نیاوران، الهیه ، زعفرانیه، فرشته و دیگر محلههای شمالی شهر تهران از دیرباز به خوش نشینی و لُردنشینی شناخته میشدند. اگر از اهالی تهران نباشید و شناختی از مرزبندیهای طبقاتی که شمال و جنوب شهر را از هم تفکیک میکنند نداشته باشید از روی اسامی محلهها هم میتوانید به موقعیت طبقاتی و جغرافیایی آنها پیببرید؛ حتی از روی نام کوچههایشان. آن پایینترها اصولا اسامی شهدا بر روی کوچهها پس کوچه هایشان است و بالاترها بوستان و مهستان و گلستان و...!
اگر در تهران صاحب خانه نباشید و ماهانه بابت زندگی زیر یک سقف اجاره پرداخت کرده باشید احتمالا این روزها رقمی بین ۱.۵ تا ۵ میلیون تومان اجاره را متناسب با متراژ و محل و سن بنا باید پرداخت کرده باشید.
البته برای بسیاری پرداخت همین مبالغ کاری سخت و دشوار است اما چارهای نیست گاهی باید با سیلی صورت را سرخ نگهداشت! اما در مناطق شمالی پایتخت وضعیت متفاوت است. برای آنکه درک درستی از این وضعیت داشته باشیم راهی سه منطقه اعیانی نشین پایتخت شدم و سری به بنگاههای املاک این مناطق زدم. فرشته اولین خیابانی بود که برای بررسی وضعیت اجارهبها به آنجا رفتم . جوانیکه کارشمشاوره بود و معرفی املاک اجارهای، چهره شناس خوبی هم بود مرا که دید فهمید لقمه چربی نصیبش نشده ولی بازهم تلاش خودش را کرد، لیستی از خانههایی با متراژ زیر ۱۰۰ متر برایم آورد . رهن و اجارهها هم بین 200 تا۳۰۰ میلیون با ماهی ۶ تا ۱۰ میلیون! پرسیدم متراژ بالاتر و قیمت بیشتر ندارین؟ نگاهی کرد و گفت: «برای خودت میخواهی ؟ بودجهات چقدر است؟» گفتم من روزنامهنگار هستم و برای معامله اینجا نیامدهام، بیدرنگ گفت من در خدمتم و لیستی دیگر از آپارتمانهای بالای ۲۰۰ متر را برایم آورد.
قیمتها عجیب بود ۱میلیارد رهن، ماهی ۴۰ میلیون تومان اجاره و حتی در مواردی بیشتر! پرسیدم این خانهها مشتری هم دارند یا خالی میمانند؟ گفت: « تادلت بخواد، زیاد ؛ اصلا به ماه نرسیده اجاره رفته. از برج ۸ تا ۱۱ حدود ۹۰ درصد فایلهای مشابه همین مورد اجاره رفتند» با حرارت توضیح میداد که حدود ۶۰درصد فایلهای ما اجارههای بالای ۲۰ میلیون دارند. با تعجب پرسیدم اینها کارشان چیست که ماهانه ۴۰ میلیون اجاره میدهند آنهم با ۱میلیارد رهن!؟ خندید و گفت: آقا، همه یا پزشک و وکیل و تاجر هستند یا سلبریتیها و آقازادهها ولی این آقازادهها و پدرانشان که مسئولیت دولتی دارند، خودشان جلو نمیآیند، وکیل دارند اما آخر کار میفهمیم که طرف که بوده».
مقصد بعدی بنگاه املاکی در خیابان الهیه بود. منطقهای که قمیتهایش نیز آسمانی بود. الهیه به واسطه نام میرزا جعفر حکیم الهی که اراضی آن منطقه را از همسر امین الدوله خریده بود به این نام معروف شد. بنگاه املاک آنجا هم با دیدن ظاهرم فهمیدند که کاسب نیستند. اوضاع در آنجا کمی شگفت آورتر بود، خانههایی با ۲ میلیارد رهن و ماهی ۲۰۰ میلیون تومان اجاره! پرسیدم اینها مگر چه دارند و متریالشان از چیست ؟ اصلا مشتری هم دارند؟ مشاور با بیمیلی گفت که این خانهها همه چیز از نوع مجللاش را دارند از استخر و سونا و جکوزی اختصاصی تا سالن ورزشی و اجتماعات و آشپزخانه مرکزی و خشک شویی و...! البته مشتریهای خاصی هم دارند مثلا آنها که کارخانهدار و تاجر هستند و میهمانهای خارجی دارند! ارقام خیلی بزرگتر از آنی بود که بشود به آن فکر کرد.
از آنجا به زعفرانیه رفتم، محلهای که از زمان قاجار کاخ سعد آباد- استراحتگاه شاهان قاجار و بعد هم تفرجگاه رضاخان-در آن واقع بود و گویا بخاطر زعفرانی بودن درب کاخ، این منطقه به زغفرانیه شهرت یافت هرچند نقل قول دیگری نیز هست؛ برخی میگویند اراضی این منطقه متعلق به زعفران باجی، کنیز محمدشاه قاجار، بوده است از همین رو به زعفرانیه معروف شد.
در هر حال کنجکاوی از وضعیت اجارهبها ی آپارتمانهای این منطقه مرا به سمت بنگاه املاکی در آنجا کشاند. جوان بنگاهدار میگفت:« اینجا قیمتها از متری 45 میلیون آغاز میشود تا 110 میلیون! با 300 میلیون رهن و ماهی 35 میلیون اجاره هم خانه هست، البته اگر آپارتمان لاکچریتری هم بخواهی باید ماهی 70 تا 80 میلیون اجاره بدهی». در یک ساعت گذشته آنقدر رقمهای نجومی دیده بودم که اجارهبهای آپارتمانهای زعفرانیه برایم قابل هضم بنظر میآمد! حرفهایش شبیه به همان حرفهایی بود که در بنگاه اول شنیدم. همه خانهها زیر یک ماه فروش میروند و مشتریهایشان هم... از آن مناطق که فاصله میگیریم به محلههایی میرسیم که کوچههایش به جای سنبل و سوسن و یاسمن به نام شهدای همان محله مزین شده است و خانههایی با متراژی 30 متر هم به وفور یافت میشود.
یکی از محلههای جنوبی تهران ایستگاه پایانی این گزارش بود. اینجا بر خلاف شمال شهر املاکیها بیشتر تحویلم میگرفتند و با اشتیاق فایلهای شان را برایم معرفی میکردند...«یک آپارتمان دارم 35 متری 40 میلیون رهن، ماهی 300 هزار تومان اجاره، یکی دیگه هم هست 80 متری 30 میلیون رهن ماهی 1میلیون و 800 هزار تومان اجاره!...» اگرچه قیمت این خانهها پایین است اما داخلشان را که ببینید غم عالم بر سرتان خراب میشود. از قدیم میگفتند «آسمون خدا همه جا یک رنگه» اما ظریفی میگفت «این زمینه که یک جاش زشته یک جاش قشنگه» ! البته هنوز آسمان به تسخیر آدمی در نیامده است ، شاید آن موقع آسمان را هم طبقه بندی کنند! آسمان آنها که دارند و آنها که کمتر دارند!