توصیه‌ها و پیشنهادهایی به خودمان به بهانه جهاد تبیین

گروه سیاسی الف،   4001201097
توصیه‌ها و پیشنهادهایی به خودمان به بهانه جهاد تبیین

 یاسر جلالی /

مسأله جهاد تبیین مطرح و به عنوان یک فریضه قطعی و فوری برای امروز همه ما حکم شد؛ اما خبری از طراحی جدید در این عرصه نیست. به نظر می‌رسد ما بیشتر به دنبال الصاق اسامی و عناوین جدید برای همان کارها و ساختارهای قبلی خود می‌گردیم. روشن است که بناهای قبلی و مسیرها و روش‌ها و مدل‌های قبلی پاسخگو نیستند. باید جسارت تجدید بنا و عبور از ساختارهای موجود را داشت؛ البته تجدید بنای عقلانی و هوشمندانه و بر اساس یک طرح درست و مؤثر. در این مجال خطاب به همه‌مان و به صورت خاص مسئولین کشور به عنوان بخشی از مخاطبان حکم و مطالبه رهبر انقلاب، چند پیشنهاد و توصیه دارم:

۱. تبیینِ جهاد تببین از سوی مسئولان و متولیان امر کافی نیست و حتی ممکن است حجابی برای ایجاد حس انجام وظیفه و تلقی رفع تکلیف باشد.

۲. برای مسئولین، حتی تبیین هم کافی نیست و تبیین توأم با عمل لازم است. اصل بر حرکت است؛ پیمودن و سنگر به سنگر پیش رفتن و خود را به هدف رساندن، باید به عنوان محور قرار گیرد.

۳. نیاز به یک نقشه به‌روز از عرصه و صحنه مواجهه داریم. یک نقشه پایه درست آماده کرده و به مرور تکمیل کنیم.

۴. دشمن و امتداد داخلی آن در قالب نفوذ را دست کم نگیریم. حرکت‌های دشمن را تفرس کرده و هدف‌های دشمن را کشف کنیم. مدل کردن رفتار دشمن نیز حتما مفید خواهد بود.

۵. یک برآورد دقیق و واقعی و به دور از گزارش‌ها و توصیفات مبالغه‌آمیز از استعداد و آرایش نیروهای خودی نیاز است.

۶. تلاش کنیم بدون هر گونه بزرگ‌نمایی و تظاهر و با نهایت هنر و اتقان، ذهنیت مردم و به صورت خاص نخبگان در مورد وضعیت کشور را به آنچه دقیقاً واقع است، نزدیک کنیم. از روبرو شدن مردم با واقعیت و به دست آوردن تحلیل واقع‌بینانه نباید هراسید بلکه باید آن را فرصت دانست.

۷. در گام بعد، یک تصویر ملموس و قابل تجسم و قابل باور از آینده نزدیک و در دسترس، به مردم ارائه دهیم. این تصویر باید با یک پایه و ستون قابل تکیه و سازوکار اطمینان‌بخش و امیدوارکننده همراه باشد.

۸. مفهوم سایبر را با همه ابعاد آن درک کرده و در این فضا تنفس و اقدام کنیم. 

۹. رویکرد تحلیلی و عمق‌بخشی را بر نقل و پوشش اخبار و اطلاعات غالب کنیم.

۱۰. باید مرکزی برای سوژه‌پردازی داشته باشیم. مرکزی که مسئله‌محور باشد، مسئله‌سازی کند، کلان‌روایت‌ها را ایجاد کند و همه این‌ها را به اتکاء سوژه، پیاده نماید. در مواجهه با روایت‌های خرد هم سعه صدر داشته باشیم.

۱۱. اصلاح ساختارهای تولید نارضایتی در مردم را در اولویت قرار دهیم.

۱۲. آینده و روندهای پیش‌رو را مستمرا واکاوی کنیم و در طراحی‌ها مد نظر قرار دهیم.

۱۳. ترس، محافظه‌کاری، رودربایستی و ملاحظه‌کاری‌های بدون پشتوانه و نیز تعلل بی‌مورد را کنار بگذاریم. فریضه وقت دارد و عمل شجاعانه و مدبرانه و به‌هنگام و در وقت فضیلت، اثربخش خواهد بود.

۱۴. در پیش‌فرض‌های قبلی تجدید نظر کنیم و آن‌ها را مورد بازنگری اساسی قرار دهیم. در مورد گزاره‌های متناقض تصمیم بگیریم و متناسب با مأموریت ترسیم شده، گزاره درست را انتخاب و پیگیری کنیم. 

۱۵. باید شاخص‌‌های موفقیت در این عرصه ترسیم شود و به صورت دقیق و شفاف و علنی مورد قضاوت قرار گیرد. تغییر معادله در صحنه مواجهه با دشمن حتماً یک شاخص اصلی و ترازی برای سنجش اقدامات است. آسیب‌شناسی مستمر و محاسبه ناموفقیتی‌ها و برطرف کردن علت‌ها لازمه این جهاد است. 

۱۶. شناخت دقیق و تحلیل مستمر مخاطب و گروه‌های مختلف مخاطب و تطبیق فعالیت‌ها متناسب با این شناخت را باید یکی از اولویت‌های ضروری محسوب کرد.

۱۷. سازگاری اقدامات و برنامه‌ها با موازین عقل و منطق زمان و نیازهای روز مخاطبان را هم جدی بگیریم. توجه به فعال، کنشگر و انتخاب گر بودن مخاطب و نیز فعال کردن مخاطبان و درگیر کردن آن‌ها در فعالیت‌ها هم مهم است.

۱۸. به لزوم توسعه مخاطب فراگیر در سطح فراملی و منطقه‌ای به عنوان یک استراتژی بنگریم.

۱۹. جسارت زدودن غبار و رسوب و امکان نوآوری در ادبیات و روش‌ها و الگوها و ساختارها را در خود بسازیم و بپرورانیم.

۲۰. بدون رودربایستی از اقدامات سطحی و شعاری صرف در تبیین به سمت اقدامات ترکیبی شعاری و شعوری حرکت کنیم.

۲۱. ملاک سنجش، اثر در قلب و روح مخاطب و جریان‌سازی واقعی و عمیق باشد و از ارزیابی‌های دورهمی و سنجه‌های معمول بر اساس حجم خروجی‌ها بپرهیزیم. دقت کنیم که تعریف و تمجیدها، جای محاسبه واقعی را نگیرد.

۲۲. اجازه حضور نیرو در خط مقدم را بدهیم و جنگ را انکار نکنیم.

۲۳. مقدمات و شرایط حضور نیروی داوطلب در میدان را فراهم کنیم و به ابتکار و خلاقیت ارج بنهیم. 

۲۴. درها را باز کنیم، دیوارها را برداریم، امکانات راکد را در جهت این مأموریت فعال کنیم و دسترسی وسیع و فراگیر به آن‌ها ایجاد کنیم.

۲۵. ظرفیت استان‌ها را به کار بگیریم و قطب‌هایی با مأموریت‌های ملی و فراملی ایجاد کنیم. با تمرکززدایی و البته اعتماد، اجازه بدهیم سقف فعالیت‌های منهای تهران، در تراز تکالیف بزرگ و جریان‌ساز قرار گیرد.

۲۶. کمک کنیم که دارایی‌های معنوی و سرمایه‌های عظیم فرهنگی در پهنه بزرگ ایران فرآوری و در آرایش جدید به کارگیری شود.

۲۷ از نهادهای به اصطلاح مردمی که صلب‌تر و راکدتر از بسیاری از ساختارهای فشل هستند و از افراد تکراری دور میزهای حاکمیتی، عبور کنیم.

۲۸. حمایت عادلانه، فراگیر، شفاف و مبتنی بر ضابطه و نیز ایجاد تنوع در حمایت‌های پیشران، سرلوحه کارمان قرار گیرد.

۲۹. تشکل‌های نسل جدید را سازماندهی کنیم. میکرورسانه‌ها حتما مدلی نوین و به‌روز از تشکل‌های مسأله‌محور و دغدغه‌محور هستند که می‌توانند بار بزرگی از دوش ما بردارند.

۳۰. نه تنها به جوان‌ها بلکه در صحنه مواجهه امروز، به نوجوان‌ها میدان دهیم و با اعتماد زیاد و بدون فوت وقت، امکانات رهاشده را در اختیار آن‌ها قرار دهیم و به آن‌ها کار و بار بسپاریم.

۳۱. پیشکسوتان و بازنشسته‌ها را در مقام مشورت به نیروهای تازه نفس قرار دهیم و در مقام تصمیم و راهبری و حتی تشخیص، به جوان‌ترها اتکاء کنیم.

۳۲. با تعطیلی و ادغام و نوسازی، تعداد خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها و مراکز متعدد مطالعاتی و اجرایی و... را کاهش داده و کیفیت نیروی انسانی و قدرت اثر و عمق نفوذ را ارتقاء بدهیم. بازیگر بزرگ بسازیم.

۳۳. تفکیک روابط عمومی ها از رسانه‌داری و رسانه‌پردازی و خرید رسانه ضروی است. روابط عمومی‌ها تشکیلات رسانه‌ای و گروه‌ها و باندهای توزیع خبر را رها کنند و به وظیفه اطلاع‌رسانی مشغول باشند.

۳۴. مدیریت سوژه‌های دولتی و عملکرد رسانه‌ای مسئولین، لازمه ادامه کار است. جلوگیری از اعلام آمارهای حداکثری و لزوم اعلام اقدامات به جای وعده‌ها، جلوگیری از مصاحبه مستقیم با مسئولین و جایگزینی اطلاعیه رسمی با مصاحبه در دستور کار قرار گیرد.

۳۵. در رشته‌های تحصیلی و نیز دوره‌های آموزشی و مهارتی تغییر اساسی ایجاد کنیم. باید بتوان در قالب مدل‌های ابتکاری و فشرده، نیروهای توانمند و دارای مهارت تحویل زیست‌بوم داد.

۳۶. برای تأمین مالی و پشتیبانی فنی و محتوایی این جنگ و جهاد، تدبیر کنیم.

۳۷. موفقیت‌ها در جهاد تبیین را نشان داده و تبیین کنیم تا انگیزه نیروها افزایش یابد و مسیر پیوستن فوج‌ها هموار گردد.

۳۸. نکته آخر اینکه خودمان را مخاطب بایدها بدانیم و وسع خود را متناسب با این تکالیف و بایدها توسعه دهیم ان‌شاءالله...