آقای ظریف، آمریکا این است!

حسن کریمی‌فرد،   3991218139 ۱۶۹ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲۸ تکراری یا غیرقابل انتشار
آقای ظریف، آمریکا این است!

مصاحبه محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه با مردم‌سالاری آنلاین در ۱۷ اسفند ۱۳۹۹ گویای استمرار خوش‌بینی‌ها نسبت به دموکرات‌ها است.

درحالی‌ که مقامات مختلف دولت جدید مانند آنتونی بلینکن، وندی شرمن، جیک سالیوان و ... در چند هفته گذشته و برهه‌های زمانی مختلف از نقشه و برنامه آمریکا در قبال ایران و انجام توافقی محکم‌تر و طولانی‌تر صحبت کرده‌اند اما در گفت‌وگوی وزیر امور خارجه به‌صراحت بیان می‌شود «من احساس می‌کنم دولت آقای بایدن هنوز به یک جمع‌بندی در مورد سیاست خارجی نرسیده است».

حتی معماران برجام در زمان باراک اوباما مانند وندی شرمن نيز اذعان دارند (با استناد به سخنان وی در نشست کمیته روابط خارجی مجلس سنا در سوم مارس/ 13 اسفندماه) از برجام گذشته‌اند؛ چراکه در حال حاضر شرایط و ژئوپلیتیک منطقه تغییر کرده و به همین دلیل قطعاً سال 2021 سال 2015 نیست.

در واقع برخلاف زمان باراک اوباما که آمریکا قصد داشت بعد از مذاکرات هسته‌ای پرونده منطقه‌ای و برنامه دفاعی موشکی ایران را در دستور کار قرار دهد این بار قرار است به صورت موازی و هم‌زمان چنین «مسائلی» را پیش ببرند تا از نگاه طراحان سیاست خارجی آمریکا «مشکل ایران» حل‌وفصل یا حداقل تضعيف و مهار شود.

از دیدگاه دموکرات‌ها سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ زمینه مناسبی برای تحمیل توافق‌های جدید علیه ایران را فراهم کرده و قرار است روی «ویرانه‌های برجام» ساختمان و بنای جدیدی با مختصات و معیارهای مشخص ایجاد شود.

با این اوصاف باید اذعان داشت خواسته و نقشه دموکرات‌ها، ترجمه و بیانی آراسته از 12 خواسته مایک پومپئو، وزیر امور خارجه سابق آمریکا در سال 1397 است که در سخنرانی بنیاد هریتیج به آن اشاره‌شده بود که عملاً به معنای قلب ماهیت نظام جمهوری اسلامی ایران است.

اما در ایران فضا متفاوت است و بعد از گذشت چند سال از امضا و اجرایی شدن برجام، هنوز نگاهی غیرواقع بینانه به این توافق وجود دارد. مقامات دولتی هر روز از برجام و آمریکا سخن می‌گویند و هرگونه انتقادی از توافق به شدت تخطئه می‌شود. برخلاف توصیه‌ها هیچ طرح و برنامه جایگزینی نیز تدارک و پیش‌بینی‌نشده است. حتی به‌جای این که تأملی صورت گیرد چرا آمریکا توانست به راحتی از برجام خارج شود بدون اینکه پیامد و تبعاتی گریبان آن را بگیرد یا وقتی آورده‌ای جدی برای ایران به ارمغان نیاورد و به‌صراحت از «تقریبا هیچ» رونمایی شد، دائماً روایتی غیرواقعی از توافق صورت می گیرد.

در این راستا وزیر امور خارجه در مصاحبه اخیر خود که ابتدای یادداشت به آن اشاره شد باز هم منتقدان داخلی را مقصر عدم‌استفاده از فرصت‌های برجام معرفی و اذعان می‌کند:

«... ما هم در آن دو سال بهترین استفاده را از برجام نکردیم. یعنی گرفتار دعوای داخلی شدیم که نمره برجام 100 است یا 5 است یا منفی 10 است. اگر روی یک عدد معقولی توافق کرده بودیم و سعی می‌کردیم همان را نقد کنیم، پیشرفت بیشتری داشتیم. چند ماه ما منتظر توافق داخلی سر IPC و قراردادهای نفتی شدیم؟...»

این گونه سخن گفتن نشان دهنده عدم‌درک واقع‌بینانه از نقشه غرب در قبال ایران بعد از توافق هسته‌ای است و گرنه بلافاصله بعد از توافق، اوباما ایران را مورد تحریم قرار نمی‌داد، پیام هشدار به شرکت‌ها و بانک‌ها ارسال نمی‌شد و ... .

اصولاً بهره‌برداری از فرصت توافق ارتباط چندانی با دعواها و بگومگوهای داخلی نداشته و ندارد. مسئله این است قرار نبود برجام مشکل تحریم را حل کند، حداکثر قرار بود ضمن تضعیف یکی از مؤلفه‌های قدرت ایران، فرصت تنفس داده شود. بنابراین وقتی قرار است طرح کلان غرب در قبال ایران دیده نشود می‌باید دغدغه این باشد که منتقدان داخلی مقصر جلوه داده شوند، بیشتر هم‌وغم نیز صرف گفتمان‌سازی و استفاده از ادبیات و عبارات خاص برای استفاده در بازی‌های سیاسی و به حاشیه راندن رقبا گردد.

برجام جواب نداد نه بدلیل اینکه دونالد ترامپ در تاریخ 18 اردیبهشت 1397 تعهدات آمریکا را در قبال ایران متوقف و از آن خارج شد بلکه به این دلیل که تعلیق موقت تحریم‌ها همزمان با حفظ فشارها، فرصتی برای زمینه‌سازی جهت ورود به مرحله بعد برای تحمیل برجام‌های دیگر پدید نیاورد. بازگشت ریچارد نفیو، به عنوان معاون نماینده ویژه آمریکا در امور ایران نیز در راستای بکارگیری هوشمندانه از ابزار تحریم قابل ارزیابی است.

بنابراین مسئله اصلی در ماهیت انقلاب اسلامی ایران و ذات استکباری آمریکا است که رهبر انقلاب در این باره می فرمایند:« در دیدارهای خصوصی لبخند میزنند، دست میدهند، حرفهای چرب‌ونرم میزنند، زبان خوش به کار میبرند؛ [امّا] این مربوط به دیپلماسی دیدارهای خصوصی است؛ اهمیتی ندارد، ارزشی ندارد، تأثیری در واقعیت ندارد. واقعیت این است که قرارداد را ببندند، مذاکرات را بکنند، دو سال چک‌وچانه بزنند، بعد که قضایا تمام شد بگویند حالا ما نمی‌گذاریم و تهدید کنند که می‌خواهیم تحریم جدید بگذاریم برای اینکه سرمایه‌گذار خارجی بترسد، واهمه کند و نزدیک نیاید؛ تصریح هم می‌کنند به این! آمریکا این است... بعضی‌ها نگویند شما مدام آمریکا را وادار می‌کنید و تحریک می‌کنید؛ نه، آمریکا تحریک نمی‌خواهد، آمریکا دشمن است. آمریکا یک روز صاحب ایران بوده است، انقلاب آمده این [کشور] را از دستش بیرون آورده است؛ از پا نمی‌خواهد بنشیند تا وقتی‌که دوباره خودش را مسلط بکند. آمریکا این است».