همشهری نوشت: این پرونده جنایی از روز ۲۴ آذرماه امسال بهدنبال مفقود شدن ۵ عضو خانوادهای در روستای مرادآباد تویسرکان در استان همدان ورق خورد. هیچکس از اعضای این خانواده اطلاعی نداشت و آنها به تماسهای تلفنی جواب نمیدادند تا اینکه اجساد پدر و دختر خانواده در نزدیکی گاوداری آنها کشف شد. با وجود این ۳ نفر دیگر شامل مادر و دو پسر دیگر خانواده سرنوشت نامعلومی داشتند. از همان روز جستوجوهای شبانهروزی برای یافتن ۳ نفر دیگر آغاز شد تا اینکه اجساد آنها در چاهی ۷۰متری که نزدیکی گاوداری قرار داشت کشف شد.
قتل عام اعضای این خانواده همه را شوکه کرده بود. آنها با هیچکس اختلافی نداشتند و همه از خوبیهایشان میگفتند. معلوم نبود چهکسی و با چه انگیزهای دست به این جنایت هولناک زده بود. در همین حال بررسیهای پلیس حاکی از این بود که ۲ کارگر افغان برای این خانواده در زمین کشاورزیشان کار میکردند که بعد از این جنایت ناپدید شدهاند. به همین دلیل نام آنها بهعنوان مظنونان اصلی جنایت مطرح شد و تحت تعقیب قرار گرفتند تا اینکه سرانجام در حوالی تهران دستگیر شدند.
روز گذشته بهادری، دادستان تویسرکان از دستگیری متهمان خبر داد و گفت: یکی از متهمان در تهران دستگیر شده است. او در ادامه گفت: از همان روز اول کارهای تحقیقاتی و پیگیریهای قضایی به سرعت انجام و مشخص شد که دو تبعه افغانستانی مرتکب قتل اعضای این خانواده شدهاند که یکی از آنها در تهران دستگیر شد. اظهارات دادستان تویسرکان در حالی است که آخرین خبرها حاکی از آن است که دومین متهم نیز در حوالی اسلامشهر دستگیر شده است.
جنایت به روایت پسرعموی مقتولان
حالا با دستگیری عاملان این جنایت، پسرعموی پدر این خانواده جزئیات بیشتری از این حادثه را بازگو کرد.
محمد ظاهری در اینباره میگوید: علیرضا پسرعمویم حدود ۶۰ سال داشت و معلم بازنشسته بود. او صاحب ملک بزرگی بود و در آن گاوداری و زمین کشاورزی داشت. او با همسرش، تک دخترش و ۲ پسرش زندگی میکرد. آنها از حدود ۲ ماه قبل دو کارگر افغان استخدام کرده بودند که همانجا در اتاق کنار خانهشان با آنها زندگی میکردند. کارگران مجرد بودند و سن و سال کمی داشتند. یکی حدود ۱۸ساله و دیگری حدود ۲۳ساله.
او که از همان روزی که خبر ناپدید شدن اعضای خانواده پسرعمویش را شنیده و به محل حادثه رفته بود در ادامه میگوید: این حادثه ظاهرا بین ساعت یک تا ۴ عصر اتفاق افتاده بود. آن روز پسرعمویم و خانوادهاش صبح تا ظهر را در بازار بودند. بعد از برگشت، حوالی ظهر پسرعمویم و دخترش که دکترا داشت، سر زمین مشغول کاشتن سیر بودند. ظاهرا قاتلان هنگامی که پسرعمویم خم شده بود و روی زمین کار میکرد، با بیل از پشت به سرش زده بودند. همان موقع دخترش که آنجا بود، این صحنه را دید و قصد فرار داشت که قاتلان تعقیبش کردند و او را هم با ضربه به سرش کشتند. آنها دختر جوان را در کنار جوی آبی دفن کردند و تعدادی چوب روی جسد گذاشتند.
پسرعموی پدر خانواده درباره چگونگی قتل ۳ عضو دیگر خانواده میگوید: آنطور که شواهد نشان میدهد، همسر پسرعمویم و دو پسرش در خانه در حال استراحت بودند. همسر پسرعمویم زن سالخوردهای بود و بهاحتمال زیاد اول او به قتل رسیده و سپس پسر ۱۵ سالهشان و در نهایت پسر بزرگتر. احتمالا پسر بزرگتر زیر کرسی خواب بوده که توانستند او را به قتل برسانند. چون او جثه بزرگی داشت و دو کارگر افغان که ریزنقش بودند رودررو نمیتوانستند حریف او شوند. حتی آثار خونی که روی دیوار داخلی خانه است نشان میدهد که او را با ضربه چاقو به قتل رساندهاند.
پسرعموی مقتولان در ادامه درباره کشف اجساد میگوید: پیکرهای پسرعمویم و دخترش همان روز پیدا شد اما پیکرهای ۳نفر دیگر در چاهی عمیق انداخته شده بود. چاهی به عمق ۷۰متر که ۴۵متر بالای آن خشک و به عمق ۲۵متر هم داخلش آب است. در نزدیکی چاه رد خونی که نشان دهد اجساد داخل آن افتاده به چشم نمیخورد اما چند نفر از افراد محلی وقتی چاه را دیدند گفتند اجساد در چاه است. قاتلان برای اینکه راز جنایتشان مخفی بماند، حتی روی اجساد ۸کیسه گچ هم ریخته بودند. اما سرانجام با کمک چند مغنی و غواص اجساد بیرون کشیده شد.
وی درباره انگیزه قاتلان از این کشتار خانوادگی میگوید: پسرعمویم وضعیت مالی خوبی داشت. اما در عین حال دست و دل باز بود و به همه کمک میکرد. آنطور که من میدانم پسرعمویم چند روز قبل یک خودروی تیبا را فروخته بود و مقداری پول در خانه داشت. با اینکه از خانه وسیله خاصی سرقت نشده است اما بررسیها نشان میدهد که قاتلان پول فروش خودرو را همراه با ۸ کیلو زعفران سرقت کردهاند.
او درباره چگونگی ردیابی و دستگیری قاتلان میگوید: آنها بعد از قتل سوار یک پراید خودشان را به میدان فرشید تویسرکان رسانده بودند. چند نفر آنها را دیده بودند و راننده پرایدی که آنها را سوار کرده بود هم شناسایی شد و گفت آنها را از جاده سوار کرده و به میدان فرشید برده است. بعد از آن هم ردیابیهای پلیس نشان داد که آنها به تهران فرار کردهاند که خوشبختانه آنجا دستگیر شدند.