فرشاد مومنی امروز در نشست بررسی و نقد سیاستهای اقتصادی ایران طی چهار دهه گذشته با عنوان راه طی شده اقتصاد ایران در دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد، اظهار کرد: یکی از گرفتاریهای بزرگ در ایران این است که به این نکته توجه نداریم گرامی داشتن یک اندیشهورز بزرگ به معنای مطلق کردن اندیشههای او نیست، اما از ترس مطلق کردن اندیشههای وی، حقوق مسلم او را نادیده گرفتن اشکال بزرگی است که گریبان جامعه ما را گرفته و بسیار لطمه میبینیم.
وی افزود: در عرصه علوم سرنوشتساز در تمدن بشری هیچ بزرگی به بزرگی نرسیده و نخواهد رسید، مگر اینکه دستی در تاریخ داشته باشد و در این زمینه هرچه عمق شناخت ما افزایش یابد، از آزمون و خطاهای بیفرجام، پرخسارت و پرهزینه جلوگیری میکند که این در ساحت نظر و عمل بسیار حیاتی است. ما در واکاوی تجربه تاریخی اقتصاد ایران نیز با این مساله روبهرو هستیم که بخش بزرگی از گرفتاریهای ایران به ضعف بنیادی در معرفت تاریخی بر میگردد.
ما از غفلت معرفت تاریخی در اقتصاد چوب میخوریم
این استاد دانشگاه بیان کرد: اگر نظام تصمیمگیری و تخصیص منابع ایران حتی تخصص اقتصادی نیز نداشت اما قادر به فهم روشمند و عالمانه درسهای جدی ۵۰ ساله اخیر بود، بیش از ۸۵ درصد خطاهای سیاستی در ایران میتوانست رخ ندهد. ما از غفلت معرفت تاریخی چوب میخوریم. از زمان بعثت تا رحلت پیامبر ۲۳ سال زمان برد که در خصوص آن چند صد هزار صفحه مطلب نوشته شد، در حالی که در ۴۰ سال گذشته تا امروز حتی یک کتاب نداریم که از منظر اندیشهای طرز عمل اقتصاد ایران را مورد ارزیابی و تحلیل قرار داده باشد، حتی در توصیف ساده این ۴۰ ساله نیز کارها اندک، ناقص و نارسا است.
مومنی با طرح این سوال که چرا اقتصاد ایران آشفته است، عنوان کرد: انتظار دارید از این کوزه چه بیرون بیاید در حالی که جایگاه تاریخ اقتصاد به صفر مطلق نزدیک است. بخش اعظم خلاهای معرفتی فاجعهساز در ایران به غفلت از تاریخ اقتصادی مربوط میشود، ما در ایران گرفتاری بزرگی در خصوص معرفت تاریخی به طور کلی و معرفت اقتصادی به طور خاص داریم و همین است که اگر بخواهیم در خصوص عملکرد ایران در زمان تی صفر یک نکته منفی بگوییم، هزینه-فرصت بسیار بالایی دارد و اگر در خصوص همان دوره در دوره تی یک یک نقطه مثبت بگوییم، مشکل دیگری ایجاد میشود.
عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: اکنون متداول است که به اعتبار طرز عمل ۴۰ سال گذشته بسیاری بین رژیمها مقایسه میکنند. یک کلید برای ارزیابی منصفانه تاریخ اقتصادی هر دوره برجسته کردن شرایطی است که در آستانه وقوع و شکلگیری آن دوره وجود داشته است. ما در فهمی که از عملکرد دوره قاجاریه داریم به طرز فاجعهآمیزی پهلویزده هستیم.
وی ادامه داد: در دوره پهلوی راجع به اینکه قاجاریه چه شرایطی را تحویل گرفتند صحبت نکردند و اگر آن را در نظر بگیریم ممکن است دیدمان نسبت به تاریخ تغییر کند و ارزیابیها منصفانهتر شود. در مورد رژیم پهلوی نیز در دوره جمهوری اسلامی این مساله موضوعیت دارد که اگر بررسی شود نگاه در مورد کارهای نامناسب رضا شاه نیز تغییر خواهد کرد. اینکه جمهوری اسلامی چه کرده نیز همین ماجرا را دارد.
سهلانگاریهایی در اقتصاد ایران در خصوص زیرساختهای فیزیکی ایجاد شده است
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: سهلانگاریها در تاریخ اقتصادی ایران با دلایل موجه و ناموجه درباره ایجاد زیرساختهای فیزیکی برای توسعه اتفاق افتاده که اگر آشنا شوید، شاید شگفتآور باشد. در فاصله سالهای ۵۸ تا ۶۷ با همه ماجراهای ایران در این دوره ۱۰ ساله، میزان زیرساختهای فیزیکی ایجاد شده در دوران جمهوری اسلامی در جامعه روستایی ۱۱.۵ برابر چیزی بوده که از پهلوی تحویل گرفته، بخشی به انرژی انسانی غیر متعارف که در اثر انقلاب آزاد شده و بخشی نیز به عدم انجام یکسری کارهای ابتدایی و اولیه برمیگردد. این در مقام توصیف است و بعد باید وارد مقام تحلیل شویم تا بگوییم چرا اینگونه است.
