروز خودشان باید بیایند و پاسخگو باشند. خودشان باید خیلی از مسائل را حل کنند. اینها هر چند مدت یکبار ذهن مردم را از مباحث معیشتی و اقتصادی به سمت مسائل حاشیه‌ای می‌برند در حالی که امروز روزی است که همه باید دست به دست هم دهند و مساله معیشت مردم را حل کنند. 

وی خاطرنشان کرد: من وقتی می‌بینم که عظمت جنگ مورد خدشه واقع می‌شود تصمیم گرفتم به برنامه مردمی شما (حالا خورشید) بیایم و الا خیلی جاهای دیگر هم از من دعوت کردند که بروم گفت‌وگو کنم و گفتند که به تو حمله شده است اما جواب دادم که من دفاعی ندارم و امروز هم فقط برای دفاع از شهدا و فرماندهان شهیدمان پذیرفتم که به برنامه شما بیایم.

فرمانده سپاه در سالهای دفاع مقدس با انتقاد از تعمیم دادن موضوع عملیات کربلای 4 به عملیات والفجر 8 و سایر عملیات‌ها در واکنش‌های صورت گرفته به توئیت اخیرش، گفت: به نظر می‌رسد بعضی از آقایان احساساتی می‌شوند و در این مسیر حرکت می‌کنند. 

وی افزود: وقتی حس کردیم که در کربلای 4 در شرایط خاصی هستیم خدای متعال به ذهن ما انداخت که آن را تبدیل به عملیات فریب کنیم نه اینکه از ابتدا عملیات فریب بوده باشد. 

رضایی گفت: ما دیدیم تنها راه تبدیل عملیات این است که ما درگیری را قطع کنیم و همه نیروها را تا اهواز عقب‌نشینی دهیم و دکل‌ها و دیده‌بان‌های عراقی می‌دیدند که نیروهای ما لشکر به لشکر به سمت اهواز می‌روند از طرف دیگر آمدیم و از شیوه تبلیغات استفاده کردیم. ما شیوه‌ای داشتیم که همیشه آن را بعد از عملیات‌های بزرگ تکرار می‌کردیم. مارش پیروزی می‌زدیم و اعلام می‌کردیم که چه میزان پیروزی کسب کرده‌ایم. 

وی ادامه داد: اینجا در عملیات کربلای 4 مشخص بود که ما پیروزی چندانی بدست نیاورده‌ایم اما ما شروع کردیم و همان مارش پیروزی را نواختیم و این یک تصمیم جمعی بود. 

فرمانده سپاه در سالهای دفاع مقدس گفت: امام می‌دانست که ما می‌خواهیم عملیات کربلای 4 را انجام دهیم اینکه بعضی می‌گویند این عملیات تصمیم شخصی من بوده است اینگونه نبود چرا که امام، شورای عالی دفاع و آقای هاشمی رفسنجانی که از سمت بوشهر آمدند در جریان بودند و با آقای روحانی به صورت زمینی به امیدیه آمدند. آقای هاشمی رفسنجانی به صورت مفصل در مصاحبه خود در مورد عملیات کربلای 4 به خیلی از سوالات پاسخ داده است. 

وی تصریح کرد: از فرماندهان رده بالای جنگ از انجام عملیات کربلای 4 مطلع بودند و فرماندهان رده پایین هم به صورت جمعی تصمیم گرفتند اساسا دوستان مرا می‌شناسند یکی از شیوه‌های مدیریت من اقناع‌پذیری است و ما هیچ وقت سلسله مراتبی در جنگ کار نکرده‌ایم. یکی از دلایلی که جلسات ما به جای یک ساعت، 5 ساعت و یا 10ساعت طول می‌کشید این بود که افراد باید قانع می‌شدند و تصمیمات اعتقادی اتخاذ می‌شد نه التزامی. 

رضایی با تاکید بر اینکه تصمیم درباره زمان و مکان عملیات کربلای 4 به صورت جمعی اتخاذ شد گفت: بعد از دو تصمیمی که جهت تبدیل عملیات به فریب گرفتیم به دوستان «شنود» گفتم که ببینید عراقی‌ها درباره اقدام ما  در بی‌سیم‌هایشان چه می‌گویند؟ ما بی‌سیمی را که انگلیسی‌ها به عراقی‌ها داده بودند کشف کردیم و به دانشگاه شریف داده بودیم که آن را آنالیز کنند و ضد آن را درست کردیم. بدین ترتیب در سه سال آخر جنگ سری‌تریناقدامات عراقی‌ها را رصد می‌‌کردیم. 

