دکتر احمد توکلی /
سی و اندی سال پیش با پزشکی که بخش بهداشت و درمان کمیته امداد را اداره میکرد، آشنا شدم.
در میان پزشکان مردان و زنان مردمدوست کم نیستند، ولی گرایش او به مردم و محبت خالصانه نسبت به مستضعفان وی را چنان ساخته بود که به فقیرنوازی بسنده نمیکرد؛ بلکه با فقر و فقرافزایان سَرِ ستیز داشت. همواره در پی ارائه طرحهایی بود که فقر را هدف میگرفت تا سخن دلنشین رهبری را اجرا کند که میفرمود کاری کنید که وقتی بیماری دردمند به بیمارستان میآید دردش با هزینهها دوچندان نشود.
دکتر محمدحسن طریقت منفرد را قاطبه پزشکان میشناسند، برخی نیز با او همگرا نیستند و با طرحهایش مخالف بودند. علتش را عرض میکنم.
او یک شیعه مثالزدنی بود چون بی هیاهو، چنانچه علی علیهالسلام در فرمانی به مالک اشتر میفرمایند:
اَنْصِفِ اللّهَ وَ اَنْصِفِ النّاسَ مِنْ نَفْسِكَ، وَ مِنْ خاصَّةِ اَهْلِكَ، وَ مَنْ لَكَ فیهِ هَوًى مِنْ رَعِیتِكَ، فَاِنَّكَ اِلاّ تَفْعَلْ تَظْلِمْ…
او به این فرمان نه تنها عمل میکرد بلکه برای حاکم شدن آن بر جامعه و به ویژه در میان سیاستمداران به طور مداوم میکوشید. طریقت خود را مخاطب این دستور میدید. گویی هر صبح و شام علی به او میگفت: طریقت! «هر گاه در موقعیتی قرار گرفتی که در یک سوی، خدا و مردم ایستادهاند و در مقابل، تمنیات نفسانی خودت و یا منافع مادی خویشان و رفیقان و یا دستهای از مردم که به هر دلیل به آنها گرایشی داری، صفآرایی کردهاند، تو جانب خدا و مردم را بگیر.»
و «هُشیار باش» علی (ع) را میشنید که در ادامه میفرمود «اگر چنین نکنی ستمکار شدهای و کسی که ستم بر دیگران را روا دارد، خدا به جای ستمدیدگان با او به دشمنی بر می خیزد و نفوذ کلام را از وی میستاند، در این حال او با خدای خویش در جنگ و ستیز است تا آنگاه که از ستم دست بشوید و توبه کند.»
دکتر طریقت از تمنیات مادی دور بود. خاکی و فروتن بود. از کسانی بود که خداوند مشی و روش آنان را میستاید:
وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا
بندگان خدای رحمان کسانیاند که در زمین فروتنانه رفتار میکنند و هرگاه جاهلان بخواهند با آنان به بگو مگو برخیزند، از آنان خداحافظی میکنند. (فرقان-63)
انصاف نسبت به خدا و مردم در برابر دیگران همان است که امروزه آن را تعارض منافع میخوانند و آن را منشأ اصلی فساد در حکومت میشمارند. طریقت در تمام مواضع تعارض منافع که در این بخش از حکومت، بیش از هر بخش دیگری است، با تقوا و ایمان، جانب خدا و مردم را میگرفت.
هرگاه صحبت از نرخگذاری خدمات درمانی به میان میآمد به شدت از حاکم شدن نظامپزشکی که همریش و هم قیچی را در اختیار داشت، بر نرخگذاری پرهیز میداد. چرا که تعارض منافع معمولاً آدمی را به سمت نفس خویش و وابستگانش میکشاند. از اینکه وزیر بهداشت و درمان را پزشک میگذارند و معاونان وی نیز از این صنف هستند، همیشه دلخور و ناراحت بود. چون به درستی معتقد بود وزیر بهداشت و درمان باید اقتصاددان با گرایش بهداشت و درمان باشد.
او میگفت: وزیر که نمیخواهد کیسه صفرا عمل کند، یا قرنیه چشم را ترمیم نماید! او باید قواعد تولید و توزیع دارو و تجهیزات پزشکی را بداند و با بازرگانی خارجی آشنا باشد تا مارخوردههای افعیشده که عموماً لباس احترامبرانگیز متخصصان درمان و دارو را در بَر دارند، نتوانند به نام تولید، واردات را با سود بیحساب تقویت کنند، وزیر باید قیمت تمامشده را بشناسد و بودجهریزی را بفهمد تا تحتفشار کاسبان طب خوانده، نرخ نجومی بر خدمات بیمارستانی نگذارد.
او به درستی میگفت پزشکان، قویترین لابی کشور را در اختیار دارند و بدون توجه، یا حتی، با توجه! سهم نامتناسبی از بودجه عمومی کشور را به ناحق به سمت بخش بهداشت و درمان میکشانند.
در بخش بهداشت و درمان نیز سهم عمده اعتبارت، به متخصصان تهراننشین و چهار پنج شرکت واردکننده بدسابقۀ دارو میرسد و کمتر پزشکان عمومی، پرستاران و سایر شاغلان متعهد و دلسوز این بخش، از آن بهرهمند میگردند.
همچنین تأکید میکرد اگر سکان کارها در دست اقتصاددانان باشد؛ چون تبعات این نابرابریها را بر سایر شاخصهای اقتصادی میدانند و همچنین خودشان در نتیجه تصمیمات ذینفع نیستند، چنین اتفاقاتی کمتر میافتد.
در تمام مثالهای مورد تأکید دکتر طریقت، ذینفعان در این بخش، چه بدانند، چه ندانند، در برابر خدا و مردم صفآرایی کردهاند زیرا تعارض بین منافع آنان و منافع مردم، برخلاف فرمان الهی به زیان مردم حل میشود. البته مرحوم طریقت، اکثر پزشکان متخصص را در این مسیر غلط مردمستیزی دخیل نمیدانست و حق هم همین است.
چنین مواضعی، آن هم از یک چشمپزشک خبره یعنی سلطه تقوا بر منفعتطلبی فردی و صنفی؛ یعنی پیروزی صف خدا و مردم در بزنگاههای تعارض منافع!
با اینکه او را در برخی دولتها، نامزد وزارت میکردند، ترویج نظر درست درباره وزیر را ترک نمیکرد و از طرح این نظر ابا نداشت و تنها در دوره کوتاهی، این مسئولیت را پذیرفت تا بتواند طرح کاهش هزینههای تحمیلی بر مردم را که بخشی از نظریاتش بود، به تصویب برساند. هرچند؛ گامهای برداشته وی را جانشینان، ادامه ندادند و کنارش گذاشتند.
وی که تحصیلکرده آلمان بود در رشته جراحی چشم. همیشه طرحهایی ایرانی شده از تجربیات موفق دیگران را در دست داشت تا فشار بر مردم را کاهش دهد. اینها همه نشانه آن است که او در همه موارد تعارض منافع، جانبدار خدا و مردم بود.
شخصیتی فسادستیزی داشت؛ به همین دلیل وقتی عضویت در هیئت مدیره سازمان مردم نهاد دیدهبان شفافیت و عدالت را به او پیشنهاد کردیم با جان و دل پذیرفت.
ما یاری نیکسرشت و پاکدل و پاکدست را از کف دادهایم و مردم، دلسوزی دغدغهمند و خانواده محترم طریقت و جامعه پزشکی کشور، بزرگی رئوف و خوشنام را از دست دادهاند. خدایش بر سفره اکرام خویش بنشاند و از شراب طهور بدو بنوشاند و شیرینی صبر جمیل را به بازماندگانش بچشاند.
از جناب آقای دکتر امیر طریقت و همه خانواده محترم طریقت و همه پزشکان دغدغهمند مردم میخواهیم که تسلیت خدمتگزاران مردم در دیدهبان شفافیت و عدالت را بپذیرند.
احمد توکلی
دهم مهرماه یک هزار و چهارصد هجری شمسی