مومنی با اشاره به اینکه ما در ایران در هر زمینه حیاتی که صحبت میکنیم تا وقتی که بخشی از توصیفها را میگوییم، وقت تمام میشود، تصریح کرد: اگر این توصیف تنها در حیطه اقتصاد در اختیار مسئولان کلیدی کشور قرار گیرد نمیتوانیم تصور کنیم چه شوکی دست خواهد داد. جرات روبهرو شدن با واقعیت در ساحت توصیف را هم نداریم چه برسد به تحلیل، بنابراین با مطرح کردن این محدودیتها گویی آمیزهای از جهل و منافع ضد توسعهای وجود داردکه ایرانیان از بالا تا پایین با ابتداییترین وضع موجودشان آشنا نباشند. یک مطالعه در ایران نمیبینید که بگوید تحولات امنیت حقوق مالکیت در پنج دهه اخیر چه شده است.
عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: میتوانیم از این تنگناهای معرفتی بیرون بیاییم، باید بفهمیم تاریخ اقتصاد بسیار مهم است. وقتی در تاریخ اقتصاد به سمت استفاده از دادههای کمی حرکت میکنید، در معرض شوک و آسیب بسیار بزرگی قرار میگیرید که دام میانگینها میگویند و نوسانات را نشان نمیدهد، در حالی که ایران به واسطه بحرانهای مختلف نوسانات شدیدی دارد. مطالعات تاریخی کمک میکند که از این دام خارج شویم، در این دوره ۴۰ ساله دائم ایران چه از نظر طرز نگاه و الگوی فکری قاعدهگذاران اقتصادی و چه از نظر عملکرد در حال نوسان بوده است.
۱۰ ساله اول انقلاب، درخشانترین دوران تاریخ اقتصاد ۱۰۰ سال اخیر ایران است
وی با بیان اینکه ماجرای اقتصاد فراتر از عرضه و تقاضا است، عنوان کرد: ژرفای دید ما از طریق مطالعه در حیطه تاریخ اقتصاد افزایش پیدا میکند اما در نظام رسمی آموزش وپژوهش ما این دیده نشده است. ۱۰ ساله اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با وجود فشارهای زیاد تقریبا یکی از درخشانترین دورانهای تاریخ اقتصاد ۱۰۰ ساله اخیر ایران محسوب میشود.
این استاد دانشگاه گفت: مدیریت اقتصادی به شرطی موفق شده و توسعه مییابد که سه کار انجام دهد، اول اینکه هزینه-فرصت مفتخوارگی را بالا ببرد تا زمانی که بتوان از کانالهای بیدردسر به ثروتهای بزرگ دست پیدا کرد، هیچ اقتصادی روی شکوفایی و نجات را نمیبیند، دوم مساله شفافسازی فرایندهای تصمیمگیری، تخصیص منابع و بسترسازی برای مبارزه پیشگیرانه با فساد و سوم اهتمام به شکلگیری بنیادهای نهادی و ظرفیتهای دانش ضمنی و سازمانی برای تولید توسعهگرا است، تولید توسعهگرا یعنی تولیدی که قادر به رفع فقر در سطح فقر و خانوار و کاهش عقبماندگی در استاندارد ملی باشد.
خامفروشی، از جیب خوردن است
مومنی خاطرنشان کرد: خامفروشی از جیب خوردن است. این خانه اقتصاد خود را روی بنیانهای متزلزلی قرار داده و راه نجاتش رفتن به سمت تولید توسعهگرا است. اگر آزادسازی راه نجات ایران بود، چرا خارجیها که این امر را میخواستند به حمله نظامی دست میزدند، اگر به نفع ما بود، با کار فرهنگی کار را جلو میبردند.
عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: بالاترین امتیازهای دولتهای اشغالگر در ایران مطالبه آزادسازی اقتصادی بوده است.ماموریت برنامه تحلیل ساختاری و به ویژه آزادسازی تجاری این بود که دوباره دستاوردهای ۱۰ ساله اول انقلاب را در زمینه بسترسازی فرای شکلگیری تولید توسعهگرا از بین ببرد.
وی بیان کرد: ما در مطالعه تاریخ و اقتصاد با سه مولفه توصیف، تحلیل و تجویز روبهرو هستیم اما هنوز در گامهای نخستین قرار داریم.