به عنوان يك اصلِ بنيادين «معاونت فكر و مشاور عالي رئيس جمهور» در سامانه جمهوري اسلامي ايران پيشنهاد ميشود.
در دنياي پر آشوب كنوني و در مواجهه با رقابتهاي متراكم، نگرشي خلاق كه اذهان جامعه را به تفكر ارزشمند برانگيزد، در حال رشد است. كشور ژاپن در سال 2016 در چارچوب طرحي به نام جامعه5.0 به طور رسمي اين رويكرد سياستي را برگزيد و دنبال كرد. در جهان پيش رو توليد فكر بر بستر تقويت و بهرهبرداري از اذهان جامعه تنها روش صيانت از موقعيت ملي و حفظ برتري نسبي در جهان جديد خواهد بود.
با اين حال اكنون در كشور همه افكارِ توليد شده به علوم و فنون تبديل شدند و در نهايت به مصرف رسيدند و در حال حاضر فكري براي توليد علم و فناوري وجود ندارد. در اين وضع يا بايد مدل درجا دويدن يا به دور خود چرخيدنِ علم و شبه علمِ و نيز فناوري و شبه فناوريِ فرسوده را تجربه كنيم يا به دنبال طرح انديشهاي نوبنياد و متناسب با اقتضائات و مناسبات زمان براي انديشيدن باشيم كه براي كشور نافع باشد، هرچند گرايش عمومي جامعه از نوع اول است.
در حال حاضر هرچند انديشكدهها، كانونهاي تفكر و اتاق فكرهايي در كشور تشكيل شدند كه ماهيت و كاركرد فكري ندارند، اما در هر حال خانه فكر بنياد نشده است و كانونها بيشتر به اتاق بحران شباهت دارند كه بايد انتظار مشابه از آنها داشت و بجاي آنكه پديدهها را پديد آورند، دنبال پديدهها ميروند. اكنون تشكيل پژوهشهاي علمي و فناوري، شركتهاي دانشبنيان و نيز پاركهاي علم و فناوري يا دانشهاي بنيادين براي كشور سياستِ سرگرمكننده شدند، اما در بلند مدت به خميده شدن ذهن و مغز كشور ميانجامند و نه تنها نجاتبخش نخواهند بود كه ممكن است از نگاه بنيادين زيانآور شوند.
اكنون كشور به سازوكار معقول و منطقيِ معطوف به كاربرد نياز دارد كه به تقويت تفكر بنيادين بينجامد تا راهبرد عملي براي ذهن و مغز ملي باشد. با اين سياست دولت بايد به دو اصل در جامعه بنيادين اشرافِ سياستي و مفهومي داشته باشد. يكي تدبير عمليِ ذهن و مغز ملي با همراهي تدبير نفوس انساني و ديگر چگونگي به كارگيري و استفاده مناسب از چرخه ذهن و مغز در امر كشورداري است.
معاونت فكر دولت در سطح كلان سه كاربرد عملي دارد:
الف) جدي گرفتن ذهن و مغزِ ملي رها شده براي توليد فكر و احياي فكر بنيادينِ تاريخي از نوع فارابي، ابنسينا، ابوريحان بيروني، ذكريا رازي، موسي خوارزمي، شيخ بهائي و عمربن ابراهيم خيام.
ب) تدبير انساني از فكر و منطق فكر در ارتقاي كيفيت انساني و به فراموشي نسپردن واقعيت تفكر در سياست فكري، علمي و فناوري،
ج) مشاوره فكري در امر كشورداري و تدبير سياستهاي معطوف به آينده برپايه سياستهاي بنيادين.
معاونت فكر بايد همزمان سه اصل منطقي را جدي بگيرد:
اصل اول) تأسيس و توسعه كارگاه فكر در جامعه فكري،
اصل دوم) احياي كارگاه علمِ فكربنياد به مثابه منطق فكري و علمي كشور،
اصل سوم) كارگاه فناوريِ فكر نوبنياد به مثابه واقعيت عينيِ جامعه ايراني.