وی اظهار داشت: حال چگونه شد که ما با این تسلط اطلاعاتی که بر عراق داشتیم عملیاتمان لو رفت؟ یا اینکه آیا ما به موقع از لو رفتن آن مطلع شدیم یا نه؟ همه اینها را عرض خواهم کرد... بخش شنود به ما گفتند که عراقی‌ها در بی‌سیم‌هایشان می‌گویند که ایرانی‌ها در حال عقب‌نشینی هستند، من به دوستان گفتم هر مقدار نیرو که حتی در خطوط ساحلی هم دارید 50 درصد کنید. تقریبا تا سه روز اول عراقی‌ها مشکوک بودند اما از روز چهارم و پنجم در بی‌سیم‌هایشان شنود کردیم که ایران دستور مرخصی به نیروهایش داده است و همه در حال رفتن به مرخصی هستند. 

فرمانده سپاه در سالهای دفاع مقدس گفت: اینجا دیگر تصمیم من قطعی شد و با اینکه همانطور که سردار سلیمانی گفتند خیلی از فرماندهان جلوی من ایستادند که برای چه می خواهم کربلای 5 را انجام دهم؟ کربلای 5 که همان کربلای 4 است و در همان سرزمین می‌خواهد صورت بگیرد. 

وی ادامه داد: سردار سلیمانی همان شب برای من نامه‌ای نوشت؛ البته بچه‌های ما همه پای کار رفتند چرا که وقتی اقناع می‌شدند دیگر احساس تکلیف می‌کردند... سردار سلیمانی در نامه برای من نوشت برادر محسن اوضاع اینگونه است! و به دوستش هم گفته بود که این را ضبط کن که فردا موجود باشد. همین برادر سلیمانی که 4 ساعت بعد خط را شکست پشت بی‌سیم خطاب به من فریاد می‌زد که برادر محسن اینجا فتح‌المبین است و تا بصره هیچ نیروی عراقی نیست و همه‌شان به مرخصی رفته‌اند. 

رضایی گفت: فردا صبح به من اطلاع دادند که فرمانده یکی از تیپ‌های عراق دارند با زیرشلواری نزد من می‌آورند چرا که با همان زیرشلواری او را دستگیر کرده بودند. او ساعت 12 شب در خانه خود بود که به او می‌گویند تیپت از دست رفت خودت را به مقر برسان که دست کم قرارگاه خودت را حفظ کنی. او اصلا فکر نمی‌کرد که ما اینقدر پیشروی کرده باشیم و بدین ترتیب در دام نیروهای ما می‌افتد و وقتی از او می‌پرسند که لباس نظامی و درجه‌هایت کجاست؟ جواب می‌دهد من اصلا فرصت نکردم لباس نظامی‌ام را بپوشم چون اگر مقر را از دست می‌دادم اعدام می‌شدم. 

وی در ادامه عنوان داشت: اگر کربلای 4 نبود ما این پیروزی بزرگ را در کربلای 5 بدست نمی‌آوردیم از این رو شهدای کربلای 4 و خانواده‌های آنها در یک درجه عالی تاریخ دفاع مقدس قرار دارند؛ اگر شهدای کربلای 4 نبودند که اصلا کربلای 5 شکل نمی‌گرفت. 

رضایی درخصوص تعداد شهدای عملیات کربلای4 نیز گفت: چهار روز بعد از عملیات، طبق آمار، تعداد 991 نفر شهید را به ما اعلام کردند ولی در آمار 14 روز بعد از عملیات، چند نفر کم شد و تعداد شهدا به 985 نفر رسید که این عدد قطعی است و در مدارک بنیاد شهید هم وجود دارد.

