به گزارش پایگاه خبری الف، سال 1389 قانونی در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید با عنوان «برقراری عدالت آموزشی در پذیرش دانشجو برای دوره های تحصیلات تکمیلی و تخصصی» که هدفش همانطور که نام آن نشان میدهد ایجاد عدالت آموزشی در ورودی مقاطع بالای دانشگاهی بود. با گذشت سه سال از اجرایی شدن این قانون یکبار دیگر در سال 92 مجلس شورای اسلامی بند سه ماده واحده این قانون مورد بازنگری قرار گرفت تا پذیرش دانشجویان رشتههای پزشکی در مناطق محروم کشور سر و سامانی پیدا کند.
براساس اصلاح فوق، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی موظف شد 30 درصد ورودی های رشته های پزشکی عمومی، دستیاری تخصصی پزشکی و سایر رشته های گروه پزشکی را از طریق جذب دانـشجوی بومی با اولویت مناطق محروم و متناسب با نیاز استان ها و در چارچوب نظام سطح بندی پذیرش کند. قانون فوق مشمول تبصرهای شد مبنی بر اینکه از مشمولان این بند قانون (داوطلبان پذیرفته شده کنکور از مناطق محروم) تعهدی اخذ شود تا به مدت سه برابر مدت تحصیل در مناطق محروم خدمت کنند و این زمان قابل خرید و جا به جایی نباشد.
برای ضمانت اجرایی این قانون مقرر شد مدرک تحصیلی مشمولان بند 3 قانون مورد اشاره بعد از فراغت تحصیل در اختیارشان قرار نگیرد تا دوره تعهد خدمت را سپری کنند. تا اینجای ماجرا همه چیز خوب به نظر میرسد، بهویژه اینکه موضوع توجه به مناطق محروم با نگاههای انسانی و اخلاقی سازگار است.
کارنامههای کنکوری که جنجالی شد
تا اینکه طی روزهای اخیر تصاویری جنجالی در شبکههای اجتماعی منتشر شد از کارنامه داوطلبان کنکور که در رشتههای پزشکی و شاخههای مرتبط با آن قبول شده بودند. در کارنامههای این افراد درسهای تخصصی زیستشناسی و شیمی به شکل معنیداری درصدهای پایین دارند و رتبه و نمرات دانشجویانی که اصطلاحا سهمیهدار خوانده میشوند برای نشستن روی صندلی دانشگاههای پزشکی از نگاه افکار عمومی قابل قبول نیست.
موضوع که داغ شد در فضای رسانهای برخی با استفاده از مصاحبه حمید اکبری، قائم مقام معاون آموزشی وزیر بهداشت در سال 98 با خبرگزاری ایسنا به طرح این موضوع پرداختند که بیش از 60 درصد دانشجویان رشتههای پزشکی براساس سهمیه وارد دانشگاهای پزشکی میشوند. به عبارتی 30 درصد از محل قانون «برقراری عدالت آموزشی در پذیرش دانشجو در دوره های تحصیلات تکمیلی و تخصصی» موفق به ورود به دانشگاهها میشوند و قریب به 30 درصد هم با استفاده از سهمیه مربوط به خانوادههای شهدا و ایثارگران راهی دانشگاهها میشوند.
انتقاد افکار عمومی به سهمیه داران
در نهایت هم با استفاده از این آمارها آنچه بیش از همه مورد انتقاد جدی قرار گرفته است اینکه برای ورود به رشتههای پزشکی بسیاری از داوطلبان تجربی تلاش زیادی به خرج میدهند و برخی از خانوادهها نیز هزینههای گزافی برای تقویت پایه درسی فرزندان خود میپردازند اما این سهمیهها در مجموع سدی برای قبولی این افراد است در حالی که کارنامههای قبول شدگان یاد شده نیز حکایت از ناشایستگی آنها برای نشستن روی صندلیهای دانشکدههای پزشکی میکند.
براساس آنچه دکتر باقر لاریجانی معاون آموزشی وزارت بهداشت در سال 98 اعلام کرد در آن مقطع بیش از 180 هزار نفر در رشتههای پزشکی عمومی و تخصصی از دانشگاهها فارغ التحصیل شدند که حدود 66 درصد آنها پزشک عمومی بودند. با اینحال همانطور که وی گفته بود هنوز تمایل داوطلبان برای ورود به دانشگاههای پزشکی زیاد است. نگاهی به شور و اشتیاق داوطلبان کنکور در کلاسهای کنکور برای قبولی در رشتههای پزشکی با هزینههای بالای این کلاسها موید همین قضیه است.
افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی یک راهحل
در مناطق محروم هنوز کمبود پزشک عمومی و متخصص احساس میشود و بخش زیادی از مردم در این نواحی مجبور به سفرهای طولانی و سخت برای مداوا به شهرهای بزرگ هستند. مجموعه این عوامل نشان میدهد لزوم افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی میتواند یک راهحل باشد.
همانطور که در قانون برنامه ششم توسعه در ماده 74 بند ت تاکید شده است وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی موظف است به منظور متناسب سازی کمیت و کیفیت تربیت نیروی انسانی گروه پزشکی با نیازهای نظام سلامت کشور چند اقدام انجام دهد. از جمله اینکه نیازهای آموزشی و ظرفیت ورودی کلیه دانشگاهها و موسسات آموزش عالی علوم پزشکی اعم از دولتی و غیر دولتی را متناسب با راهبردهای پزشک خانواده، نظام ارجاع و سطح بندی خدمات و نقشه جامع علمی کشور تعیین کند.
کمک افزایش ظرفیت به اجرای طرح پزشک خانواده
طرح پزشک خانواده گستردگی زیادی دارد اما مغفول مانده است. آمار سرانه پزشک در ایران 11.2 در 10 هزار نفر جمعیت اعلام شده است، هرچند مقامات رسمی کنونی وزارت بهداشت آن را قبول ندارند و عدد بالای 17 را اعلام میکنند. البته آنها هم اذعان دارند که وضعیت خوبی در کل کشور و مناطق محروم نداریم. برای همین افزایش ظرفیت برای تعدیل اشتیاق قبولی در رشتههای پزشکی میتواند کمک کند و در بلند مدت هزینههای پزشکی در شهرهای بزرگ را به دلیل رقابتی شدن کار پزشکان و اشباع ظرفیت کاهش دهد.
لزوم آموزشهای تکمیلی برای سهمیهدارهای مناطق محروم
البته برای بخش افزایش کیفیت خدمات پزشکی در مناطق محروم به نظر میرسد تدابیر باید به شکل دیگری باشد. از آنجایی که بسیاری از داوطلبان کنکور تجربی قصدشان از ورود به رشتههای پزشکی حضور برای فعالیت در شهرهای بزرگ است. به نظر نمیرسد سیاستهای عدالتجویانه قانون در این بخش نیاز به تغییر داشته باشند اما لازم است دولت کیفیت آموزش دانشجویان سهمیهای را تغییر دهد. وضع واحدهای پیشنیاز ضروری برای دانشجویانی که در بعضی درسهای تخصصی کنکور درصد پایینی دارند و سختگیریهای آموزشی برای آنها میتواند کمک کند.
حتی در دوره خدمات تعهد هم شایسته است ارزیابیهای کمی و کیفی از وضعیت طبابت این پزشکان به عمل آید و کارگاههای تخصصی برای افزایش توان و مهارت این پزشکان برقرار شود تا در بازه زمانی طولانی مدت شرایط نظام سلامت کشور در مناطق محروم نیز بهبود پیدا کند.