نكته برتر ارتباط منطقي اين سه اصل با كارگاه نجاتبخش فكر است. رئيس جمهور در سطح كلان نظارت جامع بر هر يك خواهد داشت تا جامعه در مسير ارتقاي فكري، علمي و فناوري قرار گيرد.
اين معاونت با دو اصل «پژوهشهاي فكر بنيادين» و نيز «بنياد تفكر ملي» تشكيل ميشود. اين دو اصل هر يك كاركردي متفاوت با ديگري دارند كه يكي به توليد فكر و ديگري به توسعه فكر و منطق فكر كشور توجه خواهد كرد كه اگر تدبيري صورت نگيرد، كشور در آينده نزديك دچار وضعيت نامعلومي خواهد شد.
معاونت فكر بايد سه اصل بنيادين را دنبال كند:
1- پژوهشهاي فكر بنيادين با رويكرد عقلِ فلسفي، رياضي و منطقي.
2- بنياد كانونهاي تفكر ملي با توجه به بنيادهاي جهاني فكر و منطق اكتشافات فكري.
3- كارگاهي براي تفكر هوش طبيعي و مصنوعي با رويكرد عقلاني.
پژوهشهاي فكر بنيادين در سه وضع منطقي ديده ميشود:
الف) شوراي معاونت فكر (مجمع بزرگ و چابك فكر در جامعه فكري)
ب) ستاد معاونت فكر (مجمع اكتشاف صاحبان فكر در مراكز آموزشي، پژوهشي و اجتماعي)
ج) كارگاهي براي فكرسازي (خانه صاحبان فكر براي عمليات فكري الهام گرفته شده از كاربرد)
در خانه و مخزن فكر سه اتفاق مهم رخ ميدهد:
1- با ايدهستانانِ فكري ايده ستانده ميشود.
2- با ايدهپژوهان اصلِ بنيادهاي ايده بنيادين پژوهيده ميشود.
3- با ايدهسازان ايدهها شناخته شده و ساخته ميشود.
معاونت فكر سه وظيفه عمده بر عهده دارد:
اول، انقلاب فكر همراه با كيفيسازيِ حقيقت انساني براي انقلاب انساني.
دوم، انقلاب علميِ علم براساس منطق اكتشافات فكري.
سوم، انقلاب فناوري و تكنولوژي علم با محوريت مفهوم اطلاعات برپايه جامعه اطلاعاتمحور.
انقلاب فكري سه اصلِ بنياد سياستي را دنبال ميكند:
1- احياي هوش طبيعي همراه با منطق هوش مصنوعي در چرخه منطق رياضي، منطق فازي و منطق نوتروسوفيك.
2- كشف چگونگي روش به كارگيري هوش واقعي و مصنوعي در جامعه و فضاي انساني.
3- طرح حقيقت و كيفيت انساني در موقعيت انساني.
از وظايف ديگر معاونت فكر تدبير و مديريت فكري در ايدههاست. در اين اصل سه كار اساسي بايد انجام شود:
اول، مفهومستاني در سطح ملي، منطقهاي و بينالمللي متناسب با نيازها، مناسبات و اقتضائات ملي.
دوم، مفهومپژوهي به مثابه يك واقعيت عيني در فضاي جامعه سياسي.
سوم، مفهومسازي با رويكرد انساني از واقعيت انساني و جهاني.
در شوراي فكر چرخه سياستگذاري و برنامهريزي انجام ميشود تا مديريت ذهن و مغز كشور به صورت واقعي انجام شود و دستخوش توهمات بيهوده نشود.[2]
ستاد فكر به دنبال كشف صاحبان فكر در كشور است. اين ستاد به طور مشخص با مدارس، دانشگاهها و پژوهشگاهها ارتباط تنگاتنگ دارد و كشفيات خود را به شوراي فكر انتقال ميدهد. ستاد فكر، سايت و مجله فكري با مديريت و اشرافِ فكري شوراي فكر تأسيس ميكند تا ارتباط با صاحبان فكر را به صورت كيفي دنبال كند. نكته برتر اين كه بايد نوعي سياستگذاري، برنامهريزي و اجرايي را دنبال كرد تا شوراي فكر و ستاد فكر خود به موانع توليد و توسعه فكر در كشور تبديل نشود.[3]
صاحبان فكر به پايگاهي نياز دارند كه گردهم بيايند تا تدبير سياستي و خدماتي موانع احتمالي را مرتفع كنند و با هموار كردن راه توليد فكر ممكن شود. در اين بخش ضرورت «پژوهشهاي فكر بنيادين» احساس ميشود. اين مركز با سه نوع فكر خودبنياد، تركيبي و توسعهاي ساختاربندي ميشود. در اينجا كشف چگونگي ارتباط دانشهاي بنيادين با فكر بنيادين از اهميت ويژه برخوردار است.
در پژوهشهاي فكر بنيادين كارگاه فكرستاني، فكرپژوهي و فكرسازي تشكيل ميشود. همزمان با اين كارگاه وضعيت كارگاه مفهومستاني، مفهومپژوهي و مفهومسازي در جامعه مفهوممحور ضرورت مييابد تا با تدبير ذهن و مغز ملي تقويت و نوسازي كشورداري ميسر شود.
در مركز پژوهشهاي فكر بنيادين اتاقهاي فكري با رويكرد ايدهسازي بنيادين شكل ميگيرد. در اين اتاقها ذهن و مغز با ايدههاي خودبنياد، تركيبي و توسعهاي سروكار دارند و اين اتاقها بايد به تفاوت شكل بگيرند. با اين اتاقها مجمع سياستهاي بنيادين فكر با رويكرد ايدهستاني، ايدهپژوهي و ايدهسازي شكل ميگيرد. با اين نگاه ايده شناختن سازوكاري براي ايده ستاندن، ايده پژوهيدن و ايده ساختن در جامعه فكري است.[4]
در اين رابطه به چند نمونه اشاره ميشود:
1- اتاق فكر بنيادين برپايه ذهن و مغز و توليد فكر براي خودآگاهيِ ذهن و مغز به خود.
2- اتاق فكر به مثابه كيفيت انساني براساس اصل انسانيِ خرد و حس.
3- اتاق فكر ايدهسازي براي انسانشناسي و كيهانشناسي به مثابه واقعيت عيني.
4- اتاق فكر شهر انساني براساس منطق شهريشدن انسان در همسويي با در شهر بودن.
5- اتاق فكر آب، خاك، كشاورزي و دامداري با رويكرد آمايش سرزميني.
6- اتاق فكر صنعت و تكنولوژي به مثابه واقعيتهاي نياز ملي و پرهيز از تقليد و كپيبرداري.
7- اتاق فكر محيطزيستِ خشكي، دريايي و هوايي.
8- اتاق فكر سلامت انساني به لحاظ جسماني و نفساني.
9- اتاق فكر حاكميت انساني براساس حقايق، واقعيات و مقتضيات انساني.
10- اتاق فكر ديپلماسيِ سياستي براساس منافع سياسي و اقتصادِ ملي.
11- اتاق فكر تعاملي و مفاهمه ملي، منطقهاي و بينالمللي.
12- اتاق فكر علمي و فرهنگي و نيز گردشگري ملي در فضاي جهاني.
13- اتاق فكر فرهنگ و تمدن فرهنگي در جامعه فرهنگي با رويكرد منطق فرهنگ و مفاهمه فرهنگي.
14- اناق فكر و تعاملات منطقي رسانه ديداري، شنيداري و نوشتاري.
15- اتاق فكر تدبير حكمراني براساس تدبير نفوس انساني، كار و مسئوليت انساني در جامعه حكومتي.
----------------------------------
[2]. رساله فنون حكمراني، انتشارات مهرتوكل، 1397
[3]. اين اصل در كتاب منطق بنيادين فكر، انتشارات نقش جهان، 1391، قانونهاي بنيادين فكر، انتشارات نقش جهان، 1396و تالار آگاهي و گواهي، انتشارات نقش جهان چاپ دوم اثر نگارنده بررسي شده است.
[4].اين نكته در كتاب اصول فكر انساني، انتشارات نقش جهان، 1393 با توضيح بيشتري همراه شده است.