فرمانده سپاه در سالهای دفاع مقدس گفت: ما عملیات کربلای 4 را تبدیل به عملیات فریب کردیم اما کربلای 5 که عملیات فریب نبود بلکه عملیات اصلی بود و دستاورد آن این بود که برای اولین‌بار دنیا به نتیجه رسید که صدام دیگر نمی‌تواند دیواری در برابر ایران باشد و کربلای 5 موجب شد که قطعنامه 598 صادر شود که اولین قطعنامه‌ای بود که مرزهای بین‌المللی ما را به رسمیت شناخته است. 

وی تصریح کرد: اگر کربلای 4 نبود کربلای 5 شکل نمی‌گرفت و اگر کربلای 5 انجام نمی‌شد دشمن به فاو حمله می‌کرد و جنگ تا امروز ادامه داشت و صدام تا امروز باقی مانده بود و اختلاف میان کویت و عراق شکل نمی‌گرفت. از این رو کربلای 4 علاوه بر اینکه کربلای 5 را پیروز کرده موجب شده است سرنوشت جنگ هم به نفع ما تغییر یابد چون ما در جنگ 3-2 مساله داریم؛ مثلا آزادسازی سرزمین‌ها که تا قبل از کربلای 4 و5 عمل شد و سرزمین‌ها آزاد شد اما یک مساله مهم در جنگ پایان جنگ است؛چرا که خیلی‌ جاها سرزمین‌ها آزاد می‌شود اما پایان جنگ 30 سال طول می‌کشد و طرفین 30 سال روبروی هم تحت عنوان آتش‌بس قرار می‌گیرند ولی مرز به رسمیت شناخته نمی‌شود و در آن صورت مردم ایران همواره در ابهام باقی می‌ماندند که صدام دوباره کی می‌خواهد حمله کند. از این رو پایان دادن به جنگ کمتر از آزادسازی سرزمین‌ها نبود آن هم پایانی که به سود ایران تمام شود. پایانی که مرزهای بین‌المللی ما به رسمیت شناخته شود. 

رضایی  در بخش دیگری از سخنان خود گفت: من می‌خواستم ذهن‌ها را در توئیت خود به کلمه فریب توجه دهم در عین حال که پاسخی هم به شبهات مطرح شده درباره علمیات کربلای 4 داده باشم. من شرایط امروز کشور را شرایط حساسی می‌بینم و امیدوارم همه آنهایی که به من نقد کردند و به قولی به من ناسزا گفتند و من دست همه‌شان را می‌بوسم، البته از بعضی سیاسیون انتظار نداشتم ولی چیزی هم به آنها نمی‌‌گویم و قصد رویارویی با آنها را ندارم اما خواهش می‌کنم آقایان حاشیه‌سازی نکنند و به درد مردم برسند و ثانیا مراقب دشمن باشند. 

وی افزود: آقای ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا می‌خواهد طرح فریبی علیه ما انجام دهد و تا پایان امسال و یا سال آینده به قول خودش می‌خواهد رو دستی به ایران بزند شاید مشابه آنچه که ناوهای خود را به کنار سواحل کره شمالی برد و بعد با این کشور مذاکره کرد اما رهبر کره شمالی فهمید که ترامپ می خواهد او را فریب دهد. 

فرمانده سپاه در سالهای دفاع مقدس گفت: مسئولان عزیز! امروز روز بسیج کشور برای حل مشکلات مردم است و شما فریب آقای ترامپ را نخورید تنها راه نجات ما و تنها راهی که می‌توانیم ترامپ را از منطقه خارج کنیم این است که دست بر زانوی خود بگذاریم و مراقب فریب‌های او باشیم. 

وی ادامه داد: از توئیت اخیر بنده درباره عملیات کربلای 4 باید فرامتنی استنباط شود و خواستم توجه دهم که ممکن است ماه‌های اینده مسائل پشت پرده‌‌ای رخ دهد که البته اینجا نمی‌توانم بگویم ولی بخشی از این موضوع پشت پرده سیاسی است ؛ من البته پرهیز دارم که این برداشت بشود که ما در ورای این توئیت بخواهیم حرف‌های سیاسی را بزنیم من امیدوارم آن اتفاقات نیفتد. 

رضایی گفت: من قبول دارم که در موضوع جنگ باید مسائل را در فضای غیرتوئیتری مطرح کرد اما در امور سیاسی چه اشکالی دارد که چنین توئیت‌هایی زده شود و هشدار داده شود که همه باید حواسشان جمع باشد. البته فضای خوب توئیتری نباید به کلی منع شود. 

