علیرضا ربیعی راد در گفتوگو با فارس درباره تاثیر ممنوعیت واردات لوازم خانگی بر تولید لوازم خانگی داخلی، اظهار داشت: برخلاف تصور عمومی، باید بدانیم که ممنوعیت واردات لوازم خانگی خارجی به بازار کشور، «ماه عسل» محصولات داخلی نیست. خوشبختانه از سالهای دور، تولیدات محصولات و لوازم خانگی در کشور رونق گرفته و با وجود تحریمها و شرایط دشوار اقتصادی، همواره توانسته رونق بازار خود را کمابیش حفظ کند.
این کارشناس اقتصادی افزود: در طول نزدیک به دو دهه اخیر، بازار لوازم خاگی داخلی، بیش از پیش مورد توجه خریداران داخلی بوده و با افزایش جمعیت و ازدواج نسلهای دهه شصت و هفتاد از یک سو و رونق تولید و گرانی محصولات خارجی از سوی دیگر، توانسته توسعه قابل توجهی پیدا کند.
وی بیان داشت: خوشبختانه امروزه این امکان فراهم است که تولیدکنندگان داخلی بازار داخلی را تامین کنند، اما نباید چنین پنداشت که چون بازار در انحصار تولیدکنندگان داخلی است، پس کیفیت کالا و فرآیندهای عرضه از استانداردها عقب خواهند ماند. اصولا حمایت از تولید داخلی مشخصا به معنای حمایت از تولید کالای باکیفیت و پیشرو داخلی است و در غیر این صورت، اهداف عالیه حمایت از تولید داخلی و اقتصاد مقاومتی محقق نمیشود.
ربیعی راد در مورد تاثیر خدمات پس از فروش مناسب در جذب مشتری، بیان داشت: نکته مهم دیگر در این باره خدمات پس فروش و گارانتی محصولات است. دهههاست که دیگر فرایند مبادله اقتصادی با خرید مشتری به پایان نمیرسد و «خرید کردن» تعهدات دامنهداری را برای فروشندگان و تولیدکنندگان ایجاد میکند.
* ضعف در خدمات پس از فروش نقطه ضعف کالاهای ایرانی در بازارها
وی افزود: یکی از نقاط ضعف اصلی محصولات ایرانی در بازارها، ناکامل بودن خدمات پس از فروش و نقصهای اساسی در این حوزه است. هیچ بازاری بدون خدمات کامل، مسئولانه و متعهدانه پس از فروش، دوام نخواهد داشت. خدمات پس از فروش، تضمینکننده کیفیت و مسئولیت پذیری تولیدکننده است. این موضوع حیاتی حتما باید از سوی نهادهای حاکمیتی نیز دنبال شود تا تولیدکنندگان داخلی در فضای کنونی با نظارت و کنترل دقیقتری بتوانند بازارهای داخلی را تامین کنند.
ربیعی راد بیان داشت: نباید غافل از این نکته بود که کنشگران بازارهای امروزی، معطل تاخیرها و واماندگی صنایع نمیمانند. هر تولیدکنندهای که از قافله رقابتها جا بماند، احتمالا هرگز نمیتواند دوباره وارد جرگه رقبا شود. بسیاری از برندهای داخلی و البته خارجی مصداقهای معروف این قانون هستند.
این کارشناس اقتصاد گفت: هماکنون شرایطی وجود دارد که رقابت کالاهای داخلی بر سر سهم از بازار داخلی امکان شکل گیری دارد. تولیدکنندگان داخلی باید بدانند که شرایط حاضر، یک میدان مانور است، برای پیوستن به بازارهای بزرگ جهانی، اصولا رونق بازار صنایع مبتنی بر توسعه در بازارهای بومی و سپس بازارهای منطقهای و در پایان بازارهای جهانی است.
* فتح بازارهای بزرگ نیازمند توسعه روزآمد و برندسازی
وی افزود: تولیدکنندگان داخلی اگر بتوانند در بازار داخلی رقابت پیشبرندهای داشتهباشند به زودی میتوانند بازار کشورهای منطقه و همسایه را نیز فتح کنند. اما فتح بازارهای بزرگ منطقهای و جهانی، نیازمند توسعه روزآمد و برندینگ درست در بازار داخلی است. در واقع فرصت ایجاد شده برای صنایع داخلی در این دوره زمانی، یک آزمون حیاتی است. آزمونی دشوار برای محک زدن توانمندیهای داخلی!
وی گفت: متاسفانه سالهای زیادی است که به رغم تاکیدهای مداوم مقام معظم رهبری بر لزوم فرهنگسازی در مصرف کالای داخلی، برنامه جامع، هدفمند و اصولی در برندینگ مفهوم تولید ملی و تولید داخلی تدوین و تبیین نشده است.
این کارشناس تبلیغات اظهار داشت: دولتهای مختلف گذشته نتوانستند چنان که باید و شاید، تصویر و زمینهای صحیح از مصرف کالای داخلی در جامعه ایجاد کنند، چنان که یک فرهنگ جمعی حمایتگر در جامعه ایرانی به شکل منسجم و اثربخش در مصرف کالای داخلی شکل بگیرد. امیدواریم دولت کنونی با درک و درایت درستی که از موضوع دارد، در این میدان دشوار موفق باشد.
ربیعی راد افزود: اما علاوه بر این شایسته است که خود تولیدکنندگان نیز در فرایند معرفی و توزیع کالاهای خود، روشهای اثربخش برندینگ را محقق کنند. کالاهای ایرانی باید هویتمند باشند و این هویتمندی مبتنی بر روشهای درست برندینگ و بازارسازی است. به بیان دقیقتر تولیدکننده باید از تولید صرف کالا به تبیین برند برسد. اصولا تولیدکردن کالا کار دشواری نیست، بلکه تولید برند کار دشوار است و اصولا بنای توسعه اقتصادی بر مبنای تولید برند است که استوار میشود.
وی افزود: ما در جهان کالاهای مطرح ایرانی متعددی داریم که مشتریان خاص خود را دارند؛ زعفران، فرش، پسته و ... اما آیا کالای ایرانی صرف مهمتر است یا برند ایرانی؟ بسیاری از کشورها هم با خرید فلهای این نوع محصولات ایرانی و بسته بندی جدید، تبلیغات و برندینگ و ... بازارها را به نفع خود جهتدهی کردهاند. بنابراین مهم این است که برندهای ایرانی در بازارهای جهانی حضور داشته باشند. این فرصت ویژه که هم اکنون با دوراندیشی و آیندهنگری در اختیار تولیدکنندگان داخلی قرار گرفته در واقع فرصتی برای حرکت از کالا به برند است.
وی افزود: به هر روی، تحقق این مهم نیازمند یک انسجام مدیریتی است. بخشهای مختلف تقنینی و اجرایی کشور از مجلس محترم شورای اسلامی و دستگاههای دولتی از یک سو و همچنین بخشهای عمومی از جمله شهرداریها باید فضا را برای طرحهای برندینگ کالاهای ایرانی بیش از پیش فراهم کنند و همچنین از دیگر سو، با نظارت دقیق بر فرایندهای تولید، توسعه روزآمد کیفی را در محصولات تولید کنترل کنند.
وی گفت: موفقیت کالا و به عبارت دقیقتر برند ایرانی در بازار داخلی و سپس بازارهای منطقهای و جهانی، سنگ بنای اصلی توسعه اقتصادی است.