به گزارش الف، در جدیدترین تحول راجع به توافق "برجام" و مناقشات ایران و غرب در این رابطه، "سایمون کاونی" وزیر خارجه ایرلند به عنوان "نماینده شورای امنیت در امر تسهیل اجرای برجام" به تهران سفر کرده است. کاونی در تاریخ 17 اسفندماه با "حسن روحانی" رئیس جمهور اسلامی ایران و وزیر خارجه کشورمان دیدار داشت. در این میان، افکار عمومی و همچنین محافل خبری و رسانه ای، گمانه زنی های مختلفی در مورد ماهیت و محرک های اصلی سفر کاونی به ایران مطرح کردهاند.
انجام این سفر مخصوصا پس از رایزنی های ایران و اروپا که در نهایت منجر به خودداری تروئیکای اروپایی از مطرح کردن و صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی شد و در عین حال، واکنش های مقام های آمریکایی و اروپایی و ادعای آن ها دال بر اینکه سیگنال های برجامی مثبتی از تهران دریافت کرده اند، همه و همه، بر شدت و میزان گمانه زنی ها در مورد علل سفر وزیر خارجه ایرلند به تهران، افزوده است. در این راستا، به نظر می رسد که سه گمانی زنی عمده در اینباره می توان مطرح کرد:
*سفر وزیر خارجه ایرلند به ایران و رایزنی در مورد طرح جدید برجامیِ تهران
یکی از قویترین گمانه زنی هایی که در مورد ماهیت سفر وزیر خارجه ایرلند به تهران مطر می شود، این نکته است که اساسا سایمون کاونی حامل یک پیغام از سوی تروئیکای اروپایی برای تهران است. این مساله به طور خاص با توجه به موضع گیری اخیر "جواد ظریف" مبنی بر اینکه تهران طرحی جدید را برای تعامل در قالب توافق برجام میان ایران و گروه پنج بعلاوه یک آماده کرده، بیش از پیش تقویت می شود. در واقع، تروئیکای اروپایی به زویر خارجه ایرلند در مقامِ نماینده شورای امنیت در امر تسهیل برجام ماموریت داده اند تا برخی اصول و مسائل مد نظر آن ها را در مورد معادله برجام به تهران منتقل کند تا ایران در ارائه طرح برجامی خود، به آن ها نیز توجه داشته باشد و اساسا از دیدِ اروپایی ها، طرح ایران که قریب الوقوع اعلام خواهد شد، به نحوی نباشد که نکات مدنظر اروپا را در بر نداشته باشد. این گمانه زنی مخصوصا با توجه به موضع گیری اخیر "نِد پرایس" سخنگوی وزارت خارجه آمریکا که به تازگی اعلام کرده واشنگتن منتظر پیشنهاد سازنده ایران است، بیش از پیش تقویت می شود. در این چهارچوب، سایمون کاونی را به نوعی باید فرستاده اروپا و آمریکا به ایران، با محوریت سیگنال دهی به تهران مبنی بر اینکه منافع آن ها را نیز باید در پیشنهاد برجامی خود در نظر گیرد، تحلیل کرد.
*سفر وزیر خارجه ایرلند به ایران و تلاش ظاهریِ اروپا جهت نجات برجام
از جمله دیگر محرک های اساسی که می توان آن را به مثابه علت سفر وزیر خارجه ایرلند به تهران با محوریت مساله برجام در نظر گرفت، همان چیزی است که در مدت اخیر جریان های سیاسی و رسانه ای غربی، بارها و بارها در مورد آن مانور داده اند و سع کرده اند از این طریق، موضع خود در معادله برجام را تقویت کنند: این مساله هم چیزی جز اعتباربخشی به این گزاره که اروپا به دنبال نجات برجام و تقویت جریان تعامل و دیپلماسی با ایران است، نمی باشد. نگاهی کوتاه به پرداخت رسانه ای رسانه های معتبر غربی در مورد سفر وزیر خارجه ایرلند به تهران نشان می دهد که تقریبا اغلب آن ها در پوشش رسانه ای این خبر، از لفظِ تلاش جهت نجات توافق برجام، یاد کرده اند. در این چهارچوب، اروپایی ها سعی دارند تا با پرداخت رسانه ای به معادله برجام در برهه کنونی، به نوعی خود را حامی سرسختِ تعامل و دیپلماسی و ایران را در جهتِ عکس معرفی کنند. امری که اساسا با واقعیت های میدانی و سابقه عملکرد ایران و غرب در معادله برجام، کاملا در تضاد است. نمونه این رویکرد نیز بارها و بارها و به شیوه های گوناگون توسط مقام های ارشد تیم امنیت ملی و سیاستخارجی دولت بایدن، در رابطه با توافق برجام، دنبال شده است.
*سفر وزیر خارجه ایرلند به ایران و تداوم راهبرد مدیون سازیِ اروپا در معادله برجام
یکی دیگر از محرک های سفر وزیر خارجه ایرلند به عنوان نماینده شورای امنیت در امر تسهیل اجرای برجام و انتقال احتمالی پیام برجامی اروپا به ایران را می توان در ادامه راهکار اروپا در زمینه مدیون سازی ایران در چهارچوب معادله برجام دانست. در این راستا، تروئیکای اروپایی و آمریکا، عقب نشینی خود در امر صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی را، به مثابه یک لطف به ایران در نظر گرفته اند و سعی دارند از این مساله برای خود یک امتیاز ساخته و با عقب نشینی از آن(امرِ صدور قطعنامه) و استناد به آن به عنوان گواهی بر عزم و اراده خود جهت تعامل با ایران در مورد توافق برجام، عملا تهران را به نوعی به خود مدیون سازند. سفر اخیر وزیر خارجه ایرلند به تهران نیز به نوعی در همین راستا و جهت به اصطلاح یادآوریِ این گزاره به تهران انجام شده است. امری که به نوعی در دلِ خود سعی دارد با یک روایت سازیِ جعلی در مورد معادله برجام، جایِ طلبکار(ایران) و بدهکار(اروپا و آمریکا) را عوض کند و عملا جهت اعطای امتیازهای برجامی به غرب، ایران را تحت فشار قرار دهد.