ساعت 8:50 دقیقه صبح، جایی در مرکز شهر تهران. سارا با چند خانم دیگر که نمیشناسمشان آن طرف خیابان ایستادهاند. میروم سمتشان میگوید ماشین منتظر است تا به محل برگزاری جلسه ببرتمان.
آخرهای دیشب دعوت شدهام به جلسه دیدار با خانم جمیله سادات علمالهدی، همسر آقای رییسی کاندیدای مطرح ریاست جمهوری این روزها. کمی در رودربایستی، دعوت دوست بزرگوارم را قبول کردهام. حوصله جلسههای تشریفاتی را ندارم. به خودم نهیب میزنم که سخت نگیر، یک ساعت مینشینی سخنرانی گوش میدهی میایی بیرون دیگر!
خودرو مقابل درب سفید رنگی میایستد، آقایان با احترام دعوتمان میکنند داخل، کسی برای بازرسی بدنی و کیف و موبایل نمیآید. راهنماییمان میکنند طبقه بالا برای جلسه.
خانمها یک به یک میآیند. انتظار دیدن این تعداد خانم با ظاهرهای کاملا متفاوت را در یک جلسه رسمی ندارم. راستی اینها قرار است با جمیله علمالهدی دیدار کنند؟!
یکی لاک رنگ روز به ناخن دارد، آن یکی روسریاش را تا بالای چشمش پایین کشیده، یکی جوراب نازک به پا دارد با موهای هایلات کرده، آن یکی به قدری پوشیده است که چهرهاش اصلا قابل تشخیص نیست. هر یک اما در حیطه کاری خود متخصصاند و کارآفرین.
منتظرم عکاسی، فیلم بردار و خبرنگاری بیاید اما کسی نیست.
خانم محترم و سادهای در آستانه در اتاق ظاهر میشود. لبخند به لب با همه سلام و علیک میکند، خانمها پاسخ میدهند. فکر میکنم از مدعوین است. مدیر جلسه معرفی میکند: سرکار خانم دکتر علمالهدی!
با تعجب و دقیق نگاهش میکنم نه از لباسها و اکسسوریهای برند و مارک خانمهای برخی از مسئولین در ظاهرش خبری است نه اصلا رفتار خاصی دارد که معذب بشویم، خیلی صمیمی و خودمانی میآید مینشیند کنار خانمها. به یکی دو نفر که دورترند اشاره و تعارف میکند که بیایند بنشینند کنارش. همینقدر بدون تشریفات! همینقدر خودمانی!
مدیر جلسه شروع میکند: خانمهای حاضر در جلسه، تعدادی از بانوان توانمند و کارآفرین سرزمینمان هستند در حوزه تولید، برخی در حوزه حقوقی فعالند، تعدادی نیز از فعالان اجتماعی بانوان هستند. همه آمادهایم سخنانتان را بشنویم.
جمیله علمالهدی ضمن خوشامدگویی به حضار که کمتر از 30 نفر هستند میگوید: قرار نیست من صحبت کنم. آمدهام بشنوم از فعالیتها و دغدغههای خانمها، از تلاش و زحماتشان بلکه مشکلی حل و گرهای گشوده شود.
انتظار این یکی را حقیقتا نداشتم.
خانمها یک به یک شروع میکنند به معرفی خودشان، از تخصص و مهارت و حوزه فعالیتشان میگویند.
همچنان منتظر عکاس و فیلمبردارم!
خانمها در حوزههای مختلف از صنعت فولاد و پتروشیمی و بیوتکنولوژی گرفته تا حوزههای استارتآپی و شرکتهای دانشبنیان از دغدغههایشان میگویند، از نگرانیهایشان، از راههایی که رفتهاند، موانعی که با آنها برخورد دارند و ... راحت و صمیمی سخن میگویند و او میشنود.
اینجا کسی برای گرفتن پست در دولت احتمالی آیت الله رئیسی نیامده ،کسی خودش را نمیکُشد که جایگاهی در دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران داشته باشد. اینها واقعاً زنانی هستند که از هیچ شروع کردهاند، روی پای خودشان ایستادهاند و تلاش کردهاند و تلاش و تلاش.
جمیله سادات علم الهدی نام تک تک افراد را می پرسد، نکاتشان را یادداشت میکند. هرکجا ابهامی است سوال دقیق میپرسد، از شنیدن برخی طرحها و تلاشها به وجد میآید.
45 دقیقه از جلسه گذشته اما همچنان خبری از عکاس و تصویربردار نیست!
در میان صحبتهای بانوان گاهی اظهارنظرهایی میکند.
میگوید حاج آقا (آیت الله رئیسی) معتقد است زنان باید خود به وسط میدان بیایند، که از نگاه قیم مآبانه به بانوان بیزار است چه این نگاه فردی باشد چه گروهی و جناحی و حزبی. میگوید آقای رییسی معتقد است خانمها خودشان باید طرح بدهند، ایده داشته باشند .
خودشان بیایند وسط میدان و دولت باید شرایط را برای فعالیت آنان و امنیت و اشتغال پایدارشان فراهم کند.
میگوید: اگر یک خانم در رشتهای متخصص باشد و کار و شغل مناسب داشته باشد، نشاط درونیاش تامین میشود، این حس مفید بودن چنان شادابی به او میدهد که با هیچ چیز قابل قیاس نیست و باید چنین شرایطی را برای خانمها و دختران جوانمان فراهم کنیم. از تبعیضهای ناروا نسبت به زنان انتقاد دارد و معتقد است زنان با اتحاد و همدلی میتوانند بزرگترین موانع را از سر راه بردارند که تاریخ این را ثابت کرده است.
او توضیح میدهد: همه جا وقتی از حقوق زنان صحبت میکنند بحث از عدالت در توزیع است، توزیع منابع. مثلا میگویند چرا امکانات آقایان را خانمها ندارند اما غافل از اینکه ما دو نوع عدالت داریم که انجام نشده. عدالت در توزیع و عدالت در مشارکت. و باز تاکید میکند: عدالت در مشارکت هم در حوزه زنان ما انجام نشده است.
درد دل خانمهای کارآفرین باز شده یک به یک گلایهها و طرح هایشان را مطرح میکنند. ساعت به ۱۱ نزدیک شده، جمیله علمالهدی جلسهای دیگر دارد و باید برود. اما میگوید دلش نمیآید این جمع صمیمی و متخصص را ترک کند. به مدیر جلسه میگوید این جلسه باید خیلی زودتر از اینها برگزار میشد. جلسه رسمی 15 دقیقهای است که تمام شده اما میزبان همچنان سرپایی دارد با خانمها صحبت میکند. از آنان که طرحی نو درانداختهاند شخصا شماره میگیرد.
فکر میکنم ما که هر چه منتظر شدیم، خبرنگار و عکاس و فیلمبردار نیامد. اگر اهل شوآف بود و تبلیغات، چه مانورهای رسانهای که در این جلسه نمیداد. این همه صداقت و بیریاییاش جای تقدیر دارد.
خانمی پیشنهاد عکس دسته جمعی میدهد، قبول میکند. همین که غرق شنیدن صحبتهاست دلم را میزنم به دریا میروم از جمع صمیمیشان عکس میگیرم. پیشنهاد مصاحبه میدهم. میگوید: اگر میخواهی کار مفیدی انجام بدهی صدای این زنان توانمند باش در جامعه. آنان را به مردم معرفی کن، در پیشبرد اهدافشان کمکشان کن. صدایشان باش تا شنیده شوند.
یکی از خانمها میگوید: انشاءالله در دولت آقای رییسی مشکلات زنان حل میشود. جمیله علمالهدی پاسخ میدهد: نباید منتظر تشکیل دولت باشیم، فارغ از نتیجه انتخابات، این جمع نخبگان پرتلاش باید برای آینده روشن زنان و دختران ایران تلاش کنند و دغدغه رفع مشکلات زنان از اصلیترین دغدغههای ما است.
بالاخره خانم رییسی بعد از حدود 30 دقیقه دل به دل خانمها دادن و جلسه غیررسمی میرود تا به جلسه بعدیاش برسد.
با هر یک از خانم ها که صحبت میکنم از جلسه رضایت دارند پر از شور و نشاطاند. حالا دلشان قرص است به حمایتها و یکدلی، به صداقت و راستی.
خودم هم خوشحالم که همسر کاندیدای مطرح ریاست جمهوری آنقدر فعال است و اهل مطالعه و پژوهش که سطح مطالبات زنان ایران را بسیار بالاتر از آنچه دربارهاش این روزها شنیدهایم میداند.
در حاشیه جلسه با الهام آزاد نماینده مجلس شورای اسلامی صحبت میکنم. او از اواسط جلسه به جمعمان ملحق شد. او میگوید: جلسه فوقالعاده عالی بود. فرصت مغتنمی بود تا از دغدغهها، مشکلات و کمبودهای خانمها در عرصه کارآفرینی مطلع شویم. میشود امیدوار بود تا با اعتماد به خانمهای توانمندمان و همگامی مجلس و دولت در آینده، شاهد رشد و شکوفایی دختران و زنان کشورمان در عرصههای مختلف باشیم.
آزاد اظهار امیدواری کرد: انشالله با تشکیل دولت آقای رئیسی پرچم عدالت محوری در کشور ما همچنان برافراشته باشد و در اولین ریاست جمهوری گام دوم انقلاب، آخرین گام برای همگامی سه قوه برداشته شود.