وی در پاسخ به این سوال که اگر به سه روز قبل بازگردد آیا باز هم آن توئیت را درباره عملیات کربلای 4 خواهد زد، اظهار داشت:  آن توئیت را دقیق‌تر می‌زنم و دو کلمه آن را حذف می‌کنم و می‌شود «عملیات کربلای 4 فریب دشمن شد» البته مضمون توئیت دوم من هم همین بود و یکی از نقدهایم به منتقدان این است که دو توئیت من را با هم نخواندند مثلا در توئیت دوم من گفتم که ما وانمود کردیم که کربلای 4 عملیات اصلی ما بوده است.

رضایی در ادامه گفت: شما (مجری) خیلی تلاش کردید که من بگویم پشت پرده این توئیت چه بود؟ اما من به خاطر همین دغدغه‌ای که شما در باره اولویت معیشت مردم و پرهیز از حاشیه‌سازی اشاره کردید من وارد پشت پرده‌ها نشدم. چرا؟ چون امروز بحث اصلی ما این است که باید در جنگ اقتصادی پیروز شویم و هر مسئله‌ای را به هر دلیل پیش بکشیم،‌نوعی انحراف است.

وی خاطرنشان کرد: مادران کشور ما عزیزان خود را با تمام وجود برای هدفی بزرگ تقدیم کرده‌اند، چه هدف معنوی و آخروی و چه هدف حفظ سرزمین. از این رو شما و صدا و سیما روی این مسائل تاکید کنید که این حالت شور و شهادت طلبی برای مردم باقی بماند. ما چیزی به جز همین شهادت‌ها برای دفاع از کشور نداریم، ما فناوری‌های پیشرفت‌های نظام برخی کشورها را نداریم. هر چند که ما در بخش‌های موشکی پیشرفت کرده‌ایم بنابراین معنویت‌ها باید حفظ شود و این دعواهای سیاسی که موجب می‌شود ذهن مردم از مسائل اساسی به انحراف کشیده شود را قبول نداریم و نباید پشت داوطلبان دفاع از آینده کشور به لرزه درآید. ما باید همچنان جوانانی داشته باشیم که سینه خود را سپر حوادث این کشور کنند.

فرمانده سپاه در سالهای دفاع مقدس گفت: در همه جنگ‌های دنیا عملیات فرید از بزرگترین عملیات‌های تعیین کننده است و این در همه جنگ‌ها مرسوم است که در نقطه‌ای عملیات صورت بگیرد ولو با تلفاتی که توجه دشمن را از نقطه اصلی عملیات پرت کند و آن به این صورت است که یک صحنه‌ عملیات درست می‌کنند و بعد وانمود می‌کنند شکست خوردند، دشمن آنها را دنبال می‌کند و در تله می‌افتد، البته کربلای 4 عملیات فریب نبود و تبدیل به فریب شد اما اگر هم ما در نقطه دیگری عملیات فریب صورت می‌دادیم که در جای دیگر پیروز شویم این باید جزو محاسن جنگ محسوب شود و نباید مورد انتقاد واقع شویم.

رضایی خاطرنشان کرد: عملیات فریب دو نوع است، ما پیش از عملیات والفجر 8 عملیات فریب داشتیم از طریق لشکرکشی کردن و ... اما یک نوع عملیات فریب هم هست که درگیری صورت می‌گیرد و عملیات جدی است. نیروهای خودی عقب‌نشینی می‌کنند به نقطه‌ای که عمده قوا در آنجا آرایش گرفته‌اند و لشکر دشمن می‌آید در دام نیروهای خودی قرار می‌گیرد از این رو آنهایی که ابتدا جهت فریب می‌روند کشته می‌شوند و اجر بالایی می‌برند و ممکن است حتی خودشان آگاه نباشند ولی فرماندهانشان آگاهند، یعنی به فرمانده می‌گویند حواست باشد همین که یک تعداد کشته و زخمی دادیم باید عقب نشینی کنیم و تا آخر نمانیم.

به گزارش فارس، محسن رضایی در پایان صحبت‌هایش گفت:‌ما در هیچ کدام از عملیات جنگ از این نوع عملیات فریب استفاده نکردیم.