طوفان حداقل 17 ميليون نفر را در ايالتهاي ايلينوي، كنتاكي، تنسي، ميسوري، آركانزانس و ميسيسيپي زمينگير كرد و ساكنان آنها را از خانه و كاشانه خود آواره نمود.
عكسهايي هوايي از ويرانيهاي طوفان اخير حكايت از يك ويراني گسترده است كه برخي مفسران طوفان گفتهاند؛ گويي يك بمباران هوايي وسيع براي تخريب كل شهرها صورت گرفته است.
CNN در خبري از طوفان ميگويد: هيچ اميدي به زنده يافتن هيچكس در ميان ويرانههاي به جاي مانده از گردباد وجود ندارد.
فرماندار كنتاكي وقوع طوفان اخير را ويرانكنندهترين طوفان تاريخ آمريكا ذكر كرد و بلافاصله حالت فوقالعاده اعلام كرد.
بايدن، رئيسجمهور آمريكا در اولين واكنشهاي خود گفت : هنوز ما نميدانيم چند نفر در اين طوفان كشته شدهاند و خسارتها چه بوده است ما در برابر يك فاجعه قرار داريم.
فرماندار ایالت کنتاکی همین دو روز پیش اعلام کرد:ظرفیت سردخانه ها در ایالت کنتاکی پر شده است و سردخانه های این ایالت برای نگهداری اجساد قربانیان طوفان کافی نیست. خانه ها ویران شده و همه ساکنان آن مرده اند!
عليرغم توصيف خبرگزاريهاي آمريكايي و غيرآمريكايي از اين فاجعه در هيچ يك از اخبار و تصاوير منتشره از كشتهشدگان ، آوارگان و نيز صفوف گسترده مردم براي گرفتن غذا ديده نميشود.
17 ميليون نفر و در برخي گزارشات 50 ميليون نفر زير شلاق طوفان جديد از خانههاي خود آواره شدند و شمار زيادي كشته و زخمي شدند اما گويي يك توافق از پيش تعيين شدهاي وجود داشته كه ابعاد اين فاجعه به شدت سانسور و جامعه خبري در داخل آمريكا و خارج آمريكا از ابعاد اين «فاجعه» همچنان در وادي بيخبري به سربرند. چرا؟! اين سؤالي است كه خبرگزاريهاي معتبر جهاني ازجمله خبرگزاريهاي آمريكايي بايد به آن پاسخ دهند.
اگر يك هزارم اين حادثه در ايران يا تهران رخ ميداد در چهار گوشه سوژه دهها دوربين و صدها خبرنگار داخلي و خارجي كاشته ميشد و همزمان واكنش مردم و مسئولان نظام زير تيغ نقد قرار ميگرفتند و هزاران روايت از آن به جهان مخابره ميشد.
صدا و سيماي ما از اين فاجعه در دو سه روز آنهم به عنوان خبر دهم يا يازدهم به مدت چند دقيقه تصاويري را نشان داد و اخباري از مراجع رسمي كه فوقالعاده كنترل شده بود را پخش كرد!
در آمريكا واقعا چه خبر است؟ حاكمان آن چه ميكنند؟ در عصر انفجار اطلاعات و توسعه حيرتانگيز ارتباطات اين چه دست پرقدرتي است كه آنچنان مسلط بر مديريت انتشار اخبار وگزارشات عمل ميكند بهطوريكه يك طوفان ويرانگر كه رئيسجمهور آمريكا آنرا «فاجعه» مينامد و ميليونها نفر را آواره كرده و هزاران نفر را كشته در حد يك «نسيم» نشان ميدهد؟! پشت این سیاست خبری یک تئوری «ارتباطی» و «اطلاعاتی» وجود دارد. علمای علم ارتباطات باید از این تئوری پرده برداری کنند.