چنانکه قابل پیش بینی بود ترافیک سنگین در جادههای چالوس و هراز از همین امروز شروع شده و این اتفاق را نمی توان بدون ارتباط با اعلام شرایط عادی در برخورد با موضوع کرونا ارزیابی کرد آن هم در شرایطی که آمار روزانه مبتلایان دو هفته است که وارد کانال هزار نفری شده و با افزایش مدوام به سمت به دو هزار نفر در روز میل کرده است.
هر چند اصل تصمیم به بازگشایی مشاغل کم خطرتر پس روزهای ناکافی سختگیری به شرط رعایت توصیه های بهداشتی تصمیم نادرستی به نظر نمی آمد اما « عادی سازی» آن هم در این شرایط قطعا امری زودهنگام خواهد بود.
حدود سه ماه از ورود ویروس کرونا به کشورمان میگذرد و ما هم کمکم به اعلام آمار هرروزه ابتلا به کرونا در حدود بعداز ظهر عادت کردهایم. آنچه باعث میشود هر روز بهدنبال آمار اعلامشده باشیم امید به کاهش بیماری است. اما این امید در یکیدو هفته اخیر کمرنگ شده است.
حدود دو هفته است که آمار مبتلایان جدید در کشور ما صعودی است. در روز جمعه ۲۶ اردیبهشت میزان مبتلایان جدید پس از حدود یک ماه مجددا از دو هزار نفر بالاتر رفت و در روزهای پس از آن هم در هان حول و حوش است. نمودار زیر نشاندهنده میزان مبتلایان جدید در هر روز است.
آنچه آمار به ما میگوید این است که اوضاع نهتنها عادی نیست بلکه ظاهرا در حال بدتر شدن است. اما در عمل شاهدیم که سخنان و تصمیمات مسئولین کشور با این شرایط مطابقت ندارد. از سخنان حسن روحانی درباره کرونا عبور میکنیم چرا که چندین و چندبار درباره آن سخن گفتهایم. متاسفانه سخنان رئیسجمهور کشورمان از ابتدای ورود کرونا تاکنون عموما نسنجیده و پر اشکال بوده است.
اما تصمیمات جدید ستاد کرونا بدین شرح است: «رستورانها بعد از ماه مبارک رمضان باز میشود و هتلها هم فعالتر میشوند؛ کنکور سراسری دانشگاه در زمان تعیین شده و بر اساس پروتکلهای ابلاغی وزارت بهداشت برگزار خواهد شد؛ دانشگاهها از ۱۷ خرداد فعالیت خود را آغاز میکنند و فعالیتهای ورزشی در چارچوب پروتکلهای بهداشتی بدون حضور تماشاگر از سر گرفته میشود.»
اگر این تصمیمات جدید را در کنار آمار کرونا ملاحظه کنیم به یک تناقض بزرگ میرسیم. چگونه در حالیکه آمار ابتلا در کشور صعودی است رای به بازگشایی هتلها، رستورانها و فعالیتهای ورزشی داده میشود؟
به نظر میرسد خود مسئولین هم در این زمینه دچار سردرگمی هستند. از یک طرف میخواهند بقیه کسبوکارها هم آغاز شوند از طرف دیگر میخواهند سلامت مردم حفظ شود. از یک طرف میخواهند مردم مسئله را ساده نگیرند و از طرف دیگر میخواهند مردم را نترسانند.
ممکن است برخی از مسئولین بهخصوص مسئولین وزارت بهداشت مدعی شوند تناقضی وجود ندارد و در توضیح آن برخی دلایل را ذکر کنند.
اگر هم دلایل موجهی وجود داشته باشد که این تناقض ها را برای ما رفع کند باز هم از قصور مسئولین بهخصوص مسئولین وزارت بهداشت کم نمیکند چراکه وزارت بهداشت باید این دلایل را صادقانه برای مردم توضیح دهد. عدم اطلاعرسانی درست در این زمینه باعث شده است تصویر مسئولین کشور در نظر مردم تصویر افرادی باشد که سردرگم میان تصمیمات باقی ماندهاند.
متاسفانه وزارت بهداشت در زمینه اصلاعرسانی و روابط عمومی در ماجرای کرونا دچار ضعفهای جدی است و هنوز هم برای رفع آن دیر نشده است.
در نهایت باید گفت تناقض میان آمار مبتلایان و تصمیمات ستاد مقابله با کرونا اثر مخربی در ذهن مردم باقی میگذارد و سردرگمی مسئولان به مردم سرایت میکند و احتمالا حاصل آن طولانیتر شدن روند همهگیری کرونا در کشور خواهد بود.