با این حال تیم ملی فوتبال ایران که هیچ گاه مقابل کره جنوبی در ورزشگاه آزادی نباخته است، بار دیگر مقابل این تیم به میدان رفت و در شرایطی که با یک گل عقب افتاده بود با ارائه یک بازی رو به جلو موفق شد با پاسی که سردار آزمون داد، توسط علیرضا جهانبخش گلی زیبا را وارد دروازه کره ای ها کند و بازی به تساوی کشیده شد.

شاگردان اسکوچیچ با این تساوی 10 امتیازی شدند و بالاتر از کره جنوبی 8 امتیازی جایگاه خود را در صدر جدول حفظ کردند اما به نظر می رسد که بازهم این تساوی و تداوم نتایج خوب فوتبال ایران و در مجموع ورزش ایران چندان به مذاق رسانه سلطنتی BBC فارسی خوش نیامده است و آن ها انتظار دیگری از این بازی داشتند و شاید برای شکست تیم ملی لحظه شماری می کردند. البته ایران بارها و بارها دروازه کره ای ها را تهدید کرد و دو بار هم تیرک دروازه آن ها را به لرزه درآورد اما در نهایت با بدشانسی از رسیدن به پیروزی بازماند. ناگفته نماند که کره هم می توانست در ثانیه های تلف شده بازی، تیم برتر میدان لقب بگیرد که علیرضا بیرانوند با واکنشی درخشان مانع از رسیدن به تور دروازه شد.

نکته جالب در این باره این است که کارشناس این شبکه در صحبت های خود دلیل گل تساوی ایران به کره جنوبی را بلند بودن چمن عنوان می کند که اگر این چمن بلند نبود این توپ به سردار آزمون نمی رسید و در نهایت به درون دروازه کره نمی رفت.

این کارشناس در صحبت هایی مضحک، این گل را به میزبانی ایران نسبت می دهد که آن ها چمن را عمدا بلند کردند تا سردار آزمون بتواند به توپ برسد. 

در این باره چند نکته را به این کارشناس رسانه سلطنتی و همچنین در ادامه رسانه سعودی یادآوری می کنیم.

1- اگر قرار باشد که به دلیل میزبانی چمن ورزشگاه بلند باشد، آیا فقط برای ایران این چمن بلند است یا این شرایط برای تیم ملی کره جنوبی هم بوده است.

2- آیا شرایط این بازی توسط نمایندگان فیفا و داور بازی چک نمی شود. آیا وضعیت زمین، دروازه ها و ... طبق پروتکل های بین المللی فیفا توسط داور مورد بررسی قرار نمی گیرد. پس اگر چمن بلند بوده باشد، قطعا داور این موضوع را تذکر می داد و مانع از برگزاری بازی می شد.

3- آیا به زعم این کارشناس محترم، تیم ملی ایران فقط یک موقعیت داشت که آن هم زمین چمن آن را فراهم کرد تا مقابل کره به تساوی برسد یا اینکه دو تیر دروازه، قیچی برگردان مهدی طارمی در نیمه اول و موقعیت های دیگری که از دست رفت را، عملکرد تیم ملی فوتبال ایران نمی داند.

4- به هر حال از رسانه هایی مانند بی بی سی فارسی، ایران اینترنشنال (سعودی اینترنشنال) و ... هم نباید بیش از این انتظار داشت که بخواهند ورزش ایران را مورد تمجید قرار دهند، هرچند آن ها در حدود دو سال ورزش ایران را کوبیدند تا در جوامع جهانی و بین المللی با تحریم مواجه کنند.

آن ها بیشتر تابع دستوراتی هستند که از اتاق های فکرشان به آن ها داده می شود تا به هر نحوی مردم کشورمان را تحت فشار قرار دهند. تیترهای زننده ای که نشان می دهد که آن ها هر وقت بخواهند چنگال ها و دندان های تیز خود را از ظاهر به اصطلاح رسانه ای خود به نمایش می گذارند.

5- همین به اصطلاح خبرنگاران و کارشناسان هستند که در رقابت های جهانی و بین المللی که هرگاه تیم های ورزشی ایران به رقابت با حریفان خود می پردازند، یکه و آماده حاضر هستند تا خود را در کنار افتخارآفرینی نمایندگان کشورمان قرار دهند و نمونه آن را در مسابقات کشتی جهانی در نروژ دیدیم که خبرنگار ایران اینترنشنال (سعودی اینترنشنال) چگونه خود را به آب و آتش زد با ورزشکارانی که خود بارها تلاش کرد آن ها را در جوامع جهانی محروم کند، مصاحبه کند و با افتخار در صفحه توئیتر خود تصویرش را با حسن یزدانی به نمایش گذاشت.

همین مجریان بودند که پروژه تحریم ورزش ایران را بارها و بارها در نشست ها و مصاحبه های خود کلید زدند و حالا به دریوزگی افتاده اند و برای دیده شدن خود را به قهرمانان ملی ایران می چسبانند تا شاید بتوانند اندک آبرو و ارزشی برای خود در میان مردم ایران کسب کنند.

در اینجا یادآوری می کنیم که نحوه پوشش افتخارآفرینی ورزشکاران ایرانی در المپیک توسط آن ها چگونه بود که به دارنده مدال طلای ایران در تیراندازی لقب «تروریست» می دادند و در حالی که نظامی های کشورهای متبوع آن ها می توانستند با افتخار در المپیک مدال آوری داشته